در بخش اول این مقاله به 6 نمونه از جلوه های هدایت در سیره و سخن امام حسن عسکری علیه السلام اشاره کردیم.
اینک بقیه موارد را پی می گیریم.
7. هشدار و انذار صریح
قرآن کریم برای هدایت بشر بارها از شیوه انذار و هشدار صریح استفاده کرده است؛ شیوه ای که به مانند زنگ هشدار و بیدار باش مخاطب را هدف مستقیم محتوای خویش قرار می دهد. امام حسن عسکری علیه السلام در مواردی متعدد چنین روشی را پیش می گرفت. از جمله، در نامه اش به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری، او و دیگران را هشدار می دهد و با صراحت آنان را نسبت به عواقب سخت کارشان بیدار می نماید و می نویسد: «پس از درگذشت امام پیشین علیه السلام و بعد از فرستاده دوم من و آنچه از شما به او رسید، خداوند به سبب آمدنش پیش شما، وی را کرامت و عزت عطا کرد و پس از آنکه ابراهیم بن عبده را بر شما گماردم و نامه ای هم به وسیله محمد بن موسی نیشابوری برای شما نوشتم، راه غفلت را پیمودید. در هر حال، باید از خداوند کمک خواست. مبادا درباره خدا کوتاهی کنید و از زیانکاران باشید! از رحمت خدا به دور باد کسی که از اطاعت خدا رو گرداند و پندها و موعظه های اولیای خدا را نپذیرد. به راستی خداوند شما را به اطاعت خود و اطاعت پیامبر و اطاعت اولوالامر فرمان داده است. خدا بر ناتوانی و غفلت شما رحم کند و شما را بر عقیده خود شکیبا سازد. چقدر انسان به پروردگارش مغرور است … ای اسحاق! خداوند تو و خاندانت را مشمول رحمتش کند … اگر سنگهای سخت و استوار برخی از محتوای این نامه را می فهمیدند، از ترس و بیم خداوند متلاشی می شدند و به طاعت خدا در می آمدند و هر چه می خواهید بکنید، به زودی خدا و پیامبر و مؤمنان عمل شما را خواهند دید و آنگاه سر و کارتان با خدای دانایِ نهان و آشکار است…»(1)
8. احیای روحیه تولاّ و تبرّا
تولاّ، مؤمنان را به سوی نیکیها و نیکان جذب می کند و به مانند نیروی جاذبه ای قوی، خواه ناخواه آنان را در مسیر حق نگاه می دارد. از این روی، مؤمنان با تولاّ هم حرمت نیکان رانگاه می دارند و هم خود را در مسیر آنان قرار می دهند و به سوی حق می روند. و تبرّا آنان را از بدیها و بدها دور می سازد و به مانند نیروی دفع کننده ای خواسته و ناخواسته آنان را از مسیر باطل که علامتش ناپاکان امت هستند، دور می سازد و به این ترتیب، مؤمنان با تبرّا هم ناپاکان را از حرمت و کرامت در جامعه دینی ساقط می کنند و هم خود را از مسیر آنان به دور نگاه می دارند.
عوامل پیروزی در عصر امام مهدی علیه السلام
یکی از سؤالاتی که در زمینه مهدویت همیشه مطرح بوده،این است که آیا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در گسترش اسلام و تعامل با سایر ادیان از گزینه اجبار استفاده می کند؟
آنچه در روایات درباره شیوه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در نوع برخورد با ادیان مختلف و مردم جهان وارد شده است، بیانگر آن است که امام ابتدا، مردم را به سوی حق دعوت می كند و قبل از آغاز هر جنگی، به معرفی دین حق برای دشمنان می پردازد و فرصت انتخاب میان حق و باطل را به آنان می دهد و تنها بعد از اتمام حجت بر دشمنان، از قدرت شمشیر استفاده می كند. عملكرد امام، یعنی رفتار قاطعانه و قدرت شمشیر حضرت، می تواند یكی از عواملی باشد كه در پیاده كردن اسلام در جهان، نقش مهمی را ایفا کند، ولی عوامل دیگری مانند آمادگی جهانی، سلاح مدرن، سلاح علم، انتخاب كارگزاران لایق، رعب و وحشت و … نیز نقش عمده ای خواهد داشت.
اداره جهان نیاز به کارگزارن و وزیران لایقی دارد، از این رو امام استانداران و وزیرانی را بر نقاط مختلف جهان می گمارد كه جز به مصالح اسلام و رضایت خدا به چیزی نمی اندیشند. طبیعی است كشوری كه كارگزارانش از چنین خصوصیت برجسته ای برخوردار باشند، بر تمام دشواری ها پیروز می شود؛ به گونه ای كه زندگان آرزوی زندگی دوباره مردگان را می نمایند
حضرت محسن(ع) در کتب آسمانی (قرآن و تورات)
حضرت محسن(ع) در قرآن
قال المفضل(للامام الصادقع): یا مولای ما تقول فی قوله تعاله (اذا المووده سئلت بای ذنب قتلت) قال: یا مفضل و المووده و الله محسن لانه منا لا غیر،فمن قال غیر هذا فکذبوه.
مفضل به امام صادق(ع) گفت:ای مولای من چه میفرمائید درباره فمروده خدا(آن هنگام که مووده زنده دفن شده) سوال شود،به کدامین گناه کشته شده است؟(امام صادقع) فرمود:ای مفضل به خدا قسم المووده محسن(ع) است چرا که او از ماست،و غیرا ز این نیست؛پس کسیکه غیر از این بگوید او را تکذیب کنید.
منبع شیعه:
بحارالانوار 53/23(علامه مجلسی م.1110)
فقال عمر (لعلی ع) : دع عنک هذه الهمهمه انا امضی الی المقابر فانبشها حتی اصلی علیها…
عمر به علی (ع) گفت:
این سروصداها را کنار بگذار من میروم به سوی مقابر پس قبر او را (حضرت فاطمه ع) نبش میکنم تا بر او نماز بخوانم…
منابع شیعه:
1- علل الشرایع /188 و(ط.شریعه)/247(شیخ صدوق م.381)
2-بحارالانوار43/205(علامه مجلسی م. 1110)
3-بیت الاحزان (ط.فدک قم .عربی)/202(شیخ عباس قمی م1359)
فلما حضرتها الوفاه وصت امیرالمومنین(ع) یتولی امرها و یدفنها لیلا و یعفی قبرها فتولی ذلک امیرالمومنین(ع) و دفنها و عفی موضع قبرها…
حضرت فاطمه (ع) به امیرمومنان(ع) وصیت فرمود:… خوش امر کفن و دفنش را برعهده گیرد و او را شب هنگام ،دفن کند و قبرش را پوشیده دارد پس امیرمومنان(ع) فاطمه(ع) را تجهیز و دفن کرد و جای قبرش را پنهان نمود.
منابع شیعه:
1- الاستغاثه 1/11(ابوالقاسم الکوفی م.352)
2- شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار3/70(قاضی نعمان مغربی م.363)
3- امالی مفید/172-173(ط.جامعه مدرسین /281)(شیخ مفید م.413)
4-امالی طوسی /109(شیخ طوسی م.460)
5- بشاره المصطفی /369(محمد بن علی الطبری م.553)
6- بحارالانوار43/211 (العلامة مجلسی م.1110)
7- مجمع النورین /156 (ابوالحسن مرندی م.1349)
8- ماساه الزهراء 2/172 (سید جعفر مرتضی عاملی)
و فی روایه: فلما قضت نحبها (ص) و هم فی ذلک فی جوف اللیل اخذ علی (ع) فی جهازها من ساعته کما اوصته فلما فرغ من جهازها اخرج علی (ع) الجنازه و اشعل النار فی جرید النخل و مشی مع الجنازه بالنار حتی صلی علیها و دفنها لیلا…
در روایتی آمده :
بعد از آنکه حضرت زهراء(ع) شهید شدند طبق وصیت آن حضرت،امیرالمومنین(ع) شبانه مشغول غسل و کفن و دفن او شد،بعد از تکمیل غسل و کفن،جنازه را از خانه بیرون آورد و چند شاخه از درخت خرما را آتش زده و جلوی جنازه حرکت داد تا اینکه بر او نماز خوانده و شبانه دفن کرد…
منابع شیعه:
1- بحارالانوار43/204(علامه مجلسی م.1110)
2- فاطمه بهجه قلب 2/584(عربی)(رحمانی همدانی)
تغسیل و آب ریختن اسماء بنت عمیس
و قالت اسماء: اوصت الی فاطمهع ان لا یغسلها اذا ماتت الا انا و علی ع ،فاعنت علیا علی غسلها
اسماء میگوید: فاطمه(ع) به من وصیت فرمود که او را فقط من و علی (ع) غسل دهیم پس من امیرالمومنین(ع) را در غسل دادن فاطمه(ع) کمک کردم.
منابع شیعه:
1- بحارالانوار 43/184-186 (علامه مجلسی م .1110)
2- بیت الاحزان (ط.فدک قم) /196(شیخ عباس قمی م/1359)
سئل ابوعبدالله (ع) عن فاطمه(ع) من غسلها؟ فقال : غسلها امیرالمومنین(ع) لانها کانت صدیقه لم یکن لیغسلها الا صدیق…
از امام صادق(ع) سوال شد که حضرت فاطمه (ع) را چه کسی غسل داد؟ حضرت فرمودند: فاطمه(ع) را امیرمومنان(ع) غسل دادند،زیرا که فاطمه،صدیقه بود و صدیقه را فقط صدیق باید غسل دهد.
منابع شیعه:
1- مناقب ابن شهر آشوب3/364(ابن شهر آشوب م.588)
2- بحارالانوار43/184(علامه مجلسی م.1110)
3- مستدرک الوسائل 2/185(میرزای نوری)
… فکشف علی (ع): عن وجها فاذا برقعه عند راسها فنظر فیها فاذا فیها: بسم الله الرحمن الرحیم
هذا ما اوصت به فاطمه بیت رسول الله (ص) و هی تشهد ان الا اله الا الله و ان محمد عبده و رسوله و ان الجنه حق والنار حق و ان الساعه آتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور ی اعلی انا فاطمه بنت محمد زوجنی الله منک لاکون لک فی الدنیا والاخره انت اولی بی من غیری حنطنی و غسلنی و کفنی باللیل و صل علی وادفنی باللیل و لا تعلم احدا و استودعک الله و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامه.
… پس حضرت علی (ع) جامه را از روی صورت حضرت فاطمه (ع) کنار زد رقعهای را دید که در آن نوشته شده بود:
به نام خداوند بخشنده مهربان،این (وصیتنامهای ) است که فاطمه دختر رسول خدا (ص) به آن وصیت نموده است ،و او گواهی میدهد که الهی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و فرستاده او است،و اینکه بهشت حق است و دوزخ حق است و رستاخیز فرا میرسد و هیچ شکی در ان نیست و خداوند آنان را که در قبول هستند بر میانگیزد.ای علی (ع)!من فاطمه دخت محمد(ص) هستم خداوند مرا به تزویج تو درآوده تا آنکه در دنیا و آخرت همسر تو باشم. تو از دیگران به من سزاوارتری،مرا شب حنوط کن و غسل بده و شبانه کفن کن و بر من نماز بگزار و شب مرا به خاک بسپار و هیچ کس را باخبر مکن!و تو را به خدا میسپارم و سلام مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.
منابع شیعه:
1- بحارالانوار43/214 (علامة مجلسی م.1110)
2-بیت الاحزان (ط. فدک قم) /195(شیخ عباس قمی م.1359)
فاطمه زهرا علیها السلام در بیستم جمادی الاولی سال پنجم بعثت (1) به دنیا آمد . آن کوثر الهی در زمانی چشم به جهان گشود که طوفانی ترین روزگار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود و امواج مهیب حوادث و تلخیها، زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله را در چنگال خویش درهم می فشرد . فاطمه علیها السلام از همان لحظه ای که چشم به زندگی باز کرد با مشکلات و فضای سخت و تنگ دست به گریبان گردید .
هنوز تقریبا دوساله بود که همراه پدر گرامی و مادر مهربانش در محاصره اقتصادی کفار قریش قرار گرفت و سه سال در شعب ابوطالب در تحمل سخت ترین شرایط گرسنگی و مشکلات شرکت داشت .
در سال دهم بعثت (2) یعنی اندکی پس از نجات از شعب (3) ، مادر گرامی خویش را – که رنجهای ده سال مبارزه و به ویژه تحمل سختیهای محاصره اقتصادی رنجورش ساخته بود – از دست داد و از آن پس تنها فاطمه علیها السلام بود که جای خالی مادر را در کانون خانواده پر می کرد .
خدیجه همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا می رود و فاطمه علیها السلام که کودکی نورس و سرگرم بازی است همینکه گریه و بی تابی پدر را در مرگ مادر می بیند، در غم و اندوه فرو می رود و در مرگ مادر اشکها می ریزد و این مصیبت و اندوه بزرگ در دل فاطمه علیها السلام تاثیر عمیقی می بخشد و تا پایان عمر از او جدا نمی شود (4) .
وفات خدیجه هرچند برای فاطمه سخت رنج آور و مصیبت بار بود اما بیش از پیش او را درکنار پدر و در دامان تربیت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داد .
رحلت پدر
سخت ترین و جانگدازترین روز تاریخ زندگانی فاطمه علیها السلام روزی است که پدر وی از دنیا رفته است، از آن ساعت که پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر بیماری افتاده تا هنگامی که چشم از دنیا فروبسته است، زهرا علیها السلام، کمتر از بالین پدر جدا می شد . تاثر و ناراحتی فاطمه علیها السلام وقتی شدت یافت که پدرش خبر مرگ خود را به او داد، ولی گویا پیامبر در این لحظه هم نمی توانست دختر خود را اندوهناک و دل شکسته ببیند، زیرا به او مژده داد که تو نخستین کسی هستی که به من خواهی پیوست (5) .
سرانجام پیامبر صلی الله علیه و آله که پشتوانه محکمی برای زهرا علیها السلام بود از دنیا رفت . چگونه زهرای مرضیه علیها السلام می تواند جای خالی او را ببیند؟ شدت اندوه زهرا علیها السلام در فراق پدر آن چنان بود که هر چیز نشانی از پیامبر صلی الله علیه و آله داشت او را گریان و بی طاقت می ساخت و تا زنده بود در غم فقدان او نالان و گریان بود . امام باقر علیه السلام فرمودند: «ما رؤیت فاطمة علیها السلام ضاحکة قط منذ قبض رسول الله صلی الله علیه و آله حتی قبضت; (6) فاطمه علیها السلام پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگز خندان دیده نشد تا اینکه بدین حال از دنیا رفت .»
در مدینه منوره; شهر پیامبر، تنها یک خانه بود که رسول الله صلی الله علیه و آله به آن عشق می ورزید و اهلش را به شدت دوست می داشت. در و دیوار و فضای این خانه از معنویت و نورانیتی خاص، حکایت داشت.
این خانه روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهی بود.پیامبر صلی الله علیه و آله آن قدر به این خانه احترام می گذاشت که بدون اجازه وارد آن نمی گردید، هر صبح و شام به آن جا می رفت و پس از کوبیدن در آن، با صدای بلند بر اهلش سلام می داد.
هنگام خارج شدن از شهر، آخرین نقطه توقفش درمدینه بود وپس از مراجعت، اول به سراغ همان خانه می رفت.
آن خانه، خانه فاطمه علیها السلام بود که این نوشتار کوتاه به وصف آن خواهد پرداخت.
ویژگی های خانه فاطمه علیها السلام
1- موقعیت جغرافیایی:
این خانه در طرف شرق مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله، هم ردیف دیگر حجره های رسول الله صلی الله علیه و آله و در وسط آن ها قرار داشت. به گفته نویسنده مدینه شناسی: «با توجه به دیگر گفته های ثبت شده، مسلم است که خانه فاطمه علیها السلام بین مربع قبر و ستون تهجد بوده است.» (1) مردی به عبد الله بن عمر گفت: «درباره علی بن ابی طالب علیهما السلام برایم سخن بگو.
عبد الله گفت: اگر می خواهی بدانی که مقام و منزلت علی علیه السلام نزد رسول الله صلی الله علیه و آله چه اندازه بود، پس نظر کن به خانه اش نسبت به خانه های پیامبر صلی الله علیه و آله، سپس با دست خود به خانه علی و فاطمه علیهما السلام اشاره کرد و گفت: این خانه اوست که در وسط خانه های پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفته است. (2)
2- مساحت خانه فاطمه علیها السلام
بتنونی در الرحلة الحجازیة می نویسد: «طول خانه فاطمه علیها السلام از طرف جنوب 5/14، از طرف شمال 14 متر و از طرف شرق و غرب 5/7 متر می باشد.» (3)
3- اهدایی خدا و رسول
پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله از همان ابتدای ورود به مدینه در فکر احداث چنین حجره ای برای حضرت فاطمه علیها السلام بود. بدین جهت زمانی که حجره هایی را در طرف شرق مسجد برای همسران خود احداث کرد، برای فاطمه علیها السلام این حجره را ساخت.