ابوالفضل العباس علیه السلام الگویی برای نسل امروز

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در روز چهارم شعبان سال 26 ه . ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود .
پدر بزرگوارش علی بن ابی طالب قنداقه او را در بغل گرفت و پس از خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، نام او را عباس گذارد .
مادر بافضیلتش فاطمه معروف به «ام البنین » دختر حزام بن خالد کلابی بود . (2)
واژه «عباس » از نظر لغوی به معنای «بسیار ترش رو» است . و یا به معنای شیری که شیران دیگر از او فرار کنند . (3) انتخاب این نام نشان دهنده توان، قدرت، شجاعت و صلابت آن بزرگوار است . لذا مورخان نوشته اند «سماه امیرالمومنین علیه السلام بالعباس لعلمه بشجاعته وسطوته و صولته وعبوسته فی قتال الاعداء وفی مقابلة الخصماء; علی علیه السلام او را به این خاطر عباس نامید که به شجاعت، قدرت، صلابت و شهامت او در جنگ با دشمنان و در رویارویی با جنگجویان آگاهی داشت .» (4)

بالندگی عزت در مکتب حسینی و مهدوی

پنجشنبه - 21 ژوئن 2012

پیشگفتار
عزت، کرامت، شرافت و متانت، گل واژه هایی هستند که به انسان روحیه صلابت، مقاومت و شکست ناپذیری می بخشند و انسان را در مسیر اعتلا و تعالی روح مدد می رسانند و او را از حضیض پستی و زبونی به اوج شوکت و سربلندی رهنمون می سازند . در پرتو همین مفاهیم عالی، انسان به گونه ای تربیت می شود که در برابر حوادث و رخدادهای روزگار، تن به ذلت و خواری نمی دهد .
انسان عزت خواه و کرامت طلب، باید عزت و سربلندی را از پایگاه اصلی اش; یعنی خداوند جستجو کند; چنانکه قرآن کریم می فرماید: «من کان یرید العزة فلله العزة جمیعا» ; (1) «هر کس عزت می خواهد، همه عزت از آن خداست .»
خداوند چنین عزت و کرامتی را به دوستدارانش می بخشد و آنان را ارجمند و سترگ می سازد .
خدای عزیز می فرماید: «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنین; (2) «و عزت از آن خدا، پیامبر او و مؤمنان است .»
امام حسین علیه السلام در همین راستا در دعای عرفه می گویند: «یا من خص نفسه بالسمو والرفعة، فاولیاؤه بعزه یعتزون; (3) ای آنکه ذات خود را به علو مقام و رفعت مخصوص گردانید، پس دوستدارانش به عزت او عزیز می شوند .»

رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)

دوشنبه - 18 ژوئن 2012

شناخت پیغمبر، بدون شناخت قرآن ممكن نیست و همان گونه كه شناخت حقیقت قرآن مقدور بسیاری از افراد نیست، شناخت حقیقت پیغمبر نیز چنین است و آنچه در حدیث آمده كه: “رسول خدا را جز خدا و علی ابن ابی طالب (علیه السلام) كسی نشناخت”(بحار الانوار ج39ص84)
 ناظر به این بخش از معرفتهای نوری است چون كسی تا أم الكتاب را نشناسد پیغمبر را نمی تواند بشناسد، زیرا پیغمبر همان طور كه در نشئه ی كثرت، قرآن را در مرحله ی عربی مبین از خداوند آموخت، در نشئه ی وحدت نیز آن را در مرحله ی أم الكتاب از خداوند تلقّی كرد، پس رسول اكرم همه ی علوم و معارف قرآن را واجد است و شناخت او بدون شناخت همه ی مراحل قرآن، مخصوصاً مرحله ی أم الكتاب آن میسر نبوده اقتدا كردن به آن حضرت بدون شناخت وی، ممكن نیست.
هر كس به اندازه ی راهی كه در شناخت قرآن، و در نتیجه معرفت پیامبر، طی كرده می تواند به آن حضرت اقتدا كند و هر كس كه صراط مستقیم را، كه حدّی از آن عربی مبین و حدّ دیگرش أم الكتاب است، به اندازه شناخت خود طی كند به همان میزان به پیغمبر اقتدا كرده به خدا نزدیك می شود. نباید انتظار داشت كه همه ی سالكان به أم الكتاب برسند بلكه در قوس صعود، همگان به سمت خدا حركت می كنند چنانكه در قوس نزول، همه از جانب خدا آمده اند: همه ی ما از خداییم و به سوی او بازگشت می كنیم .الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿١٥٦/البقره﴾

فاطمه علیهاالسلام در سوگ پیامبر صلى الله علیه و آله

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

رابطه فاطمه زهرا علیهاالسلام با پدر بزرگوارش، خاتم پیغمبران صلى الله علیه و آله تنها یک رابطه دختر و پدرى معمولى آن هم در سطح عاطفى نبود و گرنه قاعدتا باید فقط دختر دست پدر را ببوسد و پیش پاى او بلند شود، نه اینکه پدر دست دختر را ببوسد و به احترام او از جا بلند شود. همچنین رابطه زهرا علیهاالسلام با پیغمبر صلى الله علیه و آله فقط یک رابطه معمولى مریدى و مرادى نیست و گرنه «ام ابیها» خوانده نمى شد و بارها پدرش نمى فرمود: «فَدَاهَا اَبُوهَا.»
رفتار و برخورد پیامبر صلى الله علیه و آله با فاطمه زهرا علیهاالسلام نشان مى دهد که هم عاطفه دختر و پدرى آن دو در حدى بسیار بالا و فوق العاده بوده و هم پیرو و پیشوایى آن دو برتر از آن بوده که دیگران تصور مى کنند. آنچنان محبتى بین آن دو حاکم بوده که نمونه آن را نمى توان یافت. قطعا هر چه رابطه محبت قوى تر باشد، جدایى، آن هم به صورت رحلت از این جهان، دردناک تر و سوزناک تر خواهد بود.
الف. رابطه پیامبر صلى الله علیه و آله و فاطمه علیهاالسلام
1. جلب رضایت پدر
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله هر گاه به مسافرت مى رفت، با فاطمه علیهاالسلام خداحافظى مى کرد و وقتى از سفر بر مى گشت، ابتدا به دیدن فاطمه علیهاالسلام مى شتافت.
همزمان با یکى از مسافرتهاى پیامبر صلى الله علیه و آله ، حضرت زهرا علیهاالسلام در غیاب پدر دو دستبند نقره و یک جفت گوشواره براى خویش و یک پرده براى درب منزل خرید. پیامبر صلى الله علیه و آله از مسافرت باز گشت و به دیدار دخترش شتافت. پس از مشاهده پرده خانه و زیور آلات فاطمه علیهاالسلام توقف کوتاهى کرد و به مسجد رفت.

فاطمه زهرا علیها السلام/سوگنامه یاس کبود

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

فاطمه زهرا علیها السلام در بیستم جمادی الاولی سال پنجم بعثت (1) به دنیا آمد . آن کوثر الهی در زمانی چشم به جهان گشود که طوفانی ترین روزگار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود و امواج مهیب حوادث و تلخیها، زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله را در چنگال خویش درهم می فشرد . فاطمه علیها السلام از همان لحظه ای که چشم به زندگی باز کرد با مشکلات و فضای سخت و تنگ دست به گریبان گردید .
هنوز تقریبا دوساله بود که همراه پدر گرامی و مادر مهربانش در محاصره اقتصادی کفار قریش قرار گرفت و سه سال در شعب ابوطالب در تحمل سخت ترین شرایط گرسنگی و مشکلات شرکت داشت .
در سال دهم بعثت (2) یعنی اندکی پس از نجات از شعب (3) ، مادر گرامی خویش را – که رنجهای ده سال مبارزه و به ویژه تحمل سختیهای محاصره اقتصادی رنجورش ساخته بود – از دست داد و از آن پس تنها فاطمه علیها السلام بود که جای خالی مادر را در کانون خانواده پر می کرد .
خدیجه همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا می رود و فاطمه علیها السلام که کودکی نورس و سرگرم بازی است همینکه گریه و بی تابی پدر را در مرگ مادر می بیند، در غم و اندوه فرو می رود و در مرگ مادر اشکها می ریزد و این مصیبت و اندوه بزرگ در دل فاطمه علیها السلام تاثیر عمیقی می بخشد و تا پایان عمر از او جدا نمی شود (4) .
وفات خدیجه هرچند برای فاطمه سخت رنج آور و مصیبت بار بود اما بیش از پیش او را درکنار پدر و در دامان تربیت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داد .

