ویژگیهای امام سجاد علیه السلام در ارتباط با جامعه

حجه الاسلام دکتر محسن زاده
جمعه - 30 نوامبر 2012

ویژگیهای امام سجاد علیه السلام در ارتباط با جامعه 1. حق مداری امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که پدرم لحظات آخر عمر را می گذراند، مرا به سینه اش چسباند و فرمود:«یابُنَیَّ أوصیکَ بِما أَوصانی بی اَبی حینَ حَضَرَتْهُ الْوَفاةُ وَ بِما ذَکَرَ اَنَّ أَباهُ أَوْصاهُ بِهِ یا بُنَیَّ اصْبِرْ عَلَی الْحَقِّ وَ اِنْ […]

ویژگیهای امام سجاد علیه السلام در ارتباط با خداوند وامامت

جمعه - 30 نوامبر 2012

ویژگیهای امام سجاد علیه السلام در ارتباط با خداوند وامامت
ویژگیهای امام سجاد علیه السلام را می توان در دو بخش مطالعه کرد; ویژگیهای مرتبط با امامت (علم، عصمت، معجزه) و ویژگیهای شخصی آن حضرت که خود در دو بخش (ارتباط با خداوند، ارتباط با مردم و خود) قابل مطالعه است .
ویژگیهای مرتبط با امامت
1 . علم
امام سجاد علیه السلام همچون دیگر ائمه و رسولان الهی برخوردار از علم غیب بود و با این فضیلت الهی وظایف امامت را انجام می داد . علم غیب به دو گونه است:
1 . مطلق; که مختص خداوند است . «عالم الغیب والشهادة وهو الحکیم الخبیر» ; (2) «آگاه به غیب و شهود است و حکیم و داناست . »
2 . نسبی; که به اذن الهی در اختیار انبیا و امامان قرار دارد; علمی که محدود، وابسته به علم الهی، و بالقوه است، برخلاف علم غیب مطلق خدا که نامحدود، مستقل و فعلی است و در هیچ شرایطی، چیزی از او پنهان نمی ماند .
بر این اساس راوی می گوید: امام زین العابدین علیه السلام می فرمود: «لولا آیة فی کتاب الله لحدثتکم بما کان وما یکون الی یوم القیامة فقلت له یابن رسول الله ایة آیة؟ قال: قول الله تعالی یمحوا الله ما یشاء ویثبت وعنده ام الکتاب; (3) اگر یک آیه در قرآن نبود، شمارا به آنچه بود و خواهد بود تا روز قیامت، خبر می دادم . [راوی می گوید:] به او گفتم: ای پسر رسول خدا! آن کدام آیه است؟ فرمود: سخن خداوند تعالی [که فرمود:] «هر چه را خدا بخواهد محو و تثبیت می کند و ام الکتاب نزد اوست .»
آن حضرت زمانی هم که شخصی بر سر مسئله ای فقهی با وی به جدل پرداخت فرمود: «اگر به خانه ما درآیی، ردپای جبرئیل را به تو نشان خواهیم داد . آیا کسی هست که از ما به سنت آگاه تر باشد .» (4)
نمونه ای از علم غیب آن حضرت را می توان در برخوردش با عبدالملک بن مروان یافت . حجاج بن یوسف به عبدالملک نوشت: «اگر می خواهی بنیان حکومت خودت را استوار سازی، لازم است علی بن الحسین علیه السلام را به قتل برسانی .»
عبدالملک هم در جواب او نوشت: «از ریختن خون بنی هاشم خودداری کن; زیرا سلطنت آل ابوسفیان به واسطه کشتن بنی هاشم چندان پایدار نماند .» عبدالملک نامه را مخفیانه به حجاج فرستاد، ولی چند روز بعد نامه ای از امام سجاد علیه السلام دریافت کرد که در آن نوشته بود: «از آن نامه ای که درباره حفظ خون بنی هاشم به حجاج نوشته بودی اطلاع یافتم …»

متن سخنرانی و خطبه حضرت زینب(س) در شام بر اساس نص لهوف.

جمعه - 30 نوامبر 2012

پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند. در بامداد دوازدهم محرم خاندان رسول اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ به رهبری زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ و امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از کربلا بطرف کوفه حرکت کردند. پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی سر حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. «زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت.» سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. [1] پس از درخواست مرد سرخ پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید،[2] و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفتگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة‌ آتشینی ایراد کردند.

