حکومت دینی و حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی
ویژگیها و اهداف حکومت اسلامی
پس از آنکه در بخش نخست تفکیک ناپذیری دین و سیاست و نیز ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را به طور مستدل بیان کردیم، در آغاز این بخش باید به این پرسش پاسخ گوییم که حکومت اسلامی دارای چه ویژگیهای متمایز از حکومتهای غیر دینی بوده، و چه اهدافی را دنبال میکند؟
الف) ویژگیها
1. حکومت دینی و به طور کلی اندیشه سیاسی در اسلام مانند همه دادههای شریعت، از وحی سرچشمه گرفته است، که رسول گرامی اسلام(ص) طیّ آن پیامهای آسمانی را بدون واسطه از منبع غیب دریافت داشته، و بر بشریت عرضه کرده است، نه وحی مصطلح در مسیحیت کنونی که با مفهوم عمیق و دقیق وحی قرآنی کاملاً بیگانه بوده، و با آن تفاوت جوهری دارد؛ و نه نشأت گرفته از عوامل مادی و تاریخی که نمایشی از جریانهای موجود و یا انعکاسی از صحنههای سیاسی – اجتماعی جامعه است.
دین و حکومت
برخی از اشکالات و شبهاتی که از سوی مخالفان ولایت فقیه مطرح میشود در واقع شبهاتی است که به دیدگاههای آنان درباره اصل اسلام به عنوان دینی از ادیان آسمانی بر میگردد، یعنی از تصورات و برداشتهایی که نسبت به آیین جهانی اسلام دارند ناشی میشود، از اینرو، ضرورت دارد که در آغاز به این گونه اشکالات و شبهات اشاره شود، و پاسخ آنها ذکر گردد.
آفات عبادت
آفت هر پدیدهای ، به نوع آن پدیده، اجزای تشکیل دهنده و شرایط وجودی آن بستگی دارد. آفات عبادت نیز با توجّه به تنوّع و گستردگی دامنة عبادتها متنّوع و گوناگون است. جهتگیریهای فکری،گرایشهای سیاسی، تلاش های اقتصادی، لغزشهای گفتاری،رذایل اخلاقی و… زمینههای مختلفی هستند که آفات عبادت میتواند در آنها بروز وظهور پیدا کند.
پیش از پرداختن به بیان آفتهای عبادت تذّکر دو نکته ضرورت دارد.
دین و حکومت
برخی از اشکالات و شبهاتی که از سوی مخالفان ولایت فقیه مطرح میشود در واقع شبهاتی است که به دیدگاههای آنان درباره اصل اسلام به عنوان دینی از ادیان آسمانی بر میگردد، یعنی از تصورات و برداشتهایی که نسبت به آیین جهانی اسلام دارند ناشی میشود، از اینرو، ضرورت دارد که در آغاز به این گونه اشکالات و شبهات اشاره شود، و پاسخ آنها ذکر گردد.
بخش اول
دین و سیاست
جدا انگاری دین و دنیا!
برخی بر این باورند که دین از دنیا جداست، و نباید دین و مقدّسات دینی را با دنیا و مسائل دنیوی درآمیخت، و اهداف عالی و تعالی بخش دین را خرج دنیا کرد، تا در نتیجه از آن اهداف عالی دینی و قدسی باز ماند[1].
حکومت دینی و حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی
ویژگیها و اهداف حکومت اسلامی
پس از آنکه در بخش نخست تفکیک ناپذیری دین و سیاست و نیز ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را به طور مستدل بیان کردیم، در آغاز این بخش باید به این پرسش پاسخ گوییم که حکومت اسلامی دارای چه ویژگیهای متمایز از حکومتهای غیر دینی بوده، و چه اهدافی را دنبال میکند؟
الف) ویژگیها
1. حکومت دینی و به طور کلی اندیشه سیاسی در اسلام مانند همه دادههای شریعت، از وحی سرچشمه گرفته است، که رسول گرامی اسلام(ص) طیّ آن پیامهای آسمانی را بدون واسطه از منبع غیب دریافت داشته، و بر بشریت عرضه کرده است، نه وحی مصطلح در مسیحیت کنونی که با مفهوم عمیق و دقیق وحی قرآنی کاملاً بیگانه بوده، و با آن تفاوت جوهری دارد؛ و نه نشأت گرفته از عوامل مادی و تاریخی که نمایشی از جریانهای موجود و یا انعکاسی از صحنههای سیاسی – اجتماعی جامعه است.
حاکم اسلامی
جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی
شکلگیری حکومت اسلامی براساس تئوری «ولایت فقیه» که از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی تبیین و تأسیس گردید، از آغاز امر به مناقشات و برخوردهای چندگانه از سوی موافقان و مخالفان، در داخل و خارج مواجه بوده است. منشأ این برخوردها در حوزه کلان چنانکه در فصل نخست ملاحظه کردیم در ارتباط با اصل حکومت اسلامی و نفی آن از سوی مخالفان بود.
