چراباید” اسرائیل از صحفه روزگار محو شود8″

چرا باید” اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

خداوند به ما، امت برگزیده‌اش، آوارگی را به مثابة یک نعمت الهی عطا کرده است و این مسئله که همه آن را ضعف ما پنداشته‌اند، در واقع ما بوده است. آوارگی اکنون ما را در آستانه سلطة جهانی قرار داده است.  در این سال‌ها بین پیروان موسی(ع) و پیروان فرعون همواره درگیری و کمکش بود. […]

چرا باید”اسرائیل از صفحه روزگار محو شود7″

چرا باید” اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

اما همین بنی‌اسرائیل، کارشان به جایی رسد که خدای متعال لعنت دائمی را بر اینها فرستاد. در روایات داریم که مراد از «مغضوب علیهم» یهود است.  موسی(ع) در مسیر بازگشت راه را گم کرد.  از دور نوری دید. گفت: همین جا بمانید. می‌روم تا کمکی بیابم. یا شعله‌ای آتش برای گرم کردنتان بیاورم.  درختی دید […]

چرا باید “اسرائیل از صفحه روزگار محو شود6”

چرا باید” اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

من تمرد و گردنکشی شما را می‌دانم. اینک امروز که من هنوز با شما زنده هستم، بر خداوند فتنه انگیخته‌اید؛ پس چند مرتبه زیاده بعد از وفات من! می دانم که بعد از وقات من، خویشتن را بالکل فاسد گردانیده، از طرفی که به شما امر فرمودن، خواهید برگشت. و در روزهای آخر بدی بر […]

چراباید”اسرائیل از صفحه روزگار محو شود5″

چرا باید” اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

ابراهیم به فرزندان خود وصیت کرد که در برابر خدا تسلیم شوند. و یعقوب به فرزندان خود گفت: ای فرزندان من، خدا برای شما این دین را برگزیده است. مبادا بمیرید بی‌آنکه بدان گردان نهاده باشید. ابراهیم(ع) در شهر الخیل فلسطین از دنیا رفت و پیامبری به اسحاق(ع) منتقل شد.  ما از این پس در […]

چرا باید”اسرائیل از صفحه روزگار محو شود4″

چرا باید” اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

ابراهیم، نه یهودی بود و نه مسیحی، بلکه حق گرایی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود.  خداوند شما را برگزید و برایتان در این دین هیچ تنگنا و دشواری ننهاد. این همان دین پدرتان ابراهیم است. او پیش از این شما را مسلمان نامید. نمرود، از فرزندان نسل نجات یافته از عذاب بود؛ وی از […]

چرا باید”اسرائیل از صفحه روزگار محو شود3″

چرا باید” اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

آفرینش :ما انسان را در بهترین صورت و سیرت آفریدیم.  بزرگا خداوندی که نیکوترین آفرینندگان است. آنچه ملایک نمی‌دانستند بشر، مهمان تازه وارد کرة زمین است. از آفرینش جهان، کرّوبیان، فرشتگان، حیوانات و جنبدگان، سال‌های درازی می‌گذشت، که بشر پای بر عرصة خاکی گذاشت. آنگاه که خداوند، ارادة آفرینش انسان کرد تا او را نمایندة […]

چراباید”اسرائیل از صحنه روزگار محو شود2″

چرا باید اسرائیل از صفحه روزگار محو شود
سه شنبه - 22 می 2012

ای فرزند عزیم، هرچند من عمری به درازای تاریخ ندارم، اما در کار و کردار نسل‌های پیشین نیک نگریسته‌ام، در اخبارشان اندیشیده‌ام، در میان آثار به جای مانده‌شان گردیده‌ام، آنچنان که خود یکی از آنان شده‌ام. حتی چون سرگذشت گذشتگان به من انجامیده است، گویی با نخستین تا واپسین فردشان زیسته‌ام. تاریخ پژوهی نگاه به […]

