رسانه و تحکیم وحدت ملی :

 

وحدت از مقدماتی است که اساس و انسجام یک نظام را تشکیل می دهد.

وحدت از مقدماتی است که اساس و انسجام یک نظام را تشکیل داده و رمز ماندگاری آن می‌باشد. رهبران جوامع براي رسيدن به اهداف خود، نياز دارند تا مردم را نسبت به سياست‌ها، تصميم‌گيري‌ها و تصميم‌سازي‌ها راضي نگه دارند. از این جهت حاکمان جامعه با تمسک و دستاویز قرار دادن ایدئولوژی می خواهند عملکردها و دستاوردهای سیاسی و ضعف‌ها و رفتارهای خود را با استناد به آن ایدئولوژی توجيه كنند. انسجام ناشي از اين القائات، لزوماً صحيح و يا نادرست نيست.

بزرگان اعتقاد دارند که براى اين‌كه ما بنيانهاى سياسى و اقتصادى و فرهنگى خود را مستحكم كنيم، پيش‌نياز اولى قطعى ما، ايجاد وفاق و وحدت كلمه است.

در این مقاله سعی شده است تا پس از تعریف «وحدت»، «وحدت ملی»، «وحدت ملی در نظام‌های سیاسی» و همچنین تعریفی از وحدت ملی در نظام جمهوری اسلامی، به عوام تحکیم‌بخش و یا تهدیدزا برای وحدت ملی اشاره کنیم. سپس به بحث درباره «نتایج وحدت ملی» و «نقش رسانه‌ها در وحدت ملی» پرداخته شده است.

 

وحدت چیست؟

وحدت از مقدماتی است که اساس وانسجام و پویایی یک نظام را تشکیل داده ورمز ماندگاری آن می باشد. با مراجعه به کلماتعلی علیه السلام چنین می توان استنباط نمود که: «اتحاد» امری فطری و طبیعی می باشد و انسان با روحیه نوع دوستی پدید آمده است. بنابراین آنچه که باید به ریشه یابی آن پرداخت، «اختلاف »است، چرا که «اتحاد» ریشه در فطرت انسان دارد.

در خطبه 112 نهج البلاغه آمده است:

«انما انتم اخوان علی دین الله، مافرق بینکم الا خبث السرائر و سوء الضمائرفلاتوازرون و لاتناصحون و لاتباذلون ولاتوادون.»

همانا شما براساس دین خدا – که آیین فطرت است با یکدیگر برادر وپیوسته اید، و تنها ناپاکی های درونی وزشتیهای باطن موجب تفرقه و جدایی میان شما شده است که در نتیجه تعاون و همیاری،نصیحت، بذل و بخشش و دوستی و محبت ازمیان شما رخت بربسته است.

گرچه وحدت گرایی، فطری است اما امورفطری نیازمند پرورش و توجه می باشد وبی توجهی و عدم اهتمام به آن، موجب این می شود که شکوفا نگردد و یا در معرض تندبادهای روزگار قرار گیرد، لذاامیرالمؤمنین علی علیه السلام برای تقویت این امرفطری در بین امت پیامبر بسیار تلاش می نمودند و خود را مشتاق ترین شخص به وحدت اسلامی به شمار می آوردند:

«لیس رجل – فاعلم – احرص علی جماعة امة محمدصلی الله علیه وآله و الفتها منی ابتغی بذلک حسن الثواب; و.. .کرم المآب »بدان هیچ کس از من بر اتحاد و همبستگی در امت محمدصلی الله علیه وآله حریص تر نیست، من دراین کار خواستار پاداش نیکو…و بازگشت به جایگاه نیکوهستم.[1]

وحدت ملی

بی تردید در گام نخست باید بر این نکته اذعان داشته باشیم که شناخت آسیب‌ها و تهدیدات متوجه هر موضوع یا پیکره مورد هدفی نیازمند شناخت دقیق ابعاد موجود و وجوه قابل تعریف آن موضوع آن هم در وضعیت طبیعی درباره آنهاست.

از همین رو در گام نخست بررسی مفهوم‌شناختانه اتحاد ملی در مقام موضوع اصلی بحث و حصول مولفه‌های هویتی و شاخصه‌های عملیاتی آن از اهمیتی بسزا برخوردار می گردد.

بافت متنی حیات دانشواره ترکیبی اتحاد ملی، بافتی اجتماعی – سیاسی است؛ به بیان دیگر با وجود ورود نتایج مثبت آن به تمامی عرصه‌های حیات جامعه ملی (ملت-دولت) و مجموعه‌های انسانی (شهروندان) و حتی ورود نهایی نتایج آن در عرصه حیات فردی تک تک آحاد ملت نقطه عزیمت تجلی آن یا منزلگه بروز آنرا باید در عرصه اجتماعی – سیاسی دنبال کرد و در تعریف آن از ادبیات سیاسی سود جست.

وحدت که در ادبیات سیاسی به زبان انگلوساکسونی آن با واژه unity آمده است، از دو ویژگی و مختصه اساسی متاثر است: الف) یگانگی درونی ب) پیوستگی بیرونی. یگانگی درونی در این معنا به نقطه تشابه هویتی اشاره دارد که موجب ایجاد نقطه عزیمت مستحکمی است که می‌توان آنرا بنیاد عمیقی برای پیوستگی‌های عینی دانست.

