اخلاق عبادي- درس نهم

 

آثار ترک عبادت

همان‌گونه که پرستش خداوند موجب رشد و اعتلای روحی و معنوی انسان می‌شود ترک عبادت نیز سقوط، زبان و انحطاط او را در پی خواهد داشت. سرپیچی از عبادت آفریدگار جهان، انسان را از صراط مستقیم الهی منحرف و زندگی مادّی، معنوی، دنیوی و اخروی او را قرین انحراف و بدبختی خواهد کرد.

 

در این درس پاره‌ای از آثار شوم ترک عبادت را به اختصار بررسی کنیم.

 

الف- آثار دنیوی

1- زندگی تلخ و نکبت‌بار: وقتی انسان خود را در محضر و منظر خداوند می‌بیند و سر تسلیم و بندگی بر آستانش زمین می‌ساید و باور می‌کند که همة اجزا و ذرّات عالم وجود در این پرستش آگاهانه با او هماهنگ هستند، آرامش و نشاطی به او دست می‌دهد که در سایة آن، سختی‌ها و دشورای‌های زندگی برایش آسان و قابل تحمّل می‌شود، ولی قطع پیوند عبادی با خداوند به منزلة جدا شدن از کاروان عظیم آفرینش و قدم گذاردن در بیراهة انحراف،‌گمراهی و تنهایی است. انسان خداپرست با هر گونه سختی و مصیبت مواجه شود چون خود را با مبدأ و منتهای هستی مرتبط می‌بیند احساس ضعف و تنهایی نمی‌کند، ولی کسی که از پرستش خداوند، سرباز زده،‌هر اندازه هم از ناز و نعمت مادّی برخوردار باشد، از زندگی لذّت نمی‌برد،‌بلکه همواره احساس پوچیو سردرگمی می‌کند.

قرآن کریم در این باره می فرماید:‌

« وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا »[1]

هر کس از یاد من روی گردان شود زندگی سخت و تنگی خواهد داشت.

2- اندازه دائمی:‌ گمراهی و تنهایی ناشی از ترک عبادت، خود به خود نوعی وحشت و اندوه همیشگی را به انسان القا می‌کند که تا زنده است از چنگ آن رهای نخواهد یافت.

رسول خدا (ص) در این باره می‌فریاید:‌

«إِذا قَصَّرَ‌الْعَبْدُ فی الْعَمَلِ ابْتَلاهُ اللهُ تَعالی بِالْهَمَّ»[2]

هر گاه بنده در انجام وظیفه از جمله عبادت کوتاهی کند خداوند او را به اندوه مبتلا می‌سازد.

3- قساوت قلب:‌ یکی دیگراز آثار ترک عبادت و قطع پیوند با خدا قساوت و سختی دل است. این بیماری خطرناک در اثر شکستن حریم قوانین الهی، دوری از خدا و ترک عبادت او به وجود می آید و در پی آن کار انسان به جایی می‌رسد که دیگر هیچ سخن حقّی در دلش نفوذ نمی‌کند گرچه با منطقی روشن و مستدل بیان شود و با فضیلت‌ترین انسانها با آن را بگوید. رسول خدا (ص) در این باره فرمود:

«تَرْکُ الْعِبادَةِ یُقْسِی الْقَلْبَ، تَرْکُ الذَّکْرِ یُمیتُ النَّفْسَ»[3]

ترک عبادت خداوند قلب را سخت می‌کند و ترک یاد خداوند دل را می‌میراند.

4- خودفراموشی: آدمی در اثر غفلت از خداوند ، ترک عبادت او و انحراف از مسیر فطرت بتدریج به مرحله‌‌ای از گمراهی می‌رسد که «خود» را گم و یا فراموش می‌کند و جسم خاکی خویش را که «ناخود» است، «خود» می‌پندارد. او در این مرحله،‌همة تلاش خویش را مصروف رفاه و آسایش جسم می‌‌کند و از تغذیه و اعتلای روح خویش باز می‌ماند. خود فراموشی یکی از نشانه‌های بدبختی انسان است، چرا که در اثر آن، فضایل و امتیازاتی را که خداوند در وجود او قرار داده و به موجب آن او را بر سایر مخلوقات برتری بخشیده از یاد می‌برد و شخصیت و مقام خود را تا مرز حیوانیت پایین می‌آورد.

قرآن کریم خدا فراموشی را که نتیجة ترک عبادت است عامل اصلی خود فراموشی دانسته می‌فرماید:‌

« وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ »[4]

همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کرده‌اند و خدا نیز آنان را به «خودفراموشی» مبتلا کرد؛‌ آنان همان تبهکارانند.

5- نزول بلا:‌ ترک عبادت و اطاعت خداوند و خودداری از کرنش در برابر ذات اقدس او انسان را از سایة حفظ و حمایت الهی خارج می‌سازد و او را در معرض هر گونه بلا و مصیبتی قرار می‌دهد. نزول بلاها آنچنان انسان را به خود مشغول می‌کند که دیگر حال و فرصتی برای توبه، اصلاح و تزکیة نفس و بازگشت به عبادت خداوند برایش باقی نمی‌گذارد.

رسول خدا (ص) این بازتاب ترک عبادت را چنین ترسیم فرموده است:‌

« تَفَرَّغُوا لِطاعَةٍ اللهِ وَ عِبادَتِهِ قَبْلَ أَنْیُ یُنْزِلَ لَکُمْ مِنَ الْبَلاءَ ما یَشْغَلُکُمْ عَنِ الْعِبادَةِ»[5]

برای طاعت و عبادت خداوند فراغت بجویید پیش از آن که بر شما بلایی فرو فرستد که از عبادت بازتان دارد.

