قياس اهل سنتت عمل به ظن و گماني است كه از پشتوانه علمي برخوردار نيست ؛ زيرا قياس در مكتب آنان اين است كه حكم مسئله اي را از قرآن يا روايت به دست آوريم ؛ سپس علت آن حكم را به كمك عقل استنباط كنيم ؛ و آن را مبنا و اصل قرار دهيم . آنگاه اگر مسئله اي پيش آمد كه حكم آن در كتاب و سنت نبود ؛ ولي عقل ما حكم كرد كه همان علت در اين موضوع نيزوجود دارد ؛ آن حكم را بر اين موضوع جديد نيز جاري مي كنيم . مثلا” حكم شرب خمر در كتاب و سنت حرمت است . عقل ما استباط كرد كه علت حرمت شراب خاصيت اسكار ، يعني مست كنندگي آن است . اگر درباره حليت يا حرمت موضوع جديدي مانند آب انگور يا هر چيز ديگر شك كرديم و نتوانستيم حكم آن را از آيات و روايات به دست آوريم ، به عقل مراجعه مي كنيم . اگر عقل ما استنباط كند كه خاصيت مست كنندگي در آن موضوع جديد نيز وجو دارد ، حكم حرمت راا درباره آن جاري مي كنيم.
اين همان ( تمثيل ) منطقي است كه در آن از جزئي به جزئي ديگر ، يعني از متبايني به متباين ديگر سير مي شود.
حمد و سپاس خدايی را كه در يگانگي خود بلند مرتبه، و در تنهايي و فرد بودنش نزديك است. در قدرت و سلطه خود با جلالت و در اركان خود عظيم است.
علم او به همه چيز احاطه دارد در حالي كه در جاي خود است، و همه مخلوقات با قدرت و برهان خود تحت سيطره دارد. هميشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستايش خواهد بود. صاحب عظمتي كه از بين رفتني نيست. ابتدا كننده و بازگرداننده اوست و هر كاري به سوي او باز مي گردد.
سخنان چهار تن از آنان را در ذيل مي خوانيد :
پذیرش تشیّع نشأت گرفته از عواطف و احساساتی نیست که بر انسان عارض میشود بلکه موقفی است که انسان مستبصر، آن را بعد از مطالعه و درس و بحث بسیار و عمیق انتخاب میکند. انسان در این مرحله با مصیبتها و گرفتاریها و گردنههای زیادی مواجه میشود که باید با تدبیر لازم و دقت فراوان از آنها گذشته و خود را به سرمنزل مقصود که همان رسیدن به حقّ و حقیقت است برساند. آری، او مصمّم است که خود را با عنایات الهی پیرو نتیجهای کند که ادلّه و براهین بر آن اقامه شده است. این تحوّل مذهبی برای یک مستبصر پدید نمیآید جز آنکه از مجموعه عواملی عبور کرده و در آنها غور کند تا او را به مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) رهنمون سازد. اینک به این عوامل اشاره میکنیم:
اشاره کردیم که برخی عمدا یا سهوا شیعیان را متهم می کنند که قائل به تحریف قرآن اند و یکی ازدلایلشان نیزاین است که می گویند اگر شما چنین اعتقادی ندارید، پس چرا علمای شما درکتاب هایشان روایاتی نقل کرده اند که ظاهرآنها دلالت برتحریف قرآن می کند؟
درپاسخ به این اتهام بزرگ وبی اساس، نظربرخی ازاعیان وامابرعلمای شیعه را درعدم تحریف قرآن نقل کردیم و به تکرارآنها نیازی نیست.اینک به پاسخ این سؤال می پردازیم که چرا عالمان شیعه با این که معتقدند قرآن تحریف نشده، روایاتی را نقل کرده اند که ظاهرشان برتحریف قرآن دلالت می کند؟
چكيده
آنچه نفس، اين موجود بيهمتاي الهي را از ديگر موجودات متمايز ميسازد، صفت بقا و جاودانگي آن است. مقاله حاضر سعي دارد مسأله بقاي نفس را از ديدگاه فلاسفه بزرگي مانند ابنسينا، شيخ اشراق و ملاصدرا مورد بررسي قرار دهد. همچنین به دليل رابطه تنگاتنگ ميان بقاي نفس و مسأله معاد، بحث از معاد نيز به دنبال آن خواهد آمد.
در رويداد «غدير» گذشته بر آيه «تبليغ» يعنى آيه: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿٦٧/مائده﴾دو آيه ديگر نازل شده و به حادثه رنگ ابدى و جاودانى بخشيده است اين دو آيه عبارتنداز:
1- آيه اكمال دين .
2- آيه سؤال عذاب.
شناخت امام از دو راه امکان پذیر است:
الف- پیامبر گرامی به فرمان خدا بر امامت فردی معین تصریح کند.
ب- امام پیشین بر امامت امام بعدی تصریح کند.
امامت پیشوایان دوازده گانه شیعه از هر دو راه ثابت شده است. هم پیامبر طبق روایات فراوان بر امامت آنان تصریح کرده است، و هم هر یک از ائمه، امام بعد از خویش را معرفی نموده است.
در این باره برای رعایت اختصار، تنها یک حدیث را یادآور می شویم:
پیامبر گرامی (ص) تنها به نصب علی (ع) اکتفا نکرد، بلکه یادآور شد که پس از علی (ع) یازده امام دیگر خواهند آمد که عزت دین و اسلام به واسطه این واسطه این دوازده امام تحقق خواهد پذیرفت،