قرآن و سبک زندگی در کلام امام خامنه ای روحی فداه

امام خامنه ای محسن زاده دکتر محسن زاده حجه الاسلام محسن زاده http://mohsenzade.com بیانات رهبری حجه الاسلام محسن زاده http://mohsenzade.com
یکشنبه - 22 دسامبر 2013

قرآن و سبک زندگی در کلام امام خامنه ای روحی فداه
چرا باید به «سبك زندگی» اهمیت داد؟
هدف انسان، رستگارى ،فلاح و نجاح:
” بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
الم ﴿*﴾ ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَ‌يْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿*﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَ‌زَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿*﴾ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَ‌ةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿*﴾ أُولَـٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِّن رَّ‌بِّهِمْ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(1) آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
” وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ‌ وَيَأْمُرُ‌ونَ بِالْمَعْرُ‌وفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ‌ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(2) باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
” وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(3) وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند!
” الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّ‌سُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَ‌اةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُ‌هُم بِالْمَعْرُ‌وفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ‌ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّ‌مُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَ‌هُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُ‌وهُ وَنَصَرُ‌وهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ‌ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(4) همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند؛ آنها را به معروف دستور می‌دهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را برای آنها حلال می‌شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.
” لَـٰكِنِ الرَّ‌سُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَ‌اتُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5) ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ *الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِ‌ضُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُ‌وجِهِمْ حَافِظُونَ *إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ‌ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَ‌اءَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَ‌اعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ * أُولَـٰئِكَ هُمُ الْوَارِ‌ثُونَ *الَّذِينَ يَرِ‌ثُونَ الْفِرْ‌دَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ” (6)مؤمنان رستگار شدند؛…

اربعین در فرمایشات ائمه اطهارعلیهم السلام

شنبه - 21 دسامبر 2013

اربعین در فرمایشات ائمه اطهارعلیهم السلام
واژه «اربعین » در متون دینی و مجموعه های حدیثی از ارزش والایی برخوردار است . آثار حفظ چهل حدیث، اخلاص عمل در چهل روز و دعای عهد در چهل صبح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا برای چهل مؤمن، شهادت چهل مؤمن برای میت، برگزاری عبادت در چهل شب چهارشنبه برای دیدار حضرت ولی عصر علیه السلام، و بعثت غالب انبیاء در چهل سالگی، از جمله مواردی است که ارزش و جایگاه این اصطلاح اسلامی و عرفانی را مشخص می سازد .
«اربعین » از اصطلاحات رایجی است که در متون اسلامی کاربرد زیادی دارد، مثلا در برخی از روایات به عنوان نماد کمال، حدی برای تصفیه باطن و … قلمداد شده است . در این نوشتار به مناسبت روز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام برخی از موارد کاربرد این واژه ارزشمند که در فرهنگ اسلامی به مناسبتهای گوناگون از آن یاد شده و گاهی پیامهای اخلاقی و دستورهای الهی با آن همراه شده است، با اشاره به سی نکته تقدیم می شود:
1 . شهادت چهل مؤمن
امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا مات المؤمن فحضر جنازته اربعون رجلا من المؤمنین وقالوا: اللهم انا لانعلم منه الا خیرا وانت اعلم به منا، قال الله تبارک وتعالی: قد اجزت شهاداتکم وغفرت له ما علمت مما لا تعلمون; (1) هرگاه یکی از اهل ایمان بمیرد و بر جنازه او چهل نفر از مؤمنین حضور یابند و گواهی دهند که پروردگارا! ما به جز خوبی و نیکی از این شخص ندیده ایم و تو از ما داناتر هستی، خداوند متعال می فرماید: من نیز شهادت شما را پذیرفتم و آنچه [از بدیها و گناهان] از او می دانستم که شما بی اطلاع بودید، همه را بخشیدم .»
همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «در بنی اسرائیل عابدی بود که پیوسته به عبادت و راز و نیاز اشتغال داشت . خداوند متعال به حضرت داوود علیه السلام وحی فرستاد: ای داوود! این مرد عابد، فردی ریاکار و غیرمخلص است . هنگامی که او مرد، حضرت داوود علیه السلام به تشییع جنازه اش حاضر نشد . اما چهل نفر از بنی اسرائیل حضور یافتند و در درگاه الهی به نیکی و خوبیهای ظاهری وی شهادت دادند و از خداوند طلب عفو و آمرزش برای وی نمودند . در هنگام غسل نیز چهل نفر دیگر چنین کردند و در هنگام دفن چهل نفر دیگر آمده، بعد از گواهی به نیکمردی عابد از خداوند متعال آمرزش او را خواستار شدند . در آن حال، خداوند به حضرت داوود علیه السلام الهام کرد که من او را به خاطر شهادت آن عده بخشیدم و اعمال بد و ریایی او را نادیده گرفتم . (2)

