1بررسی مفهوم فتنه در بیانات آیت الله مصباح یزدی 1
«أَعُوذُ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجِیم * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الم *أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یترَْكُواْ أَن یقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یفْتَنُونَ»1
در این روزها از فتنه، فتنههای آخر الزمان و از این مقولات زیاد صحبت میشود. یکی از کلیدواژههای قرآن کریم و روایات، از جمله نهجالبلاغه، همین واژه فتنه و مشتقات آن است. شاید در قرآن کریم این مادّه در حدود 60 مورد و در نهجالبلاغه حدود 80 مورد به کار رفته باشد. جا دارد که بحث جامعی در این زمینه انجام بگیرد.
برای كسانی كه تحولات سیاسی دهه 70 در كشور را به درستی نشناختهاند همواره این سؤال مطرح است كه ریشه حادثه 18 تیر ماه 1378 چه بود و آیا تعطیلی یك روزنامه آنقدر اهمیت داشت كه به تبع آن غائلهای آنچنانی اتفاق بیفتد و حتی مقدم بر آن، آیا درج یك سند طبقهبندی […]
اشاره
در فرهنگ ما، پدر عشق و جهاد و شهادت امام علي بن ابيطالب(ع) است و براي حفظ عشق بايد حتماً به معرفتشناسي عشق توجه کرد. اگر آگاهي نباشد، عشق هم نخواهد بود. بنابراين اگر ميخواهيد پرچم عشق را سردست نگه داريد، حتماً بايد پرچم آگاهي را سردست نگه داريد. يک راه مهم، مطالعات اسلامي حساب شده و متراکم است. بدون کتاب خواندن و بدون زحمت کشيدن، هيچ کس حافظ هيچ فرهنگي نميتواند باشد. با صرف احساسات، هم خطر افراط و تفريط هست، هم انديشههاي صحيح نهادينه نميشود. در اين مقال، سخنراني دکتر حسن رحيمپور ازغدي در باب فتنه را با هم ميخوانيم.
اشاره
تداوم بحران و گسترش آن در برخي مناطق اسلامي همچون لبنان، عراق، افغانستان و برخي ديگر از کشورهاي اسلامي، گوياي مداخله آشکار غرب در جهان اسلام است. براي مقابله با سياستهاي مداخلهجويانه قدرتهاي غربي در مسايل داخلي کشورهاي اسلامي، بايد ابعاد طرحهاي استراتژيک غرب براي ايجاد گسست و فتنه در جهان اسلام را شناخت. اين نوشتار با بررسي ابعاد و گستره برخي از مهمترين حرکتهاي مداخلهجويانه غرب در جهان اسلام سعي خواهد کرد زمينه مقابل با آنها را هموار سازد
بصیرت در کلام امام خامنه اي
خداوند میفرماید من با بصیرت حرکت میکنم
بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر1388/07/15
یك مطلب راجع به مسائل كلى كشور و انقلاب عرض كنم. ببینید برادران و خواهران عزیز! خداى متعال به پیغمبرش در آن دوران دشوار مكه میفرماید: اى پیغمبر! من با بصیرت حركت میكنم؛ «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیرة انا و من اتّبعنى»؛خودِ پیغمبر با بصیرت حركت میكند، تابعان و پیروان و مدافعان فكر پیغمبر هم با بصیرت. این مال دوران مكه است؛ آن وقتى كه هنوز حكومتى وجود نداشت، جامعهاى وجود نداشت، مدیریت دشوارى وجود نداشت، بصیرت لازم بود؛ در دوران مدینه، به طریق اولى. اینى كه من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأكید كردهام، به خاطر این است كه یك ملتى كه بصیرت دارد، مجموعهى جوانان یك كشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حركت میکنند و قدم برمیدارند، همهى تیغهاى دشمن در مقابل آنها كند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه كند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبههى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانى بلد نباشید، اگر قطبنما در اختیار نداشته باشید، یك وقت نگاه میكنید مىبینید در محاصرهى دشمن قرار گرفتهاید؛ راه را عوضى آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما همان بصیرت است
بیانات در دیدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس1388/06/24 نباید تصور كرد كه آنچه میگوئیم، بیان میكنیم، انتقاد میكنیم، پیشنهاد میدهیم، این تأثیرى نمىبخشد و جائى مورد توجه و مورد عمل قرار نمیگیرد؛ اینجور نیست. تا حالا هم ما در زمینهى ادبیات دفاع مقدس، هم هنر دفاع مقدس پیشرفت داشتیم؛ بنده هم دارم صحنه را […]
بیانات در دیدار گروه كثیری از پرستاران نمونه كشور (۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
آنچه كه از بیانات زینب كبرى باقى مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حركت زینب كبرى را نشان میدهد. خطبهى فراموش نشدنى زینب كبرى در بازار كوفه یك حرف زدن معمولى نیست، اظهارنظر معمولى یك شخصیت بزرگ نیست؛ یك تحلیل عظیم از وضع جامعهى اسلامى در آن دوره است كه با زیباترین كلمات و با عمیقترین و غنىترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است. قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوى است. دو روز قبل در یك بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهى زنان و كودكان را اسیر كردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا میكنند، بعضى هلهله میكنند، بعضى هم گریه میكنند؛ در یك چنین شرائط بحرانى، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میكند؛ همان لحنى را به كار میبرد كه پدرش امیرالمؤمنین بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛مقاله حاضر از دو بخش تشكیل شده است بخش اول آن تحت عنوان حق و باطل است كه تلفیق شده پنج گفتار استاد شهید مرتضی مطهری در همین زمینه میباشد كه سه گفتار آن در یك مدرسه دینی واقع در دماوند ایراد شده و دوتای دیگر، قسمتی از بحثهای آن شهید سعید تحت عنوان فلسفه تاریخ است كه در منزل ایشان تدریس میشد تاریخ ایراد این پنج گفتار به سال 56 باز میگردد.
