قرآن كريم يكى از مهمترين خصوصيّات و ويژگىهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را رحمت و مودّت معرّفى مىنمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»[1]. ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم. بعد از ذكر اين آيه شريف، سخن را با روايتى از حضرت امام باقر عليه السلام ادامه مىدهيم.
حضرت امام باقر عليه السلام مىفرمايند:« إن أصبت بمصيبة في نفسك أو في مالك أو في ولدك فاذكر مصابك برسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلمفإنّ الخلائق لم يصابوا بمثله قطّ »[2].اگر در جان خود يا در مال و اموالت يا در فرزندانت دچار مصيبتى گشتى، مصائب و مشكلات رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلمرا به يادآور، زيرا هيچ يك از مخلوقات هرگز مانند او مصيبت و سختى نديدند. حضرت امام باقر عليه السلام در اين روايت سخن و تحليلى به كار مىبرند كه عقول بزرگان بشر را به حيرت و شگفتى وا مىدارد. « خليقه » عنوان عامّى است كه شامل همه مخلوقات مىشود. اگر خليقه را به صورت جمع (خلائق) استعمال نموديم، به وسعت و شمولش فزونى بخشيدهايم. همچنين اگر الف و لام را به آن اضافه كنيم، باز شمول و وسعتش را فزونى دادهايم؛ بنابر اين تعبير، خلائق همه موجودات، اعمّ از: جنّ و انس، مرئى و نامرئى، بزرگ و كوچك و انبيا و رسولان عليهمالسلام را شامل مىشود. طبق اين سخن، هيچ مخلوقىدر عالم نيست كه مصيبتها و گرفتارىهاى او با مصيبت هايى كه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم وارد آمد، قابل مقايسه باشد. از طرفى، هيچ راهى براى انكار و تحليل، تأويل اين سخن وجود ندارد؛ زيرا در كلام امام معصوم عليه السلام هرگز غلوّ و اغراق وجود ندارد و هر چه مىگويد عين واقع و حقيقت است. امام عليه السلام هرگز مانند سخنوران، خطبا و شعرا نيست كه در سخنان خود اغراق و غلوّ نمايد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: « ما أوذى نبيٌّ مثل ما أوذيت »[3]. هيچ پيامبرى مانند من آزار و اذيّت نديد. با مرورى كوتاه بر زندگى انبيا عليهمالسلاممىتوان مصائب و مشكلات آنان را به خوبى دريافت؛ ولى مصائب آنان هر چه باشد به پاى مصائب و مشكلات رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نمىرسد.
براى مثال يكى از فرزندان، آدم ابو البشر عليه السلام فرزند ديگر را به قتل رساند[4]، حضرت ابراهيم عليه السلام را زنده با منجنيق به سوى آتش پرتاب كردند[5]، حضرت زكريّا عليه السلام را ميان درختى قرار دادند و آن درخت را ارّه نمودند[6] و مصائب انبياى ديگرى همچون حضرت موسى، حضرت عيسى و حضرت يحيى عليهمالسلام كه از حوصله اين مجال خارج است. بنابر اين لازم است در ادامه، رفتار و كردار رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را مورد تفحّص قرار دهيم تا به اين نكته دست بيابيم كه چه رفتار و كردارى بود كه ايشان صلى الله عليه و آله و سلم را به مقام والا و محيّر العقول « رحمت عالميان » نائل نمود.درياى رحمت
حضرت نوح عليه السلام 950 سال مورد آزار و اذيّت و حتّى تمسّخر قوم و اطرافيان خود قرار گرفت[7] و بالاخره برآشفته شد و قوم خود را نفرين نمود و ندا داد:
«رَّبِّ لاَ تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً»[8].
پروردگارا! هيچ يك از كافران را روى زمين باقى مگذار.
اين موقعيّت براى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيز اتّفاق افتاد؛ ولى ايشان هرگز قوم خود را لعن و نفرين نكردند. جنگ أُحد يكى از سختترين لحظات عمر مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اسلام بود. دشمنان با تداركى وسيع و فراوان به سپاه اسلام حمله كردند، دوستان و صحابى خاص، رسول خدا صلىاللهعليهوآله را در كشاكش جنگ تنها گذاشتند و فرار كردند[9]. گاهى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به همراه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام تنها و بىياور ميان دشمنان در محاصره قرار مىگرفتند. در اين لحظات، سنگى بر پيشانى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرو نشست و خون بر صورت مبارك ايشان صلى الله عليه و آله و سلم جارى گشت. حتّى به دليل اصابت سنگ، دندانهاى پيشين رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلمشكست. طبق نقل روايات، لباسى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بر تن داشتند از خون رنگين شد و آن لباس اكنون نزد حضرت امام زمان عجّل اللّه فرجه الشريف قرار دارد[10].
در اين معركه، همه دشمنان به قصد كشتن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمده بودند، ولى ايشان صلى الله عليه و آله و سلم به لطف خداوند جان سالم به در بردند. در اين لحظات سخت و دشوار به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پيشنهاد مىشود كه دشمنان را لعن و نفرين نمايند؛ ولى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلمدست به دعا بر مىدارند و مىفرمايند:
« اللّهم اهد قومي فإنّهم لا يعلمون »[11].
پروردگارا! قوم من را هدايت نما، زيرا آنان جاهل هستند.
