امام هادى علیه السلام ( اندیشه و فرهنگ اسلامى)

چهار شنبه - 23 می 2012

گذرى بر اوضاع فرهنگى جامعه
دوران امامت على النقى علیه السلام به دلیل گسترش فرهنگى در گرایشهاى اعتقادى و بحثهاى علمى که از برخورد میان مکتبهاى کلامى و تحولات فرهنگى مختلف ناشى شده بود، از ویژگى خاصى برخوردار است. در این دوران، مکتبهاى عقیدتى گوناگونى چون «معتزله» و «اشاعره» گسترش یافته و پراکندگى آراى فراوانى در سطح فرهنگى جامعه پدید آمده بود. مباحثى کلان چون: جبر و تفویض، ممکن یا ناممکن بودن رؤیت خداوند، تجسیم و مباحثى از این قبیل، افکار عمومى جامعه را دستخوش تاخت و تازهاى فکرى کرده بود. سرچشمه این تحولات فکرى، در رویکرد دولت عباسى به مسائل علمى و فرهنگى و نیز هجوم فلسفه وکلام دیگر ملل به سوى جامعه مسلمانان خلاصه مى شود. دستگاه حکومتى، کتابهاى علمى دانشمندان ملل دیگر را به عربى ترجمه مى کرد و در اختیار مسلمانان مى گذاشت. این روند از زمان مأمون آغاز شد و به تدریج ادامه یافت و به اوج خود رسید. او تلاش فراوانى در ترجمه کتابهاى دیگر ملل، به ویژه یونان داشت و بودجه بسیارى را در این راه هزینه کرد.
«جرجى زیدان» در این باره مى نویسد: «مأمون هموزن کتابهاى ترجمه شده طلا مى داد و به قدرى به ترجمه کتابها توجه داشت که روى هر کتابى که به نام او ترجمه مى شد، از خود علامتى مى گذاشت و مردم را به خواندن و فراگرفتن آن علوم تشویق مى کرد. با دانشمندان خلوت مى نمود و از معاشرت با آنان لذت مى برد.»
پس از آن، این روند تا آنجا ادامه یافت که ثروتمندان و بزرگان دوره عباسى نیز به این کار مبادرت ورزیدند و دانشمندان را گرامى داشتند. رفته رفته تعداد کتاب فروشان و کاغذفروشان در بغداد فزونى یافت و انجمنهاى علمى و ادبى تشکیل شد و مردم بیش از هر کار به مباحثات علمى و مطالعه پرداختند. این رویه همچنان در دوره عباسى رو به رشد نهاد و کتابهاى بسیارى از زبانهاى یونانى، سریانى، هندى، نبطى و لاتین ترجمه گردید.

حضرت هادى علیه السلام و مصداق ولایت فقیه

چهار شنبه - 23 می 2012

 «اى على بن مهزیار! از خداوند متعال مى خواهم که تو را از پیش رو و پشت سر و در همه احوال، حفظ کند. خوشحال باش که من امیدوارم خداوند، بلایا را از تو برطرف کند… در پناه قدرت او به سلامت باشى!»
آشنایى اجمالى
ابوالحسن على بن مهزیار اهوازى دورقى، فقیه، محدث و از رهبران اندیشمند و سرشناس شیعه در اوایل قرن سوم است که نزد امامان بزرگوار از جایگاه والایى برخوردار بود. على بن مهزیار از یاران نزدیک امام هادى علیه السلام و وکیل آن گرامى در برخى نواحى بوده است. او همچنین به افتخار همنشینى با امام رضا علیه السلام و وکالت امام جواد علیه السلام نائل آمده بود.
شیخ طوسى رحمه الله مى نویسد: «على بن مهزیار اهوازى از اصحاب مورد اعتماد حضرت هادى علیه السلام است.» محدث قمى نیز درباره عظمت این شخصیت فرزانه مى گوید: «ابو الحسن، على بن مهزیار اهوازى دورقى، جلالت و عظمت قدرش، زیاده از آن است که ذکر شود. از توقیعات شریفه حضرت جواد علیه السلام به او معلوم مى شود چه اندازه این معظم، جلیل الشأن بوده است؛ در یکى از این توقیعات است که مرا مسرور کردى به آنچه ذکر کردى و همیشه مرا مسرور مى دارى. خداوند تو را با بهشت مسرور سازد و از تو به سبب رضاى من راضى شود.»
پدر او مسیحى و اهل هند بود که به دین اسلام مشرف شد و بعدا در یکى از روستاهاى اهواز سکنى گزید. على بن مهزیار نیز همراه پدرش، در همان دوران نوجوانى به دین مقدس اسلام گروید و دلش با نور اهل بیت علیهم السلام منور شد.

