حوادث وبلایای طبیعی

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

وقوع سيل از نگاه قرآن
سيل بزرگترين عامل خسارت در بين حوادث طبيعي است . آخرين آمار منتشره تعداد دفعات وقوع سيل در طول سالهاي 1330 تا 1380 را 3700 مورد اعلام نموده است. براساس آمار اخير تعداد وقوع سيل در دهه 70 نسبت به دهه 30 تقريبا 10 برابر شده است.
نكته جالب توجهي كه در قرآن به آن اشاره شده است، بارش باران به عدد و مقدار معين است.
انزل من السماء ماء فسالت اودية بقدرها: و از آسمان آب را فرو فرستاديم، پس رودها روان شدند با اندازه خويش.
سوره رعد آيه 17
و انزلنا من السماء و ماء بقدر : و ما آب را به قدر معين نازل كرديم ( سوره مومنون آيه 18)
و الذي نزل من ااسماء ماء بقدر فانشرنا به بلده ميتا كذلك تخرجون : همان كسى كه از آسمان آبى فرستاد بمقدار معين، و بوسيله آن سرزمين مرده را حيات بخشيديم; همين گونه (در قيامت از قبرها) شما را خارج مى سازند! (سوره زخرف ايه11)
و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ننزله الا بقدر معلوم: هيچ چيزي در عالم نيست جز آنكه منبع و خزينه آن نزد ما است و ما نمي فرستيم مگر به مقدار معين(سوره حجر آيه 21)
تعبير به قدر اشاره لطيفي به نظام خاص حاكم بر نزول باران است كه بارش باران بر مقتضاي تدبير الهي است و به اندازه اي مي بارد كه مفيد و ثمر بخش است و زيانبار نيست. بر اساس تحقيقاتي كه دانشمندان بر روي تناسب قطرات باران انجام دادند به اين نتيجه رسيدند كه مقدار قطراتي كه از زمين بخار مي شودن در حدود 16 ميليون تن مي باشد و به همين ميزان اب از آسمان فرود مي ايد .

تبليغ درسيره و گفتار عارفان

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

تبليغ درسيره و گفتار عارفان

يكي از آموزه هاي جاودانه قيام حسيني ، عزت نفس ، سربلندي ، آزادگي و رهايي از قيد و بندهاي دنيوي و مادي است . نهضت ماندگار كربلا ، اقدامي فراگير و گسترده و شامل همه حوزه هاي سياسي ، ديني ، اخلاقي و تبليغي بوده است و محورهاي اساسي آن ، اعتلاي كلمه توحيد ، حفظ حريم شريعت و پاسداشت عزّت و افتخار آزادگان مي باشد . مبلغّان ديني نيز با تأسّي به اين سيرۀ پويا و مانا ، بايد عزّت نفس و آزادگي را در همه شئون تبليغي و زندگي رعايت كنند و خود را در برابر نام و نان و مقام ، خوار نسازند . امام عارفان حضرت امام صادق(ع) فرمود : * اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ فَوَّضَ اِلَي الْمُؤْمِنِ اُمُورَهُ كُلَّها وَلَمْ يُفَوِّضْ اِلَيْهِ اَنْ يَكُونَ ذَليلاً ، اَما تَسْمَعُ اللهَ تَعالي يَقُولُ : « وَللهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُوُلِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ »/1/ ؛ خداي عزّوجل همه امور بندة مؤمن را به خودش تفويض كرده است ، ولي به او اختيار نداده كه ذليل باشد . آيا نشنيده اي كه خداي تعالي مي فرمايد : عزّت براي خدا و پيغمبر او و مؤمنان است ؟ *//2 مبلّغان شريعت كه ادامه دهندگان راه امامان معصوم(ع)  هستند ، بايد گفتار و كردار آنان ، تداعي كننده رفتار عزّت مندانه حسيني و گفتارهاي افتخارآميز مكتب جعفري باشد . « عالم ديني و مرد روحاني بايد طبعي منيع داشته باشد و به پستي نگرايد و همچو قله ساران بلند ، سربلند باشد و بي نياز . طلبه و عالم بايد مقام روحي و متاع معنوي خود را در برابر آنچه در دست مردم دنيادار است ، پست نكند و چشم به دست مردم و دل نگران خوشيها و امور مادّي مردم نباشد . سرفراز باشد و آزاده و درعين فروتني و تواضع ، طبعي بلند داشته باشد.»/3/ تبليغ و هدايت ديگران ، امري افتخار آميز و عزّت بخش است و قصد و نيّت مبلغّان و عالمان وارسته در اين كار ، تقرّب و نزديكي به خدا است .

