از شیوه هایى که بر جاذبه سخن مى افزاید و مخاطب را به شنیدن بیشتر ترغیب مى کند، بهره گیرى از تمثیلات و تشبیهات مرتبط با موضوع است. قرآن کریم در این زمینه مى فرماید: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ «و این مَثَلها را براى مردم مى زنیم، باشد که آنان بیندیشند.» آرایش سخن به مثلهاى کوتاه، دل نشین و مفید مى تواند کلام را تا عمق جان مخاطب نفوذپذیر سازد و گاهى اوقات یک عبارت به جا از ضرب المثلها و یا تشبیهات، موضوع را آن چنان به ذهن مستمع القاء مى کند که هرگز تا آخر عمرش آن را فراموش نخواهد کرد. شیوه استفاده از مثل در حقیقت به عنوان کوتاه ترین راه براى یک سخنران محسوب مى شود. نزدیک کردن هدف گوینده به ذهن شنونده، همگانى کردن مسائل، حسى و عینى کردن موضوعات عقلى و ساکت کردن مخالفانِ معاند، از دیگر امتیازات تمثیل است.
از ضرورى ترین نیازهاى یک مسلمان، داشتن ایمانى قوى و عمیق است که او را در عمل به دستورات شرعى یارى مى کند. اگر ایمان ضعیف باشد، هرگز انسان مسلمان در عمل به برنامه هاى دینى موفق نخواهد شد. رسول خدا صلى الله علیه و آله ایمان را همانند لباس انسان معرفى مى کند، و مى فرماید: «مَثَلُ الْاِیمَانِ مَثَلُ الْقَمیصِ تَقَمَّصَهُ مَرَّةً وَ تَنْزِعُهُ اُخْرَى؛ ایمان همانند پیراهن است که شخص گاهى آن را مى پوشد و گاهى از تن بیرون مى آورد.»
یعنى انسان وقتى با انگیزه الهى به سوى انجام اعمال خیر مى رود، لباس ایمان در بر دارد و هنگامى که از خداوند غفلت کرده، با ترک واجبات و انجام محرمات، معصیت مى کند، لباس ایمان را از وجودش کنده است. آن حضرت در همین خصوص مَثلى دیگر دارد که مى فرماید: «اِنَّ الْاِیمَانَ لَیَخْلُقُ فِى جَوفِ اَحَدِکُمْ کَمَا یَخْلُقُ الثَّوبُ الْخَلَقُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ تَعَالَى اَنْ یُجَدِّدَ الْاِیمَانَ فِى قُلُوبِکُمْ؛ ایمان در درون شما کهنه و فرسوده مى شود؛ همان گونه که لباس در تن شما کهنه مى شود. پس از خداى متعال بخواهید که ایمان را در قلبهایتان تازه و نو گرداند!»
طبق این تمثیل نبوى، یک فرد مسلمان همان طورى که لباسهایش را نو مى کند و به مرور زمان بهتر و زیباتر مى نماید، نیروى ایمان را نیز باید تقویت کند تا روز به روز با روحیه اى تازه و ایمانى قوى به سوى کمال در حرکت باشد.
دعا و مناجات، انجام اعمال نیک، توسل، استعاذه و اندیشه هاى مثبت مى تواند در تقویت ایمان مؤثر باشد.
حکمت بیماریها
هر شخصى در طول زندگى خود دچار لغزش و خطاهایى مى شود و روح و جانش را با کدورت و تیرگى گناه مى آلاید و خود را در معرض کیفرها و عقوبتهاى خداوندى قرار مى دهد. از روشهاى خداوند براى پاک و خالص کردن بندگان، مسلط ساختن بیمارى بر جسم آنان است. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «اَلْمَرَضُ سَوْطُ اللَّهِ فِى الْاَرْضِ یُؤَدِّبُ بِهِ عِبَادَهُ؛ بیمارى تازیانه خداوند در روى زمین است که بندگان خود را با آن ادب مى کند.»
آن حضرت بیمارى را به تازیانه خدایى تشبیه کرده و آن را یکى از شیوه هاى تنبیه خداوندى دانسته است.
دوست خوب و بد
از عوامل کمال انسانى، همنشینى با دوستان خوب و نیکان روزگار است. انسانى که بکوشد لحظات عمرش را با صالحان و انسانهاى کمال یافته سپرى کند، بدون تردید در روح و جسم او تأثیر مثبتى خواهد گذاشت. و در مقابل، دوست بد، غیر از ضرر و لطمه چیزى نصیب انسان نمى کند. از این رو در کلام پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به پاره اى از آتش تشبیه شده است. ایشان مى فرماید: «اِیَّاکَ وَ صَاحِبَ السُّوءِ فَاِنَّهُ قِطْعَةٌ مِنَ النَّارِ لَا یَنْفَعُکَ وُدُّهُ وَلَا یَفِى لَکَ بِعَهْدِهِ؛ از همنشین بد پرهیز کن که او همانند پاره آتش است؛ نه دوستى اش براى تو سودى دارد و نه به عهدش وفا مى کند.»
