تمايلات و رفتارهاي جنسي

سه شنبه - 21 آگوست 2012

هيچ آيين آسماني به سرکوب غريزه فرمان نداده است. هيچ آيه و حديثي را نمي‌توان يافت که به مبارزه با ميل‌- جنسي به معناي سرکوب سفارش کرده باشد. پندارهاي واهي افراد است که تعابير قرآن و حديث را «سرکوب» تفسير مي‌کند. از مهم‌ترين تعابير قرآن و روايات «جهاد نفس» است که در هيچ کتاب فرهنگ لغت، به معناي سرکوب غريزه نيست.
«لطف خداوند» يا ابراز محروميت و افسردگي؟‌
تعريف و تحليل‌هايي که دربارزة‌ «غريزه‌جنسي» پيشنهاد و ارائه مي‌شود گاه بدانجا متناقض و متضاد است که انسان پس از ارزيابي آنها به درستي نمي توان تميز دهد که «ميل‌جنسي» به واقع «لطف‌خداوند» به بندگان است يا ماية شکنجه و آزار وي! آيا وسيلة آرامش است يا ماية‌ افسردگي و تشديد ناراحتي اعصاب؟‌
نوع نگاه ما به «ميل‌جنسي» مهم‌ترين عاملي است که سرنوشت تأثير آن را بر ما معلوم مي‌سازد. آنکه مبارزه با ميل‌جنسي را به هر صورت که باشد مهم‌ترين وظيفة ديني خود مي‌شمرد آنگاه که به ارضاي صحيح ميل‌جنسي نيز دست يابد، چه بسا به نکوهش خود بپردازد و دچار خودآزاري گردد؛ اما آن که ارضاي صحيح آن را عبادت بشمرد، پس از آن احساس تقّرب خواهد کرد و براي ادامة زندگي شاداب‌تر مي‌گردد.
از همين جا معلوم مي‌شود که انتقاد‌کنندگان به جوامع مذهبي به کدام يک از دو تفکر مي‌نگريسته‌اند. آيا استفاده از لذت حلالي که خداوند آفرينندة آن است جاي نکوهش دارد!‌
پس‌مانده‌هاي افکار اشتباه و کهن نوعي احساس ملامت در افراد مذهبي پديد ‌آورده است که ارضاي غريزه را برخلاف عرفان و مهار نفس بدانند. در اين تفکر رعايت جانب اعتدال نيز افراط است و جانب تفريط اعتدال است؛ تا جايي که افرد متديّن گاه برقراري رابطه جنس با همسر را هم امري نه مورد سفارش، که راهي تنها براي رهيدن از گناه و و رنج شهوت مي‌پندارند!‌ گاه اينان براي رفتار و عقيدة خود شواهدي نيز از آيات و رويات رديف مي‌کنند.
اين نوع پندار ميان غريزه و عقايد مذهبي کشمکش جانکاه به وجود مي‌آورد. در حالي که اين غريزه براي آرامش است نه ناراحتي اعصاب. در اسلام کوچک‌ترين اشاره‌اي به پليدي علاقة جنسي نشده است و نظر به آن است که علاقة جنسي با معنويت جمع شود.

میل جنسی چیست؟

دوشنبه - 20 آگوست 2012

آدمیان بیش از دو هزار و پانصد سال است که در رؤیای «گریز از عشق جنسی» روزگار می‌گذرانند. از هشت قرن پیش  از میلاد مسیح تاکنون کسانی هر چندگاه در خواب می‌بینند که «راه رهایی از بحران جنسی و آسیب‌‌های آن،‌ این است که ریشة عشق را در وجود بشر خشک کنند و امیال تناسلی را به طور کلی از بین ببرند.» اما هرچه زمان بر این رؤیا می‌گذرد تعبیرهای واژگونه از آن مشاهده می‌شود. در هند قرنهاست می‌کوشند که از مظاهر جنسی و فریفتگی زنان بگریزند، ولی هر چه بیشتر جذب این امر شده‌اند. آنها می‌خواهند از مسایل جنسی خلاص شوند، ولی بعد تمام ذهنشان به مسایل جنسی متوجه می‌شود. چرا چنین است؟‌چون از هرچیزی می‌گریزند که چرخة آفرینش گریز آن را برای ایشان نخواسته است.