در لسان قران کریم آنگاه که گفته می شود: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا، به واقع و در ادبیات مورد نظر ما به همین نقطه عزیمت بنیادین اشاره دارد که می‌تواند پایه مستحکم وحدت باشد و اتحاد بدون آن بی‌منزلگه و رستنگاه است.

پیوستگی بیرونی در این منظر متوجه خط تداوم آن یگانگی درونی در عرصه ی حیات جمعی برای رسیدن به هدف یا اهداف تعریف شده فردی و اجتماعی و ملی پذیرفته شده است. از همین رو یک ملت با حصول به یگانگی درونی وتسری آن به لایه‌های بیرونی در قالب پیوستگی‌های اجتماعی و بسط آن در تمامی ساحت‌ها و عرصه‌ها و حوزه‌ها و وجوه جامعه ملی می‌تواند به اتحاد ملی دست یابد.

وحدت ملی در نظام‌های سیاسی

رهبران جامعه برای رسیدن به اهداف و مقاصد حکومتی خود، لزوما باید توده ها را نسبت به سیاست ها و تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های خود راضی نگه دارند . مقبولیت حاکمان و رهبران سیاسی از رهگذر تصمیم گیری صحیح و منطبق با ایدئولوژی حاصل می شود . از این جهت حاکمان جامعه با تمسک و دستاویز قرار دادن ایدئولوژی می خواهند عملکردها و دستاوردهای سیاسی و ضعف ها و رفتارهای خود را با استناد به آن ایدئولوژی لذا این رهگذر می توانند موضع گیری و صف آرایی و واکنش های سیاسی جامعه را شکل دهند . این انسجام و وحدت آفرینی به این معنا نیست که القائات حاکمان صحیح است; بلکه حاکمان، علی الخصوص در نظام کمونیستی سابق و نظام سرمایه داری فعلی، با وجهه ایدئولوژیک بخشیدن به تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های خود، در توده ها اقناع و تبکیت ایجاد می کنند .

وحدت ملی در نظام جمهوری اسلامی

برای اینکه مفهوم و اساس وحدت ملی در نظام جمهوری اسلامی را بیابیم، لازم است که به سخنان سکاندار این نظام رجوع کنیم. مقام معظم رهبری در فرمایشات گوناگون از سویی بر «لزوم وحدت» تأکید کرده‌اند و از سویی دیگر «محور وحدت» را تبیین فرموده‌اند:

«براى اين‌كه ما بنيان‌هاى سياسى و اقتصادى و فرهنگى خود را مستحكم كنيم، پيش‌نياز اولى قطعى ما، ايجاد وفاق و وحدت كلمه است. براى وفاق بايد همه تلاش كنند. معناى وفاق اين نيست كه گروهها و تشكيلات و جناحهاى گوناگون اعلام انحلال كنند؛ نه، هيچ لزومى ندارد. معناى وفاق اين است كه نسبت به هم خوشبين باشند؛ «رحماء بينهم» باشند؛ همديگر را تحمل كنند؛ در جهت ترسيم هدفهاى والا و عالى و براى رسيدن به آنها به يكديگر كمك كنند و از ايجاد تشنج، بداخلاقى، درگيرى، اهانت و متهم كردن بپرهيزند. امروز به نظر من وظيفه‌ى ما اين است.[1]»

«يك درس ديگر گرد آمدن همه‌ى سلائق گوناگون يك ملت بر گرد محور دين و توحيد است. اينكه ميگوئيم اتحاد ملى، اينكه ميگوئيم ملت ايران يكپارچه است، اين اتحاد، اين يكپارچگى بى ريشه نيست، فقط به خاطر يك توصيه و يك دستور و فرمان نيست؛ عقبه‌ى اين اتحاد همين ايمان دينى است. دين است، اعتقاد است كه همه‌ى ما را به سمت يك مركز ميكشاند؛ آن مركز توجه به ذات اقدس بارى‌تعالى است. اين مايه‌ى اتحادملى ماست؛ دلها را به هم نزديك ميكند، نرم ميكند.»[2]

«عرب، فارس، ترك، بلوچ، كرد، لر و همه‌ى قوميت‌هاى ايرانى، متمسك به حبل اسلام و با وحدت كلمه، همين راه مبارك را ادامه دهند. نسل جوان ما از لحاظ علمى بايد پيشرفت كند؛ همچنان كه تا امروز پيشرفت كرده است.»[3]

با نگاهی به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در طول 22 سال زعامت ایشان، در می‌یابیم که بیشترین تعداد واژگانی که صرف تبیین واژه «وحدت کلمه» شده است، در سال‌های 68 و 69 یعنی پس از رحلت امام خمینی (ره) صورت گرفته و همچنین سال‌های دولت اصلاحات.

همچنین اگر کلیدواژه «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» را در نظر بگیریم، نمودار تعداد کلماتی که ایشان صرف تبیین این واژه در طول 22 سال کرده‌اند، به تفکیک سال‌ها به شکل زیر است:

عوامل تهدید کننده وحدت ملی در ایران

برای مشخص شدن عوامل تهدید کننده وحدت ملی در ایران، سعی کرده‌ام جستجویی در سخنان رهبر معظم انقلاب داشته باشم. می‌توان عوامل تهدید کننده وحدت از نظر ایشان را به طور کلی به 4 دسته زیر تقسیم کرد (در ادامه سخنان مشروح ایشان هم گنجانده شده است):

تبلیغات و جنگ روانی دشمن؛ به بهانه‌های:

1. الف- قومیت،

2. ب- مذهب،

3. ج- گرایش‌های صنفی.