امام هادی علیه السلام(برخى از ویژگیهاى فردى )

چهار شنبه - 23 می 2012

امام هادى علیه السلام نمونه اى از انسان کامل و مجموعه سترگى از اخلاق اسلامى مى باشد. ابن شهر آشوب در این باره مى نویسد:
«امام هادى علیه السلام خوش خوترین و راست گوترین مردم بود. کسى که او را از نزدیک مى دید، خوش برخوردترین انسانها را دیده بود و اگر آوازه اش را از دور مى شنید، وصف کامل ترین فرد را شنیده بود. هر گاه در حضور او خاموش بودى، هیبت و شکوه وى تو را فرا مى گرفت و هرگاه اراده گفتار مى کردى، بزرگى و بزرگوارى اش بر تو پرده در مى انداخت. او از دودمان رسالت و امامت و میراث دار جانشینى و خلافت بود و شاخسارى دل نواز از درخت پربرگ و بار نبوت و میوه سرسبد درخت رسالت بود.»
امام در تمام زمینه هاى فردى، اعم از ظاهرى و اخلاقى، زبانزد همگان بود. ابن صباغ مالکى در این راستا مى نگارد:
«فضیلت ابو الحسن، على بن محمد الهادى علیه السلام بر زمین پرده گسترده و رشته هایش را به ستاره هاى آسمان پیوسته است. هیچ فضیلتى نیست که به او پایان نیابد و هیچ عظمتى نیست که تمام و کمال به او تعلق نگیرد. هیچ خصلت والایى بزرگ نمى نماید، مگر آنکه گواه ارزش آن در وى آشکار است. او شایسته، برگزیده و بزرگوار است که در سرشت والا پسندیده شده است.
… هر کار نیکى با وجود او رونق یافته است. او از نظر شکوه، آرامش، پاکى و پاکیزگى براساس روش نبوى و خلق نیکوى علوى آراسته شده است.»
آنچه در ذیل مى آید، نگاهى است به برخى از ویژگیهاى فردى امام هادى علیه السلام .

امام هادى علیه السلام ( نکته هایى از آیات وحى)

چهار شنبه - 23 می 2012

قرآن برنامه زندگى براى تمام انسانهاى عالم از صدر اسلام تا قیامت است. احکام و معارف وحیانى آن آحاد بشر را در تمام اعصار و مکانها به سوى زندگى برتر و سعادت بخش رهنمون مى شود. آیات متعددى بر جهانى بودن احکام قرآن دلالت مى کند که برخى از آنها عبارت اند از:
1. «یا أَیُّهَا النّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً»؛ «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم.»
2. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ کَافَّةً لِلنّاسِ»؛ «ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم.»
3. «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»؛ «پاینده است خدایى که قرآن را بر بنده اش فرستاد تا براى جهانیان هشدار دهنده باشد.»
و یکى از دلائل خاتمیت رسول اکرم صلى الله علیه و آله مسئله جاودانى بودن قرآن است. امام هادى علیه السلام به این نکته مهم در ضمن بیانى عالى اشاره کرده است:
یعقوب بن سکیت نحوى ـ از مدافعان سرسخت اهل بیت علیهم السلام که جانش را نیز در این راه گذاشت ـ مى گوید: از پیشواى دهم پرسیدم: چرا قرآن با نشر و آموزش و گذر زمان باز هم هر روز بر تازگى اش مى افزاید: امام علیه السلام فرمود: «لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لَا لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ وَ عِنْدَ کُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ چون خداوند تبارک و تعالى آن را براى زمان مشخصى نفرستاده که براى دیگر زمانها حکمى نداشته باشد و براى مردم خاصى نفرستاده که دیگر مردم از معارف آن محروم باشند. بنابراین، قرآن در هر زمان و نزد هر ملتى تا روز قیامت تازگى دارد.»

