فضیلت و برکات تسبیحات حضرت‌فاطمه(س)

جمعه - 16 نوامبر 2012

در ذیل این آیه، محمّد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام مِنْ ذِکرِ اللَّهِ الْکثِیرِ الَّذِى قال اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «فَاذْکرُونِى أَذْکرْکمْ»؛ 3 تسبیح فاطمه علیهاالسلام از [اقسام ] ذکر بسیار است که خدا [به آن دستور داده و] فرموده است که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم. »
ازاین حدیث چنین استنباط مى شود که تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام، مصداقى از ذکر کثیر خدا است. شاید منظور این باشد که گفتن تسبیح فاطمه علیهاالسلام اگر همراه با توجّه قلبى باشد، مصداق ذکر کثیر است.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام چنین روایت شده است: «مَنْ باتَ عَلى تَسْبِیحِ فاطِمَةَعلیهاالسلام کانَ مِنَ «الذَّاکرِینَ اللَّهَ کثِیراً وَالذَّاکراتِ»؛ 4 کسى که با تسبیح فاطمه علیهاالسلام بخوابد، از [مصادیق این آیه شریفه که مى فرماید:] «مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مى کنند» مى باشد. »
4. قرآن کریم مى فرماید: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اذْکرُوا اللَّهَ ذِکرًا کثِیرًا وَ سَبِّحُوهُ بُکرَةً وَ أَصِیلاً »؛ 5 «اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید، و صبح و شام او را تسبیح گویید. »
امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام مِنْ ذِکرِ اللَّهِ الْکثِیرِ الَّذِى قال اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «فَاذْکرُونِى أَذْکرْکمْ»؛ تسبیح فاطمه علیهاالسلام از [اقسام ] ذکر بسیار است که خدا [به آن دستور داده و] فرموده است که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم »
اسماعیل بن عمار مى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که حدّ و اندازه ذکر کثیر (ذکر بسیار) که خداوند در قرآن فرموده است، چقدر است؟

حضرت فاطمه عليها السلام معيار حقّ

شنبه - 26 می 2012

بازشناسى حق از باطل

در مقدّمه ورود به مبحث عدالت صحابه،  به نكته‏اى اشاره نموديم كه تذكّر و يادآورى آن در اين مجال ضرورى به نظر مى‏رسد؛ و آن اينكه طرح نمودن مباحث كلامى و تاريخى هرگز به معناى نبش قبور كهنه و پوسيده هزار و چند صدساله نبوده و تلاشى بى حاصل محسوب نمى‏شود.  برخلاف طرز تفكّر برخى از افراد،  اوراق تاريخ را ورق زدن و آشكار كردن مباحث پنهان هرگز دامن زدن به اختلافات نمى‏باشد،  بلكه منظور از طرح اين گونه مباحث يك كنكاش و جستجوى دقيق علمى و فنّى براى به يك سو نهادن پرده‏هاى تعصّب و جهالت بوده تا بتوانيم با استمداد از آيات كريم قرآن و روايات نورانى (سنّت قطعيّه) سره را از ناسره و حق را از باطل تشخيص دهيم.آنچه مسلّم و غير قابل انكار است اين است كه يافتن صراط مستقيم از انديشه‏ها و تفكّرات مختلفى كه در طول تاريخ،  بشر با آنها مواجه بوده مشكل و سخت مى‏باشد.  امروزه نياز به تعيين و تشخيص حق و حقيقت امرى غير قابل انكار است و شديداً به آن محتاج مى‏باشيم،  زيرا در گذشته آراء و تفكّرات مختلف تنها در جمع علما مطرح مى‏شد و تنها به وسيله دستگاه خلافت در نماز جمعه‏ها يا مجامع عمومى به سمع و نظر مردم مى‏رسيد.  ولى امروزه تنها با فشار دادن دكمه‏اى و روشن نمودن وسايل ارتباطى،  آراء مختلف در دسترس همه قرار مى‏گيرد.  گاهى مردم تنها با ديدن يك اطلاعيّه يا اعلاميّه‏اى تحت تأثير قرار مى‏گيرند.  بنابراين در اين وانفساى بمباران تبليغاتى چاره‏اى جز اين نيست كه دست به كار شده و در راه تشخيص حق و حقيقت گام برداريم.  نكته‏اى كه دقّت در آن ضرورى به نظر مى‏رسد اين است كه مواظب و مراقب تبليغات سوء دشمنان اهل بيت عليهم‏السلام بوده و به سادگى تحت تأثير وسايل ارتباطى از جمله كتاب‏ها،  نشريات و روزنامه‏ها قرار نگيريم.  راه رهايى از اين تأثيرات اين است كه نخست حق و باطل را تشخيص داده تا در گام بعدى بتوانيم اهل حق و باطل را نيز مورد شناسايى قرار دهيم.

فاطمه عليهاالسلام /غضب خدا ناشى از خشم فاطمه عليهاالسلام

چهار شنبه - 25 آوریل 2012

   تفقّه در دين،  راه رستگارى

     در مبحث قبلی ذيل آيه سى و دو از سوره شورى به روايتى كه فخررازى از زمخشرى[1] نقل مى‏نمايد،  اشاره نموديم و آن را مورد بحث و بررسى قرار داديم و در پايان چند سؤال را به عنوان نقد سخنان فخررازى،  مطرح نموديم.

  آنچه كه در استفاده از آيات و روايات مهم مى‏باشد،  اين است كه گفتگو در مورد آيات و روايات بايد همراه با تعمّق و تفكّر باشد و به اصطلاح با تفقّه در آيات و روايات سخن بگوييم تا بتوانيم نتايج مهمى را به دست بياوريم.  اساس تعليمات دين مبين اسلام قرآن مجيد مى‏باشد.  خداوند سبحان در قرآن مجيد مى‏فرمايد:  «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»[2].  شايسته نيست،  مؤمنان همگى (به سوى جهاد) كوچ كنند، چرا از هر گروهى،  طايفه‏اى از آنان كوچ نمى‏كند (و طايفه‏اى بماند) تا در دين (ومعارف و احكام اسلام) آگاهى پيدا كنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها را انذار نمايند تا بترسند و خوددارى كنند. 

 بنابر آيه مذكور،  خداوند متعال،  عدّه‏اى را مأمور مى‏كند كه در دين تفقّه كرده و نتيجه آن را براى مردم بازگو نمايند.  در نتيجه تنها مرجعى كه مى‏تواند در مسائل دينى اظهار نظر نمايد،  فقيه مى‏باشد؛  گرچه امروزه افرادى غير فقيه،  اظهار نظر نابجا در دين نموده و موجب گمراه شدن مردم مى‏گردند.  با مراجعه به كتب لغت به اين نتيجه مى‏رسيم كه فقه مترادف با فهم مى‏باشد ولى اهل لغت مى‏گويند:  فقه مرتبه‏اى بالاتر از فهم بوده و اخصّ از علم است[3]؛  به اين معنى كه هر كسى مى‏تواند مطلبى را فهميده و مورد بحث و بررسى قرار دهد ولى دريافت‏ها متفاوت مى‏باشد.  به عنوان مثال،  انسان عالم و دانا،  ظاهر را نگريسته و بر اساس آن حكم مى‏كند،  امّا فقيه كسى است كه مطالب را از ريشه و عمق استنباط مى‏كند.  پس رسيدن به درجه فقاهت در هر رشته‏اى به معناى به دست آوردن ريشه مطالبِ آن رشته مى‏باشد[4]. 

فاطمه علیهاالسلام در سوگ پیامبر صلى الله علیه و آله

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

رابطه فاطمه زهرا علیهاالسلام با پدر بزرگوارش، خاتم پیغمبران صلى الله علیه و آله تنها یک رابطه دختر و پدرى معمولى آن هم در سطح عاطفى نبود و گرنه قاعدتا باید فقط دختر دست پدر را ببوسد و پیش پاى او بلند شود، نه اینکه پدر دست دختر را ببوسد و به احترام او از جا بلند شود. همچنین رابطه زهرا علیهاالسلام با پیغمبر صلى الله علیه و آله فقط یک رابطه معمولى مریدى و مرادى نیست و گرنه «ام ابیها» خوانده نمى شد و بارها پدرش نمى فرمود: «فَدَاهَا اَبُوهَا.»
رفتار و برخورد پیامبر صلى الله علیه و آله با فاطمه زهرا علیهاالسلام نشان مى دهد که هم عاطفه دختر و پدرى آن دو در حدى بسیار بالا و فوق العاده بوده و هم پیرو و پیشوایى آن دو برتر از آن بوده که دیگران تصور مى کنند. آنچنان محبتى بین آن دو حاکم بوده که نمونه آن را نمى توان یافت. قطعا هر چه رابطه محبت قوى تر باشد، جدایى، آن هم به صورت رحلت از این جهان، دردناک تر و سوزناک تر خواهد بود.
الف. رابطه پیامبر صلى الله علیه و آله و فاطمه علیهاالسلام
1. جلب رضایت پدر
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله هر گاه به مسافرت مى رفت، با فاطمه علیهاالسلام خداحافظى مى کرد و وقتى از سفر بر مى گشت، ابتدا به دیدن فاطمه علیهاالسلام مى شتافت.
همزمان با یکى از مسافرتهاى پیامبر صلى الله علیه و آله ، حضرت زهرا علیهاالسلام در غیاب پدر دو دستبند نقره و یک جفت گوشواره براى خویش و یک پرده براى درب منزل خرید. پیامبر صلى الله علیه و آله از مسافرت باز گشت و به دیدار دخترش شتافت. پس از مشاهده پرده خانه و زیور آلات فاطمه علیهاالسلام توقف کوتاهى کرد و به مسجد رفت.

فاطمه زهرا علیها السلام/سوگنامه یاس کبود

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

فاطمه زهرا علیها السلام در بیستم جمادی الاولی سال پنجم بعثت (1) به دنیا آمد . آن کوثر الهی در زمانی چشم به جهان گشود که طوفانی ترین روزگار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود و امواج مهیب حوادث و تلخیها، زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله را در چنگال خویش درهم می فشرد . فاطمه علیها السلام از همان لحظه ای که چشم به زندگی باز کرد با مشکلات و فضای سخت و تنگ دست به گریبان گردید .
هنوز تقریبا دوساله بود که همراه پدر گرامی و مادر مهربانش در محاصره اقتصادی کفار قریش قرار گرفت و سه سال در شعب ابوطالب در تحمل سخت ترین شرایط گرسنگی و مشکلات شرکت داشت .
در سال دهم بعثت (2) یعنی اندکی پس از نجات از شعب (3) ، مادر گرامی خویش را – که رنجهای ده سال مبارزه و به ویژه تحمل سختیهای محاصره اقتصادی رنجورش ساخته بود – از دست داد و از آن پس تنها فاطمه علیها السلام بود که جای خالی مادر را در کانون خانواده پر می کرد .
خدیجه همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا می رود و فاطمه علیها السلام که کودکی نورس و سرگرم بازی است همینکه گریه و بی تابی پدر را در مرگ مادر می بیند، در غم و اندوه فرو می رود و در مرگ مادر اشکها می ریزد و این مصیبت و اندوه بزرگ در دل فاطمه علیها السلام تاثیر عمیقی می بخشد و تا پایان عمر از او جدا نمی شود (4) .
وفات خدیجه هرچند برای فاطمه سخت رنج آور و مصیبت بار بود اما بیش از پیش او را درکنار پدر و در دامان تربیت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داد .

فاطمه علیها السلام/ رنج های اواز زبان علی علیه السلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند . آن دو یار مهربان، نامهربانی ها و بی مهری های بی حسابی از خاکیان دیدند و بزرگوارانه از کنار مزاحمت های شب پره های مزاحم گذشتند . از این بی مهری ها و مزاحمت ها، حکایات فراوانی گفته اند و شنیده ایم، اما در این اوراق معدود، برآنیم تا از زبان تنها همتای زهرا، گوشه ای اندک از تلخی های رفته بر آن عزیز را بخوانیم و بدانیم . پیش از ذکر این تلخی ها، جملاتی چند در بلندای مقام آن زهره درخشنده را از زبان علی علیه السلام نقل می کنیم و سپس به بیان رنج های حضرت زهرا علیها السلام می پردازیم .
فاطمه، برترین بانو
معاویه در نامه ای که به امام علی علیه السلام می نویسد، به فخر فروشی در مقابل امام می پردازد . امام در پاسخ به نامه او، به بیان فضیلت های بنی هاشم و فضیحت های بنی امیه می پردازد:
«وانی یکون ذلک کذلک، ومنا النبی ومنکم المکذب ومنا اسد الله ومنکم اسد الاحلاف ومنا سیدا شباب اهل الجنة ومنکم صبیة النار ومنا “خیر نساء العالمین” ومنکم حمالة الحطب فی کثیر مما لنا وعلیکم (1) ;
شما چگونه و کجا با ما برابرید! که از میان ما پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و دروغزن (ابوجهل) از شما است، واسد الله (حمزه سید الشهدا) از ما و اسد الاحلاف (شیر سوگندها; اسد بن عبد العزی) از شما، و از ماست دو سید جوانان اهل بهشت (حسن علیه السلام و حسین علیه السلام) و از شما است کودکانی (2) که آتش نصیب آنان گردید . و از ما است بهترین زنان جهان (فاطمه علیها السلام) و از شماست آن که هیزم کشد برای دوزخیان (ام جمیل همسر ابی لهب) (3) وبیش از این ما را فضیلت ها و شما را فضیحت ها است .»

فاطمه (علیها السلام) و نقل حدیث از پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

موقعیت ممتاز حضرت فاطمه زهرا علیها السلام این فرصت را به حضرتش داد تا معارف اسلامی را بدون واسطه از پدر بزرگوارش فرا گیرد، معارفی که جز او و فرزندانش کسی دیگر به کنه و عمق آن نرسید. از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام به روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله احادیثی شامل مطالب اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی، تفسیری، از قبیل احترام به همسر، رعایت حقوق همسایگان و مطالبی دیگر پیرامون فضائل علی علیه السلام و شیعیان و پیروان آن حضرت، برخی از پیشگویی ها، برخی از دعاها، موقع استجابت دعا و … رسیده است. واقعا جای تاسف است که امت از این گوهر ناشناخته پس از پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ استفاده نکرده، به جای آن که از طریق این بانوی با عظمت به مسائل مهم جامعه زنان دست یافته و درس های زیبا و شیرینی را نسبت به راه و روش زندگی از دو لب مبارکش بشنوند، به غیر از خون دل دادن به حضرتش کار دیگری نکردند.
فاطمه مخزن اسرار پیامبر
حارثة بن قدامه از سلمان از عمار از حضرت فاطمه علیها السلام مطلبی را نقل کرده که نشان می دهد که سینه زهرا علیها السلام در بردارنده چه علوم و اسراری از پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده که امیرمؤمنان علیه السلام را به حیرت در آورده بود.

هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها(قسمت دوم)

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 

یکی از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی علیه السلام و اهانت به آن بزرگوار این است که آیا چنان که شیعیان می گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز جسارت کردند و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردد یا خیر؟
برخی از دانشمندان اهل سنّت برای حفظ موقعیّت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»(1) برخی از سنّی زدگان معاصر نیز در این نظر با آنان همراه شده، مصائبی را که متوجه بانوی دو جهان شده است انکار نموده اند. برای روشن شدن حادثه جسارت به بانوی دو جهان، بحث را از دو مَنْظَر پی می گیریم.
الف. منابع اهل سنّت:
برخی از دانشمندان و مورّخان اهل سنّت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده اند؛ چنان که سید مرتضی رحمه الله در این زمینه می گوید:
«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارتهایی که به ساحت دختر پیامبر گرامی وارد شده امتناع نمی کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود و قنفذ به امر عمر، زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفا سازگاری ندارد؛ لذا از نقل آنها خودداری نمودند.»(2)
کرده اند که به نمونه هایی اشاره می کنیم:{jcomments off}

هجوم به خا نه فاطمه سلام الله علیها

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 حوادث پس از «سقیفه » از تلخ ترین و دردناک ترین حوادث تاریخ اسلام و زندگانی امیرمؤمنان علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام می باشد .
واقع گوئی و بیان واقعیات تلخ آن دوران باعث دلگیری و رنجش گروهی است که نسبت به رهبران آن حوادث تعصب خاص ورزیده، و تا جایی که امکان دارد، می خواهند گردی بر دامن آنها ننشیند . از طرف دیگر پوشاندن حقایق و وارونه جلوه دادن حوادث، خیانت بزرگی به تاریخ و نسلهای آینده بشری و جامعه مسلمین است که هرگز یک انسان منصف و با وجدان و دردمند به خود اجازه چنین خیانت و پا گذاشتن روی حقیقت را نمی دهد . بزرگ ترین حادثه تاریخی پس از غصب خلافت موضوع هجوم و یورش به خانه وحی، و منزل فاطمه زهرا علیها السلام است که برای بیرون آوردن متحصنان و معترضان به غصب خلافت انجام گرفت .
هجوم به خانه وحی
از دستورات ارزنده و حیاتی اسلام این است که هیچ مسلمانی حق ندارد بدون اجازه و رضایت صاحب خانه، به منزل کسی وارد شود و اگر صاحب خانه معذور بود و از پذیرفتن مهمان عذرخواهی کرد، وظیفه دارد از همانجا بدون رنجش برگردد . (1)
و البته برخی از خانه ها از مقام و منزلت خاصی برخوردارند; همچون خانه هایی که در آن خداوند مورد پرستش قرار می گیرد «فی بیوت اذن الله ان ترفع ویذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والآصال » (2) ; «در خانه هایی که خداوند اجازه داده است که دیوارهای آن را بالا برند; و نام خدا در آنها برده شود و صبح و شام در آنها تسبیح او می گویند .»

فاطمه سلام الله علیها و رسالتهای اجتماعی

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

حضرت زهرا علیهاالسلام در این دنیا عمر زیادی نکرد و قسمت عمده زندگانیش همراه وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام بود. طبیعی است با وجود آن دو بزرگوار ـ خصوصا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ جایی برای درخشش شخصیت دیگری نخواهد بود، آن هم در عصری که هنوز نگاه به زن نگاهی منفی، و عرصه ای برای تجلی توانمندیهای مثبت و مفید زنان کارآمد وجود نداشت.
البته تعالیم عالیه اسلام و آموزه های علمی و عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت به شخصیت دادن به زن توانست زمینه ساز رشد و شکوفایی شخصیت این قشر از انسان باشد. بانوی بزرگوار اسلام که در چنین مکتبی پرورش یافته است و خود نیز از علم و آگاهی و معرفت بالایی برخوردار است، توانست در عمر کوتاه خود، در عرصه های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام درخشش نماید و منشأ خیر و برکت برای تمام بشریت باشد.
بخشی از فعالیتهای اجتماعی آن بانوی گرانقدر را می توان در موارد زیر تبیین کرد:
1. مرجعیت فکری، فرهنگی
در اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام در بین جامعه آن روز مورد مراجعه مردم بود و در امور مختلف اجتماعی نقش داشت، شکی نیست. چنانکه علامه سید جعفر مرتضی عاملی می نویسد:
«تاکیدهای مکرر و مداوم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت زهرا علیهاالسلام سبب شد تا ایشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار گردند. چنانکه منزل ایشان پایگاه و پناهگاهی برای کسان زیادی بود که به آنجا رفت و آمد می کردند. علاوه بر زنان همسایه، دیگر بانوان مدینه نیز به آن حضرت مراجعه کرده و به منزلش رفت و آمد داشتند.»(1)

فاطمه سلام الله علیها/سوگنامه یاس کبود

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

دل غریب من از گردش زمانه گرفت  به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
شبانه بغضِ گلوگیر من کنار بقیع  شکست و دیده زدل اشک دانه دانه گرفت
زپشت پنجره ها دیدگان پراشکم  سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت
نشان شعله و درد و نوای زهرا را  توان هنوز زدیوار و بام خانه گرفت
مصیبتی است علی را که پیش چشمانش  عدو امید دلش را به تازیانه گرفت
فراق فاطمه را بوتراب باور کرد  شبی که چوبه تابوت را به شانه گرفت
طلیعه سخن
در بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت(1) بوی بهشت مکه مکرمه را فرا گرفت، گویی که موجودی بهشتی به زمین آمده است، آری نوری از انوار الهی از میان عرشیان به جمع فرشیان آمده بود تا با شعاع نورانی خود انسانها را بهره مند سازد و از تاریکیهای ظلمت برهاند، او کسی نبود جز «فاطمه.»
زنان مکّه خدیجه علیهاالسلام را به خاطر ازدواج با فرزند یتیمی به نام محمد صلی الله علیه و آله ترک گفته بودند و خیال می کردند که او در تنهایی و بی کسی وضع حمل خواهد کرد، غافل از اینکه عده ای از زنان بهشتی (ساره همسر ابراهیم، آسیه دختر مزاحم، مریم دختر عمران و کلثوم خواهر موسی بن عمران) به همراه عده ای از حورالعین به امر پروردگار به زمین آمده بودند و فاطمه علیهاالسلام را با آب کوثر شستشو داده و لباسهای خوشبو و معطّر بر تن او می کردند.(2)(3) آن میوه تکوین یافت(4).

علم فاطمه علیهاالسلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

ناطقه ى مرا مگر روح قدس مدد کندتا که ثناى حضرت سیّده نساء کند
نفخه قدس بوى او، جذبه انس خوى اومنطق او خبر ز «لا ینطق عن هوى» کند
«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سوزان که مس وجود را فضه او طلا کند
علم و دانش انسانهاى معمولى و غیر معصوم، اکتسابى است که بر اثر تعلّم و رفتن به مکتب، مدرسه، دانشگاه و یا حوزه به دست مى آید؛ ولى علم انبیا، امامان و اولیاى الهى برگرفته از علم الهى و به اصطلاح «علم لدنّى» است.
قرآن درباره حضرت آدم علیه السلام مى فرماید: «سپس علم اسما (علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات ) را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید. عرض کردند: تو منزهى! چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده اى، نمى دانیم. تو دانا و حکیمى.»
آرى علم آدم، علم مکتبى و مدرسه اى نبود؛ چرا که در آن زمان مکتب و مدرسه اى وجود نداشت؛ بلکه برگرفته از علم خداوند و تعلیم داده شده توسط ذات الهى بود.
قرآن کریم در مورد حضرت خضر علیه السلام مى فرماید: «وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْما»؛ «علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.» اصطلاح «علم لَدُنّى» نیز برگرفته از همین آیه مبارکه است.
آنچه پیش رو دارید، گزارش مختصرى است از علم لَدُنّى فاطمه زهرا علیهاالسلام ، تا در پرتو آن، شأن و مقام علمى آن بانو تبیین گردد. در این نوشتار در صدد بیان این نکته هستیم که تمام رفتار و حرکات آن بانوى مطهر، از سر آگاهى و برگرفته از علم الهى همراه با عصمت بوده و مقایسه آن بانوى بزرگوار و بى همتا با زنان دیگر، کارى ناروا و ناستودنى است.