اعتکاف

انسان در گریز ز هوای نفس و فرار از اشتغالات زندگی ،در طریقت انس با معبود همواره نیازمند خلوتی است تا در انزوای وجود خویش در آثار صنع پروردگارش با دیده ی عبرت بیندیشد وبا سوز دل واشک دیده ، باطن خودرا ز زنگار گناهان بشویدوخانه دل را مصفای حضور خالق هستی بخش سازد و اعتکاف زمینه چنین خلوتی را فراهم می کند. و فرصت و مجالی می دهد برای پرداختن به امور نفس خویش و جلوه گری نور محبت خدا در اعماق سرای وجود انسان ، تا انسان بدون دلواپسسی از کارهای انجام نشده ووابستگی روزمره، خودرادرسرای معبود خویش نظاره گر باشد.حضرت صادق –علیه السلام- فرمود:« در تورات نوشته شده ست : ای فرزند آدم برای انجام عبادت من فراغتی به وجود بیاور تامن دل تورا از بی نیازی سرشار سازم وبدون اینکه  تو طلب کنی ، حاجت را برآورده کنم. و من خودرا ملتزم می دانم که حوائج تورا برطرف نمایم.»
ونیز آن حضرت نقل نموده که پیامبر اکرم صلّی اخلله علیه وآله –فرمودند:«با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و با اشتیاق تمام عبادت را به آغوش بکشد.وبا جسمش آن را دوست بدارد وبرای آن فراغتی به وجود بیاورد.»مساجد همواره به عنوان پایگاه اعتکاف ، مرکز خلوت و انس عابدان

1. محمد باقرمجلسی،بحارالانوار،بیروت،
ج70،ص252.،اصول کافی،ج2،ص83
2.بحارالانوار،همان.،اصول کافی،همان.

با معبود خویش محسوب می گردتدو اعتکاف، روزهایی در خلوت خویش با خود بودن وبه یاد خدا زیستن ست. اعتکاف گشت و گذاری است در کوچه پس کوچه های درون و گشتن در دنیای «تودر تو»ی دل و شناختن خود ومجاهده با نفس وانس با معبود.اعتکاف بریدن از غیر و پیوستن به دوست برای دوباره برگشتن به جامعه است،منتهی با ره توشه درون سازی .اعتکاف هجرتی درونی برای سیر در دنیای باطن است و مروری بر نفسانیات خویش است تا گام تهذیب برداریم و گام بندکی برگیریم.اعتکاف تمرینی است سه روزه با «قیام»وشب زنده داری و «صیام»و روزه داری تا یک عمر در معبد نیاز وسجده گاه رازونیاز، معتکف حریم بندگی باشیم.اعتکاف اهل عبادت «عید حضور» است
و اهل غفلت را روزنه ای به سوی نور.
خواندن و شنیدن کجا و دیدن وچشیدن کجا.1
آنچه پیش رو دارید نگاهی است گذرا به سه بحث از مباحث فراوان اعتکاف ؛اهمیت وفضیلت اعتکاف در قرآن وروایات ،و اینکه معتکف شدن وبودن ، نیاز همه اقشار جامعه است از رئیس و مرئوس ، از مرجع و مقلد،استاد وشاگرد،وبا سواد وبی سواد، و مردو زن و… و همین طور نگاهی داریم به راههای توسعه اعتکاف.
اهمیت و فضیلت اعتکاف
الف. قرآن
اعتکاف در لغت به معنای حبس و توف و روکردن به چیزی است با تعظیم و تکریم؛ ودر اصطلاح به معنی توقف و ماندن سه روز و بیشتر از آن در مسجد جامع می باشد.2
قرآن کریم در آیاتی به مسئله اعتکاف اشاره کرده است ؛از جمله 

1.جملات پایانی اقتباس از جواد محدثی،
خیمه،ویزه نامه اعتکاف،رجب1424،ص8.
2.راغب اصفهانی، المفردات،تهران،دفترنشرالکتاب،                                                                                                                                           چاپ دوم،1404،ص343.، ومجمع البحرین.، ج 7، ص103،ماده عکف.

به حضرت ابراهیم واسماعیل – علیهما السلام – فرمان می دهد که خانه خدا را برای طواف کنندگان و معتکفان و نماز گذاران آماده سازید ،آنجا که فرمود:«وَإذجَعَلنَا البَیتَ مَثابَة َ للنّاس ِ وَأمنا َ وَ اتّخذُوا مِن مَقامِ اِبراهیمَ مُصَلّیً وَعَهِدنا اِلی اِبراهیمَ وَاِسماعیلَ أن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّائِفینَ وَالعاکفین َ وَالرُکَّع السُّجُود »؛3 «]وبه خاطر بیاورید[هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن برای مردم قراردادیم،و]برای تجدید خاطره [از مقام ابراهیم ، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید،وما بهابراهیم واسماعیل امر کردیم که:خانهء مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک وپاکیزه کنید.»
این آیه به صراحت از اعتکاف در مسجد الحرام سخن به                                                                                                                                                                                                                                     

3.بقره/187.                                                            
میان آورده است ،ولی از آنجا که همه مساجد خانه های خداوند در روی زمین هستند،1 اعتکاف در یکی از آنها درصورت جامع بودن مورد توجه خداونداست ودارارای پاداش فراوان ؛البته با حفظ مراتب و درجات مساجد.
در آیه ای دیگر به یکی از احکام اعتکاف در مسجد پرداخته – می فرماید:«وَلا تُباشِرُوهُنَّوَاَنتُم عاکِفُونَ فِی المَساجِدِ فلا تَقرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ للنّاس ِ لَعَلَّهُم یَتَّقُون»2؛ «ودر حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته اید ، با زنان آمیزش نکنید.این مرزهای الهی است ؛پس به آن نزدیک نشوید! خداوند این چنین آیات خودرا برای مردم روشن می سازد، باشد که پرهیزگار گردند.»