امام هادی علیه السلام

چهار شنبه - 23 می 2012

حضرت امام علی النقی علیه السلام در نیمه دوم ماه ذی الحجه، سال 212 ق در اطراف مدینه و در منطقه «صریا» چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش حضرت جواد علیه السلام و مادر ارجمندش سمانه مغربیه از بانوان با فضیلت تاریخ می باشد. مشهورترین القاب آن گرامی نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب، متوکل و عسکری است و در برخی منابع «ابوالحسن الثالث» و «فقیه عسکری» نیز گفته اند.
آن بزرگوار در سال 220 و در هشت سالگی به مقام خطیر امامت نائل گردید و به مدت 33 سال رهبری اهل ایمان را عهده دار بود. امام هادی علیه السلام دوران امامت خویش را با خلفاء ستمگر عباسی همچون معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز سپری کرد.
به مناسبت ولادت آن رهبر والای شیعیان جهان به فرازهایی از گفتارهای هدایتگرش گوش جان می سپاریم.

امام هادی (علیه السلام)مبارزات سیاسی

چهار شنبه - 23 می 2012

 امام هادی ـ علیه السلام ـ با شش تن از خلفای عباسی، معاصر بود که به ترتیب عبارتند از : معتصم (برادر مأمون)؛ واثق (پسر معتصم)؛ متوکل (برادر معتصم)؛ منتصر (پسر متوکل)؛ مستعین (پسر عموی منتصر) و معتز (پسر متوکل).
معتصم در سال 218 ه‍ ق با مرگ مأمون به خلافت رسید و تا سال 227 ه‍ ق حکمرانی کرد. محمد بن عبد الملک تا پایان عمر وزیر او بود.[1] پس از درگذشت او، فرزندش، «الواثق بالله هارون بن ابی اسحاق» ـ که مادرش، کنیزی به نام «قراطین» بود ـ به خلافت دست یافت. او نیز در دوران خلافت خود به سان پدرش به ترکها اقتدار فراوان بخشید.[2]
او در سنگدلی و بی¬رحمی، رویه مأمون و پدرش را پیش گرفته بود و جان افراد بسیاری را در مسئله حدوث یا قدم قرآن گرفت. بسیاری را شکنجه کرد یا به زندان افکند و سرانجام در سال 232 ه‍ ق درگذشت.[3] و برادرش «جعفر بن محمد بن هارون»، معروف به «المنتصر بالله» قدرت یافت که «احمد بن ابی داوود» او را «المتوکل علی الله» خواند.[4] متوکل بسیار تندخو و بی¬رحم بود که همگان را با تندی از خود می¬راند، تا اندازه¬ای که هرگز محبت او به کسی دیده نشد. او می¬گفت: «حیا موجب شکستگی است و مهربانی، زبونی و سخاوت، احمقی است». از این رو همواره همگان از او به بدی و بدنامی یاد می¬کردند.[5] او در دوران خلافت خود جنایتهای بسیاری انجام داد. این دوران، سخت¬ترین روزگار برای شیعیان وعلویان در دوره عباسی، بلکه در سراسر تاریخ تشیع به شمار می¬رود. او کینه وصف ناپذیری از خانواده پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در دل داشت و این کینه سبب تجاوز و ستم به شیعیان آنان نیز شد؛ به گونه¬ای که همگی با به قدرت رسیدن او آواره و بی¬خانمان شدند. در دوران او، امام هادی ـ علیه السلام ـ به سامرا تبعید شد. یکی از اعمال ننگین او، ویران کردن مزار مطهر حضرت سید الشهداء ـ علیه السلام ـ در سال 236 ه‍ ق بود که خشم شیعیان را به شدت برانگیخت؛ به گونه¬ای که مردم بغداد؛ در و دیوار و مساجد را از شعار علیه او آکندند و شاعران در هجو او شعرها سرودند. زندگی ننگین او در سال 247 ه‍ ق پایان یافت و فرزندش محمد «المنتصر» به قدرت رسید. او بر خلاف نیاکان خود به کارهای شایسته رغبت نشان می¬داد و ستم روا نمی¬داشت و به علویان احسان می¬کرد.