سعدى نیز در توضیح این معنا دوست بد را به پاره ابرى تشبیه مى کند که درخشندگى آفتاب را مانع مى شود:
با بدان کم نشین که همسر بدگر چه پاکى تو را پلید کند
آفتابى بدان بلندى رذره اى ابر ناپدید کند
طبق حدیث فوق، دوست بد هرگز به حال انسان سودى ندارد و به عهد و پیمان او اعتمادى نیست. او همچون آتشى است که تمام نیکیها و صفات خوب را در وجود رفقایش مى سوزاند و نابود مى کند. در این مورد، مَثل دیگر نیز گفته اند:
تا توانى مى گریز از یار بد یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زندیار بد بر جان و هم ایمان زند
ارزش نماز
خداوند متعال براى عزت و آرامش و ثبات ایمان مسلمان، هدیه اى به عنوان نماز به او بخشیده است. هر بنده اى براى دورى از شیطان و استوارى ایمان و اعتقادات خود، همه روزه خود را در سنگر نماز پناه مى دهد و جان و دلش را صفا مى بخشد. او با ایستادن در صف پاکان، رو به سوى مبدأ زیباییها کرده، لحظاتى را فارغ از دغدغه هاى زندگى و دلبستگیهاى مادى در خلوت با آفریدگار خویش رازهاى دلش را در قالب عبادت و مناجات خود بازگو مى کند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «مَثَلُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ کَمَثَلِ نَهْرٍ جَارٍ عَذْبٍ عَلَى بَابِ اَحَدِکُمْ یَغْتَسِلُ فِیهِ کُلُّ یَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا یُبْقَى ذَلِکَ مِنَ الدَّنَسِ؛ نمازهاى پنج گانه همانند نهر جارى گوارایى است که در مقابل درب خانه یکى از شما جارى است. اگر او روزى پنچ مرتبه خود را در آن نهر شستشو دهد، دیگر چرک [و کثافت و آلودگى] در بدن او باقى نمى ماند.»
آن حضرت علاقه خود را به نماز با مثالى دیگر توضیح مى دهد و مى فرماید: «جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَائُهُ قُرَّةَ عَیْنِى فِى الصَّلوةِ وَ حَبَّبَ اِلَىَّ الصَّلَوةَ کَمَا حَبَّبَ اِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ اِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ وَ اِنَّ الْجَائِعَ اِذَا اَکَلَ شَبِعَ وَ اِنَّ الظَّمْآنَ اِذَا شَرِبَ رَوِىَ وَ اَنَا لا اَشْبَعُ مِنَ الصَّلَوةِ؛ خداوند متعال روشنایى چشمانم را در نماز قرار داد و نماز را محبوب دلم گردانید ؛ همچنان که غذا و آب را محبوب دل گرسنه و تشنه نمود. گرسنه هر گاه غذا بخورد، سیر مى شود و انسان تشنه اگر آب بنوشد، سیراب مى شود؛ امّا من هرگز از نماز سیر نمى شوم.»
مفاسد گناهان
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى تقریب ذهن مسلمانان و روشن شدن برخى آموزه هاى دینى و مفاسد گناهان از راهکار موفق مَثل استفاده مى کرد که برخى از آنها عبارت اند از:
الف. حسد
آن حضرت در مورد ضررهاى معنوى حسد فرمود: «لَا تَتَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ یَأْکُلُ الْإِیمَانَ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ الْیَابِسَ؛ هرگز به همدیگر حسد نکنید؛ زیرا حسد ایمان را مى خورد؛ همان طورى که آتش، هیزم خشک را مى خورد.»
ب. غضب
پیامبر صلى الله علیه و آله در مورد مفاسد خشم و غضب نیز فرمود: «الْغَضَبُ یُفْسِدُ الْإِیمَانَ کَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ؛ خشم ایمان را فاسد مى کند؛ همچنان که سرکه عسل را از بین مى برد.»
ج. آلوده شدن به حرام
آن حضرت در مورد آثار مخرّب حرام خوارى در روحیات و اعمال یک انسان مسلمان مى فرماید: «اَلْعِبَادَةُ مَعَ اَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ؛ عبادت به همراه حرام خورى، مثل این است که فردى در شنزار [و در زمین سست [ساختمانى بنیان نهد.»
یعنى همچنان که آن بنا ماندگار نیست و به زودى فرو مى ریزد و صاحبش نمى تواند از آن بهره ببرد، همان طور عبادتهاى فرد حرام خوار نیز بى اثر و سریع الزوال خواهد بود و براى عبادت کننده سودى نخواهد داشت.
