مفهوم اهل البیت( علیهم السلام )؟:

یکشنبه - 8 دسامبر 2013

مفهوم  اهل البیت( علیهم السلام )؟:

بررسی درست و همه جانبه برخی دانشمندان درباره این تعبیر، ما را از شرح و تفصیل آن بی نیاز می کند:

واژه «اهل» در لغت به شایسته، سزاوار[1] و مستوجب[2] معنا شده و در عرف نیز در همین معنا ظهور دارد…، ولی وقتی به شیء یا شخصی اضافه شود که غالبا نیز چنین است، به مناسبت مضاف الیه معنای دیگری از آن فهمیده می شود. جمعی کلمه «اهل بیت» را به ساکنان خانه معنا کرده اند.[3] فیومی پس از معنی کردن «الاهل» به «اهل بیت» گفته است: اصل در آن، خویشی است.[4]راغب نیز از کاربرد مجازی «اهل بیت» شخص، در مورد کسانی که با وی پیوند نسبی دارند، سخن گفته است؛[5] بنابراین می توان گفت «اهل بیت» در لغت به هر شخصی که ساکن خانه است، یعنی زن و فرزندان اطلاق می شود و به معنای خویشاوندان او نیز به کار می رود. در عرف نیز به همین معناست.

اما در مورد پیامبر خدا (ص) چون بیت آن حضرت محل نزول وحی و بیت نبوت نیز بوده، کلمه اهل بیت در مورد ایشان دو کاربرد پیدا می کند. گاهی اهل بیت پیامبر گفته می شود و از بیت، محل سکونت آن حضرت اراده می شود…؛ در این صورت کلمه اهل بیت در مورد آن حضرت نیز به همان معنایی است که در مورد دیگران به کار می رود؛ یعنی به معنای خانواده یا به معنای مطلق خویشاوندان آن حضرت می باشد؛ ولی گاهی اهل بیت پیامبر با لحاظ ویژگی محل نزول وحی و بیت نبوت است، در این صورت به معنای ساکنان خانه، خانواده یا مطلق خویشاوندان آن حضرت نیست، بلکه منظور افرادی است که از نظر علمی و عملی و صفات انسانی، شایسته بیت آن حضرت می باشند… .[6]

در اینجا باید به چند نکته توجه کرد:

1-چون اهل بیت در معنای دوم قابلیت تطبیق بر افراد مختلف را دارد، باید از ناحیه شارع حد و حدود آن تعیین شود؛ از این رو، امکان دارد در تعیین شارع برخی افراد از اهل بیت به معنای اول نیز در این معنا داخل شوند و یا بیرون روند؛ برای نمونه، خداوند به حضرت نوح درباره فرزندش می فرماید: «…انه لیس من اهلک…»

2-شایستگی انتساب به بیت نبوت(در معنای دوم) مراتبی گوناگون دارد که بر اساس معیارهای خاص ذاتی یا اکتسابی افراد احراز می شود؛ به همین دلیل سلمان فارسی با عبارت «منا اهل البیت؛ وی از ما اهل بیت است»[7] معرفی شده است.

