فاطمه سلام الله علیها و رسالتهای اجتماعی

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

حضرت زهرا علیهاالسلام در این دنیا عمر زیادی نکرد و قسمت عمده زندگانیش همراه وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام بود. طبیعی است با وجود آن دو بزرگوار ـ خصوصا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ جایی برای درخشش شخصیت دیگری نخواهد بود، آن هم در عصری که هنوز نگاه به زن نگاهی منفی، و عرصه ای برای تجلی توانمندیهای مثبت و مفید زنان کارآمد وجود نداشت.
البته تعالیم عالیه اسلام و آموزه های علمی و عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت به شخصیت دادن به زن توانست زمینه ساز رشد و شکوفایی شخصیت این قشر از انسان باشد. بانوی بزرگوار اسلام که در چنین مکتبی پرورش یافته است و خود نیز از علم و آگاهی و معرفت بالایی برخوردار است، توانست در عمر کوتاه خود، در عرصه های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام درخشش نماید و منشأ خیر و برکت برای تمام بشریت باشد.
بخشی از فعالیتهای اجتماعی آن بانوی گرانقدر را می توان در موارد زیر تبیین کرد:
1. مرجعیت فکری، فرهنگی
در اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام در بین جامعه آن روز مورد مراجعه مردم بود و در امور مختلف اجتماعی نقش داشت، شکی نیست. چنانکه علامه سید جعفر مرتضی عاملی می نویسد:
«تاکیدهای مکرر و مداوم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت زهرا علیهاالسلام سبب شد تا ایشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار گردند. چنانکه منزل ایشان پایگاه و پناهگاهی برای کسان زیادی بود که به آنجا رفت و آمد می کردند. علاوه بر زنان همسایه، دیگر بانوان مدینه نیز به آن حضرت مراجعه کرده و به منزلش رفت و آمد داشتند.»(1)

فاطمه سلام الله علیها/سوگنامه یاس کبود

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

دل غریب من از گردش زمانه گرفت  به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
شبانه بغضِ گلوگیر من کنار بقیع  شکست و دیده زدل اشک دانه دانه گرفت
زپشت پنجره ها دیدگان پراشکم  سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت
نشان شعله و درد و نوای زهرا را  توان هنوز زدیوار و بام خانه گرفت
مصیبتی است علی را که پیش چشمانش  عدو امید دلش را به تازیانه گرفت
فراق فاطمه را بوتراب باور کرد  شبی که چوبه تابوت را به شانه گرفت
طلیعه سخن
در بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت(1) بوی بهشت مکه مکرمه را فرا گرفت، گویی که موجودی بهشتی به زمین آمده است، آری نوری از انوار الهی از میان عرشیان به جمع فرشیان آمده بود تا با شعاع نورانی خود انسانها را بهره مند سازد و از تاریکیهای ظلمت برهاند، او کسی نبود جز «فاطمه.»
زنان مکّه خدیجه علیهاالسلام را به خاطر ازدواج با فرزند یتیمی به نام محمد صلی الله علیه و آله ترک گفته بودند و خیال می کردند که او در تنهایی و بی کسی وضع حمل خواهد کرد، غافل از اینکه عده ای از زنان بهشتی (ساره همسر ابراهیم، آسیه دختر مزاحم، مریم دختر عمران و کلثوم خواهر موسی بن عمران) به همراه عده ای از حورالعین به امر پروردگار به زمین آمده بودند و فاطمه علیهاالسلام را با آب کوثر شستشو داده و لباسهای خوشبو و معطّر بر تن او می کردند.(2)(3) آن میوه تکوین یافت(4).

