قرآن و سبک زندگی در کلام امام خامنه ای روحی فداه

قرآن و سبک زندگی در کلام امام خامنه ای روحی فداه
چرا باید به «سبك زندگی» اهمیت داد؟
هدف انسان، رستگارى ،فلاح و نجاح:
” بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
الم ﴿*﴾ ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَ‌يْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿*﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَ‌زَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿*﴾ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَ‌ةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿*﴾ أُولَـٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِّن رَّ‌بِّهِمْ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(1) آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
” وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ‌ وَيَأْمُرُ‌ونَ بِالْمَعْرُ‌وفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ‌ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(2) باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
” وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(3) وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند!
” الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّ‌سُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَ‌اةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُ‌هُم بِالْمَعْرُ‌وفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ‌ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّ‌مُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَ‌هُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُ‌وهُ وَنَصَرُ‌وهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ‌ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ “(4) همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند؛ آنها را به معروف دستور می‌دهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را برای آنها حلال می‌شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.
” لَـٰكِنِ الرَّ‌سُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَ‌اتُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5) ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ *الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِ‌ضُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُ‌وجِهِمْ حَافِظُونَ *إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ‌ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَ‌اءَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَ‌اعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ * أُولَـٰئِكَ هُمُ الْوَارِ‌ثُونَ *الَّذِينَ يَرِ‌ثُونَ الْفِرْ‌دَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ” (6)مؤمنان رستگار شدند؛…
“قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ * وَذَكَرَ‌ اسْمَ رَ‌بِّهِ فَصَلَّىٰ”(7) به یقین کسی که پاکی جست (و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد. و (آن که) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند!
“قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا “﴿8) که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده؛
“يكى از ابعاد پيشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبك زندگى كردن، رفتار اجتماعى، شيوه‌ى زيستن – اينها عبارةٌ اخراى يكديگر است – اين يك بُعد مهم است؛ اين موضوع را ميخواهيم امروز يك قدرى بحث كنيم. ما اگر از منظر معنويت نگاه كنيم – كه هدف انسان، رستگارى و فلاح و نجاح است – بايد به سبك زندگى اهميت دهيم؛ اگر به معنويت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشيم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنيت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبك زندگى مهم است. بنابراين مسئله، مسئله‌ى اساسى و مهمى است.”(9)
سبك زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است
“ما اگر پيشرفت همه‌جانبه را به معناى تمدن‌سازى نوين اسلامى بگيريم – بالاخره يك مصداق عينى و خارجى براى پيشرفت با مفهوم اسلامى وجود دارد؛ اينجور بگوئيم كه هدف ملت ايران و هدف انقلاب اسلامى، ايجاد يك تمدن نوين اسلامى است؛ اين محاسبه‌ى درستى است – اين تمدن نوين دو بخش دارد: يك بخش، بخش ابزارى است؛ يك بخش ديگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. به هر دو بخش بايد رسيد.”(10)
“وَنُرِ‌يدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْ‌ضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِ‌ثِينَ “(11) ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.
” وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْ‌تَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِ‌كُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ‌ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (12) خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
” هُوَ الَّذِي أَرْ‌سَلَ رَ‌سُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَ‌هُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِ‌هَ الْمُشْرِ‌كُونَ “(13) او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!
“هُوَ الَّذِي أَرْ‌سَلَ رَ‌سُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَ‌هُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا”(14) او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادایان پیروز کند؛ و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد!
