معاویه علیه الهاویه پس از صلح با امام حسن مجتبی علیه السلام و احساس امنیت از ناحیه آن فروغ امامت، برای جلوگیری از سقوط لطنت خود و تثبیت آن در خاندانش با غلظت و شدت فراوان به تحریف ارزشها روی آورد .
دگرگون سازی سخنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و توجیه آنها به نفع بنی امیه و علیه اهل بیت علیهم السلام کاری رایج گردید . (1) سازماندهی فرقه های منحرف به نام اسلام، دامن زدن به آتش تعصبات قومی و امتیازات نژادی و افتخارات طایفه ای، باب نمودن طعن و هجو قبایل نسبت به هم و فضیلت عرب بر عجم و قریش بر غیر آن، ترویج اشعار عصر جاهلی به جای قرآن و حدیث و احیاء شعائر و سنتهای جاهلیت عرب – که با روح دیانت و سنت نبوی در تباین بود – از دیگر حرکتهای تبلیغی امویان بود . (2) جاحظ، امویان را نخستین کسانی می داند که آشکارا در تاریخ اسلامی، رسوم و آداب دینی، بدعت به وجود آوردند و سعی کردند از شاهان ایران و روم شرقی (بیزانس) پیروی نمایند . (3) امویان به دلیل مصالح و منافع شخصی و مقتضیات اجتماعی، اسلام آوردند . آنان اسلام را نه به عنوان آیین، بلکه همچون عاملی برای رسیدن به مقاصد پلید خویش به کار گرفتند . آنان به موازات انحراف و تبلیغات در عرصه های نظری از طریق انحراف در ایدئولوژی، در بعد اجتماعی نیز با ایجاد رعب و وحشت به کنترل مردم دست زدند و با برافروختن آتش اختلافات نژادی و کینه های قومی و قبیله ای به روشهای مختلف در سرکوبی مخالفان کوشیدند که جاسوسی، ترور، مسموم نمودن، کم کردن میزان مستمری مردمان کوفه و بصره و افزایش مستمری اهالی شام از جمله آنهاست .
احادیث دلالت می کند بر آنکه ایشان ابرارند و متقیان و سابقان و مقربان، و شیعیان ایشان اصحاب یمینند؛ ودشمنان ایشان اشرار و فجار و اصحاب شمالند.
در تفسیر قول خدا (السابقون السابقون* اولئک المقربون* فی جنات النعیم) – مفسران گفته اند که: یعنی آنها که سبقت گرفته اند به ایمان واطاعت به رسول خدا سبقت خواهند گرفت در آخرت بسوی بهشت، ایشانند مقربان در بهشتهای نعیم- از حضرت امیر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: من اسبق سابقانم بسوی خدا و رسول او.
و از ابن عباس روایت کرده است که : سبقت گیرندگان سه کسند: حزقیل علیه السلام مومن آل فرعون که پیش از همه ایمان آورده به حضرت موسی علیه السلام و حبیب صاحب یاسین که پیش از همه ایمان آورد به حضرت عیسی علیه السلام و علی بن ابی طالب علهماالسلام که پیش از همه ایمان آورد به محمد صلی الله علیه واله وسلم و او افضل ایشان است.
و ابن شهر آشوب از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که: مائیم سابقون- که پیشی گرفته ایم بر همه امت در همه کمالات- و مائیم آخرون- که دولت ما بعد از همه خواهد بود.
مهدویت یکی از اندیشه های ریشه دار فرهنگ غنی اسلام است که ابتدا از سوی پیامبر گرامی اسلام (ص)مطرح شده و همواره مظلومان عالم راامیدوار به حاکمیت مستضعفان نموده است از این رو، همواره این پرسش در ذهن مسلمانان شکل گرفته که زمان ظهور ان موعود کی خواهد بود؟ به گونه ای که حتی قبل از ولادت ان حضرت برخی از پیروان اهل بیت (ع)ازايمه معصومین (ص)در باره زمان اغاز ان تحول بزرگ و قیام جهانی پرسشهای فراوانی نموده اند
و البته همواره ایمه معصومین (ص)مسایل مربوط به حضرت مهدی (ع)به ویژه زمان ظهور آن حضرت را از اسرار الهی ذکر کرده وقت گذاران را تکذیب کرده است.
