محمد صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم پیامبر رحمت ومهربانی:

 قرآن كريم يكى از مهم‏ترين خصوصيّات و ويژگى‏هاى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را رحمت و مودّت معرّفى مى‏نمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»[1]. ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم. بعد از ذكر اين آيه شريف، سخن را با روايتى از حضرت امام باقر عليه ‏السلام ادامه مى‏دهيم.

     حضرت امام باقر عليه ‏السلام مى‏فرمايند:« إن أصبت بمصيبة في نفسك أو في مالك أو في ولدك فاذكر مصابك برسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفإنّ الخلائق لم يصابوا بمثله قطّ »[2].اگر در جان خود يا در مال و اموالت يا در فرزندانت دچار مصيبتى گشتى، مصائب و مشكلات رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمرا به يادآور، زيرا هيچ يك از مخلوقات هرگز مانند او مصيبت و سختى نديدند. حضرت امام باقر عليه ‏السلام در اين روايت سخن و تحليلى به كار مى‏برند كه عقول بزرگان بشر را به حيرت و شگفتى وا مى‏دارد. « خليقه » عنوان عامّى است كه شامل همه مخلوقات مى‏شود. اگر خليقه را به صورت جمع (خلائق) استعمال نموديم، به وسعت و شمولش فزونى بخشيده‏ايم. همچنين اگر الف و لام را به  آن اضافه كنيم، باز شمول و وسعتش را فزونى داده‏ايم؛ بنابر اين تعبير، خلائق همه موجودات، اعمّ از: جنّ و انس، مرئى و نامرئى، بزرگ و كوچك و انبيا و رسولان عليهم‏السلام را شامل مى‏شود. طبق اين سخن، هيچ مخلوقى‏در عالم نيست كه مصيبت‏ها و گرفتارى‏هاى او با مصيبت هايى كه بر رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم وارد آمد، قابل مقايسه باشد.  از طرفى، هيچ راهى براى انكار و تحليل، تأويل اين سخن وجود ندارد؛ زيرا در كلام امام معصوم عليه ‏السلام هرگز غلوّ و اغراق وجود ندارد و هر چه مى‏گويد عين واقع و حقيقت است. امام عليه ‏السلام هرگز مانند سخنوران، خطبا و شعرا نيست كه در سخنان خود اغراق و غلوّ نمايد.

رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: « ما أوذى نبيٌّ مثل ما أوذيت »[3]. هيچ پيامبرى مانند من آزار و اذيّت نديد.  با مرورى كوتاه بر زندگى انبيا عليهم‏السلاممى‏توان مصائب و مشكلات آنان را به خوبى دريافت؛ ولى مصائب آنان هر چه باشد به پاى مصائب و مشكلات رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم نمى‏رسد.

     براى مثال يكى از فرزندان، آدم ابو البشر عليه ‏السلام فرزند ديگر را به قتل رساند[4]، حضرت ابراهيم عليه ‏السلام را زنده با منجنيق به سوى آتش پرتاب كردند[5]، حضرت زكريّا عليه ‏السلام را ميان درختى قرار دادند و آن درخت را ارّه نمودند[6] و مصائب انبياى ديگرى همچون حضرت موسى، حضرت عيسى و حضرت يحيى عليهم‏السلام كه از حوصله اين مجال خارج است. بنابر اين لازم است در ادامه، رفتار و كردار رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را مورد تفحّص قرار دهيم تا به اين نكته دست بيابيم كه چه رفتار و كردارى بود كه ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را به مقام والا و محيّر العقول « رحمت عالميان » نائل نمود.

درياى رحمت

     حضرت نوح عليه ‏السلام 950 سال مورد آزار و اذيّت و حتّى تمسّخر قوم و اطرافيان خود قرار گرفت[7] و بالاخره برآشفته شد و قوم خود را نفرين نمود و ندا داد:

«رَّبِّ لاَ تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً»[8].

پروردگارا! هيچ يك از كافران را روى زمين باقى مگذار.

     اين موقعيّت براى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم نيز اتّفاق افتاد؛ ولى ايشان هرگز قوم خود را لعن و نفرين نكردند. جنگ أُحد يكى از سخت‏ترين لحظات عمر مبارك رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم و اسلام بود. دشمنان با تداركى وسيع و فراوان به سپاه اسلام حمله كردند، دوستان و صحابى خاص، رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در كشاكش جنگ تنها گذاشتند و فرار كردند[9]. گاهى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به همراه حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام تنها و بى‏ياور ميان دشمنان در محاصره قرار مى‏گرفتند. در اين لحظات، سنگى بر پيشانى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرو نشست و خون بر صورت مبارك ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم جارى گشت. حتّى به دليل اصابت سنگ، دندان‏هاى پيشين رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمشكست. طبق نقل روايات، لباسى كه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم بر تن داشتند از خون رنگين شد و آن لباس اكنون نزد حضرت امام زمان عجّل اللّه‏ فرجه الشريف قرار دارد[10]. 

    در اين معركه، همه دشمنان به قصد كشتن رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم آمده بودند، ولى ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به لطف خداوند جان سالم به در بردند. در اين لحظات سخت و دشوار به رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم پيشنهاد مى‏شود كه دشمنان را لعن و نفرين نمايند؛ ولى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمدست به دعا بر مى‏دارند و مى‏فرمايند:

« اللّهم اهد قومي فإنّهم لا يعلمون »[11].

پروردگارا! قوم من را هدايت نما، زيرا آنان جاهل هستند.

