مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۱)


حضرت ایت الله العظمی امام خامنه ای روحی فداه در بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران ، به ویژه جوانان فرمودند:

اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

معظم له در مقاطع دیگر نیز به مدیریت جهادی ونقش ان درپیشبرد اهداف وبرنامه های کشور رهنمون شده اند که به مواردی از انها اشاره می کنم.

بنده توصیه‌ی مکرّر میکنم به مسئولین محترم قوای سه‌گانه که جلساتشان را به‌طور مرتّب داشته باشند؛ خیلی از مسائل در این جلسات مشترک حل میشود: جلسات دولت و مجلس، جلسات قوّه‌ی قضائیّه و دولت، جلسات قوّه‌ی قضائیّه و مجلس؛ این دیدارها، این تبادل نظرها، این استفاده‌ی از نظرات یکدیگر، موجب هم‌افزایی است. و مسئله‌ی مدیریّت جهادی؛ این توصیه مربوط به همه است.۱۳۹۳/۰۴/۱۶

بیانات در دیدار مسئولان نظام

باید دشمن را شناخت، دید – حالا [اینکه] شما میگویید برخوردمان با دشمن این‌جور باشد، آن‌جور نباشد، بحث دیگرى است – دشمنىِ او را باید فهمید، نقشه‌ى او را باید تشخیص داد. یکى از نقشه‌هاى مهمّ دشمن، متوقّف کردن حرکت علمى در کشور است. خب، وقتى این را فهمیدیم، برمیگردیم به دانشگاه؛ اینجا آن مدیریّت جهادى که ما عرض کردیم، معنا پیدا میکند. چون جهاد عبارت است از تلاشى که در مقابل یک دشمنى‌اى انجام میگیرد؛ هر جور تلاشى جهاد نیست. جهاد عبارت است از آن تلاشى که در برابر یک چالش خصمانه از سوى طرف مقابل صورت میگیرد؛ این جهاد است. آن‌وقت معناى مدیریّت جهادى در اینجا این است که توجّه بکنید که حرکت علمى کشور و نهضت علمى کشور و پیشرفت علمى کشور مواجه است با یک چالش خصمانه، که در مقابل این چالش خصمانه شما که مدیرید، شما که استادید، شما که دانشجو هستید، باید بایستید؛ این شد حرکت جهادى و مدیریّت دستگاه؛ چه مدیریّت دانشگاه، چه مدیریّت وزارت، چه مدیّریت هر بخشى از بخشهاى گوناگون این عرصه‌ى عظیم، خواهد شد مدیریّت جهادى.۱۳۹۳/۰۴/۱۱

بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها

چالشهاى درونى ما اینها است: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛ اختلافات فرعى و اختلافات سطحى، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض به‌وجود بیاورد، ما را از مسائل اصلى و از خطوط اصلى غافل بکند؛ این یکى از مصادیق آن چالش اصلى است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بى‌روحیگى، دچار شدن به کم‌کارى، دچار شدن به یأس و ناامیدى، تصور اینکه ما نمیتوانیم، تصور اینکه تا حالا نتوانستیم؛ نخیر، همان‌طور که امام فرمودند ما میتوانیم، باید عزم داشته باشیم، عزم ملى و مدیریت جهادى میتواند همه‌ى این گره‌ها را باز کند. اینها همه، آن چالشهاى درونى ما است که باید با اینها مقابله کنیم.۱۳۹۳/۰۳/۱۴

بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی

ما اولِ امسال عرض کردیم «مدیریت جهادى»؛ این مدیریت جهادى مخصوص دولت نیست، شامل مجلس هم هست؛ طبعاً در حوزه‌ى کار مسئولیت خود مجلس، یعنى تقنین و نظارت که عمده‌ترین مسئولیتهاى مجلس است. این مسئولیتها اگر به‌طور جدى، به‌دور از انگیزه‌هاى شخصى، به‌دور از هرچیزى جز انگیزه‌ى خدمت به مصالح کشور انجام بگیرد، بزرگ‌ترین کار جهادى است؛ کار جهادى یعنى این؛ انگیزه‌هاى گوناگون را نباید دخالت داد، اولویتها را باید نگاه کرد. من بر روى اقتصاد مقاومتى تکیه میکنم.۱۳۹۳/۰۳/۰۴

