درس نامه تفسیر موضوعی – امامت وولایت ،1
ولایت:
– تکوینی
-تشریعی
تقسیم دیگر ولایت:
بالاصاله وحقیقی
بالاعتبار
ولایت مطلقه وتکوینی خداوند متعال
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
﴿١٠٧/بقره)
لغط: أَلَمْ تَعْلَمْ= ایا نمی دانستی
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ ۗ
﴿١٤/انعام﴾
لغت:
أَتَّخِذُ= انتخاب کنم، بگیرم
يُطْعِمُ=روزی می دهد
وَلَا يُطْعَمُ =روزی نمی گیرد
اعمال ولایت تشریعی خداوند با انسانهای برگزیده الهی
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
﴿/مائده٥٥﴾
در تفسیر برهان محمد ابن یعقوب کلینی…حله ای بودکه پادشاه حبشه برای پیامیر(ص) هدیه وآن حضرت به علی (ع)…
امام محمدغزالی از اهل سنت در کتاب سرالعالمین انگشترسلیمان ابن داود بوده که پیامبر(ص) به علی (ع) داده بودند.
وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
﴿٥٦/مائده﴾
لغت: يَتَوَلَّ= بپذیرند ولایت …
رابطه ولایت رسول وولی با الله جل جلاله:
رسول وولی شریک در ولایت خدا نیستند بلکه مظهر حاکمیت وولایتند
نفی ولایت منافقین، اهل کتاب وکفار:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ
الظَّالِمِينَ
﴿مائده/٥١﴾
لغت:
لَا تَتَّخِذُوا= انتخاب نکنید، نگیرید
يَتَوَلَّهُم= با آنان دوستی کنند
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
﴿٥٧/مائده﴾
لغت:
التقوی = الوقایه الشیء- الوقایه= ترمز ،نگه دارنده
اتَّقُوا=بپرهیزید
در مورد رفاعه ابن زید ابن التابوت وسوید بن الحرث که بعد از اسلام منافق شدند…
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ
﴿انفال/٧٣﴾
لغت:
إِلَّا تَفْعَلُوه =اگر انجام ندهید( ولایت کفار بر کفار را نادیده بگیرید)
کسانی که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند؛ اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین رخ میدهد.
تاکید بر ولایت رهبر الهی:
وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
﴿٧/حشر﴾
لغت:
آتَاكُمُ= برای شما آورده
خُذُوهُ=بگیرید، اجرا کنید، عمل کنید
نَهَاكُمْ= نهی کرده شمارا
فَانتَهُوا= خودداری نمایید
این آیه در مورد اموال بنی النضیر،بنی القریظه، یهودیان ساکن فدک…خدا اختیارش را به پیامبر وآن حضرت تقسیم نکرده وبرخی از مسلمین اعتراض داشتند… منافقین
النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ
﴿٦/احزاب﴾
لغت:
اولی= سزاوارتر،شایسته تر، صاحب اختیار تر
گواهی قرآن بر انتقال ولایت به ائمه( علیهم السلام):
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿٦٧/مائده﴾
لغت:
بلغ= کاملاً (به مردم) برسان
لَّمْ تَفْعَلْ = اگر نکنی ،انجام ندهی، نرسانی
مَا بَلَّغْتَ= انجام ندادهای
يَعْصِمُكَ= نگاه می دارد تورا
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا
(مائده/3)
لغت:
يَئِسَ=مأیوس شدند
لَا تَخْشَوْهُمْ=از آنها نترسید
اخْشَوْنِ=( اخْشَوْنِی، یاءمحذوف) از (مخالفت) من بترسید!
أَكْمَلْتُ=کامل کردم
أَتْمَمْتُ=تمام نمودم
رَضِيتُ=پذیرفتم، راضی شدم
در تفسیر علی ابن ابراهیم…از امام صادق از رسول خدا(ص)اساس اسلام بر پنج خصلت واجب… شهادتین قرینتین؟(نماز وزکوه)روزه،حج وولایت علی ابن ابی طالب.
طبرسی در مجمع البیان با8واسطه از ابوسعید خدری قال رسول الله(ص)الله اکبر علی اکمال الدین واتمام النعمه ورضاالرب برسالتی وولایه علی ابن ابیطالب من بعدی.