آن بخش ابزارى چيست؟ بخش ابزارى عبارت است از همين ارزشهائى كه ما امروز به عنوان پيشرفت كشور مطرح ميكنيم: علم، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد، اقتدار سياسى و نظامى، اعتبار بين‌المللى، تبليغ و ابزارهاى تبليغ؛ اينها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسيله است. البته ما در اين بخش در كشور پيشرفت خوبى داشته‌ايم. كارهاى زياد و خوبى شده است؛ هم در زمينه‌ى سياست، هم در زمينه‌ى مسائل علمى، هم در زمينه‌ى مسائل اجتماعى، هم در زمينه‌ى اختراعات – كه شما حالا اينجا نمونه‌اش را ملاحظه كرديد و اين جوان عزيز براى ما شرح دادند – و از اين قبيل، الى ماشاءاللّه در سرتاسر كشور انجام گرفته است. در بخش ابزارى، على‌رغم فشارها و تهديدها و تحريمها و اين چيزها، پيشرفت كشور خوب بوده است.
اما بخش حقيقى، آن چيزهائى است كه متن زندگى ما را تشكيل ميدهد؛ كه همان سبك زندگى است كه عرض كرديم. اين، بخش حقيقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئله‌ى خانواده، سبك ازدواج، نوع مسكن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراك، نوع آشپزى، تفريحات، مسئله‌ى خط، مسئله‌ى زبان، مسئله‌ى كسب و كار، رفتار ما در محل كار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعاليت سياسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌اى كه در اختيار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئيس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پليس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بيگانه؛ اينها آن بخشهاى اصلى تمدن است، كه متن زندگى انسان است.(15)
نقش قران در سبک زندگی در کلام امام خامنه ای:
“يك مسئله، مسئله‌ى احترام ظاهرى و پاسداشتن از حرمت قرآن است به معناى الفاظ قرآن، اصوات قرآنى؛ اين در جاى خود چيز محترم و مهمى است. مسئله‌ى بالاتر، تخلق به اخلاق قرآنى است؛ سبك زندگى را منطبق با قرآن قرار دادن.” * امام خامنه ای روحی فداه: اول ماه مبارك رمضان‌ ۱۴۳۴ه ق/1392ه ش
(وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (16)
اخلاق قرانی خلق عظیم پیامبر واهل بیت علیهم السلام است.
دوری از اکثریت گمراه:
“يكى از عيوب ما و جوامع ما در طول زمان اين بوده است كه گاهى فرهنگ خود را متأثر ميكرديم از فرهنگ بيگانگان. كسانى اين را در ميان جامعه‌ى ما و كشور ما بعمد ترويج كردند؛ ما را سوق دادند به سمت زندگى كسانى كه دل و جانشان خالى بود از نور معنويت؛ در سبك زندگى، در كيفيت پوشش، در كيفيت راه رفتن، در كيفيت معاشرتها و ارتباطات اجتماعى. اگر هم كسى به آنها اعتراض كرد، گفتند كه دنيا امروز اينجورى است. در حالى كه قرآن به ما مى‌آموزد:” (17)
“وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ‌ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ ” (18) اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی می‌نمایند، و تخمین و حدس (واهی) می‌زنند.
طریق هدایت را پیمودن:
آنچه كه انسان جا دارد آن را فرا بگيرد و اگر لازم بود، از آن تقليد كند، عبارت است از طريق هدايت؛ «صراط الّذين انعمت عليهم»؛(19)
“از خداى متعال ميخواهيم كه ما را هدايت كند به راه كسانى كه به نعمت الهى واصل و نائل شده‌اند؛ اين است كه بايد از آن تبعيت و پيروى كرد. اما اينكه حالا اكثريت مردم دنيا اينجور حرف ميزنند، اينجور حركت ميكنند، اينجور رفتار ميكنند، ما بايد عقل خودمان را، دين خودمان را، هدايت الهى را معيار قرار دهيم براى رد و قبول. امت مؤمن و مسلم آن امت و ملتى است كه معيار را از قرآن ميگيرد، از هدايت الهى ميگيرد؛ اين ميشود معيار.” (20)
” وَمَن يُطِعِ اللَّـهَ وَالرَّ‌سُولَ فَأُولَـٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَـٰئِكَ رَ‌فِيقًا “(21)
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!
پیروی از عقل سلیم:
“يكى از چيزهائى كه قرآن و هدايت الهى به ما تعليم داده است، تبعيت از داورى خرد و عقل انسانى است؛ اين هم قرآنى است. يعنى پيروى از آنچه كه عقل سليم به آن حكم كند و قضاوت عقل پشت سر آن باشد، اين هم يك امر قرآنى است، اين هم امر دينى است؛ اينها شد معيار. “(22)
” إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ”(23) مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!»
” وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَ‌اهِيمَ * إِذْ جَاءَ رَ‌بَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ “(24) و از پیروان او ابراهیم بود؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد.
پیروی از قران ومعصومین علیهم السلام:
“آنچه كه بندگان برگزيده‌ى خدا، معصومين عندالله به ما ياد دادند، اين ميشود معيار؛ معيار اينها است. اينكه حالا مردم كشورهاى غربى، مردم مادى، مردم فلان بخش از دنيا، در رفتارشان، در اعمالشان، در مسائل زندگى‌شان، در ارتباطاتشان، در تشكيل خانواده، اينجور عمل ميكنند، ما هم بايد اينجور عمل كنيم، اين خطا است.” (25)
بندگان برگزيده‌ى خدا
” إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَ‌سُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَ‌اكِعُونَ * وَمَن يَتَوَلَّ اللَّـهَ وَرَ‌سُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْغَالِبُونَ”(26) سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند؛ همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند. و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است.
“هدايت قرآن را بايد در زندگى خود حاكم كرد. ما بحمدالله هم قرآن را داريم، هم كلمات اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) را داريم؛ كه «انّى تارك فيكم الثِّقْلَيْن» يا «انّى تارك  فيكم الثَّقَلَيْن»؛(27) دو چيز گرانبها را در بين شما گذاشتم.
هر دو بحمدالله در اختيار ما است؛ بايد از اينها استفاده كنيم، جامعه را بر اساس اينها شكل دهيم. اين جلسه‌ى قرآن، اين آموزش قرآن، اين تجويد قرآن، اين حُسن تلاوت قرآن با نغمه‌هاى خوب، با صداى خوب، همه مقدمه براى اين است. اين را به چشم ذى‌المقدمه نگاه نكنيم، اين مقدمه است؛ از اينجا بايد وارد شد و با قرآن انس گرفت. “(28)
پیروی از قران
“اين مسابقات و اين جلسات بهانه است براى مطرح شدن قرآن و نزديك شدن به حقيقت قرآن و روح قرآن. تلاوت هم يك وسيله‌اى است براى رسيدن به حقيقت قرآن، فرا گرفتن معارف قرآن، شكل دادن به زندگى فردى و اجتماعى در سايه‌ى قرآن؛ هدف اينهاست.”(29)
“وَإِذَا قُرِ‌ئَ الْقُرْ‌آنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ”(30) هنگامی که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید؛ شاید مشمول رحمت خدا شوید!
“إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا كَبِيرً‌ا “(31) این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند؛ و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می‌دهند، بشارت می‌دهد که برای آنها پاداش بزرگی است.
“اگر در جوامع بشرى قرآن حاكم باشد، هم سعادت دنيا هست، هم علوّ معنوى هست. راه سلامت را، راه امنيت را، راه امنيت روانى را قرآن به روى ما باز ميكند؛ راه عزت را قرآن به روى ما باز ميكند؛ راه زندگى درست را و سبك زندگى سعادت‌آميز را قرآن به روى ما باز ميكند. ما از قرآن دوريم. اگر با قرآن آشنا شويم، با معارف قرآن انس پيدا كنيم و فاصله‌ى خودمان را با آن چيزى كه قرآن براى ما خواسته است، بسنجيم، حركت ما سريع‌تر خواهد بود؛ راه ما روشن‌تر خواهد بود؛ هدف اين است. “(32)
“وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْ‌آنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ ۚ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّ‌بِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّ‌ةٍ فِي الْأَرْ‌ضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ‌ مِن ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرَ‌ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ”(33) در هیچ حال (و اندیشه‌ای) نیستی، و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمی‌کنی، و هیچ عملی را انجام نمی‌دهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن می شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمی‌ماند؛ حتّی به اندازه سنگینی ذرّه‌ای، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!
