سبک زندگی در سیره اقتصادی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)

سبک زندگی در سیره اقتصادی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)
تعریفی از مفهوم سبک زندگی
«سبک زندگی» به مسائلی برمی گردد که متن زندگی انسان را در دنیا شکل می‌دهد، با توجه به فرمایشات پیامبر اکرم – صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم – می‌توان «عقل معاش» را مترادف با «سبک زندگی» دانست، نقش الگوهای رفتاری در زندگی آدمی نقش محوری است و ما باید بر الگو گیری از شخصیت و سیره عملی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) تکیه و تاکید داشته باشیم از این رو هشدار امام خامنه ای روحی فداه را باید جدی گرفت و نسبت به باز شناخت سبک زندگی اسلامی کوشید.
نیازمندی جامعه بشری به سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)
جامعیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم)
در عین اینکه مردم را از بنده شکم بودن دور می‌کرد، اجازه نمی‌داد راه راهبان را پیش بگیرند، بوی خوش، نماز و شب زنده داری، لذت حلال، گرسنگی و تواضع، سادگی را دوست داشت و در مقابل آن تکبر، شرک، اشرافیت و تملق و چاپلوسی را دشمن می‌شمرد. سخن از سبک زندگی یعنی توجه به این ابعاد جامع. اینجاست که انسان می‌تواند با اقتدا به پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) زندگی زیبایی را برای خود ترسیم کند. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  در عین سادگی طرفدار فقر نبود، مال و ثروت را به سود جامعه می‌دانست و آن را در صرف راه‌های مشروع لازم می‌دانست
فیض  کاشانی گفته حضرت می‌فرمود: «ثروتی که از راه مشروع بدست آید، چه نیکوست، برای آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه این ثروت را صرف کند.1
با این فرهنگ و سبک زیبای زندگی، می‌توانیم زندگی خود را سامان دهیم و این سبک مدلی است قابل ارائه برای پیروان محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم.
ارتباط«عقل معاش» و«سبک زندگی»
عقل معاش را می‌توان در مفهوم جامع خود مترادف سبک زندگی دانست، زیرا ناظر به مهمترین محورهای سبک زندگی است، عقل معاش به تعبیری همان عقل زندگی، عقل اقتصادی و عقل اجتماعی است که به فردی که در جامعه زندگی می‌کند و به نوعی درگیر مسائل اقتصادی و اجتماعی است توانایی فعالیت موثر را می‌دهد. در میان محور‌های عقل معاش، دو بعد برای زندگی امروز ما مهم است، یکی نقش کار در سبک زندگی با الهام از شخصیت پیامیر (صلی الله علیه واله وسلم) و دیگری چگونگی مصرف.

نقش  «کار» در سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)
شیخ حرّ عاملی این روایت را نقل می‌کند: “إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَمَّا نَزَلَتْ وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ – أَغْلَقُوا الْأَبْوَابَ وَ أَقْبَلُوا عَلَى الْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ كُفِینَا فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِی ص- فَأَرْسَلَ إِلَیهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَكُمْ عَلَى مَا صَنَعْتُمْ فَقَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ‏ تُكُفِّلَ لَنَا بِأَرْزَاقِنَا فَأَقْبَلْنَا عَلَى الْعِبَادَةِ فَقَالَ إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ لَمْ یسْتَجَبْ لَهُ عَلَیكُمْ بِالطَّلَبِ،2”زمانی که این آیه نازل شد “وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ،3.” هر کس از خدا بترسد از جایی که فکر نمی‌کنند روزی او می‌رسد، با نزول این آیه، عده ای کار و کسب خود را تعطیل کردند و به عبادت رو آوردند و گفتند: خدا روزی ما را می‌رساند و این یک انحراف بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) وقتی این جریان را شنیدند همه را فرا خواند فرمودند، چه سبب شد دست از کار کشیدید؟!
گفتند: این آیه.
حضرت فرمودند: کسی که چنین کند دعای او مستجاب نمی‌شود و مشمول رحمت خدا نیست، عَلَیكُمْ بِالطَّلَبِ، به دنبال کار و روزی حلال بروید.
