مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۲)

همانطور که در بخش نخست این نوشتار ذکر شد(کلیک کنید)امام خامنه ای روحی فداه برای حصول نتیجه در گام دوم رویکرد جهادی را شاخص دانسته و می فرمایند:

برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت

اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

در ادامه این نوشتاربرای رسیدن به ارمان بزرگ انقلاب اسلامی پعنی تمدن نوین اسلامی وامادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنافداه نگاهی کلی وگذرا به مدیریت مهدوی خواهیم داشت تا به برکت راهبری خورشید ولایت اینده را به خوبی ببینیم وبا امادگی وشناخت برای رسیدن به ان گامهایی استوار برداریم.

مدیریت مهدوی:

بطور کلی نگاه به حکومت منجی موعود از دو حال خارج نیست یا آنرا به عنوان یک آرزو و آرمان دست نیافتنی در نظر میگیریم که فقط باید در انتظار آن نشست که هیچ تأثیری در واقعیتهای موجود جامعه نخواهد داشت. یا آنکه آن را به عنوان یک چشم انداز و الگوی واقعی از یک حکومت و جامعه مطلوب دینی در نظر می¬گیریم و در جهت سامان بخشی و بهبود وضعیت موجود جامعه خود و لااقل نزدیک شدن به حکومت موعود از آن بهره¬مند می¬شویم، که در این صورت ایجاد فرهنگ الگوپذیری از آن حکومت جهانی از مهمترین کارکردهای انتظار به شمار خواهد رفت.

امروزه اهمیت مدیریت بر کسی پوشیده نیست به گونه¬ای که با این علم و هنر است که جوامع را می-توان به موفق و غیر موفق تقسیم نمود. در این مقام سعی شده است به اصول شناخته شده دانش بشری در علم مدیریت (سازماندهی، برنامه¬ریزی، نظارت، هماهنگی، انگیزش و …) اشاره گردد و رهبری و مدیریت حضرت نیز بر طبق آن اصول از منابع روانی استخراج شود تا پنداشته نشود که آن حکومت سراسر عدالت و سرشار از نشاط و خرسندی حضرت فقط بواسطه معجزات و کرامات و امدادهای غیبی رخ خواهد نمود، بلکه مدیریت و رهبری معصومانه ایشان بر طبق آن قواعد و اصول شناخته شده، به تکامل خواهد رسید و در سایه این مدیریت است که عالم جلوه حقیقی خود را نمایان ساخته و جهان و جهانیان در تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی به شکوفایی خواهند رسید و آن جهان آرمانی که همیشه در ذهن و فکر بشریت تصور می¬شده است به آن دست خواهد یافت

مقدمه

یکی از اساسی¬ترین سؤالاتی که در سطح جهانی مطرح است و ذهن هر انسانی را به خود مشغول نموده است، این است که آینده بشر چگونه رقم خواهد خورد؟ و متولّی امورات انسان در تمام ابعاد زندگی روزمره او چه کسی یا چه نوع حکومتی است؟ و از همه مهمتر حکومت و جامعه آینده‌ مورد انتظار بشر باید دارای چه ویژگی¬ها و شاخص¬هایی باشد و بعنوان مهمترین چالش و بحران پیش روی او، چه راه و روشی برای برون رفت از هزاران مشکل و گرفتاری که امروزه با آنها دست بگریبان است وجود دارد؟ و ….

در پاسخ به سؤالاتی از این دست و اصولاً در مورد دانستن و آگاهی یافتن نسبت به اوضاع و احوال آینده و حتی در مورد حکومت جهانی موعود از قدیم الایام دو دیدگاه متفاوت وجود داشته است.

یکی اینکه: آن را بعنوان یک آرزو و آرمان دست نیافتنی بنگریم که فقط باید در انتظار آن خورشید تابناک نشست و نگاه به آینده چون اثر مثبت و سازنده¬ای در زندگی امروز ما ندارد لذا نباید به آن پرداخته شود و نتیجه این دیدگاه چیزی جز خموری و سرخوردگی نخواهد بود و از طرفی هیچ تأثیری در واقعیت¬های موجود جامعه امروزی نخواهد گذاشت.

که در نقد این نوع تفکر باید گفت که آنها از این موضوع اساسی غفلت کرده¬اند که ریشه‌ حوادث و مشکلات امروز در گذشته نهفته است و آینده را هم با امروز باید ساخت و از طرفی نیز توجه به آینده تاریک یا درخشان انعکاس و اثری فوری و عمیق در زندگی امروز و موضع گیری¬های ما دارد و پر واضح است که بخاطر امروز هم که شده باید آینده را مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم و شنیده¬ایم که اگر دنیا را چون خورشیدی روشن خواهد کرد بدین معنا نیست که تا آمدن خورشید نورانی در تاریکی بنشینیم»[۱]

دوم اینکه: بعنوان یک چشم انداز و الگوی واقعی از یک جامعه مطلوب وعده داده شده به آن نگریسته شود که کار کرد آن سامان بخشی به وضع موجود و کسب آمادگی لازم در جهت درک حکومت جهانی موعود است و نیتجه¬اش تلاش و کوشش و ایجاد شور و شعف و امید به آینده¬ای زیبا و دست یافتنی خواهد بود.

طبق این دیدگاه، نباید تمام مشخصه¬های بیان شده در مورد حکومت مهدی را فقط ترسیم کنندْ وضعیت آینده جهان بدانیم و آنها را فقط از باب معجزه و کرامات که مخصوص به حضرتش می¬باشد بپنداریم بلکه مهم این است که باید غیر از بُعد کرامات، ‌و امدادهای غیبی سایر مشخصه¬های عنوان شده در روایات را در تمام عرصه¬های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و … در جامعه خود شناسائی و پیاده کنیم تا به عنوان یک فرهنگ عمومی در آمده و بکار گرفته شود و آن فرهنگ الگوپذیری از شاخص¬های حکومت مهدوی است «و در حقیقت امام زمان (علیه اسلام) باید به صورت یک الگو برای مؤمنین درآید اگر آن حضرت با کفر می¬جنگد،. برای عدالت زحمت می¬کشد و مجاهدت می¬کند ما هم که مأموم و دنباله¬رو در هستیم باید برای گسترش عدالت مجاهدت کنیم»[۲]

لذا به نظر می¬رسد اولین قدم در این راه بزرگ،‌شناسایی شاخص¬های آن حکومت مطلوب و (مدینه المهدی) است که باید مورد مداقّه قرار گیرد.

در این مقاله سعی شده است به بعضی از شاخص¬های کابردی حکومت داری و رهبری و مدیریت آن حضرت نه بر طبق معجزات و کرامات و امدادهای غیبی، بلکه بر اساس اصول شناخته شده‌دانش بشری در مدیریت یعنی سازماندهی، برنامه¬ریزی،‌ نظارت، هماهنگی و انگیزش و … پرداخته شود تا ان شاء الله بتواند به عنوان یک الگو و نمونه عملی از نوع حکومت نحوه‌ رهبری مدیریت در جامعه¬ای که منتظر دولت یار امت کاربرد داشته باشد.

امید که بذر محبت و ارادت بیش از پیش در قلوبمان بیفشاند و موجب شکوفائی مان گردد و ثمره آن که مقبول واقع شدن در درگاه حضرتش می¬باشد، محقق گردد. بار الها این چنین بادا.

مدیریت:

در یک تعریف جامع، مدیریت،‌را بدین گونه تعریف نموده¬اند:‌مدیریت،‌ فرآیند بکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه¬ریزی سازماندهی، هماهنگی، ارتباطات، انگیزش، رهبری و نظارت برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول می¬باشد.

