دومين هدف از اهداف تربيتي اسلام در محدود ارتباط انسان با خود است همانطور كه با خداي خود ارتباط برقرار ميكند و از مراحل تربيتي حاكم بر اين ارتباط اهداف خصاي برداشت ميشود داراي كنشها و واكنشهايي نيز با خويشتن است منظور از كنشها و واكنشها، نيازها و گرايشهاي نيرويهاي جسمي و روحي است، توجه مربي به نيروهاي و شناخت و آگاهي پيدا كردن نسبت به اين نشان دهند رابط عرفان با تعليم و تربيت تا مربي و متربي نسبت به اين ابعاد وجودي آگاهي نداشته باشد نميتواند قدمي را در راه تربيت انسان و رسيدن او به هدف تربيت بردارد.
هدف نقطهاي كه انسان به طرف آن حركت ميكند هدف جهت زندگي و جهت كوششهاي انسان را روشن مينمايد در هر نظام تعليم و تربيت يك سر اهداف تعريف شده كه افراد تحت تربيت به سمت سوي آن هدف سوق ميدهد. در نظام تعليم و تربيت غربي كه تمام اهداف در مسائل مادي خلاصه ميشود انسانها بيهويت تربيت ميشود اما از شاخصها تعليم و تربيت اسلامي اين است كه براي تربيت انسان اهداف همه جانبه كه هم به بعد الهي و معنوي آن توجه نشده و هم به ابعاد مادي انسان توجه شد. همين لحاظ از تربيت اسلامي هم رسيدن به سعادت دنيوي مد نظر است هم سعادت اخروي در بعد دنيوي به تمام جوانب توجه شده به اجتماع به ارتباط با همنوع در بعد اخروي هدف نهايي تربيت را قرب الهي ميداند كه در فصل پيش روي به نكاتي در همين رابطه اشاره ميشود.
مراد از روش راه و طريقهاي است كه ميان اصول هدف امتداد دارد و عمل قريني را منظم ميكند و به هدف ميرساند. روش كار نشان ميدهد كه چگونه ميتوان از اصل يا از اصول يا زمينهها يا محتوا استفاده نمود تا به اهداف ترسيمي رسيد باز شاخصهاي نظام تعليم و تربيت اسلامي اين است كه در راه رسيدن به هدف از روشهاي جامع و كاملي استفاده كند كه متربي را در راه رسيدن به هدف متعالي ياري دهد و با فطرت او تناقض نداشته باشد در اين فصل به چندين روش مورد استفاده در تعليم و تربيت اسلامي اشاره مينماييم كه جزء شاخصها تعليم و تربيت اسلامي در بحث روشهاي تعليم و تربيت ميباشند.
يكي از شاخصهاي مفيد و موثر تعليم و تربيت اسلامي معرفي تربيتشدگان تعاليم الهي است كه ميتواند براي انسان تأثير زياد داشته باشد و به نوعي دستورات خداوند براي تربيت آنان را يادآوري ميكند.
إِنَّ اللهَ اَصْطَفَی ءَ ادَمَ وَ نُوحاً ءَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ ءَ الَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَلَمِینَ.([1])
خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد.
وَ إِذْقُلْنَا لِلْمَلَئِکَهِ اسْجُدُواْ لأَدَمَ إِلََّا إِبْلِیْسَ.([2])
و به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید. همه سجده کردند جز ابلیس.
وَ إِذْقَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً.([3])
و(به یادآورید) زمانی را که چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفهای میآفرینم.
وَ لَاتَقْتُلُواْ أَوْلَدَ کُمْ خَشْیَهَ إِمْلَقٍ نَّحْنُ نرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئاً کَبِیراً([1])
فرزندان خود را از بیم فقر و بیچیزی مکشید. ما ، هم شما را روزی میدهیم و هم ایشان را. کتشنشان خطای بسیار بزرگی است.