1.محمد باقر مجلسی،بحار الانوار،بیروت،ج83ص383.
2.بقره/187.
آیه فوق علاوه بر بیان یکی از احکام اعتکاف ،این مسئله را بیان می کند که اعتکاف اختصاص به مسجد الحرام و یا مسجد النبی ندارد؛بلکه در مساجد دیگری نیز می توان اعتکاف کرد.

ب) روایات
1.    معجون شفا بخش
اعتکاف مجموعه ای مرکب از بهترین عبادات واجب ومستحب است؛ لذا معجونی است شفا بخشوسازنده؛ هم اثر نماز در آن است – که یاد خدا و باز دارندگی از گناهان باشد 3-وهم نتیجه روزه – که سرّی از اسرار الهی است – چنانکه حضرت رضا – علیه السلام – فرمود:«الصَّومُ سِرُّبَینَهُ وَبَینَ العَبدِ؛4 روزه سرّی بین خداوند وبنده است.»وهم پاداش آن خدا و با خدا است که
_______________________
3.اشاره به آیه(ان الصواه تنهی عن
الفحشا).
4.بحار الانوار،همان.،ج69،ص381.

«اَلصَّومَ لی وأنَا اَجزی بِهِ ؛1روزه برای من است ومن جزا می دهم(ویا من جزای او هستم.)»
مخصوصا روزه ءایام البیض در ماه رجب آثار ویژه ای دارد،پیامبر اکرم – صلّی الله علیه وآله – فرمودند:«هر کس در سه روز از وسط ماه رجب (سیزدهم وچهاردخم وپانزدهم) را روزه بدارد و در شبهایش به نماز شب قیام کند،از دنیا رحلت نمی کند مگر با توبه ءنصوح .»2
علی – علیه السلام – فرمود:«هر کس یک روز از ماه رجب را در اول یا وسط یا آخر آن روزه بگیرد،گناهان او بخشیده می شود»3
امام صادق – علیه السلام – فرمود:«کسی که ایام البیض از ماه رجب را
______________________
1.همان،ج96،ص254.
2.حرعاملی،وسایل الشیعه،بیروت،دار
احیا التراث العربی،چاپ چهارم،1391م،
ج7(بیست جلدی) ص357،ح21.
3.همان،ص354،ح10

روزه بگیرد، خداوند به ازای هر روز، ثواب روزه داری و شب زنده داری یک سال را برای او بنویسد،ودر روز قیامت ،در جایگاه ایمن شدگان از اتش دوزخ خواهد ایستاد.»4
همچنین بعضی از تروک حج در اعتکاف وجوددارد؛مانند ترک نگاه به آینه ،و عطرزدن ومجادله و…که تمرین دوری از محرمات است و بخشش گناهان را در پی دارد.
وهم دعا دران است که مغز ومخ عبادات به شمار می رود.«الدُّعاءُ مَخُّ العِبادَةِ وَلا یَهلَکَ مَعَ الدُّعاء ِاَحَدُ؛ دعا مغز عبادت است وکسی با ]داشتن حالت[دعا به هلاکت نمی رسد.»5
راستی اگر این مجموعه عبادات ،با زمزمه نماز شب و اعتراف به گناهان
________________________
4.همان،ص357،ح22.
5.شیخ عباس قمی،سفینه البحار،مکتبه السنایی،
ج1،ص446.
همراه شود،چه آثار گرانسنگی در پی خواهد داشت.
انسان اگر کمترین توجهی به پرونده خویش داشته باشد، می بیند کوله باری از گناهان ،آن را پر کرده است .اعتکاف فرصتی است برای تخفیف بار گناهان،و باید در اعتکاف عرضه داریم که:
ای عفو تو شامل گناهان   
کوی تو پناه بی پناهان
ای مرهم قلب خسته من
ای راز دل شکسته من
بر خسته دلان شفای دردی
محروم نکرده دردمندی
بنگر زگنه چه تیره روزم
چون شمع به درگهت بسوزم

ودر روایت می خوانیم که «مَن اِعـتَکَفَ ایمانا َ وَاحتِسابا َ غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذنبِه ؛1ِ هر کس از
__________________
1.مقتی هندی،کنزالعمال،بیروت،
موسسه الرساله،ج8،ح24007.

روی ایمان و حسابگری معتکف شود ،گناهان گذشته او بخشیده می شود.»و همچون انسانی که تازه از مادر تولد یافته،خواهدبود.این نشان می دهد که اعتکاف آن قدر اهمیت دارد که می تواند گناه گذشته انسان را پاک کند.