مَثَل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نسبت به آفرينش، مانند نسبت روح و جسد است. كه اگر روح آسيب ببيند، جسد هم دچار آسيب خواهد شد. تمام قوائم و ستونهاى عرش الهى از اين وضعيّت به لرزه در آمد؛ به گونهاى كه اگر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در آن حال و اوضاع از ميان مردم مىرفتند، عالم نابود مىشد.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم انسان رحيم و مهربانى است و تمام رفتار و گفتار او براى خداوند متعال است؛ به همين دليل به جاى لعن و نفرين كه شايسته دشمنان بود، به طلب رحمت و رأفت مىپردازد و هدايت را كه يكى از گرانترين و ارزشمندترين نعمتهاى الهى است، براى قومى مىطلبد كه قصد جان او را كرده بودند.
نكتهاى كه در اين سخن خود نمايى مىكند اين است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هدايت را به ضمير « هُم يا هؤلآء ـ اللّهم اهدهم يا أهد هؤلاء » نسبت نمىدهند و نمىفرمايند خدايا آنان را هدايت فرما؛ بلكه در كمال مهربانى، دشمنانى را كه به قصد قتل ايشان آمدهاند، قوم و نزديكان خود معرفى مىكنند تا شايد به اين وسيله بتوانند نعمتهاى سرشار الهى را به سوى انسانهاى نادان و جاهل سرازير بر نمايند.
دور از غرور و خودبينى
در روايت ديگرى آمده است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:
« إنّي لم اُبعث لعّانا وإنّما بعثتُ رحمةً »[12].
من نفرين كننده مبعوث نشدهام؛ بلكه براى رحمت و مهربانى مبعوث شدهام.
روحيه لطيف و مهربان ايشان صلى الله عليه و آله و سلم اقتضا مىكرد براى احياى حقوق بشر و ستاندن حقّ مظلوم از ظالم، از حجرهاى ساده و گِلين، با امپراطوران نيرومند و قدرتمند زمان همچون روم و ايران، نامهنگارى كنند و در راه اعلاى كلمه توحيد طرّاحى و برنامه ريزى نمايند؛ ولى در همان لحظهاى كه با تمام پادشاهان و امپراطوران ارتباط برقرار مىكنند، هرگز دچار خودبينى و غرور نمىشوند و با پيرزنى أعرابى، ساده دل و بى غلّ و غش به مزاح و خوشرويى مىپردازند.
در ماجرايى ديگر پير مردى شنيده بود كه پيامبرى براى هدايت و ارشاد مردم مبعوث شده است؛ به همين دليل مشتاقانه به ديدار ايشان شتافت. هنگامى كه با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم روبهرو شد از هيبت و عظمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به خود مىلرزيد. حضرت صلى الله عليه و آله و سلمفرمودند: چرا مىترسى؟! من فرزند مادرى هستم كه همانند تو گوشت خشكيده مىخورد[13]. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در اين ماجرا خود را هم سطح پيرمرد قرار مىدهند تا هرگز احساس بزرگى و كوچكى، بالا و پايينى يا رئيس و مرئوسى در ذهن آن مرد نقش نبندد و پير مرد درون خود احساس هم نوعى و عزّت نفس پيدا كند.
نور رحمت ( ترجيح مهربانى بر عبادت)
در تمام رفتار، كردار و گفتار رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هالهاى از نور رحمت، مروّت و انسانيّت مشاهده مىشود. چنين اخلاق و منشى در هيچ شخصيّت و در هيچ آيينى پيدا نمىشود. خداوند متعال، هدف غايى و نهايى آفرينش را عبادت ناميده و مىفرمايد:
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاْءِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»[14].
من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند.
در نگاه اوّل، چنين به نظر مىرسد كه در راه رسيدن به اين هدف، مىتوان هر نوع سختى و مشكل را تحمّل نمود؛ ولى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با توجّه به روحيّه رأفت وعطوفت خود مهربانى را بر عبادت ـ كه هدف نهايى است ـ ترجيح مىدهند و نزد ايشان كفّه رحم و مروّت بر عبادت سنگينى مىكند.
هنگامى كه در عام الفتح[15]، كاروان مسلمانان همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با زبان روزه به منزلى به نام كراع الغميم رسيدند[16] رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مشاهده نمودند كه عدّهاى از همراهان، قدرت و توان ادامه روزه را ندارند؛ به همين دليل مقدارى آب طلب نموده، چند جرعهاى نوشيدند؛ ولى عدّهاى از همراهان از افطار سر باز زدند و به روزه ادامه دادند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: آنان گناهكار و سركش هستند[17].
جابر بن عبداللّه مىگويد:
« إنّ رسول اللّه مرّ برجل في ظلّ شجرة يرشّ عليه الماء، قال صلى الله عليه و آله و سلم: ما بال صاحبكم هذا بما قالوا: يا رسول اللّه! صائم. قال صلى الله عليه و آله و سلم: إنّه ليس البرّ أن تصوموا في السفر وعليكم برخصة اللّه الّتي رخّص لكم، فاقبلوها »[18].
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از كنار مردى گذشت كه زير سايه درختى به صورت او آب مىپاشيدند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: براى دوست شما چه اتّفاقى افتاده است؟ اطرافيان عرض كردند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! او روزه دار است. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: نيكى به اين نيست كه در مسافرت روزه بگيريد و بر شما باد عمل كردن به رخصتى كه خداوند متعال براى شما قرار داده است، پس اين هديه و رخصت را بپذيريد (و روزه را در سفر افطار كنيد).
