زیارت امام رضا علیه السلام

«إلهی أتراک بعد الإیمان بِک تُعَذِّبُنی أم بعد حُبّی إیّاک تُبَعِّدُنی أم مَع ‏رَجائی لرحمَتِک وَصَفحِک تَحرِمُنی أم مَع اسْتِجارتی بعفوک تسلمنى حاشا لوجهک‏ الکریم أن تخیّبنى لیت شعری ألِلشّقآء وَلَدَتْنی اُمّی أم لِلعَنآء ربَّتنی فَلَیتَها لَم تَلِدْنی‏ولم تُربِّنی».

اهل سعادت و شقاوت در این فرمایش امام علیه السلام علائمى دارند.جایگاه سعادتمند قرب الهى و سرانجام شقى بُعد و دورى از درگاه ‏الهى است.

«وَلیتنى عَلِمتُ أمِن أهل السَّعاده جَعلتنی وبقربک و جوارک‏خَصَصْتَنی فتقرِّ بذلک عینی»

در جوار ذات ربوبى بودن خود یک پاداش و موهبت بزرگ است؛ زیرا کسى که کنار یار و محبوب منزل کرده است،هر لحظه آنچه را که مى‏طلبد در کنار خود مى‏بیند. کسى که در جوار یار است غمى ندارد، همواره چشم او با حضور در محضر محبوب ‏روشن است.

ویژگى دیگر قرب الهى در بیان امام علیه السلام روشنى نور دیده و اطمینان قلبى است. «وتطمئنّ له نفسی» آنچه که خائف در پى تحصیل ‏آنها است و نگران از عدم موفقیت در به دست آوردن آنها؛ آرامش‏ دل، روشنى چشم، سعادت و منزلِ قربِ الهى است.

«إلهی هَلْ تُسوِّد وُجُوهاً خَرَّتْ ساجِدَهً لِعَظَمَتِکَ» خدایا! روسیاهى از آنِ پیمان شکنان و طاغیان است.

من که هر شبانه روز بارها پیشانى خضوع به درگاه تو مى‏گذارم، آیا مرا نیز رو سیاه و سرافکنده مى‏نمایى، تو عذاب را براى‏ نافرمانان، پیمان شکنان و طاغیان وعده کرده‏اى: حال آنکه من بندهٔ‏ٔ خاضع تو هستم.

«أو تُخْرِسُ ألسِنَهً نَطَقَتْ بالثنآء عَلى مَجْدِکَ وَجَلَالَتِکَ أَوتَطْبع على قُلوبٍ انْطَوتْ على مَحَبَّتِک»

خدایا! کسى باید زبان به کام بگیرد و لال شود که لب به ناسزا و بدگویى گشوده است. زبان من همواره به ‏توحید، تحمید و اجلال تو مترنّم است خداوندا! در قیامت مرا ازکسانى که لال محشور مى‏شوند، قرار مده. «أو تُصمّ أسماعاً تَلذّذت بِسماعِ‏ذِکرِکَ فی إرادَتِکَ» کسى باید از شنیدن آواى زیباى وحى محروم باشد،که هرگز به پاس ارادت ورزى، به ذکر تو مشغول نبوده. آیا گوشهایى‏که از شنیدن ذکر و نام تو لذّت مى‏برد، به عذاب خود گرفتار مى‏کنى؟«أو تغلّ أکُفّاً رَفَعتها الآمالُ إلیکَ رجآء رَأفتِک» خدایا! آیا دستهایى که از روى ‏فقر و استیصال به درگاه تو دراز شده است، را در غل و زنجیر قرارمى‏دهى؟ «أو تُعاقِبُ أبْداناً عَمِلتْ بِطاعَتِک حتّى نَحِلَتْ فی مُجاهَدَتِکَ» آیا بدنهایى که در جلب رضایت تو فرسوده شده‏اند را به غذاب خود گرفتار مى‏کنى؟ «أو تُعذّب أرجُلاً سَعَتْ فی عبادَتِکَ إلهی لا تُغلِقْ على موحّدیک ‏أبواب رَحمَتِک و لا تَحجُب مشتاقیک عن النَظر إلى جَمیلِ رؤیتک»

خدایا! آیاقدمهایى که براى جلب خشنودى تو گام برداشته را از رحمت بى پایان ‏خود محروم مى‏سازى؟

توحید حقیقى

اگر بنده‏ایى یک گام به سوى خداوند بردارد خداوند وعده کرده, ‏ده گام به بنده نزدیک شود. اولین گام جهت حرکت به سمت معبود،توحید است. به لحاظ ظاهرى مى‏توان گفت که همگى اولین گام را برداشته‏اند. زیرا همگى موحّد بوده و به یگانگى خداوند ایمان دارند!اما سوال اساسى این است که، فاصله بین توحید واقعى و شرک ‏چیست؟ آیا گفتن لا اله الا اللَّه به معناى ایمان واقعى داشتن و توحید است؟ در لسان اهل معرفت و همچنین در روایات معصومین علیهم السلام بیان ‏شده که شرک فقط شرکِ در مبدأ نیست. اگر انسان به جاى دیگرى دل‏بستگى پیدا کرد، اگر از جاه و جلال دنیا، از مکنت و ثروت و یا هرچیز دیگر, معبودى سواى ذات اقدس ربوبى انتخاب کرد؛ در واقع نوعى از شرکِ خفى را در اعمال خود داراست. خداوند در سورهٔ ‏مطفّفین مردم را در قیامت به دو دسته تقسیم مى‏کند. دستهٔ اول: فجّارهستند که جایگاه آنان «سجّین» مى‏باشد. دستهٔ دوم: ابرار هستند،جایگاه آنان «علیّین» است.

قرآن به عنوان بالاترین مرتبه و زیباترین هدیه، براى ابرار قرب‏الهى را به آنان وعده مى‏کند. همچنین آنچه که در انتظار اهل آتش و فجّار است، دورى از رحمت خداست.

«کَلاَّ إِنَّ کِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیِّینَ *وَمَا أَدْرَاکَ مَا عِلِّیُّونَ * کِتَابٌ مَّرْقُومٌ * یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ»(۱)

چنان نیست که‏آنها درباره معاد مى‏پندارند، بلکه نامه اعمال نیکان در «علییّن» است.و تو چه مى‏دانى «علییّن» چیست؟! نامه‏اى است رقم خورده و سرنوشتى است قطعى، که مقرّبان شاهد آنند.

«إلهی نَفسٌ أعزَزْتَها بِتوحیدِکَ‏کَیفَ تُذِلّها بِمَهانَهِ هِجْرانِکَ»

خدایا نفسى را که با توحید و عبودیّتِ خود آنرا عزیز کرده‏ایى، چگونه این نفس را با دورى از خود ذلیل مى‏کنى؟

آیا این نفس همراه کفّار، مشرکین و ملحدین در آتش و منزل‏بُعد تو جاى مى‏گیرد؟ خداوند در قرآن بارها در خصوص این‏گرفتارى بزرگ هشدار مى‏دهد:

«وَیُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِیرُ»(۲)

خداوند شما را ازنافرمانى خود بر حذر مى‏دارد؛ و بازگشت شما به سوى خداست.

با توجّه به اینکه امروز روز ولادت عالمِ آل محمّد صلى الله علیه وآله وسلم،حضرت ابى الحسن الرضا علیه السلام، است. لذا محور گفتگوى این هفتهٔ ما بر مدار کلمات امام رضا علیه السلام است. به آقایان توصیه مى‏کنم؛ با مراجعه‏به بحار الأنوار و یا تحف العقول در کلمات حضرت امام رضا علیه السلام تأمّل‏نمایند. رساله‏هاى زیادى از حضرت امام رضا علیه السلام که شامل مباحثى ‏پیرامون توحید، نبوّت، ولایت، امامت، مسائل اخلاقى، احکام و فروع شرعى مى‏باشد،بر جاى مانده است. یکى از این رسائل‏ رساله‏اى است به تقاضاى ذوالریاستین، سهل و که از امام علیه السلام‏خواهان فهرستى از احکام و معارف اسلامى بودند، با انشاء امام علیه السلام واملاء سهل مدون گردیده است. این دست روایات و دیگر شواهد تاریخى که از آن دوره به دست ما رسیده است، به خوبى نشان مى‏دهد که حضور امام علیه السلام باعث تحوّل عظیمى در خطّهٔ ایران گردیده و فعّالیت‏هاى فکرى و تربیتى ایشان در این دوره آثار عمیقى بر جاى‏گذارده است. کلمات و هدایت‏هاى ایشان منشأ تألیفات متنوّعى درموضوعات فقهى، کلامى و حتى طب و دیگر علوم گردید.

حالات حضرت امام رضا علیه السلام

دعبل شاعر معروف قصیده‏ایى در مدح اهل بیت علیهم السلام سرود وامام‏علیه السلام دو بیت به آن افزودند(۳): امام رضا علیه السلام بعنوان صله ابتدا مبلغى‏ پول به دعبل دادند که او نپذیرفت. حضرت به او پیراهن خود را عنایت کردند و به او فرمودند: (۴):

«دعبل احتفظ بهذا القمیص فإنّی صلّیت فیه ألف لیله ألف رکعه»

از این ‏پیراهن خوب نگهدارى کن من با این پیراهن هزار شب هزار رکعت‏نماز به جاى آورده‏ام.

چرا امام رضا علیه السلام شبى هزار رکعت نماز مى‏خوانند؟ او خائف ‏از عقاب است یا طالب وصال؟ انفصال از هر چه غیر خدا شرط اتّصال است. موسى بن عمران(علیه السلام) وقتى با خدا مناجات مى‏کرد گفت :

«یاربّ! کیف الطریق إلیک»

خدایا! چگونه راهى به سوى تو پیدا کنم؟

ازدرگاه ربوبى جواب آمد

«اُترک نفسک و تعال إلىّ»(۵)

نفس خود را رها کن آنگاه به سوى خدا بیا.

اگر از خودت گذشتى و پل نفس را رها کردى به خدا خواهى رسید.

حضرت امام رضا علیه السلام هر سه روز یک ختم قرآن مى‏کردند.اینگونه مانند ما قرآن تلاوت نمى‏کردند بلکه در هر آیه‏اى تدبّر مى‏کردند. به عبارت دیگر ایشان یعنى روزى ده جزء قرآن‏ مى‏خواندند. نکته‏ایى که خصوصاً اهل علم باید به آن توجّه کنند سنگینى بار امانت بر دوش آنان است. تحمّل این مسؤلیت آداب وشرایطى دارد. خداوند به پیامبر در قرآن مى‏فرماید:

«یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ‏اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً * إِنَّاسَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً»(۶)

اى پیامبر! شب را، جز کمى به پا خیز. نیمى ‏از شب را، یا کمى از آن کم کن، یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقّت‏ و تأمّل بخوان؛ چرا که ما به زودى سخنى سنگین به تو القا خواهیم‏کرد.

باید براى پذیرش این قول، فرمان، دستور و مأموریت سنگین ‏آماده شد. قرآن مى‏فرماید: آنچه تو را براى تحمّل این مأموریت ‏مستعد مى‏کند، نماز و تلاوت قرآن، در دل شب مى‏باشد. این شبهاى ‏طولانى زمستان را قدر بدانیم، هیچ اشکالى ندارد که یک ساعت به‏ اذان بستر گرم، آرام و راحت را رها کنیم، وضو بگیریم و به نماز و قرآن مشغول شویم و خود را براى کار وتلاش براى اداء واجب ‏سنگینى که بر دوش داریم آماده کنیم.

حمزه بن حمران، که از اجلّه روات و فرزند حمران بن اعین ازآل اعین برادر زراره است. امام صادق علیه السلام به حمران بن اعین فرمودند:

«أنت من شیعتنا فی الدنیا والآخره»(۷)

تو در دنیا و آخرت از پیروان و همراهان ما اهل بیت هستى.

اگر کسى چنین تضمینى داشته باشد، مایهٔ ‏مسرّت است.

حمزه که فرزند اوست، مى‏گوید: روزى به محضر امام‏صادق‏علیه السلام شرفیاب شدم حضرت فرمودند:

«یُقتل حَفَدتى بأرض خراسان ‏فی مدینه یقال لها طوس من زاره إلیها عارفاً بحقّه أخذته بیدى یوم القیامه فأدخلته الجنه وإن کان من أهل الکبائر»(۸)

در سرزمین خراسان در شهرى‏ به نام طوس کسى از اهل بیت (‏علیهم السلام) به خاک سپرده مى‏شود. هر کس با معرفت به جایگاهش او را زیارت کند، در روز قیامت دست او را مى‏گیرم و او را وارد بهشت مى‏نمایم، هر چند زائر اهل ارتکاب گناهان کبیره باشد.

زیارت حضرت رضا علیه السلام همان اکسیرى است که اصلاً معدن ‏وجود و جوهرهٔ انسانیّت زائر را متحوّل مى‏کند. یکى از علماى بزرگ ‏که از تلامذه مرحوم آقاى آخوند ملا حسین قلى همدانى قدس سره بود، نقل‏ مى‏کرد که در نجف شخصى بود به نام عبد فرّار که همهٔ شهر از او ترس ‏داشتند. اگر به مالى یا شى‏ء دیگرى طمع مى‏کرد کسى رادع او نبود.مى‏گویند شبى مرحوم آخوند ملا حسین قلى از حرم به طرف منزل ‏مى‏رفت. در تاریکى از کنار این آدم عبور کرد و اعتنایى به او نکرد.این مسئله براى عبد فرّار گران تمام شد که شیخى آمده و عبور کرده و به او احترام نگذاشته است. آمد جلوى راه شیخ را گرفت، و گفت:چرا سلام نکردى؟ این آقا در جواب گفت: تو کیستى که باید به تو سلام کنم. گفت: به من مى‏گویند عبد فرّار. گفت:

«أفررت من اللَّه أم من‏رسوله»

از خدا فرار کرده‏ایى یا از رسول او؟

عبد فرّار سرش را پایین ‏انداخت و رفت. فردا صبح آخوند به عده‏اى از دوستانش گفت: یکى‏ از اولیاى خدا از دنیا رفته، برویم براى تشیع جنازه او. شیخ به اتفاق ‏اصحاب به در منزل عبد فرّار سارق مشهور رفتند. از همسر او سؤال‏ کردند او گفت: هر شب دیر وقت به خانه مى‏آمد، اما دیشب زود آمد ولى خوابش نمى‏برد. مرتب در حیاط خانه قدم مى‏زد و مى‏گفت«أفررت مِن اللَّه أم من رسوله». گاهى یک کلمه جوهر را زیر و رو مى‏کند وقتى یک کلمهٔ یک تربیت شده در مکتب اهل بیت علیهم السلام یک انسانِ‏سراپا خطا و گناه را زیر و رو مى‏کند آیا زیارت ولىّ عظیم و اعظم الهى ‏نمى‏تواند انسان را زیر و رو کند؟ حتماً چنین است. عدهٔ زیادى از اهل ‏معاصى با تقرب به ابى الحسن الرضا علیه السلام زیر ورو شدند.

نقل کردند مرحوم حاج میرزا حبیب اللَّه گلپایگانى قدس سره که از اوتاد و مقدسین حوزهٔ مشهد بود در حال بیمارى و در عالم رؤیا یک گلى ازحضرت گرفت. وقتى بیدار شد گل را در دست خود دید. هر کس که ‏بیمار مى‏شد و نزد ایشان

مى‏بردند با اشارهٔ میرزا حبیب اللَّه شفا مى‏گرفت. اگر یک گلى از دست او به دست کسى برسد چنین اثرى ‏داشته باشد اگر کسى زائر حقیقى او باشد چه مى‏شود؟

شرطى که امام صادق علیه السلام در روایت ذکر مى‏کنند شرط بسیارسنگینى است. ایشان اثر زیارت امام رضا علیه السلام را مشروط به معرفت ‏مى‏نمایند. سائلى از حضرت مى‏پرسد که حقیقت معرفت چیست؟ایشان در پاسخ مى‏فرمایند

«یعلم انّه امامٌ مفترض الطاعه غریبٌ  شهیدٌ من‏ زاره عارفاً بحقه اعطاه اللَّه اجره سبعین ألف شهید مِمّن استشهد بین یدی رسول‏ اللَّه على حقیقهٍ»(۹)

بداند و باور داشته باشد که على بن موسى الرضا علیه السلام ‏امام واجب الاطاعه اوست و به شهادت رسیده.  یک ‏بار این چنین به‏زیارت برود خداوند به او پاداش هفتاد هزار شهید را عطا مى‏نماید.

آن هم نه هر شهیدى بلکه شهیدى که در رکاب رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم ‏به شهادت رسیده باشد آن هم نه آنهایى که مجازیّاً مى‏رفتند و به‏ شهادت مى‏رسیدند آنهایى که حقیقتاً در رکاب رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم به ‏شهادت رسیدند یعنى هفتاد هزار نفر آنها یک طرف، زائرِ با معرفت‏ حضرت رضا علیه السلام یک طرف.

۱) سورهٔ المطففین، آیه ۲۱ – ۱۸٫

۲) سورهٔ آل عمران، آیه ۲۸٫

۳) وقبر بطوس یا لها من مصیبهٍ

ألحت على الأحشاء بالزفرات

إلى الحشر حتّى یبعث اللَّه قائماً

یفرج عنا الغم و الکربات

۴) بحارالأنوار جلد ۴۹ صفحهٔ ۲۴۸ .

۵) کشکول شیخ بهائى جلد ۱ صفحهٔ ۱۸۷٫

۶) سورهٔ مزمل، آیه ۵ – ۱٫

۷) رجال علامه حلى صفحهٔ ۶۴٫

۸) وسائل الشیعه جلد ۴ صفحهٔ ۵۵۵٫

۹) وسائل الشیعه جلد ۴ صفحهٔ ۵۵۵٫

جستجو