.1منتظران راستين، برترين مردم همة روزگاران
شخصيت انسانها از رفتاري متأثر است که در زندگي انجام ميدهند. اين رفتارها بر اساس آموزههاي ديني، داراي اعتبار و ارزش متفاوتي خواهند بود. از نگاه آيات و روايات معصومان(عليهم السلام) برترين انسانها کساني هستند که با رفتار خود اسباب رضايت و خوشنودي پروردگار جهانيان را فراهم ميآورند.
از پارهاي روايات استفاده ميشود به سبب شرايط ويژهاي که بر مردمان عصر انتظار حاکم است، اگر آنها منتظر راستين باشند، جايگاه بسيار ارزشمندي خواهند داشت.
امام سجّاد(عليه السلام) در اينباره فرمود:
…إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ(عجل الله تعالي فرجه الشريف) أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَان لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَي ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ… ؛1
مردم زمان غيبت آن امام که به امامت و منتظر ظهور او معتقد هستند، از مردم هر زماني برترند؛ زيرا خداوند، عقل و فهم و معرفتي به آنها داده است که غيبت نزد آنان به منزلة مشاهده است… .
.2 بسان حاضران در خيمة آن حضرت هنگام ظهور
از مهمترين آرزوهاي تمام نيکان عالم، حضور در دوراني است که در آن اثري از فساد، بيداد و تباهي نباشد. اين فضيلت، آنگاه به کمال خود ميرسد که در زمان ظهور در نزديکترين موضع به رهبر قيام، يعني در جايگاه فرماندهي که همانا خيمه آن حضرت است، حاضر باشد.
امام صادق(عليه السلام) در وصف منتظران راستيني که زمان ظهور را درک نميکنند، فرمود:
مَنْ مَاتَ مِنْکُمُ عَلي هَذا الْاَمْرِ مُنتَظِراً کانَ کَمَنْ هُوَ فِيالفُسْطَاطِا الَّذِي لِلْقائم؛2
هر کس از شما از دنيا برود، در حالي که بر منتظر اين امر است، مانند کسي است که در خيمهگاه آن حضرت است.
*پای درس امیرالمؤمنین(ع)
جابربن عبدالله انصاری می¬گوید: حضرت علی(ع) به شخصی فرمودند: ای مرد، آیا تأویل نماز را میشناسی؟ عرض کرد: آقای من، آیا نماز تأویلی جز عبادت دارد؟ حضرت فرمودند: آری، به خدا سوگند… تأویل و تفسیر دارد و همه اینها نشانه تعبّد و بندگی است، مرد گفت: اینها را به من بیاموز، آن جناب بعد از بیان تأویل اجزای مختلف نماز فرمودند: «من لم یعلم تأویل صلاته هکذا فهی خداج، أی ناقصة»؛ کسی که تأویل نمازش را این گونه نداند، نمازش کمبود دارد و ناقص است. [2]
*ظرافت¬های معنوی نماز
همان گونه که پیش از گفته شد، آگاهی از اسرار و ظرافت¬های معنوی نماز، باعث تکمیل نماز و به بار نشستن مقصود اصلی از نماز است. اما منظور از اسرار نماز چیست؟ آیا اسرار همان آداب نماز است؟ آیا بین اسرار، آداب و حکمت¬های نماز تفاوت وجود دارد؟
برای دستیابی به پاسخ این پرسش¬ها، لازم است نگاهی به معنای هریک از این اینها داشته باشیم.
رسول اعظم (ص)فرمودند:” چهار چیز است که دل را میمیرانند۱- گناه روی گناه ۲- بگو مگوی زیادی با زنان نامحرم ۳- بگو مگو با احمق که تو میگی و او میگوید (در حالیکه )بازگشت (سخنانتان) به خیر نیست و ۴- همنشینی با مردگان. عرضه داشتند یا رسول الله مردگان کیانند؟ حضرت فرمودند: انسان متمول بی […]
تفاوت صبر با پايدراي در كلام اميرالمومنين (ع)/ تمام حركت و سخنان امام حسین(ع)و يارانش حاوی دو مطلب است؛ «پایداری برای رسیدن به حق و پایداری در اقامه حق»
نفي بيعت با يزيد؛ زمينهساز ظهور و بروز شخصيت امام حسين عليه السلام
«إنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»1
همانا کسانی که گفتند خدای ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می¬آیند که نترسید و ناراحت نباشید و بشارت بادتان به بهشتی که وعده داده شده بودید.