متن عربی این خطبه که در لهوف آمده است این چنین است:

«فقامت زینب بنت علی ـ علیه السّلام ـ و قالت: الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله اجمعین. صدق الله کذلک یقول: «ثم کان عاقبة الذین اساءا السوی ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤون» (سورة روم، آیة 10). اظننت یا یزید ـ حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاماء ـ ان بناء علی الله هواناً و بک علیه کرامة!! و ان ربک لعظیم خطرک عنده!! فشمغت بانفک و نظرت فی عطفک، جذلا مسرورا، حین رایت الدنیا لک مستوسقة، و الامور متسقة و حین صفالک ملکنا سلطاننا، فمهلا مهلا، انیست قول الله عزوجل: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین» (سوره ‌آل عمران، آیة 178).

امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک اماء ک و نساءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟! قد هتکت ستورهن، و ابدیت وجوهَهُنَّ، تحدوبهن الاعداء من بلد الی بلد، و یستشرفهن اهل المنازل و المناهل، و یتصفح وجوههن القریب و البعید، و الدنی و الشریف، لیس معهن من رجالهن ولی، و لا من هماتهن حمی، و کیف ترتجی مراقبة من لفظ فوه اکباد الاذکیاء، و نبت لحمد بدماء الشهداء؟! و کیف یستظل فی ظللنا اهل البیت من نظر الینا بالشنف و الشنآن و الإحن و الاضغان؟! ثم تقول غیر متاثم و لامستعظم: فاهلوا استهلوا فرحا. ثم قالوا: یا یزید لا تشل.

شهادت امام سجاد علیه السلام

جمعه - 30 نوامبر 2012

شهادت امام سجاد علیه السلام

آرزوی امام سجاد(ع) درباره «عبیدالله‌بن زیاد» چه بود
خانواده شهدای کربلا تا 6 سال بعد از واقعه عاشورا مشغول نوحه و مصیبت بودند تا آنکه «عبیدالله بن زیاد» به درک واصل شد، هنگامی که مختار سر عبیدالله را برای امام سجاد(ع) فرستاد، حضرت سجده شکر به جای آورد.

به گزارش خبرنگار «تکیه خبر» خبرگزاری فارس، امروز سالروز شهادت چهارمین ستاره آسمان ولایت و امامت حضرت زین‌العابدین(ع) است، این بزرگوار بنا به نقلی در 12 محرم سال 94 هجری قمری(1) یعنی بیش از سه دهه بعد از واقعه عاشورا شربت شهادت را نوشید.
این امام همام از زمان شروع نهضت اباعبدالله‌الحسین(ع) همواره ملازم پدرش بود و از نزدیک واقعه جانسوز کربلا را به نظاره نشست، او بهترین کسی است که می‌تواند این واقعه را برای نسل‌های بعد به تصویر بکشاند و از مصیبت‌های خاندان آل‌طه بگوید، او همان کسی است که با بی‌تابی‌ها و گریه‌های بی‌امانش پیام واقعه عاشورا را روایت کرد تا خون حسین هم‌چنان دل آزادگان جهان را به خروش آورد، در ادامه روایتی از امام سجاد(ع) از حادثه عاشورا و دعاهایی که حضرت(ع) علیه قاتلین امام حسین(ع) کردند، می‌آید:
*حدیثی از ام ایمن درباره جاودانگی کربلا
ابن‌قولویه قمی از قول امام سجاد(ع) نقل می‌کند که فرمود: ما را با این حال از کنار کشتگان و محل شهادت پدرم به سوی کوفه حرکت دادند، پس نظر کردم به سوی پدر و سایر اهل‌بیت او که در خاک و خون آغشته گشته و بدن‌های طاهرشان بر روی زمین افتاده بود و هیچ اقدامی جهت دفن آن‌ها نشده بود، آنقدر حالم سخت شد که نزدیک بود که جان از بدنم درآید.
عمه‌ام زینب(س) همین که مرا به این حال دید پرسید که این چه حالی است که در تو مشاهده می‌کنم این یادگار پدر و مادر و برادران! من می‌بینم که می‌خواهی جان تسلیم کنی، گفتم: ای عمّه! چگونه ناله و اضطراب نداشته باشم و حال آنکه می‌بینم سید و آقای خود و برادران و عموها و عموزادگان و اهل و فامیل خود را که آغشته به خون در این بیابان افتاده و ابدان آن‌ها عریان و بی‌کفن است و هیچکس بر دفن ایشان نمی‌پردازد.
آنگاه عمه‌ام حدیث ام‌ایمن را برایم خواند که «وُیُنصِبونُ لهِذَا الطَّفِ عُلَماً لِقَبًرِ اَبیکُ سیُّدالشّهُداءِ لایُدًرِس اَثَرُه وُ لایُعفو رُسًمُه عُلی کرورِ اللّیالیِ وُ الْاَیام»، و در سرزمین کربلا بر قبر پدرت سیدالشهداء علامتی نصب کنند که اثر آن هرگز بر طرف نشود و به مرور ایام و لیالی محو و نابود نشود. (2)
*دعای امام(ع) و عاقبت حرمله
منهال بن عمرو گوید: وقتى از مکّه بر مى‌گشتم، بر امام زین‌العابدین(ع) وارد شدم، به من فرمود: «اى مِنهال! حرملة بن کاهل اسدى، چه مى‌کند؟»، گفتم: او در کوفه زنده بود که من آمدم.