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى‌

باز شدن راه‌ها در صورت کمک خواستن از خدا

عامل مهمّ مدیریّت جهادى عبارت است از خودباورى و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهى. اینکه من نام مبارک امام باقر (علیه‌السّلام) و نام مبارک امیرالمؤمنین و تبریک ایّام مبارک رجب را در طلیعه‌ى عرایضم عرض میکنم، به‌خاطر این است؛ در همه‌ى کارها توکّل به خداى متعال و استمداد از کمک الهى [کنیم‌]؛ به کمکهاى الهى اعتماد کنیم. [وقتى]شما از خداى متعال کمک میخواهید، راه‌ها به‌سوى شما باز میشود: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا ، وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب.(۱) این رزقى که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهاى مختلفى به من و شما میرسد؛ گاهى شما ناگهان در ذهنتان یک چیزى برق میزند، میدرخشد، راهى باز میشود؛ این رزق الهى است؛ در یک برهه‌ى فشار، ناگهان یک امید وافرى در دل شما به‌وجود مى‌آید؛ این همان رزق الهى است.۱۳۹۳/۰۲/۱۰

بیانات در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا

طلب دوّم در مورد آن حقیقتی است که یکی از جلوه‌های زیبای آن را در این مجموعه‌ی کاری – مجموعه‌ی «مپنا» – میشود دید: حقیقت کارآمدی، کارآمدی ناشی از دانش و هوش و پشتکار و ابتکار و عزمِ راسخ که خوشبختانه ما این را در این مجموعه مشاهده میکنیم؛ این نگاه ما به کلّ حرکت کشور است.
«عزم ملّی و مدیریّت جهادی» در سال ۹۳ به‌عنوان شعار مطرح میشود، امّا این چیزی نیست که مربوط به سال ۹۳ باشد؛ این هویّت ما است، این حیثیّت ما است، این آینده‌ی ما است، این ترسیم‌کننده‌ی سرنوشت ما است. اگر عزم ملّی بود، اگر مدیریّت جهادی بود، اقتصاد هم پیشرفت میکند، فرهنگ هم پیشرفت میکند؛ و ملّتی که اقتصاد پیشرفته داشته باشد و فرهنگ پیشرفته داشته باشد، در اوج قرار میگیرد و تحقیر نمیشود.۱۳۹۳/۰۲/۱۰

بیانات در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا

امروز شما جوانهای این کشور، فعّالان این کشور و مدیران جهادیِ باارزش، توانسته‌اید خودتان را به رتبه‌ی بالای ساخت نیروگاه‌های گازی – یعنی رتبه‌ی ششم دنیا – برسانید؛ یک شرکتی در آمریکا، شرکتی در آلمان، شرکتی در فرانسه، شرکتی در ایتالیا، شرکتی در ژاپن، ششمین در دنیا شما هستید؛ و شما نیروگاه‌های گازی را دارید میسازید؛ این خیلی مهم است. آن سالها به ما میگفتند نمیشود، امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل به خدای متعال، با تشویق نیروهای بااستعداد، با عزم راسخی که مدیران ما به کار بردند، این کار اتّفاق افتاد. من میخواهم بگویم عزیزان من! شما این سطحی را که امروز هستید، بکنید ده برابر؛ آن هم قابل اتّفاق افتادن است، آن هم خواهد شد.۱۳۹۳/۰۲/۱۰

بیانات در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا

عامل مهم مدیریت جهادى عبارت است از خودباورى و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهى. اینکه من نام مبارک امام باقر (علیه‌السلام) و نام مبارک امیرالمومنین و تبریک ایام مبارک رجب را در طلیعه‌ى عرایضم عرض میکنم، به‌خاطر این است؛ در همه‌ى کارها توکل به خداى متعال و استمداد از کمک الهى [کنیم‌]؛ به کمکهاى الهى اعتماد کنیم. [وقتى]شما از خداى متعال کمک میخواهید، راه‌ها به‌سوى شما باز میشود: و من یتق الله یجعل له مخرجا ، و یرزقه من حیث لایحتسب. این رزقى که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهاى مختلفى به من و شما میرسد؛ گاهى شما ناگهان در ذهنتان یک چیزى برق میزند، میدرخشد، راهى باز میشود؛ این رزق الهى است؛ در یک برهه‌ى فشار، ناگهان یک امید وافرى در دل شما به‌وجود مى‌آید؛ این همان رزق الهى است.۱۳۹۳/۰۲/۱۰