اسلام بر عامل کار در چار چوب توسعه زندگی فرد، اقتصاد فرد، اقتصاد خانواده، اقتصاد جامعه، تاکید دارد و هر فعالیت مفیدی را محترم می‌شمارد لذا پیامبر اکرم، دست کار گر را می‌بوسد و می‌فرماید: “هذه ید لا تمسّه النار،4” این دستی است که هرگز آتش به او نمی‌رسد، این نگاه زیبای پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) است به کار.
در حدیث دیگری از رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده است: “الْعِبَادَهُ سَبْعُونَ جُزْءً أَفْضَلُهَا جُزْءً طَلَبُ الْحَلَالِ،5”عبادت هفتاد جز دارد که بهترین آن کسب حلال است و این نگاه پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) نسبت به کار و تلاش می‌تواند برای جوانان ما الهام بخش است، نقل است که شخصی نزد پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  آمد و این جوان از اول صبح تا به شب مشغول کار و سازندگی بود و اطرافیان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  به کنایه گفتند: این جوان اگر نیروی خودش را در جهت عبادت خدا به کار می‌برد شایسته مدح و ستایش بود و خواستند به گونه ای او را مذمت کنند. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: این سخن را نگویید، اگر این جوان برای معاش خود کار می‌کند تا در زندگی محتاج دیگران و مردم نباشد با این عمل در راه خدا قدم برداشته است، و اگر کار می‌کند تا زندگی والدین ضعیفش و فرزندان و عائله اش را بدهد و از مردم بی نیاز کند باز هم برای خداست، اما اگر کار می‌کند تا با در آمد خود بر تهی دستان مباحات کند و بر ثروت و دارایی خود بیفزاید از صراط حق منحرف شده است. 6
ویژ گیهای سبک زندگی در بعد اقتصادی
1-انضباط کاری:
انسان در حوزه کاری خودش باید از انضباط و وجدان کاری برخوردار باشد. هر کاری را با استحکام و درستی انجام دهد.
2-تناسب نوع کار با استعداد آدمی:
استعداد فرد با نوع کاری که دارد باید تناسب داشته باشد در جوامع حدیثی ما از پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده است: “كُلٌّ مُیسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَه‏،7” همه شما کار کنید، اما متوجه باشید که هر کس برای کاری آفریده شده است که آن کار را بهتر و با سهولت انجام می‌دهد.
3-پرهیز از بطالت و بیکاری:
از بطالت و بیکاری دوری کنیم، پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بشدت از تنبلی و بی کاری متنفر بودند می‌فرمودند:”اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَل،8” خدایا از تنبلی و کسالت به تو پناه می‌برم.
باور ما این است که تنبل در رسیدن به آرزوها ناکام می‌شود، کاهلی به نوعی مردن پیش از وقت است، آفاتی مانند دلسردی، ملولی و تباهی و نیازمندی را به دنبال دارد.اندیشه یک انسان بیکار کارگاه شیطان می‌شود، در نزد خدا انسانی که اساس زندگی را بر بیکاری می‌گذراند، جایگاهی ندارد.
پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) می‌فرماید: ان الله یبغض شاب الفارغ، خدا جوان بیکار کاهل را دوست ندارد. در جامع الاخبار آمده است: روزی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) یکی از یاران خود را دید و سئوالاتی کرد و جواب داد و پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) گفتند: شغلت چیست: گفت بیکارم حضرت فرمودند: «سقط عن عینی» 9از چشمم افتادی. لذا انسان در کار و تولید باید نقش موثری را ایفا کند و نقش آفرینی موثر یک فرد می‌تواند عقل معاشش را سامان دهد
مصرف و لزوم توازن آن با درآمد ،در سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)
اگر فردی بین درآمد و مصرفش توازن ایجاد کند در زندگی تنگ‌دست نمی‌شود، ولخرجی نمی‌کند، با حساب خرج می‌کند، از قیمت‌ها با خبر می‌شود به راحتی فریب نمی‌خورد، اهل چانه زدن است. با این توضیح می‌توان گفت:عقل معاش یعنی توانایی مصرف معقول، لذا اگر توانایی کسب در آمد و توانایی مصرف معقول در کنار هم قرار بگیرد می‌شود عقل معاش.کسی که بتواند در آمد و خرج را مطابق دخل خود قرار دهد و در مصرف، اسراف و ولخرجی نکند یعنی اقتصاد و تقدیر معیشت دارد. و این تقدیر معیشت و رعایت عقل معاش جزوی از کمال انسان تلقی شده است “الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ،10”. نهایت کمال انسان دانشمند شدن در دین، صبر بر بلاها و اقتصاد در زندگی است.