محل دفن حضرت زینب علیها السلام کجاست؟

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

یکی از موضوعات مورد پرسش از سوی مؤمنین و مبلغان محترم، تعیین محل دقیق قبر مطهر حضرت زینب کبری علیها السلام است. این سؤال به خاطر انتساب مکان های مختلفی به آن بانوی بزرگوار در کشورهای مختلف است. به منظور پاسخگویی به این سؤال، و به مناسبت سالروز وفات حضرت زینب علیها السلام بر آن شدیم تا این موضوع را در محضر استاد ارجمند حضرت حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی به بحث و بررسی بگذاریم.
جناب آقای پیشوایی با تشکر از حضرتعالی به خاطر عنایتی که نسبت به مجله مبلغان داشتید، لطفا بفرمایید اصولا چند محل به قبر مطهر حضرت زینب کبری علیها السلام منسوب است؟ و لو اینکه این مکان ها به لحاظ اختلاف نظر معروف شده و یا طرفدار داشته باشند .
از قدیم الایام سه مکان به عنوان قبر مطهر این بانوی بزرگوار مطرح است و هرکدام نیز طرفدارانی دارد.
1- قبری که در شهرک زینبیه امروز در نزدیکی دمشق، پایتخت فعلی کشور سوریه وجود دارد. علمای قدیم از این مکان (شهرک زینبیه) به «غوطه » یا «راویه » تعبیر آورده اند. زائران ایرانی که جهت زیارت به سوریه می روند، این مکان را زیارت می کنند.
2- محلی که در شهر قاهره پایتخت مصر به نام «زینبیه » مشهور است.
3- شهر مدینه نیز به عنوان محل دفن حضرت زینب علیها السلام معرفی شده است، گرچه در مدینة النبی محلی به این نام مثل دمشق و قاهره وجود ندارد.
آیا از میان علما و دانشمندان، هر یک از این سه احتمال طرفدارانی دارند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، چه کسانی طرفدار هر یک از این سه احتمال هستند؟

زینب کبری ،عقیله بنی هاشم ، فرازهائی از زندگی

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

سومین فرزند حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجرت در مدینه منوره چشم به جهان گشود . این نوزاد که از هر جهت با شخصیت بزرگ علی علیه السلام سازگار و زینت پدر بود «زینب » نام گرفت . مادرش پاره تن رسول الله صلی الله علیه و آله و پدرش برادر و وصی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله بود .
زینب ملقب به «ام کلثوم » که در فضای چنین خانواده ای رشد می یافت، از همان نخستین روزهای کودکی، با مشکلاتی مواجه شد که تحمل آن ها برای غیر او کاری بس دشوار می نمود . او در خردسالی با داغ رحلت جدش پیامبر صلی الله علیه و آله مواجه شده و از آغوش پر مهر و محبت حبیب خدا جدا گردید، بعد از چند ماه در شهادت جانسوز مادرش زهرا علیها السلام به سوگ نشست و بعد از شرکت در مراسم دفن مخفیانه مادر جوانش به دامان پر مهر و عطوفت علی علیه السلام پناهنده شد . زینب همچنان ناظر سکوت مظلومانه پدر بود و گریه های نیمه شبش را در کنار چاه های غربت نظاره می کرد تا اینکه دست شقی ترین فرد عالم، محراب کوفه را با خون امیر مؤمنان علیه السلام گلگون نمود و زینب به همراه برادرانش در کنار بستر پدر، فرق شکافته او را دید و اشک فراق ریخت و شهادت پدر را شاهد بود . مدت زمان زیادی نمی گذرد که زینب در مدینه مسموم شدن برادرش امام حسن علیه السلام را تجربه کرده و در بقیع با او وداع کرد .
و بالاخره در سال 60 هجری زینب که در کوران مصیبت ها آبدیده شده بود، به همراه امام حسین علیه السلام قدم در سفر کربلا می گذارد و در فاجعه غمبار کربلا، به خون غلطیدن ده ها تن از بهترین عزیزان خود را به نظاره می نشیند .
زینب کبری علیها السلام بعد از عاشورای خونین با صبر و استقامتی بی نظیر، پیام جاودانه حضرت ابا عبدالله علیه السلام را به جهانیان می رساند .