بیانات در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا

اگر یک ملّتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور میگویند. بعضی ملّتها هستند که تا قوی شدن، فاصله‌ی زیادی دارند؛ امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردن‌کلفت‌های عالم، ایجاد کنند؛ امّا ملّت ما این‌جور نیست؛ ما اوّلاً استعداد قوی شدن، زیاد داریم؛ امکانات و ظرفیّتها هم زیاد داریم؛ ملّت ما به ‌سمت اقتدار ملّی هم راه افتاده است و راه زیادی پیموده است؛ من بر این اساس نقشه‌ی کلّی سال ۹۳ را در این دو عنصر میبینم که در پیام اوّل سال عرض کردم: اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و با مدیریّت جهادی.۱۳۹۳/۰۱/۰۱

بیانات در حرم مطهر رضوی

علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهّد، اینها نگاه نقّادانه خودشان را نسبت به اوضاع فرهنگی کشور همچنان داشته باشند و تذکّر بدهند. البتّه من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت‌زنی و جنجال‌آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من این است که مجموعه‌ی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بی‌شماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحب‌نظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیل‌کرده‌های ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینه‌ی فرهنگ، این است.۱۳۹۳/۰۱/۰۱

در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهم‌تر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئله‌ی اقتصاد و دیگری مسئله‌ی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق‌پذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصه‌ی اقتصاد، هم عرصه‌ی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروه‌های گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقش‌آفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را به‌درستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینه‌ی اقتصاد و هم در زمینه‌ی فرهنگ. من ان‌شاءالله توضیح همه‌ی این موارد را در سخنرانی روز جمعه به عرض ملّت ایران خواهم رساند. لذا به گمان من آنچه در این سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما را معیّن کند. لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی».۱۳۹۲/۱۲/۲۹

پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۳
عزم ملی, جهاد اقتصادی, جهاد فرهنگی, مدیریت جهادی, مشارکت مردم

من یک فهرست اجمالی از مؤلفه‌ها و ویژگی‌های الگوی اقتصاد مقاومتی را مطرح میکنم. من در سه بخش، عرایضم را تقسیم کرده‌ام: یکی فهرست این مؤلفه‌ها است؛ بعد چند نکته برای اینکه ما چرا اقتصاد مقاومتی را امروز یک ضرورت میدانیم و دنبال میکنیم؛ و در بخش سوم هم الزاماتی که بایستی به آنها پابند باشیم.
در این بخش [اول] من ده ویژگی را یادداشت کرده‌ام که به شما عرض میکنم که اینها ویژگی‌های این سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که مطرح شده و در واقع مؤلفه‌های این مجموعه است…
نکته‌ی چهارم، رویکرد جهادی است که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همت جهادی، مدیریت جهادی. با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی و احیاناً خواب‌آلوده و بی‌حساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد.۱۳۹۲/۱۲/۲۰

بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی

اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.۱۳۹۲/۱۰/۲۳

دیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران با رهبر انقلاب

مدیریت صالح

ساخت دهها سد توسط جوانان و نیروهای مؤمن و متعهّد و مدیران دلسوز

من مکرّر عرض کرده‌ام که هر جا مدیریّتهای متعهّد، مؤمن و دلسوز بر سرکار بودند و با عقل و درایت و ایمان و تعهّد نسبت به مردم و نظام اسلامی کار کردند، ما توفیق پیدا کردیم. شما به عرصه کشور نگاه کنید؛ ما در زمینه بخشی از پیچیده‌ترین صنایع – که یک روز صنعتگران این کشور حتّی فکرش را نمی‌کردند – به خاطر مدیریّتهای کارآمد، به حدّ مطلوب رسیدیم. بسیاری از بیگانگان، دشمنان و رقیبان حتّی حاضر نیستند این واقعیت را باور کنند؛ ولی بالاخره باور می‌کنند؛ چون آثارش را در گوشه کنار می‌بینند. ما در بخشهای صنعت دفاعی از کجا به کجا رسیده‌ایم؟ در دوران جنگ، ما در تولید ساده‌ترین مهمّات این کشور مشکل داشتیم؛ اما امروز بخشی از ابزارهای بسیار پیچیده – که خیلی از کشورهایی که نسبت به ما سابقه بیشتری در صنعت دارند، از آن محرومند – به وسیله همین جوانان متعهّد و مدیران دلسوز، در بخشهای دفاعی ما ساخته می‌شود. توانایی صنعتی، قابل انحصار نیست. اگر در جایی استعداد و ظرفیتی وجود دارد، به کل بخش صنعت قابل تعمیم است. در بخشهای تولیدیِ دیگر نیز همین‌طور است. ما دهها سد در این کشور ساختیم. بنده به یاد می‌آورم که اوایل انقلاب در یکی از سدها نشت آب وجود داشت. آن روز بعضی افراد جمع شدند و گفتند: همان مهندسهایی که این سد را ساخته‌اند، باید بگوییم از فلان کشور اروپایی بیایند و جلوِ نشت آب را از این سد بگیرند. اما همین جوانان و نیروهای مؤمن و متعهّد و همین مدیران دلسوز ما در این چند سال، دهها سد ساخته‌اند. امروز بزرگترین سدّ منطقه را – که سدّ کرخه است – بچه‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخته‌اند. چهار، پنج سال قبل از این، هنگامی که سدّ کرخه را می‌ساختند، من رفتم از آن بازدید کردم؛ دیدم روی کوه روبه‌روی سد با خط درشت – که از چند کیلومتری خوانده می‌شد – این فرمایش امام را نوشته‌اند که «ما می‌توانیم». بله، می‌توانیم. هم در بخش بازرگانی و سایر بخشهای خدمات، هم در بخش صنعت و معدن و هم در بخش کشاورزی، باید مدیریّت دلسوز و متعهّد زمام کار را در دست گیرد.۱۳۸۰/۰۴/۱۰

بیانات در دیدار مسئولان وزارت‌خانه‌های صنایع و بازرگانی

انگونه که مشاهده شد امام خامنه ای روحی فداه از سالها قبل یعنی از سال ۱۳۸۰ تا کنون بر مدیریت جهادی تاکید داشته ودارند، زیرا مدیریت جهادی بوده که انقلاب اسلامی ایران را به چهل سالگی وبلغ وتکامل رسانده وهمین مدیریت است که می تواند این انقلاب شکوهمند را به انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام پیوند دهد .بر این اساس در این نوشتار سعی برا ان است که مبانی وشاخصه های ایت رویکرد حکیمانه را در مقاطع تاریخی مورد دقت نظر قرار دهیم تا انشاالله چراغ راه اینده مان باشد. 

 :   مدیریت علوی
از دیدگاه اسلام ، مدیریت تکلیف است نه حق . مدیران پرورش یافته در مکتب آسمانی اسلام ، خدمت در منصب مدیریت را تکلیف شرعی خود می‌دانند و معتقدند که مدیریت ، وظیفه است نه سودجویی
اندیشمندان بزرگ اسلامی و حقوقدانان مسلمان ، هر کدام پیرامون حق و تکلیف از جنبه‌های مختلف بحثهای مبسوط و مفیدی نموده‌اند
ما در اینجا جهت روشن شدن مطلب، تنها به شرایط حق و تکلیف اشاره می‌نماییم تا مشخص شود که چرا مدیریت، تکلیف است الف ) شرایط حق
 حق امری ثابت و پابرجاست ( چه صاحب حق قدرت بر احقاق آن داشته باشد و چه نداشته باشد)
 بالغ و نابالغ ، بزرگ و کوچک ندارد
 عاقل و مجنون ندارد
 علم و آگاهی نیز نمی‌تواند در حق تأثیر بگذارد
 اختیار و آزادی و یا اجبار و اکراه در حق مؤثر نیست
ب) شرایط تکلیف
 بلوغ : رشد لازم جسمی
 عقل : رشد لازم عقلی
 علم : آگاهی به موضوع و موارد تکلیف
 قدرت : داشتن توانایی بر انجام تکلیف
نگرشی بر مدیریت اسلامی – ص۴۰)  ) اختیار : زمینه مناسب و آزادی لازم برای انجام تکلیف
با توجه به شرایط مذکور ، به خوبی روشن می‌گردد که مدیریت ، تکلیف است نه حق و آنان که در مناصب اجتماعی ، پست و مقام را وسیله سودجوییهای خویش قرار می‌دهند و در واقع مدیریت را حق خویش می‌دانند از این حقیقت آشکار غافلند.
همچنین این که در روایات از مدیریت به عنوان امانت یاد شده است و خداوند نیز در قران فرمان داده که « امانتها را به صاحبانش برگردانید »( سوره نساء – آیه ۵۸)