حضرت زهرا(سلام الله علیها) (1)

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

سخنان یگانه دخت نبی مکرم اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، همانند سایر معصومین: برای عموم مردم؛ به ویژه نسل جدید مطالبی آموزنده و درسهای تربیتی و اخلاقی به همراه دارد؛ چرا که جهان‌بینی متعالى، پیوند با سرچشمة هستى، تبلور ارزشهای الهى، انسانى، جامعیت و کمال، از مهم‌ترین شاخصه‌های این کلمات نورانی است. ما نیز در این […]

علم فاطمه علیهاالسلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

ناطقه ى مرا مگر روح قدس مدد کندتا که ثناى حضرت سیّده نساء کند
نفخه قدس بوى او، جذبه انس خوى اومنطق او خبر ز «لا ینطق عن هوى» کند
«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سوزان که مس وجود را فضه او طلا کند
علم و دانش انسانهاى معمولى و غیر معصوم، اکتسابى است که بر اثر تعلّم و رفتن به مکتب، مدرسه، دانشگاه و یا حوزه به دست مى آید؛ ولى علم انبیا، امامان و اولیاى الهى برگرفته از علم الهى و به اصطلاح «علم لدنّى» است.
قرآن درباره حضرت آدم علیه السلام مى فرماید: «سپس علم اسما (علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات ) را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید. عرض کردند: تو منزهى! چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده اى، نمى دانیم. تو دانا و حکیمى.»
آرى علم آدم، علم مکتبى و مدرسه اى نبود؛ چرا که در آن زمان مکتب و مدرسه اى وجود نداشت؛ بلکه برگرفته از علم خداوند و تعلیم داده شده توسط ذات الهى بود.
قرآن کریم در مورد حضرت خضر علیه السلام مى فرماید: «وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْما»؛ «علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.» اصطلاح «علم لَدُنّى» نیز برگرفته از همین آیه مبارکه است.
آنچه پیش رو دارید، گزارش مختصرى است از علم لَدُنّى فاطمه زهرا علیهاالسلام ، تا در پرتو آن، شأن و مقام علمى آن بانو تبیین گردد. در این نوشتار در صدد بیان این نکته هستیم که تمام رفتار و حرکات آن بانوى مطهر، از سر آگاهى و برگرفته از علم الهى همراه با عصمت بوده و مقایسه آن بانوى بزرگوار و بى همتا با زنان دیگر، کارى ناروا و ناستودنى است.

فاطمه علیهاالسلام و زنان

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

مقدمه
بدون تردید وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام و سیره و رفتار و گفتار آن گرامى براى تمام زنان مسلمان مایه مباهات و اسوه کامل مى باشد. بانوى بزرگوارى که حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله در ستایش او فرمود: «أَنَّ ابْنَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ دخترم فاطمه سرور بانوان بهشتى است.»
طبق این گفتار ارزشمند نبوى صلى الله علیه و آله ، حضرت زهرا علیهاالسلام سرآمد تمام زنان سعادتمند عالم است که در اثر کوشش در راه حق به مقامات عالیه معنوى نائل شده اند.
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در گفتار دیگرى به عظمت و بزرگوارى حضرت زهرا علیهاالسلام اشاره کرده و به دخترش فرموده است: «یَا فَاطِمَةُ أَ لَا تَرْضَیْنَ أَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ و سَیِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّة و سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوءْمِنِینَ؛ اى فاطمه! آیا [به این کرامتى که خداوند به تو داده] خشنود نیستى که تو سرور زنان جهان و سرور زنان این امت و بانوى بانوان اهل ایمان باشى؟»
آرى حضرت زهرا علیهاالسلام جلوه اى کامل از تمام کمالاتى است که یک زن در طول حیات خود ممکن است به آن نائل شود. حضرت امام خمینى رحمه الله در این باره مى فرماید: «تمام ابعادى که براى زن متصور است، براى یک انسان [کامل ]متصور است، در فاطمه زهرا علیهاالسلام جلوه کرده و بوده است.»
امام خمینى رحمه الله براى شناساندن ویژگى یک بانوى کمال یافته با اشاره به وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام مى فرماید: «آن بزرگوار یک زن معمولى نبوده است؛ یک زن روحانى، یک زن ملکوتى، یک انسان به تمام معنا انسان. او موجودى ملکوتى است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. زنى که تمام خاصه هاى انبیاء در اوست. زنى که اگر مرد بود، نبى بود، به جاى رسول الله بود. معنویات، جلوه هاى ملکوتى، جلوه هاى الهى، جلوه هاى جبروتى، همه در این موجود مجتمع است.»