و از دیدگاه اسلام عبارتست از: هنر و علم به کارگیری صحیح افراد و امکانات در جهت وصول اهداف سازمانی به نحوی که با موازین شرع مغایرت نداشته باشد.[۳

و اگر بخواهیم در عرف امروز معادل و مرادف و همانندی برای رهبری و مدیریت در مصطلاحات اسلامی پیدا کنیم باید بگوئیم ارشاد و رشد یا هدایت و رشد‌ لذا قدرت رهبری همان قدرت بر هدایت و ارشاد در اصطلاحات اسلامی است.[۴

واضح است که طبق روایات وارده حضرت ((علیه اسلام) زمانی زمام امور را در دست می¬گیرد که دنیا وارث انبوهی از نابسامانی¬هاست و هاله¬ای از ویرانی¬ها بر دنیا سایه افکنده و ناامنی همه جا را فرا گرفته است. در اثر جنگ و نزاع، میلیون¬ها کشته و زخمی و بیمار جسمی و روحی بر جای مانده است و … در چنین شرائطی اداره سرزمینی به گستردگی دنیا کار بس دشواری است که تنها با مدیریت و رهبری یک راهنمای الهی و با در اختیار داشتن کارگزاران و مسؤولین دلسوز و معتقد به نظام الهی ولایی امکان پذیر خواهد بود و در حقیقت به هنر مدیریت انگشت آن حضرت است. که اوضاع و احوال متشنج آن دوران سامان یافته و دردها التیام می¬یابد و حکومت عدالت محور و الهی حضرت است که با رهبری و مدیریت معصومانه‌خویش جهان را از ظلم و جور می¬رهاند و مسلماً در این راه بزرگ، اهداف و راه و روش و سیره‌ پیامبر اسلام و امیر المؤمنین (ع) را پی¬گیری خواهد نمود.[۵]

کارمند یابی (کارمند گزینی)

یکی از وظائف مهم مدیر، انتخاب و گزینش کارمند و نیروی انسانی تحت مدیریت خود است که در اداره حکومتی که امام مهدی (علیه اسلام) رهبری آنان را عهده دار خواهد شد کارگزاران و مدیران و مسؤلان حکومت از بزرگان امت انتخاب خواهند شد.. از این روست که در بعضی از روایات به ترکیب نظام حکومتی حضرت اشاره شده است و در برخی دیگر از روایات، پیامبران و جانشینان آنان و تقوا پیشگان و صالحان روزگار ‌و بزرگان اصحاب پیامبر را از مصادیق اصلی کارگزاران آن دولت کریمه معرفی نموده است. و در برخی دیگر از روایات به صفات و ویژگی¬های مجریان و یاران حضرت تصریح شده است:

از جمله اینکه روایاتی که در مورد حضرت عیسی (علیه اسلام) وارد شده است از ایشان آمده است که ایشان وزیر، جانشین[۶ پرده دار و فرمانده[۷] و مسئول دریافت اموال حضرت قائم (علیه اسلام) ۸] تعبیر شده است.

و در روایتی از امام صادق (علیه اسلام) رسیده است که …. پنج تن از قوم موسی و هفت نفر از اصحاب کهف و یوشع وصی موسی و مؤمن آل فرعون و سلمان فارسی وابادجانه انصاری و مالک اشتر زنده خواهند شد.[۹] و فرمانروای کشورها می¬شوند.[۱۰]

و در روایت دیگری می¬خوانیم که:‌چون قایم ظهور کند و داخل کوفه شود خداوند از قبرستان وادی السلام هفتاد هزار صدیق را زنده می¬کند که همگی از اصحاب و انصار او می¬شوند.[۱۱]

و همچنین در این باره آمده است که: وقتی قایم اهل بیت قیام کند به محله¬ای از کوفه می¬رود و دستور حفاری نقطه¬ای را می¬دهد،‌ دوازده هزار شمشیر و کلاه خود از آنجا خارج می¬نماید و به دوازده هزار عجم و موالی (ایرانیان) می¬پوشاند.[۱۲

و بنا به نقل صحیح مسلم:‌ آنان بهترین دلیران روی زمین هستند مردانی که خدا را آنگونه که باید شناخته¬اند، آنها پرچمداران حضرتند، آنان فقیهان و قاضیان و فرمانروایان هستند.[۱۳]

اگر چه در یک دسته¬بندی از روایات به نتیجه می¬رسیم که برخی از آنها در صدد تعیین مصادیق کارگزاران و مجریان حکومت امام  مهدی (علیه اسلام) هستند و با اسم و مشخصات کامل آنان را معرفی نموده است ـ‌که به بعضی از آنها اشاره شد ـ‌ و برخی دیگر از روایات در صدد بیان اوصاف و مشخصه¬های یاران حضرت می¬باشند از جمله اینکه آنان، دارای قدرت چهل مرد هستند،[۱۴] دلهایی چون پاره¬های آتش و آهن دارند.[۱۵] شجاعند و قدرتمند، جوانند[۱۶] و عاشق شهادتند.[۱۷ سپاهیان محبوبند و فرمانبردار و مطیعند[۱۸ دارای سرعت عمل و قاطعیت در کارند[۱۹ پارسا و شب¬زنده دارند[۲۰]،زاهد و ساده¬زیستند[۲۱] و … .

اما می¬توان گفت یک وصف و ویژگی اساسی که می¬تواند همه‌موارد فوق و غیر از آنها را نیر در برگیرد، مصداق ولیّ خدا بودن یاران و کارگزاران حضرت است. یعنی همان¬هایی که از هیچ چیز ترس به دل راه نمی¬دهند و اندوهگین نمی¬شوند. چنانکه در آیه ۶۲ سوره یونس می¬خوانیم:‌الا اِنّ اولیاء الله لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون.

تحقق این صفت (ولیّ خدا شدن) برای کسی امکان پذیر است که جزء خدا نبیند و به غیر از او به کسی نیندیشد و اگر کسی به این مرحله برسد در حقیقت به اوج کمال آدمی رسیده است.

امام صادق (علیه اسلام) ‌در این باره فرموده¬اند:‌خوشا به حال شیعیان قایم که در زمان غیبتش منتظر ظهور او و فرمانبردارش هستند. آنان اولیای خدایند همانها که نه ترس آنها را فرا می¬گیرد و نه اندوهگین می¬شوند.[۲۲

سازماندهی

یکی از اساسی¬ترین وظائف مدیر، سازماندهی است که در اصطلاح سازمان را گروهی متشکل از دو یا چند نفر که در محیطی با ساختار منظم و از پیش تعیین شده برای اهداف گروهی که با یکدیگر همکاری می¬کنند تعریف کرده¬اند.[۲۳ به گونه¬ای که می¬توان گفت:‌وظیفه و کارکرد سازماندهی مدیریت،‌ ایجاد یک طرح یا الگویی است که در چهارچوب آن بتوان مجموعه هدف¬ها و مقاصد را به بهترین وجه تسهیل نمود.[۲۴] اگر چه در روایات متعددی آمده است که خداوند او را با ملائکه‌ مسوّمین و مردفین و منزلین و کروبین و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل یاری می¬نماید.[۲۵] و در روایتی از امام صادق (علیه اسلام) وارد شده که فرشتگان و جنیان همگام ظهور برای مردم ظاهر می¬شوند و با آنها گفتگو خواهند کرد.[۲۶] اما همچنانکه پیشتر اشاره شد باید ساختار سازمانی، اهداف ساختاری و تقسیم کار و سایر عوامل و مبانی مؤثر در سازماندهی را که امروزه علم بشریت به آن رسیده است، در مورد حکومت مهدوی مورد بررسی قرار دهیم.

الف) سازماندهی یاران اولیه

از مجموع روایاتی که درباره تعداد سپاهیان حضرت وارد شده است، استفاده می¬شود که این اعداد (چهار هزار و ده هزار و دوازده هزار …)‌هر یک نمایانگر تعداد نیروهایی هستند که ممکن است در برهه¬ای از زمان یاری¬گر حضرت باشند یا نیروی مخصوص باشند یا گارد حفاظت باشند اما به نظر می¬رسد یاران اولیه همان ۳۱۳ نفرند.

چنانکه در روایتی مفضل بن عمر از امام صادق (علیه اسلام) پرسید: ای آقای من از کجا و چطور ظهور می¬نماید و … امام فرمودند:‌حضرت به آنان خطاب می¬نماید ای جماعت نقبا و ای خاصان و آنانکه خدا شما را پیش از ظهور من برای نصرت من ذخیره کرده است،‌ با صمیم دل و اطاعت کامل نزد من آئید و آنان در یک چشم به هم زدن در بین رکن و مقام حاضر می¬شوند. …. و شماره‌ آنان سیصد و سیزده نفر به عدد اصحاب رسول خدا در روز بدر خواهند بود.[۲۷ همچنین در این باره آمده است که اصحاب قایم سیصد و سیزده نفر از فرزندان عجم می¬باشند … و در مکه دیده می¬شوند بدون میعاد و سابقه قرار داد[۲۸] …. و هر یک خود را در میان سیصد نفر می¬بیند.[۲۹]

ب:‌سازماندهی بر حسب قلمرو جغرافیایی

از امام باقر (علیه اسلام) ‌ روایت شده است که فرمودند:‌چون قایم آل محمد (علیهم السلام) قیام نماید به هر اقلیمی مردی را می¬فرستد و به او می¬فرماید فرمان و عهد تو در کف دست تو می¬باشد.[۳۰]

و همچنین حضرت علی (علیه اسلام) در این باره فرموده¬اند:‌مهدی فرمانروایان را به شهرها می-فرستد تا به عدالت بین مردم حکم کنند.[۳۱

و در روایتی دیگر بیان فرموده از: مهدی یاران خود را به سرزمین¬های گوناگون می¬فرستد و یارانی را که در آغاز قیام با او عهد و پیمان بسته¬اند به سوی شهرها روانه می¬سازد و آنان را به عدل و احسان سفارش می¬نماید. هر یک از آنان فرمانروای سرزمینی می¬گردند و پس از آن همه‌ شهرهای جهان با عدل و احسان آباد می¬گردد.[۳۲

ج) تقسیم کار و طبقه¬بندی و ظائف بر حسب تخصص و وظیفه (شایسته سالاری)

سازماندهی بر حسب وظیفه و تخصص رایج¬ترین روش طرح¬ریزی در سازمانهاست به گونه¬ای که کلیه فعالیت¬هایی که به یک نوع تخصص و اطلاعات احتیاج داشته باشد در یک واحد سازمانی زیر نظر مستقیم مدیر سازمان قرار می¬گیرد.

امام صادق (علیه اسلام) می¬فرمایند: هنگامیکه قایم آل محمد (علیهم السلام) قیام کند از پشت کعبه هفده نفر را بیرون می¬آورد و پنج نفر از قوم موسی هستند که به حق قضاوت می¬کنند …. و هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون و سلمان فارسی و ابودجانه و مالک اشتر[۳۳]و در بحار الانوار آمده است: آنان یاوران مهدی و حاکمان روی زمین خواهند بود.[۳۴]

ابوبصیر از امام صادق (علیه اسلام) پرسید: آیا جزء این گروه (سیصد و سیزده نفر) افرد دیگری در پشت کعبه نیستند؟ حضرت فرمود: آری مؤمنان دیگری نیز هستند ولی آنان فقیهان، نخبگان، حاکمان و قاضیانی خواهند بود که پیش¬رو (سینه) و پشت سرشان را حضرت دست می¬گذارد و مسح می¬کند و در پی آن هیچ قضاوتی بر آنان دشوار نیست.[۳۵]

تقسیم کار و مدیریت بر نیروی انسانی با توجه به استعدادها و توانایی¬ها و بکارگیری آنان از مهمترین اصول مدیریتی است که در حکومت حضرت مهدی (علیه اسلام) تحقق می¬یابد و اداره سرزمین¬های پهناور اسلامی به کسانی واگذار می¬شود که بارها از عهده آزمایش¬ها برآمده و شایستگی و لیاقت خود را به اثبات رسانده باشند.

د: تفویض اختیار و عدم تمرکز

قدرت را می¬توان توانایی اشخاص یا گروهها،‌در اثر نهادن بر عقاید و ارزش¬های فکری اشخاص یا گروههای دیگر یا وادار کردن آنها به اعمال خاص یا واداشتن آنها به انجام کاری تعریف کرد و اختیار را می¬توان به حق انجام دادن کار تعریف نمود.

در چند دهه اخیر موضوع تمرکز و عدم تمرکز مورد بحث بسیاری از محققین بوده است چنانکه در این رابطه گفته¬اند: آنچه باید غیر متمرکز شود اول لازم است متمرکز شود و آن زمانی که نظم و کنترل فراهم نشود بحث در مورد عدم تمرکز بی¬فایده خواهد بود. لذا اولین شرط برای ایجاد تمرکز این است که ابتدا یک حکومت قوی و متمرکز وجود داشته باشد.

در بحث سازماندهی، عدم تمرکز سازمانی عبارتست از توزیع منظم اختیارات مربوط به وظایف خاص مدیریت (برنامه¬ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی، … ) که بنابر اراده‌مقام بالاتر می¬تواند پس گرفته شود.[۳۶]

اهل بیت (علیه اسلام) در مورد تمرکز قدرت اولیه حکومت حضرت مهدی (علیه اسلام) و تفویض اختیارات به کارگزاران و عدم تمرکز قدرت ثانویه روایات متعددی نقل فرموده¬اند: از جمله امام رضا (علیه اسلام) از پدرانش نقل می¬کند که پیامبر فرمود:‌وقتی مرا به معراج بردند … عرض کردم:‌ پروردگارا آیا اینان (امامان علیهم السلام) پس از من جانشینان من خواهند بود ندا آمد … به عزت و جلالم سوگند دین و آئین خود را به وسیله آنان به افراد بشر غالب می¬سازم و کلمه الله را بوسیله آنان برتری می¬بخشم و بوسیله‌ آخرین آنها،‌ زمین را از وجود سرکشان و گنهکاران پاک می¬کنم و فرمانروایی شرق و غرب را به او می¬دهم.[۳۷

و همچنین امام باقر (علیه اسلام) در تفسیر آیه شریفه ‌(الذین ان مکّنّاهم فی الارض اقاموا الصلاه‌ و اتوا الزکاه فرموده¬اند: این آیه مربوط به آل محمد (علیهم السلام)‌ و آخرین امامان است. خداوند شرق و غرب زمین را در اختیار نفوذ حضرت مهدی (علیه اسلام) و یارانش قرار می¬دهد.[۳۸

و امام صادق (علیه اسلام) فرموده¬اند: آن گاه که حضرت قایم (علیه اسلام) قیام کند برای هر مرز و بومی از زمین فرمانروایی معیّن می¬کند و به او می¬فرماید برنامه‌ کار تو در دل توست و چنانچه در هنگام انجام وظیفه مشکلی پیش آمد که حکم آنرا ندانستی به کف دست خود بنگر و بر طبق آن چه در آن می¬یابی رفتار نما.[۳۹

برنامه ¬ریزی

یکی از وظایف مهم مدیریت برنامه¬ریزی است که مانند پلی زمان حال را به آینده مربوط می¬کند. یعنی پلی است میان جایی که هستیم و جائی که می¬خواهیم به آن برسیم.

برنامه¬ریزی یعنی انتخاب مأموریت¬ها و هدف¬ها و اقداماتی برای رسیدن به آن که مستلزم تصمیم-گیری و انتخاب از میان بدیل¬ها برای اقدام آینده سازمان است. و اساسی¬ترین وظیفه در میان وظایف مدیریت است و حتّی دیگر وظایف مدیر (سازماندهی، رهبری، هماهنگی و نظارت و …) در فرآیند برنامه¬ریزی میسّر است.[۴۰

با تحقیق و تدبر در روایاتی که در این باب آمده است متوجه می¬شویم که علاوه بر اینکه اصل تشکیل و وجود حکومت حضرت مهدی (علیه اسلام) طبق اراده‌ الهی و با برنامه¬ریزی خاصی محقق خواهد شد به گونه¬ای که گویا یک برنامه¬ریزی دقیق و از پیش تعیین شده و هدفمند برای تحقق حکومت جهانی موعود طراحی و در نظر گرفته شده و از سوی معصومین (علیهم السلام) علایمی برای آن ذکر شده است، روایات دیگری نیز وجود دارد که ما را به برنامه¬ریزی خود حضرت در مدیریت کامله¬اش رهنمون می¬شود. که ما به برخی از آنها اشاره می¬کنیم.

از امام صادق (علیه اسلام) روایت شده است که او (امام مهدی (علیه اسلام) گنج¬ها را استخراج می-کند و اموال را تقسیم می¬نماید و اسلام را حاکم می¬گرداند.[۴۱ و حضرت امیر (علیه اسلام) فرموده-اند:‌مهدی فرماندهان را به شهرها می¬فرستد تا به عدالت بین مردم حکم کنند.[۴۲ و نیز امام صادق (علیه اسلام) فرموده¬اند: آن گاه که حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند برای هر مرز و بومی فرمانروایی تعیین می¬کند و به او می¬فرماید:‌ برنامه کار تو در دست توست …..[۴۳

بر اساس این روایات حضرت حتماً برنامه‌ دقیقی برای منابع غیر انسانی از جمله گنج¬ها و منابع زیر زمینی دارد تقسیم اموال طبق عدالت نیز برنامه‌خاص خود را می¬طلبد چنانکه در ذیل روایت سوم به برنامه داشتن حضرت برای مجریان به صراحت اشاره رفته است.

