جملهٔ (كثير الكلام) خيلى قابل تأمّل است؛ ولى چون بحث طولانى شده، سعى بر اختصار آن خواهيم داشت. به صراحت مىتوان ادّعا كرد كه مقولهٔ زياد حرف زدن؛ و به عبارت سادهتر پرحرفى، از جهات مختلف مورد بررسى و توجّه حضرات معصومينعليهم السلام قرار گرفته است. به عنوان نمونه درروايتى از رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم وارد شده است كه فرموده اند: «ألا اُخبركم بأيسرِ العبادةِ وأهونِها على البدنِ: الصمتُ و حسنُ الخلقِ».(2) (آيا مىخواهيد شما را به سادهترينِ عبادتها آگاه كنم: سكوت وحسن خلق).
حسن خلق با كرامت اخلاقى تفاوت مىكند. حسن خلق همان صباحت، بشاشتِ وجه، تبسّم به لب داشتن، و برخورد ليّن و آرام با ديگراناست كه هزينه و مؤونهاى به همراه ندارد. خنده بر لب داشتن و سكوت درمعاشرتها و ملاقاتها بهترين كارى است كه مىتوان انجام داد و براى هر دودر لسانِ روايات تعبير به عبادت شده است.
شايسته است سعى انسان در معاشرتها و برخوردها اين باشد كه ازاضافهگويى، گزافهگويى و حرفهاى زايد اجتناب كند؛ زيرا نفسِ سكوت،عبادت است. در روايتى از امام صادقعليه السلام وارد شده كه فرموده اند:
«الصمتُ… مفتاحُ كلِّ راحةٍ من الدنيا و الآخرةِ ».(3) (سكوت، كليد هر راحتى در دنيا و آخرت است).
انسان اگر به سكوت و حرف نزدن متّهم شود يك اتّهام محسوب مىشود؛ ولى اگر لب باز كرده و سخن به گزافه بگويد شايد هزاران اتّهام متوجّه او شود. بنابراين اگر با يك عيب بسازد بهتر از اين است كه عيوب عديدهاى رابراى خودش تدارك كند. اين جهت دنيوى قضيّه است و در جهت اخروى آن بنا به مناسبتهايى به تفصيل سخن گفته شده است.
«قليلُ المنفعةِ و كثيرُ الكلامِ ».(1)
اهل دنيا فايده و نفعشان كم است؛ وحرف زياد مىزنند.
بدين صورت كه، وقتى در مقام سخن است دادِ سخن مىدهد، وقتى در مقام عمل و نتيجه است، نفع و سودى ندارد؛ و اگر هم داشته باشد خيلى كم است.
در باب نفع رسانى به مردم رواياتِ زيادى در منابعِ حديثى ما ذكر شده است كه ما به چند نمونه اشاره مىكنيم.
حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرموده اند كه:
«خَيْرُ النَّاسِ أَنْفَعُهُمْ لِلنَّاسِ».(2) ( بهترينِ مردم، نافعترين آنها نسبت به مردم است) .
« خَيْرُ النَّاسِ مَنِ انْتَفَعَ بِهِ النَّاسُ».(3) ( بهترينِ مردم كسى است كه مردم از او منتفع شوند) .
با توجه به اين عبارات اگر (نَفَعَ) را متعدى بگيريم به معنى كسى است كه به مردم فايده مىرساند، و عبارت دوم (انتفع به الناس)؛ يعنى مردم از اومنتفع و بهرمند مىشوند. اينها داراى نكات ظريفى هستند چنان كه در تعبيراول، نفع رسانى و فايده رسانى به واسطهٔ يك فاعل است براى يك فرد؛ ولى درتعبير دوم مضمون عالىترى وجود دارد، بدين صورت كه سلوك، زندگى،روش و در يك كلام صرف الوجود او موجب نفع رسانى براى ديگران است، واين از نشانههاى انسانِ مؤمن است كه فضيلت نيز محسوب مىشود.
از علايمی کهبرای اهل دنيا در حديث قدسىِ شريف بدان اشاره شده، اين جمله است كه: «لا يحاسب نفسه» .(1)
اهل دنيا، اهل محاسبهٔ نفس نيستند. ضرورت محاسبهٔ نفس، به عنوان يك درك عقلانى پذيرفته شده است و هر صاحب سرمايهاى در پايان سال مالى خود، مكلّف به محاسبهٔ سود و زيان خود است؛ زيرا عقل سالم اقتضايش اين است كه به محاسبه اموال خود پرداخته و سود و منفعت؛ و يا خسران و زيان را مشخص كند.