اقامه نماز وظیفه شاخص صاحبان قدرت وحاكمان الهى

شنبه - 7 دسامبر 2013

اقامه نماز وظیفه شاخص صاحبان قدرت وحاكمان الهى
يكى از مشخصات حاكم الهى اقامه نماز است
خداوند متعال وقتى اميرمؤمنان علىرا به عنوان ولّى خود در آيه ولايت معرفى مى‏كند، خصوصيتى را كه براى او ذكر مى‏كند، اقامه نماز و اداء زكوة در حال ركوع است، مى‏فرمايد:
«اِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ اَمَنُوا الَّذيِنَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ وُ يُؤتُونَ الزَّكوةَ وَ هُم راكِعُونَ(1)». ولى و رهبر شما تنها خدا و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده‏اند و نماز را بر پا مى‏دارند و در حال ركوع، زكوة مى‏پردازند، مى‏باشند.
آيه مذكور در شأن على بن ا بی طالب علیهم السلام به قول شيعه و سنى نازل شده است.
نماز و رابطه آن با امر به معروف و نهى از منكر
كسى كه مى‏خواهد امر به معروف نمايد، بايد خود معروف را بشناسد و عامل به آن باشد و در اين ميان نماز به عنوان بزرگترين فريضه الهى، معروفترين آنان بشمار مى‏رود.
«يَا بُنَىَّ اَقِمِ الصَّلوةَ وَ أمُرْ بِالْمَعْرُوفِ واَنَهُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْعَلَى مَا اَصابَكَ اِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُورِ(2)» پسرم نماز را بر پا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصائبى كه به تو مى‏رسد، با استقامت و شكيبا باش، كه اين از كارهاى مهم و اساسى است.
لقمان، فرزندش را امر به نماز مى‏كند، چرا كه مهمترين پيوند با خالق است و قلب و روح را مصفىّ و زندگى را روشن مى‏كندو آثار گناه را از جان مى‏شويد و نور ايمان را درسراسر قلب پرتوافكن ساخته و انسان را از فحشا و منكرات باز مى‏دارد.
«قَالَ لَقْمَانَ لَاَبنه: يا بُنَىَّ اَقِمِ الصَّلوةَ فِاِنَّها مِثْلَيْهَا فِى دِينِ اللَّهِ كَمَثَلِ عَمُودِ فُسْطَاطٍ فَاِنَّ الْعَمُودَ اِذَا اسْتَقَامَ نَفَعَتِ الْأَطْنَابِ وَ اْلاَوْتَادِ و الضِّلالِ وِ اِنْ لِمْ يَسْتَقِمْ لَمْ يَنْفَعْ وَ تَدٌ وَ لاطَنَبٌ وَ لَاظِلالٌ» اى پسرم نماز را به پاى دار، بدرستيكه مثل نماز در دين خدا، مانند عمود بزرگ است، پس به درستى كه هنگامى كه استقامت داشته باشد، طنابها و ميخهاى بلند و سايبانها مفيد واقع مى‏شود و سود مى‏بخشد و اگر عمود خيمه بر پا نايستد، ميخ و طناب و سايبان سودى ندارد.
ارتباط نماز و امور اجتماعى 
بر پا داشتن نماز حمايت خدا را در پى دارد
«وَ لَقَدْ اخَذَ اللَّهُ ميِثَاقَ بَنِى‏اِسْرَائِيلَ وَ بَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَى عَشَرَ نَقيِبا وَ قَالَ اللَّهُ اِنَّى مَعْكُمْ لَئِنْ أقَمْتُمُ الصَّلَوةَ(3)» خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت و براى آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگيخت و خداوند به آنها گفت: من با شما هستم، اگر نماز را بر پا داريد.
شرط نصرت و يارى خدا، اين است كه او را اطاعت كنند و نشانه اطاعت كردن اين است كه، نماز را بپا دارند و زكاة بدهند و به رسولان او ايمان آورده و رسولان خدا را يارى كنند و آنها را تعظيم نموده و صدقه مستحبى بدهند.
نصرت خدا شامل حال نمازگزارى مى‏شود، كه از رهبر الهى حمايت كرده و او را اطاعت نمايد و مورد تعظيم و تكريمش قرار دهد.

با توجه به ایه تطهیرغیر از اهل کساء چگونه دیگر اهل بیت شمول این ایه می شوند؟

شنبه - 7 دسامبر 2013

با توجه به ایه تطهیرغیر از اهل کساء چگونه دیگر اهل بیت شمول این ایه می شوند؟

اقرار صحابی به فضایل اهل بیت

«عبدالکریم بن روح » با اسناد خود از «شریک بن عبدالله » در کتاب «مناقب الفاخرة فی العترة الطاهرة » روایت کرده است که گوید:

«روزی امیرالمؤمنین علی، علیه السلام، را دیدم، ایستاده و اصحاب رسول خدا، صلی الله علیه وآله، نشسته بودند و آن حضرت فرمود:

شما را سوگند می دهم به آن کسی که از همه عظیم تر است! آیا در میان شما غیر از من کسی هست که با رسول خدا، صلی الله علیه وآله، برادر باشد؟ همگی گفتند: خیر.