الف) مدیریت بر مبنای هدف

اصطلاح مدیریت بر مبنای هدف به عنوان یک نگرش تازه در مدیریت و برنامه¬ریزی از سوی پیتر دراکر عنوان شد و آن فرآیندی است که در آن رؤسا و مرئوسین در تشخیص هدف و هدف گذاریها به منظور برنامه¬ریزی با یکدیگر همکاری می¬کنند تا هدف تعیین شده را به بهترین وجه تأمین نمایند.[۴۴

از روایات چنین استفاده می¬شود که حضرت مهدی (علیه السلام) در تشکیل حکومت و در برنامه-ریزی دقیق خود در حیطه مدیریت جهانی خویش اهداف بلند و بالایی را در نظر دارد که همان اهداف حضرت رسول خدا و حضرت علی (علیه السلام) را دنبال و پی¬گیری خواهد نمود. عبدالله بن عطاء‌می¬گوید از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم:‌زمانی که مهدی ظهور کند به چه سیره و روشی رفتار نماید؟‌ حضرت فرمود: همانطوریکه پیامبر خدا رفتار کرد، منهدم سازد آنچه را که قبل از او بود و اسلام را از سر گیرد.[۴۵

به طور کلی می¬توان هدف حضرت و یارانش را اقامه قسط و عدل در تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی بشریت دانست چنانچه در قرآن نیز به آن تصریح شده است.[۴۶

و بنا به فرمایش حضرت علی (علیه السلام) هدف از قیام و تشکیل حکومت احیای معالم و شعایر دین خدا و اصلاح شهرها و امنیت بندگان مظلوم خدا و اقامه حدود خداست.[۴۷

در این باره از امام باقر (علیه السلام) رسیده است که خداوند زمین را با حضرت قایم (علیه السلام) زنده می¬گرداند آن حضرت در زمین به عدالت رفتار می¬کند و زمین را با گسترش عدالت زنده می-نماید پس از آنکه در اثر گسترش ظلم مرده بود.[۴۸

و امام صادق (علیه السلام) درباره گستره و عمق عدالت در حکومت و مدیریت حضرت مهدی (علیه السلام) فرموده¬اند: بخدا سوگند به طور حتم عدالت مهدی (علیه السلام) در دورن خانه¬ها و اتاق¬هایشان نفوذ می¬کند همچنانکه سرما و گرما در آن وارد می¬شود.[۴۹

ب) شناخت و تعیین منابع و پیش داشت¬های محیطی

منظور از منابع که در فرآیند تغییر و تحول از آن استفاده می¬شود همان نیروی انسانی کار، ماشین آلات و تجهیزات و سرمایه و منابع طبیعی باید در تعیین هدف¬ها مد نظر قرار گیرد.[۵۰

از روایات متعدد و متنوعی که در این باره آمده است در می¬یابیم که حضرت یاران خاص خود را می¬شناسد و آنان را فرا می¬خواند.[۵۱ و آنان با نام خود و پدر و فامیل و شهر شناخته می¬شوند.[۵۲ و دوازده هزار تن از آنان را با تجهیزات جنگی مهیا می¬گرداند.[۵۳

زمین گوهرها و منابع خود را در اختیار حضرت قرار می¬دهد.[۵۴ و ….

همه و همه دلالت بر شناخت نیروی انسانی و منابع محیطی، حضرت مهدی (علیه السلام) دارد که ایشان با بکار گرفتن آنها در جهت حکومت عدالت محور خود استفاده خواهد کرد.

در این باره ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل می¬کند که حضرت فرموده ¬اند:‌ هنگامیکه کار به صاحب اصلی ولایت امام مهدی (علیه السلام) برسد خداوند هر نقطه‌ فرو رفته¬ای از زمین را برای او مرتفع و هر نقطه مرتفعی را پائین می¬برد آنچنان که تمام دنیا نزد او به منزله کف دستش خواهد بود. کدامیک از شما اگر در کف دستش موئی باشد آنرا نمی¬بیند.[۵۵

ج) مدت زمان برنامه ¬ریزی

اجرای پروژه¬ها در مدت زمان مشخص شده و بر طبق برنامه از پیش تعیین شده از اهمیت بسیاری برخوردار است برنامه¬ریزی ممکن است برای یک روز یا یک هفته با یک ماه یا یک سال باشد یا اینکه دوره¬های بلند مدت چند ساله را شامل شود که در علم مدیریت برنامه¬ریزی را به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم نموده¬اند.

الف) برنامه¬ریزی کوتاه مدت و میان مدت، که مدت آن یک سال یا کمتر از آن است و به آن برنامه-ریزی عملیاتی نیز می¬گویند.[۵۶ از بعضی از روایات استفاده می¬شود که آن حضرت برای تشکیل حکومت و آغاز انقلاب خود برنامه¬های کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت را در دستور کار خود دارد.

امام صادق (علیه السلام) می ¬فرمایند: حضرت مهدی (علیه السلام) به هنگام ظهور پیراهن پیامبر را که در جنگ احد پوشیده بود و عمامه و زره آن حضرت را که بر قامت او آراسته بود می¬پوشد و ذوالفقار را در دست می¬گیرد و شمشیری می¬کشد و در مدت هشت ماه از کشته ‌بی دینان، پشته¬ها می-سازد.[۵۷

روایات، دلالت دارد که نهضت و انقلاب مقدس حضرت مهدی (علیه السلام) در مدت چهارده ماه کامل می¬گردد در شش ماه اول امام در اضطراب و نگرانی به سر می¬برد و حوادث را به طور پنهانی توسط یاران خود رهبری می¬نماید و در هشت ماه بعدی در مکه ظهور می¬کند و رهسپار مدینه می¬شود و بعد راهی عراق و قدس می¬گردد و با دشمنان خدا وارد نبرد می¬شود و سرانجام جهان اسلام را بطور یک پارچه تحت فرمان و اطاعت خود در می¬آورد.[۵۸

ب) برنامه بلند مدت (حکومت دراز مدت)

گر چه درباره حکومت حضرت احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده می¬شود که از پنج یا هفت سال تا سیصد و نه سال ذکر شده که ممکن است اشاره به مراحل و دورانهای مختلف انقلاب و حکومت آن حضرت باشد ـ‌آغاز و شکل گیری و پیاده شدن و استقرار حکومت و دوران تکامل و دوران نهایی ـ‌اما مسلّم است که این همه مقدمات پر آوازه برای یک دوران کوتاه مدت نیست بلکه قطعاً برای مدت طولانی خواهد بود که ارزش تحمل این همه زحمت و تلاش و مجاهدت را داشته باشد.[۵۹

همچنین مرحوم مجلسی در ذیل روایات متعددی که درباره مدت حکومت حضرت آورده است احتمالاتی را بیان نموده و فرموده¬اند که برخی بر تمام مدت حکومت دلالت می¬کند،‌ برخی دیگر به مدت ثبات و استقرار حکومت و نیز بر طبق سالها و روزهایی که ما با آنها آشنا هستیم و بعضی احادیث دیگر بر طبق سالها و روزهای متعلق به دوران حضرت است که طولانی می¬باشد.[۶۰

هماهنگی و ارتباطات

زمانی که مدیریت، عملیات تقسیم کار و طبقه¬بندی وظایف را انجام داد بایستی تدابیر لازم برای هماهنگ کردن کارها و وظائف تقسیم شده، اتخاذ شود، از آنجا که واحدهای مختلف یک سازمان هر کدام دارای هدف¬ها و وظایف و مسئولیت¬های خاصی هستند که با هم تفاوت اساسی دارند لذا باید فعالیت¬های هر واحد سازمانی با فعالیتهای سایر واحدها هماهنگ شود.[۶۱ از طرفی ارتباطات در سازمان از چنان اهمیتی برخوردار است که می¬توان گفت اولین وظیفه مدیر این است که سیستم ارتباطات را در سازمان توسعه دهد. اطلاعات لازم شامل واقعیت¬ها، اندیشه¬ها و احساسات باید قبل از تصمیم گیری لحاظ شوند. لازم به یادآوری است که ارتباطات را چنین تعریف کرد¬اند:

ارتباطات فرآیند ارسال اطلاعات از طریق یک شخص به شخص دیگر و درک آن توسط شخص گیرنده است. یعنی انتقال و سهیم شدن در اندیشه¬ها و عقاید و واقعیت¬ها به گونه¬ای که گیرنده آنها را دریافت و درک کند.[۶۲

امام صادق (علیه السلام) درباره چگونگی ارتباط در روزگار ولی عصر (علیه السلام) می ¬فرماید: در روزگار حضرت قایم (علیه السلام) ‌مؤمن در مشرق زمین برادرش را که در غرب زمین است می-بیند هم چنین مؤمنی که در غرب است برادرش را که در شرق است مشاهده می¬کند.[۶۳

و نیز در روایت دیگری فرموده ¬اند:‌ هنگامیکه قایم ما قیام کند خداوند قدرت شنوایی و بینایی شیعیان ما را افزایش می¬دهد به گونه¬ای که از فاصله (چهار فرسخ) حضرت با شیعیانش سخن می¬گوید و آنان سخنش را می¬شنوند و حضرت را می¬بینند در حالیکه حضرت در جایگاه خودش مستقر است.[۶۴

و همچنین در روایتی که پیش از این ذکر شد که حضرت برای هر سرزمینی فرمانروایی تعیین می-نماید و به او می¬فرماید که برنامه‌کار تو در دست توست و چنانچه در هنگام انجام وظیفه مشکلی پیش آمد که حکم آن را ندانستی به کف دستت بنگر و بر طبق آن چه در آن می¬یابی رفتار نما.[۶۵ ممکن است فهم مشکلات با نگاه به کف دست کنایه از سرعت ارتباط با حکومت مرکزی و کسب تکلیف برای رفع مشکلات باشد.

