از منظر معارف اسلامي علاوه بر اين كه جهان، تجلي زيبايي خداوند است بلكه مصاديقي بارزي از زيبايي در صورت ماده و معني معرفي شده است تا اين كه روح خدا كه در كالبد وجود انسان دميده شده احساس غربت نكند و راه وصول به خدا را فراموش نكند و علاوه بر اين در عالم كدر و خشن ماده، احساس لطافت و آرامش كند.
آيات و روايات فراواني وجود دارد كه تمام زيباييهاي خلقت را به خدا نسبت مي دهد، از جمله اين آيات، آيه 31 سوره اعراف است خداوند ميفرمايد:
«قُلْ من حَرََّمَ زينةَ الله التي اُخرِِِِِِِِِِج لعباده و الطََّيباتِ من الرزقِ»([1])
بگو: چه كسي لباسهايي كه خداوند براي بندگان پديد آورده و خوردنيهاي خوش طعم را حرام كرده است؟
در كلمه «اُخرج» يك نكته بسيار ظريفي وجود دارد و آن اين است كه خداوند زيبايي ها و زينت ها را خارج كرده است از دستگاه آفرينش خود؛ به عبارت ديگر زيبايي ها و زينت ها چون به خودي خود زيبايند، از اول مورد توجه خداوند بوده اند.
در اينجا به بعضي از انواع زيبايي كه در قرآن كريم،خداوند متذكر شده است و مستند به او هستند،مي پردازيم:
الف- محسوسات ( مادي )
1- آسمان
خداوند در جاهاي متعددي زيباييهاي آسمان و آراستن آن به ستارگان را مورد اشاره قرار داده است و خداوند عمل زيباسازي آن را به طور مستقيم به خود نسبت داده است و با برقراري رابطه زيبايي ميان آسمان و ستارگان و تشبيههاي گوناگون، به نگريستن و توجه و تفكر در اين زيبايي ها تأكيد مي ورزد.
از جمله اين آيات آيهي «إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ»([2]) است. مضمون اين آيه در جاهاي مختلف قرآن آمده است. به راستي، آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستيم و يا «أَفَلَمْ يَنظُرُوا إِلَى السَّمَاء فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ؛ آيا به آسمان بالاي سرشان نظاره نكردندكه چگونه آن را ساختيم و زيبا گردانديم و هيچ شكافي در آن وجود ندارد».([3])
خداوند در اين آيات، انسان را به تفكر در زيبايي آسمان،به ويژه آن زماني كه ستارگان همچون چراغهاي زيبا در آن مي درخشند، فرا مي خواند. اصل خلقت آسمان، بدون شكاف و آراسته به ستارگان، تنها براي حفاظت و نفع رساني نيست، بلكه بدين منظور است كه هر بينندهاي هنگام تماشاي آن، سرور لذت بخش حاصل از زيبايي آن را درخود بيابد و از آن احساس لذت نمايد.
تا اصل لذت خلقت و آراستن آن به برج ها و چراغ ها او را به تفكر و شناخت آفريدگار آن ها و اصل نمايد.
2- انسان
خداوند در سوره تين ميفرمايد:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»([4])
قطعاً ما انسان را به بهترين صورت و نظام آفريديم.
صورت هاو اشكال ورنگ ها و اندام انسان ها بسيار متنوع بوده و معمولا هر نوعي از نژادها و تيره ها صورت و شكل و اندام فرد همنوع خود را مي پسندد و آن را زيبا و نيكو تلقي ميكند وموجب تحريك احساس يا ذوق يا شهود زيبايابي نوع خود مي گردد و به همين جهت است كه درباره زيبايي همنوع خود شعر و نثر ميگويد.در آيه تركيب «احسن تقويم» به كار رفته است كه اعم از زيبايي جسماني بوده كه نيكويي و زيبايي همه واحدها و عناصر تركيب كننده موجوديت انساني را شامل ميشود و هم زيبايي روحي انسان را شامل ميشود كه عظمت و زيبايي روحي انسان قابل احاطه علمي نيست و هر روز كه از تاريخ بشر مي گذرد، حقايق تازهاي درباره آنها كشف و مورد بررسي قرار ميگيرد.
خداوند متعال، چه در مقايسه با صورت ديگر جانوران و چه از جهت نيكويي خلقت انسان و تناسب و هماهنگي ميان اندامش زيباترين تصوير را براي انسان ايجاد كرده است كه اگر با نگاه طبيعي و نبودن غبار به آن نگاه كنيم، نوعي نيكويي و زيبايي كلي را در آن مي يابيم.
