اَللَّــهُمَّ إِنِّـي أَسْئَلُكَ فِيهِ مَا يُرضِيكَ خدايا در اين روز از تو چيزي را مي خواهم كه خشنودت كندوَ أَعُـوذُ بِكَ مِمَّـا يُؤْذِيكَو به تو پناه مي برم، از آنچه مايه اذيت و خشم توستوَ أَسْئَلُكَ التَّوفِيقَ فِيهِ لِأَنْ اُطيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَو از تو توفيق اطاعت و ترك معصيت را مي طلبميَا جَوَادَ السَّائِلِينَ.اي عطا كننده از روي سخاوت، به سؤال كنندگان.
خشنودي خداي متعال
در توضيح دعاي روز بيست و دوم به بخشي از آنچه موجب رضايت و خشنودي خداوند ميشود، اشاره كرديم و در اينجا نيز با ذكر روايتي اين مطلب را توضيح ميدهيم.در سخني از امام صادق عليهالسّلام آمده: »صِفَةُ الرِّضَا اَنْ يَرْضَي الْمَحْبُوبَ وَ الْمَكْرُوهَ، وَ الرِّضَا شُعَاعُ نُورِ الْمَعرِفَةِ، وَ الرَّاضِي فَاَنٍ عَنْ جَمِيعِ أِخْتِيارِهِ وَ الرَّاضِي حَقِيقَةً هُوَ الْمَرضِيُّ عَنْهُ وَ الرِّضَا أِسْمٌ يَجْتَمِعُ فِيهِ الْمَعَانِي الْعُبُودَيَّةِ«1 صفت رضا، راضي شدن انسان است به محبوب و مكروه، يعني رضا دادن به فعل خداوند عالم كه شعاع نور معرفت الهي است، چنانچه سخط و عدم رضا در اثر جهل و ناداني است و راضي كسي است كه، دست از خواهش خود بردارد و آنچه مولاي او دربارهاش تقدير و قسمت كرده راضي شود و هركس به مرتبه رضا رسيد و به كرده و داده خدا راضي شد، بلاشك چنين كسي مرضي خداست و خدا از او راضي است و تمام مفاهيم بندگي در معني رضا جمع است، يعني هركس به مرتبه رضا رسيد به تمام مراتب بندگي رسيده است.
آنچه موجب غضب خداوند متعال ميشود
نافرماني و گناه و معصيت در برابر ولي نعمت، از جمله بزرگترين عوامل غضب خداوند به شمار ميرود، خصوصا اينكه آدمي گناهان را كوچك شمارد و بر آن اصرار ورزد و براي انجام گناه از خود دليري نشان دهد و بر انجام آن شاد شود.اميرالمؤمنين علي عليهالسّلام فرمود: »ايّاكَ أنْ تَسْتَهِلَ رُكُوبَ الْمَعَاصِي، فَإنَّهَا تَكْسِبُوكَ فِي الدُّنيا ذِلَّةً وَ تَكْسِبُكَ فِي الْآخِرَةِ سَخَطَ اللهِ«2 دوري نما از اينكه سهل شماري گناهان را، زيرا ذلّت و خواري در دنيا بر تو پوشش ميدهد و در آخرت سخط و غضب خدا را براي تو كسب خواهد كرد، همچنين از آن حضرت روايت شده كه فرمود: »أَعْظَمُ الذُّنُوبِ عَنْدَ اللهِ ذَنْبٌ أَصَرَّ عَلَيْهِ عَامِلُهُ«3 بزرگترين گناهان در نزد خدا، گناهي است كه عمل كننده بر آن اصرار داشته و مكرر آن را انجام دهد و فرمود: »اِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ لَيُبْغِضُ الْوَقِحَ المُتَجَرِّئَ عَلَي الْمَعَاصِي«4 براستي كه خداي سبحان هر آينه، بيشرم دلير بر ارتكاب گناهان را دشمن ميدارد و فرمود: »لِلْمُجْتَرِئ عَلَي الْمَعَاصِي نِقَمٌ مِنْ عَذَابِ اللهِ سُبْحَانَهُ«5 براي دليري كننده بر گناهان، عقوبتهايي است از خداي سبحان و باز فرمود: »اَلتَّبَجُّجُ بِالْمَعَاصِي أقْبَحُ مِنْ رُكُوبِهَا«6 بر گناهان شادمان بودن، زشتتر از ارتكاب آنهاست، زيرا گناه غالباً در اثر غلبه شهوت انجام ميگيرد، ولي شادماني به سبب بيباكي و استخفاف به دين تحقق مييابد.
آثار گناهان
گناه و معصيت علاوه بر اينكه موجبات سخط و غضب پروردگار را به دنبال دارد، آثار ديگري نيز در روح و روان آدمي و در اجتماع بشر بر جاي ميگذارد كه به بعضي از آن، آثار براي تنبّه و هشدار اشاره ميكنيم.
1- اثر گناهان در قلب
از امام صادق عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: هنگامي كه انسان گناه ميكند، نكتهاي سياه در قلبش آشكار ميگردد، اگر توبه كند، آن سياهي محو ميشود، ولي اگر توبه نكرد، بلكه بر گناه افزود، سياهي سراسر قلب او را ميگيرد و بعد از آن هرگز به رستگاري نميرسد.7
2- نابودي نعمت
از حضرت امام جعفر صادق u نقل شده كه فرمود: »ما أنْعَمَ اللهُ عَلَي عَبْدٍ نِعْمَةً قَطّ فَسَلْبُهَا إِيّاهُ حَتَّي يَذْنِبَ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذَلِكَ السَّلْبَ«8 آنچه از نعمتهاي خدا به بنده ميرسد هرگز سلب نميشود، تا اينكه گناهي را مرتكب گردد و لذا استحقاق سلب نعمت را پيدا ميكند و همچنين در روايت ديگري فرمود: هر آينه وقتي انسان گناهي را انجام دهد، نماز شب از او سلب ميگردد، همانا، گناهان زودتر، اثر از خود نشان ميدهند، تا چاقو بر گوشت.9
3- ايجاد نقمت
آنچه از مصيبتها و نقمتها به انسان ميرسد، به نص قرآن كريم، نتيجه عمل خود انسان است، »وَ مَا أَصَابَكُم مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسِبَتْ اَيْدِيكُمْ« 10 و از امام باقر عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: »اِنَّ الْعَبْدِ لِيَذْنِبَ الذَّنْبَ فَيَزْوِي عِنْهُ الرِّزْقَ«11 همانا انسان گناهي را مرتكب ميشود، پس رزق و روزي از او گرفته ميشود.
4- كوتاهي عمر
از حضرت امام جعفر صادق عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: »مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّن يَعِيشَ بِالْأَعمَارِ« كساني كه بواسطه گناهان ميميرند، بيشتر از كساني هستند كه عمر طولاني ميكنند و بعد ميميرند.12
5- اثر گناهان بر درياها و خشكيها
در قرآن كريم ميخوانيم »ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ«13 فساد در خشكي و دريا به خاطر كارهايي كه مردم انجام دادهاند، آشكار شده خدا ميخواهد، نتيجه بعضي از اعمال آنها را به آنها بچشاند، شايد باز گردند و در حديثي از امام صادق عليهالسّلام ميخوانيم »حَياتُ الدَّوَابِ الْبَحْرِ بِالْمَطَرِ فَإِذا كَفَّ الْمَطَرَ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَحرِ وَ الْبَرِّ وَ ذَلِكَ إذَا كَثُرَتْ الذُّنُوبَ وَ الْمَعَاصِي«14 زندگي موجودات دريا بوسيله باران است، هنگامي كه باران نبارد، هم خشكي ها به فساد كشيده ميشود و هم درياها، و اين هنگامي است كه گناهان فزوني گيرد، همچنين از علي عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: »إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ إذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِي صَرَفَ عَنْهُم مَا كَانَ قَدَّرَ لَهُم مِنَ الْمَطَرِ«15 همانا خداوند عز و جل هنگامي كه قوم و ملتي به گناهان روي آوردند آنچه را از باران براي آنها تقدير كرده از آنها دور ميدارد، در هر صورت بايد بدانيم كه آشكار شدن بسياري از اين بلاها و مكافات بيانگر عذاب و سخط و غضب خداوند متعال، بر بندگان نافرمان خويش است.
طلب توفيق بر طاعت و ترك معصيت
طاعت خداي متعال و فرمانبرداري از او زيبندهترين عملي است كه عبد در برابر مولاي خود ميتواند انجام دهد، در حديثي از علي عليهالسّلام ميخوانيم »إِيّاكَ اَنْ يَفُقُدَكَ رَبُّكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ، أَو يَرَاكَ عِنْدَ مَعْصِيَةِ فَيَمْقَتَكَ«16 برحذر باش از اينكه پروردگارت تو را در نزد طاعتش نيافته و در نزد معصيت تو را ببيند، پس دشمن دارد تو را، يعني هر كجا طاعت و بندگي است تو را نبيند و در هر كجا معصيت و نافرماني است تو را ببيند.براي كسب طاعت خداوند متعال بايد از لذّات مادي دوري كرد و به دنيا بيرغبتي از خود نشان داد و در فرمانبرداري از خداوند پايداري نمود و كسي كه طاعت او نمايد، به پيروزي دست يافته و به خدا تقرب جسته و به بهشت راه مييابد و لازم است بر فرمانبرداري محافظت نمايد، اين مهم با تقوي الهي، مجاهدت در عبادت، بندگي خدا، حلم و زهد را پيشه نمودن، حاصل ميشود. همانگونه كه علي عليهالسّلام ميفرمايد: »طَاعَةَ اللهِ سُبْحَانَهُ لايَحُوزُهَا إِلاَّ مَنْ بَذَلَ الْجِدَّ وَ اسْتَفْرَغَ الْجُهْدَ«17 فرمانبرداري خداي سبحان را كسي جمع نكرد و به دست نخواهد آورد، مگر كسي كه جدّيت را در آن بذل نموده و تمام طاعت و قدرت را بكار برد- و همچنين فرمود: »كُنْ مُطِيعاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ وَ بِذِكْرِهِ انِساً وَ تَمَثَّل فِي حَالِ تَوَلِّيْكَ عَنْهُ إقبَالَهُ عَلَيْكَ، يَدْعُوكَ إلَي عَفْوِهِ وَ يَتَغَمَّدَكَ بِفَضْلِهِ«18 مطيع خداي سبحان و به يادش انس گيرنده باش و به خاطر آور در حال رو گردانيت از او، رو آوردن او را بر تو، تو را به سوي آمرزش خود ميخواند و به فضل خود گناهانت را ميپوشاند.
جود از صفات جليله خداوند
صفت جود از جمله صفات جليله و حميده است و از جمله اخلاق الهي است، جود و سخاوت و مروّت و فتوّت و سماحت از جهت لغت يك معني ميدهد، اما ذات حق جل و علا به جود موصوف ميشود و به لفظ مروت و فتوت موصوف نميشود و سماحت در بعضي ادعيه مأثور آمده است و در ميان اين الفاظ با اشتمال همه به معني واحد فرقي لطيف هست و آن چنانست كه مبدأ جود از عين رحمت است كه به تأثير علم عطايي ظاهر ميشود و مبدأ سخاوت و سماحت و مروّت و فتوّت از عين شفقّت كه اثر علم كسبي است، بروز مينمايد.از علي عليهالسّلام روايت شده كه فرمود: »أحْسَنُ الْجُودِ عَفْوٌ بَعْدَ مَقْدُورَةٍ«19 بهترين بخشش در گذشتن از گناه كسي است، بعد از قدرت بر انتقام و اين گونه جود و بخشش زيبنده خداي مهربان است، زيرا او بخشايندهاي است كه بخل نميورزد.در كلام ديگري فرمود: »اَلْجَوَادُ مَحْبُوبٌ مَحْمُودٌ«20 بخشنده دوست داشتني و شتايش شده است و اين محبت و ستايش سزاوار خداوندي است كه از عيوب و خطاها و گناهان و زشتي هاي ما با جود و كرم مي گذرد و لذا در عبارت پاياني دعاي امروز او را با صفت »جواد« ميخوانيم و ميگوييم »يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ« خداوند نسبت به بندگان سائل خود و كساني كه او را به حالت توبه و تضرع ميخوانند جود و كرم خود را ارزاني ميدارد.
به معادن جود و كرم روي آوريد
خداي متعال معدن جود و كرم است و جز ذات اقدس او، كسي به حد اعلاي جود و بخشش نميرسد، البته در مرتبه بعد، معدن فياض جود و كرم اهل بيت عليهمالسّلام قرار دارند و براي طلب بخشش بايد به آنها رجوع كرد، در حديثي از امام صادق عليهالسّلام ميخوانيم: هرگاه طالب جود و سخا بوديد به معادن آن رجوع كنيد، كه همانا براي جود، معادني است و براي معادن، اصولي و براي اصول، فروعي و براي فروع، ميوه و نتيجهاي و كسي به ميوه آن دست نمييابد، مگر بواسطه فرع آن و فرعي نيست، مگر بواسطه اصل و اصلي نيست، مگر به معدن پاك و پاكيزهاي.
مفهوم جود و سخاء
همانطور كه گفته شد يكي از صفات خداوند متعال »جواد« است و دوست دارد بندگانش هم اين خصوصيت را دارا بوده و او را با اين نام بخوانند، جود و كرم از اخلاق انبياء و اولياء الهي و ستون ايمان است و كسي به اين درجه نميرسد، مگر صاحب يقين باشد و اعتقاد راسخ به شرع مقدس و به آنچه از جانب خداوند براي او آمده، داشته باشد، زيرا جود و كرم نوري است كه از يقين تلألو مييابد و هر كس دلش از ظلمت شك و شبهات خالي باشد، به نور يقين ميرسد، بنابراين حق سخاوت را اگر كسي بخواهد ادا كند، لازم است محبوبترين چيزها را بخشش نمايد، همانگونه كه قرآن كريم ميفرمايد: »لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ«21 و در روايتي از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلّم روايت شده كه فرمود: »مَا جُبِلَ وَلِيُّ اللهِ إِلاَّ عَلَي السَّخَاءِ وَ السَّخَاءَ مَا يَقَعُ عَلَي كُلِّ مَحْبُوبٍ«22 سخاوت و كرم براي دوستان خدا يك امر طبيعي است و سخاوت آن است كه بر محبوبترين واقع شود.در حديث قدسي وارد شده كه خداوند متعال فرمود: اي فرزندان آدم اين همه مُلكهَا و مالها كه در تصرف شماست، مالك حقيقي آنها منم، اي فقرا و مساكين، شما فكر كنيد, كجا بوديد، زماني كه اين اموال بود و شما نبوديد، چنانچه بعد از وجود شما اين مالها كه به امانت در دست شماست به ديگران منتقل ميشود، پس گمان مبريد كه شما براي اين مال و يا اين مال براي شما دائمي خواهد بود، آيا براي شما جز آنچه ميخوريد و فاني ميكنيد, يا ميپوشيد و كهنه مينماييد و يا صدقه ميدهيد و براي روزي كه به آن محتاجيد, يعني روز قيامت باقي ميگذاريد, بهره ديگري وجود دارد؟ پس هر بهرهاي كه از اين اموال بردهايد در هنگام حسابرسي يا مورد رحمت قرار ميگيريد، اگر حلال كسب كرده و در راه حلال مصرف كرده باشيد و يا معذب ميگرديد و به عقاب الهي دچار ميشويد، در صورتي كه از راه حرام كسب نموده و يا در حرام صرف كرده باشيد، بنابراين بهتر است در اين چند روزي كه به مراد شماست، تلاش كنيد تا مورد رحمت خدا واقع شويد و براي كسب درجات عالي بهشتي لياقت يابيد، پس جز به لطف خداي متعال از هيچ كس توقع احسان نداشته باشيد و قناعت پيشه كنيد و اگر مازاد بر نياز شماست, در راه خدا به ديگران ببخشيد.23