امام زمان علیه السلام، خانه حضرت

چهار شنبه - 4 جولای 2012

خانه مهدی علیه السلام کجاست؟
پنهان زیستی حضرت مهدی علیه السلام نه تنها چگونگی زندگی آن حضرت را در هاله ای از اسرار فرو برده که بسیاری از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جزو امور پنهان نظام هستی قرار داده است .
یکی از مهم ترین این امور پنهان، محل زندگی آن حضرت در طول غیبت ایشان است . از این رو بسیاری علاقه مندند بدانند آن خورشید پنهان در کدامین بخش از این کره خاکی به گذران عمر می پردازد و به بیان دیگر کدامین قسمت از زمین افتخار این منزلت را دارد .

امام زمان علیه السلام در کلام خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم

چهار شنبه - 4 جولای 2012

خاتم انبیاء از خاتم اوصیاء سخن می گوید
وقت ظهور و قیام
زمان دقیق ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام را جز خداوند متعال کسی نمی داند، و خود حضرت هم وقتی زمان قیامش فرا رسد، از طریق الهام الهی آگاه می شود.(1) در کلام ختمی مرتبت آمده که هرگاه وقت قیام فرا رسد، پرچم حضرت خود به خود برافراشته می شود؛ چنان که می خوانیم: «لَهُ عَلَمٌ اِذا کانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ انْتَشَرَ ذلِکَ الْعَلَمُ مِنْ نَفْسِهِ وَاَنْطَقَهُ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعالی فَناداهُ الْعَلَمُ: اخْرُجْ یا وَلِیَّ اللّهِ فَاقْتُلْ اَعْداءَ اللّهِ… فَلا یَحِلُّ لَکَ اَنْ تَقْعُدَ عَنْ اَعْداءِ اللّهِ؛(2) برای او (حضرت مهدی علیه السلام ) پرچمی است که وقتی هنگام خروجش فرا رسد، خود به خود باز می شود و خداوند بزرگ آن را به سخن می آورد. پس آن حضرت را مورد خطاب قرار می دهد و می گوید: خارج شو ای ولی خدا! پس دشمنان خداوند را نابود ساز که دیگر برای تو نشستن در مقابل دشمنان خدا جایز نیست.»

امام زمان علیه السلام،محبوب پاکان

چهار شنبه - 4 جولای 2012

حضرت مهدی علیه السلام محبوب پاکان
محبوب پروردگار
بدون تردید، اساس تمام دوستیها خداوند است و هر آنکس که دوست خداست; محبوب قلبهای پاک نیز هست . از این رو در ابتدا روایتی را که در آن خداوند محبت خویش را نثار آخرین امام معصوم علیه السلام نموده است به گوش جان می شنویم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان الله عزوجل اوحی الی لیلة اسری بی: یا محمد! من خلفت فی الارض فی امتک؟ – وهو اعلم بذلک – قلت یا رب اخی . قال: یا محمد علی بن ابیطالب؟ قلت: نعم یا رب . قال: یا محمد انی اطلعت الی الارض اطلاعة فاخترتک منها فلا اذکر حتی تذکر معی فانا المحمود وانت محمد، ثم انی اطلعت الی الارض اطلاعة اخری فاخترت منها علی بن ابیطالب فجعلته وصیک فانت سید الانبیاء وعلی سید الاوصیاء; همانا خدای عزوجل در آن شب که به گردش شبانه برده شدم (معراج) به من وحی فرمود: ای محمد! چه کسی را در زمین میان امتت به جای خود گذاشتی؟ ! – در حالی که خود بدان آگاه تر بود . – عرض کردم: پروردگارا! برادرم را . فرمود: ای محمد! علی بن ابیطالب را؟ عرض کردم: بلی ای خدای من! فرمود: ای محمد! من از ابتدا از فراز عرش نظری بر زمین افکندم و تو را از آن اختیار کردم، هیچگاه یادی از من نشود مگر اینکه تو نیز با من یاد کرده شوی . من خود محمودم و تو محمد، سپس نظری دیگر بر زمین افکندم و از آن علی بن ابیطالب را برگزیدم و او را وصی تو قرار دادم; پس تو آقای پیامبران و علی آقای اوصیاء است .»

