یکی از مهمترین برکات پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی، برگزاری انتخابات آزاد در این سرزمین است. چیزی که تا قبل از این دوره، صرفاً کاریکاتوری از آن در ایران وجود داشت و نمایشی بود برای به کرسی نشاندن افرادی که شاه مخلوع، لیست کرده بود.
به همین دلیل، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، توقع انتخابی اصولی و سنجیده از مردم نمیرفت. چون اصلاً انتخاباتی وجود نداشت که در گام بعد، این سوال مطرح شود که: انتخاب با کدام معیار؟
اما با پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی مبتنی بر آن، در یک فرایند تدریجی نیاز بود تا مردم برای “چگونه رأی دادن” تربیت عقیدتی-سیاسی شوند. فرایندی که انجام آن از عالیترین سطح سیاسی، یعنی رهبری آغاز شد و توسط سایر نهادها به طور نسبی انجام پذیرفت تا طی آن مردم، دست به انتخابهایی بر اساس معیارها و ارزشهای دینی، انقلابی و ملی بزنند.
هجمه به شورای محترم نگهبان نشانه اهمیت وجایگاه والای ان درنظام اسلامی دارد:
انقلاب اسلامی ایران پدیده ای بود که باید اذعان داشت حاصل شکوفایی 14 قرن تکاپوی روحانیت تشیع از یک سو و تجربیات تلخ تاریخ معاصر از کنار گذاشتن دین از عرصه سیاست بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از توجهات اصلی رهبر انقلاب و یاران او بر این بود که تجربیات تلخ مشروطه تکرار نشود و فقه در جایگاه اصلی خود در حراست از اسلام و نظام اسلامی قرار گیرد.
اهمیت این موضوع تا جایی بود که حضرت امام (ره) در این باره فرمودند:
« تكليف شرعى است كه نگذاريد مسائل شوم مشروطيت تكرار شود و عبرت بگيريد از آنجا. در آن زمان به تدريج فقها را از مجلس بيرون راندند و بر سر اين ملت آوردند آنچه ديديم. اگر شما … اين طايفه را حفظ نكنيد، بدانيد كه سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد كه روحانيون اين كار را درست كردند و دست استبداد را كوتاه كردند، لكن دوباره به واسطه اين كه ملت مجتمع نبود و با روحانيت آنطور سازش، اطاعت محكم نداشت، مشروطه را از آنها بپا كردند و ديگران آمدند و مشروطه را همان استبداد غليظ تر با اسم مشروطه [كردند[»
برگ برگِ حَماسه مشروطه , تا آن جا که مُهر دین دارد, وبر مدار شریعت می چرخد سپیده گشاست ودر افرین.
وانجا که در دام فتنه روشنفکران غربگرا واخوندهای متحجر اسیر می شود عبرتهادارد اموختنی اموختنی.
هر برگی یک فراز است, یک اوج و یک شعله جاودانی.
وگاهی ننگی بر ننگ دیگر، وچه ننگی بالاتر از سربه دار کردن امام وپیشوای ان وپای چوبه دار کف زذن.
فراز فراز آن, دل تاریکی را می شکافد و بامدادان را پدید می آورد. بامدادانی که پایان ستم, حِرمان, رنج و دردند و آغاز رهایی, بزرگی, سروری و کرامت انسانی.
واز سوی عبرتهای ان، خاموش کردن نور خدا بوسیله جاهلان متهتک وعالمان متنسک.
برهه برهه آن, سپیده آفرین است و روشنایی گستر و نمایان گر ستیز روشنایی با تاریکی, دانایی با نادانی, زندگی با مرگ.
بصیرت با بی بصیرتی.
از مقوله های اندر خور طرح, که می تواند برای امروز ما راه گشا و درس آموز باشد, موضع گیری عالمان دین در برابر نهضت مشروطیت است.
بی گمان, نقش کلیدی در به کار گرفتن اهرمهایی که به نهضت مشروطیت انجامید, داشتند. تاریخ مشروطیت, آکنده از میدان داری و نقش آفرینی آنان در گوناگون عرصه هاست.
آن چه به گفته دوست و دشمن, نقش آنان را در این میدان برجسته و چشم گیر نمایاند و سبب واهمه و واپس نشینی دشمن شد, هماهنگی, همراهی, همدلی و برادری آنان در تمامِ آنات نهضت و همه فراز و نشیبهای حرکت بود.
در جهان غرب, نهضت فکری و هنری رنسانس و دگرگونیهای چهارصد ساله, نظام مشروطه را در پی داشت.
روح مشروطه, برانگیخته و نشأت یابنده, از قانون بشری و پیروی ارکان سیاسی جامعه از روح عرفی, دنیوی و نفسانی بود. جایگاه نهادهای دینی در آن دگرگون شد و دین در عرضِ علم و هنر حسّی جدید قرار گرفت و روشنفکران, نمایندگان تفکر جدید غرب, روحانیان مسیحی و فئودالها, نمایندگان جامعه سنتی را, سرکوب و از میدان دور کردند.
جداسازی قوا و پیدایش نظام پارلمانی, به خواسته های این نظام نوپا پاسخ می داد.