شما را به خدا سوگند می دهم! آیا در میان شما کسی غیر از من هست که پیش از همه به پیامبر، صلی الله علیه وآله، ایمان آورده باشد؟ همه گفتند: نه.

شما را به خدا! در میان شما کسی هست که قبل از من به دو قبله نماز خوانده باشد؟ و قبل از من، دو بیعت کرده باشد؟ همه گفتند: نه.

شما را به خدا! در میان شما غیر از من کسی هست که عمویی مانند حمزه داشته باشد که شیر خدا، شیر رسول خدا و سید شهدا است و کسی است که ملائکه او را غسل دادند؟ همه گفتند: نه.

شما را به خدا! آیا در میان شما کسی است که همسری همانند همسر من، سلیله مصطفی، صلی الله علیه وآله، اصل پاک و بزرگوار، والا مرتبه بزرگوار، فاطمه زهرا، علیهاالسلام، بانوی زنان عالمیان داشته باشد؟ همه گفتند: نه.

شما را به خدا! کسی از شما هست که او را فرزندی باشد، مانند فرزندان من، حسن و حسین که سادات جوانان بهشت اند؟ همه گفتند: نه.

شما را به خدا! در میان شما کسی هست که، منزلت او نزد رسول خدا، صلی الله علیه وآله، نزدیک تر از منزلت من به آن حضرت باشد؟ همه گفتند: نه.

شما را سوگند می دهم به خدا، آیا در میان شما کسی غیر از من هست که رسول خدا، صلی الله علیه وآله، را غسل داده باشد؟ همه گفتند: نه.

شما را سوگند می دهم به خدا، آیا در میان شما کسی غیر از من هست که چشمان رسول خدا، صلی الله علیه وآله، را موقع جان دادن بسته باشد؟ همه گفتند: نه.

 

شما را سوگند می دهم به خدا، آیا در میان شما کسی غیر از من هست که جانش را برای رسول خدا، صلی الله علیه وآله، فدا کرده و در خوابگاه خوابیده و از جان خود گذشته باشد؟ همه گفتند: نه.

با توجه به ایه تطهیرغیر از اهل کساء چگونه دیگر اهل بیت شمول این ایه می شوند؟

شنبه - 7 دسامبر 2013

  با توجه به ایه تطهیرغیر از اهل کساء چگونه دیگر اهل بیت شمول این ایه می شوند؟ اقرار صحابی به فضایل اهل بیت «عبدالکریم بن روح » با اسناد خود از «شریک بن عبدالله » در کتاب «مناقب الفاخرة فی العترة الطاهرة » روایت کرده است که گوید: «روزی امیرالمؤمنین علی، علیه السلام، را […]

ولایت در ایه تطهیر

شنبه - 7 دسامبر 2013

ولایت در ایه تطهیر

قرآن کریم و امام معصوم دو چهرۀ یک واقعیت و دو ظهور یک حقیقت یعنی انسان کامل قرآن ممثل است و قرآن کریم مدوّن.امام معصوم قرآن عینی است و قرآن علمی.امام قرآن ناطق است و قرآن امام صامت.امام صراط عینی است و قرآن صراط علمی.

شیعه و سنّی از پیغمبر اکرم(ص) نقل کرده اند که فرمود:من دو گوهر گرانبها میان شما به میان شما به یادگار گذاشته ام،تا زمانی که به آن دو چنگ زنید،گرفتار زلالت و گمراهی نمی شوید.پس بنگرید که بعد از من چگونه با آن دو برخورد خواهید کرد:

«انّی تارﻙ فیکم الثقلین،ما إن تمسّکم بهما لن تضلّوا بعدی؛کتاب الله وعترتی أهل بیتی و إنهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما[1]»

یکی از آثار اتحاد و یگانگی قرآن کریم و عترت طاهره این است که هردو یادگار پیامبر(ص) انسانها را به صراط الهی که موجب حیات طیبه و نجات از مرگ جاهلی است،دعوت می کنند:

«یا أیها الذین آمنو اتستجیبوا الله و للرسول إذا ذعاکم لما یحییکم»[2]؛ای کسانی که ایمان آوردید،اجابت کنید خدا و رسولش را ،زمانی که شمارا امر به حیات بخش فرا می خواند.

