در جهان غرب, نهضت فکری و هنری رنسانس و دگرگونیهای چهارصد ساله, نظام مشروطه را در پی داشت.
روح مشروطه, برانگیخته و نشأت یابنده, از قانون بشری و پیروی ارکان سیاسی جامعه از روح عرفی, دنیوی و نفسانی بود. جایگاه نهادهای دینی در آن دگرگون شد و دین در عرضِ علم و هنر حسّی جدید قرار گرفت و روشنفکران, نمایندگان تفکر جدید غرب, روحانیان مسیحی و فئودالها, نمایندگان جامعه سنتی را, سرکوب و از میدان دور کردند.
جداسازی قوا و پیدایش نظام پارلمانی, به خواسته های این نظام نوپا پاسخ می داد.
بررسی مساله دادرسی در صدر اسلام و به خصوص در سیره رسول الله صرفا از زاویه پژوهش قضایی یا پژوهش اجتماعی تاریخی حتی فقهی نتیجه بایستی را به پژوهشگر خود ارزانی نمیدارد زیرا این مساله به ویژه در بحث حاضر صبغه دین پژوهی دارد و نتیجه درستتر از این زاویه به دست می اید یعنی نخست باید رویشگاه ان را مورد بررسی و شناخت قرار داد زیرا دادرسی در اسلام به عنوان بعدی از همگی ابعاد و رکنی از ارکان دینی است که با شعار خیر صلاح و سعادت انسان اعم از مادی و معنوی و اخروی پا به عرصه زندگی انسان نهاده است و همچون دستگاه مغز شامل مرکزهایی است که همگی مرتط با یکدیگر و تاثیر گذار بر هم و الهام گیرنده از همه ومسئول کنترل و راه بردن بخشی از مجموعه یک اندام کاملند و بنابراین ضمن داشتن نسبت و تناسب با یکدیگر سخنیت کاملی با واقع و حقیقت ان اندام را دارا میباشد و از این رو بوته ازمایش و شناخت ویژه ای را میطلبد چنان که یاد شد مساله “حکیم بین الناس”یا همان دادرسی از اهداف مهم و اساسی دین و اسلام و نیمی از موضوع اداره و کنترل جامعه بشری است که خود نیمی از رسالت پیامبر را تشکیل می دهد و از این رو باید جزو عمده ترین مسائلی باشد که همت رسول گرامی اسلام را به خود مصروف داشته وبه واقع نیز چنین بوده است و درباره کارگزاران رسول خدا یا نمایندگان ایشان به نواحی و مناطق میخوانیم :”با فرستادگان کسی مطمئن و اگاه به استانداری جایی در واقع پیامبر منصب قضا را هم به او میسپرد نماینده رئیس حکومت یا جانشین او عموما صلاحیت دادرسی را هم دارا بود.”
گرچه در حکم انان معمولا قید قضاوت نیز میبود اما شناخت همه مومنان از دین خدا و جدا نبودن حکم از حکومت و ارشاد قرینه حالیه بود که از چنین قیدی بینیاز مینمود و این سیره بعدا نیز ادامه داشت.ویژگیهای انسان شایسته (11)
11. تعامل و روابط اجتماعی و سازمانی
تبیین
انگیزه ها، هیجان ها، رابطة میان فرهنگ و شخصیت و نقشهای گوناگونی که هر اجتماعی به اعضای خود واگذار میکند همه، نمونه هایی از تعامل و روابط اجتماعی است؛[1] و مراد از این موضوع در عرصه سازمانی، یک رشته روابط منظم بین افرادی است که وظایف متعدد و پیچیدهای را برای رسیدن به یک هدف سازمانی انجام میدهند.
ویژگیهای انسان شایسته (8)
8. بصیرت و عمل انقلابی
تبیین
بصیرت به معنای دانایی، بینایی، هوشیاری، زیرکی و یقین است،[1] و عمل انقلابی یعنی عمل سریع، به موقع و صحیح هنگام بروز حوادث. بصیرت به منزله قطبنما و نقشة حرکت به سوی مقصدی است که در مواجهه با راههای مختلف بتوان با آن، مسیر حق و درست را از مسیرهای انحرافی تشخیص داد تا به مقصد رسید.[2]
بصیرت از نظر اصطلاحی به معنای فهم و درک عمیق است که زمینه تشخیص حق از باطل و انتخاب راه درست از غلط را برای انسان فراهم میکند.
1. معنای جهاد
جهاد در این جا به معنی تلاش و مبارزه یی است که برای دعوت به اسلام و بسط و گسترش آن و یا به عنوان دفاع از تجاوز دشمن انجام میگیرد.
آفات عبادت
آفت هر پدیدهای ، به نوع آن پدیده، اجزای تشکیل دهنده و شرایط وجودی آن بستگی دارد. آفات عبادت نیز با توجّه به تنوّع و گستردگی دامنة عبادتها متنّوع و گوناگون است. جهتگیریهای فکری،گرایشهای سیاسی، تلاش های اقتصادی، لغزشهای گفتاری،رذایل اخلاقی و… زمینههای مختلفی هستند که آفات عبادت میتواند در آنها بروز وظهور پیدا کند.
پیش از پرداختن به بیان آفتهای عبادت تذّکر دو نکته ضرورت دارد.
آسیب شناسی نهضتهای توحیدی
قال الحکیم فی کتابه :
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»
مسجد در قالب یک پایگاه ارتباطى مهم، همواره توانسته است در تقویت فرهنگ مخاطبانش مؤثر باشد و عاملىبراى ماندگارى فرهنگ اسلامى محسوب شود. در این مقاله، نکاتى ذکر شده است که رعایت آن در مساجد سزاوار استتا ضمن جذب مخاطبان بیش تر، آن گونه باشد که شایسته خانه خدا و محلّ انس با حضرت حق و جایگاه نزول برکات وخیرات آسمانى و تجلى بهشت خدا در زمین است.
از جمله سؤال های مطرح در مورد امام زمان (عج) این است که: آیا کسی می تواند در سنین کودکی به مقام امامت و خلافت برسد؟ به بیان دیگر، کودکی که تکلیف ندارد، چگونه می تواند به «مقام ولایت اللهی » برسد؟
«ابن حجر هیثمی » از علمای اهل سنت، در این باره می نویسد:
«آنچه در شریعت مطهر ثابت شده، این است که ولایت طفل صغیر صحیح نیست; پس چگونه شیعیان به خود اجازه داده و گمان بر امامت کسی دارند که عمر او هنگام رسیدن به امامت، بیش از پنج سال نبوده است . . . ؟ !» (1)
احمد کاتب نیز می نویسد:
«معقول نیست که خداوند طفل صغیری را به رهبری مسلمین منصوب کند!» (2)
در پاسخ این اشکال ابتدا به مقدماتی چند اشاره نموده; سپس به پاسخ اشکال خواهیم پرداخت .