فتنه بزرگتر کدام است؟ قال أمير المؤمنين عليه السلام: «قصم ظهري إثنان عالم متهتك، و جاهل متنسك، فالجاهل يغش الناس بتنسكه، و العالم يغرهم بتهتكه» بحار الانوار ج 2، ص 111. همواره جریان حق با دو گروه افراط کننده و تفریط کننده نسبت به حق، روبرو بوده است، امام خامنه ای هم بارها، از جمله در ۱۴ خرداد ۷۶، به این دو گروه (متهتک در برابر حق و منفعل در برابر باطل و نیز گروه متحجر و خوارجی) اشاره کرده اند. الحمد لله پیوند مبارک “امام و امت” توانست طی سالهای ۸۴ و ۸۸، متجددین لیبرال مسلک را شکست دهد، اینک نوبت فتنه بزرگتر؛ یعنی خوارج و علمای متنسک و به قول امام خمینی، آخوندهای احمق و بیشعور است. از جوانان بیدار دانشگاه چیزی عایدشان نشد، سرفتنه را به سمت حوزه کج کردند. حالا نوبت طلاب و فضلای انقلابی است که در برابر براندازان بایستند.
بررسی مساله دادرسی در صدر اسلام و به خصوص در سیره رسول الله صرفا از زاویه پژوهش قضایی یا پژوهش اجتماعی تاریخی حتی فقهی نتیجه بایستی را به پژوهشگر خود ارزانی نمیدارد زیرا این مساله به ویژه در بحث حاضر صبغه دین پژوهی دارد و نتیجه درستتر از این زاویه به دست می اید یعنی نخست باید رویشگاه ان را مورد بررسی و شناخت قرار داد زیرا دادرسی در اسلام به عنوان بعدی از همگی ابعاد و رکنی از ارکان دینی است که با شعار خیر صلاح و سعادت انسان اعم از مادی و معنوی و اخروی پا به عرصه زندگی انسان نهاده است و همچون دستگاه مغز شامل مرکزهایی است که همگی مرتط با یکدیگر و تاثیر گذار بر هم و الهام گیرنده از همه ومسئول کنترل و راه بردن بخشی از مجموعه یک اندام کاملند و بنابراین ضمن داشتن نسبت و تناسب با یکدیگر سخنیت کاملی با واقع و حقیقت ان اندام را دارا میباشد و از این رو بوته ازمایش و شناخت ویژه ای را میطلبد چنان که یاد شد مساله “حکیم بین الناس”یا همان دادرسی از اهداف مهم و اساسی دین و اسلام و نیمی از موضوع اداره و کنترل جامعه بشری است که خود نیمی از رسالت پیامبر را تشکیل می دهد و از این رو باید جزو عمده ترین مسائلی باشد که همت رسول گرامی اسلام را به خود مصروف داشته وبه واقع نیز چنین بوده است و درباره کارگزاران رسول خدا یا نمایندگان ایشان به نواحی و مناطق میخوانیم :”با فرستادگان کسی مطمئن و اگاه به استانداری جایی در واقع پیامبر منصب قضا را هم به او میسپرد نماینده رئیس حکومت یا جانشین او عموما صلاحیت دادرسی را هم دارا بود.”
گرچه در حکم انان معمولا قید قضاوت نیز میبود اما شناخت همه مومنان از دین خدا و جدا نبودن حکم از حکومت و ارشاد قرینه حالیه بود که از چنین قیدی بینیاز مینمود و این سیره بعدا نیز ادامه داشت.ویژگیهای انسان شایسته (11)
11. تعامل و روابط اجتماعی و سازمانی
تبیین
انگیزه ها، هیجان ها، رابطة میان فرهنگ و شخصیت و نقشهای گوناگونی که هر اجتماعی به اعضای خود واگذار میکند همه، نمونه هایی از تعامل و روابط اجتماعی است؛[1] و مراد از این موضوع در عرصه سازمانی، یک رشته روابط منظم بین افرادی است که وظایف متعدد و پیچیدهای را برای رسیدن به یک هدف سازمانی انجام میدهند.
ویژگیهای انسان شایسته (8)
8. بصیرت و عمل انقلابی
تبیین
بصیرت به معنای دانایی، بینایی، هوشیاری، زیرکی و یقین است،[1] و عمل انقلابی یعنی عمل سریع، به موقع و صحیح هنگام بروز حوادث. بصیرت به منزله قطبنما و نقشة حرکت به سوی مقصدی است که در مواجهه با راههای مختلف بتوان با آن، مسیر حق و درست را از مسیرهای انحرافی تشخیص داد تا به مقصد رسید.[2]
بصیرت از نظر اصطلاحی به معنای فهم و درک عمیق است که زمینه تشخیص حق از باطل و انتخاب راه درست از غلط را برای انسان فراهم میکند.
ویژگیهای انسان شایسته (4)
4. اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه (ولایت محوری)
تبیین
نظام ولایی که تجلی حاکمیت انحصاری و ولایت الهی روی زمین است در عصر غیبت در شکل ولایت فقیه تحقق مییابد؛ ولایتی که خدا برای پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (علیهالسلام) انشاء و ابلاغ فرمود و آنان این مأمورت را در عصر غیبت برعهده فقهای عادل و جامع شرایط گذاشتهاند.
اعتقاد قلبی و التزام به ولایت الهی و ولایت معصومین (علیهماسلام) است و خروج از آن خروج و محرومیت از ولایت خدا و معصومین میباشد چرا که ولی فقیه، مبیّن و مجری احکام الهی است و پذیرش و التزام به ولایت او التزام به احکام خدا و تمرد از وی، تمرد از احکام الهی بوده و به منزلة شرک ربوبی است.