طرح بحث
در سالهای گذشته در ایّام دهه عاشورا، بحث¬هایی را در ارتباط با قیام امام حسین(علیهالسلام) وابعاد گوناگون این قیام، مطرح کردم. موضوعات مختلفی مانند مبحث تعامل به بِرّ و تقوی و عدم تعاون به اثم و عدوان، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله، مسألة هجرت و… را در ارتباط با ابعاد حرکت امام حسین(علیهالسلام) مطرح کردم. به ذهنم آمد که در این دهه، مطلبی را مطرح کنم که از خلال فرمایشات خود حضرت و گفتار اصحاب ایشان که برگرفته از فرمایشات حضرت بوده است به دست میآید. البته اصحاب هم این مطلب را از امام حسین(علیهالسلام) تلقّی کرده¬اند که دو بُعد عرفانی و اجتماعی دارد.
من ابتدا مطلبی را به عنوان یک مقدمه کوتاه عرض می¬کنم، بعد وارد اصل بحث ميشوم. ما در روایات و تاریخ داریم که وقتی معاویه، در نیمه ماه رجب مُرد، پسرش یزید، نامه¬ای به ولید بن عَتَبه،که از طرف معاویه حاکم مدینه شده بود، نوشت که از امام حسین(علیهالسلام) و چند نفر از سرشناسان دیگر مانند عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر بیعت بگیرد. والی مدینه ازامام حسین(علیهالسلام) درخواست كرد كه با يزيد بیعت كند و حضرت هم نپذیرفت. بالاخره کار به جایی رسید که امام حسین از مدینه خارج شد. ازاینجا است که قیام امام حسین(علیهالسلام) شروع میشود. شخصیّت امام حسین(علیهالسلام) نیز از اینجا، ظاهراً ظهور و بروز پیدا می¬کند.
در تاریخ آمده است که بعد از مرگ معاویه، اهالي شهرهای مختلف،به خصوص کوفه، پیشنهادهایی برای قیام به امام حسین دادند که ما با شما بیعت می¬کنیم وشما به اینجا بیا و… حتی پیش از آن، یعنی بعد از شهادت امام حسن نيز کوفی¬هابه امام حسین نامه نوشتند که شما به سمت ما حرکت کن؛که امام حسین در جواب آنان نوشت که پیمانی بین ما و معاویه هست و من نمی¬خواهم با اين اقدام پیمان شکنی کرده باشم. حضرت به صلح امام حسن(علیهالسلام) اشاره داشتند. تا اینکه معاویه مُرد. آن وقت دیگر مدّت عهدنامه تمام شده بود. چون تا معاویه بود، پیمان هم بر جای خودش بود. امّا وقتی معاویه مُرد، اعتبار عهدنامه هم پايان يافت و اینجا بود که شخصیّت امام حسين(علیهالسلام) ظاهراً بروز پیدا کرد. به تعبیر دیگر، تولّد شخصیّتی امام حسین(علیهالسلام)، با حرکت از مدینه شروع می¬شود.
آنچه از قرآن به دست می آید این است كه رستاخیز اختصاص به انسان ندارد , بلكه امری عام است و همه جهان دارای رستاخیز است و جهان آخرت ظرف كمال همه موجودا ت و تجلی ملكوت الهی است. بحث درباره قلمرو معاد، از بحث هاى مهم در زمینه معادشناسى به شمار مى رود، پرسش این است که آیا معاد اختصاص به انسان و جن و ملائکه دارد یاعلاوه بر آن ها شامل موجودات دیگر مانند حیوان و گیاه و جماد، آسمان و زمین و پدیده هاى دیگر نیز مى شود؟
از جمله آیاتی كه دلالت بر حشر و معاد جمادات غیر صاحب شعور دارد، این آیه است:
وَ مَنْ أَضَلَّ مِمَّن یَدْعُوا مِن دُونِ اللَهِ مَن لاَ یَسْتَجِیبُ لَهُ و إِلَی یَوْمِ الْقِیَـامَةِ وَ هُمْ عَن دُعَآءِهِمْ غَـافِلُونَ * وَ إِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَآءً وَ كَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَـافِرِینَ.(۱)
«و كدام فردی گمراهتر است از كسی كه از غیر خدا كسی را میخواند كه تا روز قیامت هم نمیتواند پاسخ او را بدهد و دعوت او را اجابت كند، و آن خوانده شدگان از خواندن اینان غفلت دارند؛ و چون مردم محشور گردند آنها دشمنانشان خواهند بود و به عبادت و پرستش ایشان كافر میباشند.»