فاطمه علیها السلام/ رنج های اواز زبان علی علیه السلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند . آن دو یار مهربان، نامهربانی ها و بی مهری های بی حسابی از خاکیان دیدند و بزرگوارانه از کنار مزاحمت های شب پره های مزاحم گذشتند . از این بی مهری ها و مزاحمت ها، حکایات فراوانی گفته اند و شنیده ایم، اما در این اوراق معدود، برآنیم تا از زبان تنها همتای زهرا، گوشه ای اندک از تلخی های رفته بر آن عزیز را بخوانیم و بدانیم . پیش از ذکر این تلخی ها، جملاتی چند در بلندای مقام آن زهره درخشنده را از زبان علی علیه السلام نقل می کنیم و سپس به بیان رنج های حضرت زهرا علیها السلام می پردازیم .
فاطمه، برترین بانو
معاویه در نامه ای که به امام علی علیه السلام می نویسد، به فخر فروشی در مقابل امام می پردازد . امام در پاسخ به نامه او، به بیان فضیلت های بنی هاشم و فضیحت های بنی امیه می پردازد:
«وانی یکون ذلک کذلک، ومنا النبی ومنکم المکذب ومنا اسد الله ومنکم اسد الاحلاف ومنا سیدا شباب اهل الجنة ومنکم صبیة النار ومنا “خیر نساء العالمین” ومنکم حمالة الحطب فی کثیر مما لنا وعلیکم (1) ;
شما چگونه و کجا با ما برابرید! که از میان ما پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و دروغزن (ابوجهل) از شما است، واسد الله (حمزه سید الشهدا) از ما و اسد الاحلاف (شیر سوگندها; اسد بن عبد العزی) از شما، و از ماست دو سید جوانان اهل بهشت (حسن علیه السلام و حسین علیه السلام) و از شما است کودکانی (2) که آتش نصیب آنان گردید . و از ما است بهترین زنان جهان (فاطمه علیها السلام) و از شماست آن که هیزم کشد برای دوزخیان (ام جمیل همسر ابی لهب) (3) وبیش از این ما را فضیلت ها و شما را فضیحت ها است .»

زهرا علیها السلام/گزارشی از خانه

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 در مدینه منوره; شهر پیامبر، تنها یک خانه بود که رسول الله صلی الله علیه و آله به آن عشق می ورزید و اهلش را به شدت دوست می داشت. در و دیوار و فضای این خانه از معنویت و نورانیتی خاص، حکایت داشت.
این خانه روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهی بود.پیامبر صلی الله علیه و آله آن قدر به این خانه احترام می گذاشت که بدون اجازه وارد آن نمی گردید، هر صبح و شام به آن جا می رفت و پس از کوبیدن در آن، با صدای بلند بر اهلش سلام می داد.
هنگام خارج شدن از شهر، آخرین نقطه توقفش درمدینه بود وپس از مراجعت، اول به سراغ همان خانه می رفت.
آن خانه، خانه فاطمه علیها السلام بود که این نوشتار کوتاه به وصف آن خواهد پرداخت.
ویژگی های خانه فاطمه علیها السلام
1- موقعیت جغرافیایی:
این خانه در طرف شرق مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله، هم ردیف دیگر حجره های رسول الله صلی الله علیه و آله و در وسط آن ها قرار داشت. به گفته نویسنده مدینه شناسی: «با توجه به دیگر گفته های ثبت شده، مسلم است که خانه فاطمه علیها السلام بین مربع قبر و ستون تهجد بوده است.» (1) مردی به عبد الله بن عمر گفت: «درباره علی بن ابی طالب علیهما السلام برایم سخن بگو.
عبد الله گفت: اگر می خواهی بدانی که مقام و منزلت علی علیه السلام نزد رسول الله صلی الله علیه و آله چه اندازه بود، پس نظر کن به خانه اش نسبت به خانه های پیامبر صلی الله علیه و آله، سپس با دست خود به خانه علی و فاطمه علیهما السلام اشاره کرد و گفت: این خانه اوست که در وسط خانه های پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفته است. (2)

فاطمه (علیها السلام) و نقل حدیث از پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

موقعیت ممتاز حضرت فاطمه زهرا علیها السلام این فرصت را به حضرتش داد تا معارف اسلامی را بدون واسطه از پدر بزرگوارش فرا گیرد، معارفی که جز او و فرزندانش کسی دیگر به کنه و عمق آن نرسید. از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام به روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله احادیثی شامل مطالب اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی، تفسیری، از قبیل احترام به همسر، رعایت حقوق همسایگان و مطالبی دیگر پیرامون فضائل علی علیه السلام و شیعیان و پیروان آن حضرت، برخی از پیشگویی ها، برخی از دعاها، موقع استجابت دعا و … رسیده است. واقعا جای تاسف است که امت از این گوهر ناشناخته پس از پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ استفاده نکرده، به جای آن که از طریق این بانوی با عظمت به مسائل مهم جامعه زنان دست یافته و درس های زیبا و شیرینی را نسبت به راه و روش زندگی از دو لب مبارکش بشنوند، به غیر از خون دل دادن به حضرتش کار دیگری نکردند.
فاطمه مخزن اسرار پیامبر
حارثة بن قدامه از سلمان از عمار از حضرت فاطمه علیها السلام مطلبی را نقل کرده که نشان می دهد که سینه زهرا علیها السلام در بردارنده چه علوم و اسراری از پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده که امیرمؤمنان علیه السلام را به حیرت در آورده بود.

حضرت زهرا علیها السلام/محورهای اساسی مبارزات سیاسی

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

مقدمه:
پس از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام سیاست سکوت اعتراض آمیز و در عین حال توام با همکاری حساب شده با خلفا را به عنوان بهترین راه نجات امت اسلامی از هلاکت و گمراهی برگزید . دلیل این امر را در موارد زیر می توان یافت:
1- مردم به دلیل تعصبات قومی حاضر نبودند بار دیگر فردی از بنی هاشم حاکمیت را به دست گیرد . چنان که نقل شده است، عمر به ابن عباس گفت: قریش مایل نبودند نبوت و خلافت تواما در خاندان شما (بنی هاشم) جمع شود . (1)
2- برخی از مردم روی شخص علی علیه السلام حساسیت خاصی داشتند، چراکه آن حضرت در خلال جنگ های صدر اسلام، بسیاری از سران قریش را به هلاکت رسانده بود، از این رو کینه ای عمیق از ایشان به دل گرفتند . در دعای ندبه کینه های جنگ های بدر و حنین به عنوان یکی از علل دشمنی برخی مردم با امیر المؤمنین علیه السلام مطرح شده است .
3- رقبای علی علیه السلام در امر خلافت، به هیچ قیمتی حاضر به چشم پوشی از مسند خلافت نبودند و اگر حضرت مخالفت علنی می کرد، آن ها قبائل حامی خود را علیه بنی هاشم بسیج کرده، یک جنگ قبیلگی تمام عیار شروع می شد و وحدت و انسجام اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در همان روزهای نخست از دست می رفت و هسته مرکزی نظام اسلامی به شدت تضعیف می شد .

