ایا مسئول اجرای قانون اساسی در تمام ابعاد رئیس جمهور است

حجه الاسلام دکتر محسن زاده
چهار شنبه - 7 مارس 2012

محمود احمدی نژاد با استناد به اصل 113 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور صیانت از اصول مترقی آن به عنوان میثاق ملی و ثمره ارزشمند انقلاب اسلامی، طی حکمی اعضای «هیئت نظارت بر اجرای قانون اساسی» را منصوب کرد. متن حکم رییس جمهور به شرح ذیل است:جناب آقای محمد رضا رحیمی،جناب آقای […]

نامه سر گشاده ، ناله سرگشاده ، عقده های سر گشاده

دوشنبه - 5 مارس 2012

اگر آقای هاشمی در انتخابات سال 88 از خود چیزی جز «نامه سرگشاده» وخطبه های فتنه افکنانه به جا نگذاشت، اظهارنظر ایشان بعد از رای دادن روز جمعه را می‌توان «ناله سرگشاده» نامید، آنجا که گفت: ان‌شاء‌الله نتیجه انتخابات، همان رایی باشد که ملت درون صندوق می‌اندازد! در این باره لازم است چند سوال از آقای هاشمی بپرسیم.

1- اگر آقای هاشمی به سلامت نتیجه انتخابات تا این حد تردید دارد، پس لزوم شرکت ایشان در چنین انتخاباتی چیست؟!

2- آیا شرکت ایشان در انتخابات را نمی‌توان دال بر این گرفت که ناله سرگشاده، بیش از اینکه بیانگر نگرانی ایشان از سرنوشت رای مردم باشد، مصرف سیاسی، به معنای پیام برای ضد انقلاب دارد؟!

3- برای اینکه آقای هاشمی، دقیقا، بی‌کم و کاست و حتی بدون واسطه صندوق انتخابات، متوجه رای مردم شود، آیا چیزی واضح‌تر از اصلی‌ترین شعارهای یوم‌الله سراسری 9 دی وجود دارد؟!

 

4- فرض کنیم جمهوری اسلامی، یعنی همان نظامی که آقای هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت آن هستند و تا همین چند وقت پیش، تکیه بر صندلی ریاست مجلس خبرگان رهبری‌اش داده بودند، در رای مردم دست می‌برد، آیا شعارهای 9 دی را نیز می‌توان تقلبی خواند؟! آنجا که فقط و فقط مردم بودند و نه خبری از وزارت کشور بود و نه خبری از شورای نگهبان؟!

ريشه عصمت معصومین عليهم‏السلام علم و الهام الهی به انان است

جمعه - 2 مارس 2012

 خداوند متعال « روح » را مأمور هدايت پيامبر گرامى اسلام صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله ‏و سلم و ائمه طاهرين عليهم‏السلام نموده است و آن حضرات عليهم‏السلام به وسيله‏ى « روح » كه اعظم از همه ملائكه است، نسبت به همه چيز علم و آگاهى پيدا نموده و در نتيجه هرگز زشتى، تخلف و نافرمانى از ايشان عليهم‏السلام سر نمى‏زند.  ابوبصير مى‏گويد: « سمعت أباعبداللّه‏ عليه‏السلام يقول: إنّا لنزداد في اللّيل و النّهار و لو لم نزد لنفد ما عندنا. قال أبوبصير: جعلت فداك! من يأتيكم به؟ قال عليه‏السلام: إنّ منّا من يعاين وإنّ منّا لمن ينقر في قلبه كيت وكيت ومنّا من يسمع باذنه وقعا كوقع السلسلة في الطشت. فقلت له: من الّذي يأتيكم بذلك؟ قال عليه‏السلام: خلق للّه‏ أعظم من جبرئيل وميكائيل عليهماالسلام »[2]. از حضرت امام صادق عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمايند: براى ما در هر شب و روز افزايش علم حاصل مى‏شود؛ اگر چنين نبود، آنچه داشتيم، پايان مى‏يافت. ابوبصير گفت: فدايت شوم! چه كسى علم شما را افزايش مى‏دهد؟ حضرت عليه‏السلام فرمودند: بعضى از ما مشاهده مى‏كنند و بعضى به دل شان چنين و چنان الهام مى‏شود، و بعضى از ما صدايى را مانند صداى زنجير كه داخل طشت به حركت درآيد، با گوش مى‏شنود[3]. عرض كردم: چه كسى علم را نزدتان مى‏آورد؟ امام عليه‏السلام فرمودند: يكى از مخلوقات خداوند كه بزرگ‏تر از جبرئيل و ميكائيل عليهماالسلام است.  معصومين عليهم‏السلام، الهام شوندگان از غيب پس از يادآورى روايت فوق، براى روشن شدن بحث و رفع ابهام به روايات ديگرى در زمينه‏ى كيفيت علم امام عليه‏السلام اشاره مى‏كنيم.