3.نجات از جهنم یا عاقبت به خیری
عاقبت به خیری یا رهایی از آتش جهنم ،آرزوی تمام اولیاءو بزرگان بوده است.در دعای جوشن کبیر با آن عظمتش که مشتمل بر هزار اسم خداوند(و شاید اسم اعظم الهی) است ،فریاد می کشیم: منزهی تو ای کسی که معبودی جز تو نیست…«خَلِّصنامِنَ النّارِیا رَبِّ ؛ما را از آتش نجات بده! ای پروردگارم.»2
ودر دعای مبارک مجیر که در ایام البیض هم وارد است،
______________________
2.مفاتح الجنان،ص144،دعای جوشن کبیر.

بعد از هر دواسم مبارک خداوند می گوییم:«اَجِرنا مِنَ النّاریا مُجیر؛1 ما را از آتش ]جهنم[ پناه ده ،ای پناه دهنده.»
از فضیلت و اهمیت اعتکاف است که انسان می تواند در این چند روز توقف در مسجد ،آینده خودرا بیمه کند و خودرا از آتش جهنم براند،چنان که در حدیث نبوی می خوانیم:«مَنِ اعتَکَفَ یَوما َاِبتِغاءَ وَجهِ اللهِ جَعَلَ اللهُ بَینَهُ وَبَینَ النّارِ ثَلاثَة َ خَنادِقَ؛ هر کسی روزی را برای خدا اعتکاف کند ،خداوند بین او وآتش [جهنم] سه خندق فاصله قرار می دهد[و اورا از آتش دوزخ نجات می دهد].»
4.پاداش بی حساب
خداوند برای برخی اعمال دو برابر پاداش قرار داده و برای برخی ده برابر و برای انفاق در راه خدا هفتصد برابر:«سَبعَ سَنابِلَفی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِأة ُ حَبَّةٍ»وبرای جهاد در راه خدا پاداش
________________________
1.همان،ص132،دعای مجیر.

«بِغَیرِحِسابٍ»یعنی بی حد ومرز قرار داده است.
یکی از اعمالی که چنین پاداشی دارد،اعتکاف است. در حدیثی آمده است که «اَلمُعتَکِفُ یَعکِفُ الذُنوبَ وَیَجری لَهُ مِنَ الاجر کَاَجرِعامِلِ الحَسَناتِ کُلِّها؛2 معتکف گناهان را متوقف نموده [و از بین می برد]و اجری بسان انجام دهنده تمام نیکیها دریافت می دارد.»
واین پاداش آنگاه دو چندان خواهد شد که در کنار اعتکاف ،روزه ماه رجب را هم اضافه کنیم، و آنگاه معنای «اَینَ الرَّجَبیُّون»روشن می شود: حضرت صادق – علیه السلام- فرمود:«إذا کانَ یَومَ القِیامَةِ نادی مُنادٍ مِن بَطنان ِ أینَ الرَّجَبیُّونَ؟یَقومُ اُناسٌ یَضیی ءُ وُجُوهُهُم لِاَهل ِالجَمعِ عَلی رُؤُوسِهِم تیجانُ المُلکِ وَذکَرَ ثَواباَ جَزیلا َاِلی أن قالَ :هذا لِمَن صامَ مِن رَجَبٍ شَیئاَ وَلویَوماَ مِن
________________________
2.همان،ج8،حدیث24012.

أوَّلِهِ اَو وَسَطِهِ اَوآخِرِهِ؛ وقتی روز قیامت شد، ندا کننده ای از درون عرش صدا میزند کجایند «رجبیّون»(اهل ماه رجب) پس گروهی – که چهره آنان بر جمعیت درخشان است و تاج شاهی بر سردارند- به پاخیزند. آن گاه امام صادق – علیه السلام – ثوابهای زیادی نام برد. و بعد فرمود:همه اینها برای کسی است که قسمتی از ماه رجب را روزه بگیرد؛اگرچه یک روز در اول یا وسط یا آخر آن باشد.»
البته همه این پاداشها برای کسانی است که اعتکاف جامع الشرایط داشته باشند؛ هم احکام آن را مراعات نمایند و هم آداب ظاهری و باطنی آن ودر واقع به اوج اعتکاف رسیده باشند.
سید بن طاووس – رحمة الله- می گوید:«بدان که اوج و کمال اعتکاف آن است که انسان عقل ودل و دیگر اعضای بدن خویش را تنهابر اعمال صالح وقف کند وآنها را بر درگاه خداوند و اراده مقدس او حبس نماید.معتکف باید فکرو جان و اعضای خودرا با افسارهای مراقبت به خوبی مهار کند واز چیزهایی که روزه دار باید از آن بپرهیزد، کاملا خودداری کند ، بلکه دقت و مراقبت معتکف باید به مراتب بیشتر از روزه دار باشد؛ زیرا او هم روزه دار است وهم معتکف، و هر معتکفی خودرا ملزم نموده است که با تمام وجود به خداوند متعال روی آورد و رویگردانی و غفلت از حق را یکسره کنار نهد.
بنابراین هرگاه معتکف نور عقل و جانش را به غیر خدا مشغول کند،یا عضوی از اعضای بدنش را به غیر خدا مشغول کند، یا عضوی از اعضای بدنش را در کاری که طاعت پروردگار نیست به کار گیرد،به همان میزانی که غفلت نموده، یا کوتاهی کرده ،از حقیقت اعتکاف خود کاسته است.»1
5.دوحج و دو عمره
آنچه از ثوابها و پاداشها بیان شد،مربوط به مطلق اعتکاف بود، و اشاره شد که این پاداشها در ماه رجب افزایش می یابد .ودر ماه مبارک رمضان – مخصوصاً دهه ء آخر،چندین برابر افزایش می یابد؛زیرا اعتکاف همراه با زمانی می شود که در آن نفسهای انسان تسبیح است و خوابش عبادت ،و طاعتش پذیرفته شده ،و خواندن یک آیه برابر ختم قرآن .
آنگاه اگر این ثوابها همراه با ثوابهای شبها و روزهای قدر شود،سر از کجا در می آورد.
از اینجا می فهمیم که چرا پیامبراکرم- صلی الله علیه وآله – همیشه دهه ء آخر ماه مبارک رمضان را اعتکاف می کرد،چنان که امام صادق- علیه
________________________
1.سیدبن طاووس،الاقبال الاعمال،ص195