امام هادی (علیه السلام)گوشه ای از کرامات

چهار شنبه - 23 می 2012

 در سال 212 هجری، نیمه ذی حجّة، در اطراف مدینه، در محلی به نام «صریا» ستاره دیگری از نسل پاک رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در آسمان امامت و ولایت طلوع کرد، و با نورانیت مَقدَم خویش، قلب پدر و شیعیان را پر از نشاط و شادی نمود.
گلی از گلشن طه به جهان رو کرده  که جهان را ز صفا جنّت رضوان کرده
نور چشمان جواد است، بُوَدْ نام علی  که خدایش ز شرف، ناطق قرآن کرده
آری، نام او «علی» است و القاب زیبایش عبارت اند از: «نقی»، «هادی»، «عالم»، «فقیه»، «امین»، و «طیّب». و به آن حضرت «علی رابع»، و «ابوالحسن ثالث» نیز گفته اند. پدر گرامیش، امام جواد علیه السلام و مادر گرامی اش، «سمانه مغربیّه» است که او را به اسامی ماریه قبطیه، یدش، و حویث، و القابی چون: عابده، سیده شب زنده دار، قاری قرآن و… یاد کرده اند.(2)
امام هادی علیه السلام در سن هشت سالگی (سال 220 هجری) به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز، که از بین آنها متوکل، ستمگرترین خلیفه عباسی، سخت دشمن اهل بیت علیهم السلام و شیعیان بود. ابن اثیر می گوید: «متوکل نسبت به علی بن ابی طالب علیهماالسلام و اهل بیت او بُغْض شدیدی داشت و اگر به او خبر می دادند که کسی علی و اهل بیتش را دوست دارد، قصد مال و جانش را می کرد.»(3)
با این حال، امام هادی علیه السلام خدمات علمی و فرهنگی زیادی به جامعه اسلامی و شیعه ارائه نمود. نوشته های حدیثی متعددی به حضرت هادی علیه السلام منسوب است که در چنان دوران اختناقی برای شیعیان و پیروان بیان نموده است، مانند: «رِسالَةٌ فی الرّد علی اَهْلِ الْجَبْرِ وَاَلتَّفْویض» که ابن شعبه در تحف العقول آن را نقل کرده است.(4) و کلمات امام هادی علیه السلام که در مجموعه ای به نام «مسند الامام الهادی» توسط عزیزالله عطاری گردآوری شده است. و همچنین زیارت جامعه کبیره که یک دوره امام شناسی ژرف و عمیق است، یادگار آن امام همام است.

امام هادی علیه السلام( مصاف با انحراف عقیدتی)

چهار شنبه - 23 می 2012

امام هادی علیه السلام دهمین ستاره آسمان ولایت در نیمه ذی حجه سال 212 ه.ق در شهر پیامبر علیه السلام دیده به سرای خاکی گشود.(1) نام آن حضرت «علی» و کنیه ایشان «ابوالحسن»(2) و مشهورترین لقبهایشان نقی و هادی می باشد(3) و ایشان را ابوالحسن ثالث و فقیه عسکری نیز گویند.(4) پدر بزرگوارشان امام محمد تقی، جواد الائمه علیه السلام و نام مادرشان «سمانه» می باشد.(5)
هدایت گران جامعه
از آن رو که مسئولیت هدایت جامعه پس از نبی اکرم صلی الله علیه و آله به عهده ائمه طاهرین علیهم السلام است و تبیین معارف اصیل و ناب اسلامی را آنان به عهده دارند و ایشان اند که باید عقیده و فکر مردم را از انحرافات باز دارند، آن بزرگواران هر یک طبق شرائط ویژه حاکم بر دوران امامت خویش، این امر مهم را به بهترین شیوه به انجام رسانیدند. امامان ما هر یک کم و بیش در زمان امامت خویش با انحرافات فکری و عقیدتی درگیر بودند. امام هادی علیه السلام نیز از این امر، مستثنا نبودند. در دوران امامت امام دهم علیه السلام بعضی انحرافات عقیدتی مطرح بود که ریشه در دورانهای قبل داشت؛ ولی به هر حال، از آنجا که جامعه مسلمانان و به خصوص شیعه در زمان امام دهم علیه السلام دچار بعضی از این مشکلات بود، امام به مناسبتهایی با این انحرافات برخورد می کرد و با اعلام موضع خویش، نظر حق و صائب را بیان می نمود و مردم را از باورهای ناصحیح و غلط بازمی داشت.