اعمال روز اربعین:

جمعه - 20 دسامبر 2013

اعمال روز اربعین:
روز بيستم صفر
روز اربعين و به قول شيخ مفيد و شيخ طوسى روز بازگشت خانواده حضرت امام حسين عليه السّلام از شام به مدينه،و روز ورود جابر بن عبد اللّه انصارى به كربلا براى زيارت امام حسين عليه السّلام است،و جابر نخستين زائر آن حضرت پس از شهادت ايشان است،و زيارت حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام در اين روز مستحبّ است(1) همچنین خواندن زیارت اربعین وزیارت نیمه رجب که با عبارت” السلام علیکم یا ال الله…” شروع می شود(2)
متن حدیث
الْمِصْبَاحُ، لِلشَّيْخِ قَالَ رُوِيَ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ ع أَنَّهُ قَالَ
عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ
وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏(3)
ترجمه   امام حسن عسگری (ع) فرمود :
علامت های مومن (شیعه ) پنج چیز است :
خواندن پنجاه ویک رکعت نماز در شبانه روز
وریارت اربعین
انگشتر به دست راست کردن
وپیشانی را در سجده بر خاک نهادن
وبلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز
توضیح
اگر چه کلمه «مومن » در احادیث وروایات وآیات به معنای کسی است
که ایمان به خدا ورسول خدا وقیامت داشته باشد اما در بعض موارد
(از جمله این حدیث) به معنای شیعه است
پس این حدیث میخواهد بگوید علامت شیعه پنج چیز است
یعنی اگر شما درجامعه ای بودی که هم شیعه در آن زندگی میکرد هم
سنی از روی این پنج علامت میتوانی شیعه را از سنی تشخیص دهی
علامت اول
خواندن پنجاه ویک رکعت نماز در شبانه روز است
از این پنجاه ویک رکعت هفده رکعت آن نماز واجب یومیه است
ودوبرابر رکعات واجب یعنی سی وچهار رکعت نمازنافله یومیه است

پاور پونت سبک زندگی در سیره اقتصادی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)

سه شنبه - 17 دسامبر 2013

پاور پونت سبک زندگی در سیره اقتصادی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)  

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – مجازات دزدان

دوشنبه - 16 دسامبر 2013

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – مجازات دزدان
[سوره المائدة (5): آيات 38 تا 40]
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (38) فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (39) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (40)
ترجمه:
38- دست مرد دزد و زن دزد را به كيفر عملى كه انجام داده‏اند به عنوان يك مجازات الهى قطع كنيد، و خداوند توانا و حكيم است.
39- اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد خداوند توبه او را مى‏پذيرد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
40- آيا نمى‏دانى كه خداوند مالك و حكمران آسمانها و زمين است؟ هر كس را بخواهد (و شايسته ببيند) مجازات مى‏كند و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مى‏بخشد و خداوند بر هر چيزى قادر است.

تفسير: مجازات دزدان
در چند آيه قبل احكام” محارب” يعنى كسى كه با تهديد به اسلحه” آشكارا” متعرض جان و مال و نواميس مردم مى‏شود بيان شد، در اين آيات، به همين تناسب، حكم دزد يعنى كسى كه بطور پنهانى و مخفيانه اموال مردم را مى‏برد بيان گرديده است:
نخست مى‏فرمايد:” دست مرد و زن سارق را قطع كنيد”.
(وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما).
در اينجا مرد دزد بر زن دزد مقدم داشته شده در حالى كه در آيه حد زنا كار، زن زانيه بر مرد زانى مقدم ذكر شده است، اين تفاوت شايد به خاطر آن باشد كه در مورد دزدى عامل اصلى بيشتر مردانند و در مورد ارتكاب زنا عامل و محرك مهمتر زنان بى‏بند و بار!.
سپس مى‏گويد:” اين كيفرى است در برابر اعمالى كه انجام داده‏اند و و مجازاتى است از طرف خداوند”.
(جَزاءً بِما كَسَبا نَكالًا مِنَ اللَّهِ).