السلام- می فرمود:«اِعتَکَفَ رَسُولُ اللهِ – صلی الله علیه وآله –فی شهر رَمَضانَ فِی العَشرِ الاَوَّل ِ ثُمَّ اعتَکَفَ فِی الثّانیةِ فِی العشر الوُسطی ثُمَّ اعتَکَفَ فِی الثّالِثَةِ فِی العشر الاَواخِر؛2 پیامبر اکرم –صلی الله علیه وآله-در ماه رمضان در دهه اول معتکف شد،سپس در سال دوم ،در دههء دوم معتکف شد،آنگاه در سال سوم ،در دهه سوم دست به اعتکاف زد،پس برای همیشه دهه آخررمضان را اعتکاف نمود.»

ودر یکی از سالها که به خاطر جنگ بدر نتوانسته بود اعتکاف کند،دو دهه اعتکاف نمود. چنانکه حضرت صادق -علیه السلام- می فرماید:«کانَت بَدرُ فی شَهرِ رَمَضانَ وَلَم یَعتَکِفُ رَسولَ الله-صلّی الله علیه وآله –فلمّا اَن کانَ مَن قابِلٍ اِعتَکَفَ عِشرینَ،
_____________________
2.وسایل الشیعه،همان،ج7،ح4.

عَشراً لِعامِهِ،وَعَشراً قَضاهُ لِما فاتَهُ؛1  جنگ بدر در ماه رمضان واقع شد وپیامبر اکرم- صلّی الله علیه وآله – نتوانست معتکف شود،پس در سال آینده بیست روز اعتکاف کرد،ده روز برای همان سالودر روز بابت قضای سال گذشته.»
معلوم می شود اعتکاف در ماه رمضان از ویژگی خاصی برخوردار است که سکونی از امام صادق- علیه السلام –و آن حضرت از پیامبر اکرم – صلّی الله علیه وآله – نقل نموده که حضرتش فرمود:«اِعتِکافُ عَشرٍفی شهرِ رَمَضانَ تَعدِلُ حَجَّتَینِ وَعُمرَتَینِ ؛2 اعتکاف ده روز در ماه رمضان معادل[ثواب] دو حج و دوعمره است.»
اعتکاف نیاز همه
_______________
1.همان،ص397،ح2.
2.همان،ح3.

مدتی است که اعتکاف مقداری رونق یافته ،بزرگان و مراجع و مسئولان گاه به اعتکاف توصیه می کنند و در برخی موارد خود بانیان و زمینه سازان اعتکافند،ولی خود آنان شخصاً در اعتکاف ححضور نمی یابند،گویا اعتکاف فقط مربوط به شاگردان،رعیت وزیر دستان است و حال آنکه بیش از همه حضور مراجع وبزرگان و مسئولان ومدیران در اعتکاف ضروری می باشد؛چرا که هم فرصتی است برای رسیدگی به پرونده گذشته و تجدید قوایی است برای حالت معنوی آنان،و هم زمینه ساز و مشوّق بیشتر دیگران برای حضور در این محفل نورانی وسراسرحضور،لذا لازم است در هر منطقه ،بزرگان آن قوم جهت اعتکاف در مساجد حضور یابند.
حضرت صادق-علیه السلام- به عبدالملک فرمود:«یا فَضلُ لا یَاتِی اَلمَسجِدَ مِن کُلِّ قَبیلَةٍ الاّ وافِدُها وَمِن کُلِّ أهلِ بَیتٍ الاّ نَجیبُها؛ای فضل! درمسجد از هر قبیله و طائفه ای [در گام اول] جز سرپرست وبزرگ آن و از هر خانواده ای جز فردی که نجیب آن خانواده است حضور پیدا نمی کند.»
وقتی بزرگها ودانه درشت ها آمدند، دیگران نیز به دنبال آنان خواهند آمد. در طول تاریخ نیز انبیاء واولیاء در حضور در اعتکاف پیش قدم بوده اند،به این نمونه ها توجه کنید:
1.حضرت سلیمان :مرحوم مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی آورده است که «اِنَّ سُلَیمانَ کانَ یَعتَکِفُ فی مَسجِدِ بَیتِ المُقَدَّسِ اَلسَّنَةَ والسَّنَتَین ِوالشَّهروَالشَّهرَینِ وَاَقَلَّ وَاَکثَرَیُدخِلُ فیهِ طَعامَهُ وَشرابَهُ ویَتَعَبَّدُ فیهِ؛براستی سلیمان همیشه در مسجد بیت المقدس به مدت یکسال و دو سال ،یک ماه و دو ماه، کمتر وبیشتر اعتکاف می کرد وغذا وآب خودرا به آنجا می برد و در آنجا به عبادت می پرداخت.»1
در ادامه این روایت آمده است که حتی مرگ حضرت سلیمان –علیه السلام – در همانجا ودر حال اعتکاف اتفاق افتاد.
از آیه 125 سوره بقره استفاده می شود که این سنت در زمان حضرت ابراهیم و اسماعیل – علیهما السلام نیز برپا بوده است.
2.حضرت مریم علیهما السلام:آن گاه که فرشته الهی به ملاقات حضرت مریم آمد،او از مردم فاصله گرفت ودر خلوت به سر بردتا در مکانی خلوت و فارغ از هر گونه دغدغه به راز ونیاز با خدای خود بپردازد وچیزی اورا از یاد محبوب غافل نکند.به همین جهت طرف شرق بیت المقدس را که شاید محلی آرام تر ویا از نظر تابش آفتاب پاکتر و مناسب تر بود،برگزید.2

1.بحار الانوار،همان،ج14،ص141.
2.ناصر مکارم شیرازی،تفسیر نمونه،تهران،
دار الکتب الاسلامیه،1370،ج13،ص33.

مرحوم علامه طباطبایی می گوید:«هدف حضرت مریم- علیهما السلام- از دوری نمودن از مردم،بریدن از آنان و روی آوردن به سنت «اعتکاف» بوده است.1 »
3.پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله:اعتکاف ،در دوران جاهلیت به عنوان یک عمل عبادی رایج بوده است،2 و حضرت محمّد –صلّی الله علیه وآله – که هنوز مبعوث به رسالت نشده بود،هرسال چند ماه را در غار حرا اعتکاف می کردند،3 ولی در اسلام با احکام وشرایط جدید ،توسط شخص پیامبر اکرم-صلّی الله علیه وآله-عملا ترویج شد؛لذا حضرت در دهه آخر ماه مبارک رمضان همیشه معتکف بود.

1.علامه سیدمحمد حسین طباطبایی،المیزان،
تهران،دارالکتب،ج14،ص34
2.ر.ک:سیدمرتضی،المسایل الناصریات،
ص19.،علامه حلی،تذکره الاولیا،ج6،
کتاب اعتکاف،ص239.
3.نهج البلاغهفترجمه محمد دشتی،خطبه
192،ص398.

4.امام صادق- علیه السلام- می فرماید:«کانَرَسولُ اللهِ- صلّی الله علیه وآله – إذا کانَ العَشرُالاَواخِرُاِعتَکَفَفِی المَسجِدِو ضربت لَهُ قُبَّةٌ مِن شَعرٍ،وَشَمَّرالمیزَرَوطَوی فِراشَهُ؛4 همیشه اینگونه بود که در دهه آخر ماه [رمضان] رسول خدا در مسجد معتکف می شد،خیمه ای از پشم برای او برپا می کردند،و او پرده ای می آویخت و بستر خواب را جمع می کرد.»
و علی – علیه السلام – در زمینه اعتکاف پیامبر اکرم – صلّی الله علیه وآله- می فرمود:«فَلَم یَزَل یَعتَکِفُ فِی العَشرِ الا َواخِرِمِن رَمَضانَ حَتّی توَفّاهُ الله5 پس [پیامبر اکرم- صلّی الله علیه وآله] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتکاف بود تاآن وقت که خداوند جان او را گرفت.»
روشن است وقتی پیامبر اکرم-صلّی الله علیه وآله- این همه به

4.وسایل الشیعه،ص397،ح1.
5.بحار الانوار،همان،ج94،ص7.
اعتکاف اهمیت می دهد،و به آن احساس نیاز می کند، آیا دیگران نیاز ندارند که به اعتکاف بیشتر اهمیت دهند ،و درآن حضور عملی وعینی پیدا کنند؟از معصومین که بگذریم، علما و مراجع گذشته،این سنت با ارزش را به خوبی پاس می داشتندو شخصاً در مراسم اعتکاف حضور می یافتند و یا تشویق به اعتکاف می کردندکه به نمونه های در این زمینه اشاره می شود:
1.    شیخ بهای و شیخ عیسی عاملی :در عصر صفویه در سایه تلاشها و حضور عینی دو عالم بزرگ آن زمان،شیخ بهایی – قدس سرّه(935ــ1030هجری قمری) و شیخ لطف الله عیسی عاملی اصفهانی اعتکاف رونق خاصی در شهرهای ایران به ویژه اصفهان و قزوین یافت.1
2.    مقدس اردبیلی:یکی از سالهای قحطی،مرحوم مقدس تمام خوراکی های منزل را بین فقرا تقسیم می کندو برای خود چون فقرا،سهمی برمی دارد. همسرش به او تندی نموده و می گوید:در مثل چنین سالی اولاد خود رافقیر می گذاری؟آن مرحوم چیزی نمی گوید وبا آن اوضاع برای اعتکاف به مسجد کوفه می رود و در آنجا معتکف می شود.روز دوم اعتکاف او،شخصی مقداری گندم اعلا و آرد نرم به خانه آن مرحوم می آورد،و می گوید صاحب آن منزل اینها را برای شما فرستاده و خود در مسجد کوفه معتکف است.
پس از پایان اعتکاف که مقدس به خانه می آید،همسرش به او می گوید:آذوقه ای که به وسیله