حضرت زهرا علیها السلام/گوشه ای از کرامات

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 کرامت عبارت است از «انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادی و بدون ادعای نبوت و یا امامت.» (1)
به عقیده اکثریت علمای مذاهب اسلامی – جز گروه اندکی از معتزلی ها – صدور کرامت از اولیای خداوند و به دست آن ها ممکن است. به قول دانشمندان «ادل دلیل علی امکان الشیی وقوعه; بالاترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع و انجام آن چیز است.»
در تاریخ نمونه های زیادی از کرامات اولیای خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم علیها السلام و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسی علیه السلام و نزول میوه های بهشتی در محراب عبادت برای او و نیز داستان عاصف بن برخیا و انتقال تخت ملکه صبا از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستان هایی که شیعه و سنی درباره کرامات حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند (2) .
در این مقاله بر آنیم تا به مناسبت شهادت دخت پیامبر عظیم الشان اسلام، گوشه ای از کرامت های حضرت زهراعلیها السلام را بیان کنیم.
1 – سخن گفتن با مادر در دوران جنینی
در دوران بارداری خدیجه کبری، فاطمه علیها السلام از درون شکم مادر با وی سخن می گفت، به برخی روایات در این زمینه اشاره می کنیم:
الف) از خدیجه علیها السلام نقل شده است: در زمانی که به فاطمه حامله شدم، وی در شکمم با من صحبت می کرد.
«لما حملت بفاطمة کانت حملا خفیفا تکلمنی من باطنی; (3) زمانی که فاطمه را باردار بودم، حملی سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت.»

هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها(قسمت دوم)

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 

یکی از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی علیه السلام و اهانت به آن بزرگوار این است که آیا چنان که شیعیان می گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز جسارت کردند و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردد یا خیر؟
برخی از دانشمندان اهل سنّت برای حفظ موقعیّت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»(1) برخی از سنّی زدگان معاصر نیز در این نظر با آنان همراه شده، مصائبی را که متوجه بانوی دو جهان شده است انکار نموده اند. برای روشن شدن حادثه جسارت به بانوی دو جهان، بحث را از دو مَنْظَر پی می گیریم.
الف. منابع اهل سنّت:
برخی از دانشمندان و مورّخان اهل سنّت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده اند؛ چنان که سید مرتضی رحمه الله در این زمینه می گوید:
«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارتهایی که به ساحت دختر پیامبر گرامی وارد شده امتناع نمی کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود و قنفذ به امر عمر، زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفا سازگاری ندارد؛ لذا از نقل آنها خودداری نمودند.»(2)
کرده اند که به نمونه هایی اشاره می کنیم:{jcomments off}

هجوم به خا نه فاطمه سلام الله علیها

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 حوادث پس از «سقیفه » از تلخ ترین و دردناک ترین حوادث تاریخ اسلام و زندگانی امیرمؤمنان علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام می باشد .
واقع گوئی و بیان واقعیات تلخ آن دوران باعث دلگیری و رنجش گروهی است که نسبت به رهبران آن حوادث تعصب خاص ورزیده، و تا جایی که امکان دارد، می خواهند گردی بر دامن آنها ننشیند . از طرف دیگر پوشاندن حقایق و وارونه جلوه دادن حوادث، خیانت بزرگی به تاریخ و نسلهای آینده بشری و جامعه مسلمین است که هرگز یک انسان منصف و با وجدان و دردمند به خود اجازه چنین خیانت و پا گذاشتن روی حقیقت را نمی دهد . بزرگ ترین حادثه تاریخی پس از غصب خلافت موضوع هجوم و یورش به خانه وحی، و منزل فاطمه زهرا علیها السلام است که برای بیرون آوردن متحصنان و معترضان به غصب خلافت انجام گرفت .
هجوم به خانه وحی
از دستورات ارزنده و حیاتی اسلام این است که هیچ مسلمانی حق ندارد بدون اجازه و رضایت صاحب خانه، به منزل کسی وارد شود و اگر صاحب خانه معذور بود و از پذیرفتن مهمان عذرخواهی کرد، وظیفه دارد از همانجا بدون رنجش برگردد . (1)
و البته برخی از خانه ها از مقام و منزلت خاصی برخوردارند; همچون خانه هایی که در آن خداوند مورد پرستش قرار می گیرد «فی بیوت اذن الله ان ترفع ویذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والآصال » (2) ; «در خانه هایی که خداوند اجازه داده است که دیوارهای آن را بالا برند; و نام خدا در آنها برده شود و صبح و شام در آنها تسبیح او می گویند .»