انتخابات با تمام محسناتی که دارد، تا چند ماه باعث اختلاف در بخشی از مردم می‌شود.

سلیقه‌ها و گرایش‌های متفاوت سیاسی

شجره خبیثه فساد اقتصادی

«دشمنان با تبليغات خود، با جنگ روانى خود، با تلاشهاى موذيانه‌ى گوناگون خود سعى مى‌كنند بين صفوف ملت ايران اختلاف بيندازند؛ به بهانه‌ى قوميت، به بهانه‌ى مذهب، به بهانه‌ى گرايشهاى صنفى، وحدت كلمه‌ى ملت را از بين ببرند؛ علاوه‌ى بر اين، در سطح دنياى اسلام هم يك تلاش وسيع عميقى از سوى دشمن محسوس است براى اينكه ميان ملت ايران و جوامع گوناگون مسلمان ديگر فاصله بيندازند؛ اختلاف مذهبى را بزرگ كنند؛ جنگ شيعه و سنى را در هر نقطه‌اى از دنيا كه ممكن باشد، به وجود بياورند و عظمت و ابهت ملت ايران را در ميان ملتهاى ديگر – كه روزبه‌روز بحمدالله تا امروز بيشتر شده – از بين ببرند.»[4]

«وظيفه‌ى ما در درجه‌ى اول، حفظ اتحاد كلمه است. انتخابات با همه‌ى محسناتى كه دارد و با شور و هيجانى كه در جامعه ايجاد مى‌كند – كه يكى از بزرگترين حماسه‌ها را در طول سالها به‌وجود مى‌آورد – معمولاً در هر دوره‌يى اين عارضه را هم دارد كه بين گروهها و افرادى از مردم دلتنگى‌هايى ايجاد مى‌كند؛ بين جناح‌ها دلتنگى ايجاد مى‌شود؛ بين گرايش‌هاى فكرى و سياسى دلتنگى‌هايى ايجاد مى‌شود؛ بين سلائق گوناگون – ولو با خطمشى واحد – دلتنگى‌هايى به‌وجود مى‌آيد؛ بين اشخاص و افراد دلتنگى‌هايى به‌وجود مى‌آيد. ما بايد بسرعت اين عارضه را ترميم كنيم. اين ترميم هم دست يك نفر نيست كه بگوييم كدام سازمان، كدام مقام و كدام دستگاه اين كار را بكند؛ اين به عهده‌ى همه است. در درجه‌ى اول هم وظيفه‌ى سنگين‌تر به عهده‌ى افرادى است كه شأن بالاترى دارند.»[5]

«مسئولان كشور در قواى سه‌گانه و همه‌ى فعالان سياسى و فرهنگى بدانند كه حفظ منافع ملى در وحدت كلمه و پرهيز از تفرقه و اختلاف است. سليقه‌ها و گرايشهاى متفاوت نبايد در صحنه‌ى افكار عمومى به نزاع و مجادله و كشمكش تبديل شود و دشمن كمين گرفته را اميدوار كند. همه با هم به نيازها و خواسته‌هاى بحق مردم در امور اقتصادى و فرهنگى بينديشند و براى تأمين آن دست به دست يكديگر بدهند. شجره‌ى خبيثه‌ى فساد اقتصادى را كه از جمله‌ى دامهاى مهلك دشمن و موجب بيعدالتى در اداره‌ى امور كشور و مايه‌ى ورشكستگى مادى و معنوى است خطرناك بدانند و همه با هم در ريشه‌كنى آن همكارى كنند.»[6]

«مسؤولان كشور و آحاد مردم، با وحدت كلمه وارد ميدان كار شوند. ما بايد با هم باشيم؛ همه بايد با هم باشند و به سوى يك جهت حركت كنند تا بتوانند كار انجام دهند. با اختلاف كلمه، كارى صورت نمى‌گيرد. جماعتى كه در يك جاده‌ى اسفالته راه افتاده‌اند تا به مقصدى بروند – ولو جاده اسفالته است و خطر و مهلكه‌اى هم در راه نيست – اگر در وسط جاده، سرِ يك بهانه به جان هم بيفتند و با هم اختلاف كنند، از راه خواهند ماند؛ چه برسد به اين‌كه موانع بسيارى هم در راه باشد؛ چه برسد به اين‌كه دشمنانى هم در كمين باشند؛ چه برسد به اين‌كه راه، طولانى هم باشد. در اين‌گونه مواقع، راهروان بايد بيش از معمول دامنها را به كمر بزنند؛ كمرها را ببندند؛ به هم كمك كنند و هيچ چيزى جز حركت به سمت جلو را در نظر نداشته باشند تا بتوانند اين مسير مهم و افتخارآفرين و البته دشوار را طى كنند. اين شرط اوّلِ هر پيروزى و موفقيّت است. ببينيد كشورهايى كه دچار اختلاف شدند، بر سرشان چه آمد.»[7]