از مباحث مهم جهان بینی، بحث حق و باطل است . این بحث كه در قرآن نیز به كرات از آن سخن به میان آمده است، در دو قلمرو مورد توجه و بررسی قرار میگیرد:
1. در جهان هستی 2. در جامعه و تاریخ این مقاله بیشتر به قسمت دوم توجه دارد، هر چند كه خلاصهای از بحث حق و باطل در جهان هستی نیز در آن مطرح میشود
ازدواج حضرت محمد«ص»با خدیجه،سبب شد تا آن بزرگوار با انتقال به خانه جدید و تشکیل خانواده،از استقلال بیشترى در زندگى خویش برخوردار گشته،و شالوده زندگى خود را بر آن اساس پىریزى کند.
از این سال که سال بیست و پنجم عمر رسول خدا(ص) بودـتا سال سىام عمر آن حضرت،اتفاق مهمى که در تاریخ ضبط شده باشد در زندگانى آن بزرگوار ذکر نشده،و بنابر طبق روایات مشهور علماى شیعه و اهل سنت،در سال سىام عمر آن حضرت بود که على بن ابى طالب علیه السلام در خانه ابوطالب به دنیا آمد،و چون این حادثه تاریخى و بزرگ از جهات متعددى ـحتى در اصل خلقتـمربوط به زندگانى رسول خدا(ص) مىشود،و پس از یکى دو سال نیزـبشرحى که بعدا خواهیم گفتـاین مولود جدید به خانه محمد«ص»منتقل گردید و به صورت فرزندى براى آن بزرگوار درآمد،لازم است مقدارى در باره ولادت على علیه السلام،در اینجا بحث شود.
ارزش اقتصادى فدک
کشمکشهاى سقیفه در راه انتخاب خلیفه به پایان رسید وابوبکر زمام خلافت را به دست گرفت .حضرت على ـعلیه السلام با گروهى از یاران با وفاى او از صحنه حکومت بیرون رفت، ولى پس از تنویر افکار وآگاه ساختن اذهان عمومى، براى حفظ وحدت کلمه، از در مخالفت وارد نشد واز طریق تعلیم وتفسیر مفاهیم عالى قرآن وقضاوت صحیح واحتجاج واستدلال با دانشمندان اهل کتاب و… به خدمات فردى واجتماعى خود ادامه داد.
بعد از رحلت پیامبر، بر اثر شرایط خاصى که ایجاد شده بود، حضرت على(ع) مجبور شد به مدت 25 سال از صحنه اجتماع به طور خاصى کناره بگیرد و سکوت اختیار کند، آنحضرت در این مدت نه در جهادى شرکت کرد و نه در اجتماع به طور رسمى سخن گفت، شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردى وحفظ اصل دين پرداخت.
اگر این سخن درست باشد که در حیات رسول خدا (ص) دو جریان سیاسى مختلف در میان مهاجران وجود داشته و کسانى براى به دست آوردن خلافت تلاش مىکردهاند باید پذیرفت که میان امام و شیخین از همان زمان مناسبات خوبى نبوده است. در اخبار سیره چیزى که شاهد نزاع اینان باشد دیده نشده، اما هیچ خاطرهاى نیز که رفاقت اینها را با یکدیگر نشان دهد وجود ندارد. دشمنیهاى عایشه با امام على (ع) که به اعتراف خودش از همان زمان پیامبر (ص) وجود داشته مىتواند شاهدى بر اختلاف آل ابى بکر با آل على تلقى شود. گفتهاند زمانى که فاطمه به شهادت رسيد. همه زنان پیامبر (ص) در عزاى بنى هاشم شرکت کردند، اما عایشه خود را به مریضى زده و نیامد و حتى براى على (ع) چیزى نقل کردند که گویا عایشه اظهار سرور کرده بود. (1) .