در حقيقت در اين جمله اشاره به آن است كه اولا- اين كيفر نتيجه كار خودشان است و چيزى است كه براى خود خريده‏اند و ثانيا- هدف از آن پيشگيرى و بازگشت به حق و عدالت است (زيرا” نكال” به معنى مجازاتى است كه به منظور پيشگيرى و ترك گناه انجام مى‏شود- اين كلمه در اصل به معنى لجام و افسار است و سپس به هر كارى كه جلوگيرى از انحراف كند گفته شده است) و در پايان آيه براى رفع اين توهم كه مجازات مزبور عادلانه   نيست مى‏فرمايد: خداوند هم” توانا و قدرتمند” است، بنا بر اين دليلى ندارد كه از كسى انتقام بگيرد و هم” حكيم” است بنا بر اين دليلى ندارد كه كسى را بى‏حساب مجازات كند (وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ).

معنویت گرائی در مسلک وراه وروش شهید مطهری

یکشنبه - 15 دسامبر 2013

معنویت گرائی در مسلک وراه وروش شهید مطهری
1-    خدا ویاد خدا
آغاز و پايان معنويت در اسلام به خدا ختم مي‏شود. اولين قدم در معنويت اسلامي، پذيرش موجودي برتر و تأثيرگذار تام در زندگي انسان و عالم هستي مي‏باشد. بدون اعتراف اجمالي به چنين واقعيتي، معنويت اسلامي شروع نمي‏شود. در قرآن مي‏خوانيم: (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيٍْ عَلِيمٌ(1)
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ*(2)
این سوره نيز آغاز حركت انسان را به نحو صحيح بيان مي‏كند كه با ايمان به خدا شروع مي‏شود و با عمل صالح وتواصی به حق وتواصی به صبر پايان مي‏يابد.
که خصوصيات آن در متون ديني نظير قرآن و روايات آمده است. در قرآن ويژگي‏هايي براي خدا ذكر شده كه انسان در سير معنوي خود دقيقا به مفاد آن‏ها علم پيدا مي‏كند، به گونه‏اي كه ديگر ترديد در وجود او باقي نمي‏ماند. ويژگي‏هاي رواني او نيز صورتي خاص مي‏يابد، به گونه‏اي كه هيچ امري در زندگي او را از ياد خدا باز نمي‏دارد، نفس آرام مي‏شود و ديگر دغدغه‏اي سراغ او نمي‏آيد. يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي *(3) 
اينكه خدا فرموده: ما از رگ گردن به تو نزديك‏تريم”وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ(4)
﴿سوره ق /16﴾
چنين رابطه‏اي را در عالي‏ترين حدّ ممكن درك مي‏كند و صفات جمال و جلال خدا را مي‏فهمد و تسليم محض مي‏گردد و سؤالي برايش باقي نمي‏ماند؛ يعني از آن نقطه‏اي هم كه حضرت ابراهيم فرمود: وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَـٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(4)
خدايا به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مي‏كني، مي‏گذرد و در مسير مستقيم با سرعت وصف‏ناپذير در محضر خدا به حركت در مي‏آيد. بي‏ترديد بهترين ويژگي‏هاي انسان كامل همان است كه در زندگي‌ائمه‌(دوازده امام) در شرايط مختلف نمودار گشت؛ مانند آنچه از پيامبر اسلام (صلي‌الله‌عليه‌و‌آله)، علي(عليه‌السلام) و اولاد معصوم او سراغ داريم كه به تفصيل از آن بحث شده است.
شهید مطهری می گوید:ريشة همة آثار معنوي اخلاقي واجتماعي كه در عبادت است در يك چيز است: ياد حق وغير او را از ياد بردن.(5) 
ذكر خدا و ياد خدا كه هدف عبادت است، دل را جلا مي دهد و صفا مي بخشد و آنرا آمادة تجليات الهي قرار مي دهد”الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّـهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (6)

معنویت افزائی وراهکارهای ان:

یکشنبه - 15 دسامبر 2013

معنویت افزائی وراهکارهای ان:
ضرورت بحث:
پیدایش معنویتهای نوظهور/ عرفانهای کاذب/کج راهه هائی به نام معنویت
مانند اوشو/اکنکار / رام الله/مدیتیشن/ سای بابا /کیهانی /فالون دافا/شیطان پرستی / بلک متال/ هوی متال/ فشن/ پانک/ رپ/ تیفوس و….به عنوان سبک جدید
وساحری،سرخ پوستی ،عرفان مسیحی، بودیسم، هندوییسم وتصوف در تمام نحله های ان در سبکهای سنتی ضرورت بحث پیرامون معنویت ومعنویت گرائی را صد چندان کرده است.
اهمیت بحث:
معنویت طلبی را به هیچ ترتیب نمی توان از وجود و زندگی انسان حذف کرد، از آن روست که انسان برای معرفت و عبودیّت خداوند آفریده شده و ظرفیتّی نامتناهی برای این هدف دارد.
اعراض از یادخدا ممکن است این کشش جوهری به حقیقت نامتناهی کمال را به فراموشی سپارد”وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ (1) امّا هیچ گاه این شراره ی قدسی و آذر آسمانی خاموش نخواهد شد.
ظرفیت نامتناهی انسان، در صورتی که در راستای معرفت و عبودیّت جریان یابد و شکوفا شود به دستیابی انسان به مبنای ایمان و عمل صالح می انجامد.
ِبسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ *إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ *إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ *(2)
از آن سو، اگر این استعداد متعالی و نامحدود انسانی به سطوح پست زندگی و هستی معطوف گردد، حیات دنیا شکل می گیرد.
شالوده ی حیات دنیا بر فساد و ستم استوار است؛ زیرا میل به نامتناهی، هنگامی که به امور محدود این جهانی منصرف شود، حدّ شکنی و ستم و تجاوز و تعدّی را رقم می زند. به این سبب، حیات دنیا در قالب دو طبقه ی سلطه گر و سلطه پذیر تحقق می یابد.

سبک زندگی پیامبر صلی الله علیه واله وسلم در مکاتبات بین المللی

جمعه - 13 دسامبر 2013

سبک زندگی پیامبر صلی الله علیه واله وسلم در مکاتبات بین المللی

بي گمان دوران رسالت پيامبر(صلی الله علیه واله وسلم) پيامدهاي مهمي را در زمينه هاي سياسي،ديني،اقتصادي و ديگر ابعاد تاريخ جهان به بار آورد.

هر چند قريشيان مكه تا پيش از اسلام، تجربه چشم گيري در زمينه اداره شهرها نداشتند و هيچ گاه زير پرچم يك دولت متمدن و با فرهنگ گرد نيامده بودند، تا از نظام هاي سياسي مدون برخوردار شوند. اما احتمال دارد گاهي اوقات، پيمان نامه هايي ميان اعراب و قبيله هاي همسايه شده باشد. هر چند دامنه اين كار را بسيار محدود فرض نماييم.

اما هنگامي كه اسلام بر سر آن ها سايه افكند، نيروهاي پراكنده شبه جزيره عربستان حول يك كانون گرد آمدند و در چارچوب كشوري نظام يافته با اداره هاي منضبط، سامان گرفتند؛ ميان اين كشور و كشورهاي همسايه مانند پاريس، بيزانس و مستعمرات آن ها، روابط سياسي پديد آمد. از عمر اين كشور هنوز ده سال نگذشته بود كه بر ايران،عراق، سوريه، فلسطين، مصر و سرزمين هاي ديگر چيره گشت. لازمه چنين وضعي آن بود كه نوشته هايي براي بيان اين روابط سياسي تحرير شوند و به اين ترتيب اسنادي پديد آيند، كه در اين جا به گوشه اي از تاريخچه آن ها اشاره مي گردد.

ويژگي هاي معنايي نوشته هاي پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم)

1-بخشش ها؛ 2-امان نامه ها؛ 3-پناه نامه ها؛ 4-دعوت به اسلام؛ 5-بيان احكام اسلامي؛ 6-پيمان صلح با مشركان؛ 7-نامه نگاري با دشمنان.