زندگی امام هادی علیه السلام

چهار شنبه - 23 می 2012

امام هادی علیه السلام در پانزدهم ذی الحجه سال 212 ه . ق. در روستای «صریّا» نزدیک مدینه متولّد شد.(1)

کنیه اش اباالحسن و مشهورترین القابش هادی و نقی است.
وی را با لقب های نجیب، مرتضی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیّب، متوکّل و عسکری نیز می خواندند. ابوالحسن ثالث و فقیه عسکری نیز از لقب های مشهور وی بود.(5)
فرازهای درس آموز
در این نوشتار سعی بر آن است که با طرح فرازهایی از سیره ی عملی امام هادی علیه السلام با نحوه ی رفتار آن حضرت در مسائل مختلف آشنا شویم و با تبیین بعضی از فعالیّت های آن حضرت در دوران خفقان و استبداد عباسی که راه را برای فعالیّت آشکار امام علیه السلام مخصوصا در مسائل اجتماعی بسته بودند، زیباترین نمونه ی پایداری و دفاع از دین را معرفی نماییم.
اینک فرازهایی نورانی از زندگی آن حضرت را هرچند به اختصار مرور می کنیم.

امام هادی علیه السلام(نگاهی به شیوه های رهبری)

محسن زاده دکتر محسن زاده حجه الاسلام محسن زاده عید فطر http://mohsenzade.com محسن زاده
چهار شنبه - 23 می 2012

 امام هادی علیه السلام در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام «صریا» (1) به دنیا آمد. پدرش پیشوای نهم، امام جواد علیه السلام و مادرش بانوی گرامی «سمانه مغربیه » است که زنی با فضیلت، شب زنده دار و با تقوا بود. آن حضرت در سال 220 ه . ق در 8 سالگی، پس از شهادت پدر گرامی اش به امامت رسید. امام علی النقی علیه السلام در طول 33 سال امامت خویش، با چند تن از خلفای عباسی هم عصر بود; که به ترتیب عبارتند از:
1 – معتصم، برادر مامون (217 – 227)
2 – واثق، پسر معتصم (227 – 232)
3 – متوکل، برادر واثق (232 – 248)
4 – منتصر، پسر متوکل (6 ماه)
5 – مستعین، پسر عموی منتصر (248 – 252)
6 – معتز، پسر دیگر متوکل (252 – 255)
امام هادی علیه السلام در زمان خلیفه آخر و به دست عوامل وی مسموم گردیده و به شهادت رسید و ایشان را در شهر سامرا و در خانه خود به خاک سپردند.
به مناسبت میلاد آن حضرت به شیوه های رهبری ایشان در عصر تاریک 6 تن از خلفای جائر عباسی نگاهی می اندازیم و محورهای مهم اقدامات آن امام همام را در مدت امامت و رهبری امت مورد بررسی قرار داده و با استفاده از منابع تاریخی و شواهد موجود، تصمیمات مدبرانه و مواضع حکیمانه ایشان را در تنویر افکار شیعیان و در برابر گروه های منحرف داخلی بازشناسی می کنیم.

واپسین سالهای زندگی امام هادی علیه السلام

چهار شنبه - 23 می 2012

در ایام شهادت امام هادی علیه السلام با دلی مشحون از درد و چشمی اشکبار، در حالی این روز را به سوگ می نشینیم که چشمان گریانمان، تصویری لرزان از گنبد و بارگاه ویران شده ایشان می دهد و بر سنگینی داغمان می افزاید و خاطره مزار گمشده صدیقه طاهره علیهاالسلام و قبرستان ویران شده بقیع را در دلمان زنده می کند. با این مقدمه نیم نگاهی به سالهای تبعید و شهادت امام هادی علیه السلام می اندازیم.
عباسیان و چالشهای فرا روی
دوران امامت امام هادی علیه السلام بیش از 33 سال به طول انجامید که حدود سیزده سال آن را در مدینه سپری کرد. دراین مدت گروه های بسیاری از شهرهای شیعه نشین ایران، عراق و مصر برای بهره گیری از محضر امام به سوی مدینه آمدند.(1) امام در این شهر چنان موقعیت و محبوبیتی بین مردم یافت که دولتمردان عباسی، به شدت از این وضع احساس خطر می کردند. برای نمونه، بُرَیحه عباسی(2) در نامه ای
1. ائمتنا، علی محمد علی دخیّل، بیروت، دار مکتبة الامام الرضا علیه السلام ، چاپ ششم، 1402 ه . ق، ج 2، ص 257.
2. نام این شخص در الارشاد، ج 2، ص 435 عبداللّه بن محمد ضبط شده است که امور نظامی و اقامه نماز را در حرمین شریفین عهده دار بوده است.
به متوکل نوشت: «اگر تسلط بر حرمین شریفین را می خواهی، علی بن محمد علیهماالسلام را از این شهر بیرون کن؛ زیرا او مردم را به سوی خود فرا خوانده و عده بسیاری نیز دعوتش را پذیرفته اند… .»(1)
عباسیان که هراس بسیاری از رهبری شیعه و خطر حرکت شیعیان برضد خود داشتند، به این نتیجه رسیدند که با دور کردن امام به عنوان قطب و محور تشیع از مدینه که کانون تجمع شیعیان شده بود، به این هدف دست یابند. بدین ترتیب، تبعید و مراقبت نظامی را که تجربه پیشین و موفق عباسیان به شمار می رفت، دوباره در دستور کار قرار دادند.

امام باقر عليه السلام،(برگي از فضائل )

چهار شنبه - 23 می 2012

 در سال 57 هجري شمسي در شهر مدينه ستاره اي  ديگر از ستارگان آسمان امامت و ولايت درخشيد و با نور خود ، عالم را منور نمود . نام او محمد و كنيه اش « ابوجعفر » بود كه بعدها به « باقر » ملقب گشت . پدرش امام زين العابدين عليه السلام پيشواي چهارم شيعيان و مادرش « ام عبدالله » دختر امام حسن مجتبي  عليه السلام بودند ، از نظر مادر فاطمي و علوي بوده است . آن حضرت در سال 94 به بعد از فوت پدر گرامي اش عهده دار مقام امامت و زعامت شيعيان جهان شد و در سال 114 هجري در شهر مدينه به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع در كنار قير پدر و جدش به خاك سپرده شد .
دوران پر فروغ امامت آن حضرت با برخي از خلفاي بني اميه مقارن بود كه عبارتند از : 1- وليد بن عبدالملك ( 86-96) 2- سليمان بن عبدالملك ( 96-99) 3- عمر بن عبدالعزير ( 99-101) 4- يزيدبن عبدالملك (101- 105) 5- هشام بن عبدالملك ( 105 – 125) . اين دوران گرچه با ظلم و فساد و خوشگذراني و هوسراني دستگاه خلافت بني اميه همراه بود و امام عليه السلام در شرايط سخت و دشواري به تبليغ احكام و مباني اعتقادي اسلام مي پرداخت ، ولي نسبت به دوران زندگي ائمه  عليهم السلام وضعيتي نسبتا آرام داشت . در آغاز امامت آن حضرت كه با حكمراني وليد بن عبدالملك مقارن بود ، دستگاه خلافت بني اميه در صدد كشور گشايي و گسترش قلمرو حكومت خود بود ، از اين رو جامعه ي اسلامي در داخل با فشارهايي سياسي كمتري همراه بود ، همچنين « سليمان » برادر « وليد » در مدت كوتاه خلافت خود درهاي زندان هاي عراق را گشود و تمام زندانيان بي گناه را كه « حجاج بن يوسف » در بند كشيده بود آزاد ساخت و بعد از اين دو « عمربن عبدالعزير » در زمان خلافتش خدمات زيادي را انجام داد ، از جمله خدمات او عبارتند از : مبارزه با تبعيض و فساد ، ممنوع كردن سب ودشنام علي عليه السلام كه از زمان معاويه – لعنة الله عليه – رواج پيدا كرده بود و برگرداندن فدك به خاندان اهل بيت عليه السلام . امام باقر عليه السلام از اين موقعيت نهايت استفاده را برد و زير بناي يك جنبش عظيم علمي  وفكري را پايه گذاري نمود كه  بعد از ايشان در زمان امامت امام صادق عليه السلام به تكامل رسيد .