     مَثَل پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم نسبت به آفرينش، مانند نسبت روح و جسد است. كه اگر روح آسيب ببيند، جسد هم دچار آسيب خواهد شد. تمام قوائم و ستون‏هاى عرش الهى از اين وضعيّت به لرزه در آمد؛ به گونه‏اى كه اگر رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در آن حال و اوضاع از ميان مردم مى‏رفتند، عالم نابود مى‏شد.

     پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم انسان رحيم و مهربانى است و تمام رفتار و گفتار او براى خداوند متعال است؛ به همين دليل به جاى لعن و نفرين كه شايسته دشمنان بود، به طلب رحمت و رأفت مى‏پردازد و هدايت را كه يكى از گران‏ترين و ارزشمندترين نعمت‏هاى الهى است، براى قومى مى‏طلبد كه قصد جان او را  كرده بودند.

     نكته‏اى كه در اين سخن خود نمايى مى‏كند اين است كه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم هدايت را به ضمير « هُم يا هؤلآء ـ اللّهم اهدهم يا أهد هؤلاء » نسبت نمى‏دهند و نمى‏فرمايند خدايا آنان را هدايت فرما؛ بلكه در كمال مهربانى، دشمنانى را كه به قصد قتل ايشان آمده‏اند، قوم و نزديكان خود معرفى مى‏كنند تا شايد به اين وسيله بتوانند نعمت‏هاى سرشار الهى را به سوى انسان‏هاى نادان و جاهل سرازير بر نمايند.

دور از غرور و خودبينى

     در روايت ديگرى آمده است كه پيامبر اكرم صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند:

« إنّي لم اُبعث لعّانا وإنّما بعثتُ رحمةً »[12].

من نفرين كننده مبعوث نشده‏ام؛ بلكه براى رحمت و مهربانى مبعوث شده‏ام.

     روحيه لطيف و مهربان ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم اقتضا مى‏كرد براى احياى حقوق بشر و ستاندن حقّ مظلوم از ظالم، از حجره‏اى ساده و گِلين، با امپراطوران نيرومند و قدرتمند زمان همچون روم و ايران، نامه‏نگارى كنند و در راه اعلاى كلمه توحيد طرّاحى و برنامه ريزى نمايند؛ ولى در همان لحظه‏اى كه با تمام پادشاهان و امپراطوران ارتباط برقرار مى‏كنند، هرگز دچار خودبينى و غرور نمى‏شوند و با پيرزنى أعرابى، ساده دل و بى غلّ و غش به مزاح و خوشرويى مى‏پردازند.

     در ماجرايى ديگر پير مردى شنيده بود كه پيامبرى براى هدايت و ارشاد مردم مبعوث شده است؛ به همين دليل مشتاقانه به ديدار ايشان شتافت. هنگامى كه با رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم روبه‏رو شد از هيبت و عظمت رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به خود مى‏لرزيد. حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفرمودند: چرا مى‏ترسى؟! من فرزند مادرى هستم كه همانند تو گوشت خشكيده مى‏خورد[13]. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در اين ماجرا خود را هم سطح پيرمرد قرار مى‏دهند تا هرگز احساس بزرگى و كوچكى، بالا و پايينى يا رئيس و مرئوسى در ذهن آن مرد نقش نبندد و پير مرد درون خود احساس هم نوعى و عزّت نفس پيدا كند.

نور رحمت ( ترجيح مهربانى بر عبادت)

     در تمام رفتار، كردار و گفتار رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم هاله‏اى از نور رحمت، مروّت و  انسانيّت مشاهده مى‏شود. چنين اخلاق و منشى در هيچ شخصيّت و در هيچ آيينى پيدا نمى‏شود. خداوند متعال، هدف غايى و نهايى آفرينش را عبادت ناميده و مى‏فرمايد:

«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاْءِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»[14].

من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند.

     در نگاه اوّل، چنين به نظر مى‏رسد كه در راه رسيدن به اين هدف، مى‏توان هر نوع سختى و مشكل را تحمّل نمود؛ ولى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم با توجّه به روحيّه رأفت وعطوفت خود مهربانى را بر عبادت ـ كه هدف نهايى است ـ ترجيح مى‏دهند و نزد ايشان كفّه رحم و مروّت بر عبادت سنگينى مى‏كند.

     هنگامى كه در عام الفتح[15]، كاروان مسلمانان همراه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم با زبان روزه به منزلى به نام كراع الغميم رسيدند[16] رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم مشاهده نمودند كه عدّه‏اى از همراهان، قدرت و توان ادامه روزه را ندارند؛ به همين دليل مقدارى آب طلب نموده، چند جرعه‏اى نوشيدند؛ ولى عدّه‏اى از همراهان از افطار سر باز زدند و به روزه ادامه دادند. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم  فرمودند: آنان گناهكار و سركش هستند[17].

    جابر بن عبداللّه‏ مى‏گويد:

« إنّ رسول اللّه‏ مرّ برجل في ظلّ شجرة يرشّ عليه الماء، قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: ما بال صاحبكم هذا بما قالوا: يا رسول اللّه‏! صائم. قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: إنّه ليس البرّ أن تصوموا في السفر وعليكم برخصة اللّه‏ الّتي رخّص لكم، فاقبلوها »[18].

رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم از كنار مردى گذشت كه زير سايه درختى به صورت او آب مى‏پاشيدند. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: براى دوست شما چه اتّفاقى افتاده است؟ اطرافيان عرض كردند: اى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! او روزه دار است. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و  سلم فرمودند: نيكى به اين نيست كه در مسافرت روزه بگيريد و بر شما باد عمل كردن به رخصتى كه خداوند متعال براى شما قرار داده است، پس اين هديه و رخصت را بپذيريد (و روزه را در سفر افطار كنيد).

