غدير،حادثه اي بسيارمهم ودر خور توجه
مساله غدير ابعاد مختلفي دارد كه هركدام از آنها دربحث هاي گستردهوفراوان است. زحمت هاي زيادي دراين زمينه كشيده شده ،بحث هاي فراواني انجام گرفته وكتابهاي متعددي به رشته تحرير در آمده است .در اين جا حتي نمي توان به فهرست كارهايي كه دراين زمينه انجام گرفته اشاره كرد.به همه عزيزان توصيه مي كنم كه بخشي اوقات خودرا ،دست كم درايام تعطيلي به مطالعه اين مسايل اختصاص دهند .بزرگان مادر طول چهارده قرن،در اين زمينه زحمات فراواني كشيده ند كه ما حتي از اجمال آن زحمات هم اطلاع درستي نداريم .انان با خون دل كتاب هايي را درباره اين مسا له فراهم كرده اند. گاهي سال ها براي پيداكردن يك مدرك ومنبع زحمت ميكشيدند ورنج سفرهاي طولاني را بر خود هموار مي كردند تا به كتابخانه يا منبع ومدركي معتبر دست رسي پيدا كنند كتاب الغدير نيز نسبتا مفصل است .يكي ازفضلاي بزرگوار اين كتاب را تلخيص كرده وچكيده اي از آن رابه نام (في رهاق الغدير)دريك جلد نوشته است . اين كار خدمتي است براي كساني كه حوصله وفرصت خواندن تمام كتاب الغدير را ندارند ،تا دست كم اين خلاصه را مطالعه كنند
صبر 25 ساله، چرا؟
در مباحث گذشته مطرح شد كه چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) بعد از رسیدن به خلافت به مبارزه با عدهاى از مسلمانان پرداخت و تقریباً تمامى دوران خلافت آن حضرت(علیه السلام) به جنگ با آنها سپرى شد. (ابتدا با اصحاب جمل، سپس با اصحاب صفین و سرانجام هم با اصحاب نهروان.)
هدايت مردم و حفظ مصالح دين، دغدغه على
(عليه السلام) در سكوت و جنگ
منظور حضرت على(عليه السلام) از نقل اين جمله، اشاره به اين مطلب است كه من
________________________________________
1. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 4.
نيز در قضيه خلافت از جانم نترسيدم. وقتى ديدم خلافت به دست كسان ديگرى افتاده، از ترس جانم نبود كه اقدام جدى نكردم و شمشير نكشيدم، بلكه از گمراهى مردم ترسيدم. خوفم از اين بود كه بگويند، معلوم مىشود حقى در كار نيست و هر كدام از اينها فقط به دنبال ملك و سلطنت خودشان هستند. از اين ترسيدم كه مردم تصور كنند جنگ فقط جنگ قدرت است و حقيقتى در كار نيست؛ اگر اينها به جان هم افتاده اند، براى اين است كه هر كدام مىخواهد خود رئيس بشود. از ترس اين كه مبادا اين مسأله باعث گمراهى مردم شود و دين حقيقت خودش را از دست بدهد، من سكوت كردم و كوتاه آمدم؛ نه اين كه از ترس جانم سكوت كرده باشم.
فارابی در مقدمه ی کتاب الموسیقی الکبیر می نویسد :
در تاریخ معروف است که قدمای مصر جلوتر از مّلت های دیگر با موسیقی سر و کار داشتند .
اولین طایفه ای که طبل و معازف ساختند و آواز خوانی کردند قبیله ی بنی لامک از نسل قائین
بود و گویند : یوبال بن لامک اول کسی است که عود را اختراع کرد .
قدمای یونان نیز اولین جماعتی هستند که قواعد موسیقی را وضع کردند .
اما عرب ها قواعد موسیقی را در قرن دوم هجری از فارس و یونان یاد گرفتند .
برخورد پیامبرصلی الله علیه وآله با معاندان:
وجود دسته بندی ها ومجموعه هایی از افراد غیر مومن در مدینه،زمینه فتنه انگیزی را در برابر اسلام فراهم ساخته بود.این گروه ها با پیشرفت وگسترش اسلام،به موضع گیری های تند وخشن روی آورده،فتنه وآشوب می نمودند.در چنین وضعیت بحرانی،نه تنها وفاق با آنان شایسته نبود،بلکه پروژه سازگاری با برخی از آنان خاتمه یافته تلقی گردید،و وفاق مجموعه مومنان را در برابر آنان می طلبید.
حضرت خديجه شصت وهشت سال پيش از هجرت درمكه چشم به جهان گشود ، پدرش خويلد ، ازفرزندان اسدبن عبدالعزي به شمار مي آمد ومادرش فاطمه دختر زائد بن اصم بود . جد هر دو فهر نام داشت وازقبيله قريش بودند .
به روايتي پدرش قبل ازجنگ هاي فجار كشته شده وخديجه را دردنياي پرآشوب آن روزگار تنها نهاد .
در کتب مقدّس پیشین، به آمدن پیامبران، حضرت محمد (ص) و جانشین وی حضرت علی (ع) بشارت داده شده است.امّا مخالفان اسلام،نخواسته و نمی خواهند این حقیقت را آشکار کنند بلکه برای از بین بردن آن بسی کوشیده و می کوشند.
به عنوان نمونه، در انجیل، صحیفه غزل الغزلات،*1 سخنانی از حضرت سلیمان (ع) راجع به پیامبر خاتم (ص) و امیرالمومنین علی (ع) به طور غیر صریح آمده است و در آخر نیز چنین تصریح فرموده است:
«خلو محمدیم»؛ او دوست و محبوب من محمّد (ص) است.
شناخت پیغمبر، بدون شناخت قرآن ممكن نیست و همان گونه كه شناخت حقیقت قرآن مقدور بسیاری از افراد نیست، شناخت حقیقت پیغمبر نیز چنین است و آنچه در حدیث آمده كه: “رسول خدا را جز خدا و علی ابن ابی طالب (علیه السلام) كسی نشناخت”(بحار الانوار ج39ص84)
هر چه یک قیام و حرکت اصیل تر، بزرگتر، عظیم تر و ماندگار تر باشد نیاز به زمینه ها و زیر ساخت های عمیق تر و محکم تری دارد. در هیچ کجای تاریخ بشریت نهضتی عظیم تر و ماندگار تر نهضت عاشورا به رهبری حضرت سید الشهداء امام حسین(ع) وجود ندارد. این نهضت عظیم که به شهادت حجت خدا و با ارزش ترین انسان روی زمین در زمان خود انجامید، دارای عوامل و زمینه های زیادی است از جمله: