فرزانه ی قریش
وقت است که سکوت فرو شکنيم و لب باز گشاييم به ناگفته هاي خديجه ي کبري، بانوي بطحا، همسر و همدوش پيامبر(ص)؛ بزرگ بانويي که در آينه ي سخن پيامبر، آفريدگارش به وجود او مباهات مي کند: «… فَاِنَّ الله لَيُباهِي بِکِ کِرامَ مَلائکتِهِ کُلُّ يَومِ مِراراً.»
سخن از خديجه(س)، سخن از يک دنيا عظمت و پايداري و استقامت در راه هدف است، به حق، قلم فرسايي درباره ي کسي که خداوند بر او سلام و درود فرستاده، بسي مشکل است؛ اما به مصداق «مالا يدرک کلّه لا يترک کلّه»، به بررسي گوشههايي از شخصيت و زندگي اين بانوي بزرگ مي پردازيم؛ در حاليکه سر بر آستان شويـش رسول خدا نهاده، معترف به تقصيرمان عرضه مي داريم: «يا ابانا اِستَغفِرلَنا اِنّا کُنّا خاطئين.»
اين نوشتار و اين عرض ادب، به عنوان «عذر تقصير» در پيشگاه آن ملکه ي اسلام، به محضر مقدس فرزند برومندش، حضرت بقيه الله ارواحنا فداه تقديم مي گردد؛ هر چند ران ملخي باشد به محضر اين سليمان کبير آسمان وش.
سخن از بانويي است که در راه رشد و شکوفايي معنوي و انساني و اخلاقي، بر سکوي افتخار اوج مي گيرد و در انديشه و منش و عملکرد براي هميشه مي درخشد و در شمار برترين زنان تاريخ ساز جلوه مي کند؛ و از پيامبر راستگو(ص) اين مدال افتخار را دريافت مي دارد که:
«اَربَعُ نسوة سَيِّداتُ ساداتِ عالَمهنَّ: مَريَمُ بِنتُ عِمرانَ، و آسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ، وَ خَديجةُ بِنتُ خُويلَدٍ، و فاطِمةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ(ص)…»
چهار زن نو انديش و ستم ستيز و عدالت خواه در زندگي خويش به گونه اي با درايت و شهامت درخشيدند که سالار زنان روزگار شدند. مريم، آسيه، خديجه و فاطمه…
ولادت:
در دامن طبیعت پاک حجاز و در زیر آسمان پرستاره مکه، در قلب شبه جزیره عربستان در خانوادهای فرهنگ ساز و بیگانه با آداب و رسوم خرافی روزگار، دختری چشم به جهان گشود که در زندگی تاریخ سازانهاش نشان داد که که ریشهای به زلالی آب زمزم و فطرتی به زلالی آبشارهای بلند و دور از دسترس داشت. پس از ولادت او، خاندانش، برخلاف رسم سپاه زمانه (زنده به گور کردن دختران)، ولادت او را گرامی داشتند و پدر و مادرش «خویلد» و «فاطمه» در همان مراسم ساده و روح بخش، نام او را «خدیجه» به مفهوم گسسته و بیگانه از زشتی¬ها و ناپسندیها برگزیدند. حضرت خدیجه (س) پانزده سال قبل از ولادت پیامبر اسلام (ص) (55 سال قبل از بعثت)، در شبه جزیرهی عربستان (حجاز) چشم به جهان گشود.[1]
آن حضرت، دختر خویلد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بود، که جناب قصی، جد چهارم پیامبر اسلام (ص) میباشد. بنابراین حضرت خدیجه نیز با چند واسطه دختر عموی پیامبر (ص) بودند و از جهت ریشه خاندانی با یکدیگر متحد میشوند. لذا سلسله نسب حضرت خدیجه به حضرت اسماعیل و ابراهیم خلیل ا… که جد 28 و 29 رسول الله است، میرسد.[2]
اين حديث در كتابهاى حديثى شيعه و اهل سنت آمده كه رسول خدا-صلى الله عليه و آله-فرموده:
«كمل من الرجال خلق كثير و لم يكمل من النساء الآمريم،و آسيه امراة فرعون،و خديجة بنت خويلد،و فاطمة بنت محمد» (1) يعنى از مردان گروه زيادى به كمال رسيدند ولى از ميان زنان جز چهار زن كسى به مرحله كمال نرسيد:مريم،و آسيه همسر فرعون،و خديجه دختر خويلد،و فاطمه دختر محمد.