     حكم فقهى نماز و روزه مسافر را در رساله‏هاى عمليّه فقها مشاهده نموده‏ايد. طبق حكم شيعيان، كسى كه مسافر شد بايد روزه خود را افطار كند و نماز خود را شكسته بخواند؛ ولى اهل سنّت افطار و تقصير (نماز را شكسته خواندن) را واجب و لازم نمى‏دانند، بلكه حكم را اختيارى مى‏دانند؛ يعنى اگر خواستى افطار يا قصر مى‏كنى و گرنه بدون هيچ اشكالى مى‏توانى به روزه خود ادامه دهى[19]. و نماز را كامل ادا كنى. ما شيعيان براساس سخنان رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم و اهل بيت گرامى ايشان عليهم ‏السلام حكم قصر و افطار را واجب مى‏دانيم.

     حضرت امام صادق عليه ‏السلاممى‏فرمايند: اگر انسان بزرگ و با منزلتى بر تو منّت نهاد و در عملى به تو رخصت داد، حرام است كه اين هديه و منّت را رد نمايى و اگر ردّ احسان نمودى، مرتكب عملى زشت و بى ادبى گشته‏اى[20].

سنّت رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم

     افرادى كه خود را بسيار متدّين و متشرّع مى‏دانستند نزد رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم آمدند و عرض كردند: شما شب‏ها چقدر عبادت مى‏كنيد؟ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: بعضى از شب را. آنها گفتند: او پيامبر و فرستاده خدا است، حتما به بهشت مى‏رود، پس ما بايد تمام شب را به عبادت و راز و نياز بپردازيم. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در پاسخ به چنين سخنان بى دليلى فرمودند:

« أنتم الّذين قلتم كذا وكذا، أما واللّه‏ إنّي لأخشاكم للّه‏ وأتقاكم له ولكنّى أصوم واُفطرو اُصلّي وأرقد وأتزوّج النساء. فمن رغب عن سنّتي فليس منّي »[21].

شما كسانى هستيد كه آن سخنان را گفتيد. همانا من از شما خدا ترس‏تر هستم و تقواى بيشترى دارم؛ ولى من روزه مى‏گيرم و افطار مى‏كنم و نماز مى‏خوانم و مى‏خوابم و ازدواج مى‏كنم. پس هر كس از سنّت و روش من روى گرداند از من نيست.

سيره رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در عبادت

     عبداللّه‏ بن عمرو عاص مى‏گويد: رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم با خبر شده بود: كه من گفته‏ام: روزها روزه خواهم گرفت و شب‏ها بيدار خواهم بود و به عبادت خواهم پرداخت. روزى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلممن را احضار كردند و فرمودند:

« فإنّك لا تستطيع ذلك، فصم وأفطر ونم وقم وصم من الشهر ثلاثة أيّام، فإنّ الحسنة بعشر أمثالها وذلك مثل صيام الدهر. قال: قلت: فإنّي اُطيق أفضل من ذلك يا رسول اللّه‏! فقال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: صم يوما وأفطر يوما وذلك صيام داوود عليه ‏السلام وهو أعدل الصيام. قال: قلت: فإنّي اُطيق أفضل من ذلك، قال رسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: لا أفضل من ذلك »[22]. 

به درستى كه تو توان و قدرت اين عمل را ندارى. پس روزه بگير و افطار كن و استراحت كن و نماز بخوان و در ماه سه روز را روزه بگير، زيرا كار نيك ده برابر مى‏شود و اين عمل با روزه تمام عمرت برابرى مى‏كند. عبداللّه‏ مى‏گويد: عرض كردم: من توان بالاتر از اين عمل را نيز دارم. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و  سلم فرمودند: پس يك روز روزه بگير و يك روز افطار كن؛ زيرا اين گونه روزه گرفتن همان روزه داوود عليه ‏السلام است كه بهترين و معتدل‏ترين روزه‏ها است. عبداللّه‏ مى‏گويد: باز عرض كردم: من توان بالاتر از اين عمل را نيز دارم. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: بالاتر از اين عمل وجود ندارد.

     روش و سيره رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم رحم و عطوفت نسبت به انسانيّت و نسبت به نفس خويشتن بود. در نظر ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمسخت‏گيرى و فشار بر نفس و همچنين بى اعتنايى به نيازهاى جسمانى ممنوع بود.

     روزى اصحاب همراه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمبه نماز جماعت مشغول بودند؛ ولى ايشان نماز را كمى سريع‏تر از هميشه خواندند. اصحاب با تعجّب سؤال كردند: آيا وحى نازل شده يا مشكلى پيش آمده است؟ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمدر جواب فرمودند:

« إنّي لأقوم في الصلاة اُريد أن أطول فيها، فأسمع بكاء الصبي فأتجوّز في صلاتي كراهيّة أن أشقّ على اُمّه »[23].

به درستى كه من نسبت به نماز استوارتر و پايدارتر هستم، ميل داشتم نماز را طولانى كنم؛ ولى صداى گريه كودكى را شنيدم، پس در نماز تسريع نمودم، زيرا دوست نداشتم كه بى تابى كودك، مادرش را به رنج وادار نمايد.

احسان به پدر و مادر، بالاتر از جهاد

     در روايتى آمده است كه مردى نزد رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم آمد و عرض كرد:

« إنّي راغب في الجهاد نشيط. قال: فقال له النبيّ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: فجاهد في سبيل اللّه‏ فإنّك إن تقتل تكن حيّا عنداللّه‏ ترزق وإن تمت فقد وقع أجرك على اللّه‏ وإن رجعت رجعت من الذنوب كما ولدت، قال: يا رسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! إنّ لي والدين كبيرين يزعمان أنّهما يأنسان بي ويكرهان خروجي، فقال رسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: فقر مع والديك فوالّذي نفسي بيده لاُنسهما بك يوما وليلةً خيرٌ من جهاد سنة »[24].