کربلا و الگوهای رفتاری (الگوهای مثبت)و(الگوهای منفی)

دوشنبه - 20 آگوست 2012

الگوهای مثبت (زنان)
یکی از ویژگی های مهم عاشورا، حضور جدی زنان و مشارکت عینی و عملی آنان در این قیام جاویدان است. اگر برنامه جامع امام حسین علیه السلام را از مدینه تا مدینه ارزیابی کنیم، به دو مسیر از مدینه تا کربلا و از کربلا تا مدینه تقسیم می شود. مسیر اول را حسینیان با «شهادت » و مسیر دوم را زینبیان با «استقامت » به انجام رساندند.
شرکت زنان در کربلا از آن جهت که جایگاه رفیع این گروه را در تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به نمایش می گذارد، بسیار چشمگیر است. زنان سترگی چون زینب، ام کلثوم، رباب، عاتکه و… که همپای مردان زیباترین جلوه های ایثار را در طول تاریخ به نمایش گذاشتند و الگوی اهل ایمان شدند. اینک به بعضی از آنان اشاره می کنیم:

عاشورا وانتخابها

دوشنبه - 20 آگوست 2012

انتخاب، بخشی از زندگی آدمیان، بلکه مهم ترین ویژگی آنهاست. هرگز حیوانات در طول زندگی خود، در مقابل گزینه های مختلف، قرار نمی گیرند؛ خود را همواره در راهی از پیش تعیین شده، می بینند و ادامه مسیر زیستی آنها، کاملاً افقی و بدون فراز و نشیب و صرفا بر اساس غریزه های ثابت و تغییرناپذیر است؛ اما انسان هر روز و هر ساعت در آستانه انتخابی تازه، قرار می گیرد. نوع و سطح انتخاب انسان، بهترین معیار سنجش برای داوری درباره شخصیت اوست. در واقعه کربلا، سه نوع انتخاب صورت گرفت:
ـ بی طرفی در مقابل دعوت امام حسین علیه السلام که نمونه آن، انتخاب عبدالله بن جعفی(1) است؛
ـ لبیک به دعوت آن حضرت علیه السلام که نمونه آن، انتخاب زهیر بن قین است؛
ـ مخالفت و شمشیر کشیدن در مقابل آن حضرت علیه السلام که نمونه آن، انتخاب عمر بن سعد ابی وقاص است.

رویدادهای محرم

دوشنبه - 20 آگوست 2012

روز دوم
1 . امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به کربلا وارد شد . (1) عالم بزرگوار «سید بن طاووس » نقل کرده است که: امام علیه السلام چون به کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست . این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است . (2)
2 . در این روز «حر بن یزید ریاحی » ضمن نامه ای «عبیدالله بن زیاد» را از ورود امام علیه السلام به کربلا آگاه نمود . (3)
3 . در این روز امام علیه السلام به اهل کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه – که مورد اعتماد حضرت بودند – را از حضور خود در کربلا آگاه کرد . حضرت نامه را به «قیس بن مسهر» دادند تا عازم کوفه شود . (4) اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند . زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:
«اللهم اجعل لنا ولشیعتنا عندک منزلا کریما واجمع بیننا وبینهم فی مستقر من رحمتک، انک علی کل شیی ء قدیر;
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی .» (5)