امام زمان علیه السلام،خردسالترین پیشوا

چهار شنبه - 4 جولای 2012

حضرت مهدی علیه السلام خردسالترین پیشوای معصوم
یکی از سؤالهایی که همواره در مباحث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام پرسیده می شود، درباره آغاز امامت آن حضرت در سن و سال خردسالی است; به این بیان که چگونه ممکن است امر خطیر امامت به عهده انسانی خردسال گذاشته شود؟
همواره در مقابل این پرسشگری، ائمه معصومین علیهم السلام به عنوان سنگربانان مرزهای اعتقادی در نهایت روشنگری به ارائه پاسخ پرداخته اند .
در این نوشتار کوتاه قبل از بهره مندی از کلام نورانی آن پیشوایان نور ناگزیر به عنوان مقدمه جایگاه اعتقاد به امامت را توضیح می دهیم تا هر چه بهتر سخنان آن بزرگواران روشن گردد .

انتظارات حضرت مهدی علیه السلام از شیعیان

چهار شنبه - 4 جولای 2012

انتظارات حضرت مهدی علیه السلام از شیعیان
امام در هر زمان و هر دوره همچون ناظر امین و طبیب دوّاری است که همیشه بر اوضاع و احوال امّت و شیعیان خویش نظاره دارد و هرگز آنها را فراموش نخواهد کرد و در گرفتاریها و سختیها تنها نخواهد گذاشت.
در این جهت، فرق نمی کند که امام زمان علیه السلام حاضر و در منظر دیده ها باشد و یا غائب و پشت پرده.
چنان که مهدی موعود علیه السلام خود می فرماید: «وَجْهُ الاِْنْتِفاعِ بی فی غَیْبَتی کَالاِْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ اِذا غَیَّبَتْها عَنِ الاَْبْصارِ السَّحابُ(1)؛ بهره مندی [مردم] از من در [دوران] غیبتم، مانند بهره وری از خورشید است، هنگامی که ابرها آن را از چشمها پنهان کرده باشند.»
حضرت از اوضاع جهانی و امور شیعیان خویش آگاه است، و ریز و درشت اخبار را با چشم تیزبین الهی و امدادهای غیبی نظاره گر است؛ چنان که خود می فرماید: «فَاِنّا یُحیطُ عِلْمُنا بِأَبْنائِکُمْ وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْ ءٌ مِنْ اَخْبارِکُمْ؛(2) علم ما به اخبار شما احاطه دارد و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.»
امام زمان علیه السلام با توجه به آن آگاهی گسترده، هرگز شیعیان خود را فراموش نمی کند، بلکه در تمام حالات ناظر و حامی آنها می باشد و بالهای عنایات و الطاف بی کران خویش را همیشه بر سر پیروان خود گسترده دارد؛ چنان که خود آن حضرت در توقیعی به شیخ مفید رحمه الله فرمود: «اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللأَّْو اءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ…(3)؛ از یاری رساندن به شما کوتاهی نکرده، فراموشتان نمی کنیم، و اگر چنین نبود، حتما ناگواریها بر شما نازل می شد و دشمنان، شما را نابود می ساختند… .»

امام زما علیه السلام،در مکتب انبیاء

چهار شنبه - 4 جولای 2012

امام زما علیه السلام،در مکتب انبیاء

بدون تردید از برترین آموزه های انبیاء ایمان به غیب است; به گونه ای که خداوند در ابتدای صحیفه آسمانی خود آن گاه که ویژگیهای پرهیزگاران را برمی شمرد، ابتدا ایمان به غیب را بیان می فرماید:
«ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب …» ; (1)
«این است کتابی که در آن هیچ تردیدی نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است; آنان که به غیب ایمان می آورند …»
بخشی از این اعتقاد به غیب، مربوط به اعتقاد به امدادهای غیبی الهی است . این امدادهای الهی در طول تاریخ به بهترین نحو ممکن به کمک انسانها آمده و آنها را از زوال و نابودی، در حمایت گرفته است . از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که خداوند در مقابله حق و باطل، جانب جریان حق را نگه می دارد و از آن دفاع می کند، و این دفاع خداوند، گاهی از طریق نیروهای پنهان و امدادهای غیبی صورت می گیرد . و البته، در بزرگ ترین و وسیع ترین رویارویی حق با باطل و انقلابی که در راستای اهداف انبیاء در نظام هستی رخ خواهد داد، این سنت الهی بیش از پیش جلوه خواهد کرد .
اگر چه اساس قیام حضرت مهدی علیه السلام بر امور طبیعی است، ولی به اقتضای عظمت وگستردگی آن قیام جهانی، خداوند تبارک و تعالی نیز برخی از نیروهای غیبی و فوق طبیعی را در اختیار آن حضرت قرار خواهد داد تا موجبات پیروزی ایشان هر چه بهتر فراهم آید .