دليل وجوب اطاعت از اهلبیت علیهم السلام علم و طهارت انهاست

جمعه - 2 مارس 2012

  مشيّت و خواست خداوند، الزاماً بايد تحقق پيدا كند و چون خداوند، اراده‏ى تطهير و اذهاب رجس از اهل بيت عليهم‏السلام را فرموده، اين امر و اراده، در مورد ايشان عليهم‏السلام، محقق شده است؛ بنابراين طبق مشيّت خدا، اهل بيت عليهم‏السلام، حتماً بايد پاك و طاهر بوده و از هرگونه خباثت و پليدى دور باشند.  اين ويژگى و عطيّه‏ى الهى ـ تطهير و عصمت اهل بيت عليهم‏السلام ـ هيچ منافاتى با اختيار و قدرت انتخاب بشر ندارد؛ يعنى حضرات معصومين عليهم‏السلام با وجود اين‏كه مثل ساير افراد بشر، داراى اختيار و اراده در امور و مسائل شخصى و اجتماعىِ زندگى هستند، اما در عين حال، از يك فضيلت و نيروى عظيم و با ارزشى به نام « عصمت » برخوردارند. در نتيجه اين اشكال كه اهل بيت عليهم‏السلام به دليل معصوم بودن‏شان، ديگر قدرت نافرمانى و تخلّف از فرامين الهى را ندارند، اشتباه است. دليل ما بر اين مسئله، آن است كه « عصمت » حضرات معصومين عليهم‏السلام از مقوله‏ى « علم » مى‏باشد، كه به معناى دانش وسيع و بينش گسترده است. طبق اين معنى، خداوند قلب حضرات معصومين عليهم‏السلام را ظرفى براى پذيرش علمِ به باطن ملكوت و آفرينش قرار داده است؛ طورى‏كه ايشان عليهم‏السلام، به تمام اسرار هستى و ظاهر و باطن همه‏ى مخلوقات عالم، آگاهى دارند و به اين خاطر است كه با وجود مختار بودن‏شان، هيچ‏گاه در مقام معصيت و نافرمانى از خداوند سبحان برنمى‏آيند. نكته‏ى ديگر اين‏كه، علمِ ائمه اطهار عليهم‏السلام به آيات الهى ـ اعمّ از آيات تكوين و تشريع ـ علم حضورى است نه حصولى. توضيح مطلب آن‏كه، خداوند متعال، ابزار بينش و دانش را در اختيار همه‏ى افراد بشر، قرار داده است؛ ولى در اين ميان، وجود موانع و حجاب‏هايى، مانع از اين مى‏شود كه افراد عادى بتوانند به باطن ملكوت و اسرار آيات الهى، پى ببرند و چون اين موانع و حُجب، در وجود مقدس اهل بيت عليهم‏السلام راه ندارد، در نتيجه، ايشان عليهم‏السلام، هميشه صاحبِ چشمِ نافذ و باطن بين هستند. البته هر كس كه بتواند از اين ابزار و نعمت خدايى، به نحو احسن بهره بردارى كند، به مقام و جايگاهى مى‏رسد كه قرآن، او را صاحبِ قلب سليم، معرفى مى‏كند. خداوند متعال مى‏فرمايد: «وَلاَ تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ * يَوْمَ لاَ يَنفَعُ مَالٌ وَلاَ بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[2]. در آن روز كه مردم برانگيخته مى‏شوند، مرا شرمنده و رسوا مكن * در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمى‏بخشد * مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد.