نیز به خوبی بیانگر این است که مدیریت ، تکلیف است زیرا اگر حق بود ، برگرداندن آن به صاحبانش معنایی نداشت !
مدیریت تکلیف است نه حق:
امام علی ( علیه السلام ) وقتی مسئولیت اداره سرزمین پهناور مصر را به مالک اشتر نخعی می‌سپارد او را متوجه تکلیف بودن مدیریتش می‌نماید و به او توصیه می‌کند : « مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار داده و با همه ، دوست و مهربان باش . مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی ، زیرا مردم دو دسته‌اند  دسته‌ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‌باشند( نهج البلاغه – نامه۵۳)
از بیان امام (علیه السلام ) به خوبی برمی‌آید که مدیر هرگز حق ندارد که با زیردستانش هر گونه که می‌خواهد و دوست دارد ، رفتار نماید و مکلف است با آنان رفتاری انسانی ، دوستانه و صمیمی داشته باشد . چنانچه در نامه دیگری که به یکی دیگر از فرماندارانش به نام « اشعث بن قیس » نیز می‌نویسد این نکته را صریحاً خاطر نشان ساخته ، می‌فرماید  « مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست ، آن مسئولیتی است بر گردن تو و کسی که از تو بالاتر است ، از تو خواسته که نگهبان آن باشی و وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته شخصی خود عمل کنی و یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی ، به کار بزرگی دست بزنی »( نهج البلاغه – نامه ۵)
: مدیریت خدمت است
مدیریت در اسلام ، قبل از این که ریاستمداری باشد ، خدمتگزاری است و مدیر در این منصب ، باید با تیغ تیز مدیریت در جهت خدمت به خلق خدا ، اقامه عدل و داد و رفع ظلم و تبعیض و بی‌عدالتی قیام نماید
مدیر نباید مسند مدیریت را وسیله افتخار و نردبان نخوت قرار دهد ، زیرا آن دسته از مدیرانی که ، مدیریت بر یک تشکیلات را ، زمینه تجلی خصلتهای ناروای شیطانی می‌دانند و این میدان را بهترین عرصه برای تاخت و تاز غرورها و شیطنتهای خود به حساب می‌آورند، هرگز مدیر اسلامی و انسانی نیستند
این گونه مدیران ، هیچ گاه قادر به خدمت نخواهند بود زیرا اینان مدیریت را برای خدمت به دیگران انتخاب نکرده‌اند بلکه آن را وسیله‌ای برای ارضای امیال شخصی و نفسانی خویش نموده‌اند و این که در روایات از « ریاست » به شدت انتقاد شده است ، اشاره به این گونه مدیریت دارد
مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام) در مذمت « ریاست » می‌فرماید : « ریاست ، هلاکت و نابودی است » (غرر الحکم و دررالکلم آمدی – ج ۱ – ص۴۵۲)

البته همانطور که اشاره شد ، منظور از ریاست در این گونه روایات ، ارضای هوسها و خواسته‌های نفسانی و شیطانی در پوشش مدیریت است
مردی خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) درباره شخصی که مدیریت را وسیله خودخواهیهای خویش می‌دانست ، سخنی به میان آورد و عرض کرد : او در مسند مدیریت ، « ریاست » را دوست دارد نه خدمت به مردم را ، امام رضا (علیه السلام) زیان چنین مدیرانی را برای جامعه در یک تمثیل زیبا و رسا بیان نمود و فرمود : « چنین ریاستی برای دیانت و اعتقاد مسلمان ، زیانمندتر از این است که دو گرگ گرسنه در میان گله گوسفندی بیفتند که چوپان نداشته باشد »( اصول کافی ، کتاب الایمان و الکفر ، باب طلب الریاسه)