حكم فقهى نماز و روزه مسافر را در رسالههاى عمليّه فقها مشاهده نمودهايد. طبق حكم شيعيان، كسى كه مسافر شد بايد روزه خود را افطار كند و نماز خود را شكسته بخواند؛ ولى اهل سنّت افطار و تقصير (نماز را شكسته خواندن) را واجب و لازم نمىدانند، بلكه حكم را اختيارى مىدانند؛ يعنى اگر خواستى افطار يا قصر مىكنى و گرنه بدون هيچ اشكالى مىتوانى به روزه خود ادامه دهى[19]. و نماز را كامل ادا كنى. ما شيعيان براساس سخنان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اهل بيت گرامى ايشان عليهم السلام حكم قصر و افطار را واجب مىدانيم.
حضرت امام صادق عليه السلاممىفرمايند: اگر انسان بزرگ و با منزلتى بر تو منّت نهاد و در عملى به تو رخصت داد، حرام است كه اين هديه و منّت را رد نمايى و اگر ردّ احسان نمودى، مرتكب عملى زشت و بى ادبى گشتهاى[20].
سنّت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم
افرادى كه خود را بسيار متدّين و متشرّع مىدانستند نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و عرض كردند: شما شبها چقدر عبادت مىكنيد؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: بعضى از شب را. آنها گفتند: او پيامبر و فرستاده خدا است، حتما به بهشت مىرود، پس ما بايد تمام شب را به عبادت و راز و نياز بپردازيم. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در پاسخ به چنين سخنان بى دليلى فرمودند:
« أنتم الّذين قلتم كذا وكذا، أما واللّه إنّي لأخشاكم للّه وأتقاكم له ولكنّى أصوم واُفطرو اُصلّي وأرقد وأتزوّج النساء. فمن رغب عن سنّتي فليس منّي »[21].
شما كسانى هستيد كه آن سخنان را گفتيد. همانا من از شما خدا ترستر هستم و تقواى بيشترى دارم؛ ولى من روزه مىگيرم و افطار مىكنم و نماز مىخوانم و مىخوابم و ازدواج مىكنم. پس هر كس از سنّت و روش من روى گرداند از من نيست.
سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در عبادت
عبداللّه بن عمرو عاص مىگويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با خبر شده بود: كه من گفتهام: روزها روزه خواهم گرفت و شبها بيدار خواهم بود و به عبادت خواهم پرداخت. روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلممن را احضار كردند و فرمودند:
« فإنّك لا تستطيع ذلك، فصم وأفطر ونم وقم وصم من الشهر ثلاثة أيّام، فإنّ الحسنة بعشر أمثالها وذلك مثل صيام الدهر. قال: قلت: فإنّي اُطيق أفضل من ذلك يا رسول اللّه! فقال صلى الله عليه و آله و سلم: صم يوما وأفطر يوما وذلك صيام داوود عليه السلام وهو أعدل الصيام. قال: قلت: فإنّي اُطيق أفضل من ذلك، قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم: لا أفضل من ذلك »[22].
به درستى كه تو توان و قدرت اين عمل را ندارى. پس روزه بگير و افطار كن و استراحت كن و نماز بخوان و در ماه سه روز را روزه بگير، زيرا كار نيك ده برابر مىشود و اين عمل با روزه تمام عمرت برابرى مىكند. عبداللّه مىگويد: عرض كردم: من توان بالاتر از اين عمل را نيز دارم. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: پس يك روز روزه بگير و يك روز افطار كن؛ زيرا اين گونه روزه گرفتن همان روزه داوود عليه السلام است كه بهترين و معتدلترين روزهها است. عبداللّه مىگويد: باز عرض كردم: من توان بالاتر از اين عمل را نيز دارم. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: بالاتر از اين عمل وجود ندارد.
روش و سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رحم و عطوفت نسبت به انسانيّت و نسبت به نفس خويشتن بود. در نظر ايشان صلى الله عليه و آله و سلمسختگيرى و فشار بر نفس و همچنين بى اعتنايى به نيازهاى جسمانى ممنوع بود.
روزى اصحاب همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلمبه نماز جماعت مشغول بودند؛ ولى ايشان نماز را كمى سريعتر از هميشه خواندند. اصحاب با تعجّب سؤال كردند: آيا وحى نازل شده يا مشكلى پيش آمده است؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلمدر جواب فرمودند:
« إنّي لأقوم في الصلاة اُريد أن أطول فيها، فأسمع بكاء الصبي فأتجوّز في صلاتي كراهيّة أن أشقّ على اُمّه »[23].
به درستى كه من نسبت به نماز استوارتر و پايدارتر هستم، ميل داشتم نماز را طولانى كنم؛ ولى صداى گريه كودكى را شنيدم، پس در نماز تسريع نمودم، زيرا دوست نداشتم كه بى تابى كودك، مادرش را به رنج وادار نمايد.
احسان به پدر و مادر، بالاتر از جهاد
در روايتى آمده است كه مردى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و عرض كرد:
« إنّي راغب في الجهاد نشيط. قال: فقال له النبيّ صلى الله عليه و آله و سلم: فجاهد في سبيل اللّه فإنّك إن تقتل تكن حيّا عنداللّه ترزق وإن تمت فقد وقع أجرك على اللّه وإن رجعت رجعت من الذنوب كما ولدت، قال: يا رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم! إنّ لي والدين كبيرين يزعمان أنّهما يأنسان بي ويكرهان خروجي، فقال رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم: فقر مع والديك فوالّذي نفسي بيده لاُنسهما بك يوما وليلةً خيرٌ من جهاد سنة »[24].