چون ضمیر كَانُوا در هر دو جا (كَانُوا لَهُمْ وَ كَانُوا بعِبَادَتِهِم) راجع به معبودات جمادی و نباتی غیر از بشر و فرشتگان است، و در این آیه منصوص است كه این معبودها در روز قیامت محشور می گردند و به عبادت عابدینِ آنها كفر می ورزند؛ و علّت اینكه ما در اینجا مَن لاَ یَسْتَجِیبُ لَهُ را از غیر ذوی العقول گرفتیم و ضمیر كَانُوا را به آن رجوع دادیم، آنست كه در سوره فاطر میفرماید:
ذَلِكُمُ اللَهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا یَمْلِكُونَ مِن قِطْمِیرٍ * إِن تَدْعُوهُمْ لاَ یَسْمَعُوا دُعَآءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَ یَوْمَ الْقِیَـ’مَةِ یَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لاَ یُنَبّـِئُكَ مِثْلُ خَبِیرٍ.(۲)
امام رضا علیه السلام در توصیه ای حکیمانه می فرمایند: هرکس قبر مومنی را زیارت کند و در کنار آن هفت مرتبه انا انزلناه را بخواند ،خداوند صاحب قبر را می آمرزد و کسی که به زیارت قبر می رود باید رو به قبله باشد و دستش را روی قبر قرار دهد.(بحار ج 82 ص […]
ارزش غذائي خرما:
قال علي (ع) كل التمر فان فيه شفاءٌ من الادواء : خرما بخوريد كه شفاي بيماري ها است. تفسير نمونه جلد 11 ص 174
و في الكافي : عن الي عبدالله عليه السلام قال ما قدم الي رسول
الله صلي الله عليه و اله طعام فيه تمرالاّ ** بالتمر
2- در كافي : از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود نزد رسول خدا صلي الله عليه و اله طعامي حاضر نشد كه در آن خرما باشد، مگر اينكه از خرما شروع مي كرد.
اركان اساسي غذاي انسان و حيوان
هشت قسمت از روئيدني ها از اركان اساسي غذاي انسان و حيوان است:
1- فانبتنا فيها حباً : سپس در زمين دانه فراواني رويانديم.
2- وعنباً و قضباً : همچنين انگور و سبزي بسيار .
3- وزيتوناً و نخلاً : و زيتون و نخل فراوان.
4- و حدائق غلباً : و باغ هايي پر درخت (با انواع ميوه هاي رنگارنگ)
5- و فاكهه و ابا : ميوه و چراگاه (گياهاني كه در چراگاه ها مي رويد و از آن به عنوان گياهان دارويي ياد مي شود) .
ارزش و خواص نمك: حضرت اميرالمومنين (ع) : اِبدوُا بِالملحِ في اول طعامِكُم فَلَو يَعلَمُ الناس ما في المَلحِ الاختاروُه عَلَ التِّرياقِ المُجرَبَ. ابتدا كنيد در او غذا به خوردن نمك كه اگر مردم بدانند چه خاصيتي در نمك است هر آينه بر ترياق (بهترين دواي موثر) تجربه شده مي گزيدند. حضرت اميرالمومنين مي فرمايند: […]
برنج: 212- وفي الكافي: با سناده ، عن عبدالرحمن بن الحجاج- في حديث – عن ابي عبدالله (ع): ان رسول الله (ص) اهدي اليه قصعه«اُرزّ» من ناحيه الانصار فدعا سبحان و المقدار و اباذر رمني الله عرفم ، فجعلوا يعذرون في الاكل منقال (ص): ما صنعتم شيئاً . اشدكم حباً لنا احسنكم اكلا عندنا الحديث […]