در واقع امام رضا (علیه السلام) در این بیان پر معنای خود ، مدیر را حافظ و نگهبانی برای منافع مردم به حساب می‌آورد و هر گاه مدیر به جای چوپانی امانتدار و خدمتگزار ، گرگی گرسنه باشد ، بزرگترین زیان و فاجعه برای جامعه اسلامی به وجود می‌آید
در حکومت علوی ، مدیریت تنها از آن جهت ارزش و اعتبار دارد که وسیله‌ای برای خدمت به خلق و احقاق حق و رفع ظلم و دفع باطل باشد چنانچه امیر المؤمنین علی (علیه السلام) ، خطاب به عبدا… ابن عباس می‌فرماید : « به خدا سوگند ، این کفش کهنه پر از وصله ، در نزد من از حکومت بر شما محبوبتر است و من اگر این حکومت را پذیرفته‌ام ،‌ فقط به خاطر این است که حقی را ثابت کنم و باطلی را از میان بردارم » . نهج البلاغه – ترجمه محمد دشتی – خطبه ۳۳]
بنابراین در حکومت اسلامی ، خدمت نباید وسیله‌ای برای حاکمیت و ریاست باشد بلکه به عکس حکومت باید وسیله‌ای برای خدمت باشد.
سعدی ، شاعر محبوب و بلند آوازه ایرانی در حکایتی زیبا این مطلب را به خوبی تبیین کرده و می‌فرماید : « درویشی مجرد به گوشه صحرایی نشسته بود ، پادشاهی بر او بگذشت ، درویش از آنجا که فراغ ملک ، قناعت است سر برنیاورد و التفات نکرد . سلطان از آنجا که سطوت سلطنت است ، برنجید و گفت : این طایفه خرقه پوشان بر مثال حیوانند و اهلیت آدمیت ندارند ! وزیر نزدیکش آمد و گفت: ای جوانمرد ، سلطان روی زمین بر تو گذر کرد ، چرا خدمتی نکردی و شرط ادب بجا نیاوردی ؟ گفت : سلطان را بگوی ، توقع خدمت از کسی دار ، که توقع نعمت از تو دارد و دیگر بدان که ملوک از بهر پاس رعیت‌اند ، نه رعیت از بهر طاعت ملوک !
پادشه ، پاسبان درویش است گر چه رامش به فرّ دولت اوست
گوسپند از برای چوپان نیست بلکه چوپان برای خدمت اوست.
 مدیریت ، امانت است
مدیریت از دیدگاه اسلامی امانتی است که به مدیر سپرده می‌شود و او باید از این مقام که به عنوان امانت در دست دارد ، شدیداً مراقبت نماید و امانت داری صالح و شایسته باشد و آن را به شایستگی به دیگری بسپارد .
قران کریم در مورد امانت و امانت داری می‌فرماید : « همانا خداوند شما را فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبانش باز گردانید .»( قران کریم – سوره نساء آیه ۵۸)  
علامه طباطبایی (ره ) در تفسیر المیزان ، امانت را این چنین تعریف کرده است : « امانت ، چیزی است که برای نگه داری به دیگری سپرده می‌شود تا بر آن محافظ باشد و پس از محافظت به امانت گذار باز گرداند .»( تفسیر المیزان – جلد ۱۶ – ص ۳۷۰)
در یک نظام اسلامی ، همه سمتها و مقامها و کلیه پستها و منصبها ، امانتهای خاص الهی هستند که به ودیعه در اختیار مسئولان قرار می‌گیرند و حفظ آنها از گزند افراط و تفریط ، از وظایف حتمی صاحبان آنهاست و احترام به امانت و پاسداری آن از آسیب تطاول و گزند چپاول ، از دستورات ضروری دین مبین اسلام می باشد