مفهوم ومنطوق در ” وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا “؟خداوند به اسلام با ولایت ائمه راضی وبه اسلام منهای ولایت ائمه راضی نیست
معنای لغوی ولاء وتولی
ولایت به کسر واو= محبت ودوستی
ولایت به فتح باب= حاکمیت وسر پرستی
هر دو وجه در یک معنا= ولیه قرب ونزدیکی رابطه طرفینی برای مومن
برای کفارو… مخالف الاطراف،خدا نزدیک ولی کافر خودش را از خدا دور کرده
مشتقات وکاربرد” ولی” در قرآن:
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أ
َصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
﴿/بقره٢٥٧﴾
لغت:
يُخْرِجُهُم= بیرون میبرد
أَوْلِيَاؤُهُمُ= سرپرست ودوست انها
الطَّاغُوتُ= لغتنامههای عربی و مفسران، طاغوت را صیغهٔ مبالغه دانستهاند به معنی کسی که بسیار «طُغیان» کند. طغیان نیز به معنی سرکشی از حد و تجاوز و شرانگیزی معرفی شدهاست. برخی زبانشناسان طاغوت را دخیل از زبانهای دیگر دانستهاند، مانند عربیشدهٔ «تحوت» خدایگان مصری، یا «طعوت» به معنی بت که در تلمود بابلی آمدهاست.
يُخْرِجُونَهُم= بیرون میبرند
طبری از ابن عباس…درمیان طوایف انصار قبل از اسلام اگر فرزند دار نمی شدند نذر می کردند اگر فرزند دار شدندبه یهودیان بسپارند …اینان در طایفه بنی نظیر حضور داشتند که بنی نظیر تبعید شدند…اجازه یافتند که مسلمان شوند ودر مدینه بمانند ویایهودی بمانند وتبعید شوند.
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ
﴿ال عمران/٦٨)
لغت:
أَوْلَى= سزاوارترین
اتَّبَعُوُ= پیروی کردند
یهودیان ادعای قرابت دینی به ابراهیم(ع) داشتندوخطاب به پیامبر می گفتند توبه ما حسادت می کنی ولذا با ما دشمنی
کاربرد مولی در قرآن:
وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ
﴿٧٨/حج﴾
لغت:
اعْتَصِمُوا=تمسّک جویید، چنگ بزنید
مَوْلَاكُمْ=سرپرست شما
نِعْمَ=خوب
نَّصِيرُ=یاور
کاربرد والی در قرآن کریم:
وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ
﴿١١/رعد﴾
لغت:
وَالٍ=سرپرست
ولایت به معنای قرب ونزدیکی خداوند:
ولایت
حقیقی ،ذاتی بالاصاله برای خداست.
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿/شوری٩﴾
ولایت به معنای قدرت الله جل جلاله در موضوع برادران صاحب باغ و…صبحگاهان دیدن نابودی آن
هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ ۚ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا
﴿٤٤/کهف﴾
لغت:
هُنَالِكَ= نجا ثابت شد
الْوَلَايَةُ= حاکمیت، قدرت
خَيْر=برترین، بهترین
ثَوَابًا= ثَواب و عِقاب، دو اصطلاح قرآنی است که برای اعمال نیک و بد انسان است. ثواب یعنی پاداش و جزای خیری که از سوی پروردگار به بندگان مؤمن در برابر ایمان و کارهای نیک داده میشود و عقاب، سزا و جزای ناخوشایندی است که به بندگان کافر یا عاصی، در عوض کفر یا کارهای ناروا و خلاف شرع میرسد.
عُقْبًا = عُقْبَى، پايان هر چيزي، پاداش كار، روز واپسين
در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست که برترین ثواب، و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد
پندار ولایت برای طاغوت:
طاغوت وشیطان مخلوق خدا وولایتی ندارند، انسان فراری از ولایت خدا ورسول به طاغوت وشیطان پناه می برد.
ولایت بالاعتبار برای رسول وائمه علیهم السلام
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
﴿٥٥/مائده﴾
لغت:
يُقِيمُونَ= برپا میدارند
الصَّلَاةَ= به معنای توجّه و انعطاف است. در مجمع البیان فرموده: آن در لغت به معنی دعاست
مادّه «صلى (صاد و لام و حرف معتل)» ، دو اصل معنايى دارد : يكى آتش و مانند آن چون تب و گرما ، و ديگرى از جنس عبادت است . در معناى اوّل گفته مى شود : «صَلَيتُ العود بالنار (چوب را با آتش سوزاندم)» … معناى دوم ، صَلات به معناى دعا كردن است . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «هر گاه يكى از شما به غذايى دعوت شد ، اجابت كند . اگر روزه نداشت ، از آن غذا بخورد و اگر روزه داشت برايشان دعاى خير و بركت كند» … صَلات شرعى ، عبارت است : از ركوع و سجود و ديگر حدود و اركان نماز . صلات از جانب خدا ، به معناى رحمت است.
