نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر(نامه 53): سپاهیان

جمعه - 14 اکتبر 2011

«فَالجُنُودُ، بإذنِ اللهِ، حُصُونُ الرَّعیَّة، وَزَینُ الولاَة، وعَزُّالدَّینِ، وسَبُلُ الامنِ، وَلَیسَ تَقُومَ الرَّعیَّهُ إلاَّ ِبهِم. ثُمَّ لاَ قِوَامَ للجُنُودِ الاَّ بمَا یُخرِجُ الله لَهُم مِنَ الخَرَاجِ الَّذیِ یَقوَونَ بِهِ عَلَی جِهَادِ عَدُّوَّهِم، وَ َیَعتَمِدُونَ عَلَیهِ فِیَما یُصلِحُهُم، وَیَکُونُ مِن وَرَاءِ حَاجَتِهِم. ثُمَّ لَاقِوَامَ لِهذَینِ الصنَّفَینِ إلاَّ بِالصَّنفِ الثَّالِثِ مِنَ القُضَاةِ وَالعُمَّالِ الکُتَّابِ، لِمَا یُحکِمُونَ مِنَ المَعَاقِدِ، وَیَجمَعُونَ مِنَ المَنَافِعِ، وَیُوتَمَنُونَ عَلَیهِ مِن خَوَاصَّ الامُورِ وَعَوَامَّهَا. وَلاَقِوَامَ لَهُم جَمیعاً إلاَّ بالتُّجَّارِ وَذَویِ الصَّنَاعَاتِ، فِیَما یَجتَمِعُونَ عَلَیهِ مِن مَرافِقِهِم وَیُقِیمُونَهُ مِن أسوَاقِهِم، وَیَکفُونَهُم مِنَ التَّرَفُّقِ بِأیدِیهِم مَا لاَیَبلُقُهُ رِفقٌ غَیرِهِم. ُثمَّ الطَّبَقَهُ السُّفلَی مِن أهلِ الحَاجَهِ وَالمَسکَنَهِ الَّذِینَ یَحِقُّ رِفدُهُم وَمَعُونَتُهُم وَفِی الله لِکُلَّ سَعَهٌ، وَلِکُلَّ عَلَی الوَالِی حَقٌ بِقَدرِ مَا یُصلِحُهُ، وَلَیسَ یَخرُجُ الوَالِی مِن حَقِیقَهِ مَا ألزَمَهُ اللهُ مِن ذِلکَ إلاَّ بِالاِهتَمِامِ وَالاسِتعَانَه بِاللهِ، وَتَوطِینِ نَفسِهِ عَلَی لُزُومِ الحَقَّ ، وَالصَّبرِ عَلَیهِ فِیَما خَفَّ عَلَیهِ أو ثَقُلَ»؛ «

نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر(نامه 53): طبقات جامعه

جمعه - 14 اکتبر 2011

«وَاعلَم اَنّ الرَّعیَّهٌَ طَبَقاتُ لاَ یَصلُحُ بَعضُهَا اِلاَ ببَعضِ، وَلاَ غِنَی بِبَعضهَا عَن بَعضِِ: فَمِنهَا جُنُودُ اللهِ، َو مِنهَا کُتَّابُ العَامَّه وَ الخَاصَّه، وَ مِنهَا قُضَاهُ العَدل، وَ مِنهَا عُمَّالُ الاِنصَافِ وَالرَّفقِ، وَ مِنهَا اَهلُ الجِزیَهِ وَ الخَرَاجِ مِن اَهلِ الذَّّمَّه وَ مُسلِمَهِ الَّناسِ، وَ منهَا التُّجَّارُ وَاَهلُ الصَّنَاعَاتِ، وَمِنهَا الطَّبَقَهُ السُّفلَی مِن ذَوی الحَاجَهِ وَالمَسکَنَهِ، وَکُلُّ قَد سَمَّی اللَّه لَهُ سَهمَهُ. وَ وَضَعَ عَلَی حَدَّهِ فَرِیضَهََ فِی کِتَابِهٍ اَو سُنَّهَ نَبِیَّه عَلَیه السلام عَهداََ مِنهُ عِندَنَا مَحفُوظاً»؛

حق تعیین حقوق بشر، تنها از آن خداست:

جمعه - 14 اکتبر 2011

مقدمه اول: با هر نعمتی حقی است که باید اداء گردد

در جهان بینی توحیدی هر نعمتی همراه با حقی است و هیچ نعمتی را در جهان نمی توان یافت که انسان در ازای آن مسئول نباشد . این سخن درباره همه نعمت ها چه اعتباری و چه تکوینی صادق است. امام علی (ع) فرموده است :

“ان الله فی کل نعمهٍ حقاً فمن اداه زاده منها و من قصر فیه خاطر بزوال نعمته “

(نهج البلاغه ، ح 24، ص 171)

[برای خداوند بزرگ در هر نعمتی حقی است .هر که آن حق را ادا کند از آن نعمت بیشتر بهره می برد و هر کس در ادای آن حق کوتاهی ورزد خود را به خطر می افکند:خطر زوال آن نعمت.[