دهه فاطمیه علیهاالسلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

سخنرانیهاى کوتاه/ به مناسبت دهه فاطمیه علیهاالسلام
مقدمه
ایزد یکتا به طاق عرش اعلى برنگاشتنام پاک و عزت و شأن و وقار فاطمه
ام سبطین است و جفت مرتضى سلطان دینزهره برج رسالت مَه عِذار فاطمه
پیش سرو قامتش شرمنده طوباى بهشتعرشیان تکبیرگویان بر شعار فاطمه
طاهر طُهر مطهّر، ظِلّ نور لم یزلآیت تطهیر نازل شد به دار فاطمه
چه دشوار است سخن گفتن از بانویى که لباس هستى بر اندامش تنگى مى نمود، و آیینه آفرینش از نمایاندن چهره کامل او ناتوان بود.
زمین، تنها هیجده سال حضور او را گرامى داشت و به او بالید؛ و تو گویى، بیش از آن تحمل چنان بار سنگین و گرانبهایى را نداشت.
چه کسى مى تواند قصه غم رنگ زهرا علیهاالسلام را آن گونه که هست بازگو کند؛ و اینکه چرا، تنها دختر رسول خاتم صلى الله علیه و آله که دستش بوسه گاه پدر بود، و خاطرش نزد بابا از همگان عزیزتر، در اوج جوانى و شکوفایى، پنهان و به دور از چشم آدمیان دو رو و بى وفا، و در دل شب، براى همیشه در آغوش خاک جاى مى گیرد؛ و بدین گونه برگى خونین از دفتر تاریخ ورق مى خورد.
بارى:
زمین به پشت خود الوند و بیستون داردغبار ماست که بر دوش او گران بود است
در این نوشتار، ضمن ارائه نُه سخنرانى کوتاه، برخى از جلوه هاى رفتارى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را بیان نموده و نام و یاد مبارک و مقدس او را گرامى مى داریم.

امام جواد عليه‏ السلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 براى رسيدن به شناختى بهتر از شخصيّت حضرت امام جواد عليه‏ السلام  به بررسى حديث لوح مى‏پردازيم. در اين حديث قدسى كه به ترسيم جايگاه رفيع اهل بيت عليهم‏السلام در حدّ استعداد و قابليّت انسان‏ها پرداخته، حضرت امام جواد عليه‏ السلام چنين معرفى شده است:« حقّ القول منّي لأسرّنّه بمحمّدٍ ابنه وخليفته من بعده ووارث علمه فهو معدن علمي وموضع سرّي و حجّتي على خلقي لا يؤمن عبدٌ به إلاّ جعلت الجنّة مثواه وشفّعته في سبعين من أهل بيته كلّهم قد استوجبوا النّار »[1]. امام رضا عليه‏ السلام  را به وسيله پسرش محمّد عليه‏ السلام  شاد مى‏گردانم و محمّد عليه‏ السلام  را خليفه و وارث علم پدرش قرار مى‏دهم. او [امام جواد عليه‏ السلام ] گنجينه علم من، جايگاه اسرار من و حجّت من بر بندگان مى‏باشد. كسى به او ايمان نمى‏آورد مگر اينكه بهشت را جايگاه او قرار مى‏دهم و او را شفيع هفتاد نفر از خانواده‏اش كه مستحقّ آتش بوده‏اند قرار مى‏دهم.