بصیرت

سه شنبه - 22 می 2012

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است.(1)
نزد اهل معنا، نیرویى نهانى و قوّهاى قلبى است که در شناخت حقایق تا عمق وجود و باطن ذات آن رسوخ مى کند.
برخى از اهل معرفت مى‏گویند: «بصیرت قوّه قلبى یا نیرویى باطنى است که به نور قدس روشن گردیده و از پرتو آن، صاحب بصیرت، حقایق و بواطن اشیا را در مى‏یابد. بصیرت به مثابه بَصَر (چشم) است براى نفس».(3)
میان بَصَر که تأمین کننده نور ظاهرى، و بصیرت که آورنده نور باطنى است، تفاوت بسیار است؛ مانند:
1. نور ظاهرى، تنها با بینایى انسان سر و کار دارد. خورشید و ماه و چراغ، بیش از این که فضا را روشن و بینایى انسان را یارى کند، کارى انجام نمىدهد. پس اگر انسانى ناشنوا بود یا در بویایى و لامسه و گویایى خود نقص داشت، با تابش آفتاب و مهتاب و نورهایى از این قبیل، مشکلاتش حل نمىشود. اما نور باطن همه نقصهاى (باطنى و معنوى) انسان را برطرف، و تمام دردهاى او را، درمان مى کند… .
در صورتى که درون کسى را روشن کرد، ساحت جانش چنان نورانى مى شود، که هم صحنههاى خوبى را در خواب و بیدارى مى بیند، هم آهنگهاى خوبى را مى شنود، هم رایحههاى دل انگیزى را استشمام مىکند و هم لطیفههاى فراوانى را لمس مى نماید.(4)

ارکان امت واحده و تمدن اسلامی از منظر امام خمینی(قدس سره) و امام خامنه ای(روحی فداه)

سه شنبه - 22 می 2012

تشکیل امت واحده و تمدن اسلامی آرمان انبیاء و اولیاء الهی است و در سده اخیر متفکران بزرگی را می‏توان یافت که برای تحقق این آرمان زحمات و مشقات فراوانی را متحمل شدند. در این زمان و در این پیچ مهم از تاریخ، گویی زمینه‏های تحقق این آرمان رخ نموده و بیداری اسلامی در دنیای عرب، نوید بخش آن است. پرسش این تحقیق آن است که ارکان شکل‏گیری امت واحده اسلامی از نظر گاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به عنوان دو رهبر مهمترین و بزرگ‏ترین انقلاب که پسوند”اسلامی” را هم به همراه دارد، چیست؟ برای پاسخ به این مسأله به سراغ آثار و مکتوبات امام و رهبری رفتیم و با چارچوب نظری برآمده از آثار حضرت امام به واکاوی اندیشه آنان پرداختیم. دین، عقلانیت، علم و اخلاق از دیدگاه امام و مقام معظم رهبری به عنوان ارکان چهار گانه تشکیل امت واحده و تمدن اسلامی هستند.

میل جنسی

شنبه - 19 می 2012

آدمیان بیش از دو هزار و پانصد سال است که در رؤیای «گریز از عشق جنسی» روزگار می‌گذرانند. از هشت قرن پیش  از میلاد مسیح تاکنون کسانی هر چندگاه در خواب می‌بینند که «راه رهایی از بحران جنسی و آسیب‌‌های آن،‌ این است که ریشة عشق را در وجود بشر خشک کنند و امیال تناسلی را به طور کلی از بین ببرند.» اما هرچه زمان بر این رؤیا می‌گذرد تعبیرهای واژگونه از آن مشاهده می‌شود. در هند قرنهاست می‌کوشند که از مظاهر جنسی و فریفتگی زنان بگریزند، ولی هر چه بیشتر جذب این امر شده‌اند. آنها می‌خواهند از مسایل جنسی خلاص شوند، ولی بعد تمام ذهنشان به مسایل جنسی متوجه می‌شود. چرا چنین است؟‌چون از هرچیزی می‌گریزند که چرخة آفرینش گریز آن را برای ایشان نخواسته است.
میل جنسی و جایگا مسایل جنسی
به درستی نمی‌توان  دانست که دانش مردمان نخستین دربارة مسایل جنسی چگونه بوده است و آنها نیازهای غریزی خود را چگونه با یکدیگر مطرح می‌کرده و پاسخگوی آن بوده‌اند؛ اما تردید نیست که در آن روزگار عنصر «تخیل»‌و «رفتار» بهترین ابزار اظهار نیاز جنسی و پاسخگوی آن بوده است. به نظر می‌رسد که آنان بیش از زبان، با چشم و مدد «رفتارهای ویژه» تقاضای جنسی خود را مطرح می‌کردند؛ چنانکه تشنگی و گرسنگی را هم با همین دو ابزار نشان می‌دادند؛ همانگونه که افراد نابینا و ناشنوا نیز با  دیگر حواس سالم خود می‌توانند میل جنسی خویش را نشان داده، به ارضای دلخواه آن دست یابند. این امر حکایت از آن دارد که غریزه جنسی با تار و پود آدمی پیوند دارد و هرگاه حسی تعطیل گردد دیگر حواس برای انجام این منظور به کار گرفته می‌شود؛ چنانکه از شیوة تنفس نیز می‌توان به وضعیت میل جنسی پی برد.