مولای متقیان علی علیه السلام در برنامه‌ای که به نماینده و فرماندار خود در آذربایجان بنام « اشعث بن قیس » می‌نویسد ،‌چنین می‌فرماید : « مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست آن مسئولیت در گردن تو ، امانت است و کسی که از تو بالاتر است ، از تو خواسته که نگهبان آن باشی و وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته شخصی خود عمل کنی و یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی ، به کار بزرگی دست بزنی . اموالی که در دست توست از آن خداوند می‌باشد و تو خزانه دار آنها هستی تا آن را به من بسپاری امیدوارم که برای تو بدترین فرمانرواها نباشم . »( نهج البلاغه – نامه ۵ – ترجمه محمد دشتی)
همچنین در نامه دیگری که به یکی از فرماندارانش نوشته است ، فرموده : « به من درباره تو گزارش نامطلوبی رسیده است که اگر چنین خبر تأسف باری درست باشد ، پروردگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرمانی و در امانت خود ، خیانت کرده‌ای . »( نهج البلاغه – نامه ۴۰ -ترجمه محمد دشتی)
همانطور که ملاحظه می‌شود از دید مولا علی علیه السلام ، مناصب و مدیریتها تنها امانت الهی می‌باشند و باید به دست کسانی سپرده شوند که امانت داری صالح و شایسته باشند و این شرط ، از مهمترین ملاکها و شرایط احراز مدیریت در حکومت علوی است
ارزش و اهمیت این صفت در مدیریت و حکومت داری تا بدانجاست که حضرت علی (علیه السلام) آن را « اساس ایمان » و « سر فصل اعتقادات انسان » معرفی می‌کند. غررالحکم و درر الکلم آمدی – ج ۱ – ص۱۳۶ ))
مدیر جامعه اسلامی باید بداند که منصبی که در اختیار اوست ، یک ودیعه الهی است که خیانت به آن ، خیانت به خداوند محسوب می‌گردد . که گناهی نابخشودنی است و سرانجام باید روزی این امانت را به دیگری بسپارد ، بنابراین پایدار و ماندنی نیست و چنانچه خردمندان گفته‌اند : « چیزی که نپاید دلبستگی را نشاید » . پس شایسته نیست که مدیر به پست و مقام ومنصب دل ببندد و خود را برای همیشه مالک و صاحب اختیار آن بداند
حضرت علی (علیه السلام) در کلام زیبایی این حقیقت را بیان نموده و می‌فرماید : « اگر مقام ماندنی بود ، به تو نمی‌رسید » (وسائل الشیعه – ج ۱۱ – ص۵۴ )
: مدیریت در محدوده قوانین الهی است
در بینش اسلامی ، مدیریت تا آنجا نافذ است که تضادی با احکام الهی نداشته باشد و مدیر در این نظام ، هرگز نمی‌تواند در اعمال مدیریت ، از شیوه‌هایی استفاده کند که با قوانین و احکام الهی مغایرت داشته باشد.
مدیر ، در نظام اسلامی باید قوانین و احکام الهی را به خوبی بشناسد و کلیه فرامین و دستوراتش را مطابق با قوانین و حدود الهی باشد‌‌.در غیر اینصورت ، اوامر و فرامینش لازم الاجرا و قابل اطاعت نیستند . چنانچه پیامبر اکرم ( صلی الله علیه واله وسلم ) می‌فرماید : « اطاعت برای اجرای فرمان مخلوق نیست در صورتی که معصیت خالق را موجب شود وسایل الشیعه – ج ۱۱ – ص ۴۲۲))  بنابراین امر و فرمان مدیر در صورتی قابل اجراست که مطابق با فرامین الهی و در راستای اطاعت از خالق باشد.
اگر به تاریخ نیز مراجعه نماییم می‌بینیم که شورشها و اعتراضات مسلمین در مقابل حکام و زمامداران ، زمانی صورت گرفته که از مجرای عدالت و حق خارج شده‌اند و به ظلم و جور پرداخته‌اند.
