حماسه سیاسی ، بهبودی وضع اقتصادی

جمعه - 24 می 2013

شرایط کنونی کشور به گونه‌ای است که دشمنان از تحریم به عنوان حربه‌ای برای ایجاد ناامنی اقتصادی و افزایش نارضایتی مردم استفاده می‌نمایند. آیا دشمن می‌تواند از طریق تحریم اقتصادی به خواسته‌های خود مبنی بر پراکنده کردن مردم از پشتیبانی نظام و در نهایت براندازی آن برسد؟

در زمان فروپاشی شوروی سابق، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد تصور نکنید که شوروی به خودی خود از هم گسست، بلکه این آمریکا بود که با استفاده از حربه‌های اقتصادی (از جمله کاهش دسترسی شوروی به کالاهای استراتژیک نظیر گندم) به فروپاشی شوروی کمک کرد. از آن زمان به بعد، امنیت اقتصادی به مؤثرترین رکن امنیت ملی[1] تبدیل شد. اکنون امینت اقتصادی به حدی مهم است که شرایط اقتصادی کشورهای جهان، قطب‌های سیاسی را مشخص می‌کند. تا حدی که چین بدون کمتر پشتوانه‌ی مکتبی یا سیاسی خاصی، در حال حاضر، صرفاً با تکیه بر اقتصاد خود، به یکی از قطب‌های سیاسی تبدیل شده است و پیش‌بینی می‌شود در سال‌های آینده، حرف زیادی برای گفتن داشته باشد.

تحریم‌های اقتصادی، چه در زمان جنگ تحمیلی و چه در حال حاضر (که ابعاد جدیدتری یافته است)، ریشه در همین موضوع دارد و با هدف ایجاد ناامنی اقتصادی و افزایش نارضایتی مردم صورت گرفته است تا با توجه به ساختار سیاسی کشوری که مبتنی بر رأی مردم است، آن‌ها را از پشتیبانی نظام دلسرد کنند و آن گاه با اعمال فشار از طریق سازمان‌های بین‌المللی یا تهدید به جنگ، به خواسته‌های شوم خود برسند. اما اینکه تا چه حد اعتقاد مردم به نظام متأثر از شرایط اقتصادی است مسئله‌ای است که دشمن در شناخت آن دچار مشکل شده است.

مهریه زنان از نگاه پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)

یکشنبه - 12 می 2013

مهریه، یکی از حقوق قانونی و شرعی زن بعد از خواندن صیغه عقد است. عرف جامعه و هم چنین شرایط اقتصادی مرد نقشی تعیین کننده در میزان تعیین مهریه دارند.در گفتار ائمه (علیهم السلام) توصیه هایی درباره مهریه به زنان و مردان شده است که در جدول زیر 5 حدیث دراین مورد را می خوانید. […]

احادیث همسرداری

یکشنبه - 12 می 2013

پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)

«مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ وَالمَسکَنُ الواسِعُ وَالمَرکَبُ البَهیُّ وَالوَلَدُ الصّالِحح» (بحارالأنوار، ج76، ص155) از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانه‌ای بزرگ، وسیله‌ای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.

امام علی (علیه السلام)

«أحسِنِ الصُّحبَةَ لَها فَیَصفُوَ عَیشُک» (من لایحضره الفقیه، ج4، ص392) با همسرت خوش رفتار باش تا زندگی‌ات با صفا گردد.

امام محمد باقر (علیه السلام)

«إِنّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّه اَشَّدُّکُم اِکراما لِحَلائِلِهِم» (تهذیب الاحکام، ج8، ص141) گرامی‌ترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)

«إنَّ الرَّجُلَ إذا نَظَرَ إلَی امرَأَتِهِ وَنَظَرَت إلَیهِ نَظَرَ اللّه تَعالی إلَیهِما نَظَرَ الرَّحَمَةِ» (نهج الفصاحه، ح 621) وقتی مردی به همسر خود نگاه کند و همسرش به او نگاه کند، خداوند به دیده رحمت به آنان نگاه می‌کند.

پايداري با توحيدِ ناقص، ممكن نيست

جمعه - 12 آوریل 2013

 

دليل ناپايداري و عدم استقامت در راه حق

«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[1]

همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می­آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.