«توصيه‌ى ديگر قرآن به مسلمانها، اتحاد كلمه‌ى آنهاست. اگر ما نهى قرآن را – كه مى‌گويد «و لا تفرقوا»(191) – مورد توجه قرار ندهيم و به بهانه‌هاى مختلف بين خود اختلاف و تفرقه ايجاد كنيم و امت اسلامى را قطعه قطعه و جدا جدا كنيم، نتيجه همين وضعى مى‌شود كه ملاحظه مى‌كنيد: دشمن به قطعه‌اى از پيكر اسلامى حمله مى‌كند، ديگر قطعه‌ها انگار نه انگار! در حال خواب خوش هستند! اين جدايى است. بايد به قرآن برگرديم. برگشتن به قرآن، فقط به تلاوت و حفظ آن نيست. تلاوت و قرائت و حفظ قرآن، مقدمه‌ى فهم و عمل است.»[8]

عوامل تهدید کننده وحدت ملی پس از انقلاب

به طور کلی می‌توان عوامل تهدید کننده وحدت ملی پس از انقلاب را به 4 دوره متفاوت تقسیم کرد:

1.چالش‏های گفتمان وحدت در دوران استقرار جمهوری اسلامی ایران(از پیروزی‏ انقلاب اسلامی تا سال 61)

2.چالش‏های گفتمان وحدت در دوران تثبیت جمهوری اسلامی ایران.

3.چالش‏های گفتمان وحدت در دوران سازندگی.

4.چالش‏های گفتمان وحدت در سال‏های اخیر.

در این مقاله، برای تشریح بهتر این عوامل تهدید کننده، سعی کرده‌ام تا با ذکر تمامی عوامل در دوران استقرار، به مورد خاص تفرقه‌افکنی مطبوعات بیشتر بپردازم:

مطبوعات و تفرقه‌افکنی‌ها

داستان مطبوعات در زمینه تفرقه‏افکنی و تشنج‏آفرینی بسیار غم‏انگیزتر از اختلاف‏آفرینی‏ها و تنش‏آفرینی‏های گروه‏ها و احزاب بود.فعالیت مطبوعات در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و ماه‏های پس از تأسیس جمهوری اسلامی نسبت به سابق تفاوت چشم‏گیری یافت.گروهی از نشریات توقیفی به همراه نشریات جدید که بالغ بر 400 نشریه بود به بازار تبلیغات روانه‏ شدند.قدرت مطبوعاتی طرفداران انقلاب اسلامی و خط امام در برابر خیل عظیم نشریات‏ منتشر شده سایر گروه‏ها و افراد،اندک و غیر قابل توجه بود.خطوط اصلی مطبوعات در این‏ ایام بزرگ کردن چهره‏های مختلف،تبلیغ،گسترش عقاید و خطوط غیر اسلامی،مخالفت با خط رهبری،تلاش برای تجزیه رهبری با ایجاد چهره‏های مصنوعی یا کاستن از میزان برد پیام و روش اما(ره)،تضعیف سیاست و اقدامات جمهوری اسلامی،تشدید و تقویت آشوب‏ها و تشنج‏ها،ترسیم فضای بی‏ثبات و نامطمئن از نظام جمهوری اسلامی،تبلیغ بر ضد دین و احکام‏ اسلامی،اهانت به روحانیت و شخصیت و نهادهای مذهبی،وارد کردن انواع اتهامات به نظام‏ نوپای اسلامی،تحریک اقوام و مردم شهرهای مختلف و…بود و در یک کلمه به عنوان پایگاه‏ دشمن عمل می‏کردند.در میان این نشریات روزنامه‏های آیندگان،بامداد،پیغام امروز،نشریه‏ مجاهد،میزان و انقلاب اسلامی بیشترین تحریک و فعالیت را داشتند.به عنوان نمونه در خصوص تبلیغ جدایی دین از سیاست می‏توان به تاریخ 6/3/58،21/3/58،20/4/58 و 3/5/58 روزنامه آیندگان و تاریخ 20/4/58 و 11/6/58 روزنامه بامداد رجوع کرد.در خصوص اهانت‏ به مقدسات و مردم مؤمن و متدین،به روزنامه آیندگان تاریخ 13/3/60 و 12/2/60 و در خصوص اتهام زدن به نظام اسلامی و نهادهای قانونی آن می‏توان به نشریه پیغام امروز تاریخ 23/2/58،24/2/58،8/5/58 و 18/2/58 و روزنامه آیندگان تاریخ 16/3/58 و روزنامه‏ آزادگان تاریخ 7/4/58 و روزنامه انقلاب اسلامی تاریخ 1/9/58 رجوع کرد.

نقش تنش‏آفرینی و وحدت‏زدایی مطبوعات به نحوی بروز و ظهور کرد که حضرت امام‏ ناگزیر شد در تاریخ 4/12/59 به شدت نسبت به روش حاکم بر مطبوعات انتقاد کند و فرمود:

«یک کلمه هم با کسانی که قلم دستشان است و زبان در اختیارشان و آن این است که‏ شما همه و همه ملت می‏دانند که همه ما باید کوشش کنیم در اینکه وحدت ایجاد کنیم. در اینکه هماهنگی بین جناح‏ها و گروه‏ها ایجاد کنیم…و چماق قلم بالاترین چماق‏هاست‏ که فسادش صدها برابر چماق‏های دیگر است.آنهایی که می‏خواهند صحبت بکنند و خصوصا در این چند روز زیاد هم هستند باید توجه بکنند به اینکه قبل از اینکه‏ می‏خواهند صحبت بکنند بنشینند و با خودشان فکر بکنند که این زبان چماق است و می‏خواهد به سر یک دسته دیگر کوبیده بشود یا اینکه این زبان رحمت است و برای‏ وحدت!…برادرهای ما توجه داشته باشید در گفتار شما در نوشتار شما اگر خدای‏ ناخواسته یک تفرقه‏ای ایجاد شود یک سرکوبی بخواهید از دشمنان به خیال خودتان از رقیب‏های خودتان بکنید…خدا را در نظر بگیرید.ای گویندگان!ای نویسندگان!ای‏ کارکنان مملکت!ای کارمندان اداری و غیر اداری و کشاورز و همه!خدا را در نظر بگیرید…بزرگ‏ترین معصیت در کشور ما،ایجاد اختلاف است.ایجاد نفاق است.»[9]

