امام خامنه ای روحی فداه «ما در قضایاى ضدیت با اسراییل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ 33 روزه و پیروزى جنگ 22 روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند؛ ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابایى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.»
امام خامنه ای روحی فداه :از همان دوران که در مشهد مقدس بر منبر میرفت، به سخنرانیهای شیوا و خطابههای گیرا شهرت داشت. از روزی هم که تقدیر انقلاب اسلامی، جانشینی خمینی کبیر (ره) برای ایشان رقم زد، رهبری یک نظام سیاسی و پاسداری از آن، از بار ادبیات انقلابی و مطالبهخواهانهی معظمله نکاست. به یمن آشنایی به فن بیان و سخنوری، در اکثر سخنرانیها و خطبههای خویش اوجی دارد که مخاطب را به شور میاندازد. برای همین نمازگزارانی که ظهر سرد 14 بهمن 90 پای خطبههای ایشان نشسته بودند، منتظر این لحظهی شورانگیز بودند تا این که در میانههای خطبهی اول، این جملات بر زبانخطیب جمعهی تهران جاری شد، جملاتی که با ابراز احساس نمازگزاران مواجه گردید: «حکام بحرین ادعا کردند که ایران در قضایاى بحرین دخالت میکند. این دروغ است. نه، ما دخالت نمیکنیم. ما آن جایى که دخالت کنیم، صریح میگوییم. ما در قضایاى ضدیت با اسراییل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ 33 روزه و پیروزى جنگ 22 روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابایى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است. اما این که حالا حاکم جزیرهى بحرین بیاید بگوید ایران در قضایاى بحرین دخالت میکند، نه، این حرف درستى نیست؛ حرف خلاف واقعى است. ما اگر در بحرین دخالت میکردیم، اوضاع در بحرین جور دیگرى میشد!»صرف نظر از جنبهیشور انگیز این بخش از بیانات رهبر انقلاب، در مورد شعور، عقلانیت و منطق نهفته در آن و انطباق آن با اصول و موازین بین المللی و رویکردهای کلان جمهوری اسلامی هم نکاتی قابل تأمل است؛ از جمله این سؤالها، که ذهن مخاطب را کاملاً به چالش میکشد؟
1-چرا ایران در بحرین دخالت نمیکند؟ مگر غیر از این است که حمایت از مستضعفان جهان و مسلمان از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی است؟ فراتر از آن، بحرین یک کشور شیعی است که حتی جدایی آن از سرزمین ایران به یک قرن هم نمیرسد. چرا ایران به اذعان بالاتر مقام کشور، حاضر نیست در امور داخلی بحرین دخالت کند؟
2- وقتی رهبر انقلاب آشکارا تأکید میکند ایران در هر منازعهای که پای اسراییل باشد حضور دارد، دامنهی این حضور و مداخله تا کجاست؟ آیا با این وصف نمیتوان بر ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر دخالت ایران در بمبگذاری در «بوئنوس آیرس» (مرکز یهودیان) آرژانتین در سال 1994م. (1373ه.ش.) یا حتی انفجار برجهای دو قلو در 11 سپتامبر2001م. و … صحه گذاشت؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که طبق اصول قطعی سیاست خارجی جمهوری اسلامی، برگرفته از اصل 154 قانون اساسی، حمایت از قیام مردم بحرین برای جمهوری اسلامی لازم و ضروری است، این اصول عبارتاند از:
1.اصل ظلم ستیزی، عدالت خواص و استکبار ستیزی؛
2. اصل حمایت از مستضعفان و جنبشهای آزادی بخش؛
3.اصل حمایت و دفاع از مسلمانان.[1]
مطابق این اصول، جمهوری اسلامی حمایت از قیام مردم بحرین را در دستور کار دارد اما این حمایت نظامی و مستقیم نیست، بلکه به صورت غیرمستقیم و به شکل معنوی مانند استفاده از ساز و کارهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای، تلاش رسانههای جمعی و… است. در عین حال جمهوری اسلامی کشور بحرین را کشوری مستقل میداند که طبیعتاً مداخله در امور داخلی این کشور در شرایط فعلی مجاز نخواهد بود. مستند این رویکرد هم دو اصل دیگر از سیاست خارجی جمهوری اسلامی است.
