سجده

سه شنبه - 15 اکتبر 2013

سجده

نکاتی از قران

جمعه - 11 اکتبر 2013

نکاتی از قران

مبانی تدبر وتفسیر قران

پنجشنبه - 10 اکتبر 2013

مبانی تدبر وتفسیر قران

«تدبر در قرآن» اصلی بنیادین در تعامل با كلام‌الله مجید

پنجشنبه - 3 اکتبر 2013

«تدبر در قرآن» اصلی بنیادین در تعامل با كلام‌الله مجید

تدبر، اصلی بی‌بدیل در تعامل و مواجهه‌ی انسان با گنجینه‌ی وحی و كلام‌الله مجید است. تدبر دارای تعریف و آثار مختلف و قابل توجهی است كه هم در حوزه‌ی فكر و اندیشه و هم در مجال زندگی عملی انسان متدبر ظهور می‌كند. تدبر از امر آموزش و قرائت قرآن كریم جدا نیست و آن، مرهون فراهم آمدن امور و شرایطی چند است. تدبر با تفسیر مصطلح نیز دارای تفاوت‌های عمده است كه این مقاله در جهت تبیین آنها می‌كوشد.

كلید واژگان: تدبر در قرآن، تفسیر قرآن به قرآن، فهم قرآن، تعامل با قرآن، آثار تدبر، شرایط تدبر.

مفهوم تدبر در قرآن

تدبیر در لغت به معنی بررسی عواقب و انجام امور، از ریشه‌ی «دبر» به معنای عقب و پشت در برابر «قبل» به معنای جلو بوده و یكی از كلمات هم‌خانواده‌ی آن، «تدبیر» است كه به معنای انجام كار از روی فكر و اندیشه می‌باشد.(فیومی، 3/ 165) «تدبر» در اصطلاح قرآنی، تأمل در آیه‌ای پس از آیه‌ی دیگر، یا تأمل پس از تأمل در آن است و تنها راه فهم قرآن می‌باشد. بیان آیات و روایات، هیچ راه دیگری را برای نیل به این هدف والا به رسمیت نمی‌شناسد. در قرآن، چیزی همانند «تعقل در قرآن» یا «تفكر در قرآن» وارد و تجویز نشده، آنچه هست تنها تدبر در قرآن است. تدبر یا فهم قرآن به قرآن دارای مراتب مختلفی است كه از فهم و شنات دقیق واژگان قرآن و اشتقاق‌ها و تصریف‌های واژگان آغاز می‌شود و تا فهم بطون بی‌پایان كلام‌الله مجید امتداد می‌یابد.

اصل تدبر در قرآن

 

علامه طباطبایی رحمه‌الله‌علیه در مقدمه‌ی فشرده و بسیار عالمانه‌ای كه بر تفسیر المیزان نگاشته است، سیر آنچه را كه «تفسیر» نام گرفته بررسی و پنج جریان و محور عمده را در سیر تحول تفسیر نشان می‌دهد، و نقص یكایك آنها را می‌نمایاند و عبارت «إن الجمیع مشتركه‌ی فی نقص و بئس النقص» را در مورد آنها به كار می‌برد. این نقص بزرگ، عبارت از اشتراك آنان در تحمیل نتایج ابحاث علمی و فلسفی از خارج بر مدلول آیات است كه در این صورت تفسیر تبدیل به تطبیق می‌شود و حقایق قرآن به مجازها و تنزیل آیات به تأویل آنها بدل می‌گردد. علامه می‌پرسد: چگونه قرآنی كه نور هدایت برای همه‌ی اهل جهان است، خود محتاج نور و ایضاح دیگری می‌شود و این دیگری كدام است و یا می‌تواند باشد، همچنین شأن آن چیست و اگر اختلافی پیش آمده، همچنان كه با این شدت پیش آمده، به چه مرجع و ملجأیی می‌توان پناه برد؟ بطور كلی برای در فهم یك آیه تنها دو راه وجود دارد:

تدبر در قرآن

پنجشنبه - 3 اکتبر 2013

تدبر در قرآن

چكیده

تدبّر؛ اصطلاح ویژه‌اى است كه وحى قرآنى، آن را براى ژرف‌اندیشى در كل قرآن به كار برده است و كاربردى جز در قرآن‌شناسى ندارد. در تفاسیر،كلام و اخلاق از واژه تدبّر و مشتقات آن بسیار سخن گفته‌اند، اما در مفهو‌م‌شناسى آن و تفاوتش با تفاسیر مترادف، متوقف مانده‌اند، درحالیكه كناره‌گیرى از فهم قرآن و عدم تدبر در آن موجب بی‌ایمانى و دور شدن از منبع وحى الهى است. این پژوهش بر آن است ضمن بررسى واژه تدبّر و تعابیر مترادف آن، به تفسیر آیات قرآنى بپردازد كه به مفهوم تدبّر در قرآن اشاره می‌كنند.

كلیدواژه‌ها: تدبر، تدبیر، تفكر، تذكر

مقدمه

در حوزه معارف دینى موانع زیادى در مسیر فهم قرآن كریم وجود دارد. بعضى با بیان تلویحى و یا به صراحت مؤمنان را از فهم قرآن برحذر می‌دارند از ترس اینكه مبادا اشتباه و لغزشی روی دهد. این امر در اذهان مردم و به ویژه در حیطه معارف دینی تأثیری آشكار داشته، بدان‌گونه كه در طیفی از اهل رجوع به قرآن كریم برای معارف دینی چندان معمول نیست و بلكه گاه مورد پرهیز است. این كناره‌گیری پدیده‌ای است زیان‌بخش و چه‌بسا خطر‌آفرین. زیان‌بخش است چون موجب محرومیت امت از درك مستقیم معارف قرآن و برقراری ارتباط بی‌واسطه با منبع نور الهی می‌گردد و خطر‌آفرین است، زیرا اگر مراجعه به قرآن كریم بصورت امری عادی درنیاید، تهاجم اندیشه‌های غیر‌قرآنی، بینش اجتماعی را به سوی فضایی ظلمانی سوق می‌دهد در حالیكه فرهنگ تدبر در قرآن و مراجعه به آن مانع از نفوذ ابهام و تردید در اندیشه‌های ایمانی و قلوب مومنین خواهد بود همان‌طور كه پیامبراكرم(ص) فرمودند: زمانی كه فتنه‌ها همچون شب تاریك شما را در‌بر گرفت بر شما باد تمسك به قرآن.[1]

مفهوم لغوی تدبر:

الف: ماده: تدبر ازر ماده«دبر» برخلاف «قبل» به معنی پشت و پشت‌ سر اشیاء،[2] پایان و آخر[3] و زاویه[4] آمده است. تدبر؛ یعنی: نگریستن به عاقبت و آخر آن كار و تأمل و فكر نمودن در آن.[5] و هو‌النظر فی ادبار الامور و تأملها.[6] تدبر امر، افتادن به دنبال آن[7] و فكر و نظر و تفكر در عاقبت امور است[8] و نیز به معنای چاره‌جویی، تنظیم، اداره كردن[9] و وضع مقدمات[10] آمده است. التدبیر: التفكر فی دبر الامور.[11]

 

ب: هیأت در باب تفعل برای مطاوغعه و دریافت «تفعیل» می‌باشد. پس تدبر حصول مفهوم تدبیر است. تدبیر؛ یعنی: پشت ‌سر هم چیدن حكیمانه و تدبر دریافت آن چینش است.

کبر وغرور در قران وروایات(تفسیر شریف نمونه)

سه شنبه - 1 اکتبر 2013

کبر وغرور در قران وروایات(تفسیر شریف نمونه)
[سوره الإسراء (17): آيات 83 تا 84]
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‏ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً (83) قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‏ سَبِيلاً (84)
ترجمه:
83- هنگامى كه به انسان نعمت مى‏بخشيم (از حق) روى مى‏گرداند، و متكبرانه دور مى‏شود، و هنگامى كه كمترين بدى به او مى‏رسد (از همه چيز) مايوس مى‏گردد.
84- بگو هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏كند پروردگار شما! آنها را كه راهشان نيكوتر است بهتر مى‏شناسد.
تفسير: هر كسى بر فطرت خود مى‏تند
بعد به يكى از ريشه‏دارترين بيماريهاى اخلاقى” انسانهاى تربيت نايافته” اشاره كرده مى‏گويد:” هنگامى كه به اين انسان نعمت مى‏بخشيم (غرور و استكبار به او دست مى‏دهد) به پروردگار خود پشت مى‏كند و با حالت تكبر، دور مى‏شود” (وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‏ بِجانِبِهِ).
” اما هنگامى كه نعمت را از او سلب كنيم، و حتى مختصر ناراحتى به او برسد ياس و نوميدى سر تا پاى او را فرا مى‏گيرد” (وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً)” اعرض” از ماده” اعراض” به معنى روى‏گردانيدن، و منظور در اينجا روى برگردانيدن از خدا و حق است.                        تفسير نمونه، ج‏12، ص: 244
” نا” از ماده” ناى” (بر وزن رأى) به معنى دور شدن است، و با اضافه كلمه” بجانبه” معنى تكبر و غرور و موضع‏گيرى خصمانه را مى‏رساند.
از مجموع اين جمله استفاده مى‏شود كه انسانهاى بى ايمان و يا ضعيف الايمان به هنگام روى آوردن نعمتها آن چنان مغرور مى‏شوند كه به كلى بخشنده نعمتها را بدست فراموشى مى‏سپارند، نه تنها فراموشش مى‏كنند بلكه يك حالت بى اعتنايى و اعتراض و استكبار در برابر او به خود مى‏گيرند.
جمله” مسه الشر” اشاره به كمترين ناراحتى است كه به انسان دست مى‏دهد، يعنى آنها بقدرى كم‏ظرفيتند كه با مختصر گرفتارى، دست و پاى خود را گم مى‏كنند و رشته افكارشان به كلى در هم مى‏ريزد و ظلمت ياس و نوميدى بر قلبشان سايه مى‏افكند.
دومين آيه روى سخن را به پيامبر ص كرده مى‏فرمايد:” بگو هر كس بر طبق روش و خلق و خوى خود عمل مى‏كند” (قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ).

ارتباط نرمش قهرمانانه با ” مادر شرایط بدر وخیبریم”

یکشنبه - 22 سپتامبر 2013

ارتباط نرمش قهرمانانه با ” مادر شرایط بدر وخیبریم”( تفسیر ایات پیرامون صلح حدیبیه (از تفسیر نمونه)
با توجه به نکات ذیل باز خوانی ایات مربوط به صلح حدیبیه در شرایط فعلی کار ساز است والا لا.
1-زمان ان رسیده که مولایم امام خامنه ای مهر اسم با عنوان نیابت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انگشتری خود قرار دهد اگر قهرمانانه عمل کنیم.
2-نرمش قهرمانانه  دستوری قرانی است
3-ارتباط نرمش قهرمانانه با ” مادر شرایط بدر وخیبریم”را درست درک کرده باشیم
4-نرمش قهرمانانه باید نوید فتح مکه را بدهد در غیر این صورت نرمش در برابر دشمن ذلیلانه خواهد بود.
[سوره النساء (4): آيه 90]
إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى‏ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً
مگر آنها كه با كسانى كه با شما هم پيمانند، پيمان بسته، يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند و از پيكار با شما يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند و نه توانايى مبارزه با قوم خود) و اگر خداوند بخواهد آنها را بر شما مسلط مى‏كند تا با شما پيكار كنند، بنا بر اين اگر از شما كناره‏گيرى كردند و با شما پيكار ننمودند (بلكه) پيشنهاد صلح كردند خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرض آنان شويد.                      
شان نزول:
از روايات مختلفى كه در شان نزول آيه وارد شده و مفسران در تفاسير گوناگون آورده‏اند چنين استفاده مى‏شود كه دو قبيله در ميان قبائل عرب به نام” بنى ضمره” و” اشجع” وجود داشتند كه قبيله اول با مسلمانان پيمان ترك تعرض بسته بودند و طايفه اشجع با بنى ضمره نيز هم پيمان بودند.

صلح حدیبیه مصداق بارز نرمش قهرمانانه با نتیجه امتیاز گرفتن وپیروزی بر کفار

شنبه - 21 سپتامبر 2013

صلح حدیبیه مصداق بارز  نرمش قهرمانانه با نتیجه  امتیاز گرفتن وپیروزی بر کفار
[سوره الفتح (48): آيه 26]
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى‏ وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيماً
(به خاطر بياوريد هنگامى را كه كافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهليت داشتند، و (در مقابل) خداوند آرامش و سكينه را بر رسول خود و مؤمنان نازل فرمود، و آنها را به تقوى ملزم ساخت كه از هر كس شايسته‏تر و اهل و محل آن بودند، و خداوند به هر چيز عالم است.)

تعصب و حميت جاهليت بزرگترين سد راه كفار!در اين آيات مسائل مربوط به ماجراى” حديبيه” تعقيب مى‏شود، و صحنه‏ هاى ديگرى از اين ماجراى عظيم را مجسم مى‏ كند.

نخست به يكى از مهمترين عوامل بازدارنده كفار از ايمان به خدا و پيامبر صلی الله علیه واله وسلم و تسليم در مقابل حق و عدالت اشاره كرده، مى‏ گويد:” بخاطر بياوريد هنگامى كه كافران در دلهاى خود نخوت و خشم جاهليت را قرار دادند (إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ)
و بخاطر آن مانع ورود پيامبر ص و مؤمنان به خانه خدا و انجام مراسم عمره و قربانى شدند، و گفتند اگر اينها كه در ميدان جنگ پدران و برادران ما را كشته‏اند وارد سرزمين و خانه‏هاى ما شوند و سالم باز گردند، عرب در باره ما چه خواهد گفت؟ و چه اعتبار و حيثيتى براى ما باقى مى‏ماند؟
اين كبر و غرور و تعصب و خشم جاهلى، حتى مانع از آن شد كه هنگام تنظيم صلح نامه” حديبيه” نام خدا را به صورت” بسم اللَّه الرحمن الرحيم” بنويسند، بياورند، با اينكه آداب و سنن آنها مى‏گفت كه زيارت خانه خدا براى همه مجاز، و سرزمين مكه حرم امن است، حتى اگر كسى قاتل پدر خويش را در آن سرزمين يا در مراسم حج و عمره مى‏ديد مزاحم او نمى‏ شد.

ولایت امام علی علیه السلام اکمال دین

پنجشنبه - 19 سپتامبر 2013

ولایت امام علی علیه السلام اکمال دین (الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ).و سپس ميگويد:” امروز دين و آئين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئين شما پذيرفتم”.                        تفسير نمونه، ج‏4، ص: 263 (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ […]

حماسه اقتصادی مفاهیم اقتصاذی – فمار وانحطاط اقتصادی

پنجشنبه - 19 سپتامبر 2013

حماسه اقتصادی مفاهیم اقتصاذی – فمار وانحطاط اقتصادی
[سوره المائدة (5): آيه 3]
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (3)
ترجمه:
3- گوشت مردار و خون و گوشت خوك و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده، مگر آنكه (به موقع بر آن حيوان برسيد و) آن را سر ببريد و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح شوند (همگى) بر شما حرام است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان بوسيله چوبه‏هاى تير مخصوص بخت‏آزمايى، تمام اين اعمال فسق و گناه است- امروز كافران از (زوال) آئين شما مايوس شدند، بنا بر اين از آنها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم- اما آنها كه در حال گرسنگى دستشان بغذاى ديگرى نرسد و متمايل به گناه نباشند (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.

انصار الله باشيم:

پنجشنبه - 19 سپتامبر 2013

انصار الله باشيم:
السلام عليكم يا اوليا الله واحبائه السلام عليكم يا اصفيا الله واودائه* (دوستدارانش) السلام عليكم يا انصار دين الله السلام عليكم يا انصار رسول الله السلام عليكم يا انصار امير المومنين السلام عليكم يا انصار فاطمه سيده النساء العالمين السلام عليكم يا انصار ابي محمد الحسن بن علي الولي الناصح السلام عليكم يا انصار ابي عبدالله بابي انتم وامي  طبتم*(پاكيزه شديد) وطابت*(پاكيزه شد) الارض التي فيها دفنتم وفز تم فوزا عظيما فيا ليتني كنت معكم فافوز معكم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنصَارَ اللَّـهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ ۖ فَآمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَت طَّائِفَةٌ ۖ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ ﴿١٤ /الصف﴾
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! یاوران خدا باشید همان‌گونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: «چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند؟!» حواریون گفتند: «ما یاوران خدائیم» در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند؛ ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأیید کردیم و سرانجام بر آنان پیروز شدند!

حماسه اقتصادی ، مفاهیم اقتصادی 8- انفاق در قران کریم( تفسیر نمونه)

جمعه - 6 سپتامبر 2013

انفاق در قران کریم( تفسیر نمونه)
رتباط با انسانها
آنها علاوه بر ارتباط دائم با پروردگار رابطه نزديك و مستمرى با خلق خدا دارند، و به همين دليل سومين ويژگى آنها را قرآن چنين بيان مى‏كند:” و از تمام مواهبى كه به آنها روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند” (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

قابل توجه اينكه قرآن نمى‏گويد: من اموالهم ينفقون (از اموالشان انفاق مى‏كنند) بلكه مى‏گويد” مِمَّا رَزَقْناهُمْ” (از آنچه به آنها روزى داديم) و به اين ترتيب مساله” انفاق” را آن چنان تعميم مى‏دهد كه تمام مواهب مادى و معنوى را در بر مى‏گيرد.
بنا بر اين مردم پرهيزگار آنها هستند كه نه تنها از اموال خود، بلكه از علم و عقل و دانش و نيروهاى جسمانى و مقام و موقعيت اجتماعى خود، و خلاصه از تمام سرمايه‏هاى خويش به آنها كه نياز دارند مى‏بخشند، بى آنكه انتظار پاداشى داشته باشند.
نكته ديگر اينكه: انفاق يك قانون عمومى در جهان آفرينش و مخصوصا در سازمان بدن هر موجود زنده است، قلب انسان تنها براى خود كار نمى‏كند، بلكه از آنچه دارد به تمام سلولها انفاق مى‏كند، مغز و ريه و ساير دستگاههاى بدن انسان، همه از نتيجه كار خود دائما انفاق مى‏كنند، و اصولا زندگى دسته جمعى بدون انفاق مفهومى ندارد