ب- آثار اخروی

لطف و رحمت الهی در این جهان عمومیت دارد و همة بندگان خدا را اعّم از آ‌نکه مؤمن باشند و او را عبادت کنند یا کافر باشند و از عبادت او سرباز زنند شامل می‌شود؛ خداوند در این جهان به همة‌ بندگانش می‌بخشد، به همه روزی می دهد و همه را به سوی مصالحشان هدایت می‌کند. از این رو آثار ترک عبادت در این جهان چندان ملموس و آشکار نیست و بیشترین گرفتاری‌ها و زیان‌های ناشی از ترک عبادت خداوند در جهان آخرت و پس از مرگ آشگار می‌شود. بدبختی‌ها از لحظة قبض روح آغاز می‌شود، در طول حیات برزخی و قیامت ادامه می‌یابد و به عذاب جاویدان دوزخ منتهی می‌گردد.

برخی از آنها عبارت است از:‌

1- حسرت و ندامت در لحظة مرگ: ماهی تا در آب است قدر آب را نمی‌داند. زمانی به ارزش آب پی‌می‌برد که بین او و آب فاصله بیفتد. انسان نیز تا در این دنیاست و غرق در نعمت‌های و الطاف الهی است، به ارزش این نعمت‌ها پی نمی‌برد و از فرصتی که خداوند به او داده بهره‌گیری نمی‌کند. وقتی عمر انسان به پایان رسید و دستش از این جهان کوتاه شد. از خواب غفلت بیدا می‌شود و به تاریکی سرنوشتی که با دست خویش برای خویشتن رقم زده پی می‌برد. در اینجاست که با اندوه و پشیمانی به یاد فرصت‌های از دست رفته می‌افتد و حسرت روزگار گذشته را می‌خورد و آرزو می‌کند به دنیا باز گردد و عبادات و اعمال صالحی را که انجام نداده، تدارک کند، لیکن افسوس که این آرزو هرگز برآورده نمی‌شود و بازگشتی در کار نیست.

قرآن کریم حال چنین افرادی را در آغاز زندگی برزخی ترسیم می‌کند‌:

«حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»[6]

(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می‌دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد می‌گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترک کردم عبادت و عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او می گویند) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می‌گوید (و اگر باز گردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند!‌

جالب آنکه اینان در جهنم نیز همین تقاضای بازگشت به دنیا را مطرح می‌کنند و بار دیگر پاسخ منفی می‌شنوند. قرآن کریم در فاصلة کوتاهی از آیات فوق دربارة کسانی که در جهنم آرزوی خروج از آتش و بازگشت به دنیا را دارند و پاسخ قاطعی که خداوند به آنها می‌د‌هد چنین می‌فرماید:‌

« رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ* قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»

(می‌گویند:() پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون‌آر، اگر باردیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب) !‌(خداوندا) می‌گوید: «دور شوید در دوزخ و با من سخن مگویید»!

2- عذاب برزخی: عذاب قبر‌نتیجة دیگر سرپیچی از فرمان خدا و ترک عبادت است. این مصیبت از لحظة ورود به قبر شروع می‌شود و مأموران الهی، آدمی را به خاطر ترک عمل واجب شکنجه و عذاب می‌کنند.

3- کوری در قیامت: به تصریح قرآن کریم، کسانی که از ذکر و عبادت خداوند اعراض می‌کنند در قیامت کور وارد محشر می‌شوند و این علاوه بر زندگی سخت و نکبت‌بار آنان در دنیاست:‌

« وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى* قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى»

و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت ) و تنگی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم، می‌گوید : «پروردگارا ! چرا نابینا محشورم کردی؟ من که نابینا بودم!» می‌فرماید: «آنگونه که آیات من بر توآمد و تو آنها را فراموش کردی امروز تو نیز فراموش خواهی شد.»

4- ورود به جهنم:‌بی‌اعتنایی به واجبات دینی و ترک عبادت خداوند موجب می‌شود که سرنوشت انسان به دوزخ و عذاب الهی منتهی شود و این بدترین و خطرناک‌ترین پیامد ترک عبادت خداوند است،‌زیرا دیگر آثار شوم ترک عبادت هر اندازه هم که دشوار و تحمّل ناپذیر شود سرانجام زمانشان سپری می‌شود و انسان را از شرّ آنها آسوده می‌گردد، لیکن عذاب دوزخ برای مستکبرانی که از عبادت خدا سرباز می‌زنند حتمی است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

«…. إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»

کسانی که از عبادت من تکبر می ورزند بزودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند.

امام صادق (ع) نیز می‌فرماید:‌

«…. لا یَنْظُرُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلی عَبْدٍ وَ لا یُزَکّیهِ إِذا تَرَکَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللهِ ….»

خداوند به بنده‌ای که یکی از واجبات را ترک نماید نظر نمی‌کند و او را (از انحرافات ) پاک نمی‌سازد.


[1] – طه (20)، ایه 124.

[2] – نهج الفصاحه،‌ترجمه ابوالقاسم پاینده،‌ص 44، انتشارات جاویدان.

[3] – میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج8، ص 239،‌ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

[4] – حشر (59)، آیه 19.

[5] – تنبیه الخواطر (مجموعه ورام) ج2، ص 120، دار صعب، بیروت.

[6] – مؤمنون (23)، آیات 99-100.


جستجو