و در حديث ديگرى كه ابن حجر در كتاب الاصابه و ديگراناز ابن عباس روايت كرده اند اينگونه است كه گويد: رسول خدا(صلی الله علیه و اله) چهار خط روى زمين ترسيم كرده آنگاه فرمود:
«افضل نساء اهل الجنة خديجة،و فاطمة و مريم و آسية». (2) يعنى برترين زنان اهل بهشت:خديجه و فاطمه و مريم وآسيه هستند…
و در روايت ديگرى كه او و ابن عبد البر و ديگران از رسول خدا(ص)با مختصر اختلافى روايت كرده اند اينگونه است كه فرمود: «خير نساء العالمين اربع،مريم و آسيه و خديجه و فاطمه» (3) يعنى بهترين زنان جهانيان چهار زن هستند:مريم و آسيه وخديجه و فاطمه.و از عايشه روايت كرده اند كه گويد:هيچگاه نمى شد كه رسول خدا از خانه بيرون رود جز آنكه خديجه را ياد مى كرد و ستايش و مدح او را مى نمود،تا اينكه روزى طبق همان شيوه اى كه داشت نام خديجه را برد و او را ياد كرد، دراينوقت رشك و حسد مرا گرفت و گفتم: «هل كانت الا عجوزا فقد ابدلك الله خيرا منها». (4) خديجه جز پيرزنى بيش نبود در صورتى كه خداوند بهتر از اوبهره تو كرده.!
حضرت خدیجه از باشرافت تر ین و اصیلترین قبایل عرب بودند، که از جانب پدر در جد چهارم و از ناحیه مادر، در جد هشتم با پیامبر (صلوات الله علیه واله) مشترک بودند. به خاطر همین شرافت نسب و ایمان قلبیش به پیامبر (صلوات الله علیه واله) و مکتب خاتم رسولان (صلوات الله علیه واله) توفیق ازدواج با رسول خدا را پیدا کرد.
و مدت بیست و پنج سال با تمام توان از محبوبش پیامبر اکرم (صلوات الله علیه واله) دفاع کرد؛ و سرانجام در سالی که از طرف پیامبر (صلوات الله علیه واله) به عام الحزن نام گرفت به جوار رحمت ابدی شتافت.
کلید واژه:
خدیجه، سیره، ازدواج، عام الحزن.
مقدمه:
زن گلی است خوشبو و پر ثمر که در همیشه تاریخ بر تارک عالم بشری درخششی غیر قابل انکار داشته است.
زنان و بانوان از ارکان اساسی جوامع بشری هستند، و عالیترین نقش سازنده را با عناوین، همسر، مادر در دوایر زیستی انسان دارا میباشند.
و بدین خاطر است که اگر بانوان در جامعهای سالم وبا کمال و عفت پیشه باشند و از انحرافات بنیان برانداز به دور، آن جامعه در کمال سلامت اخلاقی و سعادت انسانی خواهد بود، وگرنه سراشیبی سقوط و مرگ در انتظارش لحظه شماری میکند.
درباره سن رسول خدا(صلی الله علیه و اله) در هنگام ازدواج عموما گفته اند: آن حضرت در آن هنگام بيست و پنج سال از عمرشريفش گذشته بود. ولى درباره سن خديجه عليها السلام اختلافى در روايات ديده مى شود كه مشهور در آنها نيز آن است كه خديجه در آن هنگام چهل سال داشت. و در برابر اين قول مشهور اقوال ديگرى نيز هست مانند قول 25 سال و 28 سال و 30 سال و 35 و 45 سال… (1) و از برخى نقل شده كه قول نخست را ترجيح داده اند ولى دليلى براى آن ذكر نكرده است (2) ،و شايد توجيه ديگرى را كه برخى از نويسندگان كرده اند بتواند دليل و يا تاييدى بر اين قول و يا قولهاى دوم وسوم نيز باشد كه گفته اند:
…با توجه به فرزندانى كه خديجه بدنيا آورده مى توان احتمال داد كه سن خديجه كمتر از چهل سال بوده و تاريخ نگاران عرب رقم«چهل»را بدليل آنكه رقم كاملى است انتخاب كرده اند (3) .