از این رو منکر قرآن عینی شیوه ای جاهلانه پیش گرفته است؛((من مات إمام،مات میتة جاهلیة))[3].همانگونه که منکر امام علمی نیز در سلک جاهلان است؛«أفحکم الجاهلیة یبغون و من أحسن من الله حکماً لقوم یوقنون»[4].مرگ،عصاره زندگی است و هرکسی همان گونه که از زندگی کرده،می میرد.پس از اگر مرگ کسی جاهلانه بود،معلوم می شود که زندگی جاهلانه ای داشته است.

یکی دیگر از آثار این اتحاد و یگانگی این است که هریک از این دو مخاطبان خود را به دیگری فرا میخواند:قرآن عینی جامعه بشری را به قرآن فرا می خواند .امام رضا(ع)می فرماید: ((لاتطلبوا الهدی فی غیر فتضلّوا))[5]،چنان که قرآن علمی نیز جامعه را به تبعیت و پیروی از قرآن عینی دعوت می کند:«ما إتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا»[6].

 

ینابراین،اعراض از هریک از آن دو عملی جاهلانه و دور از عقل و سیرۀ عقلاخواهد بود.همانگونه که افراط در تمسک به قرآن علمی و سردادن شعار انحرافی ((حسبنا کتاب الله))[7]_که نتیجه اش تفریط در تمسک به قرآن عینی،یعنی امام معصوم است_غلط و انحرافی بوده،سر از ضلالت و گمراهی در می آورد،افراط در تمسک به صراط عینی به گمان((حسبنا ما جاء عن العترة))[8]_که نتیجه اش تفریط در تمسک به صراز علمی است_غیّ و غفلت بوده،فرجامی جز حیرت و غوایت ندارد.

امامت خاصه در قرآن

جمعه - 6 دسامبر 2013

امامت خاصه در قرآن

مقدمه :

بحث امامت ،‌شامل دو بخش است : در بخش نخست به مباحث عامي همچون تعريف امامت ،‌ضرورت نصب امام واوصاف ويژگي هاي امام پرداخته مي شود . چنين مباحثي را امامت عامه گويند . در بخش دوم نيز امامت امام معيني تبيين مي شود و در واقع ،‌تعيين مصداق امامت است كه بدان امامت خاصه گويند و بحث امامت هر يك از ائمه اطهار از مباحث امامت خاصه است

مباحث امامت خاصه مانند مباحث امامت عامه ، به دو بخش تقسيم مي شود : مباحثي كه با روي آورد برون ديني و روشهاي كلامي و فلسفي و به طور كلي ، با روي آورد عقلي ،‌قابل طرح است و مباحثي كه با روي آوردن درون ديني و با مراجعه به كتاب و سنت ،‌قابل تحليل است كه دراين مقاله به بحث درون ديني از امامت خاصه مي پردازيم .

در روي آورد درون ديني ،‌آيات فراوان و روايات متنوعي قابل بحث است كه براي اختصار ،‌در اين مقاله به بحث از يكي از مهمترين آيات مربوط به مساله «حصير » توجه شده است و آن ،‌آيه معروف به « ولايت » است : « انما وليكم الهه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون »[1]

بحث از اين آيه در سه فصل ارائه مي شود : ابتدا به بررسي معاني واژگان آيه مي پردازيم و آنگاه ديدگاههاي مفسران در تفسير آيه و ادله ي آنها را بررسي مي كنيم و سپس به طرح انتقادات و شبهات مربوط به قول مختارمي پردازيم .