دليل ناپايداري و عدم استقامت در راه حق

در اين جلسه، مطلب ديگري را مي‏خواهم عرض ­کنم که چه مي­شود انسان در اين معادله بين دنيا و آخرت و در معامله آنها با خدا، پيروز مي‏شود؟ و کساني که پايداري نمي­کنند و به اصطلاح در يك جايي از كار منحرف مي‏شوند، دليلش چيست؟ آياتي که در باب استقامت در دين وارد شده بود را در جلسه گذشته مطرح كردم. دو آيه بود که پايداري، در آن آمده بود؛ يکي همين آيه سوره فصلت است: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ تَتَنزََّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَئكَةُ»[2] در آيه ديگری که در سوره احقاف است، نیز همين تعبير تكرار شده است: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يحَْزَنُون»[3] در آنجا دارد «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» اينجا دارد «فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يحَْزَنُون» خوف و حزن در هر دو آيه آمده است ولي در آيه اوّل اين جمله را اضافه دارد كه «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» خداوند در هر دو آيه مي‏فرمايد، آنهايي که گفتند: «ربُّنا الله» و بر اين حرف و عقيده خود استقامت كردند، ترس و ناراحتي ندارند. رواياتي را هم كه در گذشته در باب مسأله پايداري، مطرح کردم، يکي روايت سُفين بن عبدالله ثقفي بود كه مي‏گويد: «قُلتُ يا رسُولَ اللهِ! حَدِّثْنِي بِأمرٍ أعتَصِمُ بِهِ. فقَالَ: قُلْ رَبِّيَ اللهُ ثُمَّ اسْتَقِمْ»[4] مي‏گويد به پيغمبر عرض كردم: مرا به چيزي سفارش كنيد كه به آن ملتزم شوم. حضرت فرمودند: بگو «ربي الله» و پايداري كن! روايت ديگر هم از علي عليه‏السلام بود كه حضرت فرمود: «قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِي» به پيغمبر عرض کردم كه مرا سفارش فرما! «قَالَ قُلْ رَبِّيَ اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقِمْ»[5] حضرت همان جواب را به او دادند. دو آيه و دو روايت در اين باره خواندم كه همه‏شان با هم هماهنگ هستند.

پایداری ومعادلات ان

جمعه - 12 آوریل 2013

در پايداري در راه حق ناتواني معنايي ندارد، نخواستن مطرح است

«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[1]

همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می­آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.

بحث ما راجع به بروز و ظهور شخصيت امام حسين علیه‏السلام بود که عرض کردم كه اين حركت پايداري در راه رسيدن به حق و براي اقامه حق بود. براي آن‏كه کسي بخواهد پايداري کند، امور چهارگانه­اي وجود دارد كه لازمه استقامت و پايداري او است؛ تشخيص حق، تشخيص راه رسيدن به حق، حرکت در آن راه و آخر هم پايداري است كه با تحصيل و رعايت اين امور به مقصد مي‏رسد. بحث من در جلسه گذشته، درباره «مانع» بود كه چه چيزهايي مانع مي­شود كه انسان به حق نرسد و نتواند حق را به پا دارد. به تعبير ديگر ما «ناتواني» براي قدم گذاشتن در راه حق و پايداري در اين مسير نداريم، بلكه مسأله «نخواستن» مطرح است. در يک جمله عرض کردم آن‏چه که مانع است و خواستن انسان را از بين مي‏برد «تعلقات دنيويه» است.

پايداران و ناپايداران در كاروان امام حسين(علیه السلام

جمعه - 12 آوریل 2013

بررسي «استقامت بر حقّ» در وصيت‏نامه امام حسين(عليه‏السلام)

«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَه أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّه الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[1]

همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می­آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.

مقام استقامت در منازل معنوي

در ابتدا  نکته­ای را تحت لغتِ «استقامت در راه حق» و «پایداری» مطرح می­کنم. بحثی در مباحث معرفتی وجود دارد كه منزل بيست و ششم از مقامات معنویّه، مقام استقامت است. من اين مطلب را در سال‏هاي گذشته، بحث كرده‏ام و در اینجا منظورم از استقامت، اين نيست. معنای استقامت در آنجا این است که سالک إلی الله بايد در سیر معنوي خود، «حالت تعادل» داشته باشد و افراط و تفریط نكند. امّا استقامت در اينجا، چیزی غیر از آن است و به معناي «پایداری» است. در اینجا قیام و استقامت که می­گوییم، از لحاظ لغوی داراي خصوصيّتی است. يعني لغت استقامت، نوعي برپا شدن و ايستادن را در بردارد. وقتي كه گفته مي‏شود: «قامَ» یا «قامَ الأمر» يعني فلان مسأله راست شد، درست شد و برپا شد. راستی و درستی در اینجا به معنای برخاستن است كه در آن نوعي حرکت وجود دارد. در معناي كلمه «پایداری» مفهوم راستي،‌ درستي، حرکت و تهاجم مستتر است.