3- حركت حيوانات
خداوند زيبايي را درباره جانداران در قرآن مطرح نموده و فرموده: «وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ»([5]) و براي شما است در آن جانداران، منظره زيبا كه در شامگاهان آنها را به جايگاه خود بر مي گردانيد و صبحگاهان كه آنان را به چرا مي بريد. نكته بسيار قابل تذكر در اين زيبايي اين است كه زيبايي در هر دو نوع حركت كه جانداران بطور انفرادي يا دسته جمعي از خودشان نشان مي دهند، محصول كيفيت حركت آنهاست.حركت صبحگاهي كه به مراتع و دشتهاي سر سبز مي روند و حال پويايي در ادامه حيات خود را بروز مي دهند و حركت شامگاهي كه براي استراحت و آرامش و ديدار و انس كه با آشيانه و بچههاي خود انجام مي دهند.
در آيهاي ديگر ميفرمايد: «وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»([6]) (همچنين اسب ها و استرها و الاغ ها را آفريند تا بر آن ها سوار شويد و هم مايه زينت شما باشند و چيزهايي را مي آفريند كه شما نمي دانيد).
اين آيه نيز زينت بودن اين حيوانات را براي انسان آن هنگام كه بر آن ها سوار ميشود، تصوير ميكند و اين نوعي از زيبايي است كه در زندگي اجتماعي ظاهر مي گردد، زيرا سواره به حركت در آمدن نشاط و وقار بيشتري دارد.
4- مناظر طبيعي
در قرآن آيات زيادي انسان را متوجه مناظر زيبايي ميكند؛ از جمله: «و تَرَي الارضَ هامٍدَة فاذا انزلنا عليها الماء اهْتَزَتْ و رَبَتْ و اَنْبَتَتْ من كلِ زوجٍ ٍبهيجٍ ٍ»([7]) (و زمين را مي بيني كه خشك و پژمرده است و هنگامي كه آب به آن فرستاديم به حركت و اهتزاز در مي آيد و موادي در آن سر مي كشند و از هر نوع جفت، نباتات و درختان بهجت انگيز مي روياند)
و يا در آيه ديگري ميفرمايد: «وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ»([8]) (و براي شما از آسمان آبي فرستاد و به وسيله آن آب باغهايي سرور انگيز و بهجت آور رويانديم).
فرستادن آب از آسمان و به دنبال آن سبز و خرم شدن زمين، لطفي از سوي خداوند به شمار رفته است. در برخي از آيات نيز به جنبه ديگري از زيبايي زمين اشاره شده است كه شما انسان ها در زمينهاي هموار قصرها ساختيد واز كوه ها، خانه ها براي خويش تراشيديد.
نكته جالب اين است كه به دنبال آشكار نمودن زيبايي در روي زمين به وسيله آب، صفت لطف الهي را آورده است كه زيبايي از خاك تيره معلول لطف خداوندي بر خاك نشينان است كه از تماشاي زيبايي ها برخوردار شوند.
ازطرف ديگر خداوند بين زمين وآسمان فاصله انداخت و به وسيله بادها تمام نيازها و وسائل زندگي را براي اهل زمين استخراج ومهيا ساخت وبراي بلنديهاي زمين كه آب چشمه ها ونهرها به آن راه نداشت، ابر آفريد تا قسمتهاي مرده را احيا كند وگياهان زيبا و رنگارنگ برويد.
علي(ع) ميفرمايد: «فهي تبهج بزينة رياضها وتزدهي بما البسته من ريط ازاهيرها وحلية ماسمطت به من ناصر انوارها وجعل ذلك بلاغاً للانام ورزقاً للانعام وخرق الفجاج في آفاقها واقام المنار للسالكين علي جواز طرقها»([9]) پس زمين به وسيله باغهاي زيبا، همگان را به سرور و شادي دعوت كرده، با لباس نازك گلبرگ ها كه بر خود پوشيد، هر بينندهاي را به شگفتي واداشت و با زينت و زيوري كه از گلوبند گلهاي گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هر بينندهاي را به وجد آورد كه فرآوردههاي نباتي را، توشه و غذاي انسان و روزي حيوانات قرار داد. در گوشه وكنار آن درههاي عميق آفريد وراه ها و نشانه ها براي آنان كه بخواهند از جاده وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.
5- دريا
هر انساني كه به دريا بنگرد ويا از آنچه از اعماق اقيانوس ها وجود دارد اطلاع داشته باشد به زيبايي آن اذعان ميكند. خداوند ميفرمايد:
«وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»([10])
اوست كه دريا را آرام كرد تا از آن گوشت تازه بخوريد وزيورهايي رابيرون آوريد و خويشتن را بدان بياراييد وكشتي ها را ببيني كه دريا را مي شكافند وپيش مي روند تا ازفضل خدا روزي بطلبند، باشد كه سپاس گوييد.