انگیزش

برای هر مدیری، آگاهی از مسأله انگیزش کارکنان که در واقع پی جویی علت و سبب حرکت در رفتارهای آن سازمان است، بسیار مهم می¬باشد، به طور کلی انگیزش را می¬توان حالتی در افراد دانست که آنان را به انجام رفتار و عمل خاصی متمایل می¬سازد.

انگیزش از ریشه‌ واژه لاتین (موور)‌به معنی حرکت کردن مشتق شده است و در تعریف اصطلاحی آن آورده¬اند:‌ فرآیندیکه به نیروهای پیچیده ‌و نیازها و شرائط و هر چیز دیگری اطلاق می¬گردد که فعالیت فرد را برای تحقق هدف¬ها، آغاز و یا به آن تداوم می¬بخشد.

در تعریف انگیزش توجه به سه مؤلفه بسیار مهم است.

جزء اول مربوط به انرژی یا نیرو دهی به رفتار است. تمام علایم و نشانه¬های محیطی و خاطره¬ها و …. نیازهای عاطفی که افراد را برای رفتار معینی هدایت می¬نماید در این مؤلفه قرار می¬گیرد.

جزء دوم مربوط به هدف است که رفتار فرد را هدایت نموده و به آن جهت می¬دهد.

جزء سوم به بقا و دوام رفتار توجه دارد و تداوم آن را موجب می¬شود.[۶۶

درباره ایجاد انگیزه روایات بسیاری را می¬تون بعنوان شاهد ارائه نمود که ما بعضی از آنها را که بیشتر به جنبه انگیزش معنوی اشاره دارد می¬پردازیم.

در ذیل روایت مفضل بن عمر که در فرا خوان یاران حضرت وارد شده است، بعد از اشاره به نقطه آغازین انقلاب حضرت که کعبه است و مابین رکن و مقام تجمع خواهند داشت، آمده است:خداوند امر فرماید نوری از زمین تا آسمان به صورت ستون کشیده شود و به آن نور همه مؤمنین که در روی زمین هستند روشنایی گیرند و نوری از آن به درون خانه¬های آنان بتابد و دلهای آنان را خرم و خرسند نماید … .[۶۷

و امام باقر (علیه السلام) فرموده¬اند: زمانی که قایم، قیام کند دستش را به سر بندگان قرار می¬دهد پس عقل¬های آنان را جمع می¬کند و دانسته¬های آنان را با این کار کامل می¬گرداند.[۶۸

و دیگر روایات فراوانی که اشاراتی به انگیزش افراد دارد از جمله: قیام نمی¬شود مگر اینکه همه مردم دچار یأس شوند.[۶۹ هیج چیز نیست مگر مطیع آنها می¬باشند حتی درندگان[۷۰ سنگ موسی را که از آن دوازده چشم جاری می¬شود و گرسنگان و تشنگان سیر و سیراب می¬شوند.[۷۱ و سیصده و سیزده نفر را با اسم و رسم کامل بر اسب سوار می¬کند و به مکه می¬آورند بدون هیچ سابقه قبلی[۷۲ …

و دهها روایت دیگر از این دست همه و همه انگیزه‌ بسیار بالایی را ایجاد می¬نماید تا یاران حضرت گوی سبقت را در میدان خدمتگزاری به نظام الهی از یکدیگر بربایند. تا همنشین و همراه با انبیاء‌الهی و اصحاب کهف و صحابه پیامبر باشند و چون آنان تا سرحد جان از حضرت اطاعت نمایند و اهداف حضرت را پی¬گیری کنند و در عمل و رفتار متمایل و عاشق حضرت و عملکرد او و اهداف عالیه او گردند چرا که وجود آنان سراسر شوق شده است چون به یقین رسیده¬اند که:‌رزمنده امام اگر دشمن را بکشد پاداش بیست شهید را اگر به شهادت برسد پاداش بیست و پنج شهید برای اوست.[۷۳

بله این اوصاف مگر می¬شود در کسی انگیزه تحرک بوجود نیاید آنها آنقدر از آن منبع فیض سیراب می¬شوند که امام صادق (علیه السلام) در وصف آنها فرموده است:یاران مهدی مردانی هستند که دلهای آنان مانند آهن سخت و محکم است. هرگز شک و شبهه¬ای در ذات خدا در دل آنها راه ندارد. آنان از سنگ سخت¬ترند. اگر به آنها مأموریت داده شود تا کوهها را از جا برکنند این کار را به سرعت انجام می¬دهند و اگر مأموریت سرکوبی و نابودی شهری به آنان داده شود آن را ویران می¬نمایند گویی عقابهایی بر اسب¬ها نشسته¬اند.[۷۴

رهبری

یکی از وظایف اصلی مدیر وظیفه رهبری است که عامل مؤثر و تعیین کننده¬ای در جهت افزایش کارایی سازمان به شمار می¬رود. زیرا وظیفه رهبری از طریق تحت تأثیر قرار دادن رفتار افراد در سازمان و توجه به نیازهای روحی و روانی کارکنان، میل باطنی به همکاری را در آنها جهت تحقق هدف¬های اساسی سازمان ایجاد می¬کند لذا در تعریف رهبری آورده¬اند که: رهبری یعنی تأثیرگذاری بر افراد در انجام وظایفشان با میل و علاقه و بعضی رهبری را نفوذ بر زیردستان تعریف کرده¬اند و در تعریف دیگری گفته شده که رهبری عبارتست از علم و هنر نفوذ در افراد به طوری که با میل و خواسته خود در جهت حصول به هدفهای تعیین شده گام بردارند.

در مهارت¬های رهبری نیز نظریه¬های کلاسیک، ویژگی¬های ذاتی فرد را در توفیق رهبری مؤثر می-دانند اما اخیراً رهبری موفیقیت آمیز را به رفتار مناسب بر عملکردهای رهبر وابسته دانسته¬اند نه به ویژگی¬های شخصی او.[۷۵

با توجه به روایات زیادی که درباره شخصیت عظیم الشأن حضرت آمده است که مضامین آنها این است که او ذخیره خداست و آخرین وصیّ خلیفه خدا در روی زمین است. تمام امید و ملجأ بی¬پناهان است و یار و یاور ستمدیدگان و دشمن سرسخت ظالمان است و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود و … تمام ویژگی¬های یک مدیریت مطلوب را برای ایشان بیان نموده است که رهبریت معصوم آن را به سر حد کمال خواهد رساند. در واقع سرتاسر عملکردها و رفتارهای حضرت علاوه بر ویژگی¬های ذاتی و الهی،‌ به گونه¬ای است که میل و خواهش¬های افراد را در جهت رسیدن به هدفهای تعیین شده تحریک نموده و تحت تأثیر خود قرار می¬دهد.

امام باقر (علیه السلام) درباره نفوذ تأثیر شخصیت فردی حضرت در رابطه‌رهبری کردن و تحت تأثیر قرار دادن افراد فرموده¬اند: هر بیماری که قایم را درک کند شفا یابد و هر ضعیفی نیرومند می-شود.[۷۶ و نیز حضرت ایشان فرموده¬اند: زمانی که قایم ما قیام کند که دستش را بر سر بندگان قرار می¬دهد پس عقل¬های آنان را جمع می¬کند و دانسته¬های آنان با این کار کامل می¬شود.[۷۷

امام رضا (علیه السلام) می¬فرماید: مهدی (علیه السلام) داناترین، بردبارترین و پرهیزگارترین مردمان است او از همه انسانها بخشنده¬تر و شجاع¬تر و عابدتر است.[۷۸

حضرت مهدی (علیه السلام) همانند دیگر امامان معصوم چون انسانهای کاملی هستند از هر جهت الگو و اسوه می¬باشند و وقتی مردم به خصوص کارگزاران ایشان این صفات عالیه را در او از نزدیک مشاهده می¬نمایند مسلّم است که تحت تأثیر روش و سیره و عملکرد او واقع شده میل باطنی آنان در جهت تحقق اهداف اساسی حکومت حضرت بیش از پیش تحریک و تقویت می¬شود.

نظارت و کنترل

نظارت را نوعی مقایسه و تطبیق بین آنچه که هست و آنچه باید باشد تعریف کرده¬اند در حقیقت فعالیتی است که ضمن آن عملیات پیش¬بینی شده با عملیات انجام شده مقایسه می¬شود و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست بر رفع و اصلاح آنها اقدام می¬شود.[۷۹

امتحان و ابتلاء

امام صادق (علیه السلام) در روایتی فرموده¬اند:‌ هیهات، هیهات فرج واقع نمی¬گردد تا اینکه غربال شوید، سپس غربال شوید، سپس غربان شوید تا صافی و آلودگی برود و صافی و ناخالصی ‌باقی بماند.[۸۰

و در روایت دیگری فرموده¬اند:‌همانا طالوت به نهر ‌امتحان شدند چنانکه در قرآن آمده (مبتلیکم بنهر) همانا اصحاب قایم به مثل آن آزموده می¬شوند.[۸۱

قاطعیت و سخت گیری

امام علی (ع) در این باره می¬فرمایند:‌او درباره عمال و کارگزاران دولت خویش بسیار سخت گیری است و ….[۸۲ و در روایت دیگری نیز آورده¬اند که:‌ حضرت تمامی قضات بدکار را کنار می-زند.[۸۳

وسعت اطلاعات

پیامبر خدا فرمود: سوگند به آنکه جانم در دست اوست قیامت برپا نمی¬شود تا اینکه کفش یا چوب تعلیمی یا عصای شخصی به او خبر دهد که خانواده¬اش پس از خارج شدنش از خانه،‌چه کاری انجام داده است.[۸۴

امام باقر (علیه السلام) در این باره می¬فرماید: آن حضرت بدین سبب مهدی نام گرفت که به امور مخفی هدایت می¬شود تا جائی که افرادی را می¬فرستد تا شخصی را که مردم او را مجرم و گناهکار نمی¬دانند، ‌به قتل برسانند.

میزان آگاهی حضرت از مردم به اندازه¬ای است که اگر کسی در خانه‌ خودش سخنی بگوید بیم آن دارد که مبادا دیوارهای خانه¬اش گزارش و شهادت دهند.[۸۵

سیره عملی

سیره و روش زندگی حضرت به گونه¬ای است که رفتار و عملکردش در درون ساختار حکومتی¬اش نظارت آور است و کسی به خود اجازه نمی¬دهد که تخلف نماید یا کم کاری و اهمال در پیش گیرد. چون می¬بیند که رهبر و مدیر او کارگزاران خویش را امتحان و آزمایش می¬کند و با آنان سخت گیر است و اطلاعاتی که راجع به همه از جمله کارگزاران خود دارد به بالاترین میزان است با این همه خود چون یک فرد عادی زندگی زاهدانه و عابدانه¬ای دارد. و از زیر دستانش می¬خواهد که چنین باشند.

امام علی (علیه السلام) در این باره می¬فرمایند: … او نیز در حق خود متعهد می¬شود که از راه آنان برود. جامه¬ای چون جامه‌آنان بپوشد، مرکبی چون مرکب آنان سوار شود و آنگونه که مردم می¬خواهند باشد و برای خود دربان و نگهبان اختیار نکند.[۸۶

عدالت محوری

از مجموع مطالب گذشته مشخص گردید که در سایه مدیریت و رهبری حضرت مهدی (علیه السلام) سرانجام در یک مدت کوتاه (۱۴ ماه)‌روزگاری فرا می¬رسد که بشریت و جهان و جهانیان در وضعیت آرمانی، به سر خواهند برد که آرزوی دست یافتن به آن قدمتی به درازای تاریخ بشریت دارد.

بیشترین نمود این جهان آرمانی چنانکه از روایات نیز بدست می¬آید عدل و عدالتی است که سرتاسر عالم را فرا می¬گیرد و به سر انگشت تدبیر و هنر مدیریت حضرت است که زمین مرده از ستم زنده می¬شود. و شعار (یملاء‌الارض قسطاً و عدلاً) با جدیت تمام به اجرا در می¬آید و آثار آن در همه جا نمایان خواهد شد.

حضرت، حکومت را به گونه¬ای سازماندهی می¬نماید که طبق برنامه¬ای دقیق و از پیش تعیین شده افرادی که شایستگی کامل و لیاقتی در خود برخوردار باشند به مسئولیت گمارده می¬شوند و این نیروهای آزمون پس داده و مخلص هدف و انگیزه¬ای جز مصالح کشور اسلامی ـ آن هم به گستردگی تمام دنیا ـ و خشنودی و رضایت خداوند و ولیّ‌ امر (علیه السلام) و اجرای دستورات از مهدی زهرا (سلام الله علیها) به چیز دیگری نمی¬اندیشند و در این راه هیچ ترس و حزنی آنها را فرا نمی¬گیرد.

در پرتو رهبری و مدیریت معصومانه حضرت است که همه افراد تحت مدیریت، از چنان انگیزه‌بالای معنوی برخوردار می¬شوند که سر از پا نشناخته، عاشقانه همچون پولاد آب دیده سخت و محکم کوهها را از جای بر خواهند داشت.

و بالاخره بُعد نظارتی حضرت در اعمال مدیریش به سر حد کمال می¬رسد، و هیچ کس از آن رنجور و ملول نگشته و آرزوی خدمتگذاری در رکاب حضرت را می¬نمایند و ثمره رعایت این اصول شناخته شده در مدیریت عدالتی فراگیر خواهد شد که ام سلمه می¬گوید: پیامبر فرمود: مهدی چنان عدالتی را در جامعه بر پا خواهد کرد که زندگان آرزو می¬کنند؛ کاش مردگانشان زنده بودند و از آن عدالت بهره¬مند می¬گردیدند.[۸۷

یعنی همان مدینه فاضله¬ای که دیگر کسی به کسی ستم نمی¬کند و حتی حیوانات به یکدیگر تعدّی و تجاوز نمی¬نمایند و گرگ و گوسفند همنشین می¬گردند. گستره عدالت حضرت به گونه¬ای است که عدالت به درون اتاقهای مردم وارد می¬شود چنانکه سرما و گرما به آن وارد می¬شود.[۸۸

و اموال را یکسان بین مردم تقسیم می¬نماید.[۸۹ و … و این عدالت در همه ابعاد تا آنجا سایه بلند و پرخیر و برکتش را بر جهان و جهانیان می¬اندازد که بنا به فرمایش امام صادق (علیه السلام) :حضرت مهدی دستور می¬دهد که اولویت در طواف برای کسانی است که حج واجب به عهده دارند رعایت شود و نخستین جلوه¬گاه عدالت مهدی موعود است.[۹۰

شکوفایی علم و معرفت و گسترش فرهنگ اسلامی

حکومتی که در رأس آن مدیر و رهبری همچون مهدی (علیه السلام) قرار دارد که درهای دانش بر روی او گشوده است آن هم نه تنها به آن اندازه که بر پیامبران و اولیاء‌گشوده بوده است بلکه بیش از سیزده برابر آنچه آنان از دانش بهره داشته¬اند، قهراً از نظر علمی پیشرفتی شگفت انگیز خواهد داشت.

سطح درک دانش و علم برای مردم آن دوران به گونه¬ای است که حتی زنان جوان که سن و سالی از آنها نگذشته است آنچنان به کتاب خدا و مبانی مذهب آشنا می¬شوند که به آسانی حکم خدا را از قرآن کریم استخراج می¬نمایند.

مردم آن روزگار بواسطه‌درجه تقوی و پرهیزگاری که دارند از جام حکمت الهی و معرفت دینی نیز سیراب می¬شوند چنانکه حضرت علی (علیه السلام) فرموده¬اند: گروهی در آن فتنه¬ها صیقل می¬شوند …. دیده¬های آنان به نور قرآن جلا داده می¬شود و تقسیر در گوشهایشان جا می¬گیرد و در شب جام حکمت را به آنها بنوشانند چنانکه در بامداد هم نوشیده¬اند.[۹۱

از جهت صنعت و تکنولوژی نیز پیشرفت فوق العاده¬ای اتفاق خواهد افتاد چنانکه روایات در این باره دگرگونی و تحوّل شگرفی را پیش بینی نموده¬اند.

امام صادق (علیه السلام) می¬فرماید: علم و دانش بیست و هفت حرف است و همه آن چه پیامبران آورده از تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جزء‌با آن دو حرف آشنا نیستند، هنگامیکه قایم ما قیام کند بیست و پنج حرف دیگر را بیرون می¬آورد و آن را بین مردم نشر و گسترش می¬دهد.[۹۲

در حکومت امام مهدی (علیه السلام) مردم به گونه¬ای بی¬سابقه به اسلام روی می¬آورند. در همه جا آوای اسلام طنین انداز است و آثار مذهب متجلی است. و به تعبیر روایات، اسلام در هر خانه و کوخ و چادری رخنه می¬کند چنانکه سرما و گرما در آن نفوذ می¬نماید … استقبال به حدی است که در یک مسجد دوازده نماز جماعت خوانده می¬شود و مساجدی ساخته خواهد شد که پانصد در خواهند داشت.