تحقیقی پیرامون مناره مساجد

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

بشر براى بيان مفاهيم مجرد و امور معنوى و مذهبى از هنرهاى مختلف و از رموز و اشارات و سمبلهاى گوناگون استعانت جسته و از اين طرز بيان سمبليك, به شدت و قدرت فراوان بهره مند گرديده است.
بى گمان اعتقادات مذهبى در بسيارى از مظاهر زندگى مادى و معنوى بشر متظاهر مى شوند. همين كه انسان مشغول ساخت چيزى مى شود, افكار و عقايد او در شكل دهى به مصنوع دخالت داده مى شوند, امروزه روانشناسان براى پى بردن به افكار و عقايد انسانها در اعصار گذشته از راه مصنوعات او همانند كتيبه ها و نقاشى ها و … به مطالعه و بررسى مى پردازند.
در اين مقاله, علت وجودى مناره مساجد مورد بررسى قرار گرفته است. همان مناره اى كه بى شك يكى از نمودهاى بى بديل و زيباى هنر معمارى مسلمانان به شمار مىآيد. اگر خوانندگان ارجمند و اهل مطالعه و قلم در اين زمينه كه بحثى نو و ابتكارى است, نقد و نظر و پژوهش بيشترى ارسال كنند, مجله از آن استقبال مى كند.

مى گويند علت بناى مناره در مساجد, گفتن اذان در مكان مرتفع است! اگر اين حرف درست باشد, يك مناره براى رفع اين نياز كفايت مى كرد, پس چرا از قديم معماران, مساجد را جفت مناره اى ساخته اند؟ آيا گذشتگان اعتقاد داشتند بايد دو نفر همزمان يكى به طرف شرق و يكى به طرف غرب اذان بگويد؟!
بعضى ها مى گويند مساجد جفت مناره اى از مشخصات معمارى ايرانى است! لابد اين آقايان مساجد جنوب و جنوب شرقى ايران را نديده اند, به نظر مى رسد مناره داراى علل ديگرى غير از علل نام برده باشد.
براى ريشه يابى درست مطلب, چاره اى جز مراجعه به تاريخ و موارد استعمال آن نداريم.

وقت ظهور

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

مهدویت یکی از اندیشه های ریشه دار فرهنگ غنی اسلام است که ابتدا از سوی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله مطرح شده و همواره مظلومان عالم را امیدوار به حاکمیت مستضعفان نموده است . از این رو، همواره این پرسش در ذهن مسلمانان شکل گرفته که زمان ظهور آن موعود کی خواهد بود؟ به گونه ای که حتی قبل از ولادت آن حضرت برخی از پیروان اهل بیت علیهم السلام از ائمه معصومین علیهم السلام درباره زمان آغاز آن تحول بزرگ و قیام جهانی پرسشهای فراوانی نموده اند .
و البته، همواره ائمه معصومین علیهم السلام مسائل مربوط به حضرت مهدی علیه السلام به ویژه زمان ظهور آن حضرت را از اسرار الهی ذکر کرده، وقتگذاران را تکذیب کرده اند .