نعمتی که از کف انسان می رود به راحتی باز نمی گردد به راحتی باز نمی گردد:”قلما اقبل شیءٌ قد ادبر “(شرح غرر و درر،ج 5 )

از اینرو معصوم (ع) فرموده است : “احسنوا جوار النعم”(کافی ج4، ص38،روایت2)

[آنگاه که همسایه نعمت هایید قدر آنها را بدانید و حق شناس باشید. ]

نظام دادرسی در عهد رسول الله صلی الله علیه واله وسلم:

جمعه - 14 اکتبر 2011

بررسی مساله دادرسی در صدر اسلام و به خصوص در سیره رسول الله صرفا از زاویه پژوهش قضایی یا پژوهش اجتماعی تاریخی حتی فقهی نتیجه بایستی را به پژوهشگر خود ارزانی نمیدارد زیرا این مساله به ویژه در بحث حاضر صبغه دین پژوهی دارد و نتیجه درستتر از این زاویه به دست می اید یعنی نخست باید رویشگاه ان را مورد بررسی و شناخت قرار داد زیرا دادرسی در اسلام به عنوان بعدی از همگی ابعاد و رکنی از ارکان دینی است که با شعار خیر صلاح و سعادت انسان اعم از مادی و معنوی و اخروی پا به عرصه زندگی انسان نهاده است و همچون دستگاه مغز شامل مرکزهایی است که همگی مرتط با یکدیگر و تاثیر گذار بر هم و الهام گیرنده از همه ومسئول کنترل و راه بردن بخشی از مجموعه یک اندام کاملند و بنابراین ضمن داشتن نسبت و تناسب با یکدیگر سخنیت کاملی با واقع و حقیقت ان اندام را دارا میباشد و از این رو بوته ازمایش و شناخت ویژه ای را میطلبد چنان که یاد شد مساله “حکیم بین الناس”یا همان دادرسی از اهداف مهم و اساسی دین و اسلام و نیمی از موضوع اداره و کنترل جامعه بشری است که خود نیمی از رسالت پیامبر را تشکیل می دهد و از این رو باید جزو عمده ترین مسائلی باشد که همت رسول گرامی اسلام را به خود مصروف داشته وبه واقع نیز چنین بوده است و درباره کارگزاران رسول خدا یا نمایندگان ایشان به نواحی و مناطق میخوانیم :”با فرستادگان کسی مطمئن و اگاه به استانداری جایی در واقع پیامبر منصب قضا را هم به او میسپرد نماینده رئیس حکومت یا جانشین او عموما صلاحیت دادرسی را هم دارا بود.”

گرچه در حکم انان معمولا قید قضاوت نیز میبود اما شناخت همه مومنان از دین خدا و جدا نبودن حکم از حکومت و ارشاد قرینه حالیه بود که از چنین قیدی بینیاز مینمود و این سیره بعدا نیز ادامه داشت.

ویژگیهای انسان شایسته (13)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (13)

خودارزیابی و محاسبه نفس

مقدمه

محاسبه نفس یعنی حساب کشیدن از خود با هدف تسلط بر خود و حرکت در مسیری و جهتی که موجب رضای الهی است، از روش‌های مؤثر تربیتی می‌باشد که امروزه به عنوان خود تربیتی و خود ارزیابی از‌آن نام می‌برند. در قدیم نیز علمای اخلاق و مربیان، همواره دستور محاسبه نفس می‌دادند و راه و روش‌های مناسب را طی دستورالعمل‌های دقیق به شاگردان خود توصیه می‌کردند.

یکی از علمای بزرگ اخلاق می‌گوید: «بزرگان و گذشتگان صالح ما را عقیده بر آن بود که هرکس اهل محاسبه نفس نیست، یا اصلاً به جهان دیگر ایمان ندارد و یا آنکه عقل سلیم ندارد والّا چگونه می‌شود کسی ایمان و اعتقاد داشته باشد به اصلی که قرآن می‌گوید اگر به وزن ذره‌ای انسان عمل نیک یا عمل بد داشته باشد در آن جهان آن عمل را می‌بیند و به آن ملحق می‌شود و در عین حال بی‌حساب کالای عمل را پیش بفرستد و نفهمد چه کرده و چه می‌کند؟» پس ما اگر از نظر شرع و دین و عقل به این دستور بنگریم می‌بینیم که عمل مراقبت و محاسبه نفس اختصاص به اشخاص معین وطبقه معین ندارد، بلکه یک وظیفه عمومی است.

ویژگیهای انسان شایسته (12)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (12)

12. آمادگی عمومی (جسمانی، نظامی، حفاظتی)

تبیین

آمادگی عمومی به معنای فراهم نمودن شرایط، امکانات و توانایی‌های لازم در ابعاد مختلف جسمانی، نظامی، حفاظتی و … برای دفاع از کیان اسلام و نظام اسلامی و مقابله با توطئه‌های دشمنان آن است.

مستندات

الف – آیات

1. وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ. (انفال: 60)

و هرچه در توان دارید از نیرو و اسب‌های‌آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری را جز ایشان – که شما نمی‌شناسیدشان و خدا آنان را می‌شناسد – بترسانید. و هرچیزی در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما بازگردانیده می‌شود و بر شما ستم نخواهد رفت.

ویژگیهای انسان شایسته (11)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (11)

11. تعامل و روابط اجتماعی و سازمانی

تبیین

انگیزه ها، هیجان ها، رابطة میان فرهنگ و شخصیت و نقش‌های گوناگونی که هر اجتماعی به اعضای خود واگذار می‌کند همه، نمونه هایی از تعامل و روابط اجتماعی است؛[1] و مراد از این موضوع در عرصه سازمانی، یک رشته روابط منظم بین افرادی است که وظایف متعدد و پیچیده‌ای را برای رسیدن به یک هدف سازمانی انجام می‌دهند.

ویژگیهای انسان شایسته(10)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته(10)

10. رشد ذهنی، فکری و شخصیتی

تبیین

* رشد ذهنی: بهره‌مندی از توانایی لازم برای ادراک و شناخت محیط درونی و بیرونی خود اعم از ادراک حسی و عقلی که شامل شکوفایی استعدادهایی مانند: حافظه، یادگیری، دقت، استدلال، نتیجه‌گیری و حکم کردن می‌شود.

* رشد فکری: توانایی به کارگیری استعدادهای ذهنی برای رسیدن از معلومات به مجهولات و یافتن پاسخ‌های معتبر و درست برای پرسش‌های خود.

* رشد شخصیتی: پرورش یافتگی روحی و روانی و برخورداری از «منِ» شکل یافته و تثبیت شده به گونه‌ای که بتواند رفتارهای بهنجار، درست و مورد انتظار در جامعة اسلامی و سازمان سپاه پاسداران را از خود بروز دهد.

ویژگیهای انسان شایسته (9)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (9)

9. روحیه جهادی و عاشورایی

تبیین

جهاد یعنی تلاش و کوشش در تمام عرصه‌های زندگی. انسان با ایمان و انقلابی، و پاسدار انقلاب در همه صحنه‌ها از روحیه جهادی برخوردار است. منظور از ر وحیة جهادی، روحیه‌ای است که نهایت تلاش و توان خود را در رویارویی با دشمن در عرصه‌های گوناگون نظامی و امنیتی، علمی و فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به کار می‌گیرد.

ویژگیهای انسان شایسته (8)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (8)

8. بصیرت و عمل انقلابی

تبیین

بصیرت به معنای دانایی، بینایی، هوشیاری، زیرکی و یقین است،[1] و عمل انقلابی یعنی عمل سریع، به موقع و صحیح هنگام بروز حوادث. بصیرت به منزله قطب­نما و نقشة حرکت به سوی مقصدی است که در مواجهه با راه­های مختلف بتوان با آن، مسیر حق و درست را از مسیرهای انحرافی تشخیص داد تا به مقصد رسید.[2]

بصیرت از نظر اصطلاحی به معنای فهم و درک عمیق است که زمینه تشخیص حق از باطل و انتخاب راه درست از غلط را برای انسان فراهم می­کند.

ویژگیهای انسان شایسته (7)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (7)

7. پرهیز از تجملات و دنیاگرایی

تبیین

پرهیز از تجملات و دنیا گرایی یعنی قانع شدن به قدر کفاف از زندگی و دوری جستن از رفاه‌زدگی وخوشگذرانی و وابستگی به مظاهر مادّی. و منظور از دنیایی که در روایات و اخبار از آن مذمت شده است و اهل بیت علیهم الصّلاة والسلام پرهیز از آن را به ما توصیه فرموده‌اند دنیایی است که انسان را از اطاعت خداوند و دوستی او و تحصیل آخرت باز می‌دارد.(1)

ویژگیهای انسان شایسته (6)

جمعه - 30 سپتامبر 2011

ویژگیهای انسان شایسته (6)

6. شایستگی‌های اخلاقی

تبیین

کلمه اخلاق جمع خُلْق و خُلُق شکل درونی انسان است. چنانکه خَلق شکل ظاهری و صوری اشیاء است. ملکات و صفات روحی و باطنی که در انسان است اخلاق نامیده می‌شود و به اعمال ورفتاری که از این خُلقیات ناشی می‌گردد نیز اخلاق می‌گویند. اخلاق انسان بر دو نوع است:

1. فطری و طبیعی 2. اکتسابی و اختیاری.

شایستگی‌های اخلاقی، فضایل و ملکاتی است که آن را محاسن اخلاق می‌نامند که با ریاضت‌های علمی و عملی به دست می‌آید مانند: حسن خلق و رعایت ادب، پرهیز از تملق، نداشتن حب جاه و مقام، وفای به عهد، عزّت نفس و … .