امام مهدی علیه السلام، احکام

چهار شنبه - 4 جولای 2012

در کتب فقهی مسائلی پیرامون حضرت صاحب الزمان علیه السلام وجود دارد که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می شود:
1. پیروی از فقهاء
در حدیثی منسوب به آن حضرت آمده است:
«اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُمْ حُحَّتی عَلَیْکُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ اللّه ؛(1) در حوادث و مسائلی که پدید می آید به راویان احادیث ما مراجعه کنید، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت الهی هستم.» و در برخی از کتب آمده است «فَاِنَّهُمْ خَلیفَتی؛(2) آنان جانشینان من هستند.»

امام زمان علیه السلام در کلمات و دعاهای امام سجاد علیه السلام

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

امام زمان علیه السلام در کلمات و دعاهای امام سجاد علیه السلام

علی بن الحسین ـ علیهما السلام¬¬ ـ؛ مشهورترین لقبش «زین العابدین» و «سجاد» است. در پنجم شعبان سال 38 هـ ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حسین بن علی ـ علیهما السلام ـ می¬باشد. و مادرش به نامهای «شهر بانو»، «شاه زنان»، «شهر ناز»، «جهان بانویه» «خوله» و… خوانده شده است.[2] آن حضرت دوران کودکی را در مدینه سپری کرد. حدود دو سال از خلافت جدّش میرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و ده سال دوران امامت عموی خویش امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ را شاهد بود. بعد از شهادت امام مجتبی ـ علیه السلام ـ ده سال دوران امامت پدر را درک نمود. بعد از قیام عاشورا در سال 61 هـ ق که امامت به او رسید، با زمامداران زیر معاصر بود: یزید بن معاویه (سال 61 – 64)، عبدالله بن زبیر (61 – 73)، معاویة بن یزید، مروان بن حکم (نه ماه از سال 65)، عبدالملک بن مروان (65 – 86) و ولید بن عبدالملک (86 – 96) و سرانجام در سال 94 یا 95 هجری به شهادت رسید.[3]

امام سجاد علیه السلام

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

ویژگیهای امام در ارتباط با جامعه
1. حق مداری
امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که پدرم لحظات آخر عمر را می گذراند، مرا به سینه اش چسباند و فرمود:«یابُنَیَّ أوصیکَ بِما أَوصانی بی اَبی حینَ حَضَرَتْهُ الْوَفاةُ وَ بِما ذَکَرَ اَنَّ أَباهُ أَوْصاهُ بِهِ یا بُنَیَّ اصْبِرْ عَلَی الْحَقِّ وَ اِنْ کانَ مُرّاً(1):ای پسر عزیزم! تو را وصیت می کنم به آنچه پدرم هنگام شهادت به من وصیت کرد و فرمود که پدرش به او وصیت کرده است. پسر جانم! بر حق استقامت کن، گرچه تلخ باشد.»
2. وفای به عهد و امانت
عباس بن عیسی می گوید: حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام دچار تنگنای مالی شد. روزی نزد یکی از غلامان آزادشده اش رفت و از او ده هزار درهم قرض خواست، او تقاضای وثیقه کرد و امام نخی از عبایش کند و فرمود: این وثیقه من. غلام نپسندید و امام ناراحت شد و فرمود: آیا من به وفا سزاوارترم یا حاجب بن زراره؟ غلام گفت: شما. فرمود: چه شد که حاجب کمان چوبی اش را در مقابل صد شتر به یک کافر داد و به آن وفا کرد و من به نخ عبای خود وفا نمی کنم؟ غلام نخ را گرفت و در قوطی گذاشت و ده هزار درهم داد. مدتی بعد امام پول را برگرداند و وثیقه اش را خواست.غلام ابراز کرد که گم شده است. امام فرمود: پس پولت را هم نگیر، چون من کسی نیستم که به وثیقه ام بی اعتنا باشم. به این ترتیب، غلام نخ را داد و پولش را گرفت(2).(3) به من به امانت بسپارد، به او باز می گردانم.»