به درستى كه من به جهاد و پيكار بسيار مشتاق و علاقه‏مند هستم. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به او فرمودند: پس در راه خدا مجاهدت كن؛ زيرا اگر كشته شدى زنده خواهى بود در حالى كه نزد خداوند متعال رزق و روزى خواهى داشت و اگر بميرى اجر و پاداشت نزد خداوند متعال محفوظ است و اگر از ميدان باز گردى، از گناهان و زشتى‏ها پاك مى‏شوى، همان‏گونه كه به دنيا آمده بودى. او عرض كرد: اى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! پدر و مادر پيرى دارم كه به من انس والفت گرفته‏اند و ميدان رفتن من را خوش نمى‏دارند، رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: اگر چنين است نزد پدر و مادر خود بمان، قسم به كسى كه جان من در دست او است! انس والفت گرفتن آن دو به تو در يك شبانه روز بهتر از جهاد و پيكار در  طول سال است.

     جهاد در راه خدا يكى از بهترين اعمال شمرده مى‏شود؛ ولى اگر در بازارى وظيفه قيمت گذارى و تعيين نرخ به عهده شخصيّتى همچون رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم باشد، ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلممحبّت و احترام به پدر و مادر را از جهاد در راه خدا برتر مى‏دانند.

رستگارى در پناه محبّت به ضعيفان

     رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم همواره داراى روحيّه ايثار و كمك به فقيران و مسكينان بودند و از هرگونه كمكى به آنان دريغ نمى‏كردند، علاوه بر اين ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در صدد بودند اين روحيّه را به ديگران نيز تزريق نمايند. ابوذر مى‏گويد: از رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم سؤال كردم:

« ماذا ينجى العبدَ من النّار؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: الإيمان باللّه‏. قلت: يا رسول اللّه‏! إنّ مع الإيمان عملاً؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: يرضخ ممّا رزقه اللّه‏. قلت: يا رسول اللّه‏! أرأيت إن كان فقيرا لا يجد ما يرضخ به؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: يأمر بالمعروف وينهى عن المنكر. قال: قلت: يا رسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: أرأيت إن كان غنيّا لا يستطيع أن يأمر بالمعروف وينهى عن المنكر؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: يصنع لأخرق. قلت: أرأيت إن كان أخرق لا يستطيع أن  يصنع شيئا؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: يعين مغلوبا. قلت: أرأيت إن كان ضعيفا لا يستطيع أن يعين مغلوبا؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: ما تريد أن تترك في صاحبك من خير يمسّك عن أذى النّاس. فقلت: يا رسول اللّه‏! إذا  فعل ذلك دخل الجنّة؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: ما من مسلم يفعل خصلة من هؤلاء إلاّ أخذت بيده حتّى تدخله الجنّة »[25].

چه عملى بنده را از آتش جهنّم نجات مى‏دهد؟ حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: ايمان به خداوند متعال. عرض كردم: اى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! آيا همراه ايمان، عملى بايد انجام بدهد؟ حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفرمودند: از آنچه خداوند متعال نصيب‏اش كرده است صدقه بدهد. عرض كردم: اگر مرد فقيرى است كه نمى‏تواند صدقه بدهد، چه كند؟ حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفرمودند: امر به معروف و نهى از منكر كند. عرض كردم: اى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! اگر بى نيازى است كه نمى‏تواند امر به معروف و نهى از منكر كند، عرض كردم اگر ثروتمند باشد نمى‏تواند امر به معروف و نهى از منكر كند. حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفرم ودند: براى انسان‏ها جاهايى كه نمى‏تواند از اموال

 خود به درستى استفاده كند، كارى انجام دهد. عرض كردم: اگر او از عهده اين كار بر نيايد، تكليف چيست؟

حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: به انسان ورشكسته‏اى كمك كند. عرض كردم: اگر نتوانست به ورشكسته كمك نمايد، چه كند؟ حضرت صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله فرمودند: اگر دوست دارى كه نيكى‏ها را از دوستت دور نكنى از آزار و اذيّت مردم دورى كن. عرض كردم: اى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! اگر اين كار را انجام داد، آيا بهشتى مى‏شود؟ حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: هيچ مسلمانى نيست كه يكى از اين كارها را انجام دهد مگر اينكه آن عمل دست او را مى‏گيرد تا او را وارد بهشت كند.

     آنچه در اين روايت بر آن تأكيد شده اين است كه مسلمانى به ادّعاى با زبان نيست؛ مسلمان واقعى كسى است كه دستورات دين مبين اسلام را در تمام افعال و رفتار خود جارى سازد.

     حضرت امام باقر عليه ‏السلام فرمودند:

« المسلم من سلم المسلمون من لسانه ويده… »[26].

مسلمان كسى است كه ديگر مسلمانان از زبان و دست او در امان باشند.

إطعام به مستمندان

     در روايت ديگرى آمده است كه فردى أعرابى نزد رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم آمد و عرض كرد:

« أخبرني بعمل يقرّبني من الجنّة ويباعدني عن النّار. فقال النّبي صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: أوهما أعملتاك قال: نعم. قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: تقول العدل وتعطي الفضل. قال: واللّه‏ لا أستطيع أن أقول العدل كلّ ساعة وما أستطيع أن اُعطى الفضل. قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: فتطعم الطّعام وتفشى السّلام. قال: هذه أيضا شديدة. قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: فهل لك إبل؟ قال: نعم. قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: فأنظر إلى بعير من إبلك وسقاء، إعمد إلى أهل بيت لا يشربون الماء إلاّ عبا،  فاسقهم فلعلّك لا تهلك بعيرك ولا يتخرق سقاءك حتّى تجب لك الجنّة. فانطلق الأعرابي يكبّر، فما انخرق سقاءه ولا هلك بعيره حتّى قتل شهيدا »[27].

مرا از عملى آگاه كن كه به بهشت نزديكم كند و از آتش دورم نمايد. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: آيا به خاطر آن دو عمل نيك انجام مى‏دهى؟ عرض كرد: بلى. حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم

 فرمودند: به عدل و انصاف سخن بگو و به ديگران فضل و بخشش بنما. عرض كرد: سوگند به خدا!

 نمى‏توانم هميشه به انصاف سخن بگويم و به مردم نيكى كنم. حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: مردم را اطعام كن و سلام را آشكار. عرض كرد: اين عمل هم بر من سخت است. حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفرمودند: آيا شتر دارى؟ عرض كرد: بلى. حضرت صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفرمودند: يكى از شترهايت را همراه مشك آبى آماده كن و به سوى خانواده‏اى راهى شو كه آب نمى‏نوشند مگر با سختى و آنان را سيراب كن تا شايد به خاطر عمل تو شترت نميرد و مشك تو نيز نپوسد تا اينكه وارد بهشت شوى. پس آن مرد بيابانى در حالى كه تكبير مى‏گفت از آنجا دور شد و مشك او پاره نشد و شترش نيز نمرد تا اينكه در راه خدا شهيد شد.

جلب رحمت الهى با محبّت به نيازمندان

     رسالتى كه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به عهده گرفته بودند، همراه روحيّه لطيف و مهربان‏شان اقتضا مى‏كرد روحيّه رأفت و عطوفت را به تمام انسان‏ها تزريق نمايند و بذر محبّت را در دل مسلمانان بكارند. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم براى رسيدن به اين هدف از هيچ عملى فرو گذار نمى‏كردند و از كوچك‏ترين فرصت‏ها بهترين بهره‏ها را مى‏بردند. در نظر ايشان كمّيّت اعمال در صورتى سودمند خواهد بود كه با كيفيّت مناسب و توجّه همراه باشد و اگر كسى در عين اينكه به اعمال عبادى مى‏پردازد، روحيّه مهربانى و عطوفت نداشته باشد، ثواب و پاداشى نخواهد گرفت.

     يكى از راه‏هايى كه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم براى رسيدن به اهداف خود مى‏پيمودند استفاده از موعظه و داستان‏هاى زيبا و پر محتوا بود. با دقّت در داستانى كه خواهد آمد متوجّه خواهيد شد كه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به روشى بسيار زيبا و شكيل روحيه محبّت و مهرورزى را به ديگران انتقال مى‏دادند. ابوذر مى‏گويد: رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: 

« تعبّد عابد من بني إسرائيل، فعبد اللّه‏ في صومعة ستّين عاما، فأمطرت الأرض فأخضرت فأشرف الراهب من صومعته، فقال: لو نزلت فذكرت اللّه‏ فازددت خيرا. فنزل ومعه رغيف أو رغيفان. فبينما هو في الأرض لقى امرأة فلم يزل يكلّمها وتكلّمه حتّى غشيها ثمّ أغمى  عليه. فنزّل الغدير يستحمّ فجاء سائل فأومأ إليه أن يأخذ الرغيفين ثمّ مات. فوزنت عبادة  ستّين سنة بتلك الزنيّة فرجّحت الزنيّة بحسناته، ثمّ وضع الرغيف أو الرغيفان مع حسناته فرجّحت حسناته فغفر له »[28].

عابدى از بنى اسرائيل خداوند متعال را شصت سال در صومعه‏اش عبادت نمود. پس روزى باران باريد و زمين سرسبز شد، راهب بر در صومعه‏اش ايستاد و گفت: اگر از صومعه خارج شوم و ذكر خدايم بگويم شايد بر من خير و نيكى فرود بيايد. او در حالى كه يك يا دو تكه نان در دست داشت از صومعه خارج شد. هنگامى كه بر زمين قدم مى‏زد به زنى برخورد. با او شروع به گفتگو كرد تا اينكه با آن زن مجامعت نمود. بعد از آن خود را به بركه آبى رسانيد تا خود را شستشو كند، در اين حال فقيرى درخواست كمك نمود، عابد به آن مسكين اشاره نمود كه آن دو تكّه نان را بردارد و سپس از دنيا رفت. پس عبادت شصت ساله او را در مقابل عمل زنا وزن كشى نمودند؛ ولى عمل زنا سنگينى نمود. در مرحله بعد آن دو تكّه نان را كه به مسكين بخشيده بود،
در كفّه حسنات و نيكى‏ها قرار دادند. در اين هنگام كفّه حسنات برترى نمود و گناهان او بخشيده شد.

مهلت دادن به اداى دِين

     در روايتى آمده است كه روز قيامت مرد ثروتمندى را نزد خداوند متعال مى‏آورند، در اين حال از او سؤال  مى‏شود:

« ماذا فعلت في الدنيا؟ قال: يا ربّ! آتيتني مالك فكنت اُبايع الناس وكان من خلقي الجواز، فكنت أتيسّر على المؤسر وأنظر المعسر. فقال اللّه‏: أنا أحقّ بهذا منك تجاوزا عن عبدي »[29].

در دنيا چه انجام دادى؟ عرض مى‏كند: پروردگارا! از اموال دنيا به من بخشيدى پس من با مردم خريد و فروش مى‏كردم در حالى كه از اخلاق من گذشت و عفو بود. من بر انسان دارا آسان مى‏گرفتم و به انسان مسكين مهلت مى‏دادم. پس در اين حال خداوند متعال خطاب مى‏كند: من به فضل و بخشش و آسان‏گيرى سزاوارترم، به خاطر آسان گرفتن بر بنده‏ام.

