حضرت آيتالله العظمی امام خامنهاي در خطبههاي نماز جمعه تهران بار ديگر خطاب به مسئولان تأكيد كردند كه از توطئهى دشمن در كار انتخابات غافل نشوند. ايشان همچنين افزودند: «آن كسانى هم كه در انتخابات رأى نمىآورند، مواظب باشند آن كلاهى كه بر سر رأىنياوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود؛ فريب نخورند. همهى نامزدهاى انتخابات و همهى هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهى احتمالى دشمن مسئول امنيت بدانند. انتخابات را متهم نكنند؛ كسى آب به آسياب دشمن نريزد؛ در تبليغات، القاي فضاى اختلاف و نااميدى نشود، تا انشاء الله انتخابات خوبى داشته باشيم.»
“چالش”؛ وضعیتی است که استعداد آن را دارد که هم به ظرفیتی برای فرصتسازی و فرصتخیزی تبدیل شود و هم به محملی برای شکلگیری تهدیدات امنیتی. مثال بارز برای این وضعیت، انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران بود که میتوانست به بزرگترین فرصت سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی تبدیل شود، اما در عمل، به محملی برای ضد انقلاب تبدیل شد تا امنیت کشور را در معرض تهدید قرار دهد.
بر این اساس، ضدانقلاب و گروههای اپوزیسیون، بهویژه، اپوزیسیون خارجنشین جمهوری اسلامی، با توجه به تجربه انتخابات 88، به این نتیجه رسیدهاند که برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، بهترین فرصت و زمان را برای به چالشکشیدن اصل نظام جمهوری اسلامی و تهدید امنیت آن فراهم میکند و این گزاره، فرض محوری و اصلی هر راهبرد و استراتژی طراحیشده آنها در مواجهه با پدیده انتخابات در جمهوری اسلامی ایران است. بر مبنای این فرض، آنها استراتژی و راهبرد اصلی خود را در انتخابات مجلس نهم، تبدیل این انتخابات به فرصتی برای تهدید امنیت جمهوری اسلامی ایران و به ویژه هسته سخت آن یعنی ولایت فقیه قرار دادهاند.
لذا میتوان راهبرد کلان ضد انقلاب را در این دوره از انتخابات، “فرصتطلبی سیاسی برای امنیتزدایی از جمهوری اسلامی” دانست. این راهبرد کلان و یا به بیان دیگر، اصل راهنمای فعالیت و رفتار اپوزیسیون جمهوری اسلامی در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی است.
این راهبرد کلان سه جزو یا عنصر مهم دارد که عبارتند از:
اول آنکه، حاوی نوعی فرصتطلبی و فرصتسازی سیاسی در فرآیند برگزاری انتخابات است. به بیان دیگر، برنامهریزی خود را بر فضاها، شکافها و اختلافهایی استوار میکند که در فرایند برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و در جریان کنش و واکنش میان ناظران، مجریان، کاندیداها، احزاب و گروهها و مردم، اعم از رأیدهندگان و تحریمکنندگان، بروز و ظهور مییابند.
در واقع، برای تبدیل چالش انتخاباتی به تهدید امنیتی، از آسیبپذیریهای موجود در فرایند برگزاری انتخابات سود میبرد و ماهیت کنشگری آن، تبعی و منفعلانه است نه فعالانه و ایجابی.
دوم آنکه، هدف این راهبرد، امنیتزدایی از جمهوری اسلامی و ایجاد ناامنی در جامعه ایران است که میتواند از آشوبهای موردی تا نافرمانی مدنی و براندازی نرم در قبال کلیت نظام را در بر گیرد. البته، این هدف، حداکثری است و چنانچه این هدف قابل دسترس نباشد، بر هدف حداقلی راهبرد خود که مشروعیتزدایی از ارکان جمهوری اسلامی به واسطه برگزاری انتخاباتی بیرونق و با مشارکت حداقلی است، تأکید خواهند کرد.
سوم آنکه، مهمترین رکنی که مرجع تهدید در این راهبرد به شمار میرود، عمود خیمه انقلاب و نظام؛ یعنی ولایت مطلقه فقیه و نهادهای مرتبط با آن است. به بیان دیگر، راهبرد ضد انقلاب در این دوره از انتخابات، دیگر صرف نهادهای تقنینی، اجرایی، قضایی و نظامی و انتظامی را در بر نمیگیرد و فراتر از آنها، به دنبال ضربهزدن به اصل نظام و ولایت فقيه است. دلیل این امر آن است که ضد انقلاب بايد حداقل، موضع خود در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 88 را تکرار کند و عقبنشینی از آن موضع، به مثابه اعلام شکست تاریخی برای این جریانها خواهد بود.
در هر صورت، ابزار پیشبرد این راهبرد، عمدتاً در چارچوب عملیات روانی و شبکهسازی مجازی تعریف خواهد شد و تلویزیونهای ماهوارهای فارسیزبان، سایتهای خبری، وبلاگها و شبکههای مجازی، قطعات مختلف این پازل تبلیغی را تشکیل خواهند داد.انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی عرصه دیگری برای همآوردی و جنگ نرم ضد انقلاب و عناصر آن علیه جمهوری اسلامی ایران و ارکان مختلف آن خواهد بود.