1. عدم مداخله در امور داخلی کشورها
اصل 154 قانون اساسی بیان میدارد جمهوری اسلامی ایران متعهد به «… خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر است…»
2. تعهد به قراردادها و قوانین بینالمللی
علاوه بر اصل بالا که عدم دخالت مستقیم ایران در امور داخلی بحرین را موجب شده است، اصل تعهد ایران به قراردادها و قوانین بینالمللی هم در این زمینه مهم و تأثیرگذار است. ایران عضو سازمان ملل است و بیشتر معاهدات و مقررات بینالمللی را امضا کرده است. یکی از مقررات بینالمللی اصل عدم مداخله در جنگهای داخلی است. اعلامیهی مجمع عمومی راجع به غیر مجاز بودن مداخله در امور داخلی کشورها، هر نوع مداخلهی کشوری در دیگر کشورها را ممنوع کرده است. براین اساس هیچ کشوری حق ندارد: «به طور مستقیم یا غیرمستقیم به هر دلیل در امور داخلی و خارجی کشور دیگر دخالت نماید … هیچ کشوری نباید گروههای تروریستی را سازماندهی، کمک و تحریک نموده و یا راه را برای سرنگونی رژیم یک کشور هموار سازد و آنها را از لحاظمالی تأمین کرده و یا فعالیتهای نظامی را برای براندازی رژیم کشور دیگر هدایت نماید و همچنین نباید در منازعات داخلی کشور دیگر مداخله نماید.»[2]
بنابراین ایران بحرین را یک کشور مستقل میداند و برخلاف آمریکا و مدعیان جهانیکه به راحتی به دیگر کشورها لشکرکشی میکنند، از مداخلهی مستقیم و نظامی در این کشور خودداری میکند، هر چند که اقدامهای حاکم مستبد و مزدور این کشور را تأیید نمیکند.
و اما اسراییل ستیزی…
در پاسخ به سؤال دوم هم باید گفت که وقتی از حمایت ایران از هر اقدام ضداسراییلی سخن میگوییم، اتفاقاً در راستای همان اصول پیش گفته است. چراکه اسراییل یک دولت جعلی و اشغالگر بوده و ایران نیز از مقاومت کشورهای درگیر با این رژیم جعلی حمایت میکند. این نوع حمایت، دفاع از کشورهای درگیر در برابر تجاوز خارجی است و معنای دخالت در امور داخلی را نمیدهد. مقابلهی ایران با اسراییل به معنای انجام اقدامهای تروریستی در خاک دیگر کشورها برای صدمه زدن به این رژیم هم نیست، بلکه هر جا امتی، کشوری و حزب و گروه و جریانی براساس اصل دفاع مشروع با اسراییل درگیر شود، همانگونه که رهبر انقلاب تصریح کردند ایران از آن ملت، کشور، حزب، گروه و جریان حمایت مستقیم مالی و نظامی میکند. هیچ اصلی در حقوق بینالملل وجودندارد که دفاع از کسانی را که مورد تجاوز قرار گرفتهاند غیرمجاز اعلام کند.
نکتهی مهم دیگر این که جلوگیری از تجاوز و برخورد با متجاوز در نظام بین الملل که اسراییل نمونهی مجسم آن است، از وظایف و مأموریتهای سازمان ملل و شورای امنیت است. مطابق فصل 7 منشور ملل متحد مادهی 41، در وضعیتهای «تهدید صلح جهانی، تخطی از رویههای صلح، یا اعمال خشونت و زور» در سطح جهانی، شورای امنیت میتواند مجازاتهای دیپلماتیک و اقتصادی در نظر بگیرد و چنانچه تشخیص دهد که اقدامهای پیشبینی شده در مادهی 410(مجازاتهای دیپلماتیک و اقتصادی) در حد کافی نبوده، میتواند از نیروهای نظامی، هوایی و دریایی یا هر وسیلهی دیگری که برای حفظ یا برقراری صلح و امنیت بینالمللی لازم است (تصمیمهای نظامی) علیه دولت یا دولتهای تهدید کنندهی صلح، یا ناقض صلح، یا متجاوز استفاده نماید.[3] اما متأسفانه به دلیل نفوذ رژیم اشغالگر قدس بر اعضای دایم شورای امنیت، تا کنون هیچ گاه این اصل از حقوق بینالملل در مورد این رژیم اعمال نشده است. بنابراین بیانات رهبر انقلاب از این جهت هشداری به شورای امنیت است که اگر به وظایف اختصاصی خودش عمل نمیکند این آمادگی را داشته باشد که ملتهای جهان و دولتهای حامی مظلومان در این زمینه پیش قدم باشند.
بنابراین بیانات صریح « رهبر انقلاب »در مورد دخالت ایران در منازعاتی که یک پای آن رژیم اشغالگر قدس باشد، در عین حال که به معنای دست زدن به اقدامهای تروریستی نیست، هم با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مقابله با سلطه، تجاوز و دفاع از مستضعفان جهان تطابق دارد و هم مغایرتی با اصول و مبانی حقوق بین الملل ندارد.
پینوشتها:
[1]. سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی، سازمان مطالعه و تکوینی کتب علوم انسانی 1388، صص 130-134
[2]. پروفسور ربکا والاس، حقوق بینالملل، ترجمهی دکتر سیدقاسم زمانی، مهناز بهراملو، مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای حقوقی تهران 1382، ص316
[3]. حجت دولتشاه، منشور ملل متحد