آيهٔ « إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ» (2)
به صورت قضيهٔ مهمله وارد شده است كه مىتواند همهٔ انسانها را شامل شود؛ بدين معنى كه طبيعت انسان به گونهاى است كه زندگى او مدام با خسران توأم است.
اين عبارت در مباحث قبل نيز به مناسبتهاى مختلف بيان شدهاست كه فخر رازى در ذيل اين آيه مىگويد: معناى آيه را نمىفهميدم و درفكر تفسير آن بودم تا اينكه روزى در بازار بغداد حركت مىكردم. در آن هواى گرم تابستان، يخ فروشى را ديدم كه فرياد مىزد ايها الناس يخهاى مرا بخريد كه سرمايهام تباه شد. در اين وقت بود كه معناى آيه را فهميدم.
هفت خصلت روزه دار درحدیثی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ازپیامبــر خدا ( صلی الله علیه وآله ) چنین نقل می فرماید که پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند:« مامن مؤمن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارک وتعالی له سبع خصال : اولها یذوب الحرام من جسده ، والثانیه یقرب من […]
یکی از شیوه های تقویت عزت نفس در کودکان و نوجوانان مشورت کردن با آنهاست. هرگاه شخصی مورد مشورت قرار بگیرد از اینکه مورد توجه قرار گرفته و نوع تفکر و اندیشه هایش برای دیگران مفید است، احساس فرح و شادی می کند. البته در موارد بسیاری ممکن است مشورت کننده از نظرات او بهره برده و استفاده نماید. اصولاً از منظر فرهنگ وحیات اسلام نوجوانانی که به حد بلوغ می رسند به عنوان وزیر و مشاور پدر و مادر محسوب می شوند و نه تنها خواسته ها و اندیشه های آنان را باید مورد توجه قرار داد بلکه از نظرات مفید و سازنده ی آنان باید بهره گرفت.
۱ – تقویت اراده و ایمان:
امام علی (ع) می فرمایند: ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله سبحانه الایمان به و برسوله . . .؛ همانا بهترین چیز که نزدیکی خواهان به خدای سبحان بدان توسل می جوید، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، که موجب بلندی کلمه مسلمانی است و یکتا دانستن پروردگار که مقتضای فطرت انسانی است; و برپا داشتن نماز که آن ستون دین است، و دادن حق مستمندان – زکات – که واجب شرع مبین است . و روزه ماه رمضان که نگهدارنده از عقاب است – و بازدارنده عذاب (۹) ایمان به اینکه روزه ماه رمضان نگهدارنده از عقاب است و بازدارنده عذاب خود باعث تقویت ایمان می گردد و موجب امیدواری نسبت به سرنوشت آینده و چنین کاری ایمان و اراده انسان را قوی می کند و سرنوشت و آینده انسان را روشن و از هاله ابهام بدر می آورد .
امام علی (ع) در جای دیگر می فرمایند: «علیکم بصیام شهر رمضان فان صیامه جنه حصینه ؛ بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپری است، نگهدارنده از آتش جهنم .» (۱۰)
الف – اخلاص و خود سازی
حضرت زهرا سلام الله علیها فرموده است :
« فرض الله الصیام تثبیتاً للاخلاص » (۱)
خداوند ، روزه را برای تثبیت اخلاص ( در دل مردم ) واجب کرده است .
« صائم » باخودداری از خواسته های نفسانی ، فرمان خدا را به اجرا می گذارد و با عالم ملکوت ، پیوند معنوی برقرار میکند و چون کارهای حیوانی را رها کرده ، درونش صفا و جلا می یابد . همین طور ، همگام با امساک از لذات جسمانی ، از لذت های حرام روحانی نیز پرهیز می کند. و امتناع می ورزد .و از آنجا که روزه عبادتی است که به دلیل « دیدنی » نبودن عمل کمتر می توان به وسیله آن مرتکب گناه ریا شد و لذا این عمل از اخلاص بیشتری برخوردار است .
قال على بن ابیطالب(ع): علیکم فى شهر رمضان بکثره استغفار و الدعاء فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم. (۱)
ترجمه:
على بن ابى طالب(ع) فرمود: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زیاد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بین برنده گناهان است.