مطالعه پیرامون بعثت انبیاء  علیهم السلام نیز این حقیقت را روشن می‌سازد که یکی از علل بعثت پیامبران ، حذف مدیریتهای طاغوتی و استقرار مدیریت و ولایت خدایی می‌باشد . چنانکه حضرت علی (علیه السلام ) در یکی از سخنان خود ، علت بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) را چنین بیان می‌نماید : « خداوند حضرت محمد ( ص ) را به حق و راستی برانگیخت تا بندگان خدا را از بندگی کسانی همانند خودشان برهاند و به پرستش و بندگی خدا رهنمون گردد ، از فرمانبرداری بندگانش به فرمانبرداری خویش و از حوزه مدیریت بندگان به حوزه مدیــریت و ولایت خود بکشاند» ( الوافی – ج ۳ – ص ۲۲)
این مسأله در اسلام به قدری حائز اهمیت است که حتی امام و رهبر جامعه نیز اگر به خلاف حکم و فرمان الهی دستور دهد ، اطاعتش واجب نیست و معصیت محسوب می‌شود و هر نماینده و مسئولی نیز که از جانب ولی و رهبر جامعه تعیین گردد ، موظف است که فرمانش در راستای فرامین و دستورات الهی باشد . حضرت علی ( ع ) وقتی مالک اشتر را به عنوان نماینده و حاکم مصر به آن سرزمین می‌فرستد ، در نامه‌ای خطاب به مردم مصر می‌فرماید : « پس ای مردم مصر ، سخن نماینده علی را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید در چیزی که هماهنگ با ( حق ) باشد » .(نهج البلاغه نامه ۳۸)
بنابراین از نظر اسلام ، متابعت از رهبر ، رئیس ، مدیر ، مسئول و …. مطلق نیست بلکه مقید به هماهنگی با « حق » می‌باشد و هر گاه این قید حذف شد ، لزوم اطاعت نیز از بین خواهد رفت . پیامبر گرامی اسلام ( ص ) در حدیثی گهر بار می‌فرماید : « همانا فرمانبرداری در کارهای نیک است پس کسی که به معصیت فرمان داد ، متابعتش نکنید ». نظام الحکم و الاداره فی الاسلام – ص ۲۴۸) (
مدیرانی که از مجرای حدود الهی خارج شده و بر خلاف دستورات الهی ، امر و نهی می‌کنند باید بدانند که با این کار ارکان و پایه‌‌های مدیریت خویش را متزلزل نموده و زمینه سقوط و نابودی خویش را فراهم ساخته‌اند زیرا قوانین الهی ، منطبق با فطرت انسانی است و مخالفت با فطرت انسانی ، ثمره‌ای جز سقوط ندارد و کارکنانی که به خاطر ترس و جهل از اوامر غیر الهی پیروی می‌‌کنند نیز باید بدانند که با این کار خشم و غضب خالق را در مقابل رضایت و خشنودی مخلوقی متزلزل خریدار شده‌اند و فرجام شومی در انتظارشان می‌باشد
کارمندی که به منظور خوش خدمتی و جلب نظر مدیر به دروغ و حیله و نیرنگ متوسل می‌شود و حق را ناحق جلوه می‌دهد ، باید بداند که خویشتن خویش را قربانی جاه طلبی و سودجویی فردی خودخواه ساخته و با بالا بردن او ، خود را به چاه افکنده است و در جرم و جنایت او شریک است
لذا در حکومت اسلامی ، نه مدیر حق دارد حکم و دستوری بر خلاف قوانین و احکام اسلامی صادر نماید و نه زیردستان و مرئوسین حق دارند از چنین دستوری اطاعت نمایند و همگی در برابر خالق قادر و توانا مسئولند که کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْوؤلٍ عَنْ رَعیَّتِهِ

مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۲) کلیک کنید.

مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۳)کلیک کنید

برای دیدن عکس نوشته مقاله/مدیریت خدمت است/نهج البلاغه حضرت امیرکلیک کنید

برای دیدن عکس نوشته مقاله / مدیریت تکلیف است نه حق /نهج البلاغه حضرت امیر کلیک کنید

برای دیدن عکس نوشته مقاله/ داستان سعدی کلیک کنید

برای دیدن عکس نوشته مقاله/ مدیریت علوی/از دیدگاه اسلام ، مدیریت تکلیف است نه حق کلیک کنید

جستجو