امیر المؤمنین (علیه السلام) درباره گسترش آموزش قرآن و معارف اسلامی می¬فرمایند: گویا شیعیانم را می¬بینم که در مسجد کوفه گرد هم آمده¬اند و با برپایی چادرهایی مردم را به همان ترتیبی که قرآن فرود آمده بود آموزش می¬دهند.[۹۳

امام باقر (علیه السلام) می¬فرمایند: در روزگار حضرت مهدی (علیه السلام) به اندازه¬ای به شما حکمت و فهم داده خواهد شد که یک زن در خانه¬اش به طبق کتاب خدا و سنت و پیامبر قضاوت می-کند.[۹۴

برقراری امنیت

یکی از بنیادی¬ترین کارهای حضرت برقراری امنیت در جامعه است با مدیریتی کارآمدی که از سوی حضرت اعمال می¬گردد،‌در مدت کوتاهی در همه زمینه¬ها امنیت به جامعه باز می¬گردد. امنیتی که بشر در هیچ دورانی به خود ندیده است و ما به اختصار به بعضی از جنبه¬های آن بر طبق روایات اشاره می¬نمائیم.

الف) امنیت عمومی

رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) فرموده¬اند:‌زمین را از عدالت پر می¬کنند تا جایی که مردم به فطرت خویش باز گردند نه خونی به ناحق ریخته شود و نه خوابیده¬ای را بیدار کنند.[۹۵ و حضرت علی (علیه السلام) در این باره فرموه¬اند: هر گاه قایم قیام کند آسمان باران¬های خود را می¬بارد و درندگان و چهارپایان از در آشتی وارد می¬شوند و به انسانها کاری ندارند تا جائی که زنی از عراق به شام می¬رود بدون اینکه درنده¬ای او را نگران سازد یا از درنده¬ای بترسد.[۹۶

و نیز در روایت دیگری آمده است …. گوسفند در کنار گرگ به چریدن مشغول است و کودکان با عقرب بازی می¬کنند بدون اینکه آسیبی به آنان برسد.[۹۷

از این دسته روایات روشن می¬شود که امنیت جانی و مالی در آن روزگار به نهایت خود می¬رسد به گونه¬ای که چوپان گله خود را به بیابان می¬فرستد و از دستبرد انسان¬ها و تجاوز درندگان آسوده خاطر است.

و حتی این امنیت آنقدر فراگیر می¬شود که اگر کسی بخواب رود اطمینان دارد که او را بیدار نمی¬کنند و مزاحم او نمی¬شوند.[۹۸

ب) امنیت راهها

از پیامبر خدا در این باره روایتی آمده است که: حکومت مهدی به گونه¬ای است که دو زن شبانه حرکت کرده و مسافرت می¬نمایند و از بی¬عدالتی و ستم هراسی ندارند.[۹۹

امام باقر (علیه السلام) نیز می¬فرمایند:‌بخدا سوگند یاران مهدی آنقدر می¬جنگند تا خدا به یگانگی پرستیده شود و به او شرک نورند و تا آنجا که پیرزنی سالخورده و ناتوان از این سوی جهان به آن سوی رهسپار گردد و کسی متعرض او نشود.[۱۰۰

ج) امنیت قضایی

از آنجا که اجرای حدود الهی از واجبات مهم به شمار می¬رود و جدیّت و مصمّم بودن حضرت و کارگزاران او برای اجرای قوانین و حدود کتاب خدا به نهایت خود خواهد رسید به گونه¬ای که از هر گونه هواهای نفسانی و خواهش¬های شیطانی نیز به دور خواهد بود، لذا در روایات به خصوصیات قاضیان و مصادیق آنان اشاره بلکه تصریح شده است. امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به ابوبصیر که پرسید: آیا به غیر از این سیصد و سیزده نفر افراد دیگری در پشت کعبه نیستند؟ فرمود: آری مؤمنان دیگری هستند ولی این گروه فقها و نخبگان و قاضیان خواهند بود که حضرت سینه و پشت سرشان را مسح خواهد کرد و پس از آن دیگر قضاوتی بر آن دشوار نخواهد بود.[۱۰۱

و در روایت دیگر از حضرت نقل شده است: هنگامیکه قائم آل محمد (علیهم السلام) قیام کند از پشت کعبه هفده نفر را بیرون می¬آورد که پنج نفر از قوم موسی هستند که به حق قضاوت می¬کند و … [۱۰۲

امنیت قضایی به حدی است که امام باقر (علیه السلام) می¬فرماید: پس از ظهور مهدی هیچ حقی از کسی بر عهده دیگری نمی¬ماند مگر آنکه حضرت آن را باز ستاند و به صاحب حق می¬دهد.[۱۰۳

شکوفایی اقتصاد و رفاه اجتماعی

در قرآن کریم آمده است:‌اگر مردم شهر و دیاری ایمان آورند و تقوا پیشه سازند ما درهای برکات زمین و آسمان را بر آن می¬گشائیم.[۱۰۴

در حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) از آنجا که مردم به اطاعت خداوند گردن می¬نهند و اطاعت از ولی خدا را سرلوحه کار خود قرار می¬دهند و تمامی احکام و حدود و ثغور الهی به اجرا در می¬آید و مردم به تقوا و نیکی روی می¬آورند لذا دیگر دلیلی ندارد که زمین و آسمان برکاتش را از بندگان خدا دریغ نماید. لذا نعمت و برکت از همه سو به موجودات سرازیر می¬شود باران¬های به موقع شروع به باریدن می¬نماید. زمین¬ها حاصلخیز می¬شوند. ‌کشاورزی شکوفا می¬گردد و حتی بیابانهایی مانند مکه و مدینه که هرگز سبزی و خرمی را به خود ندیده¬اند. به نخلستان تبدیل می¬گردد. دامداری پر رونق می¬شود ـ‌ فقر و تنگدستی رخت بر می¬بندد و آبادانی همه جا را فرا می¬گیرد، و بازرگانی و تجارت رواج می¬یابد و پر رونق¬ترین دوران خود را تجربه می¬کند

ـ در مورد رفاه اجتماعی و شکوفایی اقتصادی روایات بسیاری وارد شده است که به ذکر چند نمونه از آن بسنده می¬کنم:

الف) تقسیم اموال و بخشش¬های فراوان

پیامبر خدا می¬فرماید: در آخر زمان خلیفه¬ای ظهور می¬کند که مال را بدون شمارش می¬بخشد.[۱۰۵] و در روایتی دیگر فرموده¬اند:

در روزگار ناامیدی و پیدایش فتنه¬ها شخصی به نام مهدی (علیه السلام) ظهور می¬کند …. که هیچ بدهکاری نمی¬ماند مگر آنکه حضرت بدهی او را می¬پردازد.[۱۰۶]

ب) عمران و آبادانی

امام علی (علیه السلام) می¬فرمایند: مهدی یاران خود را به سرزمین¬های گوناگون گسیل می¬دارد … و آنان را به عدل و احسان سفارش می¬نماید. هر یک از آنها فرمانروای سرزمینی می¬گردند. پس از آن همه شهرهای جهان با عدل و احسان آباد می¬گردد.[۱۰۷

و امام باقر (علیه السلام) در این باره فرموده¬اند:‌در دوران حکومت  امام مهدی (علیه السلام) در روی زمین هیچ ویرانه¬ای نمی¬ماند مگر آنکه آباد می¬گردد.[۱۰۸

ج) فراوانی باران و محصولات کشاورزی

رسول خدا در این مورد می¬فرمایند: … رودخانه¬ها پر از آب می¬شود و چشمه¬سارها به جوشش آمده لبریز می¬گردند و زمین چند برابر محصول خواهد داد۱۰۹٫)

و حضرت علی (علیه السلام) فرموده¬اند: حضرت مهدی شرق و غرب زمین را تسخیر می¬کند …. بدی¬ها و ناراحتی¬ها را برطرف می¬نماید. و خیر و نیکی جایگزین آن می¬شود به طوری که کشاورز از هر سه کیلو گندم یا جو سیصد کیلو محصول بدست می¬آورد. (۱۱۰) چنانکه خداوند فرموده: از هر سنبل صد دانه به عمل می¬آید و خداوند برای هر کسی که اراده نماید زیادتر می¬کند. (۱۱۱)

پی نوشتها:

پی نوشت ها:

[۱ . مقام معظم رهبری، رسالت، ۱۵/۱/۶۷٫

[۲] . برگرفته شده از سخنان مقام معظم رهبری، رسالت، ۱۵/۱/ ۶۷٫

[۳ . اصول و مبانی مدیریت، ص ۱۳ حسین نصیری.

[۴ . انتظار موعود، ح ۱۴، ص ۱۹۱، مدیریت، هدایت، مهدویت سید صمصام الدین قوامی.