به درستى كه من به جهاد و پيكار بسيار مشتاق و علاقهمند هستم. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به او فرمودند: پس در راه خدا مجاهدت كن؛ زيرا اگر كشته شدى زنده خواهى بود در حالى كه نزد خداوند متعال رزق و روزى خواهى داشت و اگر بميرى اجر و پاداشت نزد خداوند متعال محفوظ است و اگر از ميدان باز گردى، از گناهان و زشتىها پاك مىشوى، همانگونه كه به دنيا آمده بودى. او عرض كرد: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! پدر و مادر پيرى دارم كه به من انس والفت گرفتهاند و ميدان رفتن من را خوش نمىدارند، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: اگر چنين است نزد پدر و مادر خود بمان، قسم به كسى كه جان من در دست او است! انس والفت گرفتن آن دو به تو در يك شبانه روز بهتر از جهاد و پيكار در طول سال است.
جهاد در راه خدا يكى از بهترين اعمال شمرده مىشود؛ ولى اگر در بازارى وظيفه قيمت گذارى و تعيين نرخ به عهده شخصيّتى همچون رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم باشد، ايشان صلى الله عليه و آله و سلممحبّت و احترام به پدر و مادر را از جهاد در راه خدا برتر مىدانند.
رستگارى در پناه محبّت به ضعيفان
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم همواره داراى روحيّه ايثار و كمك به فقيران و مسكينان بودند و از هرگونه كمكى به آنان دريغ نمىكردند، علاوه بر اين ايشان صلى الله عليه و آله و سلم در صدد بودند اين روحيّه را به ديگران نيز تزريق نمايند. ابوذر مىگويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سؤال كردم:
« ماذا ينجى العبدَ من النّار؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: الإيمان باللّه. قلت: يا رسول اللّه! إنّ مع الإيمان عملاً؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: يرضخ ممّا رزقه اللّه. قلت: يا رسول اللّه! أرأيت إن كان فقيرا لا يجد ما يرضخ به؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: يأمر بالمعروف وينهى عن المنكر. قال: قلت: يا رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم: أرأيت إن كان غنيّا لا يستطيع أن يأمر بالمعروف وينهى عن المنكر؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: يصنع لأخرق. قلت: أرأيت إن كان أخرق لا يستطيع أن يصنع شيئا؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: يعين مغلوبا. قلت: أرأيت إن كان ضعيفا لا يستطيع أن يعين مغلوبا؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: ما تريد أن تترك في صاحبك من خير يمسّك عن أذى النّاس. فقلت: يا رسول اللّه! إذا فعل ذلك دخل الجنّة؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: ما من مسلم يفعل خصلة من هؤلاء إلاّ أخذت بيده حتّى تدخله الجنّة »[25].
چه عملى بنده را از آتش جهنّم نجات مىدهد؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: ايمان به خداوند متعال. عرض كردم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! آيا همراه ايمان، عملى بايد انجام بدهد؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلمفرمودند: از آنچه خداوند متعال نصيباش كرده است صدقه بدهد. عرض كردم: اگر مرد فقيرى است كه نمىتواند صدقه بدهد، چه كند؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلمفرمودند: امر به معروف و نهى از منكر كند. عرض كردم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! اگر بى نيازى است كه نمىتواند امر به معروف و نهى از منكر كند، عرض كردم اگر ثروتمند باشد نمىتواند امر به معروف و نهى از منكر كند. حضرت صلى الله عليه و آله و سلمفرم ودند: براى انسانها جاهايى كه نمىتواند از اموال
خود به درستى استفاده كند، كارى انجام دهد. عرض كردم: اگر او از عهده اين كار بر نيايد، تكليف چيست؟
حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: به انسان ورشكستهاى كمك كند. عرض كردم: اگر نتوانست به ورشكسته كمك نمايد، چه كند؟ حضرت صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر دوست دارى كه نيكىها را از دوستت دور نكنى از آزار و اذيّت مردم دورى كن. عرض كردم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! اگر اين كار را انجام داد، آيا بهشتى مىشود؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: هيچ مسلمانى نيست كه يكى از اين كارها را انجام دهد مگر اينكه آن عمل دست او را مىگيرد تا او را وارد بهشت كند.
آنچه در اين روايت بر آن تأكيد شده اين است كه مسلمانى به ادّعاى با زبان نيست؛ مسلمان واقعى كسى است كه دستورات دين مبين اسلام را در تمام افعال و رفتار خود جارى سازد.
حضرت امام باقر عليه السلام فرمودند:
« المسلم من سلم المسلمون من لسانه ويده… »[26].
مسلمان كسى است كه ديگر مسلمانان از زبان و دست او در امان باشند.
إطعام به مستمندان
در روايت ديگرى آمده است كه فردى أعرابى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و عرض كرد:
« أخبرني بعمل يقرّبني من الجنّة ويباعدني عن النّار. فقال النّبي صلى الله عليه و آله و سلم: أوهما أعملتاك قال: نعم. قال صلى الله عليه و آله و سلم: تقول العدل وتعطي الفضل. قال: واللّه لا أستطيع أن أقول العدل كلّ ساعة وما أستطيع أن اُعطى الفضل. قال صلى الله عليه و آله و سلم: فتطعم الطّعام وتفشى السّلام. قال: هذه أيضا شديدة. قال صلى الله عليه و آله و سلم: فهل لك إبل؟ قال: نعم. قال صلى الله عليه و آله و سلم: فأنظر إلى بعير من إبلك وسقاء، إعمد إلى أهل بيت لا يشربون الماء إلاّ عبا، فاسقهم فلعلّك لا تهلك بعيرك ولا يتخرق سقاءك حتّى تجب لك الجنّة. فانطلق الأعرابي يكبّر، فما انخرق سقاءه ولا هلك بعيره حتّى قتل شهيدا »[27].
