اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، فِي كُلِّ وَقْتٍ وَ كُلِّ أَوَانٍ وَ عَلَي كُلِّ حَالٍ عَدَدَ مَا صَلَّيْتَ عَلَي مَنْ صَلَّيْتَ عَلَيْهِ، وَ أَضْعَافَ ذَلِكَ كُلِّهِ بِالْأَضْعَافِ الَّتِي لا يُحْصِيهَا غَيْرُكَ، إِنَّكَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِيدُ .
اين جملات آخرين فراز از حضرت سجاد(ع) در دعاي ورود به ماه رمضان است. ترجمه تحت اللفظى آن اين است كه خدايا بر محمد و آل محمد در هر وقتي، در هر فرصتي و در هر حالي صلوات بفرست، به اندازه آنچه بر همه، صلوات فرستادهاي، و بيش از آن به اضعاف آنچه بر ديگران صلوات فرستادهاي، اضعافي كه غير از تو كسي نمىتواند آنرا شمارش كند؛ إِنَّكَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِيدُ، به درستي تو هر كاري بخواهي، مىتواني انجام دهي و انجام میدهي. مضمون صلوات در دعا بسيار فراوان است. صحيفه سجاديه مالامال از صلوات است. در دعاهاي ديگر نيز همين گونه است. اما چنين تعبيري بسيار اندک يافت میشود. در اين فراز در مقام شمارش صلواتي كه از خدا طلب مىكند، اضعاف صلواتي است كه بر همه خلايق و چند برابر آن فرستاده شده است. اضعاف را جز خدا كسي نمىتواند شمارش كند. شبيه آن است كه گفته شود عددي به توان بىنهايت. با اين وصف اضعاف عددي است كه نمىشود به هيچ صورت ديگري ترسيم و تصوير نمود كه چقدر است
توازن بين خوف و رجاء «إلهي إن كانَ قَلَّ زادِي في الْمَسِيرِ إلَيْكَ، فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنِّي بِالتَّوكُّلِ عَلَيْكَ»؛ اگر زاد و توشهى من در راه سفر به سوى تو اندك است، ولى در سايهى توكل بر تو حسن ظن دارم، به اينكه مرا موردِ كمك و رحمت خودت قرار دهى. در ابتداى مناجات راغبين به ما الهام مىدهد كه بين خوف و رجاى الهى توازن برقرار كنيم يعنى عوامل خوف را در مقابل عوامل رجا مورد توجه قرار دهيم و از آن چه موجب خوف مىشود به آن چه موجب رجا است پناه ببريم.«وَإنْ كانَ جُرْمِي قَدْ أخافَني مِنْ عُقُوبَتِكَ، فَإنَّ رَجائي قَدْ أشْعَرَني بِالاَْمْنِ مِنْ نِقْمَتِكَ» يا «نَقِمَتِك»؛ اگر جرم و گناهم مرا از عقاب تو مىترساند، در مقابلش اميدم به تو، به من الهام مىكند كه از نقمت و انتقام و عذاب و عقوبت تو خود را در امان ببينم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْحَقْ ذُنُوبَنَا مَعَ امحَاقِ هِلالِهِ، وَ اسْلَخْ عَنَّا تَبِعَاتِنَا مَعَ انْسِلاخِ أَيَّامِهِ حَتَّی يَنْقَضِيَ عَنَّا وَ قَدْ صَفَّيْتَنَا فِيهِ مِنَ الْخَطِيئَاتِ، وَ أَخْلَصْتَنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ
خدايا با بيرمق شدن نور ماه و رفتن او در محاق، گناهان ما را نيز پنهان فرما. با پايان يافتن اين ماه پيامدهاي گناهان و سنگيني رفتار خطاي ما را، از ما بركنار نما؛ تا جايي كه چون اين ماه پايان مييابد، ما نيز از خطا و گناه پاك شده و از بديها و زشتيها رها گشته باشيم.
اين دعا در هنگام ورود و فرا رسيدن ماه رمضان گفته شده است. اما در پايان اين دعا به پايان ماه توجه شده است. براساس نظر اهل لغت و ادبيات عربي، شبهاي اول ماه تا سه شب، را «هلال» و از آن زمان تا سه شب مانده به پايان ماه را «قمر» مينامند. از شب بيست و هفتم به بعد، گاهي دو شب و گاهي سه شب به پايان ماه مانده ديگر ماه ديده نميشود. ايام ديده نشدن ماه را، ايام «مُحاق»، «مِحاق» يا «مَحاق» ميگويند. حالت «هلال» ماه در دو مرحله ظاهر ميشود: يكي در آغاز ماه و ديگري در پايان ماه. دو يا سه شب مانده به پايان ماه، ديگر هلال ماه در حال «محاق» است. شب پايان ماه نيز شب سلخ ناميده شده چرا كه دوباره ماه نو طلوع میكند. امام سجاد (ع) در دعا ميفرمايد: خدايا همانگونه كه هلال ماه رو به محاق ميرود، و ديگر نور ماه ديده نميشود، گناهان ما را نير بيرمق و پنهان فرما! به گونهاي كه تا پايان ماه ديگر گناهي براي ما نمانده باشد و در هنگام «سلخ» و نو شدن ماه، ما را نيز آراسته و نو نما
وقتي آثار عرفا وفيلسوفان وکتب وفرهنگهاي لغت واصطلاحات، مورد مطالعه وتحقيق واقع ميشود، در موضوع زيبايي وحسن وزينت به سرمنشا وترکيبهاي وصفي ويا اضافي متعدد ومختلفي برخورد مي کنيم، مانند زيبايي حقيقي، زيبايي وحسن جسمي، حسن وزيبايي روحي وزيبايي معنوي، زيبايي کلامي، زيبايي حسي.بحث در مورد اين که سرچشمه ومنشا وخاستگاه زيبايي وجمال چيست، مساله […]