دعوت اهل كتاب به اسلام

در نامه ها، پيمان نامه ها و امان نامه هايي كه پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم) براي فراخواندن اهل كتاب (يهود و ترسايان) به اسلام، نوشته، از شعاير آيين هاي آنان نيز ياد كرده است.

سبک زندگی در سیره اقتصادی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)

جمعه - 13 دسامبر 2013

سبک زندگی در سیره اقتصادی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)
تعریفی از مفهوم سبک زندگی
«سبک زندگی» به مسائلی برمی گردد که متن زندگی انسان را در دنیا شکل می‌دهد، با توجه به فرمایشات پیامبر اکرم – صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم – می‌توان «عقل معاش» را مترادف با «سبک زندگی» دانست، نقش الگوهای رفتاری در زندگی آدمی نقش محوری است و ما باید بر الگو گیری از شخصیت و سیره عملی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) تکیه و تاکید داشته باشیم از این رو هشدار امام خامنه ای روحی فداه را باید جدی گرفت و نسبت به باز شناخت سبک زندگی اسلامی کوشید.
نیازمندی جامعه بشری به سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)
جامعیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم)
در عین اینکه مردم را از بنده شکم بودن دور می‌کرد، اجازه نمی‌داد راه راهبان را پیش بگیرند، بوی خوش، نماز و شب زنده داری، لذت حلال، گرسنگی و تواضع، سادگی را دوست داشت و در مقابل آن تکبر، شرک، اشرافیت و تملق و چاپلوسی را دشمن می‌شمرد. سخن از سبک زندگی یعنی توجه به این ابعاد جامع. اینجاست که انسان می‌تواند با اقتدا به پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) زندگی زیبایی را برای خود ترسیم کند. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)  در عین سادگی طرفدار فقر نبود، مال و ثروت را به سود جامعه می‌دانست و آن را در صرف راه‌های مشروع لازم می‌دانست
فیض  کاشانی گفته حضرت می‌فرمود: «ثروتی که از راه مشروع بدست آید، چه نیکوست، برای آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه این ثروت را صرف کند.1
با این فرهنگ و سبک زیبای زندگی، می‌توانیم زندگی خود را سامان دهیم و این سبک مدلی است قابل ارائه برای پیروان محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم.
ارتباط«عقل معاش» و«سبک زندگی»
عقل معاش را می‌توان در مفهوم جامع خود مترادف سبک زندگی دانست، زیرا ناظر به مهمترین محورهای سبک زندگی است، عقل معاش به تعبیری همان عقل زندگی، عقل اقتصادی و عقل اجتماعی است که به فردی که در جامعه زندگی می‌کند و به نوعی درگیر مسائل اقتصادی و اجتماعی است توانایی فعالیت موثر را می‌دهد. در میان محور‌های عقل معاش، دو بعد برای زندگی امروز ما مهم است، یکی نقش کار در سبک زندگی با الهام از شخصیت پیامیر (صلی الله علیه واله وسلم) و دیگری چگونگی مصرف.