مرا از عملى آگاه كن كه به بهشت نزديكم كند و از آتش دورم نمايد. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: آيا به خاطر آن دو عمل نيك انجام مىدهى؟ عرض كرد: بلى. حضرت صلى الله عليه و آله و سلم
فرمودند: به عدل و انصاف سخن بگو و به ديگران فضل و بخشش بنما. عرض كرد: سوگند به خدا!
نمىتوانم هميشه به انصاف سخن بگويم و به مردم نيكى كنم. حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: مردم را اطعام كن و سلام را آشكار. عرض كرد: اين عمل هم بر من سخت است. حضرت صلى الله عليه و آله و سلمفرمودند: آيا شتر دارى؟ عرض كرد: بلى. حضرت صلى الله عليه و آله و سلمفرمودند: يكى از شترهايت را همراه مشك آبى آماده كن و به سوى خانوادهاى راهى شو كه آب نمىنوشند مگر با سختى و آنان را سيراب كن تا شايد به خاطر عمل تو شترت نميرد و مشك تو نيز نپوسد تا اينكه وارد بهشت شوى. پس آن مرد بيابانى در حالى كه تكبير مىگفت از آنجا دور شد و مشك او پاره نشد و شترش نيز نمرد تا اينكه در راه خدا شهيد شد.
جلب رحمت الهى با محبّت به نيازمندان
رسالتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به عهده گرفته بودند، همراه روحيّه لطيف و مهربانشان اقتضا مىكرد روحيّه رأفت و عطوفت را به تمام انسانها تزريق نمايند و بذر محبّت را در دل مسلمانان بكارند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم براى رسيدن به اين هدف از هيچ عملى فرو گذار نمىكردند و از كوچكترين فرصتها بهترين بهرهها را مىبردند. در نظر ايشان كمّيّت اعمال در صورتى سودمند خواهد بود كه با كيفيّت مناسب و توجّه همراه باشد و اگر كسى در عين اينكه به اعمال عبادى مىپردازد، روحيّه مهربانى و عطوفت نداشته باشد، ثواب و پاداشى نخواهد گرفت.
يكى از راههايى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم براى رسيدن به اهداف خود مىپيمودند استفاده از موعظه و داستانهاى زيبا و پر محتوا بود. با دقّت در داستانى كه خواهد آمد متوجّه خواهيد شد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به روشى بسيار زيبا و شكيل روحيه محبّت و مهرورزى را به ديگران انتقال مىدادند. ابوذر مىگويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:
« تعبّد عابد من بني إسرائيل، فعبد اللّه في صومعة ستّين عاما، فأمطرت الأرض فأخضرت فأشرف الراهب من صومعته، فقال: لو نزلت فذكرت اللّه فازددت خيرا. فنزل ومعه رغيف أو رغيفان. فبينما هو في الأرض لقى امرأة فلم يزل يكلّمها وتكلّمه حتّى غشيها ثمّ أغمى عليه. فنزّل الغدير يستحمّ فجاء سائل فأومأ إليه أن يأخذ الرغيفين ثمّ مات. فوزنت عبادة ستّين سنة بتلك الزنيّة فرجّحت الزنيّة بحسناته، ثمّ وضع الرغيف أو الرغيفان مع حسناته فرجّحت حسناته فغفر له »[28].
عابدى از بنى اسرائيل خداوند متعال را شصت سال در صومعهاش عبادت نمود. پس روزى باران باريد و زمين سرسبز شد، راهب بر در صومعهاش ايستاد و گفت: اگر از صومعه خارج شوم و ذكر خدايم بگويم شايد بر من خير و نيكى فرود بيايد. او در حالى كه يك يا دو تكه نان در دست داشت از صومعه خارج شد. هنگامى كه بر زمين قدم مىزد به زنى برخورد. با او شروع به گفتگو كرد تا اينكه با آن زن مجامعت نمود. بعد از آن خود را به بركه آبى رسانيد تا خود را شستشو كند، در اين حال فقيرى درخواست كمك نمود، عابد به آن مسكين اشاره نمود كه آن دو تكّه نان را بردارد و سپس از دنيا رفت. پس عبادت شصت ساله او را در مقابل عمل زنا وزن كشى نمودند؛ ولى عمل زنا سنگينى نمود. در مرحله بعد آن دو تكّه نان را كه به مسكين بخشيده بود،
در كفّه حسنات و نيكىها قرار دادند. در اين هنگام كفّه حسنات برترى نمود و گناهان او بخشيده شد.
مهلت دادن به اداى دِين
در روايتى آمده است كه روز قيامت مرد ثروتمندى را نزد خداوند متعال مىآورند، در اين حال از او سؤال مىشود:
« ماذا فعلت في الدنيا؟ قال: يا ربّ! آتيتني مالك فكنت اُبايع الناس وكان من خلقي الجواز، فكنت أتيسّر على المؤسر وأنظر المعسر. فقال اللّه: أنا أحقّ بهذا منك تجاوزا عن عبدي »[29].
در دنيا چه انجام دادى؟ عرض مىكند: پروردگارا! از اموال دنيا به من بخشيدى پس من با مردم خريد و فروش مىكردم در حالى كه از اخلاق من گذشت و عفو بود. من بر انسان دارا آسان مىگرفتم و به انسان مسكين مهلت مىدادم. پس در اين حال خداوند متعال خطاب مىكند: من به فضل و بخشش و آسانگيرى سزاوارترم، به خاطر آسان گرفتن بر بندهام.