جمع اندکی از نیروی به ظاهر انقلابی خواهان حکومت غیر اسلامی، تعدادی از اینها نیز خواهان لحاظ نمودن اسلام در حکومت بودند. دسته سوم که اکثریت قریب به اتفاق را تشکیل میدادند فقط به حکومت اسلامی محض که از اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) سرچشمه گرفته، و تفکر رهبری انقلاب اسلامی را تشکیل میداد میاندیشیدند و برای این امر اصرار میورزدید. از آنجا که دسته سوم در طول مبارزه به ویژه زمانی که تودهای شدن مبارزه نقش تعیین کنندهای در به ثمر رساندن انقلاب ایفا میکرد، بیشترین سهم و نقش را داشت، سنگ بنای جمهوری اسلامی با همین پشتوانه قوی و عظیم مردمی و با هدایت و قاطعیت امام راحل(ره)، گذاشته شد.
ولیفقیه
بخش اول: ویژگیها
ویژگیهای ولی فقیه در متون اسلامی
برای دستیابی به جامعه آرمانی و مقدسی که در اندیشه سیاسی اسلام ناب ترسیم شده، و نیز برای استقرار حکومت الهی در زمین از راه اجرای فرامین حیات بخش او، و همچنین برای گسترش عدل و داد و فراهم کردن زمینههای رشد و شکوفایی استعدادهای انسانها در سایه قوانین اسلام، باید زمامداری شایسته، مدیر، مدبرو برخوردار از همه صفات و ویژگیهای لازم برای رهبری جامعه اسلامی، در أس حکومت اسلامی قرار گیرد تا بتواند اهداف تعیین شده را تحقق بخشد. چنانکه حضرت علی(ع) فرمود:
«آگاه باش! برترین بندگان نزد خداوند پیشوای عادل و دادگستری است که خود هدایت یافته باشد و دیگران را هدایت کند، سنت معمولی را بر پا دارد و بدعت مجهولی را بمیراند. بدترین مردم نزد پروردگار، پیشوای ستمگری است که خود گمراه است و مردم همه به وسیله او گمراه شوند، سنتهای پسندیده را از بین برد، و بدعتهای متروک را زنده کند[1].
رهبری و مرجعیت
بخش اول: ولایت فقیه و مرجعیت
مفهوم اجتهاد و جایگاه آن
واژه اجتهاد که در لغت به معنای کوشش وجدیت در هر کاری می باشد در اصطلاح فقهی،عبارت است از:«کوشش برای بدست آوردن احکام شرعی از طریقه ادله اجتهادی: کتاب، سنت، اجماع و عقل.»
اما فقاهت، در لغت به معنای دانست و بصیرت است و در اصطلاح فقهی، عبارت است از : «علم به احکام شرعیه از راه ادله تفصیلی آن.»
بنابراین،فقاهت، اثر و نتیجه اجتهاد خواهد بود،به این معنا که پس از اجتهاد و پیگیری در معرفت به احکام شرعی مرحله فقاهت که دانستن از روی دلیل شرعی است فرا میرسد.[1]
اجتهاد قوه محرکی است که سیستم قانونگذاری اسلام را در هر زمان همگام با نیازهای روزافزون انسان در جنبههای مختلف زندگی پیش میبرد. اجتهاد،دانش فقه را که براستی علم زندگی است پویاتر کرده ، موجب پرتوافکنی فقه در تمام زوایای حیات مادی و معنوی انسان و رفع نیازهای او میشود.
آسیب شناسی نهضتهای توحیدی
قال الحکیم فی کتابه :
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»
قال الحکیم فی کتابه :
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ»
به لحاظ نقشی که شما دانشجویان محترم دوره دکترای دانشگاه عالی دفاع ملی در آینده کشور و پاسداری از حکومت دینی و نظام اسلامی دارید، بحث «الزامات پاسداری از نظام اسلامی» تقدیم میگردد. برای صیانت و نگهبانی از این گنجینه الهی و میراث بزرگ انبیائ و صالحین، چه الزاماتی را باید مورد توجه قرار داد؟ ابتدا باید به چند نکته توجه نمود:
نکته اول : دین، بزرگترین موهبت الهی : دین و مکتب الهی، به ویژه مکتب اسلام، بزرگترین موهبت و ارزشمندترین مخلوق ذات باریتعالی است.
هیچ مخلوقی در نزد پروردگار، عزیزتر و شریفتر و مهمتر از مکتب دینی که خداوند برای بشر به ارمغان آورده، نیست. مأموریت همه انبیاء ارائه این مکتب الهی به جامعه بوده است. همه انبیاء رسالتش این بود که مکتب الهی در جامعه پیاده شود و بشریت را با این موهبت آسمانی مأنوس پاسداری از اسلام و مکتب حیات بخش آن است که این پاسداری دارای یکسری الزاماتی میباشد.
«وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ»
(انعام 153)
در دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه در سالهای آغازین، برای مرزبندی و شناسایی جریانات فکری سیاسی؛ اصطلاحات متعددی در عرصه فعالیتهای سیاسی اجتماعی کشور رایج گردید که بسیاری از آنها وارداتی یا ساختگی بود و یا با ماهیت فکری و نظام دینی و جهتگیریهای اسلامی، انطباق لازم را نداشت. برخی از این اصلاحات عبارت بودند از: چپ و راست، تندرو و محافظه کار، توسعه گرا و علامت گرا، آرمانگرا و واقعگرا که در چند سال اخیر، دو اصطلاح: اصول گرا و اصطلاح طلب نیز به آنها افزوده شد.