مکتب زینب علیها السلام مکتب صبر و استقامت است

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

در پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت (1) خانه نبوت با بی قراری تمام در انتظار مولودی بود که تا چند لحظه دیگر پای به این جهان می نهاد . پس از آن که لحظه فرخنده فرا رسید، خبر مسرت بخش آن منتشر شد و عطر خوش این ولادت کوچه های مدینه را فراگرفت . رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پس از تبریک و تهنیت، نام او را «زینب » گذاشت تا به این وسیله خاطره دختر مرحومه اش «زینب » را که کمی قبل از ولادت این کودک، جهان را بدرود گفته بود زنده نگاه دارد . او بعدها در کسب فضایل و مناقب و کمالات انسانی زبان زد عام و خاص گشت; به حدی که برای او بیش از 60 لقب ذکر شده است . برخی از این القاب عبارتند از: نائبة الزهراء، ملیکة النساء، سیدة العقایل، فصیحة، بلیغة، کاملة، عابدة، فاضلة، عارفة، صابرة، و عظیمة بلواها . (2)
مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی در سروده های معروف خود به فضائل و القاب آن بانوی بزرگ اشاره کرده است که برای اختصار به ذکر برخی از ابیات آن اکتفا می کنیم:
ما ورثته من نبی الرحمة
جوامع العلم اصول الحکمة
سر ابیها فی علو الهمة
والصبر فی الشدائد الملمة
ثباتها تنبئ عن ثباته
کان فیها کل مکرماته
لها من الصبر علی المصائب
ما جل ان یعد فی العجائب (3) «او جوامع علم و اصول حکمت را از پیامبر رحمت به ارث برده است . در بلند مرتبه بودن همت و صبر در سختیهای خسته کننده و طاقت فرسا سر پدرش بود . (یعنی اوصاف پدرش در او نهان بود).
استقامت و ثبات زینب از استقامت و ثبات پدرش خبر می دهد، گویا در وجود او تمام کرامتها [و صفات پسندیده] حضرت علی علیه السلام وجود دارد . در صبر و شکیبایی بر مصیبتها آن چنان بود که نزدیک است از عجائب شمرده شود .»

زینب سلام الله علیها مبلغ مکتب امام حسین علیه السلام

حجه الاسلام دکتر محسن زاده
پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

بعد از حادثه عاشورا، کاروان اسیران کربلا در کوفه، شام و سپس مدینه، با خواندن خطبه، سرودن شعر، پاسخگویی به مخالفان و سوگواری، پیام حماسه حسینی را به مردمان این نواحی انتقال دادند و بزرگترین تاثیر را برجای نهادند . اثری که سخنان فرزندان و خواهران امام حسین علیه السلام در اجتماع کوفه و شام برجای گذاشت، از اثر کشته شدن شهیدان کربلا کمتر نبود .
محور تبلیغات کاروان اسیران، معرفی ارزشهای دینی، وصف رسول اکرم صلی الله علیه و آله و انتساب اهل بیت او، نکوهش مردمی که عکس العملی درباره جنایات و ستمهای امویان از خود بروز ندادند، افشای جنایات بنی امیه، حمایت از قیام حسینی و جلوگیری از تحریف حادثه عاشورا بود . در واقع بازماندگان این قیام از فرصت تماس گرفتن با مردم در بلاد گوناگون به بهترین وجه بهره برداری کردند و این دشمنان نادان آنان بودند که با اسارت این عزیزان و انتقال آنان به شام، زمینه تبلیغاتی خوبی برای روشن شدن حقایق و افشای مفاسد امویان فراهم آوردند .
ندبه و سوگواری در کربلا
در خود کربلا زینب کبری علیها السلام از راه گریه، تبلیغات خود را آغاز نمود . چون حضرت زینب علیها السلام بر بالین پیکر پاک حضرت امام حسین علیه السلام رسید، سخنی بر زبان جاری نمود که با شنیدن آن دوست و دشمن به گریه و زاری پرداخت و چنان ماتم سرایی در صحرای کربلا برای شهیدان نینوا صورت گرفت که چشمه اشک را در آن کویر غم جاری ساخت . «قروة بن قیس حنظلی » نقل می کند: به خدا سوگند زینب را هرگز فراموش نمی کنم که برای برادرش ندبه می کرد و با صوت حزین و قلب داغدار می گفت: «وا محمداه! صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء وبناتک سبایا الی الله المشتکی والی محمد المصطفی والی علی المرتضی; (1) ای محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند، این حسین علیه السلام است که به خون آغشته و اعضایش قطع شده است . و دخترانت اسیرند . به خدا و محمد مصطفی و علی مرتضی شکایت می برم .»