سبک زندگی اسلامی  با مصرف‌گرایی و لوکس‌گرایی هرگز تناسب ندارد و کسی که می‌خواهد به زندگی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) اقتدا کند نباید در زندگی او مصرف‌گرایی و تجمل پرستی وجود داشته باشد.
در سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) باید مصرف با حفظ کرامت انسانی و حفظ عزت جامعه انسانی برقرار باشد.اگر مصرف‌گرایی تناسب با درآمد نداشته باشد، یقینا با عزتمان در تضاد خواهد بود در حالی که در اسلام دست دراز کردن نزد دیگری موجب خواری انسان است. اگر من درآمدی ندارم برای نو کردن زندگی مجبور به قرض می‌شوم و این لوکس‌گرایی همراه با بدهی‌ها و قرض‌های متعدد، با عزت انسان تناسب ندارد. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  فرمودند: “ما عال امروء قط علی اقتصاد” هیچ کس با میانه روی گرفتار فقر نمی‌شود”11 در تعبیر دیگری میانه روی در مصرف را نجات بخش دانستند. در حدیثی که از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده است سه چیز را نجات بخش می‌دانستندکه  یکی از آنها “الْقَصْدُ فِی الْغِنَى وَ الْفَقْر،12” رعایت اعتدال در حالت توانگری و فقر نجالت بخش است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «اَلْکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجاهِدِ فی سبیل اللّه؛ کسی که برای تأمین معاش خانواده اش تلاش می کند، همانند مجاهد در راه خداست.»
کار، وسیله ای لازم برای کسب درآمد و ادامه زندگی و حفظ آبروست رسول اللّه صلی الله علیه و آله از اوان خردسالی به کار و تلاش می پرداخت، در کودکی گوسفندان جد و عموی خویش را به صحرا می برد و در نوجوانی هم از فعالیت باز نماند. آن گاه که به جوانی رسدی، به تجارت و داد و ستد روی آورد. پس از نبوت نیز از کار و فعالیت دست برنداشت و هرگز چون شاهان نزیست. رسول گرامی، دیگران را نیز به کار و تلاش فرامی خواند و آنها را از سربار بودن نهی کرد. پس هر که بار زندگی خود را بردوش مردم می گذارد، از دیدار ایشان ملعون و مورد نفرت خدا بود: «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ».
پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) درباره ارزش طلب روزی حلال می فرمود:
اِنَّ اللّه َ تَعالی یُحِبُّ أَن یَری عَبدَهُ تَعِباً فِی طَلَبِ الحَلالِ.
خداوند دوست دارد که بنده اش را در راه به دست آوردن روزی حلال، خسته ببیند.
البته ایشان زیاده روی در کار و فعالیت را هیچ گاه نمی پسندید و سفارش می کرد:
ماقَلَّ و کَفی خَیرٌ مِمّا کَثُرَ وَ أَلهی.
روزی اندک و کافی، بهتر است از روزی بسیار و بازدارنده از یاد خدا.
ناگفته پیداست هر کس باید به اندازه نیاز خانواده خود بکوشد و به اندازه شأن و موقعیت آنان به فعالیت بپردازد. پس در راه تأمین هزینه زندگی نمی توان کوتاهی کرد؛ زیرا رسول اللّه صلی الله علیه و آله در روایتی چنین می فرماید: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَن ضَیَّعَ مَن یَعُولُ؛ ملعون است ملعون، کسی که هزینه خانواده خود را تأمین نمی کند».