     بنابر اين يكى از مظاهر محبّت و مهر ورزى، مهلت دادن به كسى است كه در اداى دِين و بدهى‏هاى خود دچار مشكل شده است. درباره ثواب و پاداش مهلت دادن، روايات فراوانى وارد شده، كه مؤمنان را به مهلت دادن به يكديگر تشويق و ترغيب مى‏نمايد. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند:

« من يسّرَ على معسرٍ يسّرَ اللّه‏ُ عليه في الدنيا والآخرةِ »[30].

كسى كه بر انسان تنگدستى آسان بگيرد، خداوند متعال مشكلات او را در دنيا و آخرت آسان مى‏نمايد.

     ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در روايت ديگرى فرمودند:

« من أراد أن تستجابَ دعوتُه وأن تكشف كربتُه، فليفرّج عن معسرٍ »[31].

كسى كه مى‏خواهد دعايش مستجاب شود و مشكلاتش برطرف شود، بايد از انسان تنگدستى گره گشايى كند.

     حضرت امام هادى عليه ‏السلام در مورد كمك و يارى رساندن به برادران دينى فرمودند:

« اللّه‏ُ في عونِ المؤمنِ ما كان المؤمنُ في عونِ أخيه »[32].

خداوند متعال تا زمانى كه مؤمن به برادر دينى خود كمك مى‏رساند، پشتيبان و ياور اوست.

     بنابر اين يكى از بهترين و والاترين اعمال اين است كه انسان هميشه به فكر يارى رساندن و كمك به ديگران باشد و از هر گونه كمك رسانى به ديگران دريغ نكند. در روايات فراوانى تأكيد شده است كه هر چه مى‏خواهيد، به وسيله كمك به ديگران به دست آوريد. دنيا و آخرت نيك همه در پناه كمك به ديگران حاصل
خواهد شد. آرامش و آسايش روز قيامت ـ كه يكى از سخت‏ترين مواقف است ـ از آنِ كسانى است كه به برادران دينى و هم نوعان خود امداد مى‏رسانند.

     رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند:

« من أنظر معسرا أو وضع له، أظلّه اللّه‏ُ تحتَ ظلِّ عرشِه، يومَ لا ظلَّ إلاّ ظلّه »[33].

كسى كه به انسان تنگدستى مهلت دهد يا بر او آسان بگيرد، خداوند متعال او را در روزى كه هيچ سايه‏اى نيست، زير سايه عرش خود قرار مى‏دهد. 

     روزى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به مسجد وارد شدند و خطاب به جمعيّت حاضر در مسجد فرمودند:

« أيُّكم يسرّه أن يقيَة اللّه‏ُ عزّوجلّ من فيحِ جهنّم؟ قلنا: يا رسول اللّه‏! كلّنا يسرّه، قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: من أنظر معسرا أو وضع له وقاه اللّه‏ُ عزّوجلّ من فيحِ جهنّم »[34].

كدام يك از شما شادمان مى‏شود كه خداوند متعال او را از آتش جهنّم محافظت كند؟ عرض كرديم: اى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم! همگى شادمان مى‏شويم. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: هر كس بيچاره‏اى (ورشكسته‏اى) را مهلت دهد يا بر او آسان بگيرد، خداوند متعال او را از آتش جهنّم محافظت مى‏كند.

 زنده كردن روح محبّت و مهرورزى در جامعه

     رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در جامعه‏اى از محبّت و مهرورزى سخن مى‏گفتند كه به انواع مسائل خرافى آلوده بود. در آن زمان اعراب هنگامى كه گرد يكديگر مى‏نشستند، از چگونگى زنده به گور كردن دختران خود سخن مى‏گفتند و به رفتارهاى بى رحمانه و غير عاطفى خود افتخار مى‏كردند؛ ولى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم از هر فرصتى ـ هر چند كوتاه ـ بهره مى‏بردند و اعراب را به رحم، محبّت و مهرورزى سوق مى‏دادند. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در سخنان فراوانى با تذكّر و يادآورى رحمت واسعه خداوند متعال، انسان‏ها را به ارزش‏هاى واقعى و ذاتى محبّت و رحمت آگاه مى‏نمودند. در اين باره به سه روايت اشاره مى‏كنيم:

     1. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم با اصحاب خود در مكانى گرد آمده بودند. ناگهان زنى از كنار آنان عبور كرد كه طفل خود را در بغل گرفته بود و به او اظهار محبّت مى‏نمود. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم از فرصت استفاده كرده و فرمودند:

« أترون هذه طارحةً ولدَها في النّار؟ قلنا: لا وهي تقدر على أن لا تطرحه. فقال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: اللّه‏ُ أرحمُ بعبادِه من هذه بولدِها »[35].

آيا فكر مى‏كنيد اين زن فرزندش را درون آتش پرتاب كند؟ عرض كرديم: درحالى كه قدرت و توانايى دارد، هرگز چنين نمى‏كند. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: خداوند متعال به بندگان خود مهربان‏تر است تا اين مادر نسبت به فرزندش.

     2. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم در مورد توبه‏پذير بودن خداوند متعال فرمودند:

« إنّ اللّه‏َ تعالى يبسط يدَه باللّيلِ ليتوبَ مسئُ النّهارِ ويبسط يدَه بالنّهارِ ليتوبَ مسيءُ اللّيلِ حتّى تطلعَ الشّمسُ من مغربِها »[36].

به درستى كه خداوند متعال آغوش رحمتش را در شب مى‏گشايد تا كسانى كه در روز مرتكب گناه و معصيت شده‏اند، توبه نمايند، همچنين آغوش رحمتش را در روز مى‏گشايد تا كسانى كه در شب مرتكب گناه و معصيت شده‏اند، توبه كنند. اين عمل ادامه دارد تا اينكه خورشيد طلوع نمايد.