     بر اساس اين حديث شريف، شخصيّت و فضيلت حضرت امام جواد عليه‏ السلام  بدان حدّ است كه اگر كسى به ايشان ايمان بياورد، در رديف شفيعان روز قيامت قرار مى‏گيرد. اين بيان خداوند متعال، نشانگر عظمت شگرفى است كه ذات اقدس حق براى حضرت جواد الائمه عليه‏ السلام  تصوير كرده است.  درباره كيفيت نزول حديث قدسىِ لوح گفته شده است كه اين حديث در شب ولادت حضرت سيّدالشهدا عليه‏ السلام  واز جانب خدا به عنوان هديه براى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلامبه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله ‏و سلم  نازل شده است و به جهت وحيانى بودن داراى اسرار و رموز الهى فراوانى مى‏باشد. خداوند متعال در اين حديث شريف، رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله ‏و سلم  و دوازده امام عليهم‏السلامرا با صفات و القاب گوناگونى هم‏چون « معدنُ علمي، حجّتي على خلقي و… » ـ كه از صفات مشترك محسوب مى‏شوند ـ مى‏ستايد. البته بعضى از صفات موجود در اين حديث فقط مربوط به يك امام عليه‏ السلام مى‏باشد. ويژگى منحصر به فرد وجود مقدّس حضرت امام جواد عليه‏ السلام ، سرور آفرين وشادى بخش بودن ولادت  ايشان عليه‏ السلام  براى پدر بزرگوارشان حضرت امام‏رضا عليه‏ السلام  مى‏باشد. اگر چه تولّد هر فرزند ـ مخصوصا اگر پسر باشد كه به عنوان جانشين پدر محسوب مى‏شود ـ موجب شادى پدر و مادر مى‏شود. امّا اين كه از ميان تمام ويژگى‏هاى حضرت امام جواد عليه‏ السلام  به اين مورد مخصوص اشاره شده، بيانگر حادثه و امر ويژه‏اى است كه در ادامه به بررسى علّت اين امر خواهيم پرداخت.

محمد صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم پیامبر رحمت ومهربانی:

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 قرآن كريم يكى از مهم‏ترين خصوصيّات و ويژگى‏هاى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را رحمت و مودّت معرّفى مى‏نمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»[1]. ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم. بعد از ذكر اين آيه شريف، سخن را با روايتى از حضرت امام باقر عليه ‏السلام ادامه مى‏دهيم.

     حضرت امام باقر عليه ‏السلام مى‏فرمايند:« إن أصبت بمصيبة في نفسك أو في مالك أو في ولدك فاذكر مصابك برسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفإنّ الخلائق لم يصابوا بمثله قطّ »[2].اگر در جان خود يا در مال و اموالت يا در فرزندانت دچار مصيبتى گشتى، مصائب و مشكلات رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمرا به يادآور، زيرا هيچ يك از مخلوقات هرگز مانند او مصيبت و سختى نديدند. حضرت امام باقر عليه ‏السلام در اين روايت سخن و تحليلى به كار مى‏برند كه عقول بزرگان بشر را به حيرت و شگفتى وا مى‏دارد. « خليقه » عنوان عامّى است كه شامل همه مخلوقات مى‏شود. اگر خليقه را به صورت جمع (خلائق) استعمال نموديم، به وسعت و شمولش فزونى بخشيده‏ايم. همچنين اگر الف و لام را به  آن اضافه كنيم، باز شمول و وسعتش را فزونى داده‏ايم؛ بنابر اين تعبير، خلائق همه موجودات، اعمّ از: جنّ و انس، مرئى و نامرئى، بزرگ و كوچك و انبيا و رسولان عليهم‏السلام را شامل مى‏شود. طبق اين سخن، هيچ مخلوقى‏در عالم نيست كه مصيبت‏ها و گرفتارى‏هاى او با مصيبت هايى كه بر رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم وارد آمد، قابل مقايسه باشد.  از طرفى، هيچ راهى براى انكار و تحليل، تأويل اين سخن وجود ندارد؛ زيرا در كلام امام معصوم عليه ‏السلام هرگز غلوّ و اغراق وجود ندارد و هر چه مى‏گويد عين واقع و حقيقت است. امام عليه ‏السلام هرگز مانند سخنوران، خطبا و شعرا نيست كه در سخنان خود اغراق و غلوّ نمايد.

رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: « ما أوذى نبيٌّ مثل ما أوذيت »[3]. هيچ پيامبرى مانند من آزار و اذيّت نديد.  با مرورى كوتاه بر زندگى انبيا عليهم‏السلاممى‏توان مصائب و مشكلات آنان را به خوبى دريافت؛ ولى مصائب آنان هر چه باشد به پاى مصائب و مشكلات رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم نمى‏رسد.