” امروز برادران عزيز! خواهران عزيز! دنياى اسلام تشنه و محتاج حقايق قرآن است. يك روزى بود كه در كشورهاى اسلامى، از شرق اسلامى تا غرب اسلامى، اگر جوانانى، برجستگانى ميخواستند صداى آزاديخواهى بلند كنند، مكاتب چپ را مطرح ميكردند، شعارهاى سوسياليستى و كمونيستى ميدادند. امروز در دنياى اسلام، از شرق اسلام تا غرب اسلام، اگر كسانى بخواهند شعار عدالت بدهند، شعار آزادى و استقلال بدهند، شعار عزت بدهند، قرآن را سر دست ميگيرند؛ اين خيلى باارزش است؛ و درست هم همين است. به قرآن بايد نزديك شويم، با قرآن انس پيدا كنيم. البته حرف زدن، آسان است؛ عمل كردن، سخت است؛ مجاهدت لازم دارد. “(34)
اتحاد احاد امت اسلامی:
“يكى از دستورات قرآن اين است كه آحاد امت اسلامى با يكديگر متحد باشند؛ دست در دست يكديگر بگذارند: ” وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّ‌قُوا ۚ وَاذْكُرُ‌وا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَ‌ةٍ مِّنَ النَّارِ‌ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿35﴾
“اين خطاب به كيست؟ خطاب به ما است، خطاب به ملت ايران است، خطاب به ملتهاى مسلمان كشورهاى اسلامى است، خطاب به همه‌ى مؤمنين به اسلام در سراسر دنيا است. ما به اين عمل ميكنيم؟نقطه‌ى مقابل اين آموزش قرآنى، آموزش استعمارى است: اختلاف ميان مسلمانان. يك عده، يك عده‌ى ديگر را تكفير كنند، لعن كنند، خود را از آنها برى بدانند. اين چيزى است كه امروز استعمار ميخواهد؛ براى اينكه ما با هم نباشيم. متأسفانه بعضى از دولتهاى اسلامى و حكومتهاى اسلامى فريب ميخورند؛ آنها هم داخل بازى دشمن ميشوند؛ فريب دشمن را ميخورند، براى دشمن كار ميكنند؛ گاهى دانسته، گاهى هم ندانسته. “(36)
” الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ‌ وَيَأْمُرُ‌كُم بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّـهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَ‌ةً مِّنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ”(37) شیطان، شما را وعده فقر و تهیدستی می‌دهد؛ و به فحشا (و زشتیها) امر می‌کند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما می‌دهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست. (به همین دلیل، به وعده‌های خود، وفا می‌کند.)
“امروز اتحاد و اتفاق بين مسلمانان، يك فريضه‌ى فورى است. ببينيد از جنگ و اختلاف چه مفاسدى به وجود مى‌آيد؛ ببينيد در دنياى اسلام، تروريسم كور به بهانه‌ى اختلافات مذهبى، چه فجايعى به راه مى‌اندازد؛ ببينيد با اين اختلافاتى كه بين ما مسلمانان به وجود آوردند، رژيم صهيونيستى غاصب چه نفس راحتى ميكشد. هر وقتى كشورهاى اسلامى و ملتهاى اسلامى بخواهند به هم نزديك شوند، يك توطئه‌اى درست ميكنند، يك حادثه‌اى به وجود مى‌آورند. اينها بايد چشم ما را باز كند، اينها بايد ملتهاى مسلمان را بيدار كند، اينها بايد چهره‌ى رؤسا و حاكمان بااخلاص را از حاكمان دست‌نشانده‌ى دشمنان ممتاز كند. اينجا صحنه‌ى امتحان است. “(38)
“امروز هر حنجره‌اى كه به وحدت دنياى اسلام دعوت كند، حنجره‌ى الهى است، ناطق من اللّه است. هر حنجره‌اى و زبانى كه ملتهاى مسلمان را، مذاهب اسلامى را، طوايف گوناگون اسلامى را به دشمنى با يكديگر تحريك كند و عصبيتها را عليه يكديگر تحريك كند، ناطق من الشيطان است. «من اصغى الى ناطق فقد عبده فان كان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان كان النّاطق ينطق عن لسان ابليس فقد عبد ابليس».(39)
“آنهائى كه از زبان ابليس حرف ميزنند، خودشان و مستمعين خودشان را به طرف جهنم ميبرند؛ خودشان را هم دچار هلاكت ميكنند.” أَلَمْ تَرَ‌ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ كُفْرً‌ا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ‌ الْبَوَارِ‌ * جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌” (40)آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟! (سرای نیستی و نابودی، همان) جهنم است که آنها در آتش آن وارد می‌شوند؛ و بد قرارگاهی است!
“يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَ‌دَهُمُ النَّارَ‌ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْ‌دُ الْمَوْرُ‌ودُ “(41) روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود؛ و (به جای چشمه‌های زلال بهشت) آنها را وارد آتش می‌کند! و چه بد آبشخوری است (آتش)، که بر آن وارد می‌شوند!كه درباره‌ى فرعون است. امروز دشمنان غربى، عليه اسلام و مسلمانان، شمشير را از رو بسته‌اند. خب، اينجا تكليف مسلمانها چيست؟ مسلمانها بايد به عناصر قدرت خودشان برگردند؛ مسلمانها بايد در درونِ خودشان عوامل اقتدار و توانائى را روزبه‌روز افزايش دهند. يكى از مهمترين عوامل اقتدار، همين اتحاد و اتفاق است. اين براى ما درس است، براى ملتهاى مسلمان درس است. “(42)
حیات طیبه هدف سبک زندگی قرانی
بين انسان و پروردگار جهانيان، عهد و پيماني است كه پاسداشت آن، درهاي معنوي را مي‌گشايد و آدمي را به «حيات طيّبه» و سبك زندگي نوين رهنمون مي‌سازد، تا او را به بارگاه رحمت الهي و جهان «عنديّت» برساند. جهاني كه پايدار و هميشگي است و زندگي سالم و شادمان و برخورداری از آن زندگي، هرگز تباه نمي‌شود..
(وَ لاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ * مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ * مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاﺓً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ)(43).
«پيمان خدا را به بهاي ناچيزي نفروشيد. زيرا آنچه نزد خدا است – اگر بدانيد- قطعاً براي شما بهتر است. آنچه نزد شما است، تمام مي‌شود و آنچه نزد خدا است پايدار. و قطعاً كساني را كه صبوري و شكيبايي ورزيدند، به بهتر از آنچه عمل مي‌كردند، پاداش خواهيم داد. هر كس – از مرد يا زن – كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگي پاكيزه‌اي، حيات مي‌بخشيم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مي‌دادند، پاداش خواهيم داد».
راه يافتن به جهان «عندالله»‌ و «حيات طيّبه»، پاداش صبر و بردباري مؤمنان است كه عهد و پيمان خدا را نشكسته و به بهاي ناچيز آن را نفروخته‌اند و به جهت بهتر عمل كردن، به سود بي‌نظير و غير قابل وصف، دست مي‌يابند، اين نتيجه و پاداش بهتر از عمل آدمي كه به سبب عمل صالح مشروط به ايمان، نصيب زن و مرد مي‌شود، «حيات طيّبه» ‌است. زندگي پاك از هرگونه نابودي و كمبودي و ناكامي و بيم و اندوه از جمله ويژگي‌هاي اين سبك زندگي است. در برابر سبك زندگي سالم اسلامي، زندگي فرومايگي، زير نفوذ شيطان وجود دارد و آن، براي كساني است كه فرمان‌بر شيطان هستند..