1.مجله خیمه،همان،ص21  

آن عرب فرستاده بودی بسیار عالی و درجه یک بود.مرحوم مقدس متوجه می شود که این از جانب خداوند و عنایت حضرت مهدی – علیه السلام – بوده است،پس حمد وثنای الهی به جای می آورد.1
3.    او که استاد کل عرفا بود،در مسجد کوفه و مسجد سهله حجره داشت، وبعضی شبها را به تنهایی در آن حجرات بیتوته می کردو شاگردان خودرا توصیه می کرد،بعضی از شبها به عبادت در مسجد کوفه یا سهله بپردازند.2
4.    حاج میرزا حسین خلیلی متولد 1230 در نجف اشرف و متوفای 1326 ،از شاگردان مبرز شیخ انصاری – رحمه الله – بود. وی اخلاقی نیکو و نفسی کریم و دستی باز داشت. از خصوصیات او این بود که هر ساله دهه آخر ماه رمضان را در مسجد کوفه معتکف می شد.در بین طلوعین زیارت عاشورای او ترک نمی شد. ودر اغلب زیارات مخصوصه از نجف تا کربلا  پیاده می رفت.3
5.    شیخ حسنعلی نخودکی :علم عامل،شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی، بسیاری از عمر ارزشمند خودرا به اعتکاف سپری نمود. او استمداد از ارواح مطهر از ائمه هدی – علیهم السلام –را یکی از شرایط سلوک الی الله می دانست ، از این رو به«اعتکاف»و زیارت مشاهد متبرکه ائمه –علیهم السلام- اهتمام می ورزید. و همچنین در مساجد و بقاع متبرکه مانند مسجد لبنان و مقبره علی بن سهل اصفهانی و… و همچنین کوه صفه – که محل عبادت استاد ایشان بود- به «اعتکاف»و عبادت مشغول می شد.1

3.زندگانی شیخ انصاری،ص249،به
نقل ازره توشه سالکان،همان،ص88

6.    مرحوم میرزا مهدی بروجردی (1300ــ1389 هجری قمری) از ملازمان و کار پردازان آیت الله شیخ عبد الکریم حائری – رحمة الله -،مؤسس حوزه علمیه قم بود . یکی از استادان حوزه درباره میرزا مهدی می گوید:«ایشان زمانی به تنهایی در مسجد امام حسن عسکری – علیه السلام- معتکف می شدند و هیچ کس دیگری نیز با وی نبود.این جانب نیز به دو دلیل به ایشان ملحق شدم. اول آنکه اعتکاف را دوست می داشتم. دیگر اینکه اعتکاف که سنت پیامبر ماست، رنگ فراموشی به خود گرفته بود،و وظیفه هر مسلمانی است که به قدر توان خود در راه احیاء وترویج سنتهای اسلامی کوشش کند… آیت الله

1.همان،ص89و ر.ک:نشان از بی نشانها،
ص24.

بروجردی – رحمه الله- علاوه بر تعطیل درسها در زمان اعتکاف ،معتکفان را مورد لطف و رحمت قرار می داد.»2
استاد مطهری – رحمه الله – می گوید:«ما که بچه بودیم در منزل خود ما من از هفت وهشت سالگی کاملاً یادم هست – اصلا اینکه ماه رجب دارد می آید مشخص بود. می گفتند :یک هفته به ماه رجب مانده، سه روز مانده،امشب امشب احتمالاً شب اول ماه رجب است…مر حوم ابوی ما و مرحوم والده ما غیر از اول و آخر ماه رجب و غیر از ایام البیض ، پنجشنبه ها و جمعه ها روزه بودند و بلکه مرحوم ابوی ما در بعضی از سالها دو ماه رجب وشعبان را پیوسته روزه می گرفتند و به ماه مبارک رمضان

2.مجله خیمه،همان،ص23.

متصل می کردند.اصلا این ماه،ماه استغفار و توبه و عبادت است.»1
درجای دیگری می گوید:«در سال 1321 به اصفهان رفته بودیم…در مدرسه نیماورد اصفهان بودیم…یک وقت صدای مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی را شنیدم…با همان آهنگی که داشت و با آن حال و روحی که داشت این تعبیر را به کار می برد:«آن وقتی که بگویند:«أینَ الرجبیون»و ما در پیشگاه پروردگار شرمسار باشیم،در ماه رجب هیچ چیز نداشته باشیم و اصلاً جزء رجبیون شمرده نشویم،چه خواهیم کرد؟»غرض این است [که]این ماه، ماه استغفار و عبادت و روزه است و این سنتها در میان ما به کلی دارد فراموش می شود،ماه رجب می آید بزرگهایمان[متوجه نمی شوند] تا چه رسد به بچه ها. کم

1.مرتضی مطهری،آشنایی با قرآن،
قم،انتشارات صدرا،ج8،ص233.

