فلسفه حوادث وبلایای طبیعی چیست2

پنجشنبه - 19 آگوست 2010

  در گستره تمدن و فرهنگ كهن و متنوع بشري، از آغاز تا كنون، هيچ كتابي در حوزه هيچ مكتب و ديني نيست كه صدق، صحت، صلابت، اعتبار و اتقان تاريخي اش به روشني و مقبوليت قران كريم باشد. كرنش و خضوع متفكران و فرزانگان در برابر قرآن نيز ناشي از همين حقانيت، عمق، عظمت […]

فلسفه حوادث وبلایای طبیعی چیست

پنجشنبه - 19 آگوست 2010

آنچه در این مقاله در پیش رو دارید، بیان ریشه بلاها و حوادث ناگوار، حکمتهای آن است، با این تذکر که آنچه دراین گفتار آمده، نگاهی است کلی و فرا محلی به عوامل بلاها، وگرنه علم وآگاهی ما، محدودتر از آن است که بتواند، دقیقا عامل و یا عوامل یک حادثه خاص ، را بیان کند. چرا که قرآن کریم می فرماید: « وما اوتیتم من العلم الا قلیلا» از دانش جز اندکی به شما داده نشده است .

ضرورت و استمرار وجود امام

جمعه - 13 آگوست 2010

وجود امام در هر عصر و زمان و در هر جامعه اي، براي هدايت انسان ها به سوي کمال و برقراري نظم در جامعه ضرورت دارد:

«اِنَّما اَنتَ مُنذِرٌ ولِكُلِّ قَومٍ هاد (رعد،7)؛ تو فقط بيم دهنده اي! و براي هر گروهي هدايت کننده اي است [؛ و اين ها همه بهانه است، نه براي جست و جوي حقيقت

لزوم شناخت مقام امام(ع)

جمعه - 13 آگوست 2010

 

قدم اول، اعتقاد به لزوم اصل ولايت در به دست آوردن حقايق دين در دنيا و تأمين حيات ابدي در آخرت است. قدم دوم، معرفت و شناخت مقام اعلا و اقدس امام(ع) است؛ در حد امكان و نبايد اكتفا به اين بشود كه فقط بدانيم اسمش علي، پدرش ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد، مولدش كعبه و مدفنش نجف است و قربان اسمش رفتن و بوسيدن قبرش ثواب دارد والسلام. بلكه تا آنجا كه ممكن است انسان از فضايل و مناقب آن انوار الهي آگاه گردد و موقعيت و منزلت آنها را در نزد خدا بشناسد كه خدا آن بزرگواران را هادي و راهنما و راهبر به سوي خودش مقرر كرده و جز دست به دامن آن مقربان درگاه خدا زدن و با قبول تعليماتشان رو به سوي خدا رفتن راه و وسيلة ديگري وجود ندارد.
من اتاكم نجي و من لم ياتكم هلك11

هر كه به سوي شما آمد نجات يافت و هر كه نيامد، هلاك شد.

معنا ومفهوم یقین

جمعه - 13 آگوست 2010

 

«یقین»‌عبارت است از اعتقاد ثابت و قطعی انسان به امری كه مطابق با واقع بوده و با هیچ شبهه ای، هر قدر هم قوی،قابل زوال نباشد.»[1]

مرحوم علّامه طباطبایی ـ رحمه الله علیه ـ می فرماید:

 

«یقین به معنی قوت ادراك ذهنی است، به طوری كه قابل زوال و ضعف نباشد»[2]

دلیل وجوب اطاعت از امام(ع)

جمعه - 13 آگوست 2010

 

به این آیه توجه فرمایید:

)يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِمِنكُمْ((2).

ای کسانی که ایمان آورده اید ! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر (اوصیای پیامبر) را.

 

ولی امر کیست ؟ آنکه بر امر ولایت دارد این امر چه امری است؟ به عبارت دیگر این امری که امام (ع) بر او ولایت دارد چه امری است ؟

هدایت الهی بوسیله امامان علیهم السلام

جمعه - 13 آگوست 2010

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:”Calibri”,”sans-serif”; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-language:FA;}

) وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةًًٌٌ يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَايُوقِنُونَ( (2).

و از آنان اماماني قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مي كردند ، چون شكيبايي نمودند و به آيات ما يقين داشتند .