نقش حضرت زینب «علیها السلام» در احیای تشیّع*

سه شنبه - 10 دسامبر 2013

نقش حضرت زینب «علیها السلام» در احیای تشیّع*
امام حسین «سلام‌الله‌علیه» برای احیای اسلام و تشیّع قیام کردند. طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشۀ بنی‌امیّه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند. از این جهت، تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیّع مرهون شهادت امام حسین «سلام‌الله‌علیه» است. امّا باید توجه داشت که پس از شهادت امام حسین «سلام‌الله‌علیه»، نوبت به امام سجّاد «سلام‌الله‌علیه»، حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» و اهل بیت امام رسید که با اسارت خود، ‌ موج شهادت و وقایع جانسوز کربلا را سراسری کنند. در واقع، اگر قضیۀ اسارت رخ نمی‌داد، موج کربلا در جهان منتشر نمی‌شد. پس از اسارت نیز موج شهادت، با عزاداری عالم‌گیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با اسارت و سپس با عزاداری شیعیان، جاودان و سراسری ‌شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این رو می‌توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.
حضرت زینب «علیها سلام»، قافله سالار اسرای کربلا
حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» با تلاش و فداکاری فراوان، سفر اسارت را بسیار خوب اداره کرده، به ثمر رسانیدند. از این جهت، تشیّع، مرهون زحمات آن بانوی بزرگوار است.
البته در این میان نباید از نقش اساسی امام سجّاد «سلام‌الله‌علیه» در بقای تشیّع غافل شد؛ چراکه آن حضرت در مدّت سی ‌و چهار سال بعد از شهادت امام حسین «سلام‌الله‌علیه»، برای احیا و پرورش حرکت حسینی تلاش کردند و در آن دوران، تشیّع را در بین مردم جا انداختند و باعث شدند که شجرۀ طیبۀ قرآن، به بار بنشیند. امّا در روز عاشورا مصلحت تشیّع در بیماری امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» بود؛ زیرا بیماری، مانع شهادت ایشان و عامل باقی ماندن امامت شد.
به هر حال، حضرت زینب «سلام‌الله‌علیه» در دوران اسارت، قافله سالار کاروان اسرا بودند و زیر نظر ولایت امام سجاد «سلام‌الله‌علیه»، اهداف اسارت را دنبال کردند. در حقیقت، اگر زینب نبود، نتایج متعالی از اسارت به دست نمی‌آمد و اهداف اصلی قیام امام حسین «سلام‌الله‌علیه» محقّق نمی‌شد.
شایستگی حضرت زینب «علیها سلام» برای به ثمر نشاندن قیام عاشورا
قافله سالاری کاروان اهل بیت «سلام‌الله‌علیهم» و به ثمر نشاندن خون شهدای مظلوم کربلا، لیاقت خاصّی می‌طلبید که حضرت زینب «سلام‌الله‌علی‌ها» از آن لیاقت برخوردار بود. در حقیقت، حضرت زینب برای پیروزی در وظیفۀ خطیر و عظیمی که بر عهده داشت و نیز برای نتیجه گیری از شهادت و اسارت، نیازمند برخورداری از فضائل نیکوی اخلاقی و صفات حسنه اخلاقی بود. به عبارت دیگر، قافله سالار اسرای کربلا باید به صفاتی همچون صبر، گذشت، وفا، اخلاص، ایثار و از جمله شجاعت، متصّف باشد و زینب مظلومه چنین بود. ایشان، قضیۀ کربلا و وظایف خویش را در دوران طفولیّت، از مادر گرامی خویش حضرت زهرا «سلام‌الله‌علی‌ها» آموخته بود.

تفسیر آیه تبلیغ

دوشنبه - 9 دسامبر 2013

تفسیر آیه تبلیغ:

« یَااَیهاالرَّسولُ بَلغ مَااُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَّبکَ وَاِن لَّم تَفعَل فَمَابَلَّغتَ رِسَالَتَهُ وَالله یَعصِمکَ مِنَ اَلنَّاسِ اِنَ اللهَ لَایَهدِی اَلقومَ اَلکَفِرِینَ 1
ای رسول آنچه ازپروردگارت برتونازل شده،برسان واگرچنین نکنی، رسالت پروردگارت رانرسانده ای وخداتوراازمردم حفظ خواهدکرد؛ خداگروه کافران راهدایت نمی کند».
درآمد
فریقین نقاط مشترک متعددی درتفسیراین آیه دارندکه رابرای درک درست معنای آیه هموارمیکند،لیکن درتعیین آنچه برپیامبرخدانازل شده ودراین آیه مامور به تبلیغ آن بوده،دچاراختلاف نظرند.تهدیدخداوندازیک سو و وعده برای حفظ پیامبرازسوی دیگر،به اهمیت بررسی موردنزول آیه می افزاید.
ازنظرشیعه،این آیه یکی ازدلایل  نصب امامت به شمارمی آید؛زیراآنچه برپیامبردراین آیه نازل شده،ابلاغ رسمی و عمومی ولایت ورهبری امام علی است.قرآن پژوهان شیهی دراین قول به استناد مدارکوشواهدفراوان،هم داستان اند ، لیکن اکثراهل سنت،موردنزول مشخصی برای آیه نمی شناسند،هرچندآنان روایاتی راکه در منابع خوداهل سنت درباره ابلاغ ولایت امام علی است ،انکارنمی کنند وحتی آن رایکی ازمواردنزول آیه به شمار می آورند.
واژگان 
«بلغ » فعل متعدی ازمادۀ «ب . ل .غ»است.بلاغ وبلوغ،وصول ورسیدن به چیزی است.2  
راغب اصفهانی براین باوراست گاهی این کلمه به معنای رسیدن به آخرین نقطه مقصدوانتهای کاربه کار می رود؛3 به همین دلیل گفته شده:تفاوت آن با «وصول » درهمین نکته است؛دروصول رسیدن به نقطه پایان کارنهفته نیست.4
«عصمت » به معنای حفظ وبازداشتن ،ازتعبیر «عِصام القِربـَه»گرفته شده که به معنای ریسمان یاچیزی است که دهانه مشک رابا آن می بندند5(وبه پهلوی شتر آویزان می کند)تامحتوای مشک حفظ شده،ازهدررفتن آن جلوگیری شود.راغب می گوید:
«العِصم:الامساک؛عصمت به معنای نگه داشتن وبازداشتن است…وعصمت انبیاعبارت از حفظ و نگه داشتن ایشان توسط خداوند استـ».6
طبری درباره تعبیر«…وَاللهُ یَعصمُکَ مِنَ النُّاسِ …»می گوید:
«خداوندپیامبرش راازنیرنگ و کشته شدن به دست مردم باز می دارد ،یا آنکه از شرور وزشتی کار مردم جلوگیری می کند،تا به حضرت آسیب نرسد».7