نگارنده گويد: تاييد ديگر اين گفتار نيز حمل فاطمه سلام الله عليها و ولادت آن بانوى محترمه در سال پنجم بعثت مى باشد كه انشاء الله در جاى خود بطور تفصيل روى آن بحث خواهد شد و اكنون بطور اجمال بيان گرديد،كه چون طبق روايات معتبر محدثين شيعه رضوان الله عليهم فاطمه عليها السلام مولود اسلام بوده و در سال پنجم بعثت رسول خدا(صلی الله علیه و اله) بدنيا آمده موجب ايراد برخى از برادران اهل سنت كه ولادت آن بانوى عالميان را پنج سال قبل از بعثت دانسته اند قرار گرفته،و موجب است بعاد آنان شده چون روى روايات شيعه و قول مشهور درباره سن حضرت خديجه در وقت ازدواج با رسول خدا(صلی الله علیه و اله) لازم آيدكه خديجه در سن 60 سالگى به فاطمه عليها السلام حامله شده باشد ، و اين مطلب روى جريان طبيعى و عادى بعيد است،كه البته اين استبعاد پاسخهاى ديگرى هم دارد و يكى از آنها همين است كه شنيديد و بقيه را هم انشاء الله تعالى در جاى خود ذكر خواهيم كرد…و بهر صورت مشهور همان است كه خديجه در آن هنگام چهل ساله بوده ولى قول به اينكه بيست و هشت ساله بوده نيز خالى از قوت نيست چنانچه در چند حديث آمده است، (4) و الله اعلم.
احاديثي از پيامبر درباره حضرت خديجه عليهاالسلام
بهترين زنان اهل بهشت چهارنفرند: خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمّد صلياللهعليهوآلهوسلم و آسيه زن فرعون و مريم دختر عمران.1
چهار زن سرور زنانِ زمان خويشند: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم و خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمّد و بهترين آنها فاطمه است.2
اي خديجه، در حق خود جز نيكي گمان مبر كه خداوند بزرگ بارها با ملايك خود به تو مباهات ميكند.3
سخنان دانشمندان درباره خديجه
زبير بن بكّار گفته است: خديجه، در عصر جاهليّت «طاهره» خوانده ميشد.
هشام بن محمّد: رسول خدا خديجه را دوست داشت و به او احترام ميگذارد و در بعضي كارها با او مشورت ميكرد. او وزير صدق و راستي بود و نخستين زني است كه به پيامبر ايمان آورد و پيامبر تا وقتيكه خديجه زنده بود، هرگز همسر ديگري برنگزيد. تمام فرزندانش بجز ابراهيم از خديجه بودند.4
رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم فرموده است:
سميّه قرّاعه گفته است: تاريخ در مقابل عظمت حضرت خديجه سر فرود ميآورد و در برابرش متواضعانه و دست بسته ميايستد.
مشهور آن است كه خواستگارى و خطبه عقد بوسيله ابوطالب عموى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) انجام گرديد و پذيرش و قبول آن نيز از سوى عمرو بن اسد-عموى خديجه-صورت گرفت. و در برابر اين گفتار مشهور،اقوال ديگرى نيز وجود دارد… مانند اينكه خطبه عقد بوسيله حمزة بن عبد المطلب يا ديگرىاز عموهاى آن حضرت انجام شد…
و يا اينكه پدر خديجه-خويلد بن اسد-و يا پسر عموىخديجه ورقة بن نوفل از طرف خديجه قبول كرده و آن بانوىمحترمه را به عقد رسول خدا درآورد… و بلكه در پاره اى از روايات گفتار نابجاى ديگرى نيز نقل شده كه خديجه به پدر خود خويلد شرابى داده و او را مست كرد. و او در حال مستى اين ازدواج را پذيرفت چون به حال عادى بازگشت و از جريان مطلع گرديد بناى مخالفت با اين ازدواج راگذارده و بالاخره با وساطت و پا در ميانى برخى از نزديكان به ازدواج مزبور تن داده و آنرا پذيرفت… كه پاسخ آن را چند تن از راويان و اهل تاريخ عهده دار شده كه ما متن گفتار ابن سعد را در طبقات براى شما انتخاب كرده و نقل مىكنيم كه پس از ذكر چند روايت بدين مضمون مىگويد: «و قال محمد بن عمر:فهذا كله عندنا غلط و وهم،و الثبتعندنا المحفوظ عن اهل العلم ان اباها خويلد بن اسدمات قبل الفجار،و ان عمها عمرو بن اسد زوجها رسول الله-صلى الله عليه و آله-» (1) .