چه دلیل فقهی برتحریم سلاح‌های اتمی وجوددارد:

جمعه - 2 مارس 2012

ویژگی فقه شیعه این است که در قبال اندیشه‌های فطری، فراگیر و بدیهی بشر، بی هر وسوسه یا تردید و به‌دور از هرگونه نگاه دشواربین یا سرگشته در پیچ و خم‌ها، فتوایی هماهنگ و همراه ارائه می‌کند. فتوای اخیرامام خامنه ای روحی فداه در خصوص تحریم سلاح‌های اتمی از همین دست است.در فضای عبور قدرت‌های جهانی از منطق واضح بشری در خصوص سلاح‌های کشتار جمعی و نادیده ‌گرفتن انگاره‌های فطری در این زمینه، این فتوا به محض صدور، صبغه‌ی تاریخی به خود گرفت و به مجرد عرضه شدن، به درون ‌لایه‌های مرتکز و مستقر انسان‌ها راه برد. دلائل فقهی نهفته در ورای این فتوا اگرچه بسیار است، ولی در یک نگاه گذرا می‌توان به سه قاعده‌ی زیر اشاره کرد:

قاعده‌ی وزر
مطابق قاعده‌ی وزر «و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری۱» دامنه‌ی مجازات نباید به بیش از فراسوی کسانی کشیده شود که استحقاق آن را دارند. به عبارت دیگر، هیچ‌ کس نباید دچار عواقب وزر و وبالی گردد که سبب آن از ناحیه‌ی دیگران ارتکاب یافته است. به‌کارگیری سلاح‌های هسته‌ای، نفی و نقض این قاعده را به‌صورتی تکرارشونده و انبوه در پی دارد؛ از آن جهت که به‌شیوه‌ای گسترده و فارغ از تمایزگذاری، مجموعه‌ای وسیع از انسان‌ها را هدف قرار می‌دهد. بلکه حتی فراتر از نسل‌های فعلی بشر، حملات مرگ‌بار سلاح‌های هسته‌ای متوجه نسل‌های آینده هم خواهد شد و تباهی آنها به‌صورت زایشی برای مجموعه‌ی گسترده‌ای از انسان‌ها در ابعادی فرانسلی پایدار خواهد ماند.

حرمت سلاح های کشتار جمعی ومبانی فقهی ان

جمعه - 2 مارس 2012

 حرمت استفاده از سلاح های کشتار جمعی، چندی است که مورد توجه قرار گرفته و از این رهگذر عده ای از فضلا حوزه آن را با مبانی فقهی نقد و بررسی کرده و مقالاتی نوشته اند. نداشتن سابقه تاریخی و تازگی این مباحث از سویی و نپرداختن مراجع تقلید به آن سبب شده که حدود و ادله آن محکم و تمام نباشد و در بسیاری موارد قابل مناقشه باشد.امیدواریم این توجه زمینه ای باشد در راستای تکمیل و استحکام این سنخ از احکام.

دیدگاه های مختلفی نسبت به احکام وجود دارد: عده ای اعتقاد دارندکه احکام مطلقا تابع مصالح و مفاسدند و عده ای دیگر در مقابل قائلند احکام تابع مصالح و مفاسد نیستند و امر و نهی شارع است که حسن و قبح را می سازد. عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که برخی از احکام تابع مصالح و مفاسد و دسته ای تابع مصالح و مفاسد نیستند و مصلحت در خود جعل و انشاء حکم است. به عنوان مثال احکام توصلی تابع مصالح و مفاسد و احکام عبادی تابع مصالح و مفاسد نیستند، گرچه ممکن است در خود فعل مصلحت یا مفسده وجود داشته باشد ولی حکم تابع آن نیست.عده ای نیز میان احکام اجتماعی و فردی تفاوت می گذارند. احکام اجتماعی تابع مصالح و مفاسد و احکام فردی تعبدی تابع مصالح و مفاسد نیست.نظریه عدم تبعیت احکام از مصالح و مفاسد همان نظریه اشاعره است که می گویند «الحسن ما حسنه الشاعر و القبیح ما قبححه الشارع»؛ یعنی احکام فارغ از رای و حکم شارع هیچ حسن و قبحی ندارند و فقط بعد از امر و نهی شارع است که حسن یا قبح پیدا می کند. این دیدگاه به میزان کافی نقد و بررسی شده است.بنابر این چه بگوییم مطلق احکام تابع مصالح و مفاسداند یا فقط بخش اجتماعی احکام تابع مصالح و مفاسد است، داشتن و استفاده از سلاح های کشتار جمعی نیز جزء بخش احکام اجتماعی است که تابع مصالح و مفاسد است.بنابر این مساله مورد بحث یک مساله صرفا تعبدی و عبادی که از آغاز و انجام آن رنگ تعبد دیده شود نیست بلکه یک مساله کاملا اجتماعی و سیاسی و مربوط به مصالح نظام بشریت و انسانها است. روش ورود به این گونه مسائل وقتی قرار است از لحاظ شرعی مورد بحث و بررسی قرار گیرد باید ابعاد آن مشخص گردد.
کسی اعتقاد ندارد که این مساله تعبدی است و وقتی مساله مذکور غیر تعبدی و کاملا عقلی شد، در بررسی فقهی آن نیز باید با روش ها و متد متناسب با مساله پیش رفت. همچنین از دو نکته نباید غافل شد: اولا نباید مطلقا حکم صادر کرد یعنی اگر در شرایط کنونی استفاده از آن حرام باشد ممکن با تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی استفاده از آن جاز باشد. ثانیا، داشتن یا نداشتن سلاح کشتار جمعی با استفاده کردن از آن جداست. استفاده از سلاح های کشتار جمعی اگر حرام باشد دلیل نمی شود که داشتن آن نیز حرام است.

حرمتِ استفاده از سلاح هسته‌ای از دیدگاه فقهی

جمعه - 2 مارس 2012

امام خامنه ای روحی فداه: در دیدار دانشمندان هسته‌ای ایران، داشتن و استفاده از سلاح‌ هسته‌ای را عقلا و شرعا حرام محسوب کرده، آن را گناهی بزرگ دانستند. ایشان این استدلال را که داشتن سلاح هسته‌ای باعث قدرت می‌شود، رد کرده، افزودند: شکی وجود ندارد که دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در کشورهای مقابل ما، به خوبی می‌دانند که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست، زیرا جمهوری اسلامی ایران از لحاظ فکری، نظری و فقهی داشتن سلاح هسته‌ای را گناهی بزرگ می‌داند و اعتقاد دارد نگهداری چنین سلاحی نیز بیهوده، پرضرر و پرخطر است. جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد به دنیا ثابت کند که داشتن سلاح هسته‌ای قدرت‌آفرین نیست و اقتدار از سلاح هسته‌ای به دست نمی‌آید بلکه می‌توان اقتدار متکی به سلاح هسته‌ای را درهم شکست و ملت ایران، این کار را خواهد کرد.این نوشته به تحلیل فقهی سخنان امام خامنه ای روحی فداه می‌پردازد و نشان می‌دهد که از لحاظ فقهی تنها داشتن سلاحی که قدرت‌آفرین است، جایز است و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی حرام است.جنگ و نزاع، جزء تلخ و اجتناب‌ناپذیر زندگی انسانی است. تنازع میان مکتب‌ها و آرمان‌ها و قدرت‌ها، متأسفانه در بسیاری اوقات به جنگ می‌انجامد. البته همیشه هر دو طرف جنگ، محکوم نیستند و گاهی جنگ برای گروهی اجتناب‌ناپذیر و حتی نیکو شمرده می‌شود.در اسلام، اگرچه جهاد به ابتدائی و دفاعی تقسیم می‌گردد، اما جهاد ابتدائی شرایطی دارد که مورد آن را بسیار نادر می‌کند و عملاً جنگ‌ها منحصر در جهاد دفاعی می‌گردند. مثلاً فقها حضور امام معصوم را از شرایط جهاد ابتدائی می‌دانند. جهاد ابتدائی پس از دعوت، معنا دارد و در صورت درخواست امان و یا داشتن پیمان، این جهاد محقق نمی‌شود.در هر صورت، جنگ مسلمین چه جهاد دفاعی باشد چه ابتدائی، نیازمند سلاح و ادوات جنگی و آموزش‌های نظامی است. و از باب مقدمه‌ی واجب، تهیه‌ و تدارک آن واجب است.تدارک ادوات جنگی و سپاه صرفاً دارای کارآیی جنگی نیست، بل‌که گاهی عامل بازدارنده است. آیه‌ی شصت سوره‌ی انفال با تأکید بر تجهیز اسلحه سپاه مسلمین، علت آن را ایجاد رعب و ترس در دل دشمنان می‌شمرد.

صلوات هم نقش اثباتی دارد و هم نقش محوی.

