در این بخش با بیان روایات آخرالزمانی پیرامون تحولات منطقه شام و لبنان، به بعد ژئوپلیتیک در این روایات خواهیم پرداخت. در واقع این روایات بعنوان سند استراتژیک و عملیاتی شیعه که قابل استناد و مطمئن میباشند، میتواند راهبردهای حرکت آخرالزمانی ما را نسبت به منطقه و معادلات منطقهای و جهانی، مشخص نماید.
در این بررسی سه عنصر جغرافیا، قدرت و سیاست را که مؤلفههای تشکیل دهنده ژئوپلیتیک هستند را مورد تحلیل قرار می دهیم.
ضرورت نگاه استراتژیک به منابع دینی، موضوعی میباشد که باید در محافل علمی و تحقیقاتی به آن پرداخته شود. در واقع اگر این روایات را بعنوان منابع اطلاعاتی و خبری شیعه از آینده بدانیم، نباید نسبت به آنها منفعل بوده، بلکه لازم است با انتظاری پویا و دینامیک، در جهت پیاده نمودن زمینههای ظهور حضرت ولی عصر (عج) از آنها استفاده نمود و راهبردهای آخرالزمانی را پیاده نمود.
آیات و روایات پیرامون تقابل آخرالزمانی حق و باطل از بعد ژئوپلیتیک
۱ـ شکلگیری فتنه سفیانی در شام
سیاست: پرچمهای سیاه ـ خارج میشوند.
جغرافیا: خراسان.
امام علی (ع) میفرمایند: (هنگامیکه سپاه سفیانی به سوی کوفه عزیمت میکند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان میفرستد که برای یاری حضرت مهدی (عج) خروج کردهاند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازه اصطخر روبرو میشود که مردمی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانیهاست و پرچمهای سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میانشان پدید میآید که سرانجام صاحبان پرچمهای سیاه پیروز میشوند و سپاه سفیانی پا به فرار میگذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاقتر میشوند و به جستجوی او میپردازند. مهدی در آن هنگام در مکه ظهور میکند و پرچم رسول اکرم (ص) را در دست میگیرد).۲۵
ابعاد ژئوپلیتیک
قدرت: سپاه سفیانی ـ گروهی به جستجوی اهل خراسان میفرستد ـ برای یاری مهدی (ع) ـ سپاه سید هاشمی ـ روبرو شدن دو سپاه ـ پرچمدار خراسانی ـ نبرد سخت ـ پیروزی صاحبان پرچمهای سیاه
سیاست: به سوی کوفه عزیمت میکند ـ جستجوی اهل خراسان ـ به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاقتر میشوند ـ به جستجوی او میپردازند ـ مهدی در آن هنگام ظهور میکند ـ پرچم رسول خدا را در دست دارد.
جغرافیا: کوفه ـ خراسان ـ دروازه اصطخر ـ مکه.
پس از بی مهری ممتد مردم عصر حضور، به دوره غیبت نزدیک شدیم؛ یک دوره 69 ساله غیبت صغرا، زمینه ساز غیبت کبرا شد. سپس دوران طولانی غیبت کبرا شروع شد. از ایات و روایات زیادی بر می اید که قبل از ظهور کبرای امام زمان هم یک دوره با حاکمیت ولیّ فقیه، طراحی شده است؛ اینک اشاره ای کوتاه به برخی از آیات و روایات:
انقلاب اسلامی ایران در قرآن کریم:
1. «يا أيّها الذین آمَنوا مَن يَرتدَّ منكم عن ديینه فسَوف ياتي الله بقوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المؤمنين أعزّة على الكافرين يجاهِدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لَائم ذلك فضل اللهِ يؤتيه من يشاء و الله واسع عليمٌ» مائده/54. مجمع البیان و تفسیر نمونه: «و رُوی ان النبی سُئل عن هذه الآیه فضرب بیده علی عاتق سلمان فقال هذا و ذووه ثم قال: لوكان الدين معلقا بالثريا لتناوله رجال من ابناء فارس!(. این مقاله، از سلسله بحث های حدیث شناسی مهدویّت است که در مرکز تخصصی مهدویّت، حوزه علمیه قم توسط استاد شیخ نجم الدین طبسی تدریس شده است. این نوشتار توسط یکی از دانش پژوهان این مرکز، حجت الاسلام لطفی تقریر و تنظیم شده است.
