انفاق

انفاق یکی از راه های پسندیده است که خداوند در قرآن کریم بسیار به آن سفارش کرده است. خداوند حقیقت انفاق را گذر از گردنه ای سخت ذکر کرده، شرط قبولی آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارت های پر سود معنوی ذکر فرموده است.
موانع انفاق:
برخی از موانع انفاق عبارتند از:
الف) شیطان
« اَلشّیطانُ یَعِدُکُم الفَقرَ»
(شیطان شما را از تهی دستی بیم می دهد)
گاهی شیطان انسان ها را از آینده بیمناک کرده، مانع انفاق کردن آنها می شود تا حدی که مال دنیا برای آنها از جان با ارزشتر می نماید. به هنگام انفاق کردن، شیطان وعده فقر به انسان می دهد، اما خداوند وعده آمرزش می دهد و پذیرش وعده خداوند از چند جهت مزیّت دارد و سزاوار قبول است:
1- اینکه در آینده زنده باشیم و بتوانیم از مال بهره ببریم. مورد شک است، اما مسئله قیامت و نیاز ما در آن روز قطعی است.
2- ممکن است مالی که برای فردا نگه می داریم باقی نماند، اما انفاق امروز حتما برای قیامت باقی می ماند.
3- بر فرض مال برای انسان باقی بماند، اما معلوم نیست که انسان بتواند از این مال استفاده کند. چه بسا مریض شود و نتواند از مال استفاده کند. اما بهره انفاق امروز در قیامت حتما به انسان می رسد.
4- بهره مندی انسان از مال اندوخته اش در دنیا، موقت و مقطعی است، ولی بهره گیری او از انفاق خود، در قیامت ابدی است.
5- استفاده کردن از اموال در دنیا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آمیخته است، اما استفاده از انفاق در قیامت خالی از این ضررهاست.

حکایت
جمعی از ظرفا به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی اخد کنند. خواجه از آمدن ایشان خبر یافت، غلام را گفت: بیرون رو و این جماعت را بگوی که خواجه من دوش وفات یافته است، معذور دارید. غلام بیرون آمد و پیغام رسانید. ظرفا گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و در ذمت ما حقوق بسیار دارد، انتظار جنازه او را می بریم تا بیرون آرند و بر او نماز بگذاریم و به خاک سپاریم .
ب) منافقان:
« هُمُ اَّلذینَ یَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلی مَن عِندَ رَسُولِ اللهِ حَتّی یَنفَضُّوا»
( آنان منافقان کسانی اند که می گویند: به کسانی که نزد پیامبر خدایند انفاق مکنید تا پراکنده شوند».
برخی از آثار اجتماعی و فردی انفاق:
1- انفاق، مایه فزونی اموال انفاق کننده:
« ما اَنفَقتُم مِن شَی ءٍ فَهُوَ یُخلِفُهُ»
( هر چه را انفاق کردید، عوضش را او خدا می دهد).
2- انفاق، مایه تثبیت موقعیت انفاق کننده:
« مَثَلُ الَذینَ یُنفِقُونَ اَموالَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ وَ تَثبیتاً مِن اَنفُسِهم»
( مثل کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق می کنند).
3-    انفاق، راه رسیدن به رستگاری:
« وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَاوُلئِک هُمُ المُفلِحُونَ»
( و آنکه از بخل نفس خویش نگه داشته شود، پس آنها از رستگارانند).
انفاق از چه چیزهایی ؟
1- انفاق از بهترین ها:
« یااَیُّها الَّذینَ آمَنُوا اَنفِقُوا مِن طَیِّبات ما کَسَبتُم»
( ای کسانی که ایمان آورده اید، از چیزهای پاکیزه ای که به دست آورده اید، انفاق کنید)
2- انفاق از آنچه مورد نیاز است:
« وَ یُوثِروُنَ عَلی اَنفُسِهِم وَ لو کانَ بِهِم خَصاصَهٌ»
( و هر چند در خودشان احتیاجی مبرم باشد، آنها را بر خودشان مقدم می دارند).
از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است ورنه        
هر کس وقت سیری پیش سگ نان افکند
3- از آنچه به آن دلبستگی دارید:
« لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»
( هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید، انفاق کنید).
حکایت:
معمر بن خلاد می گوید: هر گاه ابوالحسن الرضا (ع) غذا می خورد، قدحی برایش می آوردند و کنار سفره اش می گذاشتند و حضرت از بهترین غذاهایی که برایش می آوردند، مقداری بر می داشت و در آن قدح می گذاشت و سپس دستور می داد آن را به مستمندان بدهند و آن گاه این آیه را تلاوت می فرمودند:
« فَلَا اقتَحَمَ العَقَبَهَ» سپس می فرمود: « عَلِمَ اللهُ عَزُّوَجَلَّ اَنَّهّ لَیسَ کُلُّ اِنسانٍ یَقدِرُ عَلی عِتقِ رَقَبَهٍ فَجَعَلَ لَهُمُ السَّبیلَ اِلیَ الجَنَّهِ»
خداوند می دانست که هر انسانی توانایی آزاد کردن بنده ای را ندارد، از این رو این راه را برای رسیدن به بهشت برای آنان قرار داد.
به چه کسانی باید انفاق کرد؟
1-  پدر ومادر
2- خویشاوندان
3- مساکین
4- ایتام
5- در راه ماندگان.
قرآن کریم می فرماید: « قُل ما اَنفَقتُم مِن خَیرٍ فَلِلوالِدَینِ وَ الَاقرَبینَ وَالیَتامی وَالمَساکینِ وَ ابنِ السَّبیلِ»
( بگو هر خیر و نیکی که انفاق می کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد).
همچنین خداوند متعال می فرماید: « لِلفُقَراءِ الَّذینَ اُحصِروُا فی سَبیلِ اللهِ لا یستَطیعُونَ ضَرباً فِی الاَرضِ یَحسَبُهُم الجاهِلُ اَغنیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعرِفُهُم بِسیماهُم لا یَسئَلُونَ النَّاسَ اِلحافاً»
با استفاده از این آیه برخی از افرادی که می توان به آنها انفاق کرد عبارتند از:
1- کسانی که موانعی آنها را از تحصیل هزینه زندگی باز داشته است:
« اَلَّذینَ اُحصِرُوا فی سَبیلِ اللهِ»  ( کسانی که در راه خدا باز داشته شده اند)
2- کسانی که توان مسافرت و کسب و معاش ندارند:
« لا یَستَطیعُونَ ضَرباً فِی الَارضِ»   ( برای سیر در زمین توانایی ندارند)
3- کسانی که به خاطر خویشتن داری گمان فقر درباره آنها نمی رود:
« وَیَحسَبَهُمُ الجاهِلُ اَغنیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ»     ( نادان به حال ایشان، بخاطر عفت ورزی شان آنها را توانگر می پندارد).
4- آثار ضعف و ناتوانی در آنها هویداست:
« تَعرِفُهُم بِسیماهُم»  ( ایشان را به علامتشان می شناسی).
5-    کسانی که هرگز به خاطر فقر از مردم چیزی نمی خواهند:
« لا یَسئَلُونَ النّاسَ اِلحافاً» ( ازمردم با اصرار سوال نمی کنند).
روزِ سیهِ مرگ شود شمع مزارت        
هر خار که از پای فقیری به در آری
حسن ختام:
در آخر، بحث را با کلامی نورانی ازپیامبر (ص) به پایان میبریم که فرمودند:
« مَن مَنَعَ مالَهُ مِنَ الَاخیارِ اِختیاراً صَرَفَ اللهُ مالَهُ  اِلَی الَاشرارِ اِضطِراراً»
( هر که مال خود را به اختیار از نیکان دریغ کند، خداوند مالش را به اجبار نصیب بدان می کند)

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:”Calibri”,”sans-serif”; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:”Times New Roman”; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

[1] بقره / 268

[1] هزار و یک نکته از قرآن کریم، اکبر دهقان، ص 501، به نقل از تفسیر کبیر، ج 7، ص70

[1] لطائف الطوائف

[1] منافقون / 7

[1] سباء / 39

[1] بقره / 265

[1] حشر / 9

[1] بقره / 267

[1] حشر / 9

[1] صائب

[1] آل عمران / 92

[1] وسائل الشیعه، ج 6، ص 329، ح1

[1] بقره / 215

[1] بقره / 273

[1] میزان الحکمه، حرف نون، 20656

 


جستجو