بررسي معاني كلمات

نسبت به اين كه آيه «‌انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون »[2] مربوط به امامت است يا نه ،‌سه ديدگاه وجود دارد :

1-اكثر اهل سنت وجماعت ، اعم از اشاعره و معتزله معتقدند كه آيه مذكور ، هيچ گونه ارتباطي به امامت ندارد .

2-بعضي گفه اند كه اين آيه ،‌دال بر امامت ابوبكر است .

3-اماميه متفقند كه اين آيه ،‌امامت بلافصل علي (ع) را اثبات مي كند و از جمله آيات روشن بر اين مطلب محسوب مي شود .

امامت خاصه در قرآن

جمعه - 6 دسامبر 2013

امامت خاصه در قرآن

مقدمه :

بحث امامت ،‌شامل دو بخش است : در بخش نخست به مباحث عامي همچون تعريف امامت ،‌ضرورت نصب امام واوصاف ويژگي هاي امام پرداخته مي شود . چنين مباحثي را امامت عامه گويند . در بخش دوم نيز امامت امام معيني تبيين مي شود و در واقع ،‌تعيين مصداق امامت است كه بدان امامت خاصه گويند و بحث امامت هر يك از ائمه اطهار از مباحث امامت خاصه است .

مباحث امامت خاصه مانند مباحث امامت عامه ، به دو بخش تقسيم مي شود : مباحثي كه با روي آورد برون ديني و روشهاي كلامي و فلسفي و به طور كلي ، با روي آورد عقلي ،‌قابل طرح است و مباحثي كه با روي آوردن درون ديني و با مراجعه به كتاب و سنت ،‌قابل تحليل است كه دراين مقاله به بحث درون ديني از امامت خاصه مي پردازيم .

در روي آورد درون ديني ،‌آيات فراوان و روايات متنوعي قابل بحث است كه براي اختصار ،‌در اين مقاله به بحث از يكي از مهمترين آيات مربوط به مساله «حصير » توجه شده است و آن ،‌آيه معروف به « ولايت » است : « انما وليكم الهه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون »[1]

بحث از اين آيه در سه فصل ارائه مي شود : ابتدا به بررسي معاني واژگان آيه مي پردازيم و آنگاه ديدگاههاي مفسران در تفسير آيه و ادله ي آنها را بررسي مي كنيم و سپس به طرح انتقادات و شبهات مربوط به قول مختارمي پردازيم .

پاور پونت ویژگیهای مربی شایسته

جمعه - 6 دسامبر 2013

پاور پونت ویژگیهای مربی شایسته

پلورالیزم در اندیشه نعمت الله ولی

پلوالیسم در اندیشه شاه نعمت الله ولی
چهار شنبه - 4 دسامبر 2013

پلورالیزم در اندیشه نعمت الله ولی

فصل اول:مفاهیم

مقدمه

شایسته است در ابتدای بحث واژه‌های مهمی که در عنوان این تحقیق آورده شده مورد بررسی قرار گیرد. واژه‌هایی همچون پلورالیسم و نعمت ا… ولی که گفتار اول این فصل عهده‌دار بیان این مطلب می‌باشد.

در گفتار دوم، سابقه پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این بخش دو کتاب مرتبط با این تحقیق مورد نقد قرار گرفته است. همچنین امتیاز نوشته حاضر نسبت به منابع مذکور مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

در گفتار پایانی این فصل به ضرورت و اهمیت عنوان مورد نظر پرداخته شده و این نکته بیان می‌شود که چرا باید در مورد اندیشه نعمت ا… ولی تحقیق کرد واندیشه پلورالیستی او را مورد نقد قرار داد.

گفتار اول:

بررسی عناوین موضوع

برای ورود به بحث پلورالیسم در اندیشه نعمت ا… ولی باید ابتدا واژگان و مفاهیم اساسی آن تحلیل و بررسی شود. از این رو در این گفتار سعی خواهد شد توضیحی مختصر درباره مفاهیم اصلی این تحقیق بیان شود.