امام سجاد علیه السلام- شمه ای از فضائل و مناقب

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

 در روز چهار شعبان، 38 سال پس از هجرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرزندی پاک از سلاله فاطمه زهرا علیها السلام در مدینة النبی به دنیا آمد و چشم شیعیان را روشن نمود . نام او «علی » بود که بعدها به «زین العابدین » و «سجاد» مشهور گشت . دو سال پس از تولد او، جدش امیر مؤمنان علی علیه السلام در محراب عبادت، به شهادت رسید و پس از آن به مدت ده سال، شاهد حوادث دوران امامت عمویش امام حسن علیه السلام بود . از سال پنجاه هجری، به مدت یازده سال در دوران پر فراز و نشیب امامت پدرش حسین بن علی علیهما السلام که با قدرت طلبی معاویه و پسرش یزید مصادف بود، در کنار او قرار داشت و پس از آن، در محرم الحرام سال 61 هجری پس از قیام و شهادت پدر بزرگوارش در حادثه کربلا، امامت و زعامت جامعه اسلامی را عهده دار شد (1) . این دوران که 34 سال به طول انجامید، با حکومت عده ای از حاکمان مقارن بود که عبارتند از: 1- یزید بن معاویه (61- 64 ه . ق) 2- عبد الله بن زبیر (61- 73 که به صورت مستقل حاکم مکه بود) 3- معاویة بن یزید (چند ماه از سال 64) 4- مروان بن حکم (نه ماه از سال 65) 5- عبد الملک بن مروان (65- 86) 6- ولید بن عبد الملک (86- 96) آن امام همام، در سال 94 یا 95 هجری در مدینه منوره رحلت نمود و در قبرستان بقیع در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه السلام به خاک سپرده شد (2) .

امام سجاد عليه السلام منادی دین مداری در عصر دین ستیزی اموی

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

بی تردید حضور در عرصه های زندگی اجتماعی، شرکت پویا و سازنده در معادلات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یکی از مهم ترین ابعاد شخصیتی آن حضرت است که شایسته توجه بوده و ما به مناسبت ولادت با سعادت امام چهارم به بازشناسی چهره آن حضرت در یکی از این عرصه ها (پاسداری از دین) می پردازیم.
با دین ستیزان
1 – خلفای اموی
دوران حاکمیت بنی امیه را می توان دوره ای سیاه برای دین و دین داران معرفی کرد; دوره ای که از آغاز حکومت معاویه بنای آن بر مبارزه با دین اصیل شکل گرفت و خلفای بعدی در مسیری که معاویه بر ایشان هموار ساخته بود، بی مهابا به سوی محو دین داری تاختند. گذری بر سیمای سیاه خلفای دوران امام سجاد، درستی این قضاوت را تایید می کند.
خلفایی که امام با آنان هم عصر بود، عبارتند از: 1 – معاویه (دوران قبل از امامت امام سجاد) 2 – یزید بن معاویه 3 – عبدالله بن زبیر 4 – معاویة بن یزید 5 – مروان بن حکم 6 – عبدالملک بن مروان 7 – ولید بن عبدالملک
هر چند انحرافات فکری، اعتقادی، سیاسی خلفای بنی امیه بسیار عمیق بود، اما ملموس ترین نمونه های انحراف را طبیعتا می توان در رفتارها و تظاهر آنان به بی دینی که گویای گرایش های آنان نیز می باشد جست و جو کرد.
خلفایی که در ملاء عام شراب می خوردند، اوقات خود را با خوانندگان و زنان فاسد می گذراندند، غذاها و لباس ها و ملزوماتشان نشان از طغیان درونی شان داشت و …

ابوالفضل العباس علیه السلام فدایی ولایت

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

 * به مناسبت چهارم شعبان، سالروز تولد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام *
 
 بعد از فراغ
امام علی علیه السلام بعد از فاطمه ی زهرا علیهاالسلام طبق وصیت همسر با امامه(2) ازدواج کرد و مدتی بعد در صدد برآمد با یکی از زنان که از خانواده ای شجاع و دلیر باشد، ازدواج کند تا خداوند فرزندی دلیر از وی به او عطا فرماید.(3) به این منظور از برادرش عقیل که در علم انساب تبحّر داشت، خواست بانویی از خاندانی اصیل را برگزیند و خود نیز به خواستگاریش برود. ابی نصر بخاری در این باره می نویسد: «قال امیرالمؤمنین علیه السلام لعقیل بن ابی طالب ـ و هو اعلم قریش بالنسب ـ اطلب لی امرأةً ولدتها شجعان العرب حتی تلدلی ولدا شجاعا»؛(4) برایم بانویی بیاب که زاده ی شجاع ترین عرب باشد تا برایم فرزندی شجاع بیاورد.
و به این ترتیب بود که برادر بزرگتر برای یافتن و سپس خواستگاری از چنین بانویی به فکر فرو رفت و اندکی بعد به یاد دختری از قبیله ی کلابیه افتاد و گفت: «تزوج ام البنین الکلابیه فانه لیس فی العرب اشجع من آبائها»(5)؛ با ام البنین کلابیه ازدواج کن که در عرب شجاع تر از پدران او کسی نیست.(6)