خديجه ، دختر خُوَيْلِدِ بْنِ اَسَدِ بْنِ عَبْدِ العُزّى بْنِ قُصَّىِ بْنِ كِلاب است . مادرش فاطمه ، دختر زائِدَة بـْنِ اَصَّمْ مـى بـاشـد. مـشـهـور اسـت كـه او قـبـل از ازدواج بـا رسـول اللّه (صلی الله علیه و اله) دو بـار ازدواج كـرده بـود. اوّل ، هـمسر عَتيقُ بْنِ عائِذ مخزومى بود و پس از مرگ او به نكاح ابو هاله تميمى در آمد.
استاد جعفر مرتضى در كتاب (الصّحيح من سيرة النّبى (صلی الله علیه و اله) گويد: بـعـضـى روايـات بـر ايـن دلالت مـى كـنـد كـه پـيـامـبـر (صلی الله علیه و اله) با هيچ دخترى جز عايشه ازدواج نـكـرد.روايـات ديـگـرى دلالت دارد كـه خـديجه ، قبل از پيامبر، دو ازدواج كرده بود، ولى ما در صـحـّت ايـن روايـات شك داريم . اول اينكه ابن شهر آشوب گفته : احمد بلاذرى و ابوالقاسم كـوفـى در كـتـابهايشان و سيّد مرتضى در شافى و ابو جعفر در تلخيص ، روايت كرده اند كه پـيـامـبـر(صلی الله علیه و اله) بـا خـديـجـه ازدواج كـرد در حالى كه باكره بود. دوم اينكه ـ هيچ بعيد نيست كه خديجه در اين مدت طولانى ، ازدواج نكرده باشد؛ چون پدرش در (جنگ فِجار) كشته شد و ولّى او بـه انـدازه پـدر، بر وى تسلّط نداشت ، كه بتواند او را به ازدواج با كسى اجبار كند، و در ايـن مـدت ازدواج نكرده بود و بزرگانى را كه به خواستگارى او آمده بودند، ردّ كرده بود تا كسى را كه داراى صفات عالى و شاءن ممتاز باشد، بيابد. سنّ حضرت خديجه به هنگام ازدواج نـيـز، مـورد اخـتـلاف واقـع شـده ، اگـر چـه مـشـهـور ايـن اسـت كـه ايـشـان چـهـل سـال داشـتـه ، ولى اقـوال ديـگـرى هـم مـطـرح اسـت كـه 25، 28، 30، 35 و 45 سال نيز، گفته شده است .(1)
خـديـجـه ، داراى ثـروت فـراوانـى بـود و هـمـه ساله ، عده زيادى را اجير مى كرد، يا از طريق (مـضـاربـه) بـه تـجـارت مـى فـرسـتـاد. او عـلاوه بـر ثـروت ، از جـمـال و كـمـال بـى نـظـيـرى ، بـرخـوردار بـود. اخـلاق عـالى و صـفـات كمال او زبانزد خاص و عام بود. و به همين جهت در مكه به لقب (طاهره) معروف شده بود.
1- خدیجه سلام الله علیها گام به گام با رسول الله صلی الله علیه واله وسلم
در کلامی از نخستین امام , علی بن ابی طالب صلوات الله علیه در تبین جایگاه و رابطه ی ویژه حضرت , با رسول الله صلوات الله علیه , چنین می خوانیم :
…و لقد كان يجاور في كل سنة بحراء فأراه و لا يراه غيري و لم يجمع بيت واحد يومئذفي الإسلام غير رسول الله (صلىالله عليهو آله) و خديجة و أنا ثالثهما أرى نورالوحي و الرسالة و أشم ريح النبوة. و لقد سمعت رنة الشيطان حين نزل الوحي عليه (صلىالله عليه و آله) فقلت يا رسولالله ما هذه الرنة فقال هذا الشيطان قد أيس من عبادته إنك تسمع ما أسمع و ترى ماأرى إلا أنك لست بنبي و لكنك لوزير و إنك لعلى خير.