چرا طلحه و زبیر در مقابل حضرت علي(علیه السلام) ايستادند؟

جمعه - 12 آوریل 2013

صورتهای مختلف ناپایداری
«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[1]
همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می¬آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.
بحث ما راجع به حرکت امام حسین(علیه‌السلام) و قیام آن حضرت بود که عرض کردم محور آن پایداری در حرکت به سوی حق و پایداری در حرکت برای به پاداشتن حق بود. اوّلی جنبه معرفتی و دومی جنبه اجتماعی داشت. در جلسه گذشته، بحث به اینجا رسید که پایداری در حرکت به سوی حق و همچنین اقامه حق، متوقّف بر چند چیز است؛ اوّل، تشخیص حق؛ دوم، تشخیص راهی که انسان را به آن حق می¬رساند؛ سوم، حرکت به سوی آن هدف که حق است و بعد از این مسأله پایداری مطرح است. من این بحث را حتی از نظر ماده قَوَمَ وارد شدم و عرض کردم که استقامت به معنای پایداری است که به نوعی مفهوم حرکت نیز در آن نهفته است.[2] جلسه گذشته جملاتی را از حضرت علی(علیه‌السلام) از خطبه¬ای در نهج‌البلاغه در مورد بیان فرق بین استقامت و صبر نقل کردم. در آن روایات آمده بود که اگر کسی بعد از تشخیص حق، شناخت راه رسیدن به حق و شروع حرکت به سوی حق، بخواهد به مقصد برسد و واصل شود، باید پایداری داشته باشد. در آخر جلسه گذشته هم به مناسبت روایاتی را خواندم؛ که یکی از پیغمبر اكرم بود «اِن تَستَقیمُوا تُفلِحُوا» اگر بخواهید رستگار شوید، باید پایداری داشته باشید.

تفاوت صبر با پايدراي

پنجشنبه - 11 آوریل 2013

 

نفي بيعت با يزيد؛ زمينه‌ساز ظهور و بروز شخصيت امام حسين عليه السلام
«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»1
همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می¬آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.
طرح بحث
من ابتدا مطلبی را به عنوان یک مقدمه کوتاه عرض می¬کنم، بعد وارد اصل بحث مي‏شوم. ما در روایات و تاریخ داریم که وقتی معاویه، در نیمه ماه رجب مُرد، پسرش یزید، نامه¬ای به ولید بن عَتَبه،که از طرف معاویه حاکم مدینه شده بود، نوشت که از امام حسین(علیهالسلام) و چند نفر از سرشناسان دیگر مانند عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر بیعت بگیرد. والی مدینه ازامام حسین(علیه‌‌السلام) درخواست كرد كه با يزيد بیعت كند و حضرت هم نپذیرفت. بالاخره کار به جایی رسید که امام حسین از مدینه خارج شد. ازاینجا است که قیام امام حسین(علیهالسلام) شروع میشود. شخصیّت امام حسین(علیهالسلام) نیز از این‏جا، ظاهراً ظهور و بروز پیدا می¬کند.
در تاریخ آمده است که بعد از مرگ معاویه، اهالي شهرهای مختلف،به خصوص کوفه، پیشنهادهایی برای قیام به امام حسین دادند که ما با شما بیعت می¬کنیم وشما به اینجا بیا و… حتی پیش از آن، یعنی بعد از شهادت امام حسن نيز کوفی¬هابه امام حسین نامه نوشتند که شما به سمت ما حرکت کن؛که امام حسین در جواب آنان نوشت که پیمانی بین ما و معاویه هست و من نمی¬خواهم با اين اقدام پیمان شکنی کرده باشم. حضرت به صلح امام حسن(علیهالسلام) اشاره داشتند. تا این‏که معاویه مُرد. آن وقت دیگر مدّت عهدنامه تمام شده بود. چون تا معاویه بود، پیمان هم بر جای خودش بود. امّا وقتی معاویه مُرد، اعتبار عهدنامه هم پايان يافت و اینجا بود که شخصیّت امام حسين(علیهالسلام) ظاهراً بروز پیدا کرد. به تعبیر دیگر، تولّد شخصیّتی امام حسین(علیهالسلام)، با حرکت از مدینه شروع می¬شود.