موقوفه مجازی حجه الاسلام دکتر محسن زاده
جمعه - 2 مارس 2012

صلوات هم نقش اثباتی دارد و هم نقش محوی. «رُوِیَ عَن الحَسنَ بن عَلِیٍّ العَسکَری قالَ: أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات‏ (بحارالأنوار ج 75، ص 37)»روایت از امام عسکری علیه السلام منقول است که حضرت فرمودند:زیاد به یاد خدا باشید، […]

كتاب و سنّت معرّف اهل بيت عصمت عليهم‏السلامند

جمعه - 2 مارس 2012

   كلامى از شيخ مفيد قدس‏سره:دانستيم كه « اهل بيت » منحصر در حضرت اميرالمؤمنين على، حضرت فاطمه، حضرت امام حسن و حضرت امام حسين عليهم‏السلام مى‏باشد. براى اثبات اين ادّعا، به روايات زيادى ـ از منابع خاصّه و عامّه ـ استناد كرديم؛ اما نكته‏ى جالبى كه در اينجا مطرح است، بطلان ادّعاى برخى از علماى عامّه ـ مبنى بر قرار گرفتن زنان پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله‏ و سلم، در زمره‏ى اهل بيت عليهم‏السلام ـ توسط خود عامّه مى‏باشد. يكى از افرادى كه در نقل حديث، مورد وثوق عامّه و پيروان مكتب خلافت مى‏باشد، شيخ مفيد قدس‏سره است. ايشان در يكى از كتاب‏هاى خود به نام « الفصول المختارة » ـ كه يكى از منابع ارزشمند شيعه است ـ اين روايت را از عامّه و مخالفين، نقل مى‏كند: « إنّ عمر سُئل عن هذه الآية؛ «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[3]؛ فقال: سلوا عنها عائشة؛ فقالت عائشة: إنّها نزلت في بيت اُختي اُمّ سلمة، فاسألوها عنها، فإنّها أعلم بها منّي. فلم يختلف أصحاب الحديث من الناصبة ولا أصحاب الحديث من الشيعة في خصوصها فيمن عدّدناه، وحمل القرآن في التأويل على ماجاء به الأثر، أولى من حمله على الظنّ والترجيم، مع أنّ اللّه‏ سبحانه، قد دلّ على صحّة ذلك بمتضمّن الآية، وإذهابُ الرجس لايكون إلاّ بالعصمة من الذنوب، لأنّ الذنوب من أرجس الرجس »[4]. شخصى از عمر بن خطاب، درباره‏ى مخاطبان آيه شريف تطهير؛ « خداوند مى‏خواهد پليدى گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد » سؤال كرد، عمر گفت: اين مطلب را از عايشه بپرسيد، عايشه نيز گفت: چون اين آيه، در خانه‏ى خواهرم، ام سلمه، نازل شده است، پس او بهتر از من مى‏داند، [برويد] و از او بپرسيد! « هيچ يك از راويان حديث از ناصبيان و شيعه، در مورد آيه‏ى تطهير، به صورتى كه بيان كردم، اختلافى ندارند و به جاى حمل كردن قرآن بر ظنّ و گمان، بايد آن را در تأويل بر آنچه كه در حديث هم آمده است، حمل نمود؛ با آنكه خداى تعالى بر صحت آنچه ما گفتيم به مضمون اين آيه دلالت كرده است؛ و زايل كردن رجس نمى‏شود مگر به عصمت از گناهان، چون گناه پليدترينِ پليدى‏ها است ».

چرا شیعه همسران پیامبر را داخل در ایه تطهیر نمی دانذ

جمعه - 2 مارس 2012

 طبق نظر مفسرين شيعه و عامّه، از جمله فخررازى، « إذهاب رجس » به معناى از بين بردن آلودگى و نجاست، و « تطهير » به معناى پوشانيدن لباس عصمت و كرامت است؛ همان طور كه در اهل بيت عليهم‏السلام، بعد از إذهاب رجس، تطهير هم محقّق شده است.  مطلب ديگرى كه از فخررازى نقل شده كه خلاف نظر مفسّرين شيعه است ـ اين بود كه واژه‏ى « اهل بيت » در آيه‏ى تطهير، همسران پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله‏ و سلم را نيز شامل مى‏شود. وى در پاسخ به اشكال مفسرين شيعه، مبنى بر اينكه اگر همسران پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله‏ و سلم، داخل در اهل بيت ايشان عليهم‏السلام هستند، پس چرا خداوند در اين قسمت از آيه‏ى تطهير «عَنكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ»، از ضمائر مذكر به جاى ضمائر مؤنث استفاده كرده است؟ چنين گفت: خداوند در اين آيه، مى‏خواهد همه‏ى مردان و زنان خاندان پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله‏ و سلم را مشمول حكمِ تطهير قرار دهد. براى مقابله با اين عقيده انحرافى، فخررازى و ساير پيروان مكتب خلافت را در مقابل انبوهى از اشكالات و سؤالات قرار میديم، تا هرگونه راه فرار و توجيهى بر آنها بسته شود. برخى از اين سؤالات عبارت‏اند از:  

تعدد معصومين عليهم‏السلام چگونه فابل اثبات است؟

جمعه - 2 مارس 2012

  منظور از « اهل بيت » پنج تن آل عبا عليهم‏السلام هستند و خداوند به نص آيه‏ى تطهير، عصمت آنان را اراده فرموده است. اكنون براى فهم بهتر اين مطلب  لازم است نكاتى را ذكر نماييم. مقامى كه در « آيه‏ى تطهير » آمده، همان مقام عصمت است. به تعبير فخر رازى « اذهاب رجس » به معناى از ميان بردن پليدى و نجاست است[2]. از سوى ديگر، در فقه ثابت است كه اگر مثلاً لباسى به يكى از اشياى آلوده كننده (مثل خون) نجس شود و به وسيله‏ى دستمالى، نجاست (خون) از لباس برداشته شود، به اين معنا نيست كه لباس طاهر شده باشد، بلكه بايد با آب شسته شود تا جاى آن پليدى نيز تطهير شود؛ لذا با توجه به اين معنا، در « آيه‏ى تطهير »، بنابر جمله‏ى «وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»خداوند، علاوه بر اينكه نجاست و پليدى را از بين مى‏برد، آن جايگاه مقدس را هم با « شراباً طهوراً »[3] تطهير مى‏فرمايد. همچين  « آيه‏ى تطهير » با حرف « إنّما » آغاز مى‏شود كه از حروف حصر است. حصر در اينجا، يعنى حكمى كه بعد از كلمه‏ى « إنّما » مى‏آيد، فقط براى موضوع آن حكم است[4]. بنابراين در آيه‏ى مذكور حكم «إذهاب رجس » و مقام عصمت، فقط مخصوص حضرات اهل بيت عليهم‏السلام مى‏باشد. 

اهل بيت عليهم‏السلام در قرآن-پاسخ به وهابیون

جمعه - 2 مارس 2012

 شبهاتى، پيرامون « آيه‏ى تطهير » و مقام امامت، از يك  وهّابى ، او مى‏گويد: “در مورد مسئله‏ى امامت هر چه در قرآن جستجو كردم، كمتر اثرى از آن يافتم.”

 در مورد آيه‏ى 33 سوره‏ى احزاب همه مى‏دانيم چيزى كه به عنوان آيه‏ى تطهير ابلاغ شده، جمله‏ى آخر اين آيه و در ارتباط كامل با آيات قبل و بعد آن مى‏باشد.  اگر تطهير را در اين آيه حمل بر عصمت كنيم و فعل «يريد » را به معناى اراده تكوينى بگيريم، پس چهارده معصوم از اول معصوم بوده‏اند و حتى در « عالم ذر » هم معلّمان بشريت بوده‏اند و خداوند، جهان را به خاطر وجود نازنين ايشان خلق كرده است ».

 

  بعد از بيان اين شبهات پيرامون « آيه‏ى تطهير » اولين اشكالى كه به ذهن خطور مى‏كند، اين است كه شبهه كننده از « عنكم » تعبير به فعل مى‏كند، در حاليكه « عنكم » مركب از دو كلمه « عن » و « كم » مى‏باشد كه حرف « عن » از حروف جارّه و « كم » از جمله‏ى ضماير است و ضماير جزو اسماء هستند. پس  عنكم » فعل نيست. اگر طلبه‏اى فقط دو ماه در دروس مقدماتى حوزوى حضور پيدا كند و فقط يك كتاب در علم نحو را خوانده باشد، خواهد فهميد « عنكم » فعل نيست. در اينجا سطح علمى اين شخص، به خوبى آشكار مى‏شود.