امريكا مىگويد: «بياييد مذاكره كنيم.» نمىگويد: «بياييد رابطه برقرار كنيم.» مذاكره يعنى چه؟ يعنى آن پيوندى را كه جمهورى اسلامى قطع كرد و بريد و همان موجب شد كه تمام عواطف صادقانهى ملتهاى دنيا به اين نظام جلب شود، اين را دو مرتبه برقرار كند. يعنى در درجهى اوّل، يك ضربهى نمايان به جمهورى […]
«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَه أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّه الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[1]
همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می¬آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.
مقام استقامت در منازل معنوي
در ابتدا نکته¬ای را تحت لغتِ «استقامت در راه حق» و «پایداری» مطرح می¬کنم. بحثی در مباحث معرفتی وجود دارد كه منزل بيست و ششم از مقامات معنویّه، مقام استقامت است. من اين مطلب را در سالهاي گذشته، بحث كردهام و در اینجا منظورم از استقامت، اين نيست. معنای استقامت در آنجا این است که سالک إلی الله بايد در سیر معنوي خود، «حالت تعادل» داشته باشد و افراط و تفریط نكند. امّا استقامت در اينجا، چیزی غیر از آن است و به معناي «پایداری» است. در اینجا قیام و استقامت که می¬گوییم، از لحاظ لغوی داراي خصوصيّتی است. يعني لغت استقامت، نوعي برپا شدن و ايستادن را در بردارد. وقتي كه گفته ميشود: «قامَ» یا «قامَ الأمر» يعني فلان مسأله راست شد، درست شد و برپا شد. راستی و درستی در اینجا به معنای برخاستن است كه در آن نوعي حرکت وجود دارد. در معناي كلمه «پایداری» مفهوم راستي، درستي، حرکت و تهاجم مستتر است.
اكنون باید دید كه عوامل اصلیِ موجد اختلاف و بیاعتمادی ایرانیها به ایالات متحدهی آمریكا كدامند. نوشتار حاضر میكوشد تا این موضوع را در قالب نظریهی سازهانگاری اجتماعی (social constructivism) در دانش روابط بینالملل و با تأكید بر مسئلهی «برساختگی هویتها» مورد بررسی قرار دهد.
از دعاهایی که رسیده است و در مشکلات گفته میشود خواندش خوب است این دعا میباشد. در جلد 91 کتاب شریف بحارالأنوار از قول حضرت رضا (ع) نقل شده است. امام رضا (ع) خود این دعا را از حضرت علی (ع) نقل میکنند. میتوان برای تمام مشکلات این دعا را خواند که عنایت خدا را […]
امام رضا علیه السلام فرمودند: هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبتها و بلاها. متن حدیث: لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى […]
2. «و آخَرین منهم لمّا یَلحقوا بهم و هو العزیز الحکیم» جمعه/3. مجمع البیان و نمونه: «روی ذلک عن ابی جعفر (ع) و روی أن النبی (ص) قرأ هذه الایه، فقیل له من هولاء؟ فوضع یده علی کتف سلمان و قال لو کان الایمان فی الثریا لنالته رجال من هولاء» بحار، ج 16، ص 310. آنگاه که پیامبر این آیه را تلاوت فرمودند، سوال شد که این قوم کیست؟ ایشان دست بر شانه سلمان نهادند و فرمودند، اگر ایمان بردر ثریابود، مردانی از اینان آن را درمی یافتند!
3. «و إن تتولّوا یستبدل قوماً غیرَکم ثم لایکونوا امثالکم» محمد/38: مجمع البیان: «و روی ابوهریره أن ناسا من اصحاب رسول الله (ص) قالوا یا رسول الله! من هولاء الذین ذکر الله فی کتابه و کان سلمان الی جنب رسول الله (ص) فضرب یده علی فَخِذ سلمان فقال هذا و قومه و الذی نفسی بیده لو کان الایمان منوطا بالثریا لتناوله رجال من فارس؛ سپس روایاتی از ابوبصیر به نقل از امام صادق (ع) آورده است که آن را تایید می کند. ابوهریره می گوید گروهی از مردم از رسول خدا پرسیدند: اینان که خدا در کتابش از آنان یادکرده است کیستند؟ پیامبر خدا دست بر ران سلمان فارسی که در کنارشان نشسته بود زدند و فرمودند: این مرد و قومش! سوگند به خدا اگر ایمان بر ثریا آویخته بود، مردانی از فارس بدان می رسیدند.
