در تایید این مطلب، در زیارت غدیریه می خوانیم:
« … لَا تَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً، وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً، وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً، اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ، وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى فَزَهِدْتَ، وَ أَيَّدَكَ اللَّهُ وَ هَدَاكَ، وَ أَخْلَصَكَ وَ اجْتَبَاكَ. فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ، وَ لَا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ، وَ لَا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُك…؛ … كثرت مردم در پيرامونم عزّتى به من نيفزايد و پراكنده شدنشان ترسى به من اضافه نكند،اگر همه مردم از من دست بردارند،نالان نشوم،پناهنده به خدا شدى و عزّت يافتى،آخرت را بر دنيا برگزيدى و پارسا گشتى، خدا تأييدت نمود و راهنمايى فرمود، و در گردونه خلوص قرار داد، و تو را برگزيد،كردارهايت ضد و نقيض نشد، گفتارهايت اختلاف نيافت، حالاتت زيرورو نگشت…».([1])
یادداشت روز: غایتمندی در اقتصادی ؛ رمز موفقیت و تکامل در زندگی دنیوی و اخروی/ اقتصاد و رابطه آن با فلسفه اخلاق/ از نفی اقتصاد مسرفانه تا اثبات اقتصاد میانه/ تأکید بر استقلال اقتصادی، خوداتکایی و خودکفایی/ نمی توان کشور را همزمان با اقتصاد مقاومتی و لیبرالی اداره کرد بی شک سیطرۀ فکری بر جوامع […]
« وقال في صفتهم : «وَالَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ»[1] وذكر الآيتين ثمّ أخبر : «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِvوَالإِنجِيلِ»[2] . ثمّ ذكر وفاءهم له بعهده ومبايعته فقال : «وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»[3] . فلمّا نزلت هذه الآية : «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ» قام رجل إلى رسول اللّه صلىاللهعليهوآلهوسلم فقال : أرأيتك يا نبيّ اللّه الرجل يأخذ سيفه فيقاتل حتّى يقتل إلاّ أنّه يقترف من هذه المحارم ، أشهيد هو ؟ فأنزل اللّه عزّوجلّ على رسوله : «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ»[4] . وقال : التائبون من الذنوب ، العابدون الذين لا يعبدون إلاّ اللّه ولا يشركون به شيئا الحامدون الذين يحمدون اللّه على كلّ حال في الشدّة والرخاء السائحون وهم الصائمون الراكعون الساجدون وهم الّذين يواظبون على الصلوات الخمس والحافظون لها والمحافظون عليها في ركوعها وسجودها وفي الخشوع فيها وفي أوقاتها . الآمرون بالمعروف بعد ذلك والعاملون به والناهون عن المنكر والمنتهون عنه . قال : فبشّر من قتل وهو قائم بهذه الشروط بالشهادة والجنّة ثم أخبر تبارك وتعالى أنّه لم يأمر بالقتال إلاّ أصحاب هذه الشروط فقال عزّوجل : «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ»[5] » ؛
روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله حسنین را بر پشت مبارک سوار کرد حسن را بر اضلاع راست و حسین را بر اضلاع چپ و لختی برفت و فرمود بهترین شترها شتر شما است و بهترین سوارها شمائید و پدر شما فاضلتر از شما است ..
ابن شهر آشوب روایت کرده که مردی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله گناهی کرد و از بیم پنهان شد تا گاهی که حسنین را یافت تنها، پس ایشان را برگرفت و بر دوش خود سوار کرد و به حضرت رسول صلی الله علیه و آله آورد و عرض کرد یا رسول الله اِنّی مُسْتَجیرٌ بِالله وَ بِهما یعنی پناه آوردهام به خدا و این دو فرزندان تو از آن گناه که کردهام، رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان بخندید که دست به دهان مبارک گذاشت و فرمود بر او که آزادی و حسنین را فرمود که شفاعت شما را قبول کردم در حق او پس این آیه نازل شد وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ الآیه .
و نیز ابن شهر آشوب از سلمان فارسی روایت کرده که حضرت حسین علیه السلام بر ران رسول خدای صلی الله علیه و آله جای داشت پیغمبر او را میبوسید و میفرمود تو سید پسر سید و پدر ساداتی و امام پسر امام و پدر امامانی و حجت پسر حجت و پدر حجتهای خدائی از صلب تو نه امام پدید آیند و نهم ایشان قائم آل محمد علیهم السلام است. و شیخ طوسی به سند صحیح روایت کرده است که حضرت امام حسین علیه السلام دیر به سخن آمد روزی حضرت رسول صلی الله علیه و آله آن حضرت را به مسجد برد و در پهلوی خویش بازداشت و تکبیر نماز گفت امام حسین علیه السلام خواست موافقت نماید درست نگفت حضرت از برای او بار دیگر تکبیر گفت و او نتوانست باز حضرت مکرر کرد تا آنکه در مرتبه هفتم درست گفت به این سبب هفت تکبیر در افتتاح نماز سنت شد .
ابعاد صلح شجاعانه امام حسن علیه السلام با معاویة بن ابی سفیان که یگانه عامل بقای اقلیت شیعه در آن عصر بود، چنان با عظمت است که تاکنون محققان زیادی را به تحلیل و تبیین آن واداشته است.