قرآن ونقش پيامبران در شکوفايي عقل

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

در طول تاريخ درهيچ مکتب و مذهب ودرهيچ حزب و گروهي، بيشتر از مکتب اسلام وخصوصا” مذهب شيعه ودرهيچ کتابي بيشتر از قرآن و در تعاليم هيچ پيامبري ، بيش از بيانات پيامبر اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله بر اهميت عقل واستفاده از آن وچگونگي شکوفايي آن تکيه نشده است. به راستي در کدام مکتب مي توان سراغ گرفت که هرچه بي ارتباط با عقل و هرچه مخالف با عقل مداري باشد ، بي ارزش خوانده شود؟ لذا به جرأت بايد گفت که معتقدترين ومتعهد ترين مکتب و کتا ب ورهبر به حجيت عقل ، مکتب اسلام و کتاب قرآن و شخص رسول اکرم صلي الله عليه وآله مي باشد.
موضع گيري عزت آفرين قرآن درشکوفا ساختن عقل وکيفيت بهره وري ازآن وآثار اين بهره وري و ارج گذاري بي نظير پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و اوصياي گراميش برعقل وعقلانيت وشناخت هاي عقلاني ، افتخاري است که مورد غفلت واقع شده واگر مسلمين قدر آنرا مي شناختند ،سر از پا نمي شناختند.
اين فرياد «أفلا تعقلون» و «لعلکم تعقلون» و «ان کنتم تعقلون» و «ماعبدالله بمثل العقل» و «العقل مطلح کل امر» و «العقل اقوي اساس» وهزاران فرمايش گهربار ديگر است که از لسان ائمه گوش آدميان را مي نوازد.
عقل گوهري گرانبها و نوري بي نظير است که از جانب آفريدگار در وجود انسان به وديعت گذاشته شده تاوجه افتراق او با ديگر مخلوقات الهي اعم از جماد ونبات وحيوان باشد. همچنين اساس تکليف قرار گيرد وبه تناسب بهره مندي از آن در انجام تکاليف و بايد ونبايد هاي الهي وجه امتياز انسان ها از يکديگر شود.
اما اين گوهر گرانبها لازم است توسط گوهرشناسي دانا، استخراج شده و از جايگاه قوه به مرحله فعل واز موضع استعداد به مرحله شکوفايي و عمل برسد. همچنين لازم است محدوده عمل ومقدار کارکرد آن وتوانايي ها و نيازهاي آن روشن کردد تا انسان در نحوه استفاده از آن دچار افراط وتفريط نشود.اين گوهر شناس خداوند است که اين گوهر ار خلق کرده وسپس برآن شده تا توسط کلامش : قرآن وفرستادگانش: انبياء و رسل، چنين مهمي را سامان دهد.
نوشتار حاضر به توصيف عقل وتعقل و چگونگي اين شکوفايي درقرآن ونقش انبيا درآن خواهد پرداخت.

اعتکاف

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

انسان در گریز ز هوای نفس و فرار از اشتغالات زندگی ،در طریقت انس با معبود همواره نیازمند خلوتی است تا در انزوای وجود خویش در آثار صنع پروردگارش با دیده ی عبرت بیندیشد وبا سوز دل واشک دیده ، باطن خودرا ز زنگار گناهان بشویدوخانه دل را مصفای حضور خالق هستی بخش سازد و اعتکاف زمینه چنین خلوتی را فراهم می کند. و فرصت و مجالی می دهد برای پرداختن به امور نفس خویش و جلوه گری نور محبت خدا در اعماق سرای وجود انسان ، تا انسان بدون دلواپسسی از کارهای انجام نشده ووابستگی روزمره، خودرادرسرای معبود خویش نظاره گر باشد.حضرت صادق –علیه السلام- فرمود:« در تورات نوشته شده ست : ای فرزند آدم برای انجام عبادت من فراغتی به وجود بیاور تامن دل تورا از بی نیازی سرشار سازم وبدون اینکه  تو طلب کنی ، حاجت را برآورده کنم. و من خودرا ملتزم می دانم که حوائج تورا برطرف نمایم.»
ونیز آن حضرت نقل نموده که پیامبر اکرم صلّی اخلله علیه وآله –فرمودند:«با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و با اشتیاق تمام عبادت را به آغوش بکشد.وبا جسمش آن را دوست بدارد وبرای آن فراغتی به وجود بیاورد.»مساجد همواره به عنوان پایگاه اعتکاف ، مرکز خلوت و انس عابدان