أَلسَّلامُ عَلى ادَمَ صِفْوَةِ اللهِ مِنْ خَلیقَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَیْث وَلِىِّ اللهِ وَ خِیَرَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِدْریسَ الْقــآئِمِ للهِِ بِحُـجَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى نُوح الْمُجابِ فی دَعْوَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى هُود الْمَمْدُودِ مِنَ اللهِ بِمَعُونَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى صالِـح الَّذی تَـوَّجَهُ اللهُ بِکَرامَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِبْراهیمَ الَّذی حَباهُ اللهُ بِخُلَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِسْمعیلَ الَّذی فَداهُ اللهُ بِذِبْــح عَظیم مِنْ جَنَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِسْحقَ الَّذی جَعَلَ اللهُ النُّبُوَّةَ فی ذُرِّیَّتِهِ ، أَلسَّـلامُ عَلى یَعْقُوبَ الَّذی رَدَّ اللهُ عَلَیْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى یُوسُفَ الَّذی نَجّاهُ اللهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مُوسَى الَّذی فَلَقَ اللهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى هارُونَ الَّذی خَصَّهُ اللهُ بِنُبُـوَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى شُعَیْب الَّذی نَصَرَهُ اللهُ عَلى اُمَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى داوُدَ الَّذی تابَ اللهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطیـئَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى سُلَیْمانَ الَّذی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى أَیُّوبَ الَّذی شَفاهُ اللهُ مِنْ عِلَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى یُونُسَ الَّذی أَنْـجَـزَ اللهُ لَهُ مَضْـمُونَ عِدَتِهِ، أَلسَّلامُ عَـلى عُزَیْر الَّذی أَحْیاهُ اللهُ بَعْدَ میتَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى زَکَرِیـَّا الصّـابِرِ فی مِحْنَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى یَحْیَى الَّذی أَزْلَفَهُ اللهُ بِشَهادَتِهِ ،
تفاوت میان آزادی تکوینی ووتشریعی انسان
در بررسی آزادی انتخاب راه،باید میان آزادی تکوینی وتشریعی فرق نهاد.آزادی تکوینی به این معناستکه در نظام آفرینش انتخاب راه وعقیده اجبارپذیر نیست.اصولا دین مجموعه ای از اعتقادات ویژه است که هرگز نمی توان آنهارابر کسی تحمیل کرد. اگر اصول ومبانی دیانت برای کسی حاصل نشود دین نیز به قلمرو جانش پای نمی نهد.از این رو،قرآن کریم می فرماید:
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ
لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿البقره/٢٥٦﴾
خداوند متعال میفرماید:
بگو: کافی است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است، میان من و شما گواه باشد
قٌل کَفی بِاللهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکُم وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ(1)؛
خدای متعال برای دلداری پیامبر صلّی الله علیه در جای دیگر می فرماید: از این که گروهی تو را تکذیب کرده و رسالت تو را قبول نمی کنند، نگران مباش؛ خدا شهادت می دهد که تو رسول او هستی و یک نفر دیگر نیز بر رسالت تو شاهد است. این شاهد کسی می تواند باشد که شهادت او در کنار شهادت خدا بر رسالت پیغمبر صلّی الله علیه و آله موجب آرامش خاطر حضرت حضرت رسول علیه السلام گردد؟ می فرماید او کسی است که «عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ».
نام غدير را همه شنيده ايم، سرزمينى است ميان مكّه و مدينه، در نزديكى «جحفه» كه در حدود 200 كيلومترى مكّه واقع شده و چهارراهى است كه حجّاج سرزمين هاى مختلف مى توانستند در آنجا از هم جدا شوند:
راهى به سوى مدينه مى رود، در جهت شمال.
راهى به سوى عراق مى رود، در جهت شرق.
راهى به سوى مصر مى رود، در طرف غرب.
و راهى به سوى يمن، در جهت جنوب.
امروزه اين سرزمين، سرزمين متروكى است; ولى روزى شاهد يكى از بزرگترين حوادث تاريخ اسلام بوده، و آن، روزِ نصب على(عليه السلام) به جانشينى پيامبر گرامى اسلامى(صلى الله عليه وآله) (در روز هيجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرى) مى باشد.
گرچه خلفا روى جهات سياسى كوشيدند اين خاطره عظيم تاريخى را از نظرها محو كنند و هم اكنون نيز بعضى از متعصّبان به دلائلى كه ناگفته پيداست، سعى در محو يا كم رنگ كردن آن دارند; ولى ابعاد اين حادثه آن قدر در صحنه تاريخ و حديث و ادبيات عرب وسيع است، كه قابل پوشانيدن يا محو كردن نيست.