موانع پايداري

پنجشنبه - 11 آوریل 2013

موانع استقامت و پایداری

«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[1]
همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می¬آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.

چرا انسان نمي‌خواهد پايداري كند؟
من قبلاً به طور ضمنی، به مطلبی اشاره كرده بودم که می‌خواهم در این جلسه مستقلاً وارد آن شوم و آن مطلب این است که چه می¬شود که انسان ظاهراً، نمی‌تواند پایداری کند؟ البتّه بهتر است بگوییم «نمی‌خواهد»؛ وگرنه مي‌تواند.[2] همه ما مي-توانيم پايداري كنيم، ولي نمي¬خواهيم. سرّ این «نمی¬خواهم» چیست؟ من بحث را به‌طور کلّی مطرح می‌کنم که چه چیز مانع می¬شود انسان، از همان ابتدا که باید حق را تشخیص دهد، به حسب ظاهر، نمی‌تواند حق را تشخیص دهد؛ یا اين‌كه وقتي حق را تشخیص داد، چه چیز موجب می¬شود که راه رسیدن به حق را تشخیص ندهد؛ سوم اين‌كه وقتي حق و راه رسیدن به آن را تشخیص داد، چه چیز موجب می¬شود که به سوی حق حرکت نکند و چهارم وقتي كه حق را تشخیص داد، راه رسیدن به حق را هم تشخیص داد و حرکت هم کرد، چه چیز موجب می شود که در این سیر، پایداری نکند و تا رسیدن به حق در مسیر نماند. من دارم خيلي مشخّص و دسته‌بندی شده بحث مي¬كنم.

مادر امام سجاد زین العابدین علیه السلام چه کسی است

چهار شنبه - 10 آوریل 2013

برای پاسخ به سوال مذکور باید با دقت به مطالعه در زوایای زندگانی شهربانو (ملکه المدینه و بانوى شهر) از زمان تولد تا وفات بپردازیم تا به این سوال پاسخ دهیم.
در مورد تاریخ تولد این بانو تحقیقی نشده است و اما در مورد نیاکان و خاندان ایشان و اینکه آیا او دختر یزدگرد است یا نه چند نظریه وجود دارد:
الف) ساسانى بودن;
ب) کابلى بودن;
ج) سیستانى بودن;
د) سندى بودن
برخى از منابع متقدم و متأخر دیدگاه‏هاى دیگرى مانند سیستانى بودن، سِندى بودن، کابلى بودن او را متذکر شده
دانشورانى چون: یعقوبى (متوفاى ۲۸۱ ق). ، محمد بن حسن صفار قمى (متوفاى ۲۹۰ ق). ، کلینى (متوفاى ۳۲۹ق). ، شیخ صدوق (متوفاى ۳۸۱ق). و شیخ مفید (متوفاى ۴۱۳ق). – با وجود اختلاف در نام وى – او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانى) دانسته‏اند .
عده‏اى نیز «نام پدر شهربانو» را این گونه معرفى کرده‏اند:
۱ . سبحان.
۲ . سنجان.
۳ . نوشجان.
۴ . شیرویه .(۱)

گوناگونى اقوال و ابهامات تاریخى، بیانگر احتمال «تحریف در گزارش وقایع‏» مى‏باشد. از این رو باید به «نقد علمى‏» اخبار پرداخته و به نتیجه مطلوبى رسید .لذا با توجه به اختلاف در اقوال وجه مشترک و مورد قبول را مى‏توان در یک عبارت گنجانید; یعنى «شهربانو، دختر یکى از بزرگان و سرشناسان ایران‏ زمین مى‏باشد .»