کم اگر به بچه ها بگوییم، ماه های قمری را از محرم تا ذی الحجه بشمار،نمی توانند.اصلا فراموش می شود که چنین ماه هایی هم وجود داشته است. ولی به هرحال تکلیف از ما ساقط نمی شود.»2
تمامی آنچه در این بخش بیان شد،نشان می دهد که باید علماء،بزرگان،استادان،مدیران و…در این سنت نبوی پیش قدم باشند و با شرکت خویش زمینهء تشویق و ترغیب دیگران را فراهم نمایند.
راههای گسترش اعتکاف
1.    پیش قدمی بزرگان
اولین عاملی که می تواند در توسعه و همه گیر شدن اعتکاف نقش به سزایی داشته باشد،شرکت بزرگان و خواص هر جامعه و شهر و محل است.یقیناً در هر شهری عالم محبوب،مدیر لایق،استاد ومعلم فرزانه و … وجود دارد،

2.همان،ص234-235،با تلخیص.

اگر اینها در شرکت در اعتکاف پیشگام شوند،مردم را نیز می توانند به دنبال خود بکشانند.به عنوان نمونه در جشن عاطفه ها و کمک به سیل زدگان وزلزله زدگان و… اول کمک شخصیتهای درجه اول کشور اعلام می شود،آنگاه مردم هم به دنبال آنها حرکت می کنند.همین پیش قدمی را در اعتکاف هم می توانند اعمال کنند.
2.    طرح همزمان ابعاد فردی و اجتماعی دین
یکی دیگر از عوامل گسترش اعتکاف و مقوله هایی از این دست،طرح همزمان جنبه های فردی و اجتماعی دین است. تأکید بر دو جنبه دین در کنار هم سبب می شود تا مردم به مقوله هایی مانند اعتکاف با عظمت بنگرند و تنها با ،تأکید دائمی و یک جانبه بر جنبه های اجتماعی دین ،و یا فواید مادی و دنیوی آن ،رفته رفته برنامه های عبادی و تربیتی دین را در اذهان، بی اهمیت و کم رنگ جلوه می دهد.همانگونه که منحصر کردن دین در آداب و برنامه های فردی و معنوی و جدا از مقوله های اجتماعی ، تصویری ناقص از دین محسوب می شود.
امروزه به لطف الهی خیل عظیمی از جوانان کشور،تشنه و جویای معنویتند. آنان به دنبال روزنه ای می گردند تا شمیم دل انگیز معنویت اسلامی را از آن استشمام کنند.بها دادن به پدیده هایی همچون اعتکاف ،پاسخی مثبت ومشروع به این نیاز حیاتی و بنیادین نسل جوان و جامعه است .1
3.    تبیین سادگی و عدم دشواری اعتکاف
معمولا عدم آگاهی نسبت به چیزی،سبب می شود تا انسان آن را سخت و دشوار تلقی کند. بی اطلاعی از احکام،آداب و شرایط اعتکاف،
1.رحیم نو بهار ،اعتکاف سنتی محمدی-
صلی علیه واله-،انتشارات موسسه عمران
مساجد،چاپ سوم،1377،ص50-70،
با اضافات

باعث می شود تا در اذهان برخی مرم مشکل جلوه کند،حال آنکه اعتکاف گرچه با برخی محدودیتها همراه است،عمل دشواری نیست.مثلا در مورد روزه- که شرط حتمی اعتکاف است-می توان آن را در ماه مبارک رمضان،مخصوصا در ایام و شبهای قدر قرار داد که زمان اصلی اعتکاف در سیره معصومان است.در این صورت معتکف به جز روزه واجب و حضور در مسجد جهت ایام قدر،کار جداگانه ای انجام نداده است و تروک اعتکاف که عبارت است از:بوییدن عطر و گیاهان معطر،خرید وفروش ومجادلهو بحث برای اظهار فضیلت و نزدیک شدن به همسر،برای یک مسلمان کار دشواری نیست.2

2.با نگاهی به:اعتکاف تطهیر صحیفه اعمال ،
قم،مسجد جمکران،1375،ص43.
4.    تبیین تاریخ اعتکاف و همراهان این راه
قرآن کریم آنجا که می خواهد روزه یک ماه رمضان را بر مردم واجب کند،برای پذیرش جامعه می فرماید:«روزه برشما نوشته و واجب شده است؛چنانکه بر امتهای قبل از شما واجب شده بود.»1 این نشان می دهد که اگر انسان بداند در این راه تنها نیست واین راه،روندگان قبلی داشته،راحتر می تواند بپذیرد و اگر احساس کند که تنهاست و اولین رونده است،احساس ترس ونگرانی دارد.
اگر بیان شود در امتهای قبل نیز اعتکاف به صورت مشکل تری بوده است،و هم اکنون در جوامع اسلامی مخصوصاًدر مکه و مدینه ،مردم و جوانان راحت تر این مسئله را پذیرا شده اند و از آن استقبال می نمایند،تأثیر به سزایی خواهد داشت.