د. گوش کردن به موسیقى
حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله در مورد عواقب و آثار خطرناک شنیدن موسیقى فرمود: «اِیَّاکُمْ وَاسْتِمَاعَ الْمَعارِفِ وَ الْغِنَاءِ فَاِنَّهُمَا یُنْبِتَانِ النِّفَاقَ فِى الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْبَقْلَ؛ از گوش دادن به موسیقى و آهنگهاى حرام بپرهیزید که این دو سبب روییدن نفاق در دل آدمى است؛ همان طور که آب موجب رویش سبزیجات است.»
علم و عالم
حضرت رسول صلى الله علیه و آله در مورد علم و دانش سفارشهاى بسیارى فرموده است و در سیره و سخن آن حضرت نکات قابل توجهى در این زمینه وجود دارد. آن گرامى از تمثیلات هم در این موضوع استفاده کرده است که مواردى را با هم مى خواهیم:
1. «مَثَلُ الَّذِى یَتَعَلَّمُ الْعِلْمَ فِى صِغَرِهِ کَالنَّقْشِ عَلَى الْحَجَرِ وَ مَثَلُ الَّذِى یَتَعَلَّمُ الْعِلْمَ فِى کِبَرِهِ کَالَّذِى یَکْتُبُ عَلَى الْمَاءِ؛ مثل آن که در کودکى دانش مى آموزد، همانند نوشتن در روى سنگ است [که همواره پایدار مى ماند] و مَثل آن که در سنین بالا به کسب دانش مشغول است، همانند کسى است که در روى آب مى نویسد [که دوام ندارد و سریعا پاک مى شود].»
2. «اِنَّمَا مَثَلُ الْعَالِمِ کَمَثَلِ یَنْبُوعٍ مِنْ مَاءٍ یَسْقِى بَلَدَهُ وَ مَنْ مَرَّ بِهِ کَذَلِکَ الْعَالِمُ یَنْتَفِعُ بِهِ اَهْلُ بَلَدِهِ وَ مَنْ مَرَّ بِهِ؛ عالم همانند چشمه آبى است که منطقه خود و کسانى را که از آنجا عبور مى کنند، سیراب مى سازد؛ همچنین از وجود عالم، اهل منطقه و عابرین از آنجا بهره مى برند.»
3. «لَا بُدَّ لِلْمُؤْمِنِ مِنْ اَرْبَعَةِ اَشْیَاءَ دَابَّةٍ فَارِهَةٍ وَ دَارٍ وَاسِعَةٍ وَ ثِیَابٍ جَمِیلَةٍ وَ سِرَاجٍ مُنِیرٍ قَالوُا یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ لَنَا ذَلِکَ فَمَا هِىَ قَالَ صلى الله علیه و آله اَمَّا الدَّابَّةُ الْفَارِهَةُ فَعَقْلُهُ وَ اَمَّا الدَّارُ الْوَاسِعَةُ فَصَبْرُهُ وَ اَمَّا الثِّیَابُ الْجَمِیلَةُ فَحَیَائُهُ وَ اَمَّا السِّرَاجُ الْمُنِیرُ فَعِلْمُهُ؛ مؤمن به چهار چیز نیاز دارد: مرکبى چاق و نیرومند، خانه وسیع، لباس زیبا و چراغ روشنى بخش. مسلمانان حاضر گفتند: یا رسول الله! ما اینها را نداریم. منظور شما از اینها چیست؟ فرمود: مرکب قوى، عقل؛ خانه وسیع، بردبارى؛ لباس زیبا، شرم و حیا؛ و چراغ روشنى بخش، علم و دانش اوست.»
عالم بى عمل
رسول خدا صلى الله علیه و آله در باره عالم بى عمل فرمود: «مَثَلُ مَنْ یُعَلِّمُ النَّاسَ الْخَیْرَ وَلَا یَعْمَلُ بِهِ کَالسِّرَاجِ یُحْرِقُ نَفْسَهُ وَ یُضِى ءُ غَیْرَهُ؛ مثل دانشمندى که به مردم نیکى مى آموزد، ولى خودش به آن عمل نمى کند، مانند چراغى است که خودش را مى سوزاند و به دیگرى روشنایى مى دهد.»
با توجه به مطالب گفته شده، مثلهاى رسول اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام مى تواند در تبیین مطالب و تأثیر آن به شنونده از دو جهت ما را یارى کند: اول از آن جهت که سخنى معتبر و قابل اعتناست و ثانیا بدان جهت که معقولات را براى ذهن مخاطب محسوس مى کند و بنابراین، در خطابه و سخنرانى و تفهیم مطالب سهم بسزایى دارد.