خداي متعال در اين آيه، وعده بسيار مهمي به زنان و مردان مي‌دهد كه در نتيجه ايمان و اثر اعمال صالحشان، «حيات طيّبه» به آنان عطا مي‌كند. تنها شرط، مؤمن بودن و صاحب عمل صالح است. زیرا عمل در كسي كه مؤمن نيست، حبط و نابود مي‌شود و اثري بر آن، مترتب نمي‌شود
1-    كسي كه به حيات طيبه مي‌رسد، به علم و ادراكي دست مي‌يابد كه ديگران نرسيدند.
همچنين از موهبت قدرت بر احياي حق و ابطال باطل، سهمي دارد كه ديگران ندارند. ﴿ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ و عَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾(44) . اين علم و اين قدرت جديد و تازه، مؤمن را آماده مي‌سازند، تا اشياء را بر آنچه كه هستند، ببيند و اشياء را به دو قسم تقسيم مي‌كنند. يكي حق و باقي و دیگری باطل و فاني. وقتي مؤمن اين دو را از هم متمايز ديد، از صميم قلبش، از باطل فاني كه همان زندگي مادي دنيا و نگارهاي فريبنده و فتّانه‌اش مي‌باشد، اعراض نموده و به عزت خدا، عزيز مي‌شود. وقتي عزت او، خدايي شد، ديگر شيطان با وسوسه‌هايش نمي‌تواند، او را ذليل و خوار كند..
كساني كه به «حيات طيّبه» مي‌رسند، دل‌هایشان مربوط به پروردگار و جز تقرّب او را دوست نمي‌دارند و تنها از سخط و خشم و دوري او، مي‌ترسند. براي خويشتن، حيات ظاهر و دائم سراغ دارند كه جز رب غفور، كسي اداره كنِ آن حيات نيست و در سبك زندگي خود، جز حسن و جميل چيزي نمي‌بينند. اين چنين انساني كه به «حيات طيّبه» رسيده، در نفس خود، به چنان نور و كمال و قوت و عزّت و سروري مي‌رسد كه نمي‌توان اندازه‌اش را معيّن كرد. نمي‌توان گفت كه چگونه است و چگونه چنين نباشد، در حالي كه مستغرق در حيات دائمي و زوال ناپذير و نعمتي باقي و فنا ناپذير است.
اين «حيات طيّبه»، زندگي حقيقي است نه مجازي و زندگي واقعي و جديد مي‌باشد. كسي كه داراي آن چنان زندگي است، دو جور زندگي ندارد، بلكه زندگی‌اش قوي‌تر و روشن‌تر و داراي آثار بيشتر است. چه اينكه روح قوي كه خداي متعال، انبياء را مخصوص آن كرده، يك زندگي سوّمي نيست. بلكه درجه سوّم از زندگي است كه زندگي آنان درجه بالاتري دارد.
از اين رو است كه خداوند، اين زندگي را به طيّب توصيف كرده كه حياتي است خالص كه خباثتي در آن، نيست. راه يافتگان به عالم «عندالله» از زندگي حقيقي در محضر خداوند كه در حقيقت اثر و جلوه اسم «حيّ» است، برخوردارند. “وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ ” (45) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
2- جامع خير دنيا و آخرت: .
عالم «عنديّت» نه در حيات دنيايي محصور است و نه به حيات اخروي اختصاص دارد. بلكه خير آن، بر دنيا و آخرت گسترده شده و برخورداران از «حيات طيّبه» در همين دنيا از آن بهره‌مندند” مَّن كَانَ يُرِ‌يدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّـهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَ‌ةِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ سَمِيعًا بَصِيرً‌ا ” (46) کسانی که پاداش دنیوی بخواهند، پاداش دنیا و آخرت نزد خداست؛ و خداوند، شنوا و بیناست.
3- پايداري: .
بهره‌مندي از «حيات طيّبه»، ابدي و ماندگار است و كسي كه به «»حيات طيّبه» دست يافت، در آن، نابودي و فرسودگي وجود ندارد. در آيه ديگر فرمود: “فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَمَا عِندَ اللَّـهِ خَيْرٌ‌ وَأَبْقَىٰ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَ‌بِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ” (47) آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند بهتر و پایدارتر است.