امر به معروف و نهی از منکر

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

قرآن مجید یکی از صفات برجسته مومنان را امر به معروف و نهی از منکر دانسته، می فرماید: « وَالمُومِنُونَ وَالمُومِنات بَعضُهُم اَولیاءُ بَعضٍ یَامُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ »
(مردان مومن و زنان مومن دوستان یکدیگرند، به نیکی فرمان می هند و از ناشایست باز می دارند). علاوه بر این خداوند امر به معروف و نهی از منکر را نشانه بهترین امت ذکر فرموده است: « کُنتُم خَیرَ اُمَهٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ تَامُرُونَ بِالمَعُروفِ وَ تَنهُونِ عَنِ المُنکَرِ »       ( شما بهترین امتی هستید که برای مردم پایدار شده اید، به کار پسندیده فرمان می دهید، و از کارهای ناپسند باز می دارید).
علی (ع) در کلامی بسیار ارزشمند و شگفت انگیز درباره ارزش امر به معروف و نهی از منکر چنین فرموده است:
«وَ ما اَعمالُ البِرِّ کُلّها وَ الجِهادُ فی سَبیلِ اللهِ عِندَ اَلامرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکَرِ، اِلا کَنَفثَهٍ فی بَحرٍ لُجِیٍّ »؛ ( همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا، در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز آب دهانی که در دریایی ژرف انداخته شود نیست).
آثار و برکات امر به معروف و نهی از منکر
1- فلاح و رستگاری
« وَ یامُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ اُولئِکَ هُمُ المُفلِحُونَ » ؛ ( و به خوبی فرمان دهند و از بدی باز دارند، اینان رستگارنند).

عامل وجود انسان های ناقص الخلقه

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

یکی از پرسشهای اعتقادی این است که چرا خداوند بعضی از انسانها را ناقص آفریده است؟
طبق بیان آیات و روایات، فطرت انسان بر نیکی و خیر بنا نهاده شده است و بر با فطرت و سرشت نیکوی الهی خلق شده است و هیچ فطرت بد و سرشت ناروا در کار نیست؛ زیرا هدف خداوند از خلقت انسان، تکامل و رشد او است و نیز او ارحم الراحمین است و با هیچ کس دشمنی ندارد.
خداوند درباره آفرینش انسان می فرماید:
لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فی اَحسَنِ تَقویم؛ «ما انسان را به بهترین شکل آفریدیم».
و نیز می فرماید: اَلَّذی اَحسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلقَهُ؛ «او همان کسی است که هرچه را آفرید نیکو آفرید».
در نظام احسن آفرینش، با این همه لطف و مهر و بزرگواری خالق، چرا کسی ناقص شود و از نعمتها محروم گردد. خدا که فیض بخش مطلق است، چرا فیض و لطفش را دریغ می نماید؟
نعمتهای الهی عمومی است و اگر به کسی نرسد، باید دید عیب از کجاست و چه عواملی باعث گرفتاری او شده است. بنابراین در این جهان بینی، خلقت بد و فطرت ناروا معنا ندارد. چنانکه رسول خدا می فرماید: «ما مِن مَولُودٍ اِلّا یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ فَأَبَواهُ یُهَوِّدانِهِ وَ یُنَصَّرانِهِ و یُمَجِّسانِهِ؛  تمام انسانها بر فطرت [سالم] متولد می شوند و این پدر و مادر کودک اند که او را یهودی و نصرانی و مجوسی می کنند».
خداوند بدبختیها و زشتیها را از خود انسان می داند و می فرماید: ما أَصابَکَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ الله وَ ما أصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِک؛  «هر احسان و نیکی که به تو می رسد از جانب خداست، و هر بدی و زشتی که به تو می رسد از خود توست».