پلورالیسم

واژه پلورلیسم در فارسی به تکثر گرایی ترجمه شده است، این واژه از لحاظ مفهومی دارای تعاریف متفاوت، بعضا متناقض هم می باشد. بهره مندی یکسان ادیان از حق و باطل، ادیان همگی راه هایی به سوی حق هستند، پلورالیسم دینی بر پایه ی پوزیتیویسم[۱]، پلورالیسم به معنای مدارا با حفظ ادعای حقانیت خود و… از این تعاریف به شمار می روند .

 

بعضی از این عناوین مثل مدارا با حفظ حقانیت خود یا پلورالیزم طولی مورد قبول علمای شیعه با توجه به منابع کلامی تشیع می باشد و بعضی مثل بهرمندی یکسان از حق و باطل و پلورالیزم به معنای پوزیتیویسم مورد قبول علمای شیعه نیست که در فصل دوم به تعریف و توضیح آن ها به صورت مفصل پرادخته خواهد شد.

احکام اجرای موسیقی وترانه-

سه شنبه - 3 دسامبر 2013

اجرای سرود و موسیقی در محافل دینی
سوال :اجرای سرود همراه با موسیقی ،با نوار یا به صورت زنده در مساجد و محافل دینی چگونه است؟
پاسخ آيات عظام
تبريزي: نواختن موسيقي لهوی  وگوش دادن به ان حرام است چه با سرود همراه باشد يا بدون ان باشد،چه گوش دادن به آن از روی نوار باشد يا به صورت مستقيم وانجام اين کار در مسجد به جهت اينکه بي احترامی به مسجد است حرمت ان شديدتر ميشود.
بهجت :جایز نیست.
فاضل لنکراني: چون معمولاً موجب هتک ووهن مسجد است جايز نيست.
مکارم شيرازي:جايز نيست
صافي گلپايگاني: حرام است
سيستاني:اگر موسيقي لهوي يا صداي ترانه ومانند ان باشد ،در همه جا حرام است واگر از اين قبيل نباشد هم مناسب شان مسجد نيست  وبايد اجتناب شود.1
1.مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید،ج3،ص75 .

موسيقي وکف زدن در مساجد ومجالس اهل بيت
سوال: خواندن اشعار مذهبي همراه غناو کف زدن با آهنگ مناسب لهوو لعب واوردن تار وتنبور وموزيک وامثال آن به مساجد وحسينيه ها ومجالس اهل بيت  چه صورت دارد؟
صافي گلپايگاني:”نعوذ بالله من شرور انفسنا”
اعمال مرقوم همه حرام واهانت به شعائر اسلام ومذهب وهتک مشاهد شريفه ومساجد ومخالف  هدايت هاوتعاليم عاليه دين وحرکت درمسير افساد جامعه ونسل جوان وتحريف احکام است واز محرمات واحکام اوليه است. وارد کردن  اين ملاهي ومناهي در برنامه هاي عزاداري وجشن ها واعياد اسلامي ومذهبي ومجالس ديني ومداحي اهل بيت از تسويلات شيطان وانحراف از هدايتهاي سازنده قرآن کريم وموجب محروميت از برکات وثوابهاي بسيار اين برنامه هاست.حقير به همه دست اندرکاران محترم وبرگزارکنندگان عزيز اين مراسم بسيار شريف که ان شاالله مقصد اساسي ايشان تنظيم شعائر واظهار ارادت وولايت به اهل بيت وتقرب به خداوند متعال است ،جداً توصيه مي کنم  که اين مراسم وبلکه جامعه اسلامي را از اين ملاهي ومناهي پاک ومنزه نگه دارند واين آيه شريفه را هميشه در نظر داشته باشند:”قل هل ننبئکم بالاخسرين اعمالا”1