     براى مثال يكى از فرزندان، آدم ابو البشر عليه ‏السلام فرزند ديگر را به قتل رساند[4]، حضرت ابراهيم عليه ‏السلام را زنده با منجنيق به سوى آتش پرتاب كردند[5]، حضرت زكريّا عليه ‏السلام را ميان درختى قرار دادند و آن درخت را ارّه نمودند[6] و مصائب انبياى ديگرى همچون حضرت موسى، حضرت عيسى و حضرت يحيى عليهم‏السلام كه از حوصله اين مجال خارج است. بنابر اين لازم است در ادامه، رفتار و كردار رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را مورد تفحّص قرار دهيم تا به اين نكته دست بيابيم كه چه رفتار و كردارى بود كه ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را به مقام والا و محيّر العقول « رحمت عالميان » نائل نمود.

محمدصلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم مظهر مهرورزى و عدالت

چهار شنبه - 18 آوریل 2012

 در بيان سيره و شخصيّت رسول اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم دو نكته بسيار مهم وجود دارد؛  1. تاريخ نگارى 2. سيره نويسى. تاريخ نگارى يعنى تحقيق و تفحّص در چگونگى و كيفيّت سلوك آن حضرت اعم از: سلوك شخصى، خانوادگى، اجتماعى، جايگاه رسالت و نبوّت، ابلاغ و تبليغ و بالاخره حكومت ميان مردم؛ بنابر اين، تاريخ نگارى و نقل در وقايع تاريخى، سير در همه اين مسائل است؛ ولى سيره نويسى دريافت چرايى و ريشه‏يابى همه اينها است؛ مثلاً درباره ويژگى‏هاى شخصى رسول اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم چگونگى  سلوك ايشان با مردم يا خانوادشان نقل شده است؛ امّا چرا ايشان صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم چنين رفتارى داشتند و دليل سلوك‏شان چه بود، اين همان سيره است نه سير در تاريخ‏نگارى. از اين رو اگر روش و سلوك حضرت صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم ريشه‏يابى شود معلوم مى‏گردد كه تمام منش‏ها و اعمال و رفتار رسول اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم، ريشه در فضائل ذاتى انسانى ايشان دارد؛ يعنى اگر مى‏گوييم ايشان رحمة للعالمين است يعنى نسبت به ديگران رحم، مهر و محبّت دارد؛ امّا اين مهر ورزى و رحمت مصنوعى و ساختگى نيست. در ادامه به تبيين اين مطلب خواهيم پرداخت.

 طلب صبورى كردن

  در ملكات اخلاقى دو گونه علل رفتارى داريم. در روايات بسيار تأكيد شده است كه حليم باشيد، صبور باشيد، خشونت به خرج ندهيد، تندى نكنيد و… حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام مى‏فرمايند: « إنّ لم تكن حليما فتحلَّم »[1]. اگر بردبار نيستى، پس از خود بردبارى نشان ده.  بعضى انسان‏ها ذاتا آرام و صبور هستند؛ امّا يك وقت نه خدا اين فطرت را به او داده است و نه خودش موفّق شده كه تمرين كند آدم صبورى باشد؛ يعنى آدم تند و عصبى مزاجى است؛ امّا دستور داريم كه آدم‏هاى تند مزاج در برخورد با ديگران تحلّم كنند يعنى حلم ورزى داشته باشند و خودشان را كنترل كنند. اكنون مى‏خواهيم بررسى كنيم كه پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم از كدام مقوله است. آيا انسان تند خو و عصبى مزاجى‏ست كه با كمترين حادثه بر آشفته مى‏شود ولى از خود صبورى و بردبارى نشان مى‏دهد؛ يا نه اصلاً، خلقتا و فطرتا بشرى آرام و صبور است و خدا آن فطرت ذاتى را مى‏ستايد؟

اهل بیت علیهم السلام قلب عالم ملک وملکوت را در سینه دارند:

چهار شنبه - 18 آوریل 2012

 
 «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[1].

خداوند فقط مى‏خواهد پليدى [گناه] را از شما اهل بيت دور كند و شما را كاملاً پاك سازد.