با سیری کوتاه در بوستان کلام الهی و بیانات نورانی ایمه اطهار (ع) در باره وقت ظهور به مطالب ذیل بر خواهیم خورد .
1.علم و اگاهی از زمان دقیق ظهورتنها به خداوند متعال اختصاص دارد.
2.همواره معصومین (ع)مردم را از تعیین وقت و وقتگذاری درباره ظهور حضرت مهدی بر حذر داشته و وقتگذاران را تکذیب کرده اند.
تحقق انقلاب عظیم حضرت مهدی علیه السلام، به عنوان بزرگ ترین تحولی که بشریت در حیات خود خواهد دید، بر پایه هایی استوار است که یکی از مهم ترین آنها، فراهم شدن یاران، همراهان و همرزمانی است که تا پای جان برای اجرای اهداف او از پای ننشینند.
بازشناسی این عامل ما را در راه شناخت آن حاکمیت سترگ، کمک خواهد کرد و آن گاه است که در پی شناخت، سر بر جیب تفکر خواهیم برد و خویشتن را با آن شرایط و ویژگی ها، محک خواهیم زد و از خود خواهیم پرسید: آیا ما خود را برای آن روزگار آماده ساخته ایم؟ شاید آن روز، همین فردا باشد. با فهم این ویژگی ها، در خواهیم یافت که پای رفتن این راه را داریم یا نه و آن روز موعود، در مقابله حق با باطل، در کدامین جبهه خواهیم بود.
با سیری در بوستان کلام معصومان علیهم السلام، این ویژگی ها به خوبی فرا روی ما قرار خواهد گرفت؛ پس بیاییم وضوی عشق و دل دادگی گرفته، پای افزار تعلقات از جان خویش برگرفته، قدم در این گلستان پرگل نهیم؛ باشد تا در پایان، دسته گلی خوشبو، حاصل این گشت وگذار باشد.
مقدمه :
ظهور منجی بشر در دوران آخر زمان ، باوری است قطعی و همگانی . ادیان و شرایع توحیدی و غیر توحیدی و نیز بعضی از مکاتب بشری ، نوید چنین روزی را به پیروان خود داده اند . در این میان ، اسلام با مبانی قوی نظری و عملی ، موضوع ظهور را به صورت صحیح تبیین کرده و با راهکارهای مناسب و درخور ، واژه ی انتظار و منتظر مصلح را در میان جوامع اسلامی تبیین کرده است . واژه ی مهدویت و مهدی علیه السلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه ی مسلمین ، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشت آن ، اتفاق نظر دارند . از زمان ظهور اسلام ، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت علیهم السلام و صحابه و یاران ایشان ، عهده دار تبیین فرهنگ مهدویت بوده اند و این رسالت در هر عصری ، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرای امام زمان (ع) که در این برهه ی مهم و حساس ، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرارسیدن روزگار ظهور امیدوار می کنند .
چکيده
پيامبر گرامي اسلام(ص) به فرمان خداوند در يک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصي آمد و از آن جا به آسمان ها عروج کرد و آيات الهي را مشاهده نمود. اين حادثه که در فرهنگ اسلامي تعبير به معراج گرديد از جمله رخدادهاي پر ارج زندگي پيغمبر اسلام(ص) مي باشد که از همان ابتداي وقوعش انديشه و ذهن دوست و دشمن را به خود معطوف گردانيد.
قرآن کريم در دو سوره ي اسرا و صراحتاً در اين باره سخن گفته است.
اين رويداد مهم مباحث و اختلاف نظرهايي را به همراه داشته است.اگرچه عدّه ای معراج را فقط روحانی دانسته اند,اما عده ای ديگر آنرا هم روحانی و هم جسمانی دانسته اند.
با توجه با آيات قرآن,هدف اصلی معراج نشان دادن آيات الهی به پيامبر (ص) بوده است.به عقيدة بعضی از صاحب نظران,تشريع وجوب نماز در اين سفر واقع شده است.
اين پايان نامه به روش کتابخانه اي به انجام رسيده است.
كليد واژه هاي استفاده شده عبارتند از: معراج ، اسرا، مسجدالحرام و مسجدالاقصي،رفرف،براق و سدرة المنتهي.
مقدمه
خداوند متعال در سال 610 م حضرت محمد(ص) را به پيامبري مبعوث کرد و ايشان را براي هدايت انسان به سوي مقصد اعلاي بشريت که همان قرب الهي است, به سوي جامعه ي انساني گسيل داشت.
تاريخ زندگاني آن حضرت گواه است که در جامعه اي که وحشيگري و قتل و غارت افتخار محسوب مي شد و جاهليت و فقر فرهنگي در اوج خود بود, وي از هيچ کوششي در جهت هدايت انسانها دريغ نورزيد. چه رنج ها و سختيهايي را متحمل گرديد و چه مشکلات طاقت فرسايي را به جان خريد.
بيست و سه سال دوران رسالت رسول الله(ص) سرشار ازحادثه هاي گوناگون و رخدادهاي شگفت انگيز و اعجاب آور بود.
از جمله ي اين حوادث شگرف و شگفت انگيز دوران رسالت پيامبر(ص) ,سير و سفر آسماني آن حضرت به ملکوت و مشاهده ي آثار عظمت الهي است که با نام معراج درتاريخ و فرهنگ ديني ثبت شده است.
در آن روزگار فشار مشرکان و سردمداران کفر در مکه بر ايشان و تازه مسلمانان در اوج بود و آنان براي جلوگيري از نشر حق و گسترش رسالت پيامبر(ص) از هيچ کوششي دريغ نمي ورزيدند, ياران او را زير شکنجه هاي وحشيانه قرار داده و يا به شهادت مي رساندند,تبليغات گسترده و دامنه داري را براي دور نمودن مردم از آن حضرت و نشنيدن کلام حق به راه انداخته بودند: نظير اطلاق تهمت ساحري,شاعري,جنون و… به ايشان.در اوج اين نامردميها, خداوند آخرين فرستاده ي خود را به ملکوت مي برد تا با ارائه ي شگفتي هاي جهان هستي و قدرت لايزال خويش و نيز نشان دادن جايگاه والاي آن حضرت در نزد خداوند, روح پر عظمت رسول الله(ص) تعالي بيشتري يافته و آمادگي لازم براي هدايت انسان ها را پيدا کند.
علم
علم یکی از اهداف تربیت عقلانی است که در یک تقسیم بندی کلی بر 2 موضوع اصلی: هست ها و نیست ها از یک طرف و باید ها و نبایدها از طرف دیگر تعلق می گیرد. بر این اعتبار دو قسم «نظری» و «عملی» یا «حکمت نظری» و «حکمت عملی» خواهیم داشت و چون طبق اصطلاح راجع در این پژوهش شناخت معلومات نظری و عملی، هر دو در قلمرو عقل نظری است ، رسیدن به این دو قسم شناخت، عقل نظری را به کمال شایسته خود خواهد رساند از سوی دیگر مبحث «مفهوم عقل» به دلیل تبعیت و تاخر وجه عملی و عقل از وجه نظری آن، حکمت عملی یا ایدئولوژی (نظام ارزشی حاکم بر رفتارهای اختیاری انسان) متفرع و مترتب خواهد بود.
به دیگر سخن، حکمت نظری، مشتمل بر توصیف و تبیین حقایق عالم هستی ، زیر بنای حکمت عملی است که معرفی وتبیین فضیلت ها و رذیلت ها و اعمال صالح و فاسد و توصیه به تخلق به اخلاق نیکو و انجام افعال پسندیده و پرهیز از اخلاق و اعمال پست را دربرمی گیرد.
امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمود: