بخل در قران کریم( تفسیر نمونه)
مفهوم وسیع بخل:
[سوره الحديد (57): آيات 21 تا 24]
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (21) ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (22) لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ (23) الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (24)
ترجمه:
21- بر يكديگر سبقت گيريد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است، و آماده شده براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردهاند، اين فضل الهى است به هر كس بخواهد مىدهد، و خداوند تفسير نمونه، ج23، ص: 359
صاحب فضل عظيم است.
22- هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اينكه همه آنها را قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خداوند آسان است.
23- اين به خاطر آن است كه براى آنچه از شما فوت شده تاسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد، و خداوند هيچ متكبر فخرفروشى را دوست ندارد.
24- همانها كه بخل مىكنند و مردم را نيز دعوت به بخل مىنمايند، و هر كس (از اين فرمان) روى گردان شود (به خدا زيانى نمىرساند) چرا كه خداوند بىنياز و شايسته ستايش است.
حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – مجازات دزدان
[سوره المائدة (5): آيات 38 تا 40]
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (38) فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (39) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (40)
ترجمه:
38- دست مرد دزد و زن دزد را به كيفر عملى كه انجام دادهاند به عنوان يك مجازات الهى قطع كنيد، و خداوند توانا و حكيم است.
39- اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد خداوند توبه او را مىپذيرد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
40- آيا نمىدانى كه خداوند مالك و حكمران آسمانها و زمين است؟ هر كس را بخواهد (و شايسته ببيند) مجازات مىكند و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد و خداوند بر هر چيزى قادر است.
تفسير: مجازات دزدان
در چند آيه قبل احكام” محارب” يعنى كسى كه با تهديد به اسلحه” آشكارا” متعرض جان و مال و نواميس مردم مىشود بيان شد، در اين آيات، به همين تناسب، حكم دزد يعنى كسى كه بطور پنهانى و مخفيانه اموال مردم را مىبرد بيان گرديده است:
نخست مىفرمايد:” دست مرد و زن سارق را قطع كنيد”.
(وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما).
در اينجا مرد دزد بر زن دزد مقدم داشته شده در حالى كه در آيه حد زنا كار، زن زانيه بر مرد زانى مقدم ذكر شده است، اين تفاوت شايد به خاطر آن باشد كه در مورد دزدى عامل اصلى بيشتر مردانند و در مورد ارتكاب زنا عامل و محرك مهمتر زنان بىبند و بار!.
سپس مىگويد:” اين كيفرى است در برابر اعمالى كه انجام دادهاند و و مجازاتى است از طرف خداوند”.
(جَزاءً بِما كَسَبا نَكالًا مِنَ اللَّهِ).
« یَااَیهاالرَّسولُ بَلغ مَااُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَّبکَ وَاِن لَّم تَفعَل فَمَابَلَّغتَ رِسَالَتَهُ وَالله یَعصِمکَ مِنَ اَلنَّاسِ اِنَ اللهَ لَایَهدِی اَلقومَ اَلکَفِرِینَ 1
ای رسول آنچه ازپروردگارت برتونازل شده،برسان واگرچنین نکنی، رسالت پروردگارت رانرسانده ای وخداتوراازمردم حفظ خواهدکرد؛ خداگروه کافران راهدایت نمی کند».
درآمد
فریقین نقاط مشترک متعددی درتفسیراین آیه دارندکه رابرای درک درست معنای آیه هموارمیکند،لیکن درتعیین آنچه برپیامبرخدانازل شده ودراین آیه مامور به تبلیغ آن بوده،دچاراختلاف نظرند.تهدیدخداوندازیک سو و وعده برای حفظ پیامبرازسوی دیگر،به اهمیت بررسی موردنزول آیه می افزاید.
ازنظرشیعه،این آیه یکی ازدلایل نصب امامت به شمارمی آید؛زیراآنچه برپیامبردراین آیه نازل شده،ابلاغ رسمی و عمومی ولایت ورهبری امام علی است.قرآن پژوهان شیهی دراین قول به استناد مدارکوشواهدفراوان،هم داستان اند ، لیکن اکثراهل سنت،موردنزول مشخصی برای آیه نمی شناسند،هرچندآنان روایاتی راکه در منابع خوداهل سنت درباره ابلاغ ولایت امام علی است ،انکارنمی کنند وحتی آن رایکی ازمواردنزول آیه به شمار می آورند.
واژگان
«بلغ » فعل متعدی ازمادۀ «ب . ل .غ»است.بلاغ وبلوغ،وصول ورسیدن به چیزی است.2
راغب اصفهانی براین باوراست گاهی این کلمه به معنای رسیدن به آخرین نقطه مقصدوانتهای کاربه کار می رود؛3 به همین دلیل گفته شده:تفاوت آن با «وصول » درهمین نکته است؛دروصول رسیدن به نقطه پایان کارنهفته نیست.4
«عصمت » به معنای حفظ وبازداشتن ،ازتعبیر «عِصام القِربـَه»گرفته شده که به معنای ریسمان یاچیزی است که دهانه مشک رابا آن می بندند5(وبه پهلوی شتر آویزان می کند)تامحتوای مشک حفظ شده،ازهدررفتن آن جلوگیری شود.راغب می گوید:
«العِصم:الامساک؛عصمت به معنای نگه داشتن وبازداشتن است…وعصمت انبیاعبارت از حفظ و نگه داشتن ایشان توسط خداوند استـ».6
طبری درباره تعبیر«…وَاللهُ یَعصمُکَ مِنَ النُّاسِ …»می گوید:
«خداوندپیامبرش راازنیرنگ و کشته شدن به دست مردم باز می دارد ،یا آنکه از شرور وزشتی کار مردم جلوگیری می کند،تا به حضرت آسیب نرسد».7
در چه زمانى زكات واجب شد؟
از آيات مختلف قرآن از جمله آيه 156 سوره اعراف، و آيه 3 سوره نمل، و آيه 4 سوره لقمان، و آيه 7 سوره فصلت كه همه از سورههاى مكى هستند، چنين استفاده مىشود كه حكم وجوب زكات در مكه نازل شده است، و مسلمانان موظف به انجام اين وظيفه اسلامى بودهاند، ولى به هنگامى كه پيامبر ص به مدينه آمد و پايه حكومت اسلامى را گذارد و طبعا نياز به تشكيل بيت المال پيدا كرد، از طرف خداوند ماموريت يافت كه زكات را از مردم شخصا بگيرد (نه اينكه خودشان به ميل و نظر خود در مصارف آن صرف كنند).
آيه شريفه خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً … (سوره توبه 103) در اين هنگام نازل، شد، و مشهور اين است كه اين در سال دوم هجرت بود، سپس مصارف زكات به طور دقيق در آيه مورد بحث كه آيه 60 سوره توبه است بيان گرديد، و جاى تعجب نيست كه تشريع اخذ زكات در آيه 103 باشد و ذكر مصارف آن كه مىگويند در سال نهم هجرت نازل شده در آيه 60، زيرا مىدانيم آيات قرآن بر طبق تاريخ نزول جمعآورى نشده، بلكه به فرمان پيامبر ص هر كدام در مورد مناسب قرار داده شده است.
4- منظور از” مؤلفة قلوبهم” چه اشخاصى هستند؟
آنچه از تعبير” مؤلفة قلوبهم” فهميده مىشود آن است كه يكى از مصارف زكات كسانى هستند كه به خاطر ايجاد الفت و محبت به آنها زكات داده مىشود، ولى آيا منظور از آن كفار و غير مسلمانانى است كه به خاطر استفاده از همكارى آنها در جهاد از طريق كمك مالى تشويق مىشوند؟ يا مسلمانان ضعيف الايمان را نيز شامل مىگردد؟
همانگونه كه در مباحث فقهى گفتهايم مفهوم آيه، و همچنين پارهاى از روايات كه در اين زمينه وارد شده مفهوم وسيعى دارد، و تمام كسانى را كه با تشويق مالى، از آنها به نفع اسلام و مسلمين جلب محبت مىشود، در بر مىگيرد، و دليلى بر تخصيص آن به كفار نيست.
5- نقش زكات در اسلام
با توجه به اينكه اسلام به صورت يك مكتب صرفا اخلاقى، و يا فلسفى و اعتقادى، ظهور نكرد، بلكه به عنوان يك” آئين جامع” كه تمام نيازمنديهاى مادى و معنوى در آن پيشبينى شده، پا به عرصه ظهور گذاشت، و نيز با توجه به اينكه اسلام، از همان عصر پيامبر ص، با تاسيس حكومت همراه بود، و همچنين با توجه به اينكه اسلام توجه خاصى به حمايت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، روشن مىشود كه نقش بيت المال، و زكات كه يكى از منابع درآمد بيت المال است، از مهمترين نقشها است.حماسه اقتصادی – تسخیر موجودات برای انسان (تفسیر نمونه)
[سوره إبراهيم (14): آيات 31 تا 34]
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ (31) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33) وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (34)
ترجمه:
31- بگو به بندگان من كه ايمان آوردهاند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزى دادهايم پنهان و آشكار انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن خريد و فروش است و نه دوستى (نه با مال مىتوانند از چنگال كيفر خدا رهايى يابند و نه با پيوندهاى مادى).
32- خداوند همان كسى است كه آسمانها و زمين را آفريده و از آسمان آبى نازل كرده و با آن ميوهها (ى مختلف) را خارج ساخت و روزى شما قرار داد و كشتى را مسخر شما گردانيد تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند و نهرها را (نيز) مسخر شما گرداند.
33- خورشيد و ماه را كه با برنامه منظمى در كارند به تسخير شما در آورد و شب و روز را (نيز) مسخر شما ساخت. ير نمونه، ج10، ص: 349
34- و از هر چيزى كه از او تقاضا كرديد به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد هرگز آنها را احصاء نخواهيد كرد انسان ستمگر و كفران كننده است.
تفسير: عظمت انسان از ديدگاه قرآن
در تعقيب آيات گذشته كه از برنامه مشركان و كسانى كه كفران نعمتهاى الهى كردند و سرانجام به دار البوار كشيده شدند سخن مىگفت در آيات مورد بحث، سخن از برنامه بندگان راستين و نعمتهاى بى انتهاى او است كه بر مردم نازل شده.
نخست مىگويد:” به بندگان من كه ايمان آوردهاند بگو: نماز را بر پاى دارند و از آنچه به آنها روزى دادهايم در پنهان و آشكار انفاق كنند” (قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً).
” پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن روز خريد و فروش است، تا بتوان از اين راه سعادت و نجات از عذاب را براى خود خريد، و نه دوستى به درد مىخورد” (مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ).
سپس به معرفى خدا از طريق نعمتهايش مىپردازد آن گونه معرفى كه عشق او را در دلها زنده مىكند، و انسان را به تعظيم در برابر عظمت و لطفش وا ميدارد زيرا اين يك امر فطرى است كه انسان نسبت به كسى كه به او كمك كرده و لطف و رحمتش شامل او است علاقه و عشق پيدا مىكند و اين موضوع را ضمن آياتى چند چنين بيان مىدارد:
باور ها وبایدها بر اساس ایات 1تا 7 سوره بقره