 عالم مُلك و ملكوت

      آيات الهى داراى ظاهر و باطن هستند. باطن و حقيقت آيات الهى همان است كه از آن به عالم ملكوت تعبير مى‏شود. عالم ملكوت در مقابل عالم مُلك ـ كه با چشم ظاهر قابل رؤيت است ـ قرار دارد و در قرآن كريم در چند جا از آن سخن به ميان آمده است:

     خداوند متعال مى‏فرمايد:  «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»[2].

فرمان او چنين است كه هرگاه چيزى را اراده كند تنها به آن مى‏گويد: موجود باش! آن نيز بى درنگ موجود مى‏شود، پس منزه است خداوندى كه مالكيت و حاكميت همه چيز در دست او است و شما را به سوى او باز مى‏گردانند.

     واژه ملكوت از مصدر مَلَكَ يَمْلِكُ مُلك است كه واو و تاء آن زائده است؛ مانند: طاغوت، جبروت و رهبوت. اين واژه در لغت به معناى ملك و مختص ذات اقدس الهى است[3].

پیامبر اعظم صلی الله علیه واله وسلم در نگاه امام سجاد علیه السلام

سه شنبه - 10 آوریل 2012

آشنایی با شخصیت رسول گرامی اسلام برای هر مسلمانی امری ضروری است تا در حدّ توان خود در رفتار و گفتار و زندگی فردی و اجتماعی بتواند از سیره و سخن آن حضرت بهره گیرد. در سالی که به عنوان پبامبر اعظم اعلام شده است، این ضرورت بیشتر احساس می شود. ما در این فرصت و به مناسبت ولادت حضرت سجاد علیه السلام برخی از رهنمودها و بیانات آن امام همام را در مورد شخصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خوانندگان گرامی تقدیم می کنیم:
هدف از معراج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
معراج یکی از معجزات بی نظیر حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم است. این سفر شگفت انگیز آنچنان اهمیت دارد که خداوند متعال در آیه اول سوره اسرا می فرماید: (سُبْحانَ الَّذی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ)؛(۱) «پاک و منزه است خدایی که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی ـ که پیرامونش را برکت داده ایم ـ سیر
داد تا از نشانه های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.»
شبی بر نشست از فلک برگذشت     به تمکین و جاه از ملک برگذشت
چنان گرم در تیر قربت براند     که در سدره جبریل از او بازماند
بدو گفت سالار بیت الحرام     که ای حامل وحی برتر خرام
بگفتا فراتر مجالم نماند     بماندم که نیروی بالم نماند
اگر یک سر مو فراتر پرم     فروغ تجلی بسوزد پرم
امام سجاد علیه السلام ضمن شرح این سیر شبانه و سفر با شکوه رسول خدا به ابو حمزه ثمالی، در مورد فلسفه آن فرمود: «خداوند جای معینی ندارد و برتر از زمان و مکان است. پروردگار جهانیان اراده کرده بود تا با سفر آسمانی رسولش، فرشتگان و ساکنان آسمانها را گرامی بدارد و همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را از وسعت جهان آفرینش و ملکوت آسمانها آگاه سازد تا هنگام برگشت به زمین از شکوه و عظمت باری تعالی به جهانیان گزارش دهد.»(۲)
آری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با مشاهده اسرار عظمت الهی در جهان پهناور و عالم بالا، افق وسیع تری از نشانه های شکوه الهی را مشاهده کرد تا در راه تداوم رسالت خویش نیرومندتر و روشن تر عمل کند.

نصایح امام خامنه ای روحی فداه به جوانان در پاسخ به نامه جوان کرمانی در سال 1371+دستخط

یکشنبه - 11 مارس 2012

 امام  خامنه ای روحی فداه: این را به همه‌ی جوان‌های خوب و مؤمن بگویید.  بسمه‌تعالی  جوان عزیز خدا را شکر کنید که شما را از دوران حاکمیت دین خود بهره‌مند ساخته و جوانی شما را در چنین دورانی قرار داده است. از این سرمایه‌ی عظیم یعنی جوانی برای خودسازیِ علمی و فکری و روحی و جسمی استفاده […]