َيُؤْتُونَ= میدهند
الزَّكَاةَ= زکات از ریشه لغوی «ز ک و» دلالت بر رشد و نمو و زیاد شدن دارد. خلیل بن احمد درباره معنای لغوی زکات میگوید: «زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات است.» راغب اصفهانی در مفردات، اصل زکات را بهمعنای رشدی که از برکت خداوند بهدست آمده میداند.
رَاكِعُونَ= در حال رکوع، رکوع کنندگان
رکوع خم شدن را میگویند و در شرع به خم شدن خاص در نماز اطلاق میشود.
وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
﴿مائده/٥٦﴾
لغت:
الْغَالِبُونَ= غالبان – غلبه کنندگان – چیرگان
ولایت:
تکوینی
تشریعی
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿شوری/٩﴾
لفظ هو بعد لفظ الله برای تاکید وقطعیت
لغت:
يُحْيِي=زنده میکند
الْمَوْتَىٰ= مردگان
قَدِيرٌ= بر وزن فعیل ، بسیار توانا
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿سجده/٤﴾
لغت:
خَلَقَ=آفرید
السَّمَاوَاتِ= السَّمَا، آسمان، آسمانها
الْأَرْضَ= زمین
سِتَّةِ=شش
أَيَّامٍ= یوم،روز، روزها
ثُمَّ=سپس
اسْتَوَىٰ= قرار گرفت
الْعَرْشِ=کرسی( کنایه ازقدرت)
شَفِيعٍ = شفاعت کنندهای
أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ = آیا متذکّر نمیشوید
“مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ”
نفی ولایت وشفاعت بالاصاله ازغیر خدا را می رساند.
اثبات ولایت وشفاعت بالاعتبار برای هرکس که خدا اذن بدهد:
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ
﴿٢٨/انبیاء﴾
وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِيٍّ مِّن بَعْدِهِ ۗ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَىٰ مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ
﴿/٤٤شوری﴾
لغت:
يُضْلِلِ= گمراه کند
تَرَى= میبینی
رَأَوُا= مشاهده میکنند، می بینند
مَرَدٍّ=بازگشت، جبران
سَبِيلٍ= راه
کسی را که خدا گمراه کند، ولیّ و یاوری جز او نخواهد داشت؛ و ظالمان را (روز قیامت) میبینی هنگامی که عذاب الهی را مشاهده میکنند می گویند: آیا راهی به سوی بازگشت (و جبران) وجود دارد؟
مَن يُضْلِلِ اللَّهُ یعنی چه؟
خداوند اغراءبه باطل نمی کند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿٢٤/انفال﴾
لغت:
اسْتَجِيبُوا= اجابت کنید
دَعَاكُمْ= میخواند شما را
يُحْيِيكُمْ= حیات میبخشد
اعْلَمُوا=بدانید
يَحُولُ= حایل میشود
الْمَرْءِ= انسان
قَلْبِ=قلب، میان، وسط، درون، داخل. مرکز. میانة لشکر
کلمه قلب در فیزیولوژی و نیز در عرف عام معنای روشنی دارد، یکی از اندامهای بدن انسان و عضوی است که معمولا در طرف چپ سینه قرار دارد و در فارسی به دل تعبیر میشود و در سایر زبانها نیز مرادفات این واژه به همین عضو نامبرده اطلاق میشود؛ ولی در هنگامی که همین واژه قلب یا فؤاد و یا در فارسی دل را در محدوده اخلاق و علم اخلاق به کار میگیرند؛ قطعا، چنین مفهومی منظور نظر گوینده نیست
قلب قوه ای فراتر از عقل ، قوه مدرکه آدمی
تُحْشَرُونَ= گردآوری میشوید
محمد ابن یعقوب کلینی از امام صادق …این ایه در مورد ولایت علی ابن ابی طالب نازل شده است
“إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ “دعوت به ولایت… پذیرش توسط قلبهای زنده
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
﴿٣٦/انعام﴾
“وَالْمَوْتَىٰ”دلهای مرده توان پذیرش ولایت ندارند.
