عطش آفرینی دنیا
انسان تشنه هنگامی که آب زلال و گوارا می نوشد، بر آن مسلط است و آن را جذب، هضم و تبدیل می کند، ولی اگر آب شور بنوشدة، گرفتار آن آب شور خواهد شد؛ چون چنین آبی در حقیقت دستگاه گوارش او را در اختیار می گیرد و بر عطش وی می افزاید و او ناچار است بار دیگر قدحی از آب بنوشد که آن نیز اگر شور باشد، عطش او را بیشتر می کند. دنیا بسان آب شور است. از این رو، امام موسی بن جعفر (ع) به هشام بن حکم می فرماید: «مثل الدنیا مثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشاً حتی یقتله»
(بحارالانوار ج1ص152)مقدّمه
هفتاد روز از حادثه بسيار مهم و تاريخى غدير خم گذشته بود كه رسول مكرّم اسلامصلى الله عليه وآله وسلم ديده از جهان خاكى فرو بست و روح مطهرش به عالم ملكوت عروج كرد. ارتحال پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم موجى از غم و اندوه در فضاى جامعه نوپاى اسلامى ايجاد كرد. بار مصيبت چنان سنگين شد كه بسيارى در حيرت فرو رفته و از خود بيخود گشتند و از تصميمگيرى مناسب و شايسته باز ماندند. جمعى نيز كه از قبل خود را آماده چنين روزى كرده بودند، حال و هواى جامعه را براى ايجاد گرد و غبار، مناسب يافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهى مراد خود رفتند. ستاره اميدى كه در غدير خم طلوع كرده و آرامبخش دلهاى مؤمنان گشته بود، در لابلاى گرد و غبار فتنه، از ديدگان كم فروغ، محو شد. در ميان ظلمت ارتحال آفتاب، شبپرهها به تكاپو افتادند و با هجوم به خانه وحى، تلاش مذبوحانهاى را براى فرونشاندن نور خدا آغاز كردند؛ غافل از آنكه نور خدا با آن دسيسهها خاموش شدنى نيست.
برخی از این فضایل، غیر اختیاری و خدادادی است؛ یعنی خود حضرت در ایجاد آن فضایل نقشی نداشته اند. همچنان که برخی از فضایل آن حضرت اکتسابی است؛ یعنی به سبب اعمال و رفتاری که خودشان انجام داده اند و به طور اختیاری، آن فضایل را کسب کرده اند. عبادت ها و مناجات ها و رشادت ها و ایثارهای آن حضرت در راه اسلام، همه از سنخ فضایل اختیاری آن حضرت است. همه اینها ویژگی های خاص آن حضرت بود که با اختیار خودشان انجام می گرفت. البته همانند همه مومنان در انجام اعمال صالحشان، آن حضرت در انجام این اعمال از توفیق الهی مدد می جستند، ولی به هر حال انجام فعل از مجرای اراده و اختیار خودشان بود.
با توجه به شبهات مختلفی که امروزه القا می شود ما باید بسیار مراقب باشیم که در مسأله خلافت و امامت تحت تأثیر وسوسه های خناسان قرار نگیریم. از دیدگاه ما شیعیان، خلافت و امامت منصبی الهی است که خدای متعال به اهل بیت (علیه السلام) داده است و مردم نقشی در این زمینه ندارند. به عبارت دیگر، آنان ولایت و حق حاکمیت و مشروعیت خویش را از مردم نمی گیرند بلکه این مسأله با نصب و تعیین خداد متعال انجام می پذیرد. البته برادران اهل تسنن در این مسأله با ما اختلاف نظر داشته و دارند و این امر تازگی ندارد. آنچه تازگی دارد این است که در زمان ما برخی از کسانی که ادعای تشیع دارند منکر این امر شده اند!
پاسخ: گرچه انبیاء عظام و اولیاي کرام و امامان معصوم (علیهم السلام) که رهبري حکومت هاي دیني را بر عهده داشتند، با هیچ فرد دیگري قابل قیاس نیستند، لیکن مردم هر عصري را مي توان با مردم عصر دیگر و نیز نظام حکومتي هر امت را مي شود با نظام حکومتي امت دیگر سنجید. مثلا […]
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:”Calibri”,”sans-serif”; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
« و لیکن آثر رؤوس جندک عندک من واساهم فی معونته، و افضل علیهم من جدته، بما یسعهم و یسع من وراءهم من خلوف اهلیهم، حتی یکون همهم هما واحداً فی جهاد العدو؛ فان عطفک علیهم یعطف قلوبهم علیک، و ان افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد، و ظهور موده الرعیه. و انه لا تظهر مودتهم الا بسلامه صدورهم، و لا تصح نصیحتهم الا بحیطتهم علی ولاه الامور و قله استثقال دولهم، و ترک استبطاء انقطاع مدتهم، فافسح فی امالهم و واصل فی حسن الثناء علیهم و تعدید ما أبلی ذوو البلاء منهم؛ فان کثره الذکر لحسن أفعالهم تهز الشجاع، و تحرض الناکل، ان شاء الله»
مفهوم شايستگي
شايستگي در لغت به معناي «داشتن توانايي، مهارت، دانش،لياقت و صلاحيت است»
(فرهنگ انتدراج ج4ص2577و تحول اداري دوره ششم ش24و25ص99و98)
و در اصطلاح بسته به كار و حيطه شغلي فرد معني مي يابد. هر كاري توانايي، مهارت و لياقت ويژه اي را مي طلبد و در مجموع صلاحيت و شايستگي فرد براي امر به عهده گرفته شده را مي رساند؛ يعني در هر كار، در انتخاب شايسته ترين ها بايد به تواناييها، شاخصهاي رفتاري، باورها، ويژگيهاي شخصيتي، بينشها و مهارتهاي افراد توجه شود.
– 5. مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر
– 1. امر و نهی قلبی.
– 2. امر ونهی لسانی (زبانی).
– 3. امر و نهی عملی.
· رعایت مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر واجب است یعنی تا به مرحلهی پایینترمقصود حاصل میشود نباید وارد مرحلهی بالاتر شد.
1. معنای امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر یعنی مردم را به کار نیک واداشتن و از کار زشت بازداشتن.
2. وجوب امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از واجبات و فرایض بسیار مهم و بزرگ اسلامی به شمار میرود، و افرادی که این فریضهی بزرگ الهی را ترک میکنند یا در برابر آن بیتفاوتند گناهکار خواهند بود و کیفری سخت و سنگین در انتظار آنها ا ست. امر به معروف و نهی از منکر نه تنها به اتفاق فقهای اسلام واجب است، بلکه اصل وجوب آن جزو ضروریات دین مبین اسلام به شمار میآید.