[۵] . بشارْ الاسلام ص ۲۸۳ اسلام ص ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۶، ص ۴۴۲٫ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۵۹٫

[۶ . ملاحم، ابن طاووس، ص ۸۳٫

[۷]. غایه المرام، ص ۶۹۷، به نقل از چشم اندازی به حکومت مهدی (ع)، نجم الدین طبسی، ص ۱۷۱٫

۸] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶٫

[۹] . عیاشی/ تفسیر، ج ۲، ص ۳۲؛ بحار الانوار،‌ ج ۵۲، ص ۲۴۶٫

[۱۰ . نجم الثاقب، ص ۱۵۷ و ۱۵۸٫

[۱۱] . بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۷۲٫

[۱۲] . منتخب الاثر، ص ۶۱۲٫

[۱۳] . انتظار موعود، ج ۱۴، ص ۱۸۱/ مدیریت عدالت مهدویت، سید صمصام الدین قوامی.

[۱۴] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶٫

[۱۵] . همان.

[۱۶] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴، ملاحم، ابن طاووس، ص ۱۴۵٫

[۱۷] . مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۱۴ به نقل از چشم ازندازی به حکومت مهدی.

[۱۸ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷٫

[۱۹ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱٫

[۲۰] . بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۰۸٫

[۲۱] . بحار النوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵ و غیبه ـ‌نعمانی ص ۲۳۴٫

[۲۲ . کمال الدین و اتمام النعمهج ۲، ص ۳۵۷، به نقل از سپیده امید ـ‌حسین اسحاق ص ۸۳٫

[۲۳ . مدیریت، عدالت، مهدویت، سید صمصام الدین قوامی، انتظار موعود ج ۱۴، ص ۱۹۳٫

[۲۴] . اصول و مبانی مدیریت، حسین نصیری، ص ۱۰۸٫

[۲۵] . بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۲۴۳ و ص ۳۴۷٫

[۲۶ . نجم الثاقب، ص ۱۵۳٫

[۲۷] . بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷، و ص ۱۹۰٫

[۲۸ . همان، ج ۵۳، ص ۳۶۹٫

[۲۹] . دلائل الامامه ص ۳۲۰٫

[۳۰] . ببشاره‌الاسلام، ص ۲۲۰، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵٫

[۳۱] . منتخب الاثر، ص ۵۹۳٫

[۳۲] . الشیعه‌و الرجعه، ج ۱، ص ۱۶۸ به نقل از چشم اندازی به حکومت مهدی نجم الدین طبسی ص ۲۰۱٫

[۳۳] . اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۵؛ به نقل از چشم اندازی به حکومت مهدی ـ‌ نجم الدین طبسی، ص ۱۹۴٫

[۳۴] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵ و ج ۵۳، ص ۹۱٫

[۳۵] . ملاحم، ابن طاووس، ص ۲۰۲٫

[۳۶] .مبانی و اصول مدیریت ـ حسین نصیری، ص ۱۳۹ و ۱۴۰٫

[۳۷ . بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۳۴۶٫

[۳۸] . بحار الانوار، ج ۱، ص ۱٫

[۳۹] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵ و ج ۵۳، ص ۹۱٫

[۴۰ . مدیریت عدالت مهدویت، سید صمصام الدین قوامی، انتظار موعود، ج ۱۴، ص ۲۰۲٫

[۴۱ . منتخب الاثر ص ۵۸۹٫

[۴۲ . همان، ص ۵۳۹٫

[۴۳ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۵و غیبت نعمانی، ص ۳۱۹٫

[۴۴ . اصول و مبانی مدیریت، حسین نصیری، ص ۹۷٫

[۴۵ . بشاره الاسلام، ص ۲۸۳٫

[۴۶ . حدید آیه ۲۵، ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با انها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت و قسط قیام کنند…

[۴۷ . خطبه ۳، نهج البلاغه.

[۴۸ . بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۴٫

[۴۹ . همان، ج ۵۲، ص ۳۶۲٫

[۵۰ . اصول و مبانی مدیریت، ص ۹۸، حسین نصیری.

[۵۱ . بحار، ج ۵۲، ص ۳۵۲٫

[۵۲ . همان، ج ۵۲، ص ۲۶۸٫

[۵۳ . اثبات الهداه، ص ۱۱۵٫

[۵۴ . منتخب الاثر، ص ۵۸۹٫

[۵۵ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸٫

[۵۶ . اصول و مبانی مدیریت، حسین نصیری، ص ۱۰۴و ۱۰۵٫

[۵۷ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳٫

[۵۸ . عصر ظهور علی کورانی، ص ۲۷۷٫

[۵۹ . حکومت جهانی مهدی (ع) ناصر مکارم شیرازی، ص ۲۸۱، با اندکی تصرف و تلخیص.

[۶۰ . بحار، ج ۵۲، ص ۲۸۰٫

[۶۱ . اصول و مبانی مدیریت، حسین نصیری، ص ۱۶۰٫

[۶۲ . همان، ص ۱۷۲٫

[۶۳ . بحار، ج ۲، ص ۲۹۱ و بشاره‌الاسلام، ص ۳۴۱٫

[۶۴ . همان، ج ۵۲، ص ۳۳۶ و کافی ج ۸، ص ۲۴، با مختصر تفاوتی در منتخب الاثر، ص ۴۸۳٫

[۶۵ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵٫

[۶۶ . اصول و مبانی مدیریت حسین نصیری از ص ۱۸۸ تا ص ۱۹۱٫

[۶۷ . بحار الانوار، ج ۱۳، ص ۱۰۲، چاپ قدیم.

[۶۸ . منتخب الاثر، ص ۶۰۷٫

[۶۹ . بحار، ج ۱۳، ص ۱۹۰، چاپ قدیم.

[۷۰ . همان، ص ۱۸۵٫

[۷۱ . همان، ص ۱۸۷٫

[۷۲ . بشاره‌الاسلام، ص ۲۲۵٫

[۷۳ . کافی، ج ۳، ص ۲۲۳٫

[۷۴ . یوم الخلاص ص ۲۲۴ به نقل از مجله انتظار موعود، ج ۱۳، ص ۱۷۱٫

[۷۵ . اصول و مبانی مدیریت حسین نصیری، ص ۲۰۸ تا ۲۱۱٫

[۷۶ . بشاره الاسلام، ص ۲۴۳٫

[۷۷ . منتخب الاثر، ص ۶۰۷٫

[۷۸ اثبات الهداه، ج ۲، ص ۵۳۷٫

[۷۹ . اصول و مبانی مدیریت، حسین نصیری، ص ۲۲۰٫

[۸۰ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳٫

[۸۱ . همان، ج ۵۲، ص ۳۰۸٫

[۸۲ . همان، ج ۵۱، ص ۱۲۳٫

[۸۳ . همان،‌ج ۵۱، ص ۱۲۰٫

[۸۴ . مسند احمد ج ۳، ص ۸۹، به نقل از چشم اندازی به حکومت مهدی ـ‌نجم الدین ، طبسی ، ص ۱۸۰٫

[۸۶ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵ و بشاره‌الاسلام، ص ۲۵۳، با اندکی تفاوت.

[۸۶ . منتخب الاثر، ص ۴۶۹٫

[۸۷ . عمده‌ مطالب از این عنوان به بعد از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی (ع) آقای نجم الدین طبسی اقتباس و خلاصه شده است.

[۸۸ . احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۴، به نقل از چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۱۶۸، نجم الدین طبسی.

[۸۹ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲٫

[۹۰ . احقاق حق، ج ۱۲، ص ۱۸۶، به نقل از چشم اندازی ص ۱۶۷٫

[۹۱ . اصول کافی، ج ۴، ص ۴۲۷؛‌و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۴٫

[۹۲ . نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰٫

[۹۳ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶٫

[۹۴ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۴٫

[۹۵ . همان، ص ۳۵۲٫

[۹۶ . فتن، ابن حما، ص ۹۹، بحار ج ۵۲، ص ۲۹۰٫

[۹۷ . همان، ج ۵۲، ص ۳۱۶٫

[۹۸ . ملاحم ابن طاووس، ص ۹۷٫

[۹۹ . همان، ص ۷۰٫

[۱۰۰ . المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۱۷۹٫

[۱۰۱ . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵٫

[۱۰۲] . ملاحم ابن طاووس، ص ۲۰۲٫

[۱۰۳] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵ و ج ۵۳، ص ۹۱٫

[۱۰۴] . همان، ج ۵۲، ص ۲۲۴٫

[cv] اعراف / ۹۵٫

[۱۰۵] . فتن ابن حمار، ص ۹۸٫

[۱۰۶] . بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۵٫

[۱۰۷] . الشیعه‌و الرجعه ج ۱، ص ۱۶۸٫

[۱۰۸] . احقاق الحق ج ۱۳، ص ۳۴۲٫

[۱۰۹] . بحار الانوار، ص ۳۰۴

[۱۱۰] . (الشیعه‌ و الرجعه ج ۱، ص ۱۶۷٫)

[۱۱۱ . (بقره/ ۲۶٫)

مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۱)کلیک کنید

مبانی مدیریت جهادی ، مطالبه امام خامنه ای روحی فداه در گام دوم انقلاب اسلامی(۳)کلیک کنید

جستجو