بنابر اين يكى از مظاهر محبّت و مهر ورزى، مهلت دادن به كسى است كه در اداى دِين و بدهىهاى خود دچار مشكل شده است. درباره ثواب و پاداش مهلت دادن، روايات فراوانى وارد شده، كه مؤمنان را به مهلت دادن به يكديگر تشويق و ترغيب مىنمايد. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:
« من يسّرَ على معسرٍ يسّرَ اللّهُ عليه في الدنيا والآخرةِ »[30].
كسى كه بر انسان تنگدستى آسان بگيرد، خداوند متعال مشكلات او را در دنيا و آخرت آسان مىنمايد.
ايشان صلى الله عليه و آله و سلم در روايت ديگرى فرمودند:
« من أراد أن تستجابَ دعوتُه وأن تكشف كربتُه، فليفرّج عن معسرٍ »[31].
كسى كه مىخواهد دعايش مستجاب شود و مشكلاتش برطرف شود، بايد از انسان تنگدستى گره گشايى كند.
حضرت امام هادى عليه السلام در مورد كمك و يارى رساندن به برادران دينى فرمودند:
« اللّهُ في عونِ المؤمنِ ما كان المؤمنُ في عونِ أخيه »[32].
خداوند متعال تا زمانى كه مؤمن به برادر دينى خود كمك مىرساند، پشتيبان و ياور اوست.
بنابر اين يكى از بهترين و والاترين اعمال اين است كه انسان هميشه به فكر يارى رساندن و كمك به ديگران باشد و از هر گونه كمك رسانى به ديگران دريغ نكند. در روايات فراوانى تأكيد شده است كه هر چه مىخواهيد، به وسيله كمك به ديگران به دست آوريد. دنيا و آخرت نيك همه در پناه كمك به ديگران حاصل
خواهد شد. آرامش و آسايش روز قيامت ـ كه يكى از سختترين مواقف است ـ از آنِ كسانى است كه به برادران دينى و هم نوعان خود امداد مىرسانند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:
« من أنظر معسرا أو وضع له، أظلّه اللّهُ تحتَ ظلِّ عرشِه، يومَ لا ظلَّ إلاّ ظلّه »[33].
كسى كه به انسان تنگدستى مهلت دهد يا بر او آسان بگيرد، خداوند متعال او را در روزى كه هيچ سايهاى نيست، زير سايه عرش خود قرار مىدهد.
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به مسجد وارد شدند و خطاب به جمعيّت حاضر در مسجد فرمودند:
« أيُّكم يسرّه أن يقيَة اللّهُ عزّوجلّ من فيحِ جهنّم؟ قلنا: يا رسول اللّه! كلّنا يسرّه، قال صلى الله عليه و آله و سلم: من أنظر معسرا أو وضع له وقاه اللّهُ عزّوجلّ من فيحِ جهنّم »[34].
كدام يك از شما شادمان مىشود كه خداوند متعال او را از آتش جهنّم محافظت كند؟ عرض كرديم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! همگى شادمان مىشويم. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: هر كس بيچارهاى (ورشكستهاى) را مهلت دهد يا بر او آسان بگيرد، خداوند متعال او را از آتش جهنّم محافظت مىكند.
زنده كردن روح محبّت و مهرورزى در جامعه
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در جامعهاى از محبّت و مهرورزى سخن مىگفتند كه به انواع مسائل خرافى آلوده بود. در آن زمان اعراب هنگامى كه گرد يكديگر مىنشستند، از چگونگى زنده به گور كردن دختران خود سخن مىگفتند و به رفتارهاى بى رحمانه و غير عاطفى خود افتخار مىكردند؛ ولى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از هر فرصتى ـ هر چند كوتاه ـ بهره مىبردند و اعراب را به رحم، محبّت و مهرورزى سوق مىدادند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در سخنان فراوانى با تذكّر و يادآورى رحمت واسعه خداوند متعال، انسانها را به ارزشهاى واقعى و ذاتى محبّت و رحمت آگاه مىنمودند. در اين باره به سه روايت اشاره مىكنيم:
1. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با اصحاب خود در مكانى گرد آمده بودند. ناگهان زنى از كنار آنان عبور كرد كه طفل خود را در بغل گرفته بود و به او اظهار محبّت مىنمود. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از فرصت استفاده كرده و فرمودند:
« أترون هذه طارحةً ولدَها في النّار؟ قلنا: لا وهي تقدر على أن لا تطرحه. فقال صلى الله عليه و آله و سلم: اللّهُ أرحمُ بعبادِه من هذه بولدِها »[35].
آيا فكر مىكنيد اين زن فرزندش را درون آتش پرتاب كند؟ عرض كرديم: درحالى كه قدرت و توانايى دارد، هرگز چنين نمىكند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: خداوند متعال به بندگان خود مهربانتر است تا اين مادر نسبت به فرزندش.
2. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در مورد توبهپذير بودن خداوند متعال فرمودند:
« إنّ اللّهَ تعالى يبسط يدَه باللّيلِ ليتوبَ مسئُ النّهارِ ويبسط يدَه بالنّهارِ ليتوبَ مسيءُ اللّيلِ حتّى تطلعَ الشّمسُ من مغربِها »[36].
به درستى كه خداوند متعال آغوش رحمتش را در شب مىگشايد تا كسانى كه در روز مرتكب گناه و معصيت شدهاند، توبه نمايند، همچنين آغوش رحمتش را در روز مىگشايد تا كسانى كه در شب مرتكب گناه و معصيت شدهاند، توبه كنند. اين عمل ادامه دارد تا اينكه خورشيد طلوع نمايد.
3. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:
« ما من يوم تطلع شمسُه إلاّ وتقول السماء: يا ربّ إئذن لي أن اُسقط كسفا على ابن آدم، فقد طعم خيرك ومنع شكرك. وتقول الأرض: يا ربّ إئذن لي أن أبتلع ابن آدم، يقول البحار: يا ربّ ائذن لي أن أغرق بني آدم ويقول الجبال: يا ربّ ائذن لي أن أطبق على ابن آدم، فيقول اللّه لهم: لو خلقتموه لرحمتموه، دعوني وعبادي، إن تابوا إلىّ أنا حبيبهم وإن لم يتوبوا فأنا طبيبهم ».
هيچ روزى نيست كه خورشيد طلوع مىكند مگر اينكه آسمان مىگويد: پروردگارا! به من اذن بده تا بر فرزندان آدم بلايى فرود آورم؛ زيرا او در خير تو طمع كرده و از شكرت سرباز مىزنند و زمين مىگويد: پروردگارا! اذن بده تا فرزندان آدم را در خود فرو ببرم و دريا مىگويد: به من اذن بده تا فرزندان آدم را غرق كنم و كوه مىگويد: پروردگارا! به من اذن بده تا بر فرزندان آدم فرو ريزم. پس خداوند متعال خطاب به آنان مىگويد: اگر شما آنان را آفريده بوديد به آنها رحم مىكرديد، من را با بندگانم رها كنيد، اگر توبه كنند، دوست آنان و اگر توبه نكنند، طبيب آنها هستم.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آئينه تمام نماى رحمت و مودّت
آنچه گفته شد، تبلورى از شخصيّت جامع و كامل رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود كه خداوند متعال ايشان صلى الله عليه و آله و سلم را براى هدايت مردم به سوى احترام و مهرورزى به يكديگر فرستاد. وظيفهاى كه امروز بر دوش مسلمانان نهاده شده اين است كه با تلاش و كوشش فراوان، چهره حقيقى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و دين اسلام را به جهانيان نشان دهند. امروزه چهره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلمو دين مبين اسلام در جهان، چهرهاى خشونت طلب ارائه شده است. دشمنان دين پيامبرى را كه تمام تلاش او از بين بردن ظلم و خيانت بود و در نظر ايشان قتل و خونريزى، تعدّى به حقوق ديگران و زير پا نهادن حقوق بشر بود، فردى خشن و خونريز معرّفى مىكنند. دشمنان چهرهاى از دين اسلام معرّفى مىكنند كه طبق آن قتل و خونريزى، يكى از وظائف شرعى و دينى محسوب مىشود. آنها از هر وسيلهاى
براى نابودى اسلام و چهره زيباى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم استفاده مىكنند. بارزترين نمونه آن كشيدن كاريكاتورهاى موهن و غير واقعى است كه از كشور دانمارك شروع شد و ديگر كشورها نيز در اين راه قدم گذاردند.
وهابيّتِ تازيانه به دست كه ادّعاى اسلام و ديانت دارد، چهرهاى خشن از اسلام به دنيا معرفى مىكند. در عربستان هنگام نماز جماعت اگر مغازهاى باز باشد با تازيانه او را به سمت نماز جماعت مىكشانند؛ در حالى كه در انجام واجبات هيچ اجبارى نيست، چه رسد به نماز جماعت كه عملى مستحب محسوب مىشود. در اين مملكت اسلامى (ايران) نيز به عنوان اجراى احكام دين و امر به معروف و نهى از منكر، برخوردهايى صورت مىگيرد كه هيچ ربطى به احكام واقعى و اوليّه دين اسلام ندارد.
روايتى كه در ادامه مىآيد گوشهاى از رحمت و مودّت فوق العاده رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را بيان مىنمايد. هنگام ارتحال رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام نزد پدرگراميشان آمدند منابع روايى ماجراى آن ساعات را چنين نقل مىكند:
« قالت له فاطمة عليهاالسلام يا أبه، أنا لا أصبر عنك ساعة من الدنيا، فأين الميعاد غدا؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: لها: أمّا إنّك أوّل أهلي لحوقا بي… قالت عليهاالسلام: يا أبت فأين ألقاك يوم القيامة؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: اُنظري عند الميزان وأنا اُنادي: ربّ أرجح من شهد أن لا إله إلاّ اللّه. قالت عليها السلام: فإن لم أرك هناك؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: على جسر جهنم. قالت عليها السلام: يا أبه أليس قد حرّم اللّه عزّوجلّ جسمك ولحمك على النار؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: بلى، ولكنّي قائم حتّى تجوز أمّتي. قالت عليهاالسلام: فإن لم أرك هناك؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: تريني عند القنطرة السابعة من قناطر جهنّم، أستوهب الظالم من المظلوم. قالت عليهاالسلام: فإن لم أرك هناك؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم: تريني في مقام الشفاعة وأنا أشفع لاُمّتي »[37].