تمایلات و رفتارهای جنسی

شنبه - 19 می 2012

 هیچ آیین آسمانی به سرکوب غریزه فرمان نداده است. هیچ ایه وحدیثی را نمی‌توان یافت که به مبارزه با میل‌- جنسی به معنای سرکوب سفارش کرده باشد. پندارهای واهی افراد است که تعابیر قرآن و حدیث را «سرکوب» تفسیر می‌کند. از مهم‌ترین تعابیر قرآن و روایات «جهاد نفس» است که در هیچ کتاب فرهنگ لغت، به معنای سرکوب غریزه نیست.
«لطف خداوند» یا ابراز محرومیت و افسردگی؟‌
تعریف و تحلیل‌هایی که دربارزة‌ «غریزه‌جنسی» پیشنهاد و ارائه می‌شود گاه بدانجا متناقض و متضاد است که انسان پس از ارزیابی آنها به درستی نمی توان تمیز دهد که «میل‌جنسی» به واقع «لطف‌خداوند» به بندگان است یا مایة شکنجه و آزار وی! آیا وسیلة آرامش است یا مایة‌ افسردگی و تشدید ناراحتی اعصاب؟‌
نوع نگاه ما به «میل‌جنسی» مهم‌ترین عاملی است که سرنوشت تأثیر آن را بر ما معلوم می‌سازد. آنکه مبارزه با میل‌جنسی را به هر صورت که باشد مهم‌ترین وظیفة دینی خود می‌شمرد آنگاه که به ارضای صحیح میل‌جنسی نیز دست یابد، چه بسا به نکوهش خود بپردازد و دچار خودآزاری گردد؛ اما آن که ارضای صحیح آن را عبادت بشمرد، پس از آن احساس تقّرب خواهد کرد و برای ادامة زندگی شاداب‌تر می‌گردد.
از همین جا معلوم می‌شود که انتقاد‌کنندگان به جوامع مذهبی به کدام یک از دو تفکر می‌نگریسته‌اند. آیا استفاده از لذت حلالی که خداوند آفرینندة آن است جای نکوهش دارد!

آغاز عشق و عوامل پدید آورنده آن

شنبه - 19 می 2012

 «نخستین عشق» همان اندازه که ممکن است زودگذر باشد، تقریباً همیشه از نظر روانی دارای اهمیت زیادی است و هرگز نفوذ خوب یا بد آن بر عشق های آینده از دست نمی‌رود.
پسر و دختر جوانی که نخستین بار عاشق کسی می‌شوند که ارزش عشق را ندارد و با قلبی پاک و بی‌تجربه‌ به کسی اطمینان می‌کنند که چه بسا از آن استفاده ناروا می‌کند در حقیقت با انتخاب نادرست خود باعث می‌شوند که فرصت‌های بعدی خود را برای عشق دوباره و با دوام کاهش دهند و آن اعتماد و اطمینان که لازمة عشق درست است از بین برود.
زمانی که عشق،‌ روان‌شناسی شود
زمانی که عشق، روان‌شناسی شود دیگر شگفت‌زده نمی‌شویم که بشنویم زنی پر جاذبه به عشق مردی گرفتار شده است که بیمارگون و زشت است، یا مردی عاشق خدمتکار خود شده است. دوستی و عشق کم و بیش دارای انگیزه‌های پنهانی است، اما شناخت این انگیزه‌ها چندان دشوار نیست. در ناخودآگاه انسان وابستگی‌ها و ارتباطات ناشناخته‌ای وجود دارد که سبب می‌شود دو فرد یکدیگر را برای دوستی یا عشق برگزینند.
شاید گاه سالها بگذرد تا کسی به انگیزه‌های عشق خود یا دیگری پی ببرد. آنچه قطعی است اینکه:‌عشق در هیچ صورت بدون سبب پدید نمی‌آید؛ جز اینکه افراد در تأثیرپذیری از اسباب عشق متفاوت‌اند. برخی سرسخت و مقاوم‌اند که البته این خود دلایل بسیار دارد و بعضی شکننده و غیرمقاوم.
گفتارهای این قسمت به شما کمک می‌کند تا بهتر بتوانید وظایف خود را در مراحل عشق به انجام رسانید و از خطرهای احتمالی برهید.