)1(با اختلافاتی در نهج البلاغه خطبه 192 معروف به قاصعه )
… هر سال که در حرا خلوت می گزید , من ایشام را می دیدم و جزمن و خدیجه , کسی ایشان رانمی دید و در آن روز که هیچ مسلمانی نبود , جز رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجه سلام الله علیه ها , مسلمانی نبود که من سومین آنان بودم.
نور وحی و پیامبری را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم و در زمانی که وحی بر ایشان صلی الله علیه و آله , عرضه می شد , ناله های شیطان رامی شنیدیم …
در اين نوشتار به آياتي از قرآن پرداخته مي شود كه از نگاه احاديث و مفسران در باره حضرت نازل شده و يا در ارتباط با ايشان مي باشند .
خديجه پاك و برگزيده…
و اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك علي نساء العالمين
آنسان كه ملائكه گفتند : اي مريم خداوند شما را پاك گردانيد و برگزيد و نيز بر تمام زنان جهان هستي برتري داد )1(
مخاطب قرآن در اين برتري كمال و پاكي حضرت مريم صلوات الله عليها مي باشد لكن با توجه به اينكه مفسراني چون قرطبي طبرسي ابن كثير و آلوسي بغدادي در ذيل تفسير اين آيه با استناد به كلامي از رسول الله صلي الله عليه و آله كه فرمودند : فضلت خديجه علي نساء امتي كما فضلت مريم علي نساء العالمين يعني خديجه بر زنان امتم برتري يافت همانگونه كه مريم بر زنان جهان برتري داشت و نيز در كلام ديگري كه حضرت علي عليه السلام فرمودند كه از رسول الله صلي الله عليه و آله شنيدم كه مي فرمودند : خير نسائها مريم بنت عمران و خديجه بنت خويلد (2)يعني بهترين زنان مريم دختر عمران و خديجه دختر خويلد هستند گوياي اين واقعيت است كه مصداق ديگر اين آيه حضرت خديجه صلوات الله عليها نيز مي باشند
خدیجه این بانوى آگاه و پاكسرشت، و این دلباختهى فضیلت و معنویت، كه اعتقاد به حق و حقیقت و تمایل به فضایل و كمالات، از خصایص ذاتى او بود، از همان دوران جوانى نیز یكى از مشهورترین زنان حجاز و عرب به شمار مىرفت. وى كه نخستین زن تاجر عرب و یكى از بزرگترین شخصیتهاى […]
پدر او: خو يلد بن عبد الغري بن قُصَي بن كلاب است.
مادر او: فاطمه دختر زائده بن أصَم است.
تولد: سال 68 پيش از هجرت
فرزندان: قاسم، عبدا…، زينب، ام كلثوم، فاطمه و رقيه مي باشند.
لقب: طاهره
وفات: در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.
پيغمبر(صلی الله علیه اله) او را در حجون دفن كرد و خود او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) ناميده شده است و خديجه به هنگام وفات 65 سال داشت.
حضرت خدیجه سلام الله علیها یکی از چهار زن کامل دنیا، اولین و بهترین همسر رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم و مادر فاطمه زهرا و طاهر* است.
کنیه او «ام هند» است و قبل از رسول خدا دو شوهر به نامهای «عتیق بن عائذ» و «عمرو الکندی» داشت و از آنها فرزندانی به دنیا آورده بود.
جریان خواستگاری و ازدواج رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم با خدیجه خواندنی و مفصّل است. خدیجه به رسول خدا گفت:«من برای شما زنی را در نظر گرفتهام.»
رسول خدا فرمود:«او کیست؟»
خدیجه عرض کرد:« او کنیز شما خدیجه است.»
خدیجه که یکی از ثروتمندان عرب به شمار می آمد و نوشته اند هشتاد هزار شتر و پول های فراوانی در دست افراد مختلف برای تجارت داشت، وقتی می خواست با رسول خدا ازدواج کند، گفت:«به خدا قسم ای محمـد، اگر مال تو کم است، مال من زیاد است. کسی که خودش را در اختیار تو میگذارد، چگونه مالش را در اختیارت نگذارد؟! من با تمام اموال و کنیزانم در اختیار توام.»