1. صالح و ديندار: يك رئيس جمهور بايد «صد در صد مسلمان و معتقد به احكام اسلامي و معتقد به اجراي احكام اسلام و مخالف با مكتبهاي انحرافي و معتقد به جمهوري اسلامي باشد».[1] علت چنين شرطي اين است كه با اين مقدمه، بسياري از مشكلات يا پيش نميآيد يا اگر پيش بيايد، نماينده در صدد رفع آن برميآيد: «اگرشايسته و متعهد به اسلام و دلسوز براي كشور و ملت باشد، بسياري از مشكلات پيش نميآيد و مشكلاتي اگر باشد، رفع ميشود».[2]
2. اخلاص در عمل:مراد از اخلاص آن است كه كارها به انگيزه الهي و براي رضاي خداوند باشد. از نظر رهبري انقلاب اسلامي، كار يك مسئول بايد نه فقط رضاي مردم، بلكه كسب رضاي خداوند باشد. كار مسئول امور و صاحب منصب در نظام اسلامي، فقط مواجهه با مردم نيست، اگر با خدا متصل نباشد، كار براي مردم و خدمت به آنها، يعني همان مسئوليت اصلياي كه دارد، معطّل خواهد ماند.[3] ايشان معتقد است «هنر مردم شهرهاي مختلف كشور اين است كه از ميان اين نامزدها، بهترين افراد را از لحاظ ايمان، اخلاص، امانت، دينداري و آمادگي براي حضور در ميدانهاي انقلاب انتخاب كنند و به كساني رأي دهند كه نسبت به نيازهاي مردم دردشناسترين و دردمندترين افراد باشند.»[4]
3. جدايي از جريان نفاق: بر طبق انديشه رهبران ما، يك رئيس جمهور واقعاً بايد به اسلام معتقد باشند؛ نه فقط در ظاهر به آن اظهار نمايند. امام خميني در اين باره ميفرمايد: «همه چيز ما بايد روي موازين اسلاميباشد. افرادي كه تعيين ميشوند، بايد كساني باشند كه به درد اسلام و جمهوري اسلامي بخورند و عقيدهشان هم اين باشد كه اسلام خوب است، نه فقط اظهار كنند، ولي عقيده نداشته باشند، كما اينكه در اول انقلاب، خيليها اظهار اسلام ميكردند».[5]
4. دلسوز باشد:از نظر مقام معظم رهبري بيشتر مشكلات ملتها در هر جا كه رنجي بردهاند، اين بوده كه مسئولان دلسوزي كه تنها همتشان بر طرف كردن مشكلات مردم باشد در ميان آنها يا نبودهاند يا كم بودهاند:[ 6] «اميد آن دارم كه با وحدت كلمه و كوشش، در راه التيام بين قشرهاي مختلف، موفق شويد كه نمايندگاني متعهد، متفكر، دلسوز به ملت و به خصوص طبقه مستضعف و خدمتگزار به اسلام و مسلمين [باشيد]».[ 7]
5. معتقد به اسلام، جمهوري اسلامي و قانون اساسي: اين حساسيت به اندازهاي است كه امام خميني(ره) ميفرمايد: «من متواضعانه از شما ميخواهم كه حتيالامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاص اسلامي، معتقد، غير منحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند».[8]
هنگامی که از فضیلتهای ائمه علیهم السلام سخن به میان می آید، عقل متحیر می گردد، زبان گنگ و قلم بی رنگ می شود و همه به عجز و ناتوانی خود از بیان فضائل آن عرشیان بی همتا اعتراف می کنند و با ما این فراز از زیارت جامعه را زمزمه می کنند که: «بابی انتم وامی ونفسی واهلی ومالی، من اراد الله بدء بکم ومن وحده قبل عنکم ومن قصده توجه بکم . موالی لا احصی ثنائکم … ; (3) پدر و مادر و جان و اهل و مالم به فدای شما باد . هر کس خدا را اراده کرد، از شما شروع کرد و هر کس خدا را به یگانگی شناخت از شما پذیرفت و هر کس اراده خدا کرد، به واسطه توجه به شما به چنین کاری موفق شد . [ای] پیشوایان من! صفات کمالیه شما را نمی توانم به شماره در آورم … .»