1.بقره /183.
5.    تبیین ثواب اعتکاف
اگر بپذیریم که اعتکاف دشواریهایی دارد، باید تبیین شود که تحمل این اندک سختی و ریاضت ،نتایج گرانبهایی به ارمغان می آورد.برخی از این آثار در بخش اول بیان شد؛همچون بخش گناهان ،اجر بی حساب،نجات از جهنم و همین طور تقویت اراده، تزکیه نفس،تعالی معنوی،چشیدن لذتهای معنوی و…وامثال این آثار برای جامعه و مخصوصاًجوانان باید بیان شود، ودر سطح وسیع مطرح گردد.آنگاه به خوبی مردم از اعتکاف استقبال می نمایند.
6.    زدودن ابهامهای موجود راجع به اعتکاف
به نظر می رسد وجود برخی سؤالها و ابهامها پیرامون اعتکاف نیز در کم رنگ شدن این سنت اسلامی بی تأثیر نبوده است.باید برای مردم روشن شود که اعتکاف با حس مسئولیت اجتماعی تنافی ندارد.واینکه اعتکاف اتلاف بیهوده وقت نیست و در کنار آن می توان به مطالعه ،تحصیل علم ودانش و انجام کارهای مباح پرداخت.
از جمله پرسشهایی که برای مدیران و مسئولان مطرح است ،این است که در موارد ضرورت برای انجام برخی کارها،آیا می توانند از محل اعتکاف خارج شوند یا نه؟
اولاً:باید گفت تا داخل روز سوم نشده اعتکاف واجب نیست و اگر مشکلی پیش آمد،می تواند اعتکاف را بهم بزند، وحتی می تواند از اول به گونه ای نیت کند که هر وقت خواست- حتی روز سوم-از حالت اعتکاف خارج شود.1

1.سید محمد کاظم طبا طبایی یزدی،العروه الوثقی،قم، موسسه
اسماعیلیان،1412،ج2،ص85،مسیله 40.
و ثانیاً: مواردی برای خروج از مسجد استثنا شده است،مانند:گواهی دادن در دادگاه،تشییع جنازه،نماز جماعت.و برای انجام سایر کارهای ضروری عرفی یا شرعی ،خواه واجب باشد یا مستحب ،مربوط به امور دنیوی باشد یا اخروی ،ولی مصلحتی در آن نهفته باشد می توان خارج شد.2
ممکن است اطلاق این فتوا شامل برخی کارهای ضروری اداری نیز بشود.مرحوم صاحب وسائل شش روایت را نقل نموده که معتکف نمی تواند از محل اعتکاف خارج شود:«اِلاّ لِحاجَةٍلابُدَّ مِنها؛مگر برای کاری که ناچار از انجام آن است.»3
بر فقها است که تعیین فرمایند،آیا این حاجت شامل برخی کارهای مهم اداری نمی شود وآیا برای

2.همان،ج2،ص83،مسیله30.
3.وسایل الشیعه،ج7،ص408-409.

انجام حاجات مردم می توان از مسجد خارج شد؟روایتی را به عنوان حسن ختام نقل می کنیم،شاید بتواند راهگشا باشد.میمون بن مهران می گوید:در نزد حسن بن علی – علیه السلام-[در مسجد در حال اعتکاف] نشسته بودم که مردی بر او وارد شد،عرض کرد یابن رسول الله !فلانی از من مالی طلب دارد و می خواهد مرا در مقابل مالش حبس کند. حضرت فرمود: به خدا قسم مالی نزدم نیست تا قرضت را بپردازم .عرض کرد:[لا اقل] با او صحبت کنید [شاید مهلت دهد] راوی می گوید حضرت امام حسن نعلین خود را پوشید [و با او راه افتاد] .پس به او عرض کردم:آیا اعتکافت را فراموش کردی؟
حضرت فرمود:«لَم أنسِ و لکِنّی سَمِعتُ اَبی یُحَدِّثُ عن جدّی رسول الله – صلّی الله علیه و آله – انَّه قالَ:من سَعی فی حاجَةِ أخیه المسلم فَکَانَّما عَبَدَالله عَزَّوَجَلَّ تِسعَةَ آلاف سنة صائماَ نهارَهُ ،قائِماَ لَیلَهُ؛نه، فراموش نکردم، ولی از پدرم شنیدم که از جدم رسول خدا- صلّی الله علیه و آله نقل نمود که آن حضرت فرمود:کسی که در [برآوردن] حاجت برادر مسلمانش تلاش کند،پس گویا خدای عزیز و جلیل را نه هزار سال، در حالی که روزها روزه دارد، و شبها در حال نماز بیدار است،پرستش کرده است.»
از روایت فوق استفاده نمی شود که حضرت اعتکافش را باطل نمود،بلکه ظاهر(و الله العالم) این است که با حفظ اعتکاف ،در پس حاجت آن شخص رفت. اگر این مطلب تمام باشد، به خوبی می توان نتیجه گرفت که می شود برای برآوردن حاجات مردم بیرون رفت و با انجام آن ،با سرعت دوباره برگشت. مخصوصاً اگر این روایت را در کنار شش روایت قبلی – که مورد اشاره قرار گرفت – قرار دهیم،به خوبی می توان گفت که یکی از موارد حاجت، قضای حاجت مؤمنان است،مخصوصاً در مواردی که لازم وحیاتی شمرده می شود.


جستجو