اى پدرم! من در دورى شما ساعتى هم تحمّل ندارم، فردا كجا به ديدارتان بيايم؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به ايشان فرمودند: آگاه باش! اولين كسى كه از خانوادهام به من ملحق خواهد شد تو هستى. حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلامفرمودند: اى پدرم! روز قيامت كجا به ديدارتان بيايم؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: به ميزان نگاه كن در حالى كه من ندا مىدهم: پروردگارا! هر كسى را كه به وحدانيّت خدا شهادت داده است اعمال نيكاش را برترى ده. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اگر آنجا شما را نيافتم، كجا هستيد؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: روى پل جهنّم. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اى پدرم! آيا خداوند متعال جسم و گوشت شما را بر آتش حرام نكرده است؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: بلى! ولى من آنجا مىايستم تا امّت و پيروان من عبور نمايند. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اگر شما را آنجا نيافتم، كجا هستيد؟ فرمودند: مرا كنار پل هفتم جهنّم مىبينى كه آنجا حق ظالم را از مظلوم مىستانم. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اگر شما را آنجا نيافتم، كجا هستيد؟ فرمودند: مرا در مقام شفاعت بياب درحالى كه از امّت و پيروان خود شفاعت مىكنم.
مقام و جايگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اهل بيت گرامىاش عليهم السلام آن چنان والا و برتر از ساير مقامات است كه از سطح آگاهى و دانش ما فراتر مىباشد. ابن عبّاس در مورد حضرت اميرالمؤمنين عليه السلامگفت: هر چه سخن در مورد شخصيّت ايشان بگوييم قطرهاى از اقيانوسهاى بى كران عالم آفرينش هم نمىشود[38].
اعتقاد ما اين است كه اهل بيت عليهم السلاممانند جدّ گراميشان صلى الله عليه و آله و سلم آنچنان مهرباناند كه احتمال مىرود حتّى از قاتل خود شفاعت نمايند. نقل است كه يكى از علما در صحن حضرت امام سيّدالشهدا عليه السلام بر منبر رفت وصدا زد: يا حسين عليه السلام! تو اگر بخواهى روز قيامت از شمر ـ لعنة اللّه عليه ـ نيز شفاعت نمايى، ما اجازه نمىدهيم. در پايان تأكيد مىكنم وظيفه شيعيان و مسلمانان است كه چهره مهربان اسلام و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را به جهانيان معرّفى نمايند. اميدواريم تعليمات دين و اهل بيت عليهم السلامدر تربيت و هدايت ما مؤثّر باشد.
پی نوشت ها:
[1]. سوره انبياء ، آيه 107.
[2]. كافي ، جلد 3 صفحه 220.
[3]. بحارالأنوار ، جلد 39 صفحه 56.
[4]. حيات القلوب ، جلد 1 صفحه 201.
[5]. حيات القلوب ، جلد 1 صفحه 344.
6]. حيات القلوب ، جلد 2 صفحه 1045.
[7]. حيات القلوب ، جلد 1 صفحه 247.
[8]. سوره نوح ، آيه 26.
[9]. بنگريد به كتاب سيرى در آيات ولايت و امامت ، جلد 2 صفحه 58.
[10]. حيات القلوب ، جلد 4 صفحه 965.
[11]. أعلام الورى ، صفحه 83.
[12]. ميزان الحكمة ، جلد 4 صفحه 2784 ، از منابع اهل سنّت : كنز العمّال ، جلد 3 صفحه 615 و فتح القدير ، جلد 3 صفحه 433.
[13]. مكارم الاخلاق ، صفحه 16.
[14]. سوره ذاريات ، آيه 56.
[15]. سال هشتم هجرى كه در آن سال مكه به دست مسلمانان فتح شد ، معروف به عام الفتح مىباشد.
[16]. كراع الغميم ، نام منطقهاى ميان مكه و مدينه. معجم البلدان ، جلد 4 صفحه 214
[17]. بحارالأنوار ، جلد 21 صفحه 127.
[18]. سنن كبرى ، جلد 2 صفحه 100 و سنن نسايى ، جلد 4 صفحه 176.
[19]. كتاب الخلاف ، جلد 1 صفحه 569.
[20]. مستدرك الوسائل ، جلد 6 صفحه 542.
[21]. از منابع اهل سنّت: صحيح بخارى، جلد 6 صفحه 116 به عمده القارى، جلد 20 صفحه 65.
[22]. از منابع اهل سنّت : صحيح مسلم ، جلد 3 صفحه 162 و مسند احمد ، جلد 2 صفحه 188.
[23]. از منابع اهل سنّت : صحيح بخارى ، جلد 1 صفحه 173 و مسند احمد ، جلد 5 صفحه 306.
[24]. كافى ، جلد 2 صفحه 160.
[25]. مجمع الزوائد ، جلد 3 صفحه 135.
[26]. كافى ، جلد 2 صفحه 234.
[27]. از منابع اهل سنّت : مجمع الزوائد ، جلد 3 صفحه 132.
[28]. الدرّ المنثور ، جلد 1 صفحه 355.
[29]. از منابع اهل سنّت : صحيح مسلم ، جلد 5 صفحه 33.
[30]. سنن ابن ماجه ، جلد 2 صفحه 808.
[31]. از منابع اهل سنّت : مجمع الزوائد ، جلد 4 صفحه 133.
[32]. ميزان الحكمة ، جلد 1 صفحه 49.
[33]. مستدرك الوسائل ، جلد 13 صفحه 412.
[34]. ميزان الحكمة ، جلد 3 صفحه 2550.
35]. از منابع اهل سنّت : مسند أحمد ، جلد 4 صفحه 395 ، صحيح مسلم ، جلد 8 صفحه 100.
[36]. مسند احمد ، جلد 4 صفحه 395 و صحيح مسلم ، جلد 8 صفحه 100.
[37]. الحقّ المبين ، صفحه 100.
[38]. مناقب آل ابى طالب ، جلد 1 صفحه 100.