پاور پونت اصل هشتم قانون اساسي و وظایف حقوقدانان وقضات محقق

دوشنبه - 2 دسامبر 2013

  پاور پونت اصل هشتم قانون اساسي و وظایف حقوقدانان وقضات محقق

ولی خدا را تنها نگذاریم

شنبه - 30 نوامبر 2013

ولی خدا را تنها نگذاریم
در زيارت عاشورا به امام حسين(ع) اين‌گونه خطاب مي‌كنيم: «و الوتر الموتور». وتر به معناي «تنها و يكتا»، و موتور «تنها شده» است. یك احتمال دربارة اين معنا، يگانگي، منحصر به فرد بودن و بي‌بديل بودن حضرت است. احتمال ديگر اين است كه، حضرت تنهاست و در اين تنهايي «موتور» است؛ يعني حضرت با نقشه و برنامه‌ريزي تنها شده است؛ به خصوص اگر توجه داشته باشيم كه درگيري سيّدالشّهدا (ع) مخفيانه نبود كه مسلمانان از آن بي‌خبر باشند. يزيد بعد از مرگ معاويه به استاندار مدينه نامه نوشت كه بايد از حسين بيعت بگيري و الاّ او را بكش و سرش را بفرست. حضرت بيعت نكردند و با تدبير از مدينه خارج شدند؛ در مكه براي مسلمانان نامة دعوت نوشتند و آنها را مطلّع كردند، علاوه بر اين مكه محل رفت و آمد مسلمانان بود و اخبار از آنجا منتشر مي‌شد. بعد هم يزيد، عده‌اي را فرستاد تا حضرت را در مكه ترور كنند و توصيه كرد كه، حتّي اگر دست حضرت به پردة كعبه بود او را بكشيد، لذا حضرت در 8 ذي‌الحجّه در حالي‌كه همه مُحرِم مي‌شدند كاملاً با سر و صدا و با حالتي كه همه متوجه باشند از مكه خارج شدند و با صراحت اعلام كردند:
كسي كه حاضر است خون دلش را در راه ما بدهد و خودش را مهيّاي لقاي خدا كرده است، همراه ما كوچ كرده، همسفر شود.[1]
از آن طرف مردم كوفه از خروج امام از مدينه و حركت به سوي مكه مطّلع شدند، نامه نوشتند و حضرت را دعوت كردند. حضرت نيز سفير فرستادند. لذا به گونه‏اي نبود كه مردم مطّلع نباشند. هم مردم حجاز، مدينه، بصره و هم مردم كوفه مطّلع بودند. كمابيش تمام مناطق اسلامي مطّلع شده بودند كه چنين حادثه‌اي در شرف اتّفاق است و امام با يزيد بيعت نكرده، ابتدا به مكه رفته سپس از مكه هم بي‌وقت خارج شده و مردم را به همكاري دعوت كرده‌اند.
1ـ شرايط تنها شدن حضرت سيدالشهدا (ع)
شرايطی که موجب تنها شدن امام حسين(ع) شد را می­توان در جبهه دشمن و جبهه حضرت سيدالشهدا (ع) مشاهده کرد:
1/1 ـ شرايط جبهة دشمن
اگر طرف درگيري حضرت، يكي از صحابي رسول‌الله يا فردي كه امثال اين عناوين را يدك مي‌كشيد، بود، جاي توجيه ـ ولو به باطل ـ وجود داشت. ولي طرف مقابل سيّدالشّهدا(ع)، يزيد و ابن زياد است كه حسب و نسبشان معلوم و هيچ نقطة قوتي در آنها نيست. يزيد شخصيتي است كه طرفداران او نيز نتوانسته‌اند برايش مدحي بگويند، حتي خيلي از اهل‌سنت هم يزيد را واجب اللعن مي‌دانند. غير از اينكه امتيازي هر چند دروغين نداشته، معروف به قماربازي و عيّاشي بوده است.
يكي از اشكالاتي كه برخي به حضرت امير(ع) ـ ارواحنا و ارواح العالمين له الفدا ـ مي‌كردند اين بود كه، تو جوان هستي و مردم زير بار خلافت شما نمي‌روند.[2] غافل از اينكه اساس ديانت تولّي به وليّ خدا و تسليم بودن در مقابل اوست.