4- نامحدود بودن:
سرچشمه بيكران و بي‌پايان همه چيز، نزد خدا است و حتي بهره‌هاي اندك دنيايي هم جلوه و جرعه‌اي از آن خزانه‌هاي بيكران عندالله است “وَ إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ ” (48) و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی‌کنیم!
راه يافتگان به آن عالم و «حيات طيّبه» هر چه بخواهند، برايشان فراهم است و محدوديتي ندارد. ” تَرَ‌ى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ ۗ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَ‌وْضَاتِ الْجَنَّاتِ ۖ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَ‌بِّهِمْ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ‌” (49) (در آن روز) ستمگران را می‌بینی که از اعمالی که انجام داده‌اند سخت بیمناکند، ولی آنها را فرامی‌گیرد! امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند در باغهای بهشتند و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنها فراهم است؛ این است فضل (و بخشش) بزرگ!
﴿ لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ فِيهَا وَ لَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴾(50) «برايشان هر چه بخواهند، در آنجا هست، نزد ما بيش از آن است». از اين رو، كساني كه در زندگي دنيا به «حيات طيّبه» راه يافتند، هرچه اراده كنند، براي آنان فراهم مي‌شود و اين برايشان سهل و آسان است و وجود پيدا كردن خواستشان در مقابل مقام معنوي آنان، كوچك است.
5- كمال وجودي:.
رسيدن به عالم عندالله و «حيات طيّبه»، تحول وجودي، به سوي كمال است و اين گونه نيست كه ميان راه يافتگان به آن عالم و درجات و كمالاتشان، جدايي وجود داشته باشد. بلكه صاحبان مقام عنديت، عين كمال بوده و خودشان، درجات آن عالم هستند.
” هُمْ دَرَ‌جَاتٌ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ بَصِيرٌ‌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿51) «آنان، درجاتي نزد خدا هستند» و برخورداری‌ها و بهره‌مندی‌ها، از خارج وجودشان به آنان داده نمي‌شود. بلكه سير به سوي حقيقت، وجود آنان را به سرچشمه كمال و جمال، تبديل كرده است..
6- نور
هر كس توفيق رسيدن به «حيات طيّبه» پيدا كند، فردي است كه از همه تعلّقات و تيرگي‌ها، رها يافته و جان و دلش، صاف و پاك گشته است. خداوند اين گروه از راه يافتگان به «حيات طيّبه» را به حضور مي‌پذيرد. “‌وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ ۖ وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَ‌بِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُ‌هُمْ وَنُورُ‌هُمْ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ” (52) کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشانند؛ برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان؛ و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنها دوزخیانند.
اين گروه، كساني هستند كه خداوند را با تمام وجود درك كرده و مظهر جمال و جلال او شدند، در ميان مردم با اين نور، حركت مي‌كنند. ” أَوَمَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورً‌ا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِ‌جٍ مِّنْهَا ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِ‌ينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (53) «آيا كساني كه مرده بود، پس او را زنده كرديم و برايش نوري قرار داديم كه با آن، ميان مردم حركت كند، مثل كسي است كه در تاريكي‌ها وامانده و راه گريزي ندارد؟».
15- چهار راهکار :
(وَ ابْتَغِ فیما آتاک اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَک مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْک وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ : و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن، و همچنانکه خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد.(54)
راهکار اول : به فکر اخرت باشیم (وَ ابْتَغِ فیما آتاک اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ)
آیات الهی همه انسان ها را توصیه می کنند تا علاوه بر اینکه از زندگی در حال نهایت استفاده را می برند ،به فکر آینده خود نیز باشند و توشه ای مناسب برای آینده مهیا کنند.