عوامل شتابزدگی

یکشنبه - 8 دسامبر 2013

عوامل شتابزدگی
محدودیتهای فکری
هرگاه نسبت به موضوع  قضاوت ، تصمیم ویا هرگونه اقدام گرفتار محدودیت فکری وضعف  علم واطلاعات باشیم اگرچه همه تمایلات و عواطفمان را کنترل کرده باشیم بازهم   به شتابزدگی مبتلا خواهیم شد
در بحثهای گذشته متذکر شدیم که ازجمله مشخصات کار شتابزده عدم تصور صحیح عدم تصدیق  وعدم شناخت مقدمات لازم  کار است و اینها  همه ناشی از جهل و عدم اطلاع کافی از امور است بویژه  هنگامی که شخص گرفتار  (جهل مرکب) است که در آن صورت هم حقیقت  را نمی شناسد وهم مدعی معرفت و پیروی از حق است
دراینجا بر ای روشن شدن مطلب به دو مورد قرانی اشاره می کنیم
الف-قضاوت عجولانه فرشتگان
در سوره بقره که به جریان افرینش ادم (ع)   واظهار نظر فرشتگاه دراین مورد اشاره دارد نمونه ای از برداشتها و قضاوتهای شتابزده را که مبتنی بر(محدودیت فکری)است مطرح می کند:
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾1
(هنگامی که پروردگارت به فرشتگان فر مود که در زمین جانشینی قرار خواهیم داد فرشتگان گفتند : آیا کسی را در زمین قرار می دهی که در آن فسار می کند و خون می ریزد و حال انکه  ما سپاس وستایش  تو گوئیم و ترا تقدیس می کنیم و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آن گاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادقید. گفتند: منزهی تو، ما نمی‌دانیم جز آنچه تو خود به ما تعلیم فرمودی، که تویی دانا و حکیم.
چنانکه ملاحظه می کنید وقتی که خداوند اراده اش را برای افرینش  ادم به فرشتگاه فر مود انها برداشت و قضاوت   شتابزده ای  نسبت  به انسان  داشتند و همان تلقی را نیز اظهار نمودند ریشه چنین عجولانه عدم آگاهی فرشتگان  و محدودیت علمی آنان بوده است  این مطلب  را درایات بعد بصورت ر وشنی می یابیم .
این ایه و آیاتی که پس از ان ذکر می شوند همه تیکه بر(علم )وآگاهی خداوند و (عدم علم )فرشتگان دارند واین درحالی است که خداوند درمقام رد تلقی فرشتگان است و این اشف از این معنی است که برداشت  واظهار نظر عجولانه فرشتگان ناشی از عدم علم و محدودیت فکری انهاست.