قابل توجه است که عالمان و پژوهشگران برجسته‏اى چون «شهید مطهرى‏» بر شاهزاده بودن وى، اشکالاتى وارد ساخته‏اند; به طورى که آن استاد شهید فرموده است: «… اگر از زوایه تاریخ بنگریم، اصل داستان شهربانو و ازدواج او با امام حسین علیه السلام و ولادت امام سجاد علیه السلام از شاهزاده‏اى ایرانى، مشکوک است …»(۲)

تحلیلی بر پیام نوروزی امام خامنه ای روحی فداه

محسن زاده دکتر محسن زاده حجه الاسلام محسن زاده http://mohsenzade.com حجه الاسلام محسن زاده http://mohsenzade.com
یکشنبه - 31 مارس 2013

حماسه سیاسی و اقتصادی و حضوری جهادی
تحلیلی بر پیام نوروزی  امام خامنه ای روحی فداه
امام خامنه ای روحی فداه در پیام نوروزی خویش امسال را با عنوان سال “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” نام گذاری کردند.
دلیل این نام گذاری همانطور که در پیام خود معظم له نیز ذکر شد؛ از یک سول بدلیل حوادث و اتفاقات بوجود آمده در طی سال 91 بود و از طرف دیگر با نگاه به حوادث پیش رو در سال 92 بود.
تحریم ها و اشکالات داخلی
همانطور که ایشان نیز اشاره کردند؛ سال 91 سال پر فراز و نشیبی برای ملت ایران بود. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم ها و اشکالات داخلی و برخی کوتاهی ها و سهل انگاری ها برای ملت علی الخصوص برای اقشار ضعیف و کم درآمد بسیار سنگین و طاق فرسا بود. البته این فشارها هیچ گاه باعث نشد که مردم عزیز ما نسبت به اصل نظام و انقلاب دلسرد و نا امید شوند و همواره در کنار تمامی انتقاداتی که نسبت به مسئولین دارند؛ نسبت به اصل این نظام و انقلاب وفادار هستند و هر جا لازم باشد با حضور خود در صحنه ها این وفاداری خویش را اعلام می نمایند. که نمونه بارز این حضورها حضور همه ساله مردم در راهپیمائی 22 بهمن ماه است که امسال به لطف پروردگار پرشورتر از سالهای پیش برگزار شد. همچنین همانطور که مقام معظم رهبری-مدظله- نیز اشاره کردند؛ حضور پرشور و باشکوه مردم عزیز خراسان شمالی در سفر مهر ماه معظم له به این استان نیز نمونه بارز دیگری از وفاداری مردم به اصل این نظام و انقلاب است.

امر به معروف ونهی از منکر

یکشنبه - 31 مارس 2013

از آنجايي‌كه انسان غافل است و به دليل عارض شدن نسيان بسياري از مواردي كه مفيد براي اوست فراموش مي‌كند بنابراين امر به معروف و نهي از منكر جزء ضرورياتي است كه در جهت نيل به كمال براي هر انساني ضرورت پيدا مي كند. به اين جهت است كه حضرت امام محمد باقر(ع) مي فرمايد: «ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه عظيم بها تقام الفرائض …» ‌(1) يعني امر به معروف و نهي از منكر واجب عظيم و بزرگي است كه پابرجايي ساير واجبات به آن بستگي دارد. از تعبير “بها تقام الفرائض” چنين استفاده مي شود كه امر به معروف و نهي از منكر از لوازم حكومت اسلامي به شمار مي رود.

سال 1368 امام خامنه ای روحی فداه در سالروز قیام نوزده دی مردم قم در دیدار با مردم این شهر از یک «واجب فراموش شده اسلام» صحبت کردند؛ ایشان فرمودند: «ما بايد خود را به سرچشمه‌ى اسلام برسانيم تا زندگى به تمامى شيرين شود. قرآن كريم مى‌فرمايد: «الّذين ان مكّناهم فى الارض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن‌المنكر»(1). من مى‌خواهم اين واجب فراموش شده‌ى اسلام را به ياد شما و ملت ايران بياورم: امر به معروف و نهى از منكر. همه‌ى آحاد مردم بايد وظيفه‌ى امر كردن به كار خوب و نهى كردن از كار بد را براى خود قايل باشند. اين، تضمين‌كننده‌ى حيات طيبه در نظام اسلامى خواهد بود. عمل كنيم تا آثارش را ببينيم. امر به معروف، يك مرحله‌ى گفتن و يك مرحله‌ى عمل دارد. مرحله‌ى عمل، يعنى اقدام با دست و با زور. اين مرحله، امروز به عهده‌ى حكومت است و بايد با اجازه‌ى حكومت انجام بگيرد ولاغير. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه بايد آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.