اقتصاد مقاومتی در زندگی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)
اول: اصلاح الگوی مصرف
سیره رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) سراسر ساده زیستی و پرهیز از هر گونه اسراف و تبذیر بود چنانچه پیرامون شخصیت پیامبر اینگونه نقل می كنند (کـان رَسُول اللّه (صلی الله علیه واله وسلم) خَفیفُ الْمَۆُونَةٌ: یعنی در زندگی ساده زیستی را انتخاب کرده بود.13
و به همین جهت با اسراف و رفاه طلبی  به شدت مبارزه می كرد و چنانچه در كتب تاریخی بیان شده است هدیه پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  به افراد رفاه طلب یك زمین خشك و بی علف بود كه از آنها می خواست كه آن را آباد كنند .
دوم: كار و اشتغال
سیره و سنت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله  وسلم بر این بود كه اگر جامعه ای بخواهد مستقل و  قدرتمند به حیات اجتماعی و سیاسی خود ادامه بدهد، ناچار به اشتغال زایی و مبارزه با بیكاری و تن پروری است و به همین جهت برای رسیدن به این هدف مهم بر اشتغال زایی و فعالیت افراد در جامعه تاكید می كرد و خود نیز برای ایجاد كار برای جوانان تلاش می كرد .
در سیره پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بسیار دیده می شود كه افرادی فقیر به خدمت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  می رسیدند اما حضرت به جای اینكه به آنها كمكی كند آنها را به كار و تلاش تشویق می كرد.

رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) بیكاری و تكدی گری را لكه سیاهی می دانست كه در قیامت افراد به آن دچار می شوند و به همین جهت برای ایجاد كار و تولید ملی در جامعه دو اقدام مهم انجام می دانند :
اول اینكه  سرمایه اولیه ای را تهیه و در اختیار افراد جویای كار قرار می دادند تا اینكه صاحب كسب و كار شوند
دوم اینكه با افراد جویای كار مشورت  و سپس آنها را راهنمایی می كردند تا بتوانند شغل مناسب و مورد مورد علاقه خود را پیدا كنند:
نقل است یكی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله  وسلم دچار فقر و محرومیت شده بود. روزی به پیشنهاد همسرش تصمیم گرفت به خدمت آن حضرت برود و با بیان مشكلی كه برایش پیش آمده، از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم كمك بخواهد. وی با همین نیت به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت، اما قبل از اینكه سخنی بگوید، حضرت به او فرمود: «هر كس از ما كمكی بخواهد، ما به او كمك می كنیم، ولی اگر خود را بی نیاز بداند و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نكند، خداوند او را بی نیاز می كند.» او با شنیدن این سخن به خانه برگشت. روز دوم و سوم نیز هنگامی كه برای گرفتن كمك از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نزد آن حضرت رفت، همین سخنان را از ایشان شنید. این بار احساس كرد به خودش اعتماد و اطمینان بیشتری دارد. از این رو، به سراغ یكی از دوستانش رفت و تیشه ای از او به امانت گرفت. سپس به صحرا رفت و مقداری هیزم جمع كرد و فروخت و شب از دسترنج خود مقداری آذوقه تهیه كرد. روز بعد، دوباره كار خود را از سر گرفت و مدتی نگذشت كه از همین راه، صاحب سرمایه و ثروت شد. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم او را دید و لبخندی زد و فرمود: «نگفتم هر كس از ما كمكی بخواهد، ما به او كمك می كنیم، ولی اگر خود را بی نیاز بداند و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نكند، خداوند او را بی نیاز خواهد كرد.) 14