قله های رفیع فضایل ائمه آن چنان بلند و دست نایافتنی است که علماء و دانشمندان ازدرک آن مقام عاجز و ناتوان، فصیحان و بلیغان عالم در بیان آنها گنگ می شوند .
ابو نؤاس شاعر بلندآوازه عرب در جواب این سؤال که چرا در فضائل امام هشتم علیه السلام سخن نمی گوید، چنین بیان می کند:
قیل لی انت احسن الناس طرا
فی فنون من الکلام البدیه
لک من جید القریض مدیح
یثمر الدر فی یدی مجتنیه
فعلی ما ترکت مدح ابن موسی
والخصال التی تجمعن فیه
قلت لا استطیع مدح امام
کان جبریل خادما لابیه (4)
«به من گفته شد تو در فنون کلامی که بالبداهة گفته می شود از همه مردم نیکوتری . تو دارای زیباترین اشعار و مدایح هستی، اشعار تو در و گوهر را در دو دست میوه چین درخت اشعارت می گذارد .
پس چگونه مدح فرزند موسی بن جعفر علیهما السلام را رها کردی و فضائلی را که در او جمع شده بیان نکردی؟
گفتم: قدرت ندارم امامی رامدح کنم که جبرئیل خدمت کار پدرش بوده است .»
حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه وآله، آخرین سفیر الهی و بزرگ رهبر جهان اسلام، در سحرگاه روز جمعه 17 ربیع الاول سال 571 میلادی در مکه مکرمه و در دامن پاک حضرت آمنه، دیده به جهان گشود . آن حضرت که قبل از تولد، پدر گرامیش را از دست داده بود، در شش سالگی شاهد درگذشت مادرش گردید . حضرت محمدصلی الله علیه وآله در 8 سالگی از وجود بزرگ حامی خود، حضرت عبدالمطلب محروم شد و به همراه تنها سرپرست خویش ابوطالب، دوران نوجوانی خود را سپری کرد . پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در 25 سالگی در حالی که به خردمندی، پاکدامنی، امانت و دانایی در میان مردم شهرت داشت با حضرت خدیجه ازدواج نمود، و در 40 سالگی با نزول آیاتی در غار حراء به رسالت الهی مبعوث گردید . 13 سال بعد از بعثت، در حالی که منزل آن حضرت با تدبیر سران لجوج 0و کوته اندیش قریش به محاصره در آمده بود، با هجرت به یثرب زندگی نوینی را آغاز کرد . بعد از اینکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله به یاری خداوند متعال توطئه ها و نقشه های کافران را یکی پس از دیگری خنثی کرده و موانع را از سر راه برداشت و مکتب حیاتبخش خود را در اقصی نقاط جهان گسترش داد، در سال دهم هجرت با انجام مباهله و حجة الوداع موقعیت خود را تثبیت نموده و در غدیر خم از طرف پروردگار متعال، امیر مؤمنان علی علیه السلام را به جانشینی خویش برگزید . و سرانجام در 63 سالگی و در هنگام ظهر روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری، مطابق سال 633 میلادی، در منزل خود در مدینه به ملاقات معبود شتافت . حضرت علی علیه السلام پیامبر را غسل داد و کفن نمود و به همراه سایر مسلمانان بر آن گرامی نماز گزارده و پیکر مقدس حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله را در منزل مسکونی اش به خاک سپرد . با رحلت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله، مصیبت بزرگی در اسلام و انحراف عمیقی در میان مسلمانان پدید آمد، که تا امروز اثر آن ضربه سهمگین پیکر اسلام و مسلمانان را می آزارد .
آیا پیامبر اسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا شهیدش کردند؟ اما اولا باید بدانیم پیامبر را چندین بار ترور کردند. اعتقاد ما اینست كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم شد. رسول خدا به جبرئیل فرمود: این چه آزمایشى است جبرئیل عرض كرد، به گزارش سرویس فرهنگی بی باک، آیا پیامبر اسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا شهیدش کردند؟ اما اولا باید بدانیم پیامبر را چندین بار ترور کردند. اعتقاد ما اینست كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم شد. رسول خدا به جبرئیل فرمود: این چه آزمایشى است جبرئیل عرض كرد اى محمّد همانا خداى تعالى تو را سلام می رساند، قال الصادق علیه السلام: و ما من نبی و لا وصی و الّا شهید. (1)