خلقت انسان

جمعه - 13 آگوست 2010

 

 

ديباچه هر كتابي، خلاصه و فشرده آن كتاب است؛ و انسان ديباچه كتاب آفرينش و نشانه‏اي از عظمت و خلاّقيت خداوند بزرگ است.
در قرآن مجيد كه خود معجزه پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و نشانه عظمت و قدرت پروردگار عالم است، علاوه بر تمام آيات قرآن كه هر كدام به نوعي نشاني از خالق يكتاست، آياتي نيز وجود دارد كه اشاره به توحيد و يگانگي خداوند متعال دارد و با تعبير «وَ مِنْ آياته» آغاز مي‏شود. اين آيات عبارتند از آيه‏هاي بيستم تا بيست و ششم سوره روم و همچنين آيه چهل و شش همين سوره و آيه‏هاي 37 و 39 سوره «فصّلت» و 29 و 32 سوره «شوري». اين آيات يازده‏گانه يك دوره كامل توحيد مي‏باشد.

ایا شناخت خداوند ممکن است

جمعه - 13 آگوست 2010

 

 

گاهى در برخى از سخنان یا نوشتارها دیده مى شود که به استناد بعضى از آیات یا روایات مى گویند خدا به هیچ وجه قابل شناختن نیست و ما فقط مجاز هستیم که خدا را با اوصافى که در قرآن کریم ذکر شده و اسمائى که با آنها نامیده شده است ; در دعاها و در مکالماتمان ; فرا بخوانیم ; یعنى اینکه ما مفاهیم این کلمات را درست درک نمى کنیم و فقط مجاز هستیم بگوییم خداخالق است ، رازق است ، عالم است ، حکیم است ، مخصوصاً آنچه مربوط به صفات ذات مى شود، مثل علم و قدرت و حیات .

چگونه عظمت خدا را درک کنیم

جمعه - 13 آگوست 2010

 

 

 

معرفت ما از همین مفاهیم مادی شروع می شود . بزرگی ای که ما می فهمیم، چیزی است که حجمش زیاد است . سپس متوجه می شویم موجوداتی نیز هستند که حجم ندارند و جسمانی نیستند، توسعه ای در مفهوم بزرگی می دهیم و می گوییم: نوعی بزرگی دیگر نیز داریم که معنوی است . ما چاره ای نداریم، زیرا ذهن ما ابتدا از مفهوم بزرگی جز حجم چیزی درک نمی کند . در نهج البلاغه آمده است که مورچه خیال می کند که خدای او دو شاخک دارد، چون این شاخک برای مورچه خیلی نقش دارد، خیال می کند که اگر موجودی شاخک نداشته باشد، ناقص است . ابتدا باید از همین مسیر مادیات شروع کنیم و کم کم این درک های حسی را تجربه کنیم تا مقداری به درک های ماورایی نزدیک شویم .

عظمت علم الهي

جمعه - 13 آگوست 2010

 

 

آنچه تا به حال از عظمت‌ گفتيم، مربوط به حجم آفرينش بود؛ اما عظمت خداوند فقط از اين جهت نيست؛ بلكه گاهي عظمت از جهات غير حسي است؛ هم‌چنان‌كه اگر کسي معلومات زياد و فهم قوي داشته باشد. معلومات خدا چگونه است؟ همه ما معتقديم آنچه در عالم اتفاق می‌افتد و آنچه تا به حال اتفاق افتاده است، آنچه در عالم موجود است و آنچه موجود خواهد شد همه را خدا می‌داند؛ وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاّ هُوَ9.  براي درک اين جنبه از عظمت علم الهي استادي را در نظر بگيريد که در كلاس درس براي 100 نفر تدريس مي‌کند. اگر يکي از شاگردان سؤالي را بپرسد، استاد مي‌تواند خوب گوش كرده و جواب او را بدهد؛ اما اگر دو نفر با هم سؤال کنند، توجه به سؤال و پاسخ دادن به هر دو مشکل می‌شود. حال اگر سه نفر و يا بيشتر با هم سؤال کنند، آيا ممکن است استاد سؤال همه را با هم بفهمد؟

خشيت اولياي خدا از عظمت الهي

جمعه - 13 آگوست 2010


عده‌اي گمان مي‌کنند اين ترس و خشيت از روي احساس گناه و از خوف عذاب است؛ اما چنين تصوري در باره پيغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) راه ندارد؛ کساني که مي‌گفتند: مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِك2؛ خدايا من از ترس عذاب تو را عبادت نمي‌کنم. اين ترس به خاطر درک عظمت الهي است كه خداوند گوشه‌اي از آن را به كساني که دوستشان دارد نشان مي‌دهد.  خشيت و اضطراب حاصل از درك عظمت خدا را با مفهوم‌سازي نمي‌توان بيان کرد. همين اندازه مي‌دانيم كه معصومين(ع) و بعضي از اولياي خدا چنان عظمت خدا را درک مي‌کردند که در مقام عبادت اين چنين مضطرب و وحشت‌زده بودند؛ تا حدي که رنگ از چهره‌شان مي‌پريد و حتي گاهي به حالت بيهوشي يا مرگ اختياري مي‌افتادند.