حضرت امام به منظور رفع اختلاف و دفع زمینه‏های وحدت‏زدا در برابر مطبوعات دو شیوه‏ را به کار گرفتند:

1.شیوه نصیحت و ملایمت

2.شیوه برخورد و ایجاد محدودیت

شیوه اول دو بعد داشت.بعد ایجابی و ارائه رهنمود و نصیحت و بعد سلبی و انتقادی.

در بعد ایجابی حضرت امام تأکید می‏کردند که مطبوعات باید مثل معلمین باشند که مملکت و جامعه را تربیت می‏کنند.آرمان ملت را منعکس کنند و به گسترش تعالیم و اخلاق اسلامی‏ بپردازند و موجبات وحدت ملی را فراهم سازند.ضمن اینکه انتقاد سازنده و سالم را دنبال‏ می‏کنند،خدمات جمهوری اسلامی را نیز بیان کنند و روحیه تلاش و امید به زندگی را در جامعه افزایش دهند.

در بعد سلبی و انتقادی،حضرت امام از نوشته‏های اختلاف‏انگیز،ترفندهای‏ ژورنالیسیتی،تلاش برای رضایت‏ منحرفین،شایعه‏پراکنی،توهین و اهانت به‏ مقدسات،دروغ‏پراکنی،ایجاد روحیه یأس‏ و ناامیدی،دامن زدن بر مصرف‏گرایی و تجمل‏گرایی و…انتقاد می‏کردند و پرهیز از این نوع شیوه‏های مطبوعاتی را به‏ ارباب جراید گوشزد می‏نمودند.زمانی که‏ شیوه اول،کارآمدی لازم را در اصلاح و پالایش مطبوعات از دست داد،حضرت امام متوسل به برخورد جدی‏تری شدند،یکی از برخوردهای امام به همین دوره بر می‏گردد که عدم پایبندی ارباب جراید به امنیت و مصالح‏ کشور و اخلاق مطبوعاتی،فضای بسیار متشنجی را در جامعه حاکم کرده بود.از این‏رو امام(ره)به طور جدی وارد شدند و فرمودند:

«با اهمیتی که مطبوعات و نقشی که در ساختن جامعه دارند با گذشت بیش از یک سال از برقراری جمهوری اسلامی باز دیده می‏شود که بسیاری از مطبوعات در خط انقلاب‏ نیستند و اصلاحات بنیادی در آنها باید تحقق یابد که اشخاص منحرفی که موجب این‏ امور انحرافی می‏شوند دستشان از این رسانه‏های گروهی کوتاه می‏شود.»[10]

بنابراین پس از 14 روز از سخنان امام راحل،دادستان انقلاب در مورخ 12 اردیبهشت‏ماه‏ 1359 توقیف چهل نشریه را اعلام کرد.

ثمرات وحدت ملی

با مطالعه سخنان امام علی علیه السلام می توان به برخی از دلائلی که ایشان براساس آن بر مقوله وحدت تاکید می نمودند، دست یافت که درادامه به برخی از آن ها اشاره می شود:

1 – وحدت ملی بستری برای ریزش فیض الهی

از دیدگاه حضرت علی علیه السلام خداوند در طول تاریخ بشری هیچ نعمتی را با وجود اختلاف،به قوم و امتی عنایت ننموده است: «و ان الله سبحانه لم یعط احدا بفرقة خیرا ممن مضی و لاممن بقی »; بی گمان درمیان گذشتگان وآیندگان بشری، هرگز خداوند با وجوداختلاف خیری را ارزانی کسی نداشته ونمی دارد.[11]

نه تنها اختلاف مانع نزول فیض های الهی می شود حتی باعث سلب نعمتهای موجود نیزمی گردد. چنان که امام علی علیه السلام با اشاره به سرانجام قوم بنی اسرائیل، چنین بیان می کنند که چگونه بارسوخ تفرقه بین آن هادوستی ها و مهربانی ها رخت بربست وپراکندگی و اختلاف سبب جنگ آن ها علیه یکدیگر گردید و این اختلافات سبب شد که خداوند، لباس عزت و فراوانی نعمتش را ازآنان برگیرد. [12]

از نگاه امام علی علیه السلام وحدت و باهم بودن است که سبب یاری خداوند می شود. چرا که «یدالله مع الجماعة »; دست خدا با جماعت است[13]و لذا امام خمینی قدس سره همیشه براین نکته تاکید می کردند که: «کاری نکنید که عنایت خدا، خدای نخواسته کم بشود.»[14]

2 – وحدت ملی و پیروزی در صحنه های مختلف

پیروزی و گسترش اسلام در سالهای اولیه بعثت نتیجه همبستگی و وحدت مسلمانان بود. این ایمان و اتحاد بود که آنان را چنان تربیت کرده بود که فارغ از هرنوع دسته بندی و قوم سالاری، تحت لوای نبوی صلی الله علیه وآله، برای اعتلای کلمه «لااله الاالله » جانفشانی می نمودند و به برکت همین وحدت بود که خداوند پیروزی های روز افزون را برمسلمانان عنایت می داشت.