     3. رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند:

« ما من يوم تطلع شمسُه إلاّ وتقول السماء: يا ربّ إئذن لي أن اُسقط كسفا على ابن آدم، فقد طعم خيرك ومنع شكرك. وتقول الأرض: يا ربّ إئذن لي أن أبتلع ابن آدم، يقول البحار: يا ربّ ائذن لي أن أغرق بني آدم ويقول الجبال: يا ربّ ائذن لي أن أطبق على ابن  آدم، فيقول اللّه‏ لهم: لو خلقتموه لرحمتموه، دعوني وعبادي، إن تابوا إلىّ أنا حبيبهم وإن لم يتوبوا فأنا طبيبهم ».

هيچ روزى نيست كه خورشيد طلوع مى‏كند مگر اينكه آسمان مى‏گويد: پروردگارا! به من اذن بده تا بر فرزندان آدم بلايى فرود آورم؛ زيرا او در خير تو طمع كرده و از شكرت سرباز مى‏زنند و زمين مى‏گويد: پروردگارا! اذن بده تا فرزندان آدم را در خود فرو ببرم و دريا مى‏گويد: به من اذن بده تا فرزندان آدم را غرق كنم و كوه مى‏گويد: پروردگارا! به من اذن بده تا بر فرزندان آدم فرو ريزم. پس خداوند متعال خطاب به آنان مى‏گويد: اگر شما آنان را آفريده بوديد به آنها رحم مى‏كرديد، من را با بندگانم رها كنيد، اگر توبه كنند، دوست آنان و اگر توبه نكنند، طبيب آنها هستم.

 رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم آئينه تمام نماى رحمت و مودّت

     آنچه گفته شد، تبلورى از شخصيّت جامع و كامل رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم بود كه خداوند متعال ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را براى هدايت مردم به سوى احترام و مهرورزى به يكديگر فرستاد. وظيفه‏اى كه امروز بر دوش مسلمانان نهاده شده اين است كه با تلاش و كوشش فراوان، چهره حقيقى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم و دين اسلام را به جهانيان نشان دهند. امروزه چهره رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمو دين مبين اسلام در جهان، چهره‏اى خشونت طلب ارائه شده است. دشمنان دين پيامبرى را  كه تمام تلاش او از بين بردن ظلم و خيانت بود و در نظر ايشان قتل و خونريزى، تعدّى به حقوق ديگران و زير پا نهادن حقوق بشر بود، فردى خشن و خون‏ريز معرّفى مى‏كنند. دشمنان چهره‏اى از دين اسلام معرّفى مى‏كنند كه طبق آن قتل و خونريزى، يكى از وظائف شرعى و دينى محسوب مى‏شود. آنها از هر وسيله‏اى
براى نابودى اسلام و چهره زيباى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم استفاده مى‏كنند. بارزترين نمونه آن كشيدن كاريكاتورهاى موهن و غير واقعى است كه از كشور دانمارك شروع شد و ديگر كشورها نيز در اين راه قدم گذاردند.

     وهابيّتِ تازيانه به دست كه ادّعاى اسلام و ديانت دارد، چهره‏اى خشن از اسلام به دنيا معرفى مى‏كند. در عربستان هنگام نماز جماعت اگر مغازه‏اى باز باشد با تازيانه او را به سمت نماز جماعت مى‏كشانند؛ در حالى كه در انجام واجبات هيچ اجبارى نيست، چه رسد به نماز جماعت كه عملى مستحب محسوب مى‏شود. در اين مملكت اسلامى (ايران) نيز به عنوان اجراى احكام دين و امر به معروف و نهى از منكر، برخوردهايى صورت مى‏گيرد كه هيچ ربطى به احكام واقعى و اوليّه دين اسلام ندارد.

     روايتى كه در ادامه مى‏آيد گوشه‏اى از رحمت و مودّت فوق العاده رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را بيان مى‏نمايد. هنگام ارتحال رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام نزد پدرگراميشان آمدند منابع روايى ماجراى آن ساعات را چنين نقل مى‏كند:

« قالت له فاطمة عليهاالسلام يا أبه، أنا لا أصبر عنك ساعة من الدنيا، فأين الميعاد غدا؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: لها: أمّا إنّك أوّل أهلي لحوقا بي… قالت عليهاالسلام: يا أبت فأين ألقاك يوم القيامة؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: اُنظري عند الميزان وأنا اُنادي: ربّ أرجح من شهد أن لا إله إلاّ اللّه‏. قالت عليها السلام: فإن لم أرك هناك؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: على جسر جهنم. قالت عليها السلام: يا أبه أليس قد حرّم اللّه‏ عزّوجلّ جسمك ولحمك على النار؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: بلى، ولكنّي قائم حتّى تجوز أمّتي. قالت عليهاالسلام: فإن لم أرك هناك؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: تريني عند القنطرة السابعة من قناطر جهنّم، أستوهب الظالم من المظلوم. قالت عليهاالسلام: فإن لم أرك هناك؟ قال صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم: تريني في مقام الشفاعة وأنا أشفع لاُمّتي »[37].