ولایت به معنای نصرت در زمره ولایت تکوینی
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَىٰ لَهُمْ
﴿محمد/١١﴾
ولایت تشریعی خداوند
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
﴿/بقره٢٥٧﴾
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ
﴿٦٨/ال عمران﴾
لغت:
اتَّبَعُو=پیروی کردند
إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۖ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ
﴿١٩/جاثیه﴾
لغت:
لَن يُغْنُوا= بینیاز کنند
آنها هرگز نمیتوانند تو را در برابر خداوند بینیاز کنند (و از عذابش برهانند)؛ و ظالمان یار و یاور یکدیگرند، امّا خداوند یار و یاور پرهیزگاران است!
ولایت تشریعی رسول ووصی
النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ
﴿احزاب/٦﴾
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
﴿٥٥﴾
وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
﴿٥٦/مائده﴾
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
﴿٦٧/مائده﴾
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ
اقسام ولایت خداوند:
عام =برای همه موجودات حتی شیطان
خاص= برای مومنین
اخص=برای انبیاءواولیای الهی
(مائده/3)
لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿/انعام٥١﴾
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿/شوری٩﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَىٰ لَهُمْ
﴿١١/محمد﴾
هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ ۚ وَرُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۖ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿یونس/٣٠﴾
لغت:
هُنَالِكَ=در آنجا
تَبْلُو=می آزماید
أَسْلَفَتْ= قبلاً انجام داده
رُدُّوا= بازگردانده میشوند
ضَلَّ=گو ونابود شدن
كَانُوا=قرار داده بودند
يَفْتَرُونَ= دروغ می بندند “کَانُواْ یَفْتَرُونَ ” : دروغ می بستند.عبارت “ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ” یعنی : آنچه را همواره به دروغ شریک خدا انگاشته بودند [گم شده] از دستشان میرود.
در آن جا، هر کس عملی را که قبلاً انجام داده است، میآزماید. و همگی بسوی «اللّه» -مولا و سرپرستِ حقیقی خود- بازگردانده میشوند؛ و چیزهایی را که بدروغ همتای خدا قرار داده بودند، گم و نابود میشوند.
ولایت مومن بر مومن:
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ
وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
﴿٧١/توبه﴾
لغت:
سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ=بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمیدهد.
ولایت ظالم بر ظالم:
إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۖ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ
﴿١٩/جاثیه﴾
لغت:
لَن يُغْنُوا= هرگز بینیاز کنند
آنها هرگز نمیتوانند تو را در برابر خداوند بینیاز کنند (و از عذابش برهانند)؛ و ظالمان یار و یاور یکدیگرند، امّا خداوند یار و یاور پرهیزگاران است.
ولایت وخلافت:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ /وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
﴿٥٥/نور﴾
لغت:
الصَّالِحَاتِ= کارهای شایسته
لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ= قطعاً آنان را حکمران
اسْتَخْلَفَ=خلافت ،حاکم
لَيُمَكِّنَنَّ= منزلت ومقام بخشیدن
مترادف تمکن: تعین، تمول، تنعم، توانگری، ثروت، دارایی، دولت، مال، مکنت، منال ، جاه، مقام، منزلت، توانایی، قدرت ، جاگرفتن، جاگیر شدن، منزلت یافتن، جاه ومقام یافتن، توانا شدن
متضاد تمکن: افلاس، تهیدستی، فقر، ناتوانی، ناتوان شدن
ارْتَضَىٰ= ارْتَضَى ارْتِضَاءً [رضو] هُ لخدمتهِ أو لصحبتهِ: او را براى دوستى يا خدمتگزارى برگزيد.
لَيُبَدِّلَنَّهُم=حتما مبدّل میکند
خَوْفِهِمْ= ترسشان
يَعْبُدُونَنِي= مرا می پرستند
لَا يُشْرِكُونَ= شریک نخواهند ساخت
الْفَاسِقُونَ= جمع فاسق، فسق در فقه و حقوق اسلامی عبارت است از ارتکاب به یکی از گناهان کبیره یا اصرار بر گناهان کوچک یا ترک مروت توسط شخص، که موجب بهوجود آمدن صفت فسق در وی میشود و به آن شخص فاسق میگویند.