این که اتحاد باعث پیروزی می شود، یک قانون عام و قطعی است; به طوری که اگر درجبهه حق «اختلاف » و در جبهه باطل «اتحاد»حاکم باشد، به طور قطع پیروزی از آن اهل باطل خواهد بود، لذا حضرت علی علیه السلام خطاب به لشکریان خویش می فرمایند: «والله لاظن ان هولاء القوم سیدالون منکم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم »; به خداسوگند به همین زودی آنان (ارتش معاویه) برشما چیره شوند، چرا که آنان در باطل خویش اتحاد وهمبستگی دارند و شما در حق خوددچار تفرقه و اختلاف هستید.[15]

در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، وحدت دارای نقش مهم و اساسی بود; وحدتی که چنان در بین اقشار جامعه اعم از روحانی ودانشجو، کارگر و کارمندو… الفت و صمیمیت ایجاد کرد که به تعبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی قدس سره «بی آنکه دارای ادوات نظامی باشیم فقط به واسطه قدرت ایمان و وحدت کلمه، بر قوای طاغوتی غلبه کردیم.»[16]

و در دفاع مقدس نیز ایمان و وحدت کلمه پیروزی رزمندگان اسلام را به همراه داشت.

3 – وحدت ملی و ماندگاری انقلاب

از آنجایی که مورخین، تاریخ را یکی ازمنابع شناخت محسوب کرده و قوانین حاکم برآن را قابل تطبیق برموارد مشابه به حساب می آورند، بنابراین بر مالازم است که دریابیم رمز عزت و عظمت ملتهای متمدن ومصونیت آن ها از سلطه قدرتهای خارجی چه بوده و می باشد، تا با بهره گیری از آن در تداوم انقلاب خویش تلاش نماییم.

حضرت علی علیه السلام براساس تجربه تاریخی خویش، راز تداوم انقلاب را پرهیز از اختلاف وایجاد همبستگی و اتحاد ملت دانسته[17]ومی‌فرمایند: «فالزموا کل امر لزمت العزة به شانهم و زاحت الاعداء له عنهم و مدت العافیة به علیهم و انقادت النعمة له معهم، ووصلت الکرامة علیه حبلهم من الاجتناب للفرقة و للزوم للالفة و التعاض علیها والتواصی بها»; به سراغ کارهایی روید که موجب عزت و اقتدار آنان شد، دشمنان را ازآنان دور نموده، عافیت و سلامت به آن ها روی آورد، نعمت را در اختیارشان قرار داد، وکرامت و شخصیت باعث پیوند اجتماعی آنان شد. یعنی از تفرقه و پراکندگی اجتناب ورزیدند و بر الفت وهمگامی همت گماشتندو یکدیگر را برآن توصیه کردند.[18]

و در جای دیگر ایشان وحدت را سبب قوت و قدرت و رفع نابسامانی های امت دانسته اند:«فانه لم یجتمع قوم قط علی امر واحدالااشتد امرهم و استحکمت عقدتهم… لم یمتنع قوم قط الا دفع الله عنهم العلة، وکفاهم جوائح الذلة و هداهم الی معالم الملة »; به طور قطع تاکنون ملتی برآرمان خاصی وحدت پیدا نکرد، مگر آن که قدرت گرفت و همبستگی آنان قوت یافت و هیچ ملتی قدرت و عزت نیافت مگر آن که خداوندنابسامانی را از آنان برداشت، و بلای ذلت را ازآنان دفع نمود و آنان را به نشانه های دین راهنمایی کرد.[19]

4 – وحدت ملی پشتوانه اجرای حق وعدالت

فقدان اتحاد و وحدت در هرجای جامعه باعث هرج و مرج در آن نظام می گردد وهنگامی که هرج و مرج و ناامنی در کشورحاکم گردد، اجرای حق و عدالت میسرنخواهد بود. حضرت علی علیه السلام می فرمایند:«فقلنا: تعالوا نداوی، لایدرک الیوم باطفاءالنائره و تسکین العامة حتی یشتد الامر ویستجمع، فنقوی علی وضع الحق فی مواضعه »; ما گفتیم که بیایید با خاموشی آتش جنگ و آرام کردن انبوه مردم، به چاره جویی و درمان بنشینیم تا کار مسلمانان قوام و انسجام یابد و ما برای اجرای حق و عدالت نیرومند شویم.[20]

نقش رسانه‌ها در وحدت ملی

به خاطر پیچیدگی فعالیت‌های رسانه‌ای، تنوع نقطه‌نظرهای ممکن، نیمه‌کاره یا ناکافی بودن بسیاری از نظریه‌ها و ناسازگاری میان آنها، این امکان وجود ندارد که نظریه‌ای مورد توافق عموم که قادر به تبیین رویدادها و پیش‌بینی نتایج آن‌ها باشد، ارائه شود.

در کل باید اذعان داشت که رسانه‌ها به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن می‌پردازند اما در این میان چند تفاوت با سایر نهادهای معرفتی دارند:

رسانه‌ها وظیفه انتشار انواع معرفت‌ها را برعهده دارند، پس به جای دیگر نهادهای معرفتی هم عمل می‌کنند.