دانش اندوزی

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

عشق به علم و دانش اندوزی، در فطرت انسان نهاده شده، اگرچه رشد و اوج گیری آن نیاز به پرورش و تربیت دارد.
علم کاربرد نیروی ناطقه است که ذاتی انسان است. ما به الامتیاز فصل انسان از سایر جانداران نیروی علم و ادراک کلیّات است که از آن به قوّۀ ناطقه تعبیر شده.
اینجا نطق ، به معنی سخن گفتن نیست. بلکه به معنی نیروی ادراک مفاهیم کلّی است، که تجزیه و ترکیب اصوات و صداها، و در برابر هر مفهومی ترکیب بخصوصی از اصوات را بکار بردن و آنها را که نطق و تکلّم و جمله بندی نمودن نامیده می شود نیز از آن مایه می گیرد.
کلمهٔ علم و مشتقّات آن در 785 موضع از قرآن کریم آمده است.
در فضیلت علم همان کافی است که در قرآن، آنجا که از سؤال فرشتگان در مورد آفرینش آدم سخن به میان آمده، در پاسخ، علم آدم و دانایی او به آنچه فرشتگان نمی دانند تذکّر داده شده، و به دنبال این ماجرا از امر فرشتگان به سجده کردن برای آدم سخن می گوید.
قرآن بالا رفتن درجات انسان ها را منوط به علم و ایمان دانسته و می فرماید:
خدا درجات آنان را که از شما ایمان دارند و آنان را که علم به آنها داده شده اند، بالا می برد.
(یَرْفَعِ اللهُ الَّذینَ ٰامَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجٰاتٍ) (سورهٔ مجادله، آیهٔ 11)
بلکه از آیات 7 و 18 سورهٔ آل عمران و 6 سورهٔ نبأ و 62 سورهٔ نساء، و 76 سورهٔ یوسف استفاده می شود که ایمان نیز از علم ناشی می شود.

انفاق

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

انفاق یکی از راه های پسندیده است که خداوند در قرآن کریم بسیار به آن سفارش کرده است. خداوند حقیقت انفاق را گذر از گردنه ای سخت ذکر کرده، شرط قبولی آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارت های پر سود معنوی ذکر فرموده است.
موانع انفاق:
برخی از موانع انفاق عبارتند از:
الف) شیطان
« اَلشّیطانُ یَعِدُکُم الفَقرَ»
(شیطان شما را از تهی دستی بیم می دهد)
گاهی شیطان انسان ها را از آینده بیمناک کرده، مانع انفاق کردن آنها می شود تا حدی که مال دنیا برای آنها از جان با ارزشتر می نماید. به هنگام انفاق کردن، شیطان وعده فقر به انسان می دهد، اما خداوند وعده آمرزش می دهد و پذیرش وعده خداوند از چند جهت مزیّت دارد و سزاوار قبول است:
1- اینکه در آینده زنده باشیم و بتوانیم از مال بهره ببریم. مورد شک است، اما مسئله قیامت و نیاز ما در آن روز قطعی است.
2- ممکن است مالی که برای فردا نگه می داریم باقی نماند، اما انفاق امروز حتما برای قیامت باقی می ماند.
3- بر فرض مال برای انسان باقی بماند، اما معلوم نیست که انسان بتواند از این مال استفاده کند. چه بسا مریض شود و نتواند از مال استفاده کند. اما بهره انفاق امروز در قیامت حتما به انسان می رسد.
4- بهره مندی انسان از مال اندوخته اش در دنیا، موقت و مقطعی است، ولی بهره گیری او از انفاق خود، در قیامت ابدی است.
5- استفاده کردن از اموال در دنیا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آمیخته است، اما استفاده از انفاق در قیامت خالی از این ضررهاست.

انفاق پنهاني بهتر است يا آشكار ؟

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

ترديدى نيست كه انفاق علنى و آشكار در راه خدا و اختفاى آن هر كدام اثر مفيدى دارد; زيرا هنگامى كه انسان به طور آشكار و علنى مال خود را در راه خدا انفاق مى كند اگر انفاق واجب باشد، گذشته از اين كه مردم تشويق به اين گونه كارهاى نيك مى شوند، رفع اين تهمت نيز از انسان مى گردد كه به وظيفه واجب خود عمل نكرده است.