روز پزستار و حضرت زینب کبری علیها السلام

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

اولین دختر حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام در پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجری در مدینه منوره به دنیا آمد . این دختر شایسته آنچنان به صفات و خصلتهای پسندیده پدر گرامی اش شباهت داشت که زینب (زینت پدر) نام گرفت . او در 5 سالگی در مصیبت از دست دادن جد گرامی اش حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله به سوگ نشست و با چند ماه فاصله مظلومیت و شهادت مادرش زهرا علیها السلام را لمس نمود . مشاهده 25 سال غربت و تنهایی پدر و سپس دیدن فرق شکافته او در محراب مسجد کوفه زینب کبری علیها السلام را در کوران حوادث روزگار قرار داد . مسمومیت و غربت برادرش امام حسن علیه السلام جلوه دیگری از بی مهریهای نامردمان در مقابل این دخت رسالت و میوه امامت بود . او با کوله باری از این تجربه های آموزنده و تلخ، کمر همت بسته و برای پاسداری از خونین ترین حماسه تاریخ و رساندن پیام اسلام و حقیقت به گوش جهانیان با برادرش امام حسین علیه السلام هجرتی تاریخی و سرنوشت ساز را آغاز نمود که کمترین مصیبتهای آن، نظاره گر بودن شهادت برادران، فرزندان و برادر زاده های عزیز و گرامی اش بود .
این مقال می کوشد به مناسبت تقارن روز پرستار با تولد حضرت زینب علیها السلام دو موضوع را بررسی کرده و به هم پیوند دهد .
نخست به جلوه هایی از هنر حیاتبخش پرستاری در سیره حضرت زینب علیها السلام نظری افکنده و ره توشه هایی را از زندگی آن بانوی گرامی به خوانندگان گرامی تقدیم کند و آنگاه به جایگاه ارزشمند شغل پرستاری در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام اشاراتی داشته باشد .

حضرت زینب علیها السلام ،شمه ای از مناقب وفضائل

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

زینب علیها السلام دختر علی و زهرا علیهما السلام در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج سالگی مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت با مصیبت آشنا گردید . در دوران عمر با رکت خویش، مشکلات و رنج های زیادی را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخی چون اسارت و . . . را تحمل کرد . این سختی ها از او فردی صبور و بردبار ساخته بود (1) .
او را ام کلثوم کبری، و صدیقه صغری می نامیدند . از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود . او زنی عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود . نسب نبوی، تربیت علوی، و لطف خداوندی از او فردی با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طوری که او را «عقیله بنی هاشم » می گفتند . با پسر عموی خود «عبد الله بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانی بود که دو تن از آن ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبد الله الحسین علیه السلام شربت شهادت نوشیدند (2) .
آن بانوی بزرگوار سر انجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با کوله باری از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانی را وداع گفت . در این مقال برآنیم که گوشه هایی از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسی و بیان کنیم .
1- زینت پدر
معمولا پدر و مادر نام فرزند را انتخاب می کنند، ولی در جریان ولادت حضرت زینب علیها السلام والدین او این کار را به پیامبر اسلام جد بزرگوار آن بانو، واگذار نمودند . پیامبر صلی الله علیه و آله که در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه علی علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را که به معنای «زینت پدر» است برای این دختر انتخاب نمود (3) .

مکتب تربیتی ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها2

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

دهم رمضان (سال ده بعثت) نقطه پایان بر 25 سال همراهی خدیجه، بانوی آسمانی با رسول خدا صلی الله علیه و آله بود; بانویی مبارکه، (1) طاهره، راضیه، مرضیه، زکیه، صدیقه، کبری، (2) شامخه، (3) فاضله، کامله (4) و عفیفه (5) که 55 سال قبل از بعثت چشم به جهان گشوده و از سال 15 قبل از بعثت (دهم ربیع الاول) در کنار برگزیده الهی قرار گرفته بود و سرانجام بعد از قریب 25 سال همراهی و همگامی، در 65 سالگی چشم از جهان فرو بست و رسول الهی را در فراقی جانسوز تنها گذاشت.
این واقعه دردناک که به فاصله اندکی از وفات ابوطالب علیه السلام روی داد، چنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را متاثر کرد که آن سال را «عام الحزن » نامید. به نقل علامه مجلسی بعد از این واقعه خانه نشین شده و کمتر از خانه بیرون می رفت. (6)
مروری بر نحوه خاکسپاری خدیجه علیها السلام و یادکرد دایمی پیامبر از وی، میزان این حزن و اندوه را به خوبی نشان می دهد: وقتی خدیجه وفات یافت، پیامبر به شدت گریه کرد و زمانی که قبر آن بانوی بزرگوار حاضر شد، پیامبر همان گونه که اشک از چشمانش ریزان بود، وارد قبر شد و خوابید و افزون تر از قبل گریست، (7) او را دعا کرد و برخاست و با دست خویش همسرش را در قبر گذاشت. (8) پیامبر در سالگرد وفاتش نیز گریه کرد (9) و به زنانش فرمود: گمان نکنید مقامتان از او بالاتر است. زمانی که کافر بودید، ایمان آورد و مادر فرزندانم است.» (10)
حتی سال ها بعد که می خواستند خبر خواستگاری علی علیه السلام از فاطمه علیها السلام را به پیامبر بدهند و یادی از خدیجه شد، چشمانش پر از اشک شد و زمانی که ام سلمه از علت گریه اش پرسید، فرمود: «خدیجه و این مثل خدیجة صدقتنی حین یکذبنی الناس و ایدتنی علی دین الله و اعانتنی علیه بمالها ان الله عز و جل امرنی ان ابشر خدیجة ببیت فی الجنة من قصر الزمرد لا صعب فیه و لا نصب; (11)
خدیجه و کجاست مثل خدیجه؟ زمانی که مردم تکذیبم کردند، مرا تصدیق کرد. بر دین خدا یاری ام کرد و با مالش به کمکم شتافت. خدا به من فرمان داد تا او را به قصری زمردین در بهشت که سختی و محنتی در آن نیست، بشارت دهم.»

مکتب تربیتی ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام1

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

حضرت خدیجه همسر گرامی رسول اکرم صلی الله علیه و آله، 68 سال پیش از هجرت نبوی صلی الله علیه و آله در شهر مکه به دنیا آمد . پدر وی خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم می باشد . او در چهل سالگی با حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 25 سال از عمر شریفش را سپری کرده بود ازدواج نمود . بنابر قول مشهور ثمره ازدواج خدیجه شش فرزند به نام های قاسم، عبدالله، رقیه، زینب، ام کلثوم و فاطمه علیها السلام بود . قبل از اسلام وی به خاطر دارا بودن صفات پسندیده و فضائل اخلاقی و پاکدامنی، «طاهره » لقب گرفت . ثروت خدیجه در میان اهل مکه بی نظیر بود و اهالی مکه با اموال وی به صورت مضاربه ای تجارت می کردند . خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادی دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جای آورد .
مقام او در نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حدی بود که در مدت 25 سال زندگی مشترک با این بانوی با عظمت، آن حضرت به خاطر تکریم وی با هیچ زنی ازدواج نکرد و بهترین دوران جوانی خویش را به وی بخشید . بعد از رحلت حضرت خدیجه، رسول گرامی اسلام همیشه به یاد محبت ها و تلاش های او بود . بنابر برخی اقوال خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دو نفر دیگر بنام های «ابو هالة بن زراره تمیمی » و «عتیق بن عائذ مخزومی » نیز ازدواج کرده بود . این یاور با وفای رسالت بعد از 25 سال زندگی در کنار حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در دهمین سال بعثت در 65 سالگی و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان را داغدار نمود .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیکر پاک او را در حجون با دست های خویش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را که با فاصله اندکی از رحلت ابوطالب علیه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) نامید .