به صورت باز، داوطلبانه و کم هزینه در دسترس اعضای جامعه هستند.

علی الاصول، رابطه میان فرستنده و دریافت کننده متوازن و برابر است.

بر تعداد بیشتری اثر می‌کند و زمان بیشتری به خود اختصاص می‌دهد؛ در نتیجه تأثیر آن از سایر نهادها بیشتر است.

بر این اساس، غالبا حدود و ثغور محیط نمادینی (شامل اطلاعات، افکار، باورها و…) با کمک رسانه‌ها بر ما مکشوف می‌گردد.در واقع این رسانه جمعی است که به عناصر پراکنده محیط، نظم و انسجام می‌بخشد.هر چه منابع رسانه‌ای همسانی بیشتری داشته باشد، این محیط نمادین یکسان‌تر خواهد بود.اگر چه هر فرد یا گروه، دنیایی منحصر به فرد از تجربه‌ها دارد، اما پیش شرط یک زندگی اجتماعی سازمان یافته، درجه‌ای از وحدت در ادراک واقعیت است و رسانه‌های جمعی –اگر چه تدریجی و ناخودآگاه- بیشترین نقش را دارند.

ضمنا باید توجه داشته باشیم همانطور که از واژه Media برمی‌آید، رسانه‌ها نقش میانجی میان واقعیت عینی اجتماعی و تجربه فردی را باز می‌کنند. در واقع رسانه‌ها میانجی واقعیات زیر هستند:

نقش‌های رسانه

رسانه‌ها می‌توانند هر یک از نقش‌های زیر را ایفا کنند:

پنجره: تجارب جدید بینش ما را بالا می‌برد

مفسر: حوادث گیج‌کننده را تفسیر و معنی‌دار می‌کند

تریبون: بیان اطلاعات و عقاید

حلقه ارتباط دوجانبه: ارائه بازخورد

علامت: راه را نشان می‌دهد و ارشاد و هدایت می‌کند

صافی: بخشی از تجارب را برای توجه برمی‌گزیند

آیینه: تصویری از جامعه بازمی‌تاباند

پرده یا حجاب: در خدمت مقاصد تبلیغاتی یا واقع‌گریزی

کارکردهای اصلی رسانه‌های جمعی برای جامعه

در بیان کارکردهای اصلی رسانه‌ها، نخستین تلاش را «لاسول» در سال 1948 انجام داد و بر سه کارکرد اصلی رسانه به شرح زیر اقدام کرد:

نظارت بر محیط

ایجاد همبستگی اجتماعی در واکنش به محیط

انتقال میراث فرهنگی

همانطور که مشاهده می‌کنید، لاسول یکی از کارکردهای اصلی رسانه را «ایجاد همبستگی و وحدت» می‌داند که موضوع این مقاله است. پس از آن «رایت» در سال 1960، نقش «تفریح و سرگرمی» را به سه نقش پیش‌گفته لاسول افزود و همچنین پس از آن «مک‌کوایل» نقش «تهییج و بسیج مردم» را هم در ادامه 4 نقش قبلی بیان کرد.

به نظر نگارنده، با تبیین هر کارکرد، بهتر می‌توانیم تشخیص دهیم که کدام کارکردهای رسانه از نظر دانشمندان بزرگ ارتباطات، با مسئله وحدت ملی تطابق دارد. بنابراین در نظر گرفته‌ام تا با تبیین هر نقش، موارد مرتبط با وحدت ملی را مشخص کنم.

اطلاع رسانی

مک کوایل، کارکرد «اطلاع رسانی» وسایل ارتباط جمعی را به موارد زیر تفکیک کرده است:

تأمین اطلاعات درباره رویدادها و شرایط موجود در جامعه و جهان

اشاره به روابط قدرت

تسهیل نوآوری، سازگاری و پیشرفت

همانطور که مشخص است، در این وظیفه رسانه باید به سازگاری و پیشرفت جامعه کمک کند.

همبستگی

این کارکرد رسانه به صورت مستقیم به وحدت جامعه مرتبط می‌شود؛ رسانه‌ها در این وظیفه خود باید به موارد زیر توجه داشته باشند:

تبیین، تفسیر و اظهارنظر درباره معنای رویدادها و اطلاعات

جلب حمایت برای قدرت و هنجارهای موجود و جا افتاده

اجتماعی کردن

هماهنگ کردن فعالیت‌های پراکنده

ایجاد وفاق جمعی

تنظیم اولویت درجات و اشاره به شأن نسبی مردمان

پیوستگی و تداوم (حفظ میراث فرهنگی)

در این نقش هم رسانه‌ها باید ضمن احترام به فرهنگ مسلط، خرده فرهنگ‌ها و به رسمیت شناختن تحولات جدید فرهنگی، بر تحکیم و حفظ ارزش‌های مشترک پای بفشارند و در واقع وحدت جامعه را تأمین نمایند.

بیان فرهنگ مسلط

به رسمیت شناختن خرده فرهنگ‌ها

به رسمیت شناختن تحولات جدید فرهنگی

تحکیم و حفظ ارزش‌های مشترک

تفریح و سرگرمی

درست است که تفریح و سرگرمی در رسانه‌ها، گاهی اوقات به انحراف از توجه به سیاست و حاکمیت منجر می‌شود اما گاهی اوقات نقش تفریح و سرگرمی با ارائه نقشی مثبت از خود، می‌تواند با کاستن از تنش اجتماعی، منجر به تحکیم وحدت در جامعه شود.