راهکار دوم: زیبایی های دنیا را از دست ندهیم (وَ لا تَنْسَ نَصیبَک مِنَ الدُّنْیا: و سهم خود را از دنیا فراموش مکن)
تا می توانیم از لذت های مشروع دنیا استفاده کنیم و خود را محروم از آنها نکنیم خداوند متعال می فرماید:
(قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُون(55)[اى پیامبر] بگو: «زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده، و [نیز ] روزیهاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده؟» بگو: «این [نعمتها] در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آورده‏اند و روز قیامت [نیز] خاصّ آنان مى‏باشد.» این گونه آیات [خود] را براى گروهى که مى‏دانند به روشنى بیان مى‏کنیم.)
راهکار سوم: نیکی کردن را فراموش نکنیم (وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللّه إِلَیْکَ: و همچنان که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن)
همانطور که دوست دارید در مواقع نیاز کسی به فریاد شما برسد و دست شما را بگیرد شما نیز نسبت به دیگران این گونه عمل کنید.همانطور که دوست دارید دیگران نسبت به شما رفتار خوبی داشته باشند،شما نیز نسبت به دیگران همان رفتار را از خود بروز دهید .
راهکار چهارم: روی زمین فساد وتباهی نکن (وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ: إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ: و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد.)
پی نوشتها:
1-﴿بقره/5﴾
2-﴿ ال عمران/104﴾
3-﴿اعراف/٨﴾
4-﴿اعراف/١٥٧﴾
5-﴿توبه/88﴾
6-﴿مومنون1تا11﴾
7- ﴿اعلی/14و15﴾
8-(شمس/9﴾
9-( بيانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌ 23/7/1391)
10- همان
11-﴿قصص/٥﴾
12-  ﴿نور/55﴾
13-﴿توبه/٣٣وصف/9﴾
14-﴿فتح/28﴾
15-( بيانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌ (23/7/1391)
16-﴿قلم/4﴾
17- امام خامنه ای روحی فداه:اول ماه مبارك رمضان‌ ۱۴۳۴ه ق/1392ه ش
18-﴿انعام/ ۱۱۶)
19-( حمد/۷)
20- امام خامنه ای روحی فداه: اول ماه مبارك رمضان‌ ۱۴۳۴ه ق/1392ه ش
21-﴿نسا ء/٦٩﴾
22- امام خامنه ای روحی فداه:اول ماه مبارك رمضان‌ ۱۴۳۴ه ق/1392ه ش
23-﴿شعراء/89﴾
24-﴿صافات/83و84﴾
25- امام خامنه ای روحی فداه: اول ماه مبارك رمضان‌ ۱۴۳۴ه ق/1392ه ش
26-﴿مائده/55و56﴾
27-( بحارالانوار، ج ۲، ص226)
28- امام خامنه ای روحی فداه: اول ماه مبارك رمضان‌ ۱۴۳۴ه ق/1392ه ش
29- امام خامنه ای روحی فداه:مسابقات بین المللی سال 1392
30- ﴿اعراف/204﴾
31-﴿اسراء/9﴾
32- امام خامنه ای روحی فداه:مسابقات بین المللی سال 1392
33- ﴿یونس/٦١﴾
34- امام خامنه ای روحی فداه:مسابقات بین المللی سال 1392
35- آل عمران/۱۰۳)
36- امام خامنه ای روحی فداه:مسابقات بین المللی سال 1392
37- ﴿بقره/٢٦٨﴾
38- امام خامنه ای روحی فداه:مسابقات بین المللی سال 1392
39- ( بحارالانوار، ج ۲، ص ۹۴)
40- ﴿ابراهيم/ ۲۸ و ۲۹)
41-﴿هود/۹۸)
42- امام خامنه ای روحی فداه:مسابقات بین المللی سال 1392
43-﴿نحل/96﴾
44-﴿بقره/62﴾
45-﴿ال عمران/169﴾
46-﴿نساء/١٣٤﴾
47-﴿شوری/36﴾
48- (حجر/21﴾
49-﴿شوری/22﴾
50-﴿ق/٣٥﴾
51- (ال عمران/163﴾
52-﴿حدید/19﴾
53-﴿انعام/122﴾
54- ( القصص /  77)
55-( الأعراف :  32)

 

جستجو