6- رنگها
زيبايي رنگ ها، چه به صورت فرد و چه به صورت تركيبي مورد توجه است. خداوند ميفرمايد:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ»([11])
آيا نديدي كه خداوند از آسمان آب فرستاد، پس بيرون آورديم از آن ميوههايي با رنگهاي مختلف وزيبا واز كوهها نيز جادههاي آفريده شده، سفيدو سرخ و رنگهاي مختلف وگاه به رنگ كاملاً سياه، اين نقاش ماهر و چيره دست با يك قلم ويك مركّب(آب) انواع نقش ها را ابداع كرده كه بينندگان را مجذوب وشيفته خود ميكند.
درمورد رنگ زرد خداوند در سوره بقره درمورد گاو بني اسرائيل كه سؤال ميكنند از رنگ اين گاو خداوند فرمود: آن گاوي است كه زرد رنگ باشد.
رنگ زرد مسرور مي سازد بينندگان را. رنگ سبز آرامش ترين رنگ ها وعلامت زندگي، رويش، صلح وجاوداني است.
در قرآن توجه بيشتري به رنگ سبز شده است وآن را از زيبايي ها ورنگهاي لباس بهشتيان معرفي ميكند «عالِيَهُم ثيابُ سُندُسٍ خُضرٌ وَاسِتَبرقٌ»([12])
بر اندام بهشتيان لباسهايي ازحرير نازك سبز رنگ واز ديباي ضخيم ميباشد.
يا درجاي ديگر خداوند ميفرمايد: بر بالشهاي سبز وبساط قيمتي زيبا تكيه مي كنند. از رنگ سياه براي رنگ موها به منظور جوان وزيبا نشان دادن استفاده شده است.
ب- معقول ( معنوي)
در آيات قرآني بر زيبايي آرمانهاي معنوي ومعقول واصول عالي اخلاق وارزشهاي انساني تأكيد شده است. اصول وآرمانهاي معقول آن واقعيتهاي زيبا هستندكه هم به خودي خود زيبايند وهم زيبايي ها را به طور كامل براي ما مي نمايانند. ازطرف ديگر زيباييهاي معقول ومعنوي به دليل سنخيت ونزديكي با روح انسان، از عالي ترين درجات پر جاذبه زيبايي مورد تأكيد وتشويق دين است ودر قرآن به آن توجه خاصي به مراتب از زيبايي مادي شده است. لذت زيبايي معنوي براي انسانهاي صاحب كمال كه از درك ايماني وعقلاني بيشتري برخوردارند قابل وصف نيست وانسانهاي در راه مانده از درك آن عاجزند.
امام سجاد(عليه السلام) در دعاي مكارم الاخلاق ميفرمايد:
«اللهم صل علي محمد و آله و حلني بحليه الصالحين، و السني زينه المتقين في بسط العدل و کظم الغيظ و اطفاء النائره و ضم اهل الفرقه و اصلاح ذات البين و افشاء العارفه و ستر العائبه و لين العريکه و حفض الجناح و حسن السيره و سکون الريح و طيب المخالقه و السبق الي الفضيله و ايثار التفضل و ترک التعيير و الافضال علي غير المتسحق و القول با الحق و آن عز، و استقلال الخيرو آن کثر من قولي و فعلي، و استکثار الشر و آن قل من قولي و فعلي و اکمل ذلک لي بدوام الطاعه و لزوم الجماعه و رفض اهل البدع و مستعملي الراي المخترع»([13])
بارالها بر محمد وآل او درود بفرست و مرا به زيور صالحان بياراي و زينت پرهيزكاران را بر من بپوشان، زيور گستردن عدل وداد وفرونشاندن خشم وخاموش كردن آتش(دشمني) وگردآوردن پراكندگي واصلاح روابط ميان مردم وفاش كردن خير ونيكي وپوشاندن عيب وزشتي ونرمخويي وخاكساري وخوشرفتاري و وقار وآرامش وخوش برخوردي با مردم وپيشي گرفتن به سوي فضيلت وبرگزيدن نيكوكاري وترك سرزنش وبخشش نكردن به غير مستحق وگفتن حق هرچند ناچيز وبي اهميت باشد وكم شمردن گفتارها ورفتارهاي نيكم گرچه بسيار باشند وزياد شمردن گفتار و رفتار زشتم گرچه اندك باشد و اين ها را با دادن توفيق مداومت بر طاعت وهمراهي با جماعت وطرد بدعت گزاران وبه كار زنندگان رأي وانديشه اختراع شده ونوظهور، برايم كامل گردان.
[1]– اعراف، 31.
[2]– صافات، 6.
[3]– ق، 6.
[4]– تين، 4.
[5]– نحل، 6.
[6]– نحل، 8.
[7]– حج، 5.
[8]-نمل، 60.
[9] – دشتي،پيشين، ص168.
[10] – نحل، 14.
[11] – فاطر، 27.
[12] – دهر، 7.
[13] – صحبفه السجاديه، الجامعه، تاليف و تحقيق سيد محمد باقر موحد ابطحي، (قم: موسسه الامام مهدي، 1411 ق) ص 112