و اگر انفاق مستحب باشد، در حقيقت يك نحوه تبليغ عملى است كه مردم را به كارهاى خير و حمايت از محرومان و انجام كارهاى نيك اجتماعى و عام المنفعه تشويق مى كند.

و چنانچه انفاق به طور مخفى، و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع ريا و خودنمائى در آن كمتر است، و خلوص بيشترى در آن خواهد بود، مخصوصاً درباره كمك به محرومان، آبروى آنها بهتر حفظ مى شود، و لذا آيه 271 سوره «بقره» مى گويد:

«اگر انفاق ها را آشكار كنيد، چيز خوبى است، و اگر آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد براى شما بهتر است»

(إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ).
بعضى از مفسران گفته اند: اين دستور تنها درباره انفاق هاى مستحبى است و انفاق هاى واجب از قبيل زكات و مانند آن بهتر است هميشه آشكار و علنى باشد.ولى مسلّم است كه هيچ يك از اين دو دستور (اظهار و اخفاى انفاق) جنبه عمومى و همگانى ندارد بلكه موارد مختلف است در پاره اى از موارد كه اثر تشويقى آن بيشتر است و لطمه اى به اخلاص نمى زند، بهتر است اظهار گردد، و در مواردى كه افراد آبرومندى هستند كه حفظ آبروى آنها ايجاب مى كند، انفاق به صورت مخفى انجام گيرد و بيم رياكارى و عدم اخلاص مى رود، مخفى ساختن آن بهتر خواهد بود.

آثار تخريبي اسراف و تبذير

یکشنبه - 28 اکتبر 2012

بي‏ ترديد ابتلا به اسراف و تبذير، يكي از مشكلات جامعه است. مصرف‏گرايي و زياده‏روي در مصرف، مشكلات اقتصادي بسياري براي جامعه ايجاد كرده است. مشكل اسراف آن چنان در تار و پود جامعه ريشه دوانده است كه صرفه‏جويي و جلوگيري از اسراف و تبذير به عنوان يكي از راه‏حلهاي اساسي تنظيم اقتصاد جامعه اسلامي مطرح مي‏شود.
از ديدگاه قرآن، اسراف يكي از نكوهيده‏ترين كارها است كه حتي آن را يك عمل فرعوني دانسته و مي‏فرمايد: «وَاِنّ فِرعَونَ لَعالٍ فِي الاَرْضِ وَاِنَّهُ لَمِنَ المُسْرِفين»1. علاوه بر آن قرآن اسراف كنندگان را اصحاب دوزخ مي‏شمارد: «اِنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ اَصْحابُ النّارِ»2.
امروزه اسراف و تبذير به صورت عرف و عادت و گاه يك ارزش درآمده است. از اينرو تغيير زيرساختهاي عرفي، اخلاقي و فرهنگي جامعه يكي از مهم‏ترين عوامل براي نابود كردن اسراف به شمار مي‏آيد كه آن هم در گرو درك صحيح اين مشكل است.
با توجه به اينكه قرآن گره‏گشاي بسياري از مسائل علمي، فرهنگي و اجتماعي است، برآنيم تا در اين نوشتار از ديدگاه قرآن و روايات اشاره‏اي به پيامدهاي ويرانگر اسراف و تبذير داشته باشيم.
از آنجا كه مبلغان گرامي با رفتار و عملكرد خويش بيشترين تأثير را بر مخاطبان مي‏گذارند، لازم است درباره اسراف و تبذير دقت بيشتري كنند تا خداي نكرده به صورت غيرمستقيم الگو و اسوه رواج تبذير و اسراف براي مخاطبان خود نباشند.
در اين نوشته درباره پيامدهاي ويرانگر اسراف و تبذير در ابعاد فردي و اجتماعي در دو حوزه دنيوي و اخروي بحث مي‏شود.