اى پدرم! من در دورى شما ساعتى هم تحمّل ندارم، فردا كجا به ديدارتان بيايم؟ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم به ايشان فرمودند: آگاه باش! اولين كسى كه از خانواده‏ام به من ملحق خواهد شد تو هستى. حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلامفرمودند: اى پدرم! روز قيامت كجا به ديدارتان بيايم؟ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: به ميزان نگاه كن در حالى كه من ندا مى‏دهم: پروردگارا! هر كسى را كه به وحدانيّت خدا شهادت داده است اعمال نيك‏اش را برترى ده. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اگر آنجا شما را نيافتم، كجا هستيد؟ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: روى پل جهنّم. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اى پدرم! آيا خداوند متعال جسم و گوشت شما را بر آتش حرام نكرده است؟ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: بلى! ولى من آنجا مى‏ايستم تا امّت و پيروان من عبور نمايند. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اگر شما را آنجا نيافتم، كجا هستيد؟ فرمودند: مرا كنار پل هفتم جهنّم مى‏بينى كه آنجا حق ظالم را از مظلوم مى‏ستانم. حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: اگر شما را آنجا نيافتم، كجا هستيد؟ فرمودند: مرا در مقام شفاعت بياب درحالى كه از امّت و پيروان خود شفاعت مى‏كنم.

     مقام و جايگاه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم و اهل بيت گرامى‏اش عليهم ‏السلام آن چنان والا و برتر از ساير مقامات است كه از سطح آگاهى و دانش ما فراتر مى‏باشد. ابن عبّاس در مورد حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلامگفت: هر چه سخن در مورد شخصيّت ايشان بگوييم قطره‏اى از اقيانوس‏هاى بى كران عالم آفرينش هم نمى‏شود[38].

    اعتقاد ما اين است كه اهل بيت عليهم ‏السلاممانند جدّ گراميشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم آنچنان مهربان‏اند كه احتمال مى‏رود حتّى از قاتل خود شفاعت نمايند. نقل است كه يكى از علما در صحن حضرت امام سيّدالشهدا عليه ‏السلام بر منبر رفت وصدا زد: يا حسين عليه ‏السلام! تو اگر بخواهى روز قيامت از شمر ـ لعنة اللّه‏ عليه ـ نيز شفاعت نمايى، ما اجازه نمى‏دهيم. در پايان تأكيد مى‏كنم وظيفه شيعيان و مسلمانان است كه چهره مهربان اسلام و رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را به جهانيان معرّفى نمايند. اميدواريم تعليمات دين و اهل بيت عليهم ‏السلامدر تربيت و هدايت ما مؤثّر باشد.

 پی نوشت ها:

[1]. سوره انبياء ، آيه 107.

 [2]. كافي ، جلد 3 صفحه 220.

 [3]. بحارالأنوار ، جلد 39 صفحه 56.

 [4]. حيات القلوب ، جلد 1 صفحه 201.

 [5]. حيات القلوب ، جلد 1 صفحه 344. 

6]. حيات القلوب ، جلد 2 صفحه 1045.

[7]. حيات القلوب ، جلد 1 صفحه 247.

 [8]. سوره نوح ، آيه 26.

 [9]. بنگريد به كتاب سيرى در آيات ولايت و امامت ، جلد 2 صفحه 58.

 [10]. حيات القلوب ، جلد 4 صفحه 965.

 [11]. أعلام الورى ، صفحه 83.

 [12]. ميزان الحكمة ، جلد 4 صفحه 2784 ، از منابع اهل سنّت : كنز العمّال ، جلد 3 صفحه 615 و فتح القدير ، جلد 3 صفحه 433.

 [13]. مكارم الاخلاق ، صفحه 16.

 [14]. سوره ذاريات ، آيه 56.

 [15]. سال هشتم هجرى كه در آن سال مكه به دست مسلمانان فتح شد ، معروف به عام الفتح مى‏باشد.

 [16]. كراع الغميم ، نام منطقه‏اى ميان مكه و مدينه. معجم البلدان ، جلد 4 صفحه 214

 [17]. بحارالأنوار ، جلد 21 صفحه 127.

 [18]. سنن كبرى ، جلد 2 صفحه 100 و سنن نسايى ، جلد 4 صفحه 176.

 [19]. كتاب الخلاف ، جلد 1 صفحه 569.

 [20]. مستدرك الوسائل ، جلد 6 صفحه 542.

 [21]. از منابع اهل سنّت: صحيح بخارى، جلد 6 صفحه 116 به عمده القارى، جلد 20 صفحه 65.

 [22]. از منابع اهل سنّت : صحيح مسلم ، جلد 3 صفحه 162 و مسند احمد ، جلد 2 صفحه 188.

 [23]. از منابع اهل سنّت : صحيح بخارى ، جلد 1 صفحه 173 و مسند احمد ، جلد 5 صفحه 306.

 [24]. كافى ، جلد 2 صفحه 160.

 [25]. مجمع الزوائد ، جلد 3 صفحه 135.

 [26]. كافى ، جلد 2 صفحه 234.

 [27]. از منابع اهل سنّت : مجمع الزوائد ، جلد 3 صفحه 132.

 [28]. الدرّ المنثور ، جلد 1 صفحه 355.

 [29]. از منابع اهل سنّت : صحيح مسلم ، جلد 5 صفحه 33.

 [30]. سنن ابن ماجه ، جلد 2 صفحه 808.

 [31]. از منابع اهل سنّت : مجمع الزوائد ، جلد 4 صفحه 133.

 [32]. ميزان الحكمة ، جلد 1 صفحه 49.

 [33]. مستدرك الوسائل ، جلد 13 صفحه 412.

 [34]. ميزان الحكمة ، جلد 3 صفحه 2550.  

35]. از منابع اهل سنّت : مسند أحمد ، جلد 4 صفحه 395 ، صحيح مسلم ، جلد 8 صفحه 100.

 [36]. مسند احمد ، جلد 4 صفحه 395 و صحيح مسلم ، جلد 8 صفحه 100.

 [37]. الحقّ المبين ، صفحه 100.

 [38]. مناقب آل ابى طالب ، جلد 1 صفحه 100.
 
 


جستجو