نقلهای مجعول و مشهوردرقضیه کربلا

دوشنبه - 20 آگوست 2012

بعضی از مقتل نگاران و روضه خوانان، سخنان بسیاری را به امام حسین علیه السلام و دیگر معصومین نسبت داده اند که هرگز سند و مدرکی برای آنها نمی توان یافت . بعضی از آن سخنان با اینکه غیرمستند و جعلی اند و محققان، آنها را رد کرده اند، بسیار مشهور و متداول نیز هستند و از آنجا که مقبولیت عام یافته اند، برخی پژوهشگران و نویسندگان بنام معاصر نیز آنها را مسلم الصدور پنداشته، بدون تامل و تحقیق، در آثار خود به عنوان سخنی از سخنان معصومین علیهم السلام آورده اند . در این نوشته به برخی از این سخنان که مرتبط با محرم ، عاشورا و امام حسین علیه السلام است، اشاره می شود .
1 . «ان کان دین محمد لم یستقم …»
این سخن که به امام حسین علیه السلام نسبت داده شده است، یک بیت از یک قصیده است که توسط شاعری به نام «شیخ محسن ابوالحب حویزی » سروده شده است . او از شعرا و خطبای کربلا بوده و در سالهای 1235 – 1305 ه . ق، زندگی می کرده است .

امام سجاد علیه السلام از کربلا تا شهادت

دوشنبه - 20 آگوست 2012

در زندگی پرفراز و نشیب امام زین العابدین علیه السلام نکات بسیار مهمی برای بحث و بررسی وجود دارد. در اینجا گوشه ای از نقش احیاگر سیدالساجدین حضرت امام زین العابدین علیه السلام را از کربلا تا شهادت در چند محور به صورت گذرا مورد بررسی قرار می دهیم 1 – بیماری امام سجاد علیه […]

نوجوانان وتربیت دینی

دوشنبه - 20 آگوست 2012

نوجوانان وتربیت  دینی1

شایسته است در ابتدای بحث واژه‌های مهمی که در عنوان این تحقیق آورده شده مورد بررسی قرار گیرد. واژه‌هایی همچون نوجوان، ارزش، درونی‌کردن ارزش و فطرت که گفتار اول این فصل عهده‌دار بیان این مطلب می‌باشد.
در گفتار دوم، سابقه پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این بخش دو کتاب مرتبط با این تحقیق مورد نقد قرار گرفته است. همچنین امتیاز نوشته حاضر نسبت به منابع مذکور مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
در گفتار آخر این فصل به ضرورت و اهمیت عنوان مورد نظر پرداخته شده و این نکته بیان می‌شود که چرا باید ارزش‌ها را در یک نوجوان درونی‌کرد؟

تحقيق در اخبار(تفسیر سوره حجرات)

دوشنبه - 20 آگوست 2012

يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (‏6)
اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، اگر فاسقي برايتان خبري آورد، نيك وارسي كنيد، مبادا به ناداني گروهي را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كرده‏ايد پشيمان شويد.
مفسران در شأن نزول اين آيه نقل كرده‌اند:حارث بن ضرار خزاعي مي‌گويد: من خدمت رسول خدا مشرف شدم، ايشان مرا به اسلام دعوت فرمود. من نيز اسلام آوردم. مرا به دادن زكات دعوت كرد. آن را هم پذيرفتم و عرضه داشتم: يا رسول اللََّه! به سوي قوم و قبيله‏ام برمي‏گردم، و ايشان را به اسلام و دادن زكات مي‏خوانم، هر كس اجابتم كرد زكاتش را مي‏گيرم، و شما شخصي را (در فلان روز) بفرستيد تا هر چه زكات جمع‏آوري كرده‏ام به خدمت شما بياورد.حارث بين قوم خود رفت و دعوتش پذيرفته شد، و زكاتها را از آنان كه مسلمان شدند جمع كرد، ولي در آن تاريخي كه معين كرده بود فرستاده‏اي از ناحيه رسول خدا نرسيد. حارث پيش خود فكر كرد حتما حادثه‏اي رخ داده و رسول خدا از دست او خشمگين شده، لذا محترمين از قوم خود را خواست و به ايشان گفت: رسول خدا تاريخي معين كرد كه در آن تاريخ فرستاده‏اي براي گرفتن زكات نزد من مي‏فرستد، و رسول خدا هرگز خلف وعده نمي‏كند، و من خيال مي‏كنم اين تاخير جز براي اين نيست كه آن جناب خشمگين شده، به راه بيفتيد تا نزد آن جناب برويم.از سوي ديگر رسول خدا در رأس همان تاريخ، وليد بن عقبه را به سوي حارث روانه كرد، تا زكاتهايي را كه از اشخاص گرفته تحويل بگيرد، اما وليد در بين راه وحشت مي‏كند و برمي‏گردد، و به عرض رسول خدا مي‏رساند كه من نزد حارث رفتم و او از دادن زكات خودداري كرده، مي‏خواست مرا بكشد. رسول خدا فوراً لشكري به سوي حارث و قبيله‏اش روانه مي‏كند. لشكر آن جناب در بين راه به حارث و نفراتش برمي‏خورند كه از قبيله بيرون آمده و دارند مي‏آيند.