تأمین سرگرمی

انحراف توجه از واقعیات و آرامش

کاستن از تنش‌های اجتماعی

بسیج

رسانه‌ها در کنار تمام کارکردهای خود، وظیفه دارند تا در مواقع خاص و شرایط بحرانی به بسیج مردم و توجه آنها به یک هدف خاص تمام تلاش خود را به کار گیرند؛ در نتیجه این نقش رسانه هم در جهت تحکیم وحدت معنا می‌یابد. این بسیج مردم در زمینه‌های زیر معنا می‌یابد:

تبلیغ و ترویج اهداف جامعه

سیاست

جنگ

توسعه اقتصادی

کار

مذهب

نظریه‌های مرتبط با وحدت ملی

نگارنده در پایان قصد دارد با اشاره به چند نظریه مشهور ارتباطاتی، زاویه دید این نظریه‌ها را نسبت به وحدت ملی بیان کند. اما قبل از آن لازم است تا با نگاهی به تئوری‌های موجود ارتباطی، بیان کنیم که در ارتباطات دو نوع وحدت مدنظر قرار می‌گیرد. آلن و دویچ در تبیین انواع مختلف وحدت، «وحدت کارکردی» و «وحدت هنجاری» را تعریف کرده‌اند:

وحدت کارکردی: روابط متقابل و همبستگی فعالیت‌ها و روابط برای تحقق وظایف عملی گوناگون است.

وحدت هنجاری: به ظهور و رشد ارزش‌ها و باورهای مشترک درون یک واحد اجتماعی برمی‌گردد.

تجزیه (گریز ار مرکز) متحد کردن (متمایل به مرکز) جهت تأثیر

فردی جمعی فردی جمعی نوع یکپارچگی

انزوا انفصال کنش متقابل رابطه متقابل کارکردی

کژروی تضاد سازگاری وفاق هنجاری

نظریه جامعه توده‌وار و یکپارچگی

اعضای جامعه توده‌وار با یکدیگر وحدت ندارند و اگر هم دارند، این وحدت، وحدت سالمی نیست.

مفهوم توده، نوعی پراکندگی (یعنی مردمی که منزوی و برای یکدیگر ناشناسند و به سستی اداره می‌شوند) را در خود نهفته دارد.

بدون شک رسانه‌ها نقشی اجتناب‌ناپذیر در «وحدت کارکردی» جامعه دارند اما مطابق نظریه جامعه «توده‌وار» نقش آنان در «وحدت هنجاری» جامعه از کیفیت پایینی برخوردار است که فقط نظر حکام را منعکس می‌کنند.

تنها راه نجات: استفاده از رسانه‌ها از پایین است.

نظریه مارکسیستی و یکپارچگی

تأکید نظریه رسانه شوروی بر «دگرگونی اجتماعی مترقی» بود.

مفهوم «وحدت» به دوره پس از انقلاب (شکل‌گیری سوسیالیسم) اشاره دارد که ارزش‌های جدید پخش می‌شوند.

در جامعه سرمایه‌داری که در اثر تضادهای طبقاتی، تجزیه شده است، وحدت به تحمیل یک ایدئولوژی برای کنترل اجتماعی باب طبع طبقه حاکم اشاره دارد.

همچنین می‌تواند به از آن انسجام ایدئولوژیکی تعبیر شود که یک طبقه فاقد قدرت باید داشته باشد.

چنین رشدی نیازمند تملک رسانه‌های مستقل است.

نظریه کارکردگرای ساختی و یکپارچگی

یکی از اصول موضوعه دستگاه نظری کارکردگرا این نگرش است که برای عملکرد هر نظام اجتماعی (بقا در حالت فعلی) یکپارچگی، شرط اساسی است.

بدون یکپارچگی هیچ توافقی بر سر اهداف و وسایل نمی‌تواند صورت پذیرد.

________________________________________

[1]- بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار هيأت رئيسه و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 07/03/1381

[2]- خطبه‌هاى نماز عيد سعيد فطر 21/07/1386

[3]- بيانات مقام معظم رهبری در ديدار جوانان اهواز 1382/5/8

[4]- پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت حلول سال 1386

[5]- بياناترهبر معظم انقلاب در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 17/06/1384

[6]- پيام رهبر معظم انقلاببه مناسبت راهپيمايى 22 بهمن 23/11/1380

[7]- بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با كشاورزان، به مناسبت هفته‌ى كشاورزى 12/10/1380

[8]- بياناترهبر معظم انقلاب در مراسم اختتاميه‌‌ى هجدهمين دوره‌ى مسابقات حفظ، قرائت و تفسير قرآن كريم 26/07/1380

[9]- صیحفه امام،ج 14،ص 144.

[10]- همان،ج 12،ص 260

[11]- نهج البلاغه، خطبه 176.

[12]- همان، خطبه 192.

[13]- سنن ترمذی، ج 3، ص 316.

[14]- تبیان، وحدت، دفتر 15، ص 25.

[15]- نهج البلاغه، خطبه 25.

[16]- صحیفه نور، ج 6، ص 49.

[17]- رمز تداوم انقلاب در نهج البلاغه، محمدی ری شهری، ص 13.

[18]- نهج البلاغه، خطبه 192.

[19]- بحارالانوار، ج 32، ص 405.

[20]- نهج البلاغه، نامه 58.

 


جستجو