سوم: مصرف كالاهای داخلی
سیره پیامبر اكرم  (صلی الله علیه واله وسلم) این بود كه همیشه به افراد یك جامعه توصیه می كرد تا از دسترنج خود بخورید و فوائد زیادی را برای این كار بیان می كردند از جمله اینكه هر فردی از دسترنج خودش بخورد خداوند متعال با نظر رحمت به او نگاه می كند و او را عذاب نمی كند :
(کلوا من کَدّ اَیدیکم * مَن اَكَل مِن كَدِّ یَده، نَظَرَ اللهُ اِلَیه بالرَّحمَةِ، ثُمَّ لا یُعَذِّبهُ اَبَداً: از دسترنج خویش بخورید و هر کس از دسترنج خویش بخورد خداوند با نظر رحمت به او نگاه خواهد کـرد و او را عـذاب نـمـی کند.15
همچنین تاكید فراوان داشتند بر اینكه كارهای خود را خودتان انجام دهید و هرگز از دیگران به اندازه یك چوب مسواك كمك نخواهید :
(لا یـَسـْتـَعْنَ اَحَدَکُمْ بِالنّاسِ وَلَوْ فی قَضْمِةٍ مِنْ سـِواکٍ: کـارهـای خـود را خـود انجام دهید و هرگز از دیگران ، اندازه یک چوب مسواک ، کمک نـخـواهـیـد.16
می توان این دستورات و توصیه های رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) را كه در حوزه فردی بیان كرده اند را در حوزه اجتماع و همچنین جامعه اسلامی عمومیت داد و رمز موفقیت جامعه اسلامی را در این نكته دانست كه جامعه ای می تواند به موفقیت دست پیداكند و در برابر ابر قدرت های دنیا  مبارزه كند كه همه میایحتاج خود را خودش تهیه كند و حتی به اندازه یك چوب مسواك محتاج دیگران نباشد.
چهارم: استفاده از همه ظرفیت های كشور
سیره رسول خدا  (صلی الله علیه واله وسلم) بر این بود كه از تمام ظرفیت های كه جامعه به خوبی استفاده كند تا یک كار به سرانجام برسد و به همین جهت از افراد مختلف برای نهایی شدن كارها استفاده می كرد از ثروت حضرت خدیجه سلام الله علیها گرفته تا درایت امیر المؤمنین علیه السلام و همچنین مشورت با افراد متعهد و متخصص از جمله اقدامات پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله وسلم)  در این راستا بوده است .
خلاصه كلام آنكه جامعه ای می تواند به عزت و سربلندی برسد كه اولا استعدادهای درونی خود را كاملا بشناسد و ثانیا با اعتماد به نفس و توكل به خدای متعال از تمام ظرفیت های خود در راستای عملی شدن اقتصاد مقاومتی بهره ببرد و با انجام این امور است كه طبق وعده خداوند متعال كه فرمود: ِ (وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرینَ عَلَى الْمُۆْمِنینَ سَبیلاً : و خداوند هرگز بر [زیانِ‏] مۆمنان، براى كافران راه [تسلّطى‏] قرار نداده است.17
جامعه اسلامی می تواند با استقلال و عزت و سربلندی پایدار باشد و زیر سلطه هیچ ابر قدرتی نباشد.
پی نوشتها
1-    محجة البیضاء ج 6 ص 44
2-    وسائل الشیعة، ج‏17، ص: 27
3-    سوره طلاق / 2- 3
4-    اسد الغابة، ابن اثیر ج 2 ص 269،تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ‏7، ص 353
5-    مستدرک‏الوسائل ج 13 ص 12 باب 3
6-    محجة البیضاء، ج‏3، ص‏140
7-    بحار الأنوار ج‏4، ص: 282
8-    من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص: 335
9-    جامع الاخبار ص 390
10-    كافی (ط – الإسلامیة)، ج‏1، ص: 32
11-    تحف العقول، ص 60
12-    المحاسن، ج‏1، ص: 3
13-    سیری در سیرهء نبوی،ص 201
14-    داستان راستان، ج 1، ص6
15-    الحیاة، ج 3، ص 322و بحارالانوار، ج 103، باب 1
16-    سیره نبوی،ج اول،ص 343
17-    النساء: 141

 


جستجو