ايمان محبوب دل‌ها(تفسیر سوره حجرات)

دوشنبه - 20 آگوست 2012

وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ
وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (7) فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (8)‏و بدانيد كه پيامبر خدا در ميان شماست. اگر در بسياري از كارها از [رأي و ميل‏] شما پيروي كند، قطعاً دچار زحمت مي‏شويد، ليكن خدا ايمان را براي شما دوست‏داشتني گردانيد و آن را در دلهاي شما بياراست و كفر و پليدكاري و سركشي را در نظرتان ناخوشايند ساخت. آنان [كه چنين‏اند] ره‏يافتگانند.
نكات تفسيري
1. اين آيه مؤمنين را به اين نكته رهنمون مي‌سازد كه عامل هدايت و رشد آنان تنها خداي سبحان است وبه همين جهت است كه ايمان را محبوبشان كرده
و در دلهايشان زينت داده، و كفر و فسوق و عصيان را از نظرشان انداخته است. پس مؤمنين نبايد از اين نكته غفلت كنند كه رسول خدا را دارند. كسي را دارند كه از ناحيه خداوند سبحان مورد تاييد است. كسي كه از ناحيه پروردگارش بينه‏اي دارد كه مردم را تنها به راه رشد و تعالي مي‏برد، و به سوي گمراهي و ضلالت نمي‏كشاند. پس بايد از او اطاعت كنند، و هر چه او اراده مي‏كند اراده كنند، و هر چه او اختيار مي‏كند اختيار كنند، و اصرار نورزند كه پيامبر عظيم الشأن اسلام از آراء و ديدگاههاي آنان اطاعت كند، چون اگر پيامبر در بسياري از امور از آنان اطاعت كند، خودشان نيز هلاك مي‏شوند،و به تعب مي‏افتند.

اصلاح بين مؤمنان((تفسیر سوره حجرات)

دوشنبه - 20 آگوست 2012

وَإن طَآئِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأصْلِحُوا بَينَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَي الْأُخْرَي‏ فَقَاتِلُوا الَّتِي حَتَّي‏ تَفِي‏ءَ إِلَي‏ أَمْرِاللَّهِ فَإِن فَاءَت فَأصْلِحُوا بَينَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُواإِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُقْسِطِينَ‏(9)
و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند، ميان آن دو را اصلاح دهيد، و اگر [باز] يكي از آن دو بر ديگري تعدّي كرد، با آن [طايفه‏اي‏] كهتعدّي مي‏كند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت،ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت كنيد، كه خدا دادگران
را دوست مي‏دارد.
 در مورد شأن نزول اين آيه چند روايت نقل شده که به روايت مشهورتر اشاره مي‌کنيم:شخصي به رسول خدا عرضه داشت چه خوب بود سري به عبد اللََّه بن ابي ( بزرگ منافقين) بزنيد. رسول خدا بدون درنگ بر الاغي سوار شدو مسلمانان هم با او به راه افتادند، و راهي كه مي‏بايد طي مي‏كردند. زميني خشك و شوره‏زار بود، همين كه رسول خدا به عبد اللََّه و همفكرانش رسيد عبد اللََّه گفت: دور شو از من، به خدا سوگند بوي الاغت ناراحتم كرد.مردي از انصار گفت: به خدا سوگند الاغ رسول خدا خوشبوتر از تو است. بعضي از ياران عبد اللََّه به حمايت او برخاسته و بعضي از ياران رسول خدا به حمايت از آن جناب برخاستند، و هر دو طايفه عصباني بودند، دست به شاخه‏هاي خرما برده، بعضي با دست و با كفش به يكديگر زدند، اينجا بود كه آيه «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَينَهُما» نازل شد به طوري كه در مجمع البيان آمده كسي كه به «عبد اللََّه بن ابي» آن پاسخ را داد عبد اللََّه بن رواحه بود، و زدوخوردي كه رخ داد بين فاميل او از قبيله اوس و فاميل عبد اللََّه بن ابي از قبيله خزرج بود.

برادري اسلامي(تفسیر سوره حجرات)

دوشنبه - 20 آگوست 2012

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأصْلِحُوا بَينَ أخَوَيكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (10)‏
در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد.
شأن نزول
پيامبر خدا پس از نزول اين آيه ميان يك يك اصحابش عقد اخوت برقرار كرد، و از ميان اصحاب خود، علي را براي خود به برادري برگزيد.
ابن عباس مي‌گويد: پس از آنكه آيه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ نازل شد رسول خدا ميان مسلمانان پيمان اخوت برقرار كرد، بين ابو بكر و عمر و بين عثمان و عبد الرحمن. تا اينكـه بين تمام يارانش هر كس طبق منزلتش با ديگري پيمان اخوت برقـرار کـرد، سپس بـه علي بن ابي‌طالب فرمود: تو برادر من هستـي
و من برادر توام.
ابن عمر مي‌گويد: هنگامي كه رسول خدا بين ياران خودپيمان اخوت برقرار كرد، علي در حالي كه اشك مي‌ريخت به پيامبرخدا عرضه داشت: يا رسول اللََّه! ميان اصحابت اخوت برقرار كردي و بين من و هيچکس اخوت برقرار نفرمودي؟! رسول خدا به او فرمود: تو در دنيا و آخرت برادر من هستي.
نکات تفسيري
1. کلمه إِنَّمَا براي حصر است و در اين آيه شريفه بيانگر اين است که ايماني که مدعيان آن ‌به حالت برادري نرسيده باشند، ايماني سست و ناقص است. تقوا با معيار برادري اندازه‌گيري مي‌شود و نفوس در اثر ايمان صفا پيدا مي‌كند، و صادقون و راستگويان از منافقان بازشناخته مي‌شوند. نظام اجتماعي‌، و سفارشات اخلاقي در متون ديني همه مسلمانان را به برادري ايماني دعوت مي‌کنند. مخالفت با اين نظامات و توصيه‌ها، ايمان را در‌دلها ضعيف و رقيق مي‌کند.
2. جمله «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» كه در آيه فوق آمده است يكي از شعارهاي اساسي و ريشه‏دار اسلامي است. شعاري بسيار گيرا، عميق، مؤثر و پرمعني. اسلام سطح پيوند و دوستي مسلمين را به قدري بالا برده كه به صورت نزديكترين پيوند دو انسان با يكديگر آنهم پيوندي بر اساس مساوات و برابري، مطرح مي‏كند، و آن علاقه «دو برادر» نسبت به يكديگر است.
بر اساس اصل اخوت اسلامي، مسلمانان از هر نژاد و هر قبيله، و داراي هر زبان و هر سن و سال، با يكديگر احساس عميق